موضوع اطلاعیه در باره تنگنظران و کوتاه فکران حاکم بر مردم ایران و مزدوران اجاره ایشان در خارج از کشور که با فیلتر کردن وبهای من بس نکردند و سراسیمه

موضوع اطلاعیه در باره تنگنظران و کوتاه فکران حاکم بر مردم ایران  و مزدوران اجاره ایشان در خارج از کشور که با فیلتر کردن وبهای من بس نکردند و سراسیمه وارد شدند تا از بلوگسکای تقاضا کنند که وبلاگ من را مسدود کنند اما من خوشبختانه به شما اعلام میکنم با همان اسم سامانکردی  و با نام کردی همه نوشتها ی خودم را کپی نمودم و بر روی وبولاگ جدیدم قرار داده ام.

حالا چون در آستانه به اصطلاح انتخابات قلابی و تمامأ آخوندی هستند دشمنان آزادی بیان پا از حد خود فراتر نهاده است و به بیرون از مرزها ی خود پا نهاده است ما به این کور دلان و دشمنان آزادی و بشری میگوئیم که تا جان در رگ مان میباشد دست از بیان تفکر خود و برای روشن کردن مردم و تا مردم این جانوران انسان کش را خوب بشناسند دست بردار نخواهیم بود.

تا اینکه اطلاعیه ای در باره سفر آخوند آدمکش به کردستان که جان هزاران جوان بیگناه ایرانی را گرفته است بخصوص جوان عزیز کردستان و دستور قتل آنها را صادر نموده است منتشر نمودم بلافاصله ولی فقیه دستور مسدود کردن وبولاگ ما را صادر نمود چرا چون در آن از مردم عزیز و زحمتکش کردستان درخواست شده بود که از خانه های خود بیرون نیایند بعنوان اعتراض به آمدن این شیاد انسان کش به کردستان و مردم عزیزمان جواب مثبت دادند به این درخواست به همین خاطر بود که ولی فقیه سراسیمه و کورکورانه دستور مسدود کردن وبولاگ ما را صادر نمود این نشاندهنده این است که اطلاعیه ما خیلی کارا بوده است که این آخوندها را به جان آورده است تا رسمأ دستور مسدود کردن وبولاگ ما بر روی بلوگسکای صادر کنند.

در ماه گذشته ریئس جمهور آخوندها در سویس دم آز آزادی بیان میزد اما خود ایشان و رژیمش بدترین دشمنان آزادی بیان هستند این فریبکاری و دروغها تاکی به خورد افکار عمومی و مردم اسیر ایرانی میدهند این جانوران آدمکش.

http://www.samankurdi.blogsky.com/

این وبولاگی که در بالا مشاهده میکنید توسط دشمنان آزادی بیان و آزادی مطبوعات مسدود شده است.

This account is terminated for violating our terms and conditions.

وبلاگ مورد نظر به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات سایت مسدود می باشد.

این نوشهای که در بالا مشاهده میکنید توسط مسئولان بلوگسکای نوشته شده است.

این را نشاند میدهد هنگامیکه وبولاگ من را بازمیکنید اما برای دیدن نوشتهای من برو روی این وبولاگ کلیک کنید که در زیر می آید.

http://www.samankurdi.blogg.se/

این وبولاگی که اینجا مشاهده میکنید وبولاگ تازه من است همان وبولاگی میباشد که مسدود شده است و بر روی یک سرور جدید قرار داده ام.

بله دشمنان آزادی بیان همیشه برای خفه نمودن صدای آزادیخواهان کشش نموده اند اما پیروز نخواهند شد.

این جانوران آدمکش مگر وبولاگ نویسان را نکشتند در زندانهایشان مگر تمامی سایتهای انترنتی را مسدود و یا فیلتر نکرده اند و ایران را زندانی بزرگ برای زنان و جوانان نه نموده اند؟

حتی به مردم اجازه نمیدهند از ماهواره استفاده کنند این جانوران آدمکش و ویروس اسلامی.

مسدود کردن وبولاگ من جای افتخار است چرا چون  این وبلاگ توانسته است کارا باشد برای همین بوده است که دستور مسدود کردنش را صادر نموده اند.

حالا با خیال آسوده در این فکر هستند که این وبولاگ را مسدود کنند دیگر توان درست کردن سایت و وبولاگ دیگری نداریم من به شما اهای جانوران اعلام میکنم در همان روزی که شما کورکورانه دستور مسدود کردن وبولاگ من را صادر نمودی و ساعتی بعد یک وبولاگ تازه با همان نام و با همان اسم ساخته شد به کوری چشم دشمنان آزادی بیان و آزادی مطبوعات یک وبولاگ تازه ساخته شده که برای همه به آسانی قابل دسترسی میباشد.

من به شما کور دلان و کور اندیشان ویروس اسلامی اعلام میکنم که تکنولوژی امروزی این امکان را از دست شما گرفته است که با راحتی و به این آسانی صدای هر آزادیخواهی را خفه کنید مگر قاضی جنایتکار و آدمکش شما در زندان به دلارا داربی تجاوز نکرد که او هم تهدید کرده بود هنگام آزادی برای افکار عمومی آن جنایت را بیان کند که قاضی آدمکش و جنایتکار آخوندها هم سراسیمه دست به کار شد و قبل از اینکه خورشید بتابد جان دلارا دارابی را گرفتند این جانوران آدمکش و ضد انسانی.

به شما دشمنان آزادی بیان میگویم که مگر میشه جلو خورشید را گرفت؟

مرگ و نابودی برای دشمنان آزادی بیان

نفرت بر انسان کشی و نفرت بر آنکسانی که جان دلارا دارابی را گرفتند

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری.

زند باد آزادی و دموکراسی

سامان کردی

ساموئیل کو کرمانشاهی

14/5/2009


ترور شخصیت انسان توسط انسانهای روانی و مبتلا به پارانوئیدی.


ترور شخصیت انسان توسط انسانهای روانی و مبتلا به پارانوئیدی.

حال کمی درباره ترور شخصیت . حال بدانیم ترور شخصیت یعنی چه؟ و ترور شخصیت یعنی تبلیغات برای کمرنگ کردن شخصیت دیگران و یا برای درهم شکستن شخصیت دیگران. برای مثال آن کسانی که تبلیغات مخفیانه غیرمستقیم علیه کسی دیگر به نیات اینکه شخصیت آن کس را ناچیز جلو بدهند و برای درهم شکستن شخصیت وی دست به تبلیغات میزنند و یا اینکه دیگران را علیه وی تحریک کنند تا شخص را درهم شکنند. هنگامیکه ما در باره دیکتاتوری سحبت میکنیم بیشتر درباره دیکتاتورهای خاورمیانه که دیکتاتورهای فیزیکی هستند اما ما در اینجا به هردو اشاره نمیکنیم که در هیچ جای دنیا دموکراسی برقرار نیست در بعضی از کشورهای دیکتاتوری روحی و روانی جایگزین دیکتاتوری فیزیکی شده است و بر این اساس پیش میروند برخلاف نظامهای دیکتاتوری فیزیکی نظام دیکتاتوری روحی بیرحمتر است از دیکتاتوری فیزیکی هنگامی که کسی از سوی دولتهای دیکتاتوری فیزیکی مورد تعقیب قرار گیرد اگر از سوی دولت متهم باشد و سر یک حرف که به رهبران آن کشور چیزی گفته باشد با یک معذرت بخشوده میشود اما در نظامهای دیکتاتوری روحی و روانی عکس آن است اگر صد بار معذرت خواهی کند  ازش خوش نمیشوند آن هم به خاطر یک حرف به یک مسئول و یا افراد اداره ی که حتمأ چیزی به وی گفته شده است که جواب داده است. این هم به سبب وجود امراضهای پارانوئیدی در دستگاه سیستم دیکتاتوری روحی و روانی بعضی از کشورهای به قول خودشان دموکراتیک. برای درهم شکستن شخصیت انسانهای که باب دلشان نیستند و حتئ برای این بودجه میزارند و یک حقوق برای این کار اختصاص داده میشود. این کار با نیات این انجام میدهند تا فرد را منزوی کنند و روحی وی را درهم بشکنند تا از این طریق فرد را مجبور کنند که به روانشناس احتیاج پیدا کند برای شستشو کردن مغز آن انجام میگیرد این هم با قوانین شناخته شده سازمان ملل در مورد حقوق بشر مغایرد دارد. و در ترور شخصیت انسانی دیگران دست بالای دارند در این کار. برای مثال جلوگیری از اینکه نکند فرد تشکیل خانواده بدهد تحریک کردن همسایه ها علیه فرد این هم با حقوق بشر و اعلامیه های آن مغایرد دارد. اما حالا از این بگذریم بیایم برگردیم به موضوع اصلی آن هم ترور شخصیت است و باید در این باره یک تعریف درست و حسابی بشود تا دیگران با واژه ترور شخصیت آشنائی پیدا کنند و بدانند که این کار آسانی نیست و هرچه بیشتر در این کار خود را وارد کنند بیشتر احساس نا امنی میکنندا فرادی که در سدد ترور شخصیت دیگران هستند. برای مثال کسانی هستند بر علیه دیگران دست به لجنپراکنی میزنند و به دیگران زنگ میزنند و میگویند فلان کسی این کار کرده و بد است آدم خرابی است از این حرفها این هم با این نیات که شخصیت آن فرد را درهم شکسته بشود و یا در دید دیگران کم رنگ بشود شخصیت ایشان. این هم یک نوع مرض است و در این باره و نحوی این امراض اشاره خواهیم کرد در آینده. اذیت و آزار دیگران کار آسانی نیست و این کار کار یک فرد نیست بلکه کار یک گروه سازمان یافته است که سالها در این زمینه تجربه کسب کرده اند. این هم یک کار ضد بشری است. نمونه آن یک فرد کرد ایران بود بنام اک  که کرد بود در این شهر مورد اذیت و آزار قرار گرفته بود و بطور کلی منزوی شده بود وناچارشده بود که یک سگ بخرد تا از تنهای رهای یابد.و در این باره منزوی کردن فرد بخاطر تفکر سیاسی یک کار خلاف قوانین حقوق بشریست. بلی در این دینا جای به نام امنیت وجود ندارد برای انسانها.  ترور شخصیت تنها کار این افراد مریض حال نیست بلکه میروند با کشوری که آن فرد ازش فرار کرده است علیه شخص همکاری میکنند تا شاید  هم پولی بدست بیاورند و هم از سوی ضدبشریهای اینجا مورد ستایش قرار گیرند. برای مثال طرف میاید علیه کسی بدگوی میکند پشت سرش و به دیگران میگوید به وی نگوید که ما داریم علیه او حرف میزنیم تا او از برخورد ما بی خبر باشد اما نمی داند که در این دهن لامذهب 32 دندان است اگر یک حرف از این دهن جاری شد به 32000 گوش میرسد و همه از این باخبر میشوند. و کم کم همه گیر میشود. اما این افراد در این فکر نیستند که روزی مورد انتقام قرار گیرند و این هم بستگی به فرد دارد اگر طرف آدم آگاه و دانای باشد هرگز گوشش برای این حرفها بدیکار نیست دریا با دهن سگ کثیف نمیشود و البته سگ کثیف نیست اما این ضرب المثل ایرانی است که من به کار برده ام. و در این باره کارهای هست هنوز درحال تحقیق است که در آینده بطور علنی وبطور خصوصی از فرد و نام و نام خانوادگی ایشان برای افشای نیاتش و با کجا در ارتباط است افشا میشود بدون هیچ مانعی  آدرس شماره تلفن و عکس و نام را در یک اطلاعیه افشا خواهیم شد اهداف کثیفش. و بعد از این تصمیم نهای را گرفته میشود در این باره. خود شیرینی کردن برای دولت ایران از سوی این افراد و مذدوری وی در زمانهای که در جاهای دیگر بود به گوش صاحب حق باید برسد این خبر تا فرد را در اعمالش شاید کمی بداند منظور من کی است اگر وارد این سایت بشود. ترور در این دنیای بیشرم. یک فرد که زمانی در این شهر دانشجو بود  از راه یک خانواده عراقی توانست با وزارت اطلاعات ایران آشنا بشود و در حدود 5 ماه به ایران سفر کرده بود تا آموزش لازم را در این راه به بیند نام این فرد هوج نام دارد و در شمال سوئد ساکن است. و در یک مدت اینجا در همین شهر بود. او با چند نفر دیگر دست در دست یکدیگر گذاشتند تا دست به لجنپراکنی بزنندو به یک آفریقای گفته بودند که فلان کس هیچکس اینجا ندارد و ما کاری میکنیم که قوم و خویشان او از او بد بین بشوند. نام این افراد که به آفریقای تبار حرف زده اند ت ک همراه با ج ان ی است و خیلی از حرفهای مزخرفی هم زده بودند. و هم در این باره گفته بودند که فلان کسی بخاطر فلان کاری فلان چیزی بر سرش آمده است بدون اینکه چیزی بدانند از شناخت بر دیگران حرف میزنندو خیلی احمقانه است این حرفها که این افراد در فکرش هستند. و در سدد ترور شخصیت انسانی دیگران هستند این افراد بدون شناخت بر عدالتخواهی دم از عدالتخواهی میزنند.  و در سدد تفتیش عقائید دیگران هستند حتئ به چند نفری زنگ زده بودند تا در مورد من سئوال کنند که من چه مذهبی دارم و یا با کدام سازمان هستم این هم یک تفکر احمقانه بیش نیست که این افراد در سر دارند. البته میدانم این برخورد غییرمستقیم از کجا سرچشمه گرفته است و چه کسی پشتش است و من کاملأ میدان کی پشت این کار است و ما یک مثال داریم آن کسی که دشمن خویش را نشاسد یا احمق است و یا کله پوک. هر کسی میداند چه کسانی در این کار شرکت دارند. بخصوص من که یک مطالعه کامل و تکمیل از همه زاویه ها بر روانشناسی بالینی و خود شناسی همرا با چهره شناسی. که وارد علم چهره شناسی نمیشوم حالا چون من حرفم امروز در باره ترور شخصیت انسانی است نه در باره چهره شناسی. هر انسانی که بخواهد علیه کسی بدگوی کند هنگامی که به فرد نزدیک شد حرکاتی غیر طبیعی از خود نشان میدهد بدون اینکه خودش بداند. چرا چون از نظر وجدانی خود را درونن مقسر میداند و بر این باور است که هر لحظه مورد حمله قرار میگیرد از سوی کسی که پشت سرش بدگوی میکند.  این هم در وجود این اشخاص یک نوع امراض پارانوئیدی همرا با اوتیستی تولید میکند. و در سدد این است شاید با بدگوی پشت سر دیگران درون آزاری خود را تسکین کند. البته این اشخاص در اصل مریض هستند و به اوتیسم و پارانوئید مبتلا هستند همین امراض است که این افراد را وادار میکند تا پشت سر دیگران دست به بد گوی کنند. و در ترور شخصیت دیگران پا فرا تر بگذارند.  این امراض به زبان فارسی نامش هزیان گوی است که این افراد با امراض هزیان گوی مبتلا هستند.  من به این افراد کور و نادان پیشنهاد میکنم که کمی به وجدان و ضمیر خود نگاهی به افکنند و کمی فکر کنند چه دارند میگویند و چه دارند میکنند. و در سدد ترور شخصیت دیگران نباشند و ترور شخصیت دیگری آسان نیست فکر نکند که دو و یا سه برادر و پسر عمو دارد اینجا از این حرفها خبری نیست که این کور دلان و احمقها در فکرش هستند. البته انسان و انسانیت هرگز فراموش نمیشود و ما یک مثال داریم که کوه به کوه نمیرسد اما انسان به انسان میرسد. التبه این برنامه ریزیها از سوی چند نفری است که دو تاشان در همین شهر هستند و دو تای دیگر در شهر ماریستاد هستند من در این فکر هستم که در این باره اقدام لازم را مورد اجرا بگذارم شاید کمی این افراد عقب نشینی کنند نه که علیه من بلکه علیه هر کسی کوتاه بشوند..  من خودم یک انسان هستم با هیچ کسی خصومت و دشمنی ندارم دوست دارم با همه دوست باشم و روابط دوستانه ای با دیگران داشته باشم و بر اساس انسانیت با دیگران رفتار کنم اما متأسفانه دیگران چنین نیستند و در این باره اگر با کسی یک کار خوب و یا خوبی کنید بعدش در آخر بد میشود و بجای خوب دریافت کردن بدی دریافت میکنیم. در این باره انسان را هرچه بیشتر موظفتر میکند که به هیچ کسی خوبی نکند. یکی که قبلأ اینجا زندگی کرده بود با چند نفری در استکهلم زنگ زده بود تا علیه کسی دیگر لجنپراکنی کند این هم از سوی چند مذدوری در شهر ماریستاد پول دریافت کرده بود.  در این باره ادامه دارد  و روزی نام و مشخصات این فرد را با افراد دیگری که به او پول داده بودند افشا خواهیم کرد.. در این باره ادامه دارد

با تقدیم احترامات اسماعیل قادری

27/11/2005

بخش دوم(2) در باره ترور شخصیت و ترور روحی وروانی در بعضی از کشورهای که ادعای دموکراسی میکنند. اگر کسانی در این فکر باشند که در اروپا تفتیش عقاید وجود ندارد سخت در اشتباه هستند و در مورد تفتیش عقاید چیزی نفهمیده اند. در هنگام قذا خوردن و درست شدن پرشونامبر یا همان چهارشماره شخصی و ثبت شدن در کامپیوتر و کنترل بر زندگی شخصی و هنگامی که شخص و یا خانواده در خانه نباشند به درون خانه ها وارد شدن برای اینکه بدانند طرف چی دارد در خانه و عکسبرداری از وسایل خانه. اما بر خلاف کشورهای دیکتاتوری فیزیکی اینجا خیلی آسان و ملایم تر صورت میگیرد تفتیش عقاید و کنترل شخص بدون اینکه خودش بداند صورت میگیرد. سختگیری علیه پناهنده برای مثال اگر یک اروپای به اداره پلیس زنگ بزند شاید بعد از 5 دیقیقه پلیس آنجا باشد اما اگر یک خارجی تبار به اداره پلیس زنگ بزند شاید 2 الی 3 ساعت طول بکشد تا پلیس به محل برود اگر جرمی صورت گرفت و این خودش نشاندهنده این است که بنیان تبعیض از کشورهای پیشرفته سرازیر میشود و به کشورهای دیکتاتوری فیزیکی میرود. این شاید هم کل سیستم به یک نوع پارانوئید مبتلا شده باشند چرا چون هنگامیکه میبینند که علیه کسی بد گوی نموده اند و یا خود را مقصر میدانند که کاری کرده اند بر ضد آن شخص دائم در این سدد هستند که به یک شیوه ای شخصیت آن انسان را درهم بکوبند و دست به تبلیغاتهای ضد انسانی و غیر انسانی مخفیانه علیه شخص میزنند برای نابود کردن شخصیت انسان. این هم با قوانین شناخته شده سازمان ملل متحد در باره حقوق بشر مغایرد دارد. 1- اگر فهمیدند که آن شخص بوی از سیستم برده است و همه چیز در باره سیستم میداند در اولین کاری که میکنند جلو گیری ارتباط وی بادیگران و تحریک کردن دیگران علیه شخص تا دیگران از آن چیزی که او در باره اش میداند با خبر نشوند. 2- منزوی کردن فرد تا حدی که دیگر قادر به هیچ کاری نباشد و جلو گیری از اینکه نکند شخص خوش بخت بشود و تشکیل خانواده بدهد و در این باره یک بودجه کلانی هم اختصاص میدهند برای درهم کوبیدن شخصیت انسان. 3- فرستادن افراد به دنبال فرد که بدانند با چه کسانی در ارتباط است و در این باره به کار های اخلاقی متوسل میشوند مثل اینکه شخص آدم خرابی است و ارتباط با او احتمال دارد کسانی که با فرد ارتباط دارند تحت تعقیب قانونی قرار گیرند این همه برخوردهای غیر انسانی مخفیانه و غیر مسقیم انجام میگیرد و باز در این باره از دیگران میخواهند که زیاد با شخصی که از وی بد بین هستند بی محل باشند و به هیچ عنوان به او احترام نگذارند و حتی اگر شده به او برخورد توهین آمیز بکنند. 4- منزوی کردن شخص و قطع ارتباط وی با دیگران فرستادن اطلاعات در مورد شخص برای کشوری که در آن آمده است و تمامی اطلاعاتی که مربوط به نحوی زندگی نوع شغل ایده انگیزه سیاسی شخص همه را میفرستند برای مثال اگر شخص ایرانی باشند برای ایران. 5- مسائل ناموسی. به دیگران میگویند که فرد آدم بدی است همیشه بدنبال دختر بازی است شماها هم زن و بجه دارین با او ارتباط تان قطع کنید که شخص آدم بد اخلاقی است همیشه چشمش به زنان دوخته است و از این حرفهای مزه خرفی که همه کشف شده است برای ما. 6- دست در دست جاسوانی که برای دولتهای دیکتاتوری فیزیکی که در این کشورها قرار دارند و تا به هر شیوه ای شده است شخصیت شخصی که مورد هدف است در هم کوبیده بشود یعنی با روش فرهنگی کشوری که فرد در آنجا آمده است. و در این باره با وزارت اطلاعات دولت ایران همکاری میکنند علیه پناهندگان نمونه این برخورد ضد انسانی برخورد با یکی از پناهندگان ایرانی که زمانی پیشمرگه بوده و به سوئد آمده بود چند سالی در شهر ماریستاد زندگی نموده بود بعدش به شهر دیگری بانام خفده منتقل شد که من تا سال 2004 از وی خبر داشتم بعد از سال 2004 او یا سر به نیست کردند یا اینکه به جای دیگر منتقل شده است که ناچار در زیر چادر زندگی میکرد در منطقه ای بانام بیلینگه هاوس.. نام این شخص برای ارگانهای سازمان ملل متحد ارسال شده است. 7- هنگامی که فرد خانه نیست به داخل خانه وی وارد میشوند و از آنچه در خانه دارد از آنهاعکس برداری میکنند و حتی در این باره به درون یخچالش نگاه میکنند که بدانند چه نوع غذاهای میخورد و چه نوع مشروباتی مینوشد این مسائل را من تحقیقات نموده ام با کامیرای جاسوسی در این باره عکس و فیلم هم در اختیار دارم به این زودی بروی انترنت قرار میگیرد این فیلمها تا همه بدانند که دموکراسی فقط بر روی کاغذ است نه عملی یک تئوری است برای اهداف شوم خودشان استفاده میکنند. من به دموکراسی ایمان دارم اما نیمتوان یک کشور را یافت که در آن دموکراسی حقیقی برقرار شده باشد. 8- در سر راه میایستند تا بدانند که چه کسانی با شخص در ارتباط هستند و از آنها کارت شناسای میخواهند در این باره فیلم و عکس در اختیار دارم. یک توضیح. در این باره اگر یک سیستم در هنگام بنا شدن مریض بناه شده باشد همراه با امراض پارانوئیدی کل سیستم را مریض میکند. این افرادی که عادت دارند علیه دیگران بدگوی کنند در اصل مریض هستند اگر روزی دست به چنین کاری نزنند احتمال دارد دچار سکته قلبی بشوند چرا چون آنقدر غرائیز و یا غریزه کینه توزیشان بالا است فقط با بدگوی پشت سر دیگران تسکین میشود و یا باید گفت قرص مسکن و کپسول مسکن این اشخاص بدگوی پشت سر دیگران است. و هنگامی که علیه کسی دست به بدگوی میکنند احساس راحتی میکنند ولی این احساس کوتاه مدت است این مرض مزمن متاسفانه در میان مرد ایران خیلی شیوع دارد و مثل زندگی روزانه شده است.. در این باره نیمتوان اعتماد را از دست نداد و بر همین سبب بود که فردی در چند سال پیش با وی ملاقات نمودم که به من اعتماد نداشت و چنان وی را سرکوب روحی و روانی نموده بودند که بیحد و حساب بود در این شهر خفده که از ناچاری یک سگ خریده بود تا شاید از تنهای به بیرون آید و کاری بر سرش آورده بودند که دائم از دیگران مشکوک بود. و باز در این باره هنگامی که در سال 2002 با وی ملاقات نمودم در اولین روزی که دیدمش به گریه افتاد و گفت دوست عزیز من چند سال پیشمرگه کومه له بودم و من جواب دادم این مایه ی افختار است که شما به کردستان خدمت نموده اید یک دفعه به گریه افتاد تمام قلبم را تکان داد و از وی سئوال نمودم چرا گریه میکنید؟ نمیتوانست جواب بدهد و من هم از ناراحتی تاب نیاوردم و گذاشتم به حال خودش شاید روزی دیگر بتوانم با وی ملاقات کنم و رفتم و در همین لحظه که راه میرفتم صدا زد و گفت نرو من خیلی دارم برای گفتن وایسه و من ایستادم دوباره او به گریه افتاد باز قلبم را آتش زد. و از او خواهش نمودم که گریه نکند این باعث ناراحتی من میشود و بازه به گریه افتاد و گفت من در حدود 13 سال است که در سوئد بر سر میبرم و در طول این 13 سال من را تحت عنوانع شکنجه های روحی و روانی قرار داده اند. و من گفتم اگر وقت دارید من به پیش شما میایم و با هم در این باره حرف میزنیم اگر مایل هستین؟ جواب داد و گفت خیلی خوشحال میشوم. و من هم یک روز بعد به پیشش رفتم و او هم همه چیز را برای من تعریف نمود و من هم در اولین کاری که کردم با یک سازمان( آمر ا)تماس گرفتم و یک کامیرا را بدست آوردم و در خانه وی کار گذاشتیم مخفیانه که بدانم این راست است که همیشه بداخل خانه او وارد میشوند بعد دو روز همه چیز روشن شد و همه آنکه او گفت حقیقت داشت و من هم کامیرا را برداشتم و برای آن سازمان ارسال نمودم با چند تا فیلمی که بدست آورده بودم متأسفانه کاری بر سر این انسان آورده بودند که بیچاره حتی توان حرف زدن هم را نداشت اما اطلاعات موثری به من داد در این باره در این دو شهر چند نفری را مامور نموده بودند تا وی را سر کوب کنند 1 موسوی فر دوم خانمش را نام برد و چند نفر دیگر با نامهای عبدالکاظم و چند نفر از اعضای حزب للاه لبنان نابرد که همراه با چند تنی از مسئولین سوئدی وی را تحت سرکوب روحی و روانی قرار داده بودند. او یک حرف هم زد و گفت حتی اطلاعات راجع به وی به ایران فرستاده بودند تا خانواده اش را اذیت وآزار بدهند در ایران. و حتی در این باره به خانوادش زنگ زده بود خواهرش به گریه افتاده بود و به وی گفته بود که آنها را بازجوی نموده اند و تهدید شده اند توسط کمیته. و این خودش برای من توضیح داد. او را زندانی نموده بودند چند ماهی و در زندان تحت شکنجه روحی و روانی قرار گرفته بود به قول خودش. حال تعریف کرونوفوبیا. Chronophobia ترس نوروتیک از زمان این ترس شایعترین اختلال روانپزشکی در زندانی ها است و تمام زندانیها دیر یا زود به درجاتی از کرونوفوبیا مبتلا میشوند. این حالت در تمام نوروتیکهای بالقوه که زندانی میگردند پدید می آید زمان و وسعت آن برای بیمار وحشت انگیز استو کندی گذشت زمان شخص را دچار هراس می سازد شیوع کرنوفوبیا در زندانیها سبب شده است که آن را نوروز زندان بنامند. کرنوفوبیا نا گهانی بدون هشدار و زمانی که زندانی دوره محکومیت خود را میگذراند را میابد ظاهر میشود. در روزهای اول زندانی شدن شخص معمولأ امیدوار محاکمه ای مجدد است و با عدم اطمینان و بی تفاوتی با آن برخورد میکند. وقتی تازگی زندانی از بین رفت و طول واقعی مدت محکومیت درک شد سر و کله کرنوفوبیا ظاهر میشود. زندانی معمولأ دوران سلول خود دچار هراس میگردد و از به بند کشیده شدن و محبوس ماندن وحشتزده میشود اما این کلاستروفوبیا (ترس از فضای بسته) در واقع ناشی از ترس از زمان است که زندان نماینده وسعت آن است. پس از نخستین حمله اضطراب کم و بیش دائم بیقراری بیخوابی عدم رضایت از زندگی شکایت هیپوکندریائی بی شمار و ناتوانی فزاینده برای سازگاری با محیط ظاهر میشود. شدت اختلال در چند هفته یا ماه از بین میرود اما عودهای نسبتأ خفیف روی میدهد. به تدریج زندانی تبدیل به یک آدم ماشینی بیتفاوت میگردد که دوران محکومیت خود را با ساعت و در زمان حال سر میکند. ترجمه اسماعیل قادری و کار با زندانیان.. تعریف پریسون پسکیسس.Prison psychosis. روان پریشی زندان قرائن در مورد تاثیر زندانی شدن حقیقت دارد. مطالعه بیرنیام 1908 حاکی است که جدا سازی در زندان بخصوص زندان انفرادی ممکن است موجب بروز اختلالات پارانوئید گردد که با فراهم شدن امکان آمیزش با زندانیان دیگر از بین میرود. ایتینگر 1960 گزارش میکند که حالات پارانوئید در زندانیان زمان جنگ حقیقت است. معهذا فارگمن 1963 چنین نتیجه گرفت که چنین حالاتی حتی در بین ساکنین اردوگاه های اسرا نیز وجود دارد . حریم پوشیدگی مفهوم پوشیدگی یا حریم به محدود ساختن دسترسی با دیگران به جسم و روان شخص از جمله رویاها تخیلات افکار و عقاید او اطلاق میگردد پوشیدگی در زمینه قانون گاهی به ایمنی از مزاحمت دیگران و گاهی به حریم تصمیمات شخصی معمولأ در مورد اموری نظیر روابط و یا انتقام مسئولین ظالم از انسان باشد و تنها در سلول قرار دادن فرد زدانی متوان انسان را وحشتزده کند و همین زندانی شدن در یک سلول انفرادی خطرناکتر است برای فرد که زمانی که آزاد بشود هر لحظه دست به انتقام بزتد. و این به انسان خدمتی نخواهد کرد.. بنظر بنده نباید از قانون سواستفاده نمود و کینه توزانه با زندانی برخورد کرد اگر چنین باشد ضد بشری محسوب میشود و با قوانین شناخته شده سازمان ملل متحد در باره حقوق زندانیان مغایرد دارد. این بخش دوم در باره ترور شخصیت و یا ترور روحی و روانی است در این باره ادامه دارد.. اسماعیل قادری 31/12/2005 بخش سوم درباره ترور شخصیت و( شکنجه روحی و روانی ) ترور شخصیت عبارتند از تهدید غیرمستقیم مثل نشاندادن چاقو به کسی که مورد هدف است و یا وسایلی که بتواند انسان را به قتل برساند و من در این باره با تفسیر در باره ترور شخصیت و شکنجه روانی و روحی بحث خواهم کرد در این باره. ترور شخصیت انسان در کشورهای اروپای از طریق نامه ها و برخوردهای دیگر انجام میگیرد. و ترور روحی و روانی در اداره های دولتی در کشورهای اروپای طوری با طرف برخورد میکنند تا مورد رنجش و یا عصبانیت فرد بشود برای بدست آوردن نقاط ضعف طرف میباشد تا بتوانند از نقطه ضعف فرد علیه او استفاده کنند و از این طریق بتوانند فرد را مورد سرکوب روحی و روانی قرار بدهند. برای مثال از فرد سئوال میکنند که از چه چیزهای خوشش می آید و از چه چیزهای بدبین است این همه برای بدست آوردن نقاط ضعف فرد انجام میگیرد. تا از این طریق بتوانند فرد را مورد شکنجه روانی قرار بدهند. هنگامیکه به نقاط ضعف طرف دست یافتن شروع میکنند به سرکوب روانی و روحی فرد و باز در این باره دست به شایعه پراکنی مخفیانه علیه فرد میزنند و اتهامات بی پایه و اساس و برچسپهای دروغین به فرد میزنند و حتی در این باره بودجه هم برای این کارمیگذارند. در این باره هنگامیکه ضعف طرف را بدست آوردند دست به سازماندهی و برای ترور روانی و روحی فرد از هیچ چیزی فروگذاری نمیکنند و در این باره حتی دست به همکاری با کشوری که فرد از آن فرار نموده است میزنند و با آن کشور همکاری میکنند در این باره. با شایعه پراکنی بر اساس برنامه ریزی شده و در دستور کارشان قرار میدهند برای درهم کوبیدن روحی و روانی فرد این کارها بیشتر علیه خارجی تبارها انجام میگیرد و برای خرد کردن شخصیت فرد انجام میگیرد. خلاصه اینجا بجای شکنجه فیزیکی شکنجه روانی و روحی وجود دارد که بعدأ با تفسیر در این باره بحث خواهم کرد و شکنجه روانی را برای آن دسته که علاقمند به دانستن در این باره هستند توضیح میدهم.. آنها از کلمات ناشایسته شروع میکنند برای گرفتن حال شخص و برای بدست آوردن قدرت تحمل شخص و بدست آوردن نقاط ضعف او انجام میگیرد این کارها و در این باره کشش میکنند که سر نخ این برخورد به بیرون در جامعه سرایت نکند تا مردم از این با خبر بشوند اگر فرد هم اعلام نمود که چنین برخوردی با وی انجام گرفته است او را روانی و مریض اعلام میکنند این هم برای سر پوش گذاشتن بر جنایتهای خود آنها میباشد این تبلیغاتها.. و در این باره هنگامیکه به نقاط ضعف طرف دست یافتند دیگران علیه او بسیج میکنند برای سرکوب روحی و روانی فرد مورد هدف وبرای در هم شکستن شخصیت او انجام میکیرد این کارها اینها از دیگران میخواهند برای درهم شکستن روحی شخص به هر کاری دست بزنند حتئ اگر شده او را تهدید کنند به قتل و یا به او چاقو نشان بدهند به عنوان تهدید و یا مستمرأ از او شکایت کنند در این باره و انتقادهای بیجا و کوبنده از فردبه کنند برای در هم شکستن روحی فرد مورد هدف. یک کلمه است به سوئدی ) یعنی توی اعصاب کسی رفتن و کسی را عصبانی کردن و یا حال کسی را گرفتن. Psyka از این نوع برخوردها بر اساس برنامه ریزی و حتئ برای این کار بودجه میگذارند و اشخاصی را در این باره استخدام میکنند برای این کار. در مرحله اول بدست آوردن نقاط ضعف شخص دوم سازماندهی افرادی که معتاد به مواد مخدر هستند علیه شخص برای تبلیغاتهای دروغین و بی اساس که دور از حقیقت میباشد یعنی بر اساس برنامه ریزی شده برای شایعه پراکنی علیه فرد آن هم مخفیانه و این هم برای تحریک کردن مردم علیه شخص انجام میگیرد این تبلیغاتهای بی اساس و شرم آور آن هم برای سرکوب روحی و روانی فرد صورت میگیرد این لجنپراکنیهای بی اساس. با این نیات که شخص را دچار امراض درونی کنند تا به روانشناس احتیاج پیدا کند برای بیشتر خواندن درون شخص مورد هدف ضد بشرها انجام میگیرد این کار. و باز در این باره میتوانند از نوع ضعف شخص سئو استفاده کنند برایدرهم کوبیدن روحی شخص و حتئ دروغهای علیه شخص درست میکنند از این نوع شخص مریض است و شخص مشکلات برخورد و تنظیم رابطه دارد و نمیتواند با دیگران تنظیم رابطه کند از این حرفهای مزه خرفی که سالها ما شنیده ایم در این باره. و حتئ در این باره از فرهنگ و مسایل اخلاقی هم علیه فرد استفاده میکنند و در راه دیگر برای آسیم ناسیون و کارهای دیگر می پردازند اینها همه برای سرکوب روحی و روانی انسان انجام میگیرد و این کار آگاهانه و هشمندانه صورت میگیرد. و در این باره کارمند استخدام میکنند برای درهم شکستن شخصیت فردمورد هدف یعنی سازماندهی کردن برای اذیت وآزار فردی که از وی خوششان نمی آید اگر فرد مقاوم و زیرک باشد به دنبال راه های دیگری میروند. این سازماندهی از گروه های تشکیل مشود که از مواد مخدر استفاده میکنند در این باره و افشای این به بعدأ موکول میکنم. در مرحله اول دست به تبلیغاتهای دروغین میزنند علیه فرد بعدش مراقبت از فرد که تا بدانند با چه کسانی ارتباط دارد و با چه کسانی رفت و آمد میکند میپردازند. و بخشی از این سازماندهی توسط رژیم ایران و مذدورانش با همکاری افراد مسئول انجام میگیرد علیه افرادی که در زمینه سیاست فعال هستند. و در این باره دست به انواع تبلیغاتهای دروغین و ضد انسانی علیه انسان میزنند اینها برای سرکوب روحی و روانی فرد انجام میگیرد در این کشورها. دست به تبلیغاتهای بی اساس و از کسانی که با فرد در ارتباط هستند یا اینکه با فرد کار میکنند میخواهند که علیه او گزارش و یا علیه فرد بدگوی کنند و باز از آنها میخواهند که هرگز خوبی فرد را بیان نکنند بلکه فقط بدی فرد را بیان کنند. و در این باره بدنبال نقاط ضعفی از سوی فرد میگرددند تا بتوانند از آن علیه او استفاده کنند. و کلماتی به کار میبرند علیه فرد که توهین آمیز و مردم را از او بدبین میکنند تا از این راه به نیات ضد انسانی خود برسند و از این راه بتوانند مردم را علیه فردی که مورد هدف است بشورانند. این تبلیغاتها زیرکانه صورت میگیرد و آگاهانه و در این راه کشش میکنند تا فردی که مورد هدف است از این اوضاع بی خبر باشد و درک نکند که مورد هدف چنین تبلیغاتهای قرار دارد. برای مثال میآیند و میگویند فلان کس آدم بدی است با وی رفتار نکن و با او ارتباطتان قطع کنید ولی به او نگوئید که ما چنین چیزی به شما گفته ایم نگذار او بفهمد این قضیه را. و باز از افرادی که با فرد در ارتباط هستند میخواهند که اگر شده با او برخورد توهین آمیز کنند. من هر چه گفتم در باره او به وی نگوئید. برای مثال در کشور سوئد اگر یک سوئدی از یک پناهنده شکایت کند با تمام جدیت با وی برخورد میکنند خانه اش را تفتیش میکنند و حتئ به کتابها و وسایلش دست میزنند اما عکس این اگر یک پناهنده از یک سوئدی شکایت کند زیاد جدی نمیگیرند و با جدیتی که با پناهندگان برخورد میکنند نمیکنند با سوئدی. متأسفانه در این کشور برخوردهای سیستماتیکی شکنجه روحی و روانی انجام میگیرد علیه خیلی افرادی که من با آنها ملاقات نموده ام. نمونه این افراد . 1-حمید 2-احمد 3- بهمن 4-فریدون 5-اکرم در چند سال گذشته یک پدر به علت اختلافات میان خود و دخترش دخترش را به قتل رساند تا چند سال هر از این واقعه حرف میزدند اما در چند روز پیش یک مرد دو تا خواهر خود را بقتل رسانده و خون آنها را میکده بود بیش از یکبار از تلویزیونها مشاهده نشد یک مرد 4 تا زن را با تبر بقتل رساند در شهر یوته بوری اما بیش از چند ثانیه بحث در باره آن نشد. این باید اسمش گذاشت نابرابری مطبوعاتی. بیشتر این برخوردهای که شکنجه روحی و روانی هستند از کشور سوئد انجام میگیرد یعنی کشور سوئد مقام اول و کشور سویس مقام دوم دارد در جهان. اگر در این باره انسان دست به تحقیقات بزند و به تمامی شهرهای این کشور سفر کند شاید بیش از 500 الی 600 نفر پیدا کند که مورد شکنجه روحی و روانی قرار گرفته اند بعضی از این برخورد های مدرن بی خبر هستند و همه نمیتوانند این برخوردها را به آسانی درک کنند چرا چون این برخوردها مخفیانه و با لبخند صورت میگیرد. تو در باره او به فلانی زنگ بزن بگو او آدم بدی است حرفهای خوبی نمیزند و بگو او آدم مجرمی به نظر میرسد نگذار او بفهمد از این موضوع و در این باره شما پاداش دریافت میکنید هذینه ی سفرت پرداخته میشود اگر این کار را بکنید در باره او بدگوی کنید. تو به فلانی که با او در ارتباط است بگو با وی رفتار نکند شاید مورد بازجوی قرار گیرد از سوی پلیس او را بترسانید تا با وی رفتار نکند. تماسهای تلفنی. باید با افراد از نظر اقتصادی استفاده نمود او از سوی دولت خود مورد تعقیب است بهتر نیست ما از این فرصت استفاده کنیم علیه او؟ بلی اما باید اول تضمین به من بدهید که روزی مشکلی برای من ایجاد نشود در این باره. شما نباید بترسید تمام سیستم پشت شما است نترس. بلی در این باره خیلی حرفها است برای گفتن باید دست به تحقیق بزنم و در آینده بیشتر برای روشن کردن شکنجه روحی و روانی برای دیگران توضیح بدهم تا دیگران از این کار با خبر باشند. در این باره ادامه دارد در باره ترور شخصیت . شکنجه روحی و روانی افرادی که مورد هدف هستند. 12/2/2006 اسماعیل قادری یکشنبه


/////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه شماره یک در باره حقوق بشر.

شکنجه انسان تحت هر عنوان و توسط هر قدرت و یا سازمان و یاهر  دولتی صورت گیرد غیر انسانی و از نظر حقوق بشری محکوم است.

این شکنجه ها خواه فیزیکی باشد و خواه روحی و روانی باشد و تحت هر عنوان که باشد محکوم و از نظر انسانی مردود میباشد.

اگر چنانچه کسی مطالبی را نوشت علیه کسی دیگر حتئ اگراین مطالب توهین آمیز باشد فقط در آگاه کردن فرد باید گامبرداشت و نباید فرد را زندانی و تحت شکنجه وحشیانه قرار داد راه ها و گذینشهای انسانی دیگر وجود دارد که باید راه ها و گذینشهای انسانی را بکار برد نه که فرد را تحت شکنجه و در جامعه کینه توزی کاشت باید بذر انسانیت کاشت در جامعه برای پیشبرد جامعه گامبرداشت.

ما این شکنجه های که علیه بشریت صورت میگیرد در هر کجا و در هر دولت و در هر جای دنیا که باشد آن را محکوم میکنیم و آن را یک جنایت علیه انسانیت تلقی میکنیم و از نظر ما مردود و غیر انسانی میباشد.

وقتیکه ما دم از حقوق بشر میزنیم باید اول بدانیم حقوق بشر یعنی چه؟

حقوق بشر عبارتند از 6 نوع.

حیثیت و کرامت انسان

اما درمرحله اول درک خود و خودشناسی ما تا زمانی که خودمان را نشانسیم نمیتوانیم دیگران را درک کنیم باید در این راه آموزش و پرورش انسانی به راه انداخت و جامعه را تکامل داد.

دوم حق آزادی برای ابراز عقیده و بیان.

سوم حق زندگی و سلامتی.

چهاروم حق زیستن و حق برخورداری از کلیه ی آنچه حق انسان و انسانیت است.

پنجم حق آزادی بیان و ابراز آن بدون اینکه به آزادی دیگران لتمه وارد کند.

ششوم حق برخورداری از آنچه حیثیت و کرامت انسانی نامیده میشود مثل ابراز عقیده و بیان انتخاب مذهب و دین دلخواه خود آزادانه فرد بخواهد غیر مذهبی باشد و یا اینکه یک مذهب داشته باشد باید آزاد باشد در این باره.

و در این باره توهین به اعتقادات دیگران تحت هر عنوان و در هر جای دنیا که باشد محکوم و مردود میباشد اگر هم آنرا آزادی بیان بنامند به این معنا میباشد که این آزادی از حد خود پا فراتر گذاشته و به آزادی دیگران لتمه وارد کرده است و در مقابل خشونت تحت هر عنوان که باشد محکوم و مردود میباشد از نظر انسانیت و حقوق بشری.

و باید رهبران سیاسی در جهان دست از کینه توزی بردارند و به انسان و انسایت به اندیشند به حقوق حقه هموطنان خود احترام بگذارند و حقوق آنها را رعایت کنند.

ما در این باره تبعیض در میان انسانها را مردود و محکوم میداریم و تبعیض تحت هر عنوان که باشد محکوم است از نظر حقوق بشری. خواه این تبعیضها ملی و قومی و مذهبی باشد در این باره محکوم است و ما آن را غیر انسانی اعلام میکنیم.

نزاع مذهبی یک چیز غیر مدرن و غیر انسانی است باید با تفاهم و گفتگو مسایل را حل نمود نه از راه خشونت و خشونت کار انسان نیست.

و در این باره اعدام افراد بخاطر ابراز عقیده و بیان ضد انسانی و در این باره محکوم است.

حکوم اعدام یک کار غیره قانونی و محکوم است باید با استانداردهای سازمان ملل با زندانیان برخورد نمود.

و در این باره ما سران رژیمهای خودکامه که حقوق بشر را زیر پا میگذارند برای اینکه به حقوق هموطنان خود احترام بگذارند فرامیخوانیم.

با امید روزی که هیچ کسی به خاطر ابراز عقیده و بیان و یا اینکه بخاطر قوم و ملیتی که با ان تعلق دارد زندانی و یا اعدام نشود..

اسماعیل قادری

20/2/2006

این را به اطلاع میرسانم که به این زودی دیدبان حقوق بشر کردستان در کشورهای اروپای اعلام میشود متن این اعلامیه بطور کلی و شفاف اعلام میگردد
/////////////////////////////////////
 

          

 

           

/////////////////////////////////////////

دموکراسی در سوئد

سوئد کشوری است با نظام دموکراتیک یا به کلامی دیگر پارلمانتاریستی که به اصطلاح به حکومت مردم بر مردم  مشهور شده است. دموکراسی سوئد را می توان به طور خلاصه  چنین توضیح داد:
مردم چهار سال به چهارسال در انتخابات همگانی نماینده هایی را برمی گزینند تا تصمیم های سیاسی را بگیرند. پس از تصمیم گیری توسط این نمایندگان، وظیفه ی ادارات و سازمانهای اجرایی است تا آنها را به مرحله ی اجرا در آورند. بجز شرکت در انتخابات، می توان مثلاً با شرکت در فعالیتهای احزاب یا سازمانهای سیاسی و نیز از طریق نوشتن مقالات در رسانه های گروهی، در تصمیم گیریهای سیاسی تأثیر گذاشت.

تصمیم های سیاسی باید با خواسته های شهروندان مطابقت کنند. در صورت وجود عقاید گوناگون در هنگام تصمیم گیری سیاسی، در آخر، خواست اکثریت است که تعیین کننده خواهد بود، هرچند که معمولاً به نظرات اقلیت پارلمانی نیز توجه می شود. تصمیم های گرفته شده هم  در مجامع سیاسی  و هم در سازمانها ممکن است  نتیجه ی  سازش میان  طرفین یا به بیان دیگر نتیجه ی  تعدیل درخواسته های آنان باشد.

در قانون مشخص شده است که ارزشهای دموکراتیک باید در تمام زمینه های اجتماعی ملاک عمل قرار گیرند.  به بیان دیگر، در سوئد نماینده های منتخب مردمند که تصمیمات سیاسی را می گیرند. دولت نماینده ی مردم است.  دموکراسی سوئد را می توان دموکراسی غیر مستقیم نامید، چون در چنین دموکراسی تصمیمات سیاسی نه بوسیله خود مردم بلکه بوسیله ی  نمایندگان مردم  گرفته خواهد شد. 

سه مجمع انتخاب شده مردم وجود دارند:  شورای کمون،  شورای استان  و  مجلس ملی یا پارلمان. شورای کمون در همه ی ۲۸۴  کمون کشور وجود دارد. بیشتر کمونها  نیز زیر پوشش ۲۳  شورای استان قرار دارند. نماینده های هر سه مجمع نامبرده هر چهار سال  در انتخابات همگانی  انتخاب می شوند.  اتباع  سوئدی دارای ۱۸ سال یا بیشتر از حق رأی در این انتخابات برخوردار هستند. اتباع خارجی نیز می توانند در انتخابات شورای کمون و استان شرکت کنند، به شرطی که سنشان ۱۸ سال یا بیشتر و حداقل سه سال ساکن سوئد بوده باشند. فردی که  شرایط رأی دادن را داشته  باشد، قابل انتخاب شدن نیز هست.              

نظام دولتی پارلمانتاریستی است، بدین معنا که هیئت دولت باید رأی اعتماد پارلمان را داشته باشد و در اخذ تصمیم های مهم از حمایت ( اکثریت) آن برخوردار باشد. حزب یا بلوکی که بیشترین تعداد آرا  را در انتحابات بدست آورد، می تواند دولت را تشکیل بدهد.           

سوئد  یک کشور پادشاهی است، امَا امروزه  وظایف  پادشاه  نمایندگی  کشور است  و  جنبه ی تشریفاتی دارد.

 تمرین :

 1 -  پنج  پرسش از درس بالا  پیدا  کنید  و در دفتر خود  بنویسید.

 2 - پانزده  واژه ی  دشوار  را  در  دفتر خود یادداشت کنید.

 3 - معنی واژه ها  و جواب پرسشها را از دوستان خود در کلاس  بپرسید و درباره ی آنها بحث کنید

یک چیز مهم هم هست آنهم بروکراسی است در سوئد خیلی زیاده روی میکند در باره بروکراسی
/////////////////////////////

آموزش و پرورش در سوئد

& بر اساس قانون، تمام دختران و پسران بین 7 تا 16 سالگی باید به مدرسه بروند. این قانون شامل کسانی که به سوئد مهاجرت کرده اند هم می شود.

 ! کودکان 6 ساله نیز می توانند در صورت درخواست خانواده و نیز پذیرش مدیر دبستان، مدرسه را آغاز کنند.

& بچه هایی که بین 7 تا 16 سالگی به سوئد مهاجرت کرده اند، پس از گذراندن یک دوره ی آموزش زبان سوئدی، در کلاس مناسب با سنّشان قرار می گیرند.

! سال تحصیلی شامل دو دوره ی پاییزه و بهاره است:

نیمسال تحصیلی پاییزه، از میانه ی ماه augusti(اواخر مردادماه) آغاز شده و در

نیمه ی دوم ماه december(پایان آذرماه) بپایان می رسد.

نیمسال تحصیلی بهاره، از januari(ده روزه ی دوم دی ماه) آغاز و در ماه juni

(اواخر خردادماه) تمام می شود.

& آموزش دوره ی پایه ای (ابتدایی و راهنمایی)، (Grundskola) 9 سال و اجباری است. پس از پایان این دوره، دانش آموزان می توانند دوره ی سه ساله ی نظری دبیرستان را آغاز کنند. 

البته دبیرستانهایی نیز برای رشته های فنّی، مانند آرایشگری، آشپزی و وسائط نقلیه وجود دارد.

& آموزش در دوره های آموزشی پایه و دبیرستان رایگان است و کتاب و وسیله های نوشتاری از سوی مدرسه در اختیار دانش آموزان قرار می گیرد.

 ä در بیشتر کمون ها ناهار دانش آموزان رایگان است و چنانچه دانش آموزی

به دلیل پزشکی و یا دینی نخواهد غذای عادی مدرسه را بخورد، با درخواست قبلی،

غذای مناسب به او داده می شود.  

ã هر گاه دانش آموزی به دلیل بیماری نتواند به مدرسه بیاید، خانواده باید به مدرسه آگاهی دهند.

چنانچه دانش آموزی نیاز به غیبت یک روزه داشته باشد، موافقت آموزگار او کافیست،

ولی بیشتر از یک روز باید با اجازه ی مدیر مدرسه باشد.

- در بسیاری از کمونهای سوئد، شاگردانی که مادر یا پدر و یا هر دوی آنان غیر سوئدی اند و در منزل به زبانی غیر سوئدی گفتگو می کنند، حق دارند زبان مادری

( Modersmål ) را در مدرسه بخوانند.

 h خدمات درمانی و بهداشتی در مدرسه رایگان است. دندانپزشکی نیز تا سن 20 سالگی رایگان است.

vتمام دانش آموزان از زمان خروج از منزل به مقصد مدرسه تا هنگام بازگشت از مدرسه به خانه، بیمه ی حوادث هستند.

œ دانش آموزان از کلاس 8 و ببعد در درسهای خود نمره می گیرند. این نمره ها برای تعیین رشته ی تحصیلی و نیز نمره های دبیرستانی برای ادامه ی تحصیل در دانشگاهها و مدارس عالی محاسبه می شود. نمره ها در حال حاضر به صورت (IG)

غیر قابل قبول، (G) قابل قبول، ((VG خیلی خوب و (MVG) عالی می باشد.

" خانواده ها بایستی پیوسته با مدرسه ی فرزندشان در ارتباط باشند. مدرسه در هر سال تحصیلی، دست کم دو بار، مادر و پدر دانش آموز را به مدرسه دعوت

می کند تا در نشستی در باره ی چگونگی تحصیل فرزندشان گفتگو شود.

O در دبستانها و دبیرستانها مشاوران متخصص وجود دارد که دانش آموزان در صورت نیاز می توانند به او مراجعه کنند و مشکل خودشان را مطرح نمایند.

Ï تمام آموزگاران، مدیران، مشاوران و کارمندان مدرسه ها مشمول قانون سکوت

(رازداری) Tystnadsplikt هستند. 

////////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه شماره یک در باره حقوق بشر.

شکنجه انسان تحت هر عنوان و توسط هر قدرت و یا سازمان و یاهر  دولتی صورت گیرد غیر انسانی و از نظر حقوق بشری محکوم است.

این شکنجه ها خواه فیزیکی باشد و خواه روحی و روانی باشد و تحت هر عنوان که باشد محکوم و از نظر انسانی مردود میباشد.

اگر چنانچه کسی مطالبی را نوشت علیه کسی دیگر حتئ اگراین مطالب توهین آمیز باشد فقط در آگاه کردن فرد باید گامبرداشت و نباید فرد را زندانی و تحت شکنجه وحشیانه قرار داد راه ها و گذینشهای انسانی دیگر وجود دارد که باید راه ها و گذینشهای انسانی را بکار برد نه که فرد را تحت شکنجه و در جامعه کینه توزی کاشت باید بذر انسانیت کاشت در جامعه برای پیشبرد جامعه گامبرداشت.

ما این شکنجه های که علیه بشریت صورت میگیرد در هر کجا و در هر دولت و در هر جای دنیا که باشد آن را محکوم میکنیم و آن را یک جنایت علیه انسانیت تلقی میکنیم و از نظر ما مردود و غیر انسانی میباشد.

وقتیکه ما دم از حقوق بشر میزنیم باید اول بدانیم حقوق بشر یعنی چه؟

حقوق بشر عبارتند از 6 نوع.

حیثیت و کرامت انسان

اما درمرحله اول درک خود و خودشناسی ما تا زمانی که خودمان را نشانسیم نمیتوانیم دیگران را درک کنیم باید در این راه آموزش و پرورش انسانی به راه انداخت و جامعه را تکامل داد.

دوم حق آزادی برای ابراز عقیده و بیان.

سوم حق زندگی و سلامتی.

چهاروم حق زیستن و حق برخورداری از کلیه ی آنچه حق انسان و انسانیت است.

پنجم حق آزادی بیان و ابراز آن بدون اینکه به آزادی دیگران لتمه وارد کند.

ششوم حق برخورداری از آنچه حیثیت و کرامت انسانی نامیده میشود مثل ابراز عقیده و بیان انتخاب مذهب و دین دلخواه خود آزادانه فرد بخواهد غیر مذهبی باشد و یا اینکه یک مذهب داشته باشد باید آزاد باشد در این باره.

و در این باره توهین به اعتقادات دیگران تحت هر عنوان و در هر جای دنیا که باشد محکوم و مردود میباشد اگر هم آنرا آزادی بیان بنامند به این معنا میباشد که این آزادی از حد خود پا فراتر گذاشته و به آزادی دیگران لتمه وارد کرده است و در مقابل خشونت تحت هر عنوان که باشد محکوم و مردود میباشد از نظر انسانیت و حقوق بشری.

و باید رهبران سیاسی در جهان دست از کینه توزی بردارند و به انسان و انسایت به اندیشند به حقوق حقه هموطنان خود احترام بگذارند و حقوق آنها را رعایت کنند.

ما در این باره تبعیض در میان انسانها را مردود و محکوم میداریم و تبعیض تحت هر عنوان که باشد محکوم است از نظر حقوق بشری. خواه این تبعیضها ملی و قومی و مذهبی باشد در این باره محکوم است و ما آن را غیر انسانی اعلام میکنیم.

نزاع مذهبی یک چیز غیر مدرن و غیر انسانی است باید با تفاهم و گفتگو مسایل را حل نمود نه از راه خشونت و خشونت کار انسان نیست.

و در این باره اعدام افراد بخاطر ابراز عقیده و بیان ضد انسانی و در این باره محکوم است.

حکوم اعدام یک کار غیره قانونی و محکوم است باید با استانداردهای سازمان ملل با زندانیان برخورد نمود.

و در این باره ما سران رژیمهای خودکامه که حقوق بشر را زیر پا میگذارند برای اینکه به حقوق هموطنان خود احترام بگذارند فرامیخوانیم.

با امید روزی که هیچ کسی به خاطر ابراز عقیده و بیان و یا اینکه بخاطر قوم و ملیتی که با ان تعلق دارد زندانی و یا اعدام نشود..

اسماعیل قادری

20/2/2006

این را به اطلاع میرسانم که به این زودی دیدبان حقوق بشر کردستان در کشورهای اروپای اعلام میشود متن این اعلامیه بطور کلی و شفاف اعلام میگردد.

//////////////////////////////

موضوع اطلاعیه درباره حقوق زنان ستمدیده ایرانی و کشورهای اسلامی

این روز که روز سمبولیک زنان برای مطالبه حق طلبانه خود انتخاب نموده اند تا صدای اعتراضات خودرا به گوش کوردلان و شب پرستان برسانند که نمیشود حقوق نصف جامعه را نادیده گرفت و زنان را مورد ظلم و ستم قرار داد. زن ستیزی در کشورهای اسلامی برای درهم کوبیدن شخصیت انسانی آنها ادامه دارد و داشته است تحت نام احکام شرعی و زنان را تحت وحشیانه ترین شیوه مورد شکنجه و اذیت وآزار قرار داده اند.

8 مارس روزی است که شب پرستان و کوردلان را به لرزه در میآورد و احکامهای خیالی و پوشالی را خنثئ میکند.

برقراری نظم و دموکراسی بدون رعایت حقوق زنان میسر نیست.

حال در جامعه های غربی به این نتیجه رسیده اندکه بدون برابری و رعایت حقوق زنان نمیتواند یک جامعه سالم و دموکرات و دموکراسی بر قرار نمود چرا چون زنان نصف جامعه هستند واز توانائی بالای برخوردار هستند برای امور اداره مملکت و جامعه به مشارکت فعال زنان نیاز دارد و بدون مشارکت فعال زنان جامعه در حالت فلجی قرار میگیرد.

زن و مرد هر دو با هم هیچ فرقی ندارند و هر دو ترازوی جامعه هستند  این دو اسنان نیاز اساسی به یکدیکر دارند و برابری میان زنان و مردان میتواند جامعه را سالمتر کند و جامعه را پیش به برد به سوی دموکراسی حقیقی و انسانی. بدون رعایت حقوق فردی و انسانی زنان و برابری در جامعه نمیتواند برای پیشبرد جامعه گام برداشت باید در مرحله اول حقوق فردی و انسانی زنان را رعایت نمود و جامعه را بسوی انسانگرا سوق داد آن زمان میتوان یک جامعه سالم و در جامعه دموکراسی برقرار نمود.

علمی

زنان از نظر تیز هوشی از مردان تیز هوشترند چرا چون هردو لائی مغز زنان فعال میباشد و اما در گروه مردان یک لایی از مغزشان فعال است لایی چپ در گروه مردان فقط مثل نقل اطلاعاتی و یا آن چیزی که در طول روز میشنود منتقل کند اما در گروه زنان هرو لایی مغزشان همزمان فعال است و زنان میتوانند باز زود تر از مردان بشنوند و به بینند.

اما در گروه مردان چنین نیست.

1- زنان میتوانند زود تر از مردان درک کنند و در یابند در موردی و یا معنای یک کلمه

2= زنان میتوانند زود تر از مردان چیزی را به بینند.

3= زنان همزمان میتوانند به دو نوع گوش کنند یعنی اگر یک رادیو را در طرف چپ یک زن و یک رادیو دیگر را در طرف راست زنان قرار بدهید زنان از این توانائی برخوردار هستند که همزمان به هردو گوش کنند و میتوانند باز در باره هردو چه گفته اند تعریف کنند.

4= زنان از نظر ذاکره باز از مردان قدرت ذاکره اشان بیشتر است اسمش بگذاریم میموری زنان از میموری مردان قدرتمندتر است سخت است زن چیز را فراموش کند اما در گروه مردان میتوان به آسانی چیزی را فراموش نمود.

5= از نظر رحم زنان باز از مردان با رحمتر هستند و هرگز حاضر نیستند یک همنوع خود یعنی یک انسان را آزار بدهند اما در گروه مردان چنین نیست اما در این باره نظریهای گوناگونی وجود دارد.

اما از نظر علمی به بیرون آیم و در باره آنچه جامعه به آن نیازمند است تعریف کنم.

1= آزادی و برابری بطور کامل میان زن و مرد دستمزدو حق دخالت در تمامی گذینشهای سیاسی و اجتماعی باید زنان شرکت کنند بدون هیچ مانعی.

2= حق تصدی هر مقام آزادی و اختیاری در باره حق پوشش و لغو تمامی آنچه حجاب اجباری است.

3= حق مشارکت فعال در امور سیاست و موارد دیگر در جامعه.

4= حق انتخاب کردن و انتخاب شدن بطور آزادانه و دلبخواه خود زنان.

5= حق آزادانه انتخاب همسر و جدای بدون هیچ مانعی و حق مسافرت بدون اجازه دیگری حق تصدی هر مقام و فعالیتهای سیاسی و هنری ورزشی و ادبی بدون هیچ مانعی.

متأسفانه در ایران هنوز زنان را به طور کلی سرکوب میکنند و برای در هم کوبیدن شخصیت انسانی زنان با روز روشن و در جلو چشم جهانیان صورت میگیرد این عمل زشت و شرمآوری که اسمش گذاشته اند احکام شرعی.

و در سال گذشته دکتر رویا طلوعی فعال حقوق بشر و حقوق زنان در کردستان بدون هیچ اتهامی 66 روز در زندانهای مخوف اطلاعات و تحت وحشیانه ترین شکنجها قرار گرفت و در این باره ساکار کامکار هم ربوده و در طول چند روزی تحت شکنجه و اذیت وآزار قرار گرفت و آثار شکنجه در بدن وی مشاهده شده است.

بنظر بنده نباید دولت ایران را بخاطر تسلیحات اتمی مجازات کرد باید به خاطر نقض حقوق بشر دولت ایران را مجازات نمود و بر این رژیم فشار آورد تا به حقوق هموطنانش احترام بگذارد.

و باز در این باره زنان دیگری هم هستند در تهران و شهرستانهای دیگر در ایران تحت وحشیانه ترین شکنجه و اذیت و آزار قرار میگیرند.

زنان ایران در اوایل انقلاب با شعار برادر ارتشی چرا مارا میکشید ارتشیان تسلیم نمودند اما خود همین زنان قربانی یک دولت مذهبی شدند و ایران وطنشان برای آنها به جهنم تبدیل شد برای زنان ایران.

و در این باره در مصر اردن عربستان سعودی پاکستان افغانستان ترکیه ترکمنستان آذربایجان سوریه لبنان یمن سودان  کشورهای آفریقای و کشورهای دیگر هنوز حقوق زنان به طور کلی پایمال میشود و به آنها هر روز توهین میشود بدون اینکه مجرمان مورد کیفر خود قرار گیرند.

با امید بر قراری برابری و انسانیت در جامعه.

زند باد استقلال کردستان و تشکیل یک دولت کردی.

اسماعیل قادری

5/3/2006


.//////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه در باره انفال و جینوساید ملت کرد توسط اشغالگران در کردستان اسیر.و درباره حلبچه شهید.

در ایران 15 فیبروری در شهر ماکو شرق کردستان مردم کرد برای اینکه اعتراض خود را به گوش آدمربایان 15 فیبروری سال 1999 میلادی که در یک معامله ننگین عبدالا اوجلان رهبر اکثریت کردهای شمال کردستان را به طور نا انسانیتی به ترکیه تحویل دادند و هر سال به این مناسبت مردم کرد علیه این عمل نا انسانی ای که انجام گرفته اعتراض میکنند و به این مناسبت کردهای شرق کردستان هم دست به اعتراض زدند اما توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران این تظاهرات مسالمت آمیز سرکوب شد و تعدادی از مردم کشته شدند و تعدادی هم زندانی شدند. و باز در شهرهای کردستان شرقی همه در زیر ظلم و ستم رنجمیبرند و جینوساید به طور روزانه در کردستان شرقی ادامه دارد علیه ملت ستمدید کرد در آن قسمت از کردستان بزرگ. و باز در سال گذشته شهر مهاباد را به خاک و خون کشیده شد توسط ماموران سرکوبگر دولت ایران و تظاهرات مسالمتآمیز مردم کرد را سرکوب نمودند و یک جوان مهابادی را بطور فجیعی به قتل رساندند که همه شاهد عکسهای ایشان بودند بر روی سایتهای انترنتی.و باز در این باره تمامی افراد فعال در آمور حقوقی و چندین نفر را زندانی نمودند یکی از این زندانیان دکتر رویا طلوعی بود که 66 روز تحت وحشیانه ترین شکنجه های نا انسانی قرار داشت.

البته این ماه که نزدیک به نوروز است هم پر از شادی است و هم پر از غم و اندوه برای ملت کرد در سر تا سر کردستان بزرگ.

در همین ماه رژیمهای سرکوبگر خیلی از فرزندان خلق کردرا ناجوانمردانه به شهادت رسانده اند و حتئ با بمبهای شیمیای به ملت مظلوم و ستمدید کرد حمله نمودند و چندین هزار نفر از پیر و جوان تا کودک شیرخوار را ناجوانمردانه آنها را قتلعام نمودند.

در سال 1988 نیروهای رژیم ایران که در حال جنگ بود با رژِیم سرنگون شده صدام شهر حلبچه شهید را به تصرف خود در آوردند با یاری نیروهای پیشمرک کرد.

رژیم صدام هم چند بار دست به حمله زد اما اینبار چون نیروهای پیشمرگ کرد در آن جنگ آماده بودند نیروهای رژیم بعث سرنگون شده همیشه مایوسانه شکست میخوردند

صدام تمامی افراد رده بالای نظامی و امنیتی را برای یک نشست استراری فرا خواند در آن نشست خود محمد مظلوم اهل دلیمی در آن نشست حضور داشت و یکی از فرمانده هان نیروی هوای عراق بود که بعدأ توسط رژیم صدام در سال 1995 اعدام شد در شهر رومادی استان انبار.

و در آن نشست از فرمانده هان نظامی خواست که به هر طوری شده شهر حلبچه را ویران کنند و هیچ کسی را سالم نگذارند و همه بسوزانند و این درخواست خود صدام بود  از فرماندهان این خود محمد مظلوم قبل از اعدامش برای همسرش تعریف نموده بود و من هم از یک منابع این خبر را دریافت نمودم. صدام حسین خیلی خشمگین و پریشان بنظر میرسید در آن نشست هر حرفی از دهنش مثل آتش بود او از محمد مظلوم درخواست میکند او این عمل را بر عهده بگیرد اما او درخواست صدام را رد میکند و به او میگوید سیدی نمیشود کودکان و انسانهای بیگنا را هدف قرار داد بلا فاصله قرار بازدشت برای محمد مظلوم صادر میکند و بطور دو ماه زندانی میشود بعدش از خدمت اخراج و خانه نشسنش میکند تا روز اعدامش که سال 1995 بود همیشه در زیر نظر مخابران (وزارت اطلاعات) قرار میگیرد و در سال 1995 هنگامی که محمد مظلوم را اعدام نمودند مردم شهر رومادی خشمگینانه به خیابانها ریختند و درب همه زندانهای آنجا را شکستند و تا دو روز این قیام به طول انجامید اما بعدأ توسط گارد ویژه شورش را سرکوب نمودند.

حال برگردیم به اصل موضوع نشست صدام.

صدام در آن نشست از تکتک فرماندهان سئوال میکند و یک پیشنهاد هم میکند پیشنهاد به این پرح بوده است.

هر کسی بخواهد مسئولیت این حمله تاریخ ساز به قول صدام بر عهده بگیرد مخول است هر کاری که بکند هر کسی را بکشد و یا اعدام کند در آن منطقه آزادی کامل دارد و این را هم میگوید هر کسی این مسئولیت را بر عهده میگیرد گازهای شیمیایی هم در اختیار خواهد داشت و در این زمینه اختیار تام دارد از این گازها استفاده کند و در این باره یکی از ویزران از او سئوال میکند ما باید کاری بکنیم که مردم بیگناه کشته نشوند آنها هم مثل ما مسلمان هستند و صدام در جواب میگوید کدام مسلمان اینها از نسل یهودیها هستند اینها با صهیونیستها فرقی ندارند بکشید اینها را عاش عرب بکشید اینها هم مثل فارس مجوص هستند همه را قتل عام کنید دنیا با ما است هیچ کاری نمیتوانند بکنند.

و ویز ساکت میماند و علی حسن مجید قاتل مردم حلبچه این مسئولیت را بر عهده میگیرد و در مورخ 16/3/1988 در صبح یعنی قبل از ظهر به مردم بیدفاع حلبچه باهواپیماهای رژِیم سرنگون شده صدام حمله میکنند و در این حمله 5000 هزار زن پیر کودک از یک ماهه تا 90 ساله قربانی میشوند و تمامی رسانهای خارجی سکوت میکنند تنها دولت ایران آن هم برای یک برگه علیه صدام استفاده کند در رسانهای ایرانی منعکس شد و خیلی از دکترهای خارجی به ایران وارد شدند تا باقیمانده از قربانیان این جنایت را مداوا کنند در شهر حلبچه شهید سربازان و نیروهای سپاه پاسداران رژِیم هم به زنانی که نیمه جان بودند تجاوز میکردند و طلاها و چیزهای گران قیمت آنها را به تالان میبردند.

و باز رژیم صدام به این جنایت بس نکرد تمامی کسانی که از طایفه بارازانی بودند یا همه را زنده بگور کرد و یا به جای دور دستی منتقل نمود و در اینباره باید به این نکته اشاره کنم که زمانی که شهر حلبچه به تصرف نیروهای ایرانی در آمد بود صدام به شهر هولیر سفر نمود و برای مردم آن شهر سخنرانی کرد و در این سخنرانی خطا به مردم هولیر گفت فرزندان بارازانی به وطنشان خیانت کردند.  و دو روز بعد از این سخنرانی به شهر حلبچه شهید حمله نمود و مردم آن شهر را قتل عام کرد با گازهای شیمیایی.

و رژیم سرنگون شده صدام تا آخر عمرش دست بر دار جینوساید ملت ستمدید کرد نشد  و مردم کرد در کرکوک را به مناطقی دیگر منتقل نمود و بجای آنها عربهای جنوب و غرب عراق به شهر کرکوک منتقل نمود که هنوز مشکلات این جنایت معلق مانده است که بعد از 3 سال از سرنگونی رژیم صدام میگذرد هیچ کمکی به این آوارهای بی پناه که مردم اصلی شهر کرکوک هستند نشده است.

رژیم سرنگون شده صدام از اوایل با بقدرت رسیدنش همیشه در سرکوب و جینوساید ملت رنجدیده کرد در دستور کارش قرار داشت. در ایران هم وضعی بهتر از وضعیت مردم در در جنوب کردستان نداشتند.

در اوایل انقلاب آقای خمینی خطا به مردم کردستان پیامی فرستاد و مفهوم این پیام تهدید و زمینه برای قتل عام مردم کردستان بود همراه با این پیام جلاد جنایتکار خلخالی را همراه با چندی از نیروهای مذهبی را به کردستان فرستاد در سال 1358 و 59 حتئ به زنان باردار رحم نکرد و آنها را به رگبار گلوله های بی امان میبست.

خلخالی به یک خانه وارد میشود که همسر آن زن در شهر مریوان پیشمرگ بوده و از زن سئوال میکند احسن کجا است زن بیچاره جواب میدهد نمیدانم ولا به خدا شما کی هستی چی از جان ما می خواهید؟ خلخالی جنایتکار جواب میدهد ما آمده یم از سوی امام جان شما را بگیریم و آیا این شکمی که دارید پسر است یا دختر؟ زن جواب میدهد ولا نیمدانم اما امدوارم پسر باشد خلخالی به او میگوید پسر باشد یا دختر حالا دستور میدهم شما هر دو را به جهنم بفرستند زن به خواهش و تمنا متوسل میشود اما خلخالی جنایتکار بلافاصله دستور میدهد و در جا ویی را به گلوله میبندند و بشهادت میرساند.

و خلخالی جنایتکار با دستور خود خمینی به قتل عام کردها میپرازد و دست به اعدامهای سحرائی میزند و هزاران نوجوان و مرد و زن را به چوخهای اعدام میسپرد در کردستان شرقی.

و در حال حاضر هزاران نفر در زندانهای مخوف ایران بر سر میبرند و هر روز ما شاهد کشتن جوانان در کردستان شرقی هستیم توسط سرکوبگران و اشغالگران در کردستان شرقی و شمالی.

در دو سال گذشته حدودأ 30 نفر اعدام شده اند در کردستان.

و باز در کردستان ترکیه ما هر روز شاهد کشتن نوجوانان و مردم ستمدید کرد در آن قسمت از کردستان هستیم.

و جینوساید در سرتاسر کردستان امروز بی وقفه ادامه دارد در جلو چشم جهانیان.

من به مناسبت فرارسیدن سالروز حلبچه شهید خود را شریک غم قربانیان این جنایت میدانم و از مسئولین و سازمانهای کردستانی میخواهم بر جنایتکاران فشار بیاورند و از دولت عراق بخواهند که قرامت این جنایت هولناک را به قربانیان به پردازند.

باز بمناسبت فرارسیدن عید نوروز عید باستانی ملت کرد به همه کردستان این روز را مبارک باش میگویم.

نوروزتان پیروز هر روزتان نوروز باد.

باز بمناسبت فرارسیدن چهارشنبه سوری به جوانان و مردم کردستان تبریک میگویم ..

نوروزتان پیروز هر روزتان نوروز..

اسماعیل قادری

12/3/2006
///////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه.

باید عاملین انفال و جینوساید ملت کرد دادگاهی و به مجازات خود برسند.

متأسفانه در حدود 3 سال است از سرنگونی رژِیم دیکتاتوری صدام میگذرد و هنوز به قربانیان انفال و جینوساید هیچ کمکی نشده است.

در چندین جلسه دادگاه صدام هنوز از انفال و جنیوساید مردم بیدفاع حلبچه شهید بحثی به میان نیامده است.

185 هزار زن و کودک را زند بگور نمود در کردستان 5000 تا 6000 هزار نفر با گازهای شیمیائی نابود کرد 4000 هزار دهکده را نابود کرد هزاران گور دستجمعی پیدا شد هنوز بحثی در باره انفال و جینوساید ملت مظلوم کرد به میان نیآمده است در جلسات دادگاهی صدام حسین و دارو دسته های قاتل مردم کردستان.

من از مسئولین در اداره حکومت فدرال کردستان جناب آقای مسعود بارازانی و مسئولین در کردستان بر دولت عراق

فشار بیاورند تا قرامت قربانیان حلبچه شهید و شهیدان دیگر را به پردازند

امروز در چنین روزی در سال 1988 یعنی 16/3/1988 هواپیماهای رژیم سرنگون شده صدام حسین به فرماندهی حسن علی مجید قاتل مردم حلبچه  در حدود ساعت قبل از ظهر به مردم بیدفاع حلبچه شهید حمله نمود و 5000 تا 6000 هزار انسان از پیر جوان کودک شیر خوار تا 100 ساله را مورد هدف گازهای شیمیائی صدام قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. چرا تا بحال از صدام و دارو دسته هایش در باره قتل عام مردم کرد به هیچ عنوان سئوال نشده است؟

چرا تمامی جلسات دادگاه صدام فقط به مردم دجیل اشاره میشود و مردم کرد دارند فراموش مشوند.؟

امروز قاتلین و مسئولین جینوساید مردم کردستان در زندان هستند و در حدود 2 سال و 8 ماه است هنوز از آنها در باره قتلعام مردم بیدفاع حلبچه سئوالی نشده است.

آیا سیاستی در کار است برای فراموش کردن این جنایت؟

یا اینکه دولتهای منطقه آن را سلاح نمیدانند که در باره قتلعام مردم بیدفاع حلبچه از قاتلین سئوال بشود.

در سال 1988 و درجریان جنگ عراق و ایران، شهر بی دفاع حلبچه تبدیل به میدانی برای زورآزمایی جنگ خواهان و طرفین متخاصم و نیز محلی برای آزمایش جنگ افزارها و سلاحهای کشتارجمعی کمپانیهای سازنده و سوداگران بین المللی شده بود. در این میدان بود که فاجعه ای غمناک آفریده شد و هزاران زن و کودک، پیر و جوان کرد بی دفاع حلبچه قربانی قساوتها و بی رحمیهای جنایتکاران گردیدند.

مردم ستمدید کرد در کشورهای ترکیه سوریه  ایران و عراق هر روز روزی نیست که خبر کشته شدن یک جوان کرد در این کشورها شنیده نشود.

در سال گذشته رژیم بعث سوریه دست به قتلعام کردها در آن کشور زد و حدود 200 تا 400 نفر را کشت و هزاران نفر را زندانی نمود.

در ایران هر روز جوانان و مردم بیدفاع آن قسمت از کردستان را میکشند و زندانی میکنند.

در ترکیه هر روز ما خبر کشته شدن یک نوجوان بدست نیروهای آن کشور میشنویم که به طور وحشتناکی با مردم کرد در آن کشور برخورد میشود.

در ایران در سال گذشته حدود 37 تا 50 نفر کشته شده اند بدست پاسدارانسرکوبگر رژیم ایران.

این رژیم دست بردار قتلعام مردم ستمدید کرد نیستند و باید ما به خودمان به مجمبیم و  بر مسئولین فشار بیاوریم تا چاره اندیشی کنند در این باره.

سلام بر شهیدان سرنگون باد دشمنان خلق کرد

زند باد صلح و آزادی

نابود باد دشمنان خلق مان خلق قهرمان کردستان.

اسماعیل قادری

15/3/2006




موضوع در رابطه با نامه سراپا مذهبی احمدینژاد به ریئس بوش.

http://www.esmailqaderi.blogfa.com/

http://esmailgh.blogspot.com/

http://www.freewebs.com/esmail_qaderi/

موضوع در رابطه با نامه سراپا مذهبی احمدینژاد به ریئس بوش.

موضوع در رابطه با نامه سراپا مذهبی ریئس جمهور ایران به ریئس بوش

آیا محمود احمدینژاد دستش به خون مردم ایران بخصوص مردم کردستان آلوده نیست؟

آیا خود احمدینژاد دستش به خون دکتر عبدالرحمان قاسملو رهبر فقید حزب دموکرات کردستان ایران آلوده نیست؟

آیا این دولت و این حاکمیت در کشورهای اروپائی مخالفین خود را مورد هدف قرار نداده است؟

از سویس گرفته تا آلمان  اتریش عراق ترکیه و ایتالیا دست این رژیم در خون هموطنان خود آلوده نیست؟

من نمیدانم از کجا شروع کنم از جنایتهای آخوندهای فریبکار و مکار در ایران.

اینجا در نامه خود به ریئس جمهور آمریکا نوشته است که سربازان آمریکائی دستشان به خون مردم کشورهای دیگر آلوده شده است و باز از شکستن حریم خانوادها حرف بمیان آورده است. آیا خود رژیم ایران احترام برای حریم خانوادهای ایرانی قائل است؟

آیا شب در ساعت 01.00 وارد خانهای خصوصی نشده اند ماموران امنیتی رژیم ایران؟

آیا در کردستان بلوچستان عربستان (اهواز) و آذربایجان دست به جنایت نزده است؟

توقیف روزنامه ها بستن سایتهای انترنتی زندانی کردن فعالان مدنی و حقوقی  فیلتر کردن سایتها وبازداشتهای خودسرانه شکنجه های غیر انسانی اعدام دیگراندیشان و قتل عام مردم کردستان در تابستان گذشته بدست کی بود مگر دولتی دیگر آمد این جنایتها را در حق به ملت و مردم ایران انجامداده است؟

در همین سال حدود 50 نفر از زندانیان سیاسی در ایران اعدام شده اند خوب بهتر است پاسخ نامه سراپامذهبی محمود احمدینژاد به ملتهای تحت ستم ایران واگذار بشود تا خود مردم ایران پاسخ این نامه سراپا مذهبی را بدهند.یک دختر جوان از سوی یک بسیجی مورد تعرض قرار میگیرد و دختر جوان برای اینکه مورد تجاوز بسیجی دیوانه قرار نگیرد از خود دفاع نمود و بسیجی را به قتل رساند با چاقو در حال حاضر در معرض اعدام قرار گرفته است نازنین ۱۸ ساله محکوم به اعدام.

دولت احمدینژاد و سردمداران این رژیم دستشان در خون مردم عراق آلوده تر است از دیگران. سربازان آمریکا ئی برای آزادی مردم و ملت عراق به آنجا آمده اند و مردم عراق را از چنگال یک دیکتاتور خونآشام نجات داد ند.

اما رژیم اسلامی در سدد یک سیستم قرون وسطی از نوع خود است در عراق و در این باره ذهنها را کور میکند واپسگرایان را تشویق میکند و در این باره پول خرج میکند و دستش در خون مردم عادی عراق آلود تر است از دیگران

درس عقبگرائی به طرفداران خود در عراق میدهد.

برگردیم به موضوع اصلی.

محمود احمدینژاد در نامه خود نوشته است آیا کسی میتواند پیرو عیسیی مسیح پیامبر بزرگ خدا باشد و احساس التزام به احترام  به حقوق بشر کند؟

خوب جواب این سئوال واضح و روشن است. آیا جناب آقای محمود احمودینژاد خودش به حقوق بشر احترام میگذارد؟

آیا حقوق بشر را رعایت میکند؟

کسی باید چنین حرفی بر زبان بیاورد که خودش مدافع حقوق بشر باشد نه که خودش سرکرده یکی از یاخی ترین رژیمهای باشد که در نقض حقوق بشر دست بالای داشته باشد.

و اولأ نامه محمود احمدینژاد با دنیای مدرن امروزی همخوانی ندارد در قرن 13 و 14 رهبران آن زمان چنین نامه های سرپا مذهبی برای یک دیگر نوشته اند بر همین اساس است که ایالات متحده آمریکا در پاسخ به این نامه کهنه پرستانه خود داری میکند و اعلام میکند که چیزی تاز ای در این نامه یافته نمیشود  یعنی نامه سراپا مذهبی است و مربوط به قرن 13 میلادی است این تاریخش گذشته است.

خوب احمدینژاد و دولتش دست بالای دارند در باره شکستن حریم خانوادهای ایرانی و در چند سال گذشته لباس شخصیها به خوابگاه دانشجویان در نیمه شب حمله نکردند و حریم خصوصی دانشجویان را نشکستند؟

سرپوش گذاشتن بر جنایات خویش و متهم کردن دیگران کاری است وقیح و مسخره.

البته یک مشت دیوانه روانی و مریض حال بر ملتی رنجدیده حاکم باشند مردم را همچون خود خواهند کرد. جنایتها از مرز پا فراتر گذاشته است و محمود احمدینژاد اعلام میکند روزی اسرائیل محو خواهد شد که در پاسخ به احمدینژاد شیمون پریز هم گفت ایران ویران خواهد شد.

خوب خالی بندی ریئس جمهور ایران خنده دار است.

باز در نامه اش نوشته است محمود احمدینژاد صدها ملیارد دلار از خزانه یک کشور و چندین کشوردیگر خرج میشود.

خوب خود رژیم اسلامی سالانه در حدود یک ملیارد دلار در اختیار تروریستها قرار نمیدهد؟

من در مقاله گذشته ام نوشتم در این باره که رژیم اسلامی ملیونها دلار به دیگران میبخشد در حالیکه مردم ایران در زیر خط فقر بر سر میبرند.

بلی رژیم ایران خیال میکند جامعه جهانی از جنایتهایش بی خبرند اما نمیداند که همه میدانند در این باره جنایتکار کیست.

زند باد آزادی و برابری

سلام بر روح و روان پاک شهیدان راه آزادی کرد و کردستان

اسماعیل قادری

14/5/2006
/////////////////////////////

اطلاعیه در رابطه با  تاکتیک جدید وزارت اطلاعات رژیم ایران در اروپا و سرپوش گذاشتن بر جنایتهای خود در حق به مردم و ملت ایران.

و تاکتیک آنها در برخورد با افراد مخالف در این کشورها

در تاریخ 16/4/2006 اطلاعات سپاه پاسداران با عناصر وابسته به خود مخفیانه نشست برگذار نمود در همان جا حدود 150 نفر بقول خودشان سربازان مهدی(خیالی) را برای فرستادن به خارج قبل از نشست آماده کرده بودند این افراد قرار است در کشورهای اروپائی در باره حضرت مسیح و نزدیکی دین مسیح با فرقه شیعه و حتی خوردن گوشت خوک برای حسننیت شیعه در باره آزادی و بتلیغات برای پیشبرد دین اسلام در این کشورها  این افراد این وظائیف بر دوش گرفته اند از سوی رهبری به این افراد اطلاعاتی که از سوی رژیم ایران به خارج فرستاده شده اند اجازه یافته اند گوشت خوک را بخورند و خود را آزادیخواه جلو بدهند و شناسائی مخالفین و حئی اگر شده مخالفین را به قتل برسانند در کشورهای اروپائی.

کار اطلاعات رژیم بر خلاف گذشته بر 6 اصل تشکیل شده است این 6 اصول باید رعایت بشود که در زیر آن را مشاهده میکنید.

1= خوردن گوشت خوک در جلو اروپائیها.

2= تعریف از حضرت مسیح و مقایسه مسیح با مهدی خیالی.

3= روابط با افراد کشیش در کلیساهای این کشورها و تعریف بیشتر از دین و اهداف رهبران رژیم ایران.

4= شناسائی مخالفین و جمع کردن امضا در محیط زندگی آنها علیه مخالفین و تحریک کردن افراد این کشورها علیه مخالفین و برای مثال میگویند اینها دروغگو هستند در ایران چنین مشکلاتی که آنها ازش حرف میزنند وجود ندارد اینها مجرم هستند به خاطر جرم سنگینی که مرتکب آن شده اند فرار کرده اند از کشور خلاصه دست به هر کاری میزنند برای این بر جنایتهای خود سرپوش بگذارند و خود را دموکرات جلو بدهند.

برای مثال اگر یک سوئدی از یکی از این ماموران وزارت اطلاعات سئوال کند چرا در ایران سیاسین را اعدام میکنید در جواب به این صورت جواب میدهند ما در ایران به هیچ عنوان افراد سیاسی را اعدام نمیکنیم ما فقط مجرمین و افراد شروررا اعدام میکنیم که ما بر اساس قوانین خود حکم اعدام داریم.

خلاصه به هر دربی وارد میشوند تا با مخالفین مقابله کنند از راه اقتصادی و مادی گرفته تا کارهای ناشایسته ی دیگر مثل توضیح مواد مخدر و کارهای دیگر.

من یک نفر میشناسم که اسم خودش گذاشته علی او گفت روزی مهدی به زمین باز میگردد و حضرت مسیح پشت سرش است همه را از زمین برمیدارد و زمین را شستشو میکند. و من هم به او گفتم آیا این خیالپردازی نیست؟ در جواب گفت نه این حقیقت است.

و باز از وی سئوال نمودم آیا اگر آمریکاه به ایران حمله کند چه واکنشی بر خود نشان میدهد؟ در جواب گفت سفارت آمریکاه در استکهلم منفجر میکنم. من به وی گفتم چرا؟ جواب داد و گفت من سرباز مهدی هستم و هر کسی به ایران و راه روان مهدی حمله کند ما به آنها حمله میکنیم.

من باز از ویی سئوال نمودم آیا در ایران چکاره بوده است؟ در جواب گفت پاسدار بوده و هنوز هم یک پاسدار هستم پاسدار به معنایی سرباز مهدی است.

من باز از ویی سئوال نمودم آیا اگر دولت سوئد پشت آمریکاه را بگیرد در این کشور دست به خرابکاری میزند؟ در جواب گفت من سرباز مهدی هستم در هر جا و هر مکان منافع راه روان مهدی تهدید شد برای ما فرقی نمیکند کجا باشد و کدام کشور باشد از سوی ما سربازان مهدی مورد حمله قرار میگیرد.

من به وی گفتم یعنی سوئد هم در امان شما نیست؟ در جواب گفت بلی همینطور است.

بعد از این گفتگو گفت من در اصل ضد کرد هستم در هر جای یک کرد را دیدم که علیه ایران بنویسد و یا بدگوی کند ما سربازان مهدی و یاوران مهدی ویی را به مجازات میرسانیم.

من در جواب به ویی گفتم خوب من هم در باره ایران مینویسم آیا من هم مورد هدف شما هستم؟ در جواب گفت بلی اگر پایت به ایران بخورد شما را مجازات خواهیم کرد.

من هم یک پرچم کردستان که همراه با پرچم آمریکاه بهم چسپانده ام به ویی نشان دادم و گفتم من هم سرباز این پرچمها هستم فهمیدی؟ در جواب گفت بلی اما ما پیروز میشویم بر یهودیان و آنهای که با صهیونیستها همکاری میکنند.

باز یکی دیکر هم هست اسم خودش گذاشته مجید. چند باری گفت در ایران سیاسی را اعدام نمیکنند. چیزهای دیگر هم هست باید در این باره نوشت و تحقیق نمود تا نتایج نهائی.

5= یهودی ستیزی و تعریف درباره زمان امپراطوری روم و شکنجه شدن حضرت مسیح در آن زمان توسط یهودیان در کلیساها برای مردم این کشورها  اروپائی. و تحریک مردم این کشورها علیه یهودیان و کمک مالی به نازیستهای ضد یهودی در کشورهای اروپائی. برای مثال مخالفین رژیم ایران وابسته به اسرایئل میدانند و همه را به همکاری با اسرایئل متهم میکنند.

6= مراقبت از افراد مخالف و کجا کار میکنند با چه کسانی در ارتباط هستند. زمانی این همه اطلاعات را در رابطه با فرد مخالف بدست آوردند بعد دست به حتئی توضیع بروشیر ها به داخل خانها علیه فرد مخالف و یا اینکه به افرادی که پول ندارند و یا معتاد به مواد مخدر هستند ارتباط برقرار میکنند و از آنها میخواهند به فلان کسی که با یک ایرانی مخالف در ارتباط است زنگ بزند و خود را پلیس معرفی کند و میگوئید شما با فلان کسی رفتار نکنید او از سوی پلیس تحت تعقیب است و ما از شما درخواست میکنیم که روابط خود را با این فرد قطع کنید ولی در این باره به او چیزی نگوئید ما اگر نیاز باشد باز بیشتر با شما حرف خواهیم زد در این باره.

بلی رژیم ایران به هر دربی میکوبد علیه مخالفین خود در این کشورها متأسفانه خیلی آسان و بدون هیچ مشکلی اقامت را دریافت میکنند و گستاخانه به کار جاسوسی مشغول میشوند و علیه پناهندگان سیاسی امضا جمع آوری میکنند و اتهامات بی پایه و اساس و بر چسپهای خود ساخته به مخالفین میزنند و در این باره ملیونها دلار خرج میکنند در حالیکه مردم ایران در زیر شدید ترین خط فقر بر سر میبرند فقط تعدادی که با رژیم همکاری میکنند زندگی دارند.

با تروریستها همکاری میکند و دارائیهای ملت ایران را به تروریستها میدهند و در حالیکه در ایران بین 8 و 9 تا 10 ملیون بیخانمان و بدبخت و فقیر و تهی دست داریم که توان پرداختن کرایه خانه را ندارند. برای اینکه از راه ترکیه بتواند از بحران عمیقی که در منطقه ایجاد نموده است نجات یابد دست همکاری داده است و در عمل به عمق 5 کیلومتری خاک کردستان فدرال وارد شد و مقرهای حزب کارگران کردستان را بمباران نمود چندین روستاه را ویران نموده است در منطقه رزم نمائی میکند و اسرایئل را تهدید میکند.

رئیس وزرای اسریئل حرفهای احمدینژاد رابا ادولف هیتلر مقایسه کرد که او دست به کشتار یهودیان زد و نزدیک به 6 ملیون انسان را زند بگور نمود و در کوره آتش زنده زنده سوزاند.

در منطقه دو ملت مظلوم همیشه با جینوساید و قتلعام روبرو شده اند ملت کرد و ملت یهود . رژیم ایران هنوز هم هنوز در  قتلعام ملت مظلوم کرد کار میکند از سرکوب گرفته تا کشتن جوانان در خیبانها در جلو چشم مردم. و در این باره وزارت اطلاعات نفرات خودرا دسته دسته روانیه ی کشورهای اروپائی میکنند تا با ملت کرد و کردهای مبارز مقابله کنند. و بازه دراین باره از افراد خود میخواهند خود را به روانی بزنند تا به آسانی اقامت را دریافت کنند که خیلی آسان در همین کشور سوئد نزدیک به 29 نفر از سپاه پاسداران رژیم به تازگی اقامت دریافت نموده اند و مزدوران و جاشهای خود فروش هم هستند که به همه توهینهای ناشایسته علیه مخالفین دست میزنند و با ضرب پولهای مردم ایران در سدد از بین بردن مخالفین هستند و به جاشهای خود فروش پول میدهند تا به مخالفین و مبارزین توهین کنند نمونه این توهینها و لجنپراکنیها سایت کومه له شناسی است که به تازگی توسط وزارت اطلاعات ایران و مزدوران آن راه اندازی شده است.

و اولین اتهاماتی که به مخالفین میزنند این است که فرد مخالف را دروغگو جلو میدهند.

به افراد این کشورها گوشزده میکنند فردی که در باره ایران حرف میزند دروغگو است و همیشه دروغمیگوید  خلاصه از دروغ شروع میکنند اما فراموش میکنند که خودشان دروغگو ترین دنیا هستند آب و برق مجانی میکرد کجا است این آب و برق مجانی؟

کجا است اتوبوسهای مجانی سری 75 تومان پول نفت کجا رفت؟

مگر این حکومت با دروغ سر پا نیست؟

خوب حقیقت را دروغ اعلام کردن و دروغ هم حقیقت اعلام کردن چیزی است مسخره.

خوش رقصی و فرستادن نامه های مخفی برای کلیساها و اتهامات بی اساس به کردها تحت عنوان قتل عام مسیحیان بدست کردها آیا این دروغ نیست؟ کردها نه حاکمیت داشته اند تا ارتش و نیروی آنچنانی را در دست داشته باشند تا کسی را بکشند و اگر رویدادی  هم رویداده باشد مسئولیت این جنایت بر گردن دولتهای است که دست به چنین جنایتی زده اند نه کردها خودشان قربانی هستند.

استفاده از کارت سوخته صدام توسط رژیم ایران علیه ملت مظلوم کرد تازگی ندارد برای همه واضح و روشن است.

بلی اطلاعات رژیم ایران دست به هر کاری میزند در اسلام اصولأ گوشت خوک حرام است اما توسط سران رژیم ایران برای مزدوران و عیادی خود حلال نموده است این فتوا توسط علی خامنه ای صادر شده است برای افراد اطلاعاتشان در کشورهای اروپائی و برای نزدیگ تر شدن افراد مزدور با افراد نژاد پرست و یهودی ستیز در این کشورها اتخاز شده است.

و در همین شهری که من زندگی میکنم حدودأ 3 پاسدار از سپاه قدس  بر سر میبرند و به اضافه ی تعدادی از شیعه های عراقی تعدادشان دو الی 3 خانواده است در مورخ 13 تا 14 ماه مارس در همین سال یک نامه که توسط پست چی آمده بود از پست چی میگیرند و میبرند در این باره پلیس تحقیق میکند هنوز.

خلاصه ما یک مثال خوب داریم هنگامیکه مورها در حال نابود شدن هستند بال و پر در میاورند و سرگردان به هر بیابانی سر میزنند تا روزی که فسل سرما میرسد عمرشان تمام میشود رژیم ایران هم مثل مورها شده است امروز.

بلی رژیم ایران در کشورهای اروپائی هروین پخش میکند در شهر مالمو حدود 120 نفر توسط مزدوران رژیم معتاد شده اند به گذارش سید سونسکا داگبلادت.

و در همین دو شهر یعنی ماریستاد و این شهر مزدوران رژیم در باره پخش موادمخدر این کشور دست بالای دارند این موادهای کشنده توسط س ع ی د یکی که دو تا نام دارد م ج د و اح م د پخش میشود.   

اگر تا روزها و ماه ها بنشینی و بنویسید از جنایتها و خرابکاریهای این رژیم حرف زده بشود تمام شدنی نیست.

بتازگی چند خانواده که به این شهر آمده اند و در برخوردشان بوی جاش از ترز برخوردشان می آئید که من چند باری با آنها حرف زدم دیدم که خیلی توهین میکنند دیگر صبر نکردم با اصول جوابش دادم و اگر نیاز باشد اسم و حتئی عکسشان همراه باصدا بر روی انترنت میگذارم برای اطلاع عموم.

جاشهای پیشین هستند که زمانی در عراق جاش بوده اند هنوز هم دنبال جاشایتی هستند.

این باره رو به ایران نموده اند که چند نفری  آنها را درس میدهند در این باره.

بلی مزدران و خودفروشان روزی باید در برابر مردم قرار گیرند و از مردم معذرت خواهی کنند.

زند باد عدالت برابری و آزادی.

نابود باد کوردلان و مزدوران خود فروش.

سلام بر آزادی درود بر روح و روان پاک شهدائی کرد و کردستان که مخلصانه در دفاع از خاک پاک کردستان جان خود را فدا نموده اند.

در این باره میخواهم در مقاله آینده ام بنویسم سازمان مجاهدین خلق ایران باید رسمأ از ملت و مردم کردستان معذرت خواهی کنند  توسط انتشار نامه و فرستادن نامه برای رهبران کردستان و ریئس جمهور کردستان نامه بفرستند و از راه آنها از مردم کردستان معذرت خواهی کنند.

چرا چون در کلار و کرکوک مردم بیدفاع را هدف قرار دادند.

 سلام بر شما شیر مردان پیشمرکه کردستان دست همه شماها میبوسم پیشمرگهای قهرمان و از خود کذشته کردستان.

زند باد آزادی و عدالت اجتماعی سرنگون باد دیکتاتوری و آدم کشان.

اسماعیل قادری

7/5/2006
////////////////////////

اول ماه مه روزجهانی کارگر گرامی بداریم این روز مقدس ترین روز است برای انسانهای آگاه  انسان دوست و کارگران.

متأسفانه امروز کارگران در گوشه و کنار این گیتی پهناور با ظلم و ستم روبرو میشوند و با بی حقوقی روبرو میشوند.

کارفرما فقط بر روی یک کرسی مینشیند و کاری آنچنان انجام نمیدهند که کارگران همه کارها را انجام میدهند و عرق جبینشان بر زمین میریزد و با تنی کوفته و بدنی خسته و با دست مزدی ناچیز امرارمعاش میکنند و کارفرما با آخرین مدلترین ماشینهای دنیا به این ور و آن ور دنیا سفر میکنند اما یک کارگر بدبخت توان سفر به این شهر و آن شهر را ندارند.

در ایران کارگران خیابانی هنوز بیشتر از 14 ساعت در روز کار میکنند آنهم با دستمزدی ناچیز و در ایران کارگران شمول بیمه اجتماعی نمیشوند اما بلعکس آخوندها در سرتا سر جهان حتی آخوندهای لبنانی هم زیر پوشش بیمه اجتماعی ایران در آمده اند و کارگران ایران هنوز نصفی از این کارگران بدبخت حقوق خود را دریافت نکرده اند و در زیر شیدید ترین خط فقر بر سر میبرند و کارگران ایرانی هنوز زیر پوشش بیمه اجتماعی قرار نگرفته اند و نمی گیرند.

و در این جامعه های کهنه پرست و مذهبی به کارگران با کلمات توهین آمیز مثل حمال و نامهای دیگر برای درهم کوبیدن شخصیت کارگران بکار میبرند.

تمامی کارهای سنگین جامعه بر دوش این کارگران بیچاره است اما 95% در صد این درآمد به جیب کارفرما میرود و تنها 5% به جیب کارگران بیچاره میرود.

نابرابری و نا انسانی نسبت به کارگران در جهان اعمال میشود و باز کارگران هم با اتخاز تدابیر لازم علیه این نابرابری هرروز اعتراض میکنند و مطالبه حق طلبانه خود تا تحقق خواستهای خود در جامعه ادامه میدهند و این مطالب در بعضی از کشورهای جهان بر آورده شده است اما نه به طور کلی هنوز در هیچ جای دنیا این حق بر آورده نشده است.

در این باره باید کارگران جهان علیه ظلم و ستم متحد بشوند و علیه این نابرابری اعتراض کنند کارگران در سرتاسر جهان متحد شوید به انسانخواران اجازه ندهید حق و حقوق شما را پایمال کنند.

باز در باره ایران و کارگران و زحمتکشان ایرانی.

در ایران 8 تا 9 ملیون کارگر در زیر شدیدترین خط فقر بر سر میبرند اما آخوندها در سرتاسر جهان بانکها را پر از ثروت این بدبختها را نموده اند این پولهای که آخوندها به جیب میزنند از حق و حقوق شما کارگران و زحمتکشان است این همه ثروتی که هاشمی رفسنجانی بجیب زده است از حق و حقوق کارگران ایرانی است باید ماهیت دزدان و چپاولگران را افشا نمود تا همه از ماهیت این جنایتکران آگاهی یابند.

در ایران کرگران توان پرداختن کرایه خانه را ندارند در ماه و در سال توان حتی یکبار خریدن گوشت را ندارند با نان خشک و یک کیلو گوجه گوشه ای از شکم گرسنه اشان  راپر میکنند اما سردمداران با وافر وقلیان و کباب صبحانه میخورند و بلعکس کارگران هر روز حق و حقوق کارگران پایمال میشود.

بدون برقراری عدالت اجتماعی و رعایت حق و حقوق کارگران نمیتوان یک جامعه امنیت و آسایش بر قرار نمود باید در مرحله اول حق و حقوق کارگران را رعایت کرد و به خواستهای حق طلبانه ی کارگران گردن نهاد آنگاه میتوان از یک جامعه انسانی حرف زد.

در باره دستمزد کارگران.

1= برابری کامل از نظر حق حقوق کارگران و افزایش دستمزد کارگران برای امرار معاش.

2= باید کارگران در باره حقوق و دستمزد خود رضایت کامل داشته باشند و برخورداری از حق بیمه اجتماعی برای تمامی کارگران و حقوق متساوی برای تمامی کارگران چه کارگرهای خیابانی و باید کارگران خیابانی هم شمول حق بیمه اجتماعی باشند.

3= تظمین های لازم در باره مرخصی کارگران و پزشک رفتن کارگران باید مجانی باشد و پرداختن پول پیش پزشک رفتن به گردن دولت باشد.

4= باید هر سال بطور کلی دستمزد کارگران افزایش داده بشود و از ساعتی به 250 دلار باید به ساعتی 250 دلار افزایش داده بشود و باید هر سال این حقوق افزایش داده بشود.

5= باید کارگران جهان از یک حقوق برخوردار باشند یعنی باید هر کارگری در یک ساعت کار بین 250 تا 300 دلار باشد و باید باز هر سال این حقوق افزایش داده بشود.

6= حق برابری حقوقی زنان با مردان باید زنان با مردان از یک حقوق برخوردار باشند و حق بیمه شدن زنان باردار تا زمانی که بچه اشان بدنیا می آید باید به هیچ عنوان از حق و حقوق زنان کاهش نابد و باید در زمان بارداری از حقوقی که قبل از بارداری برخوردار بئده است برخوردار بشند زنان.

7= هر طوری که مردان باید ازاین حق برخوردار باشند که در یک ساعت کار بین 200 تا 300 دلار دستمزد را داشته باشند باید زنان هم از این حقوق بر خوردار باشند.

و نباید دستمزد ماه هانه کمتر از 20000 دلار باشد  و از20000 دلار به بالا باشد و باز این هم نابرابری است اگر یکسری از کارگران دارای حقوق بیشتر و بعضی دارای حقوق کمتر باشند باز نابرابری است به نظر بنده باید همه از یک حقوق برخوردار باشند و دستمزد کارگران باید متساوی باشد  از 23000 دلار به بالا باشد تا کارگران هم توان سر و صیاحت هم داشته باشند.

8= باید کارگران خیابانی هم از این حقوق برخوردار باشند در هر ساعت بین 250 تا 300 دلار در آمد داشته باشند.

9= قوانین حقوق کارگران باید کاملأ دموکراتیک باشد بر اساس برابری کامل بدون هیچ نوع تبعیضی باید حق و حقوق کارگران رعایت بشود.

و در این باره باید کارگران خیابانی از حق پرداختن مالیات معاف باشند تا زمانی که کاررسمی پیدا میکنند آن زمان میتوانند مالیات به پردازند و باید مالیاتها بیشتر از 10% صد نباشد یعنی بین 10% تا 13% نباید بیشتر از این باشد.

10= باید کارگران اگر زمانی به پیش پزشک رفتند باید مجانی باشد باید خریدن دارو و وسایل پزشکی باید نصفش دولت بر پردازد و نصفش خود کارگر.

11= باید تشکل های کارگری از دولت مستقل باشد و در این زمینه دولت با تشکلهای کارگری در باره قوانین کار مذاکرات کنند برای رسیدن به نتایج نهائی در باره حق و حقوق کارگران و نباید دولت سردمدار و یا کسانی وابسته به رهبری تشکل انتخاب کند باید انتخاب شورای تشکلهای کارگری کاملأ آزاد و دموکراتیک باشد آنهم با خواست خود کارگران باشد این هم در قوانین فدرالیسم آمده است.

البته من در باره حقوق دستمزدها گفتم دلار یعنی هر یک ساعت باید بین 250 تا 300 دلار باشد باید در یورو هم بر همین قیمت باشد.

در ایران شما کارگران شجاع و حسته ناپذیر همیشه علیه ظلم و ستم ملاها اعتراض نموده اید و حق و حقوق خود را نطالبه نموده اید از اعتصاب غذا گرفته تا اعتراضعای خیابانی به این بس نکنید ماهیت جمهوری اسلامی برای همگان روشن است دولت کلک و دروغ 28 سال است بر این ملت محروم از ابتدائی ترین حقوق خود حاکم شده است و هر روز یکی و یا دو تا از فزندان این ملت به چوخه های دار سپارده میشود زندانها پر از سیاسین است و هر روز یکی از آنها اعدام میکنند.

زند باد کارگران و زحمتکشان در کردستان و سر تاسر ایران و جهان

درود بر روح و روان پاک شهدای راه آزادی و عدالت

درود بر روح و روان پاک شهدای کردستان.

 کارگران جهان متحد شوید علیه ظلم و ستم به جهانخواران اجازه ندهید حق و حقوق شما ره زیر پا بگذارند در هر کجا که هستین علیه نابرابری و بی عدالتی اعتراض خودرا تا توان دارین به گوش آدم خوران برسانید

اسماعیل قادری

29/4/2006


////////////////////////////////////

پیشمرگ ارتش خلق ستمدید کردستان.

نیروی پیشمرگ سمبول کردستان است باید تمامی مردم کردستان به نیروی پیشمرگ افتخار کنند و ما ملت کرد به اسم و نامپیشمرگه همیشه افتخار میکنیم.

موضوع اطلاعیه در باره تحرکات رژیم ایران در منطقه و خرج کردن پولهای مردم ایران و دادن پول به تروریستها.

در چند روز گذشته هاشمی رفسنجانی با چمدانهای پر از دلارهای سبز به سوریه سفر نمود بلافاصله سرکرده گروهای تندرو به سوی دمشق سرازیر شدند چرا چون دمشق امروز چرب است زیر سبیلها را خوب چرب میکند.

رفسنجانی قبل از اینکه به سوریه سفر کند محرمانه با علی خامنه ای و سران دیگر در اطلاعات سپاه پاسداران ملاقاتهای انجام داد رفسنجانی در حدود  20 ملیون دلار و یک پیام کتبی از سوی رهبری(علی خامنه ای) برای گروهای تندرو با خود برده است در این سفر. و قرار است این 20 ملیون دلار میان گروه های تند رو تقسیم کند هاشمی رفسنجانی به قول ناظران بیشتر این پولهای به حزب اللۀ لبنان و حماس تعلق میگیرد.

و در این باره به قول ناظران  قرار است هاشمی رفسنجانی با چهار گروه در دمشق ملاقاتهای داشته باشد.

1= حزب للۀ لبنان

2= گروه شهدای الاقصا

3= گروه حماس(نمایندگان آن گروه در دمشق)

4= گروه امل لبنانی

و گفتگو بر سر اینکه شاید سوریه به رژِیم ایران کمک کند اگر ایران مورد حمله نظامی قرار گیرد از سوی جامعه بین المللی.

و باز درست کردن یک گروه ضربت برای اعمال تروریستی  و ترور مخالفین رژیم ایران در کشورهای اروپایی.

همه شاهد اعلام دولت در باره دست یابی به سلاح کشتار همگانی اول خود هاشمی رفسنجانی بود که اعلام نمود بعدش احمدینژاد هم در مشهد اعلام نمود که ایران به باشگاه کشورهای اتمی پیوسته است.

سران رژیم ایران به هیچ احدی رحم نخواهند کرد از این به بعد باید کشورهای منطقه بخصوص اسرائیل باید در فکر خودش باشد که خطرناکترین کشور و یعنی خطرناکترین نظام به سلاح اتمی دست یافته است خطر بیشتر جان انسانها را تهدید میکند در منطقه.

در چند ماه پیش تا بحال رژیم ایران دست به توقیف کردن روزنامه ها و بستن سایتهای سازمانهای حقوقی و غیر سیاسی نموده است یکی از این سایتها سایت رمک بود سازمان حقوق بشر کردستان ایران سران این سازمان زندانی کردند.

ما این بگیر و به بند در توسط رژیم محکوم میکنیم.

درود به روان پاک شهدای کردستان و پیشمرگان راه آزادی کرد و کردستان.

اسماعیل قادری

14/4/2006
////////////////////////////

در روز پنجشنبه 10 فروردین برابر با 10 خاکه لیوه سالروز شهادت رئیس جمهور کردستان است یعنی سالروز شهادت قاضی محمد پیشوای ملت کرد و برادرانش است این روز روز شهدای کردستان است.

امروز سالروز شهادت رئیس جمهور کردستان توسط اشغالگران است یعنی توسط دیکتاتور خون آشام محمد رضا شاه رئیس جمهور کردستان به شهادت رسید.

البته در این ماه ما ملت کرد توسط اشغالگران خیلی از رشید ترین فرزندان خلقمان را از دست داده ایم و در برابر در این ماه یعنی در نزدیکی نوروز روز مقاومت خستگی ناپذیر ملت کرد در برابر اشغالگران ما دست به مقاومت و فدا کاری نموده ایم. در این ماه ما ملت کرد بزرگ مردی مثل پیشوای ملت کرد را از دست داده ایم و در این ماه ملت کرد توسط اشغالگران کردستان مورد حمله گازهای کشنده شیمیائی و بیولوژیکی قرار گرفته اند. خلاصه قاضی محمد رهبر فقید کردستان و ریئس جمهور کردستان برای اینکه دیگران قربانی نشوند خود را فدای ملت کرد نمود  و توسط رژیم محمد رضا شاه اعدام شد.

در سال 1325 اعدام پیشوای ملت کرد قاضی محمد در سالهای 1340 اعدام اسماعیل شریفزاده توسط رژیم محمد رضا شاه در سال 1974 مسموم کردن پدر کردان رهبر مقاومت خستگی ناپدیر ملت کرد ملا مسطفئ بارازانی توسط رژیم شاه ایران با همکاری دولت وقت عراق که صدام در آن هنگام ریئس وزرای آن کشور بود و بعد از چند ماه هی اعلام مقاومتی دیگر به رهبری سیاستمدار کرد جناب آقای جلال طالبانی تاسیس اتحادیه میهنی کردستان آغاز شد.

در سالهای 1980 جنگ ایران و عراق که منجر به خانه ویرانی و کوچ کردها شد و هزاران دهکده  و چندین شهر کردنشین در آن جنگ خانمانسوز یا ویران شدند و یا صدمه دیدند.

این را نباید فراموش کنیم در سال 1979 همرا با به قدرت رسیدن دیکتاتور سرنگون شده عراق صدام حسین جینوساید علیه ملت مظلوم کرد در آن کشور آغاز شد و در ایران هم انقلاب 1979 روی داد به رهبری آیت الله خمینی و فرستادن خلخالی جنایتکار برای قتلعام ملت کرد در آن کشور آغاز شد و در ترکیه زبان کردی به طور کلی ممنوع بود هر کسی با زبان کردی حرف میزد مجازات میشد  در آن کشور مقاومت ملت کرد داشت شکل میگرفت علیه اشغالگران در آن قسمت از کردستان بزرگ این مقاومت به رهبری عبدالله اوجالان در حال شکل گرفتن بود علیه ظلم و ستم در آن کشور میتوان گفت در سرتاسر کردستان جنب و جوش شورش انقلابی در حال شکل گرفتن بود حزب دموکرات کردستان ایران هم که تازه از حزب توده جدا شده بود و حتئ چندین نفر از کادرهای زیرک و توانا را توسط رژیم شاه اعدام شده بودند و در حال بازسازی خود بود در آن هنگام کومه له هم همچنین در حال باسازی خود بود و برای یک جنگ مسلحانه در برابر رژِِیم مذهبی تازه به قدرت رسیده ایران خود را آماده میکردند و در این باره نباید این نکته را فراموش کنیم کومه له توانست مدتی کوتاه به بزرکترین مقاومت در برابر رژیم مذهبی ایران قرار گیرد و حتئ رژیم ایران علنأ به خیابانها آمدند آخوندها و علیه کومه له شعار سر دادند یعنی علیه کومه له و دموکرات شعارهای سرمیدادند در خیابانهای تهران و شهرستانهای دیگر ایران در سال 1358 جنگ در کردستان شدت گرفت و آیت لله خمینی پیاپی فتوا بعد از فتوا صادر میکرد علیه ملت مظلوم و ستم دیده کرد و دستور قتلعام صادر میکرد علیه ملت کرد خلاصه کومه له و حزب دموکرات که تنها نیروی مقاومت در کردستان بودند نیروهای رژیم مذهبی تهران را به زانو در آورده بودند در کردستان کومه له و حزب دموکرات پیاپی از خبرنگاران خارجی به کردستان دعوت به عمل می آوردند تا جهانیان از جنایت رژیم مذهبی تازه تاسیس که در کردستان دست به جنایت زده بود با خبر بشوند. در بهار سال 1980 صدام حسین قرارداد اروند رود را در یک نطق تلویزیونی پاره نمود با ایران اعلام جنگ کرد خلاصه جنگ آغاز شد شهر تاریخی کردستان توسط سربازان و نیروهای رژیم صدام اشغال شد شهر قصر شیرین  و همه چیزهای گران قیمت را تالان نمودند کسانی که مرز نشین بودند توان باز گشت به ایران نداشتند مجبور شدند به عراق پناهنده بشوند این مردم بیشتر بی سواد بودند و تک توکی از آنها با سواد بودند رژیم عراق آن مردم بیدفاع اول در عربت ساکن داد اما بعدأ آنها را به کمپی بانام التاش منتقل نمودند آنها مردمانی بیسواد و از نظر آگاهی فقیر بودند  اما کومه له توانست به آن مردم کمک کند و مدرسه های تاسیس کردند هواداران کومه له و حزب دموکرات هم با تمام قوا با همه تیفی در داخل مردم کمپ رابطه برقرار نمودند اما حزب دموکرات کردستان ایران بیشتر با تیفه مذهبی آن کمپ رابطه برقرار نمود و من علت آن را قبلأ اعلام نموده بودم که شاید یک نوع مبارزه بوده باشد علیه بنیادگرائی مذهبی در آن کمپ و یا اینکه جلو طرفداران رژیم را بگیرد بوده باشد.

خلاصه جنگ خانمانسوز شدت گرفت و پیشمرگان کرد هم در کردستان مشغول جنگ بودند علیه پاسداران مذهبی در آن مناطق.

صدام حسین با روش ترکها دست به کوچهای اجباری در کردستان نمود تمامی کسانی فامیل و یا کسی خارج از عراق داشتند به جنوب و غرب عراق منتقل نمود و بر آنها فشار می آورد تا تغییر هویت بدهند  و هر کسی از این کار سر باز میزد به چوخهای دار رژیم سرنگون شده صدام سپارده میشد.

در ترکیه کوده تای نظامیان رویداد عبدالله اجالان از ترکیه مخفیانه گریخت و مشغول تاسیس ارتش کرد در آن قسمت از کردستان نمود و دست به یک مبارزه سر سختانه علیه رژیم ترکیه و کمالیستها نمود  خلاصه توانست در یک مدت کوتاه به بزرگ ترین حزب تبدیل بشود و دست به جنگ مسلحانه زد علیه نژاد پرستان در ترکیه خلاصه نام حزب کارگران کردستان ترکیه در تیتر روزنامهای جهان قرار میگرفت خیلی از روزنامه نگاران در سرتاسر جهان به سوریه و لبنان سفر نمودند تا با رهبر (آپو) عبدالله ا.جالان ملاقات کنند حتئ روزنامه نگاران ترک هم به آنجا سفر نمودند و با عبدالله اوجالان ملاقات نمودند یکی از این روزنامه نگاران یالچین بود که یک کتاب در باره اوجالان منتشر نمود و مصاحبهای خود با اوجالان منتشر کرد. البته در همه جا کم و کسری وجود دارد در میان احزاب کردستانی..

بازگردیم به موضوع جنگ ایران و عراق.

خلاصه تمامی شهرهای کردستان در زیر شدیترین بمبارانهای هوای عراق قرار گرفته بودند  شهر کرمانشاه هم در امان این بمبارانها نبود هر روز روزی نبود که شهر کرمانشاه مورد اصابت موشکهای عراق قرار نگیرد.

خلاصه در این جنگ کردها متحمل خسارتهای فراوانی شدند.

در میان سالهای 1984 تا 1988 رژیم سرنگون شده صدام در چند بار پیاپی با گازهای شیمیائی به مردم بیدافع کرد در آن کشور حمله نمود  مهمترین این بمبارانها در سال 1988 بود یعنی 16/3/1988 بود که منجر به شهید شدن بین 5000 تا 6000 هزار انسان در شهر حلبچه شهید شهر شهیدان شد. و در سال 1988 دو رژیم درگیر به جنگ 8 ساله خود پایان دادند  و ایران مجبور شد قطعنامه 598 سازمان ملل را به پذیرد و آیت الله خمینی جام زهر را نوشیدن برای همیشه و در همان سال هاشمی رفسنجانی مخفیانه یک نامه توسط یکی از سفرائی رژیم ایران در کشورهای اروپای برای دکتر عبدالرحمان قاسملو فرستاد و در کردستان هم مخفیانه فرماندهان پیشمرگ کردستان با سپاه پاسداران ملاقاتهای انجام دادند این دیدار و گفتگوها همه مخفیانه صورت گرفت و به هیچ عنوان متون این مذاکرات افشا نشد تا 1989 این مذاگرات توسط یک روزنامه آلمانی افشا شد یعنی بعد از ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو این مذاکرات جزه ای  از آن افشا شد نام روزنامه اشپیگل بود. و در باره مذاکرات حزب دموکرات کردستان ایران با رژیم ایران تئوریهای گوناگونی وجود دارد. 1 استفاده از روش یاسر عرفات 2 برای اینکه در ایران یک مسئولیت بدست بیاورند مسئولین حزب دست از مبارزه بردارند 3 متقاعد کردن دولت ایران از راه مذاکره برای یک پاره از حقوق مرد کرد در آن کشور 4 اتفاق با سپاپاسداران علیه سازمان مجاهدین و احزاب دیگر در منطقه 5 خسته شدن رهبری حزب و یکسری اتفاقات با سپاه پاسداران برای بعد از آزادی کردستان از نیروهای سپاه کمک گرفتن 6 نشان دادن صلح آمیز بودن حزب و سیاست حزب دموکرات کردستان ایران 7 استفاده از روش تاکتیکی برای نفوز به درون رژیم این تئوریهای است که دیگران در این باره حدس زده اند.

خود محمود احمدینژاد سرپرست تیم مذاکره کنند بود احمد تیر خلاص زن. خلاصه در سال 1989د ر وین پایتخت اتریش دکتر عبدالرحمان قاسملو ترور شد و 3 سال بعد از این جنایت رژیم ایران در رسترانت میکونوس دکتر صادق شرفکندی را ترور نمود دولتهای اروپای سفرای خود را از ایران فراخواندند رهبر انقلاب و ریئس وزارت اطلاعات بدنام ملاها علی فلاحیان مجرم شناخته شد و بعضی از قاتلین دستگیر شدند و اعتراف نمودند به این جنایت آدمکشی. و رژیم ایران هم برای اینکه از این منزوی شدن بیرون بیاید بدنبال یک چهره در داخل نظام گشتید تا از این انزوای جهانی بیرون بیاید خلاصه خاتمی علم نمود تحت نام اصلاحطلبی در داخل نظام متحجر ایران تا از انزوای بین المللی به بیرون آید ملاها و نظامشان خلاصه با علم کردن خاتمی توانست از این انزوای جهانی بکاهد و باز بتواند مخالفین داخلی هم از راه شعارهای هیچ و پوچ و بد نام کردن دموکراسی توانستند باز مخالفین داخلی را کشف و آنها را سرکوب کنند و عده زیادی از آنها را به قتل برسانند مثل قتلهای زنجیره ای و خاتمی با شعارهای فریبکارانه اش توانست جایگاه متحجرین را  مستحکم کند در داخل نظام در دنیا از ملا فریبکارتر وجود ندارد.این را نباید فراموش کنیم خاتمی با شعارهای فریبکارانه اش توانست باز در میان اپوزیسیون خارج از کشور شکافهای عمیقی درست کند و در این باره توانست ایرانیان و از به هم نزدیک شدن اپوزیسیون خارج از کشور جلوگیری کند و کرد آنهای اهداف رژیم اسلامی را میشناختند و شناخت کاملی بر این رژیم داشتند همیشه شعار میدادند که این رژیم اصلاح پذیر نیست و دیگرانی هم بودند که به سر خاتمی قسم میخوردند حالا که همه چیز کشف شده و همه دانستند که حق با آنهای است که این رژیم را میشناسند و بارها گفته اند که این رژِیم اصلاح پذیر نیست حقیقت داشت اما آنهای که گول شعارهای خاتمی خورده بودند و به سر خاتمی قسم میخوردند حالا سکوت اختیار نموده اند به علت اشتباهات خود نمی آیند حتئ از مردم در این باره معذرت خواهی کنند که در اشتباه بوده اند. البته رژیم ایران دست به عنواع جنایتها زد علیه مخالفین خود و در میان سالهای 1991 تا 95 وزارت اطلاعات بدنام ملاها چندین نفر از پیشمرگان حزب دموکرات کردستان را مسموم نمودند و خبر این جنایت در سرتاسر جهان انعکاس یافت.

حال برگردیم به جنایتهای صدام.

خلاصه بعد از آتش بس دائمی میان ایران و عراق صدام حسین در کردستان دست به جابجای کردهای آن کشور از سرزمین خود نمود و بجای آنها عربهای جنوب و غرب عراق به جای کردها منتقل نمود و زمینها و خانهای کردها را مصادره میکرد و در اینباره صدام حسین در یک نشستی با فرماندهان گارد ضد بشری جمهوری خود طرح کوچهای اجباری مردم کرکوک را ریخت البته این تئوری توسط یک جنرال ترک در یک نامه برای صدام نوشته شده بود در سال 1989 که این جنرال از سرنوشت صدام آگاهی داشت و دست به نوشتن این تئوری جنایتکارانه زد و صدام هم دست به اجرای آن نمود.

صدام در همه زمینها دست به جینوساید ملت کرد زد...

در سال 1989 دست به رژه نظامی در خیبانهای بغداد زد و قدرت ارتش خود را نمایش میداد صدام آنقدر مغرور شده بود چشمش جلو پای خود را به خوبی نمیدید در نزدیکی سال 1990 عدنان خیرالله پسر دائی خود را کشت که در هلیکپترش یک بمب گذاشته بود  این کار را برای این کرد که تا بتواند تمامی تصمیمات لازمه را خود بگیرد.

دراواخر سال 1990 ارتش صدام به کویت حمله نمود  و در حدود 4 ساعت کویت را به تصرف خود در آورد و در این باره وزیرانی از سرتاسر جهان به سوی عراق سرازیر شدند تا صدام مغرور را متقاعد کنند که از کویت عقبنشینی کند اما صدام هرگز تسلیم جامعه جهانی نشد پروند این جنایت به شورای حکام رفت و شورای حکام هم به صدام یک مهلت دادند تا در این مدت نیروهای خود را از کویت خارج کند اما صدام هرگز به این مهلت توجهی نکرد تا نیروهای چند ملیتی به رهبری آمریکاه  به نیروهای عراقی حمله نمودند و با زور نیروهای عراقی را از کویت عقب راندند.

شورای امنیت سازمان ملل متحد رژیم صدام را تحریم نمود. و سیاستمداران آمریکای هم متوجه کردها شدند که از راه آنها خوب میتوانند علیه صدام حسین بجنگند ریئس جمهوری آمریکاه از کردها خواست که دست به مبارزه بزنند علیه رژیم صدام و کردها به درخواست آمریکاه جواب مثبت دادند در سال 1991 مردم کردستان دست شورش زدند علیه دستگاه ظلم و ستم صدام اما بعد از چند روز بنابه درخواست جنرالهای ترکیه که از این ترس داشتند که کرکوک به دست کردها افتاده بود بر آمریکاه فشار آوردند تا جلو صدام را شل کند تا کردها را سرکوب کند و این کار صورت گرفت و مردم کرد در آن منطقه همه با هم راهی ایران و ترکیه شدند و آمریکا را مجبور کردند که به یاری کردها بشتابد  اما سیاستمداران کرد از این واقعه خوب باخبر بودند که این بازی بازی جنرالهای ترک است و از تمامی مردم کردستان خواستند که خانه و کاشانه خود را رها نموده و فرار کنند تا این توطئه ننگین را خنثئ کنند و مردم شجاع و از خود گذشته کرد آگاهانه به خواست رهبران خود جواب مثبت دادند و توطئه ننگین را خثئ نمودند نشاندادند که ملت کرد یک دست و یک صدا است با رهبران خودهستند و حاضر هستند در برابر هر نوع توطئه ای در زمان مثبت به رهبران خود پاسخ بدهند توطئه را خنثئ کنند.

این را نباید فراموش کرد که رژیم ایران هم در این جنگ توانست بدون هیچ جنگ و درگیری سرزمینهای که در اشغال نیروهای عراقی بود باز پس بگیرد و صدام هم 170 تا 180 فروند از هواپیماهای خود را به ایران فرستاد و اما بعدأ ایران اعلام نمود که این هواپیماها به عراق باز پس نمیدهد به عنوان قرامت جنگ مصادره میکند خلاصه رژیم ایران هم تا غرغره خود را آماده کرد تا در امور داخلی عراق دخالت کند تا اگر زمانی صدام سرنگون شد جا پای در آن کشور داشته باشد و این کار را کرد.

هنگامی دید که رژیم صدام ضعیف شده است ایران در سدد بر آماد که گروهای سیاسی که در عراق بر سر میبرند نابود کند خمینی در این باره فتوا صادر نموده بود تا تمامی گروهای سیاسی که در عراق هستند همه کافر و منافق هستند باید کشته شوند و وزارت اطلاعات هم با یک لیست آماده به پاسدارانی که عراقی تبار بودند داد این لیستها عبارت بودند از سازمان مجاهدین کومه له و حزب دموکرات کردستان ایران.

و هنوز هم رژیم ایران به طور علنی در امور داخلی عراق دخالت میکند و در این باره نیروهای آمریکای از این واقعه خوب با خبر هستند.

خلاصه در سال 1998 قرار بود بیل کلینتون ریئس جمهور وقت آمریکاه در یک عملیات بنام روبای صحرا صدام را از باریکه قدرت به زیر بکشد اما کنگره آمریکاه این درخواست را رد کرد و قرار بر این بود باید فرزند جورج بوش صدام را از باریکه قدرت به زیر بکشد و این کار محقق شد که همه شاهدش بودیم که در سال 2003 تاریخ دیکتاتوری در عراق پایان پذیرفت و رژیم صدام به زباله دان تاریخ سپارده شد

اما این چیزهای که مایه نگرانی ملت کرد است این است که چرا هنوزاز دیکتاتور صدام حسین همراه با حسن علی مجید به خاطر انفال و جینوساید ملت کرد سئوال و محاکمه نشده اند و از آنها سئوال نشده است از آغاز محاکمه تا امروز فقط از کشته شدن مردم دجیل بحث به میان آمده است. آیا دولتهای منطقه برای اینکه این جنایتهای که علیه بشریت در کردستان شده است میخواهند فراموش بشود مثل ایران ترکیه و سوریه  این دولتها دوست ندارند از صدام و علی حسن مجید سئوال بشود در باره انفال و جینوساید ملت مظلوم کرد در آن کشور چرا چون خود این 3 دولت شریک صدام حسین بوده اند در باره انفال و جینوساید مردم کرد.

این را به اطلاع میرسانم 14 نفر از پیشمرگان کرد در کردستان ترکیه توسط نیروهای دولت ترکیه با گازهای شیمیائی به شهادت رسیدند.

در ایران نیروهای انتظامی رژیم در شهر بوکان چندین نفر را دستگیر نموده اند و تا بحال کسی از جای نگهداری آنها خبر ندارد .

من به تمامی خانوادهای زلزله زدان تسلیت میگویم  و در این باره از مردم انسان دوست لرستان میخواهم به یاری برادران خود بشتابند.

سلام بر شهدان راه کرد وکردستان

اسماعیل قادری 1/4/2006
/////////////////////////////

موضوع اطلاعیه شماره 2 درباره حقوق بشر.

سرکوب فعالان مدنی در کردستان ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد.

در روز عید نوروز نیروی انتظامی ایران دست به دستگیریهای تازه در استان بلوچستان زد و چندین نفر بیگناه تا بحال دستگیر نموده اند.

در کردستان 4 نفر از اعضای حقوق بشر کردستان رامک دستگیر شده اند یکی از این دستگیر شدگان زینب بایزیدی است که نبابر خبری که بدست من رسیده است در حال اعتصاب غذا برسر میبرد در زندان کردستان در این باره از مدافعان حقوق بشر و سازمانهای خیرخواه میخواهم به یاری این زندانیان بشتابند.

دولت جمهوری اسلامی خودرا در سراشیب سقوط میداند به تازگی دست به اعمال خشونت در مناطق کردستان خوزستان و بلوچستان زده است. 

ما همه میدانیم که عمر خشونت چندان دراز نیست روزی باید در پشت میلهای زندان قرار گیرند  مثل صدام حسین.

ما در قرن 21 هستیم و نباید دست به خود آزاری و دیگران آزاری بزنیم باید راه و روش انسانیت بکار به بریم.

انسانها از این حق باید برخوردار باشند.

1- حق ابراز عقیده و بیان بدون هیچ مانعی و باید این ابراز عقیده و بیان به آزادی دیگران لتمه وارد نکند.

2= حق آزادانه زندگی  حق دخالت در امور سیاست بدون هیچ مانعی از مسئولین انتقاد کند بدون اینکه از کسی ترس و وحشت داشته باشد و یا مورد شکنجه قرار کیرد.

3= رعایت حقوق انسانها و احترام به کرامت و حیثیت انسانها.

4= برخورد انسانی با مردم و احترام به حق و حقوق انسانی مردم جامعه.

5= ایجاد پروژه های کاری برای جوانان و تشویق مردم جامعه بسوی انسانگرائی.

6= احترام به حقوق اقلیتهای قومی  و باز کردن مدارس برای تدریس با زبان مادری خود از میان برداشتن تبعیضهای مذهبی و قومی در کشور.

7= درس و کورس انسانگرائی برای آگاه کردن مردم از هر نظر و بر قراری عدالت اجتماعی برای بهبودی یک جامعه سالم و سهیم برابری زنان با مردان در همه زمینه ها هنری سیاسی اجتماعی ورزشی حق پوشش دلبخواه حق شرکت در انتخابات ریاست جمهوری حق آزادانه کاندیداتوری ریاست جمهوری و باید زنان از آزادی کامل برخوردار باشند مثل حق انتخاب کردن و انتخاب شدن حق انتخاب هسمر با رضایت زنان و دختران و برچیدن ازدواجهای اجباری و باید ازدواجها اختیاری باشد نه اجباری برای مثال زنان و دختر از این حق باید برخوردار باشند بدون رضایت پدر و یا مادر و یا برادر برای خود همسر انتخاب کنند بدون هیچ مانعی.

8= برداشتن زندانها و و نباید به هیچ عنوان زندانی سیاسی در کشور وجود داشته باشد و مبارزه سرسختانه با مواد کشنده مخدر در کشور.

9= باید حقوق انسانها از هر نظر رعایت بشود و اجرای  صحیح قوانین شناخته شده سازمان ملل متحد در باره حقوق بشرو برچیدن حجابهای اجباری و باید اختیاری باشد حجاب نه اجباری.

10= در این باره باید مردم در تصمیم گیریها سهیم باشند نه مسئولین و کسانی که خود را خدائی سرزمین میدانند چیزی به هیچ وجه وجود ندارد.

باید در کشور برای سلامتی یک جامعه سالم و سهیم ایجاد درسهای انسانی و عوض کردن قوانین ظلم و ستم و جایگذین آن قوانین عدالت و انسانیت برای سلامتی یک جامعه اینها نیاز است.

11= باید اقلیتهای قومی از این حق برخوردار باشند که هر 5 سال یکبار دست به رفرادوم بزنند برای این مردم تصمیم خود را بگیرند با دولت مرکزی بمانند و یا اینکه جدا بشوند و در این باره کشور احتیاج و نیاز به یک سیستم فدرال دارد که باید اقلیتهای قومی از این حق برخوردار باشند که دولت و پارلمان خود را داشته باشند در این باره باید مسئولین و عاملین انفال و جینوساید به طور علنی در یک دادگاه دادگاهی بشوند منظورم در یک دادگاه بین المللی رسیدگی به جرایم  نسل کشی.

باید در این باره در کشور شرکتهای بیشتر در همه مناطق ساخته بشود برای مثال در کردستان باید در هر شهری چند شرکت برای کار و شغل برای جوانان وجود داشته باشد تا مردم بتوانند نیاز های روزانه خود را تامین کنند در بلوچستان همینطور در خوزستان همینطور و در سرتاسر ایران باید شرکتهای بیشتر و کار و شغل بیشتر برای مردم و جوانان ایجاد بشود.

12= باید کار کشیدن از افراد زیر 18 سال بطور کلی ممنوع باشد و در این باره باید غذا برای مدارس مجانی باشد تا 18 سالگی از 18 سال به بعد باید یکدفعه در روز از حساب مدارس غذا بخورند جوانان. متأسفانه امروز جوانان و کودکان در کردستان در 7 سالگی به خاطر نداشتن و یا از دست دادن والدینشان دست به کار میزنند من خودم شاهد این اعمال هولناک بودم هنگامی که در کمپ التاش با یک کودک برخورد نمودم که بستنی میفروخت و دیگری کفشها را واکس میزد  از آنها سئوال نمودم چرا این کارها را میکنند  به مدرسه نمیروند تا درس بخوانند؟ این کودک به لحنی گریه آمیز جواب داد گفت پدرم در زندان شکنجه شده است کمرش شکسته است و مادرم هم نمیتواند کار کند من هر روز 150 تا 500 دینار برای آنها جمع میکنم تا بتوانیم یک گیلو گوجه و یا سیب زمینی بخریم تا از گرسنگی نمیریم.

متأسفانه وضعیت کودکان در کردستان ایران از این بهتر نیستند و حتی مورد اعمال خشونت ضد بشرها قرار میگیرند کودکان در کردستان اسیر.

و در ترکیه دیگر اوضاع کودکان وحشت انگیز است.

تا زمانی که تبعیض و خشونت باشد ظلم و ستم هست و تا زمانی که ظلم و ستم باشد مبارزه قهر آمیز هم هست علیه ستمگران و انسان کشان.

تا زمانی که نابرابری و نا انسانی حاکم باشد بر جامعه مبارزه وجود دارد.  تا زمانی که انسانهای روانی مبتلا به پارانوئیدی بر باریکه قدرت باشند  ظلم و ستم هست و عکس این مبارزه هم هست.

تا زمانی که عدالت بر قرار نشود همیشه اسلحه و تفکر بدست گرفتن سلاح هم هست علیه ظالمان و ستمگران.

با امید روزی که دموکراسی حقیقی برقرار بشود در جامعه و ظلم و ستم علیه انسانها پایان پذیرد و عدالت و انسانیت بر قرار بشود.

 از نظر حقوق بشر شکنجه  چه روحی و روانی باشد و چه فیزیکی محکوم است و معنا و مفهومی ندارد از نظر ما حقوق دانان.

و باز در این باره اعدام انسان هیچ چیزی در جامعه حل نخواهد کرد بلکه عکس این شاید این انسانی که مرتکب یک جرم شده است پشیمان بشود شاید درسی باشد برای دیگران که از آن عمال دوری کنند.  راها و گذینشهای انسانی دیگر هست که میتواند انسان را تغیر بدهد.

اعدام انسانها از نظر انسانی محکوم است و بخصوص اعدام انسانهای سیاسی یک جرم محسوب میشود از نظر حقوق بشری کسانی که حکم را اجرا میکنند مجرم شناخته میشوند از نظر حقوق بشری.

در چند روز پیش حجت زمانی زندانی سیاسی اعدام شد این یک جرم است از نظر ما انسانهای که در زمینه حقوق بشر کار میکنیم.

یک خانم به خاطر رابطه نا مشروع با مردی دیگر باز محکوم به اعدام شده است این خودش یک جرم است نباید اعدام بشوند کسانی که این حکم را صادر میکنند مجرم هستند از نظر حقوق بشری و باز اکبر گنجی بمدت چند سال در زندان بر سر برد و متحمل انواع شکنجه ها شد است.  این غییر انسانی است از نظر حقوق بشری.

سروه کمکار را ربدوه و در چند شبانه روز تحت شکنجه قرار گرفت که یکی از اعضای حقوق بشر کردستان است.

شکنجه در این قرن یک کار وحشیگری است و از نظر ما محکوم و مردود است.

انسانها را به خاطر ابراز عقیده و بیان شکنجه کردن یک جرم است باید عاملین آن در دادگاه بین المللی محاکمه بشوند.

با امید به اینکه در جهان شکنجه و اعدام برچیده بشود و بساط این کار احمقانه از بین برود.

با امید روزی که ما در ایران و در سرتاسر جهان به هیچ عنوان زندانی سیاسی را نداشته باشیم.

با امید روزی که تمامی زندانیان سیاسی چه در کردستان و چه در سرتاسر ایران آزاد بشوند و به فعالیتهای خود دست بزنند بدون هیچ مانعی..

با درود بر روح و روان پاک شهیدان راه آزادی و انسانیت.

با درود به روح و روان پا 6000 هزار شهید شهر شهیدان شهر حلبچه شهید.

با درود به روح و روان پاک شهیدان راه کرد و کردستان.

زند باد آزادی زند باد حقوق بشر زند باد انسایت نابود باد آدم کشان و شکنجه گران.

اسماعیل قادری

26/3/2006////////
/////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه.

سوزاندن و اتش زدن سیمبول شهر شهیدان یک توهین بزرگ به شهیدان و مردم کردستان است باید جنایتکاران محاکمه و مجازات بشوند.

امروز خبر سوزاندن سیمبول شهر حلبچه رسید این هم نشان میدهد که قبل از مراسم سال روز بمباران شیمیائی شهر حلبچه توسط رژیم صدام.

اطلاعات بدنام تروریستی ایران برای تحریک مذهبی مردم را علیه این سیمبول شورانده و من مطئنم که دست رژیم ایران در کار بوده است.

آنچه در زیر میخوانید در پی یو کی میدیا آمده است که در مرز ایران و عراق یک تروریست را دستگیر کرده بودند.

PUKmedia عه‌دنان جاف/ هه‌ڵه‌بجه‌:

مامۆستا شاهۆ نوێنه‌ری حکومه‌تی هه‌رێمی کوردستان له‌ناوچه‌ی شاره‌زور و هه‌ورامان رایگه‌یاند: چه‌ند ده‌ستێکی تێکده‌ر له‌پشت تێکدانی هه‌ژده‌هه‌مین ساڵیادی کیمیابارانکردنی هه‌ڵه‌بجه‌وه‌ بوون، وتیشی: دوێنێ شه‌و هێزه‌کانی پاسه‌وانانی سنور تیرۆریستێکیان له‌سه‌ر سنوری عیرق - ئێران ده‌ستگیرکردووه‌ که‌ به‌نیازبوو بێته‌ناو شاری هه‌ڵه‌بجه‌ بۆ ئه‌نجامدانی چه‌ند کارێکی تیرۆریستی، وتیشی: درێژه

این خودش نشاند میدهد که ایران با تمام قوا پشت این جنایت بوده است.

رژیم ایران و رژیمهای منطقه که کرد در داخل آن کشورها زندگی میکنند زیاد به مراسم سالروز حلبچه شهید راضی نیستند و بر همین اساس است که برای برهم زدن این مراسم حتئ پولهای کلانی نیز خرج نموده اند و من شکی ندارم که در حدود 5 الی 6 ماه است پشت این قضیه برنامه ریزی کرده اند و وزارت اطلاعاتشان در آن منطقه فعال است و این هم سستی دستگاه امنیتی آنجا میرساند.

سوزاندن چنین اماکنی توهین به شهیدان است و از مسئولین و دست اندرکاران امنیتی شهر شهیدان شهر حلبچه میخواهم عاملین این جنایت را محاکمه کنند و مجازاتشان کنند.

در این باره اعلام میکنم که این کار توهین آمیزی که امروز انجام گرفته است کار تروریستان و کور دلان و نژاد پرستان است کوردلانی که در جامعه کینه میکارند.

و باید این جنایتکاران به دادگاه داده بشوند و تحقیق دقیق و لازم با این جنایتکاران انجام بگیرد.

باید در یک دادگاه علنی اعمال و کسانی آنها را تحریک نموده اند افشا بشود تا مردم در این باره آگاه بشوند که دشمنان از چه راه های وارد میشوند.

به نظر بنده مخفی قرار دادن این جنایت هیچ خدمتی به ملت کرد نخواهد کرد.

باید این اعمال توهین آمیزی که امروز انجام گرفته است عاملین آن به عدالت سپارده بشوند.

باز از مسئولین در کردستان فدرال تقاضامندم در این باره بیشتر به فکر مردم باشند تا مردم آگاه بشوند.

من چند روز پیش با یک کرد با سکیپ حرف زدم از وی سئوال نمودم آیا او کرد است؟ جواب داد نه من مسلمان هستم یعنی هویت انسانی خودرا دارد فراموش میکند باید به چاره جوی در این باره پرداخت و در پیشبرد آگاهی و علم و دانش به هموطنان کمک نمود.

ننگ بر تروریستان و خود فروشان و جاشهای خود فروش.

سلام بر شهیدان سلام بر روح و روان پاکشان.

سرنگون باد دشمنان خلق کرد زند باد صلح و آزادی و برابری.

اسماعیل قادری

16/3/2006


درباره بچه ها


در جامعه امروزی که پر از اجحاف و توهین است و با روز روشن از بچه ها سؤاستفاده میکنند از کار کشیدن گرفته تا کارهای نا درست و غییر انسانی و سؤاستفادهای جنسی آنهم بخاطر فقر نداری بدبختی در جامعه و خشونت مادران و پدران علیه یکدیگر جلو چشم بچه ها همه اینها بر روح و روان کودکان تاثیر گذار هستند. اگر یک بچه بیاید و به پدر و مادرش بگویید یک فرد اینطور به من گفت و یا به من توهین کرد با جوابی کوبنده و توهین آمیز روبرو میشود بچه پدر ولش کن بچه است دروغ میگویید مادر هم همچون پدر چنین جوابی میدهد به بچه اما ما یک مثال داریم آن هم این است هر کسی که دروغگو باشد خیال میکند همه مثل او میباشند و دروغگو هستند. این خودش یک نوع سرکوب در عین حال و باز میتوان گفت این یک نوع آموزش دروغ است به بچه یاد میدهند و اما در این فکر نیستند که بچه هرگز نمیداند دروغ یعنی چی و شاید در آن هنگام بچه دچار سرخوردگی بشود برای اینکه هیچ کس به ویی اعتماد ندارد. بلی بچه ای که هرگز نمیداند دروغ یعنی چه ویی را به دروغگو متهم میکنند و او را با روز روشن سرکوب میکنند آن هم سرکوب روحی و روانی از سوی مادران و پدران نادان.

برای مثال من خودم بارها شنیده ام که پدران قسم خورده اند که اگر بچه اشان به فلان جا برود ویی را میکشند اما بچه به فلان جا رفت و برگشت شاید بچه در آن هنگام در او ترس و وحشت ایجاد بشود اما بعدأ برای ویی روشن میشود که این همه دروغ بود که پدرش به ویی گفت ویا ویی را تهدید به قتل نمود اگر چنین کاری را بکند او را بکشد و یا به جای که باب دل پدر نیست برود . و یا اگر بچه ها به خاطر کنجکاوی از پدر و یا مادر سئوالی کنند در مورد چیزی با جوابی وارونه و غییر واقعی روبرو میشوند بچه ها آن هم غییر جدی و دوم با بچه ها صادق نیستند همین خودش باعث درهم شکستن شخصیت بچه میشود.

دروغ با بچه.

برای مثال پدران و مادران به بچه میگویند ما این کار را بر سر شما خواهیم آورد اگر به حرف ما گوش نکنید اما بعد برای بچه روشن میشود که همش دروغ است شاید اولش یک کم ترس و وحشت در او ایجاد بشود اما بعدأ زمانی که فهمید که این دروغ است او هم یاد میگیرد با همان میزان با بچه اش همان برخوردی کند که پدر و مادر با وی کرده بودند. خود این مسائل حالت ارثی پیدا میکند از والدین به فرزندانشان منتقل میکنند دروغهای خویش را.همین برخوردها باعث میشود که بچه بهانه جو و پرخاشگر به بار آیید.

کتک زدن بچه ها از سوی مادران و پدران جنگ و دعوا ی لفظی میان والدین در جلو چشم بچه ها خودش بزرگترین خطر است برای آینده بچه بر روح و روان او تاثیر مخربی خواهد داشت.

بچه های خیابانی که برای یک نان خشک هزار ویک بار تمنا میکنند شاید آقای یا انسانی دلسوز برای آنها یک نان بخرد و یا به آنها پول ناچیزی بدهد خوب آینده اینها چه خواهد شد و بکجا خواهد رسید؟ به این سئوال باید پاسخ بدهید.

  چرا بچه های فقر زده از بچه های ثرتمندان با تجربه ترند؟

جواب برای اینکه بچه ی یک ثروتمند فقط لزت زندگی را امتحان نموده است هرگز خود را گرسنه ندیده است و باز هرگز خود را محتاج ندیده است و تلخی زندگی را ندیده است و باز یک بچه ثروتمند خلاقیت و توان یک بچه فقر زده را ندارد چرا چون او هرگز به خیابانها  نمیرود و از اجتماع بی اطلاع است بین سیاه و سفید در عمل ندیده است اما یک بچه فقر زده همه اینها را امتحان نموده است با افراد گوناگون حرف زده است  بخاطر نداری و بدبختی دائم در خیابانها است و دنبال یک لغمه نان است و میتوان گفت بچه فقر زده هم تلخی را دیده است و هم خوشی را برای یک بچه فقر زده هنگامی که شکمش سیر بشه خوشی است برای او

برخورد نادرست والدین با کودکان دروغ گفتن و دروغ یاد دادن به کودکان توسط والدین نباید اینکار را انجام بدهند والدین باید دائم برای یاد گرفتن با روانشناس خانواده ملاقات کنند تا یاد بگیرند که خوب با بچه اشان برخورد کنند. حال سر گذشت یک خانم که بتازگی از شوهرش جدا شده است و من با ویی ملاقات نمودم و برای من اینطور توضیح داد. حال در باره طلاق و عوارض آن در بچه ها.
سؤال: بعد از14
 چهاردهسال زندگی زناشوئی و با داشتن 3فرزند و11و8 و 5 ساله شوهرم روزی به من گفت که دیگر برای آمدن خانه هیجان ندارد، سپس ایرادگیری از من و طرز حرف زدنم شروع شد. دیری نگذشت که احساس کردم مرا با کسی مقایسه می کند . شجاعانه از او سؤال کردم که پای زن دیگری در کار است؟ محکم ولی ریاکارانه گفت که من دیوانه شده ام ، دوستی کمک کرد و بالاخره طرف مربوطه را که یکی از همکاران شوهرم بود شناسائی کردم. باز با خود گفتم که به خاطر دل شکسته ام آشیانه بچه ها را نپاشم و به او فرصت دومی دادم. چند هفته ای که گذشت گفت من به خاطر بچه ها نمی توانم خود را زنده بگور کنم. من در این خانه شاد نیستم و مسئولیت شغلی من آنقدر سنگین است که باید از زندگی خانوادگی ام خیلی راضی باشم تا از عهده این مسؤلیت بر آیم. دیگر حرفی برای گفتن نبود. چند روز بعد اقدام به طلاق کردیم و یک ماه مثل دو بیگانه زیر یک سقف بودیم و بالاخره به آغوش شادی رفت و من ماندم و بچه ها و سؤالات بی پایان آنها.

روزی ازاو خواستم که با هم به روانشناسی مراجعه کنیم و یاد بگیریم که با بچه ها چگونه رفتاری داشته باشیم که کمتر آسیب ببینند.
به این کار هم حاضر نشد و گفت من خودم می دانم به بچه ها چه بگویم.
روزی مشغول مرتب کردن کمد پسر پنج ساله ام بودم که پسر
11ساله ام بی مقدمه پرسید مامان چرا تو فقط کار می کنی و سکسی نیستی؟ ابتدا فکر کردم که گوشم اشتباه شنید ولی بعد در توضیحی که داد متوجه شدم که پدرش به او گفته علت جدائی ما این بود که من«سکسی» نبودم. ترا به خدا با همان صراحت و صداقتی که در شما سراغ دارم به من پاسخ بدهید که در طلاق با بچه ها چه باید کرد؟
پاسخ: اولا
ً من بسیار متأثرم که همسر شما به توصیه شما برای یاری گرفتن از یک متخصص در مورد گفتگو با فرزندانتان عمل نکردند و بر عکس شخصاً با فرزند 11 ساله شان آنگونه گفتگوئی را داشتند که منجر به آن سؤال بسیار بسیار نامناسب و نامتناسب برای یک پسر بچه 11 ساله با شما شد. ولی چه باید کردما بزرگسالان کودک روان بسیار داریم، که نقش والدینی خودشان را جدی نمی گیرند. بگذارید در پاسخ شما یک بررسی عمومی را که می تواند برای دیگران نیز مفید باشد ارائه کنم. حتماً شما هم پاسختان را دریافت خواهیدکرد.
طلاق بر روی کودکان اثر بسیار بدی دارد. بر احساس امنیت، بر احساس اعتماد ، بر احساس تداوم، و در بسیاری از موارد خود دوستی آنها اثر منفی می گذارد. ولی میزان این اثر منفی علاوه بر خود طلاق به پدیده های همراه با طلاق نسبت بسیار آشکاری دارد. اینکه مادر و پدر با هم و به هنگام طلاق چه می کنند؟ با بچه ها چگونه بر خورد می کنند و به آنها چه می گویند؟ پس از طلاق رفتارشان با یکدیگر چگونه است و شرایط زندگی برای هر کدام به چه صورت در می آید. همه عوامل فوق طلاق را برای کودکان آسان تر و یا بسیار دشوار می کند.
 دکتر خانـم روانشناس متخصص امور طلاق و بچه های طلاق که نمونه از بسیار...ششها از سی سال با خانواده های طلاق کار کرده در کتابی به نام «بخاطر بچه ها» که در سال 200
5به چاپ رسیده است چنین توصیه می نماید. که اولاً عوارض طلاق در سنین مختلف کودکان، متفاوت است و این تقسیم بندی ساده را من از آن کتاب برای خواننده سایت خودم خلاصه می کنم.
طلاق و کودکان نوزاد تا سه ساله:

بزرگترین چالش رشد و تحول این دوران برای کودکان مسئله اعتماد یا عدم اعتماد است. و اعتماد از طریق یک دلبندی و دلبستگی امن با پدر و مادر و از طریق گرفتن توجه از این دو موجود مهم در زندگی خودشان به دست می آورند.
طلاق با کودکان نوزاد تا سه ساله احساس اعتماد و دلبستگی را آسیب می زند و کودک احساس فقدان و از دست رفتگی پیدا می کنند، بهانه جوئی ، خشم و عصبانیت، اختلالات خواب، افسردگی و انزوا از عوارض ثانویه طلاق است به خصوص که در این سن کودکان قادر به بیان احساسات خود به خوبی نیستند. برای کاستن از عوارض جانبی طلاق چه بکنیم و چه نکنیم؟

چه بکنیم؟:
جلوی بچه ها متمدن و آرام و محترمانه با یکدیگر رفتار کنید. جنگ لفظی یا بدنی بسیار گزنده است.
 یک برنامه منظم که هر دو والدین را تاحد مقدور و برابر از نظر زمانی مسؤل مراقبت و بازی و نگهداری با کودک بکند، تنظیم کنید.
 خانه آشنای کودکان را ناگهانی تعویض نکنید
. در وقت رفتن به خانه هرکدام یک اسباب بازی یا بالش و یا پتو که کودک به آن وابسته است همراه او کنید.
 یک نوار قصه با صدای مادر و صدای پدر را داشته باشید که کودک در جائی که یکی از آنها غایب هستند بتوان
ند به آن گوش بدهند.

چه نکنیم؟
دعوا و بکار بردن الفاظ بد.
 قطع رابطه کودک با یکی از والدین.
طولانی کردن فاصله ملاقات والدین با کودک مثلا
ً ماه ها و هفته ها به علت عصبانی بودن از یکدیگر، کودک را از دیدار مادر یا پدر محروم کردن.

طلاق و کودکان سه تا شش ساله:
کودکان در این سن به سمت استقلال و خود کفائی می روند و این چالش بزرگ آنها در این سن است
کودکان در این سن اولا
ً برای خود قدرتهای خیالی و معجزه گونه قائلند و ثانیاً با خیال پردازی و فانتزی دنیائی می آفرینند که در کنترل آنهاست و از طرفی به والدین هم یا اعتماد یا عدم اعتماد پیدا کرده اند. بستگی به کیفیت ارتباطی آنها در سه سال اوّل عمر دارد.
از عوارض ثانویه طلاق در این سن  جا به جا شدن احساس امنیت با ناامنی و نا پایداری ، از بین رفتن احساس اعتماد به والدین و دنیای اطراف، نوعی واپس گرائی و بازگشت به کودک واره گی، چسبیدن اضطرابی به والدین و اختلا لات خواب وخوراک است.
به خصوص دنیای خیالی آنها سبب می شود آنها خود را مسؤل طلاق بدانند یا درباره جلوگیری از طلاق خیال پردازی کنند و وقتی بر خلاف دعا ها و آرزو ها و برنامه های آنها طلاق صورت می گیرد، نوعی احساس گناه، شکست خوردگی و حس شرمساری بر جای می ماند. کودکان این سن را چگونه می توانیم در مراحل طلاق کمک کنیم؟
 به کودک خود بگویید که طلاق تقصیر آنها نیست و به دست آنها هم قابل پیشگیری نیست.
کودکان در این سنین از مرگ و از دست رفتن والدین وحشت دارند، فاصله دیدار ها را خیلی نزدیک و در صورت مقدور هر روزه کنید که نقش والدینی شما بر جای خود باقی باشد.
مثلا
ً یکی از شما بچه را به مدرسه ببرد و دیگری بردارد و غیره.
 به فرزندانتان اجازه بدهید با راه خودش شما ر ا زیر سؤال ببرد و از هر دوی شما خشمگین باشد. لازم نیست بخصوص ازسر لج بازی و خودخواهی و حرصی که از همسر خوددارید ، نظر کودکان را به نفع خودتان و برای روز«مبادا» پیش خرید کنید. این بچه ها روزی بزرگ خواهند شد و قضاوتشان بستگی به رفتارشما دارد ونه گفتار و تبلیغ دیگری
عکسی از همسر سابق خود را در مح
ّل زندگی جدید داشته باشید. بگذارید حس خانوادگی همراه فرزند شما باشد. اگر دوست دختر و یا دوست پسر شما مخالف این کار شماست، من زنگ خطری را برای شما وانتخابتان به صدا در می آورم.
در خانه خود یک جعبه یا صندوقچه پیام ها، به نام همسر سابق خود درست کنید که فرزند شما بتواند پیام ها، نقاشی ها و هدیه هائی که برای مادر و یا پدر غائب در اوقات دلتنگی تهیه می کند در آن جعبه بگذارد و خودش هر وقت خواست خالی کند و یا برای مادر وپدر غائب ببرد. اصلا
ً کنجکاوی نکنید.
اجازه بدهید بچه با تلفن ولی حتما
ً با یک برنامه منظم با مادر و پدر غائب تماس داشته باشد.
پشت همدیگر با بچه ها حرف منفی نزنید، شما طلاق گرفتید . او نمی تواند مادر یا پدر خود را طلاق بدهد. این نکته را بفهمید.
 این اصل را فراموش نکنید که ایجاد تضاد در احساسات فرزند شما نسبت به مادر و پدر، در حد تضاد دلخواه شما باقی نمی ماند و کل وجود کودک را گرفتار تضاد و تشویش می کند و وای از روزی که فرزند شما خودش را مجبور کند که نیمی از «هویت» و وجودش را ترک کند و هدفش این باشد که مادر یا پدر خشمگین خود را با این کار راضی نگه دارد.

درباره
 طلاق سخن گفتم و تلاش کردم که به والدینی که روابط زناشوئی شان به انتهای خط رسیده است، یادآوری کنیم که طلاق پایان رابطه برای زناشوئی هائی که پای فرزندی در میان است، نمی باشد و لذا باید به هنگام جدائی در نظر داشته باشیم که درد و عوارض گذر از یک تونل وحشتناک به نام طلاق را برای فرزندانمان کاهش دهیم و باور کنید که هدیه های گران و سفر های هیجان انگیز علاج کار نیست و تنها چیزی که می تواند از درد این قربانیان تصمیمات بزرگسالان بکاهد، رفتار غیرخودخواهانه و مسؤلانه زن و شوهر نسبت به یکدیگر و فرزندان خود می باشد.

از همسر سابق خود می توانید متنفر باشید، ولی نه وقتی که مادر و پدر فرزند شماست. از همسر سابق خود می توانید خشم داشته باشید و دنبال فرصتی بگردید که انتقام بگیرید، ولی نه وقتی پدر یا مادر فرزند شماست.
احساس اینکه همسر سابق خود را «به خاک سیاه بنشانید» قابل فهم است و نشانه خشم از کسی است که زندگی شما را سیاه کرده، ولی وقتی همین فرد، پدر یا مادر فرزند شماست، همراه با به خاک نشاندن او، بخشی از وجود عزیزترین موجود خود را نیز «به خاک سیاه می نشانید» و همین حقیقت برهنه کافی است که دست و پای شما برای انتقام از همسر ی که با او فرزند دارید بسته شود. شاید بپرسید که با دل سوخته و شکسته و عصبانی باید چه کرد و پاسخ من این است که می توانید مسؤلانه، ذهن و وجود خود را از این خشم مسموم که به همه افراد درگیر آسیب میزند، پاک کنید و بشوئید که در «شوره زار برای هیچ کس لاله نخواهد رویئد».
در پاسخ اینکه این«سم زدائی» آسان است، باید بگویم خیر، و گاه ساعتها روان درمانی و مشاوره تخصصی لازم است که زن و شوهر فراتر از گردوخاکی که در رابطه ایجاد شده، واقعیت ها را ببینید و با خرد مشکلات را حل کنند.
 زندگی خانواده، پس از طلاق می پردازیم و اینکه «مادری و پدری مشترک» بعد از جدائی چگونه باید باشد، می پردازیم.
برای مادری و پدری مشترک بعد از طلاق چه باید کرد؟
 باید ملاقاتهای منظم و در زمانهای مشخص و مناسب با برنامه کودک و نوجوان برقرار کرد. برای این کار باید فرزندان بالاتر از 13 سال را در تنظیم برنامه خود دخالت داد.
 با نیازها و رازها ی فرزند خود و مراحل خاصی که از آن عبور می کنند باید آشنا بود.
 برای کاهش از احساس فقدان و از دست
رفتگی، که معمولاً کودکان به هنگام طلاق تجربه می کنند، عادتهای آشنای آنها را تاحد مقدور حفظ کنید. مثلاً کلوپ ورزشی، مدرسه، همبازیها، معلم خصوصی، مربی ورزش، بچه های همسایه و محّل و غیره ... را ناگهان از او نگیرید.
 روابط فرزندان را بافامیل دو طرف، درست مثل سابق حفظ کنید. اگر اینقدر بالغ و مسؤل هستید در پاره ای از گرد همائی های بزرگ مثل  عید ها و، جشن تولد، در صورتی که اقوام نیز با احترام و مهربانی برخورد می کنند، شرکت کنید.
ولی اگر تلخی برجای مانده از طلاق به کام بستگان نیز سرایت کرده است، حد اقل پشت فامیل همسر خود بدگوئی نکنید.
فراموش نکنید این افراد همان مادر بزرگ، پدربزرگ، خاله، عمه، دائی و عموی دیروز فرزند شما هستند که با طلاق و جدائی شما و همسرتان آن رابطه بر جای می ماند و آنها هنوز همانی هستند که بودند.
 بعد از طلاق کم کم سرو کله «دیگری» در زندگی شماپیدا می شود. تردیدی نیست که این حق شماست. اگر وجود یا حضور این «دیگری»، علت اصلی طلاق شما نبوده است، حضور او در زندگی شما به هیچ وجه کاری ضد اخلاقی و غیرانسانی نیست، لذا احساس گناه نداشته باشید. ولی عادی بودن این مسئله ضرورتا
ً سبب نمی شود که فرزندان شما نیز مشتاق ورود شخص جدید در زندگی شما باشند. بر عکس، فرزندان شما بر اساس آمار به دست آمده، تاماه ها بعد از جدائی پدر و مادر ، هنوز در رویای بازگشت آنها به سر می برند و طبیعتاً از پیدا شدن سر و کله فرد دیگری در زندگی والدین خود، ابتدا عصبانی هستند تا خوشحال.عامل دیگر اینکه طلاق گهواره اعتماد آنها را آنچنان سخت تکان داده که آنها نمی دانند چه کسی در زندگی آنها باقی ماندنی است.
لذا در این شرایط سخت و شکننده، آنها به هیچ وجه آمادگی آن را ندارند فرد جدیدی که با آنها رابطه ای ندارد، وارد زندگی آنها بشود. تلاش کنید آمادگی یا عدم آمادگی فرزندتان را جدی بگیرید.
گاه شما مایلید برای محکم تر شدن رابطه جدید خود و بر گردانیدن احساس فامیلی، فرزندانتان را خیلی زود با «فرد جدید» زندگیتان آشنا و دوست کنید. این جمله را از دهان یک
دختر10ساله گوش کنید:
« پدرم این خانم را دوست داره و با او خوش است. ولی خوشا به حال پدر، من از این زن که خیلی تصنعی و غیر واقعی به من محبت می کنه بیزارم. این زن اصلا
ً احساس و انرژی مثبت به من نمی ده. پدرم از من سؤال می کنه که چرا از او خوشم نمی آید، چرا نداره ، خوشم نمی آید، ولم کن...»
پسر9 ساله ای می گوید:
« من از دوست پسر مادرم متنفرم، و از مادرم هم بیزار می شوم وقتی به من زور می گه که با آنها وقت بگذرانم. من ترجیح می دهم با خودم باشم و قیافه مسخره او را نبینم.»
 به قول خود به فرزندانتان در طول طلاق و پس از آن حتما
ً عمل کنید، چون آنها تحمل زیادی برای یأس و سر خوردگی ندارند.
 در گفتگو با فرزندان طلاق باید خیلی شفاف و مستقیم حرف زد، زیرا آنها پیام های مبهم را حتما
ً منفی تفسیر می کنند.
 لحن صدای شما به خصوص به هنگام گفتگو راجع به همسر سابق خود را بسیار مراقبت کنید. زیرا فرزند شما خیلی حساس است،وقتی شما مادر یا پدر غائب او را تحقیر ، تمسخر و کوچک کنید.
 دخالت های همسر سابق خود را در برنامه زندگی با فرزندتان حق او بدانید و اگر مخالفتی هست، بین شما و همسر سابقتان باید حل بشود نه از طریق بچه.
 اگر سختی های طلاق شما را فرسوده کرده، بهانه جوئی های خود را بر سر فرزندتان که به اندازه شما و شاید هم بیشتر از شما فرسوده است، نریزید. در رفع این احساسات منفی با همسر سابقتان به یک روانشناس و یا مشاور خانواده مراجعه کنید که از طریق «مشاوره طلاق» یکدیگر را ببخشید و مثل دو انسان بالغ که فرزندانی با هم دارید در امور مهم دخالت کنید.
 هرگز از فرزندانتان نخواهید که اوراق طلاق را بخوانند.
 تلاش نکنید که فرزندانتان را با انواع حیله ها، حامی خود کنید و بر علیه دیگری مسلح.
 اگر سرشما در دادگاه طلاق کلاه رفته ، خشم خود را با فرزندانتان در میان نگذارید.
 در ساعاتی که غم دارید، خشم دارید، سوگوار طلاق هستید، فرزند خود را

درجریا نگذارید و روانشناس خود تلقی نکنید. این کار یک بزرگسال است.
 اگر علت طلاق، خیانت همسر بوده، از فرزندان خود نخواهید نقش مأمور مخفی، جاسوس، پلیس و قاضی را بازی کنند. آنها مایلند شما را قوی ببینند و بدانند گذشته را پشت سر گذاشته اید.

این احساس را به او ندهید که در تمام ساعاتی که او با همسر سابق شماست ،شما تنها، غمگین و دلشکسته اید، چون او از دنیا و همه بی زار می شود.
 تجربه خیانت دید گی را به یک تجربه آموزنده تبدیل کنید و پشت سر بگذارید. تحقیقات نشان می دهند که یک سوم زن و شوهرها پس از طلاق خشم شدیدی نسبت به همه دارند حتی تا ده سال پس از طلاق.
برای حل این احساسات منفی که به خود شما بیش از دیگران آسیب می زند به شیوه های زیر توجه کنید.
 به متخصص با تجربه ای مراجعه کنید که چگونگی تخلیه عواطف منفی را می داند.

 به گروه های حامی که شرایطی مشابه شما دارند مراجعه کنید و از یکدیگر بیآموزید زیرا گاه وقتی مسئله خود را از دهان دیگری می شنوید، راه حل خود را پیدا می کنید و در توسعه هائی که به او می کنید، اشکال کار خود را نیز شناسائی میکنید.
 بدگوئی راجع به«او» را که ریشه همه دردهای خود می دانید متوقف کنید. با بدگوئی های شما« او» عوض نخواهد شد. فقط تصویر بد او و احساسات منفی شما در ذهن خودتان عمیق تر می شود.
 برای زندگی آینده هدفهای جدیدی بگذارید.
 دکتر خانواده را مرتبا
ً ببینید که مطمئن شوید افسرده، مضطرب و بیمار نباشید.
 طلاق مثل هر فقدان دیگری دوران سوگواری خودش را دارد.
 ورزش و در صورت امکان سفر به مکانهای جدید، ذهن شما را تغییر می دهد.
 آینده می تواند شرایطی بهتر از گذشته را به شما ارائه کند.

 آنها که چرائی زندگی را پیدا کنند، با هر چگونه ای کنار خواهند آمد.»
هدف زندگی خود را پیدا کنید. به جستجوی آن بپردازید.
زندگی تنها با ظلاق گرفت تمام شدنی نیست اما نباید خشم خود را بر فرزندانتان خالی کنید در این باره آگاه باشید.

توصیه اگر در وجود کودکتان پرخاشگری و بهانه جوئی است به زود ترین وقت به روانشناس کودک مراجعه کنید   و باز برای مطمئن شدن از حال و احوال خویش با روانشناس و مشاور خانوداه ملاقات کنید.

با امید به دنیای بهتر و زندگی خوشتر برای کودکان

اسماعیل قادری

9/2/2007
///////////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه در باره کوردلانی که علیه دیگران دست به تبلیغات بی اساس دروغین میزنند. و روانتچاوز دیده و خلقیات ایرانی. 1

بنابر خبری که از یکی از دوستانم بدستم رسیده است که چند کور و عقبمانده همان ده هاتیهای که در منطقه قصر شیرین زندگی میکردند که امروز اینها با سواد شده اند.

در روز شنبه 27/1/2007 در ساعت 15و 30 دقیقه میخواستم احوال یکی از دوستانم را به پرسم و به وی زنگ زدم.

من! سلام برادر چرا از شما خبری نیست؟

او! والله دستم گیر است و درس میخوانم خیلی مشغول هستم.

من! خیلی خوب برادر جان حد اقل با ایمیل یک نامه را روانه میکردی برایم من ایمیل خودم را توی سایت شما گذاشته ام دوست عزیز.

او! خیلی خوب من یک مطلب که شما نوشته اید در سایت آهواز خواندم خیلی قشنگ بود دست شما درد نکند.

من! سپاس از طلف شما دوست عزیز ما فقط در اینجا قلم داریم و تنها سلاحی که در دست داریم قلم است و من در سایت بروسکه یک پیام دیگر بمناسبت سالروز جمهوری مهاباد نوشته ام آن را نگاه کردی؟

او! بلی خواندم خیلی قشنگ بود اما دوستان و کسانی که خودشان را با شما فامیل میدانند میگویند این نوشته ها مال شما نیست.

من! نمیدانید اینها چه کسانی هستند؟

او! نه به شما نمیگویم که چه کسانی هستند به شما باور دارم دوست عزیز.

من!! خوب اینها همان کسانی هستند که توان نوشتن حتی نامه برای دوستانشان را ندارند من آنها را احمقهای بیابانی ناگذاری میکنم.

او! برادر نباید به چنین انسانهای بی سر و پا گوش فرا بدهید  باید مثل یک انسان سیاسی با چنین موضوعی برخورد کنید بگذار شکمشان پر بشه و از نوشته های شما حامله بشوند.

من! خیلی خوب من یک اطلاعیه در این باره منتشر میکنم امروز.

او! باشد اما نام را نه نویسید از شما متشکرم.

من! خوب روز خوشی را داشته باشید.

او! خوب خدا حافظ شما.

من! روز خوشی را برای شما آرزو میکنم خدا نگهدارد باشد.

حال به پردازیم به جنون دروغ و روانتجاوز دیده و خلقیات ایرانی البته وقتی که در باره روانتجاوز دیده و خلقیات ایرانی مینویسیم باید این را فراموش نکنیم که این روانتجاوزدیده هم بر کردها و بعضی از آنها تاثیر داشته است بخصوص کردهای استان کرمانشاه.

روانتجاوزدیده و خلقیات ایرانی.

آنچه من در باره آن مینویسم تحقیقی است در باره ایرانیها و کردهای ساکن ایران البته نه همه آنها تعدادی از آنها با میتومانی مبتلا هستند.

آنچه من در گذشته در باره آن نوشته ام که برای دست یابی به احوال فرد روانی باید از آنهای به پرسید که با فر برخورد روزمره دارندو از راه آنها اطلاعات در باره فرد بدست آورد و یا با کسانی سئوال و پرسش کرد که با فرد در ارتباط هستند این موضوع امروز قابل قبول نیست چرا چون در تحقیقات نشاداده شده است که هیچ کس به هیچ عنوان زبان خوب علیه دیگری نمی گشاید چرا چون بغییر بستگان خود انسان آنهم مادر برادر و خواهر از دیگران سئوال نمودن غییر قابل قبول است و مردود است از نظر ورانشناسی.

دیگران هرگز کلمه خیر در دهن نداشته و ندارند باید برای آگاهی با خود فرد مستقیم برخورد نمود.

روانتجاوزدیده و خلقیات ایرانی . وقتیکه دست به نگارش و نوشتن مقاله قوز بالا قوز بردم میدانستم همانطور که نوشتن این مطالب برای من خالی از درد و مقاومت و انکار نیست و خواندن آن هم برای خواننده چندان راحت نخواهد بود. زمانی که سید محمد جمالزاده در سالهای 1340 ابتدا در مجله مسائل ایران و سپس در کتابی تحت عنوان خلقیات ما ایرانیان اقدام به جمع آوری داوریهای خارجیان و هم خودیها در باره ایرانیان نمود و خود گفت این کار من نه تنها تعبییر به خدمت نخواهد شد بلکه در نظر بسیاری از هموطنان ما حکم گناه و خیانت را پیدا خواهد کرد ولی این کار باید روزی صورت گیرد. اگر انسان از تاریخ خودش جدا کردنی بود و اگر میشد که شخصیت فرد انسان را بدون دانستن شرح حال و گذشته و احوال و حوادث زندگی او تحلیل کرد آن وقت ممکن بود که به تحلیل روانی ملتی نیز بپرادزیم و بدون اینکه چیزی از گذشته آن ملت بدانیم این مرتکب خطا میشدیم ولی از جائی که هیچ رفتاری و هیچ خصوصیات خلقی و تصادفی نیست و از جائی که راه دست یابی به خصوصیات رفتاری فرد مراجعه به آرائی آنهایی است که با او در ارتباط هستند و از نزدیکان خانواده فرد هستندمیتوان چیزی بدست آورد و لذا یکی ار راه های دست یابی به نیمرخ شخصی ملت و ملیتهای ایرانی هم بررسی اظهار نظرهای است که در باره او شده است جمالزاده در خلقیات ما ایرانیان صفحه 25 مینویسد. خارجیان عمومأ ما ایرانیان را ملتی با تیز هوش و حاضر جواب و خوش بیان و مجلس آرا و تو دل برو میدانند ولی این صفات بیشتر جنبه ظاهری دارد و چندان ربطی به احوال باطنی و یا اخلاق ندارد. در مورد کاراکتر و اخلاق عقیده عمومی بر آن است که ایرانیان فاقد صفاتی مانند راستی حقیقت گوی حقیقت جویی امانت فداکاری جرأت شجاعت و شهامت و نیکوکاری و خیر خواهی و وجدانمردی هستند. نویسنده در صفحه 34 همین کتاب به نقل از روزنامه اطلاعات اسفند 1343 مینویسد شما ندیده اید حتمأ شنیده اید که داریوش بزرگ در لوحه زرین خود دعا کرده است که خداوند کشورش را از دروغ حفظ کندو معلوم نیست چه شده که دعایش وارونه مستجاب شده خدا آفت دروغ را بر ملت او مسلط ساخته است و ما ایرانیان سلام و علیکمان دروغ و کسبمان دروغ آشتی مان دروغ و خلاصه همه چیزمان دروغ است.در صفحه 147 همان کتاب در نقل قولی از نامور در شماره 6 شهریور 1311 شفق سرخ چنین آمده است ایرانیان دروغ میگویند فریب میدهند و مانند خاکشیر به هر مزاجی میسازندو در مقابل هر بادی تسلیم میشوند و این کار را زبردستی و زرنگی میدانند حقایق را زیر پا گذاشته و برای رضایت خاطر کسی که خود را محتاج به او و او را قویتر از خودتصور میکنند و بله قربان و صحیح است میگویند. اگر از میان اظهار نظرهای خارجیها در باره ویژگیهای منفی  روانی ایرانی بخواهیم معدل بگیریم محور مشترک ترسیم کنیم با تابلوی زیر مواجه خواهیم شد که ایرانی.

1= دروغ زیاد میگویند و حتی با خودیها صادق نیستند.

2= خجول هستند و شرم حضور دارند.

3= تودار و مرموز هستند.

4= طرفدار افراط تفریط و پیرو قانون همه یا هیچ هستند و میانه روی و تعادل را نمیشناسند.

5= ظار و باطنی متفاوت دارند و در برابر قدرت خوش رقصی میکنند و به ضعیفتر از خود بیرح هستند.

6= بی اعتماد به دیگران و بیگانه هراس هستند و مبتلا به جنون دروغ و گزافگوی هستند.

7= فضول و کنجکاو به دیگران هستند و به همان میزان که میکوشند تا از کار دیگران سر در آورند تلاش میکنند که کسی از کار آنها سر در نیاورد.

8= هیچ حرف و مخالفتی را تلقی نمیکنند و به چانه زدن و سماجت در همه امور عادت دارند.

9= طفره میروند و اهل سر همبندی و اهمال کاری هستند.

10= هر چه را دوست ندارند به راحتی انکار میکنند.

11= لاف و گزاف زیاد میزنند و دچار خود بزرگبینی و خودشیفتگی و خودمداری هستند.

انصافأ راحت نیستند و پریشان حال و همه راه را بنبست میدانند در جلو خویش. البته و مردم و ملتهای که در منطقه عراق و ایران و کشورهای دیکتاتوری زندگی میکنند باز به مرض خود سانسوری مبتلا هستند انسانی و یا ملتی که این خصوصیات را بخود بخورد بدون اینکه دچار خشم و انکار و مقاومت گردد چه ایرانی باشد و چه غییر ایرانی ولی با خشم و انکار و مقاومت نمیشود دیگران را بی اعتبار و یا عوض کرد. شاید باید سئوال بنیادی را مطرح کنیم تا مسئله چه برای خومان و چه برای دیگران بعد تازه ای پیدا کند.

در میان داوریهای خارجیان نسبت به خصوصیات روانی ملیتهای ایرانی من با یکی از همه بیشتر موافقم و آن گفته را ونسان مونتی است در کتاب ایران   او میگوید در پشت پرده روح ملتی پنهان است که از دوران طفولیت منهوب و درهم کوفته است بله سئوال و ادعای من هم در این نوشتار این است که آیا مجموعه ی خصوصیاتی که در بالا به عنوان خلقیات ایرانی و از زبان خودیها و بیگانگان ذکر شده است خصلت فردی و انحصاری ایرانی است با خصوصیات و منش روانتجاوزدیده و روح سرکوب شده است؟ به این سئوال روانشناسی و علوم رفتاری باید پاسخ بگوید و در این مورد میتوان به صدها مقاله و کتاب منتشر شده در باره ویژگیهای روانی انسانهای تجاوزدیده اشاره نمود که نگارنده سالهاست دل مشغول این کار است ولی تا جایی که در حوصله این نوشتار میگنجد به چند نکته اشاره میکنم چارلز وایت فیلد در کتاب پر سر و صدای شفای کودک درون صفحه 59 مینویسد در شرایطی سخت و نا امن رشد انسان باید در تنازع بقا باشد و انسانی که برای بقا میجگند بسیاری از روشهای مدارا و مماشات و تکنیکهای دفاعی را می آموزد. افراد تجاوزدیده و تحت فشار بقای خود را از طریق سهل انگاری و بی اهمیت جلو دادن مشکلات سر پنهان کامل و سماجت و چانه زدن خوش خدمتی و تظاهر انکار احساسات خود و دروغ تامین میکنند. آنچه بقول آنا فروید 1936 مکانیسمهای نا سلامت دفاعی برای انسان سلامت است روش های عادی ارتباط برای افراد تجاوزدیده با دنیای اطراف خویش است. مارگریت مالر روانکاو مشهور نیم قرن اخیر 1988 مینویسد برای خود واقعی در کودک انسان فضای رشد او بایست آغشته از عشق احترام  و آزادی ابراز احساسات کودک باشد. محیطی که آرزوهای کودک جدی تلقی گردد و به او فرصت تجربه  و اشتباه داده شود محیطی که کودک برای نشان دادن آنچه که هست هراسی نداشته باشد تا سالمتر رشد کند.

حال کمی در باره یک فرد که چند ماه پیش ما من ملاقات نمود.

ج! سلام خوبی؟

من! سلامت باشید عزیز من خوبم شما خوب هستی؟

ج=! خوبم اما میخوام یک چیز را به شما بگویم من در نظر دارم به شهر یوتبوری نقل مکان کنم بعدأ در آنجا با رادیوها مصاحبه میکنم کم کم میرم بالا و رهبر میشوم بعدش ریئس جمهور خوب.

من=! خوب این خواب کی دیده اید؟ که که با مصابه رادیوها میخواهید رهبر و ریئس جمهور بشوید؟

او=! مسخره میکنید حالا میبینید.

خوب ادامه این مطلب موکول میکنم برای نوشتهای آینده.

زند باد آزادی

درود به دموکراسی

سلام بر کردستان

اسماعیل قادری 27/1/2007
///////////////////////////////////////

موضوع جنون ضد کرد  و زبان تهدید از عقل ناسالم بر خواسته است اگر عقل سلیم باشد زبان تهدید به کار نمیرود و کشورهای اشغالگر و سران این کشورها که مبتلا به جنون ضد کرد هستند هر روز ملت کرد را تهدید میکنند.

 این بار حزب به اصطلاح کمونیست کارکری(حکمتیست) هم به چنین جنونی که ضد کرد است مبتلا شده اند.

 دولت تورک که به امراض مزمن نژادپرستی مبتلا هستند سران این دولت هر روز علیه کردها تهدید میکنند و در چند روز پیش سردمداران دولت تورک دولت کردستان را تهدید کردند که میخواهند به کردستان حمله کنند ارتش تورک و سیاسیتمداران کرد هم در پاسخ جواب دادند اول باید دولت تورک مشکلات داخلی خود را حل کند بعد به مشکلات دیگران به پردازد و عراق بخشی از امپراطوری عثمانی نیست که تورکها آن را خاک خود را قلمداد کنند.

شخصی بنام سمیر نوری از اعضای حزب کمونیست کارگری در یک نامه پر از توهین و غیر مسئولانه برای مدیریت بروسکه فرستاده است و از کلمه هیستریای نام برده بدون اینکه معنا و مفهوم این کلمه را بداند شاید این آقا خودش زمانی مبتلا به چنین امراضی شده باشد و برای مداوا به پیش پزشک رفته باشد و از زبان پزشک شنیده باشد این کلمه. اما لازم دانستم برای اینکه همه از معنا و مفهوم کلمه هیستری آشنا بشوند در باره این کلمه مینوسیم بعدش دست به ادامه پاسخ به این فرد که مبتلا به جنون ضد کرد شده است ادامه میدهم.

شرح هیستری.

Histeria

هیستری. این اصتطلاح در یونان باستان به معنی سرگردانی رحم بکار رفته است. افلاطون بقراط و جالینوس هر کدام نظریاتی در مورد آن ابراز کرده اند. مطالعه دقیق و دامنه دار هیستری در نیمه دوم قرن نوزدهم بوسیله شارکو در فرانسه شروع شد.

شارکو علائم هیستری را با هیپنوتیزم ایجاد و رفع میکرد. فروید در ضمن پنج ماه که زیر نظر شارکو کارکرد با انواعی از اختلالات عصبی و هیستریک بخصوص  

Histero epilepsy

شارکو آشناگردید و با اینکه در زمینه نوروپاتولوژی آموزش کافی دیده بود نتوانست علت عضوی هیستری را که شارکو مدعی آن بود بپذیرد. پس از آن فروید ده سال باجوزف بروئر اتریشی که توانسته بود زنی هیستریک  درمان کند کارکرد. در سال 1895 فروید و بروئر کتاب مشترک خود را به نام مطالعاتی در هیستری منتشر ساختند. فروید و بروئر هیستری تبدیلی و تجزیه ای را شرح دادند. مکانیسم پیدایش هیستری را فروید در اواخر قرن نوزدهم بیان نمود و مفهوم روانکاوی تبدیل

conversion

بعنوان یک مکانیسم دفاعی ایگو یعنی تبدیل ناخودآگاه انرژی روانی به علائم جسمی در همین دوره شرح داده شد. فروید عقیده داشت که انرژی روانی اظطراب انگیز که موجب پیدایش علائم تبدیلی میگردید همیشه منشاه جنسی داشت. اصطلاح چند هزار ساله هیستری در سالهای اخیر دچار دگرگونی شده و در کتاب روانپزشکی جدید عناوین تازه ای جایگزین هیستری شده است. اصطلاحات اختلال شبه جسمی سندرم سوماتیزه شدن اختلال تبدیلی درد روانزا خود بیمارانگاری و اختلال شبه جسمی ناجور و اختلالات تجزیه ای از جانشینان هیستری هستند. به مفهوم ساده میتوان گفت هیستری یک بیماری روانی است که با از بین رفتن یا تغییرات غییرارادی اعمال حسی و حرکتی و یا تغییر میزان آگاهی از محیط که ناشی از تعارض های روانی بوده و علت عضوی برای آنها نمی توان یافت مشخص میباشد.

Histeria fixation

هیستری تئبینی. به نوعی از هیستری تبدیلی گفته میشود که در آن ناحیه یا عمل مبتلا قبلأ نیز مبتلا بوده یا محل یک اختلال عضوی هست.

بلی این بحثی کوتاه بود در باره هیستری که جناب آقای سمیر نوری برای بروسکه نوشته است و گفته دچار هیستری نشوید.

من یک عکس را میزارم اینجا زیر این عکس چندین نوع جنایت علیه ملت ستمدید کرد انجام گرفته است فیلمش و عکسهاش را میزارم.

  

فیلم و عکس جنایتی که  علیه ملت کرد انجام گرفته است در زیر مشاهده میکنید


فیلمی از فروش کلیه

فیلم جنایت مقدس
ساخته رضا علامه زاده

http://www.youtube.com/watch?v=OlFD0n4DH5U

http://www.pukmedia.com/video/anfal.html

http://www.rojhelatpres.com/dec-06/4-12.htm

جناب سمیر نوری اصلیت خود را آشکار نموده است و او همچون مجنونین دیگر که به امراض جنون ضد کرد مبتلا هستندکلمات جنون آمیزش را بیان میکند و به مجنونین ضد کرد پیوسته است و کردها را تهدید نموده است برو بابا فکر به حال خودتان بکن این حزب قلابی را از بحران درونی لاینحل به بیرون آورید زبان تهدید و توهین مال انسانهای مریض حال و روانی هستند نه انسانهای که ادعای انسانیت میگنند سمیر جان گفتهای شما از نژاد شما برخاسته است. بعضی از کادرهای این حزب قلابی به امراض خودبزرگبینی مبتلا هستند مثل مالیخولی و اسکیزوفرنی و آوتیستیک از این نوع امراض در بین رهبران حکمتیستها وجود دارد. به بین تمامی کادرهای این حزب باصطلاح کمونیستی دارند یکی پس از دیگری استعفا میدهند و میدانند که این حزب از راه سوسیالیست منحرف شده است وخود را  برای نوکری تورکهاو دولت اسلامی ایران آماده میکنند به هر بهای که شده دشمنی خود را با کردها اعلام میکنند  که یادشان رفته است زمانی مهمان این ملت بوده و نمک این ملت را خورده اند و به نمک ملت کرد دارند توهین میکنند. جناب سمیر نوری فراموش نموده است که رژیم پیشین عراق 185 هزار کرد را کشت و یا سر به نیست نمود. در یک روز با گازهای میکروبی و شیمیایی شهر حلبچه را بمباران نمود و در آن نزدیک به 6000 هزار انسان از کودک یک ماهه تا پیر 70 و 80 ساله به شهادت رسیدند.

شرح نژادپرستی.

خود نژادپرستی یک نوع یادگیری است یعنی انسان هویت و حیثیت و کرامت خودرا میشناسد و درمیابد که نژاد وی با دیگران فرق دارد و مثل زبان اما زبان کلید اصلی هر نژادی است. اما عواقب این به چه راهی کشیده میشود این است اگر نژادپرست به طول به انجامد و در باریکه قدرت باشد و روش و اعمال نژادپرستانه را ادامه بدهد این به این معنا است که سران و رهبران این دولتها به یک نوع امراض مزمن مبتلا شده اند که راهش به سوی همان است که در بالا به آن اشاره نمودم هیستری یعنی از دست دادن قدرت پذیرش  یعنی تحمل نکردن اقوام و ملیتهای دیگر مثل زبان دیگران را تحمل نکردن این خودش یک نوع مرض روانی است که از پیش یادگیری بوده است اما زیاده روی نموده و به امراض مزمن روانی از نوع هیستری تبدیل شده است. برای مثال ادولف هیتلر به چنین امراضی مبتلا بود و برای همه آشکار است که دولتمردان تورک هم به چنین امراضی مبتلا هستند که از نوع مزمن فاشیستی سرچشمه میگیرد. خوب میتوان گفت که ترز تفکر حزب کومنیست کارگری هم رو به یک نوع تفکر مزمن فاشیستی میرود.

ما انواع امراض مزمن و یا تفکر مزمن فاشیستی داریم  تفکر فاشیست مزمن مذهبی که از همه خطرناکتر است فرقی نمیکند کدام مذهب باشد.

صدام حسین هم به چنین جنونی مبتلا بود از نوع مزمن فاشیستی که فکرش این بود باید در یک کشور یک ملیت وجود داشته باشد مثل تورکها منظورم تمام ملت تورک نیست از تورکها فقط سیاستمداران تورک است.

در باره دستگیری تروریستهای رژیم ایران در هولیر پایتخت کردستان توسط کماندوهای آمریکای بنا بر خبری که در سایت پیکنت منتشر شده است در بین دستگیر شدگان دو تروریست مهم  در بین این افراد هستند یک سر تیپ صحرارودی قاتل دکتر عبدالرحمان قاسملو  عبدالله قادری رهبر فقید حزب دموکرات کردستان ایران  اگر این خبر درست باشد دولت اتریش خواستار تحویل دادن وی به دولت اتریش خواهد شد نفر دوم حسن عباسی کسی که تروریستها را آموزش داده و میدهد هستند.

آیا کسانی که زبان تهدید را بکار میبرند سالم هستندیا اینکه مریض هستند؟

زبان تهدید از اختلالات عقلی برمیخیزد و یا اینکه از ترس و وحشتی که دارد از دیگری. برای مثال کسانی هستند که خیلی علیه انسانها جرم مرتکب شده اند اگر چنانچه این مردمی که مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند در حال رشد و قدرت گرفتن باشند مجرمان و ناقص العقلها دست به تهدید این مردم میزنند تا به هر شیوه ای که شده از دست بابی این مردم به قدرت جلوگیری کنند چرا چون طرفی که به جرم مرتکب شده است از این بابت وحشت دارند که روزی مظلمین انتقام خود را ازمجرمین بگیرند و دولتمردان و سیاستمداران تورک هم بر همین اساس رفتار میکنند با ملت ستمدید کرد. دولت ترکیه نه بلک علیه ملت کرد جنایت کرده است بلکه علیه ملت سریانی و ارمنی جنایت نموده است در سال 1915 یگ میلیون و پانصد هزار ارمنی را قتلعام نمودند و  نزدیک به 3 میلیون کرد در ترکیه قتلعام نموده اند این ترس و وحشتی که در میان تورکها و سیاستمداران تورک وجود دارد بر همین اساس است ارمنستان دولت خود دارد و نیروی خود دارد کردها هم در حال پیشرفت هستند این مسئله سیاستمداران تورک روز به روز نگران تر میکند  چرا چون خود این سیاستمداران از وضع و اوضاع جنایتهای که نموده اند آگاه هستند و بر همین اساس است که دائم در ترس و وحشت هستند.

زند باد کرد و کردستان سرنگون باد دشمنان کرد

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان

زند باد آزادی 

با امید به استقلال کردستان از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب کردستان

20/1/2007

اسماعیل قادری

در نهایت از این بابت اگر اشتباهی در نوشته های بنده پیدا شد من از طرف خود از خوانندگان عزیز معذرت میخواهم . شاید اتفاق به افتد چرا چون با کامپیوتر مینویسم


//////////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه در باره لانه جاسوسی و تروریستی رژیم ایران در کشورهای همجوار و کشورهای اروپایی.

در مورخ 11/1/2007 نیروهای آمریکای بعداز اینکه اطلاع یافته بودند که یک تیم عملیاتی تروریستی از سوی سپاه پاسداران به کردستان سفر کرده اند و مشغول طراحی یک عملیات تروریستی و بسیج کردن بعضی از جاشهای خود فروش هستند کماندوهای آمریکای به کنسول ایران در هولیر حمله نمودند و در این ساختمان 5 نفر از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران  و یکی از مهرهای رژیم با نام حسن عباسی که یکی از ایدئولوگهای سپاه پاسداران و از دست اندرکاران ارشد تشکیلات تروریستی جمهوری اسلامی در بین افرادی است که در روز پنجشنبه در شهر هولیر پایتخت کردستان توسط کماندوهای آمریکای دستگیر شده است. حسن عباسی از ایدئولوگهای سرشناس سپاه پاسداران و از مدافعان سر سخت صدور تروریسم و بنیادگرایی اسلامی در رژیم آخوندها بشمار می آید در کردستان توسط نیروهای آمریکای دستگیر شده است. رژیم ایران این خیال را در سر داشت تا با بسیج کردن بعضی از جاشهای پیشین رژیم بعث منطقه کردستان را نا آرام کند و آزادی ملت و مردم کردستان را برهم بزند اما نمی دانست که فرزندان این ملت بی خیال نه نشسته اند و دائم در فکر مردم و ملتشان هستند و این توطئه ننگین را خنثی نمودند و به نیروهای چند ملیتی اطلاع دادند که هر چه زود تر این جانیان را دستگیر کنند تا جان هوطنان کرد در خطر آتش جهنمی ملاهای شیطان صفت قرار نگیرند. دولت ایران به خوبی میداند که دخالتهای روزمره این رژیم در عراق برای همگان روشن و کشف شده است  این بار از خاک کردستان میخواست شروع کند و جان هوطنان را به خطر به اندازد و رژیم ایران باز نگران وجود احزاب کرددر کردستان است یکی از طرحهای سپاه پاسداران این بود تا با بسیج کردن مزدورانش دست به ترور اعضا و کادرهای حزب دموکرات کردستان و کومه له و اتحادیه انقلابیون کردستان ایران بزند و خوشبختانه این توطئه ننگین کشف شد و خنثی شد و فرزندان خلق کرد با زکاوت و آگاهانه جلو این فاجعه را گرفتند بیشک رژیم ایران یک رژیم بنیادگرا و تروریست پرور است چندین بار دست به ترور کادرها اعضای کومه له و احزاب دیگر زده است و جان خیلی از فرزندان خلقمان را گرفته است و آنان را بشهادت رسانده است رژیمی است که از جانوران انسانخوار بد تر است  باز این رژیم به جانوران ترویست اسلامی کمک مالی میکند تا منطقه را هرچه بیشتر بی ثبات کنند و کرده است.  رژیم دارای چند تیم تروریستی است

1= تیم شناسایی افراد مخالف رژیم.

2= تیم امنیتی که منطقه را زیر نظر دارند و تا جا و مکان فرذ و یا گروه مخالف را زیر نظر داشته باشند.

3= تیم ضربتی تیمی است که فقط مسئول عملیات ترور کردن در اختیار دارد. شما همه شاهد بودی که در یک روزنامه سوئدی بنام میترو در باره افشای جاسوسان رژیم در 3 شماره در مورخ 20و 21 و 22 دسمبر سال 2006 انتشار یافت هستید.

این تیمهای تروریستی مستقیم از سوی رهبری تشویق میشوند و زیر نظر علی خامنه ای قرار دارند این تیمها تشکیل شده است از سپاه پاسداران یعنی بخش اطلاعات سپاه وزارت اطلاعات و تیم بسیج انتحاری (شهادت طلبان) است که مستقیم تمامی عملیاتها را در اختیار دارند  و چند تیمی از این گروه ها در عراق فعالیت میکنند  این تیمهای که در عراق فعالیت میکنند عبارتند از کسانی که برای نابودی اهل تسنن در عراق کار میکنند  یعنی عراق باید یک پارچه شیعه بشود نام دارد. این گروه ها دسته دسته سنیها را دستگیر میکنند و سپس آنها را شکنجه کرده بعداز شکنجه آنها را میکشند و به جای می اندازند و سپس به پلیس عراق اطلاع میدهند که چند جنازه ناشناس را پیدا کرده اند که شکنجه شده اند و تیرباران شده اند. تیمهای دیگری که بتازگی تشکیل شده اند یعنی در سال 2003 به بعد تشکیل شده است توسط رهبری عبارتند از 2 گروه.

1= بسیج کردن مردم منطقه علیه منافع آمریکا و مسلح کردن افرادی که با آمریکا مخالفت دارند. و نابود کردن مجاهدین خلق در عراق کار میکننداین تیمهای تروریستی رژیم ایران.

2= رساندن کمک مالی برای گروه های تندرو که با آمریکا سر دشمنی دارندباز به این گروه اسلحه و پول را در اختیاراین گروه ها و صلح ستیزان و گروه های تروریستی در خاورمیانه میرسانند  یعنی مسئول رساندن مهمات اسلحه پول  برای گروه های ضد آمریکایی در منطقه در اختیار دارد.

این گروه ها مستقیم از سوی رهبری مامور میشوند تا پول و اسلحه در اختیار گروه های تروریستی قرار بدهند. که حسن عباسی مسئول مستقیم گروه برون مرزی است که برای تامین مالی حزب الله لبنان گروه های تندرو فلسطینی ارتش مهدی (مقتدا صدر روحانی تندرو عراقی) تامین میکند  اما مسئول اصلی محسن رضایی و فرمانده سپاه پاسداران بخش اطلاعات در این کارها مستقیم دخالت دارند. در مورخ 25/10/2006 که این تیمها در کرمانشاه با حضور چند تنی از جیش المهدی  تشکیل جلسه داده بودندو در این نشست 175میلیون دلار بعنوان پاداش به مقتدا صدر از سوی رهبر ایران بخشیده شدو در این نشست در حدود 3 روز به طول انجامیده بود مسئله کردستان را در آینده مترح شده بود که قرار بر این بود در کردستان عراق یک گروه مذهبی و تندرو را تشکیل بدهند تا در آینده بعد از نابودی تمامی اهل تسننها به جان کردها بروند حسن عباسی در این نشست حضور داشته بود و برای رهبری کردن چنین گروه هی تندرو و تروریست در کردستان تاکید کرده بود و به کردستان سفر کرده بود تا روزی که توسط کماندوهای آمریکایی دستگیر شد در کردستان بود حسن عباسی رهبری 2 تیم خصوصی که باید در کردستان بطور خصوصی جاسوسی کنند در اختیار داشت که این گروه ها مسئول جمع آوری اطلاعات در باره دولت کردستان و نحوی عملکرد این دولت و جاسوسی برای اینکه اطلاع داشته باشند که آیا اسرائیلی در کردستان هستند یا نه به کردستان سفر کرده بود. و حسن عباسی خود چند بار با اعضای اتحاد اسلامی کردستان نشست داشته است شخصأ و به آنان گوشزده کرده بود که برای کمک مالی و دریافت آن به تهران سفر کنند اما اتحاد اسلامی کردستان این پیشنهاد را رد کرده بود چرا چون میدانست که منافعش در خطر می افتد اگر با رژیم ایران همکاری کند. اما چند مزدوری به حسن عباسی قول داده بودند که در کردستان با تروریستهای رژیم ایران همکاری کنند که تعدادشان 6 نفر بیش نیست.  که چند نفری از این مزدوران در کشورهای اروپایی بر سر میبرند. قرار بر این بود که رژیم ایران زیر به زیر یک گروه تروریستی در کردستان و بر اساس خواست و مرام جمهوری اسلامی باشد تشکیل بدهد اما این خواب بر آب شد و همه توطئه ها کشف شد که با در اختیار گرفتن تمامی اسناد و مدارکی که در کنسولی ایران در هولیر وجود داشت امروز در اختیار آمریکایها قرار دارد و به این زودی این توطئه ها برملا و افشا میشود و مردم کردستان که مورد هدف رژیم هستند از این توطئه ها با خبر میشوند که با خبر هستند.

در باره تیمهای خارج از کشور مثل اروپا.

تیمهای جاسوسی از 4 تیم تشکیل شده است تیم اول عضوگیری تمامی شیعه های که در کشورهای اروپایی بر سر میبرند.

1= عضو گیری و جمع آوری شیعه های تندرو در اروپا برای زیر خدمت گرفتن آنها و دادن پول به این گروه ها در اروپا.

2= تیم جاسوسی علیه نویسندگان مخالف رژیم و گروه های سیاسی مخالف رژیم ایران در اروپا این تیمها مسئولیت دارند که افراد مخالف رژیم را شناسای کنند و علیه آنها ورق بازی کنند.

3= مسایل اقتصادی این تیم مسئول وعدهای اقتصادی به افراد مسئول در این کشورها هستند به شرط اینکه فرد مخالف را سرکوب کنندو یا اینکه برای فرد  سیاسی و مخالف رژیم مشکل تراشی کنند. این تیم باز پول میدهند تا به هر بهانه ای که شده است فرد مخالف را بدنام کنند و اتهامهای را به ویی بزنند.

4= این تیم مسئول پرداخت پول به کسانی است که در این کشورها با پناهندگان مخالف هستند. تیم 4 سه نوع مسئولیت دارد یک تبلیغات علیه یهودیان  2 دادن پول به آنهای که پناهنده ستیز هستند 3 روبط با افراد سیاسی و مسئول در این کشورها برای محدود کردن فرد سیاسی و گروه های سیاسی ضد رژیم ایران در این کشورها این تیمهای مستقیمأ زیر نظر وزارت اطلاعات قرار دارند و تیم 3 باز مسئول است که با شیعه ها روابط داشته باشد و آنها را برای خدمت به رژیم تشویق کنند. برای هدایت کردن این تیمها مسئولیتش مستقیمأ بر اغده  سفارتخانهای رژیم در این کشورها است سفارتخانها وسایل و راه را برای ورود این تیمها به جامعه آروپاییها هموار میکنند.

این تیمها باز مسئول پخش و توضیع مواده مخدر چون دیپلمات هستند آنها را باز رسی نمیکنند و راحت مواد مخدر را به اروپا منتقل میکنند این تیمها چرا چون بیشتر کسانی که برای رژیم کار میکنند معتاد به موادمخدر هستند در این کشورها.

در 3 ماه گذشته یک روزنامه سوئدی بنام سیدداگبلادت نوشته بود که تمامی تریاکهای بسته بندی شده توسط دیپلماتهای ایرانی و ترکیه ای به اروپا منتقل میشود و این خیلی نگران کنند است. 

در باره وضع داخلی ایران.

رژیم ایران خیلی از دانشجویان کرد را از درس محروم کرده است و بعضی از دانشجویان را زندانی کرده است و در کردستان نفت و گاز وجود ندارد و رژیم نمیخواهد گاز را در اختیار مردم کردستان قرار بدهد و این هم خودش یک نوع تحریم است که از سوی رژیم ملایان بر کردستان اسیر تحمیل میشود در کردستان گاز و نفت نیست در حالیکه در استانهای دیگر ایران مثل مناطق فارس نشنین از همه چیز برخوردار هستند  ما این را یک نوع جینوساید علیه ملت و خلقمان میدانیم که از سوی سیاستمداران رژیم تروریست پرور بر این ملت محرو تحمیل شده است. و ما این عمل شرم آور را محکوم میکنیم.

زند باد آزادی و برابری.

سلام بر آزادی درود به روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان که مخلصانه برای آزادی و استقلال کردستان جان خود را فدا نموده اند.

راهشان پرفتوح .

سرنگون باد رژیم دیکتاتوری مذهبی در ایران.

13/1/2007

اسماعیل قادری

من از طرف خودم از تمامی خوانندگان عزیزی که نوشتهای من را میخوانند درخواست میکنم اگر اشتباهی را در نوشته های من دیدند از این بابت معذرت میخواهم چون با کامپیوتر مینویسم حتمأ اشتباه هم میشود.. با تشگر.

این هم ویدیوی حسن عباسی است در زیر

سخنرانی مشهور حسن عباسی : باید ترور کنیم تا به ما تجاوز نکنند
////////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه در باره جینوساید ملت محروم کردستان  و ادامه سرنوشت دیکتاتورهای خودکامه در خاورمیانه.

سئوال من این است آیا سربازان و درجداران رژیم صدام که دستشان به خون مردم کردستان آلوده است و متهم به تحاوز به عنف علیه دختران بی پناه کرد هستند کجا رفتندآن هم دختران 6 و 7 ساله  و چرا دولت کردستان دست به اقدام لازم برای دستگیری این جنایتکاران و دادن آنها به عدالت دست بکار نمیشوند؟

بچه های بی پدر و بی مادر در کردستان هستند کسی رفته است از حال و احوال آنها به پرسد؟

من با خانمی که اسم خودش گذاشته فاتمه ملاقات نمودم این خانم جگر سوخته برای من در باره جنایت رژیم صدام تعریف نمود و گفت یک روز سربازان عراقی به دهکده آنها آمدند و دهکده را محاصره کردند و یک افسر و با یک سرباز به خانه فاتمه آمدند و جلو چشمش به دختر 7 ساله اش تجاوز نمودند و بعدش رفتند بیرون این خانم در هنگام گفتگو به گریه می افتاد و بغض گلویش را فشار میداد  گفت دخترم بیحال بر روی زمین آفتاده بود ناگهان دو افسر دیگر به خانه ما امدند  و به خود فاتمه و دخترش که فقط 7 سال داشت تجاوز نمودند دوباره و این خانم میگوید بعد از یک ساعت که دخترش حالش خراب و به خاطر ترس و وحشتی که در او ایجاد شده  بود دخترش جانسپرد.

این خانم در نهایت میگوید خیلی از این جنایتکاران به خارج فرار کرده اند و در کشورهای غربی پناهنده شده اند و یا در سوریه یا کشورهای دیگر عربی بر سر میبرند امیدوار هست روزی همه این جنایتکاران را به سزای خودشان برسانند.

این خانم باز میگوید که فرداش سربازان جنایتکار صدام دهکده را ترک کرده بودند همراه خودشان 20 نفری را بردند هنوز از سرنوشت آنها خبری در دست نیست  این خانم که شوهرش رفته بود برای شهر سلیمانیه شب هنگامی که شوهرش بازگشته بود ماجرا را برای شوهرش تعریف کرده بود بدون سر و صدا دخترشان را خاک میکنند و به هسایه ها سر میزنند که همه مثل آنها جگر سوخته اند. و این زن میگوید جمعأ به 10 دختر زیر 15 سال در همان روز تجاوز نمودند سربازان رژیم صدام.

برگردیم به قضیه ی اصلی در کردستان رژِیم بعث 5000 دهکده را بطور کلی ویران کرد و مردم دهکده ها را سربه نیست کردند.

جنایتکاران و دشمنان خلق کرد باید به عدالت داده بشوند و به سزای اعمالشان برسند.

در کردستان اسیر هر روز ما شاهد کشته شدن فرزندان این ملت توسط اشغالگران هستیم. در ایران جرمهای که علیه ملت محروم کردستان آنجام گرفته است حد و حساب ندارد.  دادگاهای صحرای بازداشتهای خودسرانه کشتن جوانان کرد در ایران توسط رژیم ایران هر روز انجام میگیرد.

در ایران سربازان و پاسداران رژیم هنگامی که برای تفتیش خانها میروند به دختران خرده سال کرد تجاوز میکنند  یک دوست که خودش در کردستان است در یک ایمیل برای من فرستاداده است میگوید در شهر نغده یک افسر سپاه پاسداران به یک دختر 6 ساله تجاوز نمود و بر خانواده دختر فشار آورده بودند اگر این موضوع را افشاه کنند همه را کشته میشوند  و زنش برای همسایه ها در این باره تعریف نموده بود و دوست من هم برای من با ایمیل در باره این جنایت نوشت.

 در ترکیه دیگر جنایت علیه ملت محروم کردستان بیحد و حساب است تجاوز به عنف علیه دختران کرد در ترکیه توسط سربازان رژیم ترک سالها است که در باره آن حرف به میان می آید در چند ماه پیش دو افسر ترک در شهر دیاربکر یک بمب را منفجر کردند و چندین کودک کرد را به قتل رساندند و در ترکیه نزدیک به 30 ملیون کرد زندگی میکند و دولت نژادپرست ترک به احقاق حقه این ملت محروم احترام نمیگذارد  و من نمیدانم چرا کشورهای اروپایی که خود را مدافع حقوق بشر میدانند و بر این رژیم نژادپرست فشار نمی آورند تا برای رعایت حقوق هموطنانش دست به کار بشوند و حقوق ملت کرد هم یکی از این احقاق است.

بلی رژیم های که کردستان را اشغال نموده اند رژیم های هستند خودکامه و از دیکتاتوری مذهبی گرفته تا دیکتاتوری نژاتپرست کمالی و عربهای شوینیست در عراق و سوریه.

یک خبر ناخوشاینده که در این شهر در سوئد اتفاق افتاده است این است آسوریهای عراقی در سوئد برای صدام در کلیساهای خود فاتحه خوانی کردند و من با یک فرد عراقی که در اصل آسوری است کار میکنم در هنگام اعدام صدام به سر کار نیآمد و همه برای صدام سوگواری کردند.  فکر میکنم اینها همان کسانی باشند که علیه ملت کرد جنایت کرده اند و دست داشته اند. و اینها همان سربازانی هستند که همراه با افسران رژیم صدام به دختران خرد سال کرد تجاوز نموده اند و امروز اشک برای پدر از دست رفته اشان میریزند.

صدام که یک جنایتکار انسان کش بود به سزای خود رسید اما خیلی زود این جنایتکار را اعدام نمودند خیلی از اسرارها را با خود به زیر خاک برد مهمترین این اسرارها جینوساید ملت کرد و انفال و فرستادن دختران کرد به دولتهای عربی است. اما سئوال من این است از دولتهای عربی که برای صدام شین و واویلا میکنند آیا هنگامی که شهر حلبچه مورد حمله گازهای میکروبی و شیمیایی از سوی صدام حسین قرار گرفت کسی آمد شین و واویلا کند برای 6000 هزار انسان؟ صدام در کردستان جمعأ 185 هزار کرد را سر به نیست کرد من با یک عراقی که در اصل آسوری است گفتگو کردم او گفت در خانه صدام کار کرده است و در سلیمانیه بوده است وزارت اطلاعات صدام چند نفر را میکشند و در  نزدیکی شهر سلیمانیه به یک گور دستجمعی می اندازند به قول این فرد که ابو ادوارد نام دارد.

البته بعضی از دولتهای عربی خودشان در این جنایت با رژیم صدام شریک بوده اند و هستند دولت مصر که با رژیم صدام همکاری میکرد دختران کرد را به مصر برد و هنوز دختران در آنجا بر سر میبرند در حدود 18 تا 20 دختر هستند. بلی رژیمهای خودکامه دستشان به خون جوانان کرد آلوده است روزی می آید که به سزای خودشان برسند. رژیم دینی ایران که پدر تروریستهای جهان است در ماه گذشته 270 ملیون دلار را به مقتدا صدر روحانی تندرو عراقی بخشیده است در حالی که مردم ایران برای امرار معاش کلیه های خود را میفروشند و به نان شب محتاج هستند  اما رژیم دینی ایران 170 ملیون دلاررا به حماس و جهاد اسلامی و 300 ملیون دلار را به حزالله لبنان میبخشد  اما فکری به حال مردم فقر زده ایران نمیکند این رژیم دینی ایران که کشش میکند برای دست یابی به سلاحهای کشتار همگانی  و اگر به این سلاح دست یابد به هیچ احدی رحم نخواهد کرد در حال حاضر بدون هیچ سبیبی با مردم اسرائیل سر دشمنی دارد بابا مردم اسرائیل برادران ما هستند  و ما به هیچ عنوان با ملت اسرائیل سر دشمنی نداریم  و در سایتهای خبریشان از وجود نیروی اسرائیلی در کردستان مینویسند و دولت محلی کردستان را به همکاری با اسرائیل متهم میکنند در روزنامه هایشان  ما ملت کرد همچون ملت یهود مورد ظلم و ستم قرار گرفته ایم  و مورد عنواع جینوساید  کشتار دستجمعی قرار گرفته ایم  ما آزاد هستیم با هر کسی روابط داشته باشیم خود انتخاب میکنیم نه دیگران.

ملت اسرائیل دوست ملت ما هستند  ما کردهای در کردستان داریم که مذهبشان یهودی است ما به آنها افتخار میکنیم ما ملت کرد با هیج کسی سر دشمنی نداریم ما با آنها سر دشمنی داریم که با ما سر دشمنی دارند و هر روز جوانان ما را به قتل میرسانند و به خواهران ما در زندانهایشان تجاوز میکنند و شخصیت انسانی خواهران ما را خرد میکنند سر دشمنی داریم نه با ملت مظلوم اسرائیل که برادران ما هستند ملت یهود برادران ما هستند .

باید رژیمهای دیکتاتوری و خودکامه بدانند که عمرشان روزی به پایان میرسد و به زباله دان تاریخ انداخته میشوند کی در این فکر بود که روزی صدام به چنین روزی به افتد که افتاد رژیم ملایان هم باید بدانند که جنایتهای که علیه ملت محروم ایران و بخصوص ملت محروم کردستان انجام داده اند روزی میرسد که به سزای خودشان برسند.  در سال 1988 برابر با 1367 در ایران با دستور خود خمینی 33000 هزار انسان را در یک روز به قتل رساندند و اعدام کردند در کردستان نزدیک به 60000 هزار انسان را به قتل رساندند آن هم با دستور خود خمینی و خود خلخالی جنایتکار و گوربگور 12000 کرد را به قتل رساند در کردستان زنان حامله را به گلوله میبست در کردستان اسیر.

زند باد آزادی و برابری سر نگون باد رژیم دینی ایران.

سلام بر روح روان شهدای کرد و کردستان

زند باد زندانیان سیاسی کرد که برای آزادی و استقلال کردستان خود را فدا نموده اند.

7/1/2007

اسماعیل قادری

در نهایت از این بابت که در مقاله گذشته ام کمی اشتباه در آن است معذرت میخواهم از خوانندگان عزیزپوزش میخواهم.
///////////////////////////////////
موضوع در باره سرنوشت دیکتاتورهای خودکامه در خاورمیانه.

در حال حاضر یکی از خشونت کارترین دیکتاتورها از میان رفت اما دیکتاتورهای دیگر باقی مانده اند دیکتاتورهای تهران هنوز باقی مانده اند.

حال بدانیم صدام حسین کیست و کمی در باره زندگی این خون خوار تعریف کنم.

صدام در سال 1937 در 28 آوریل در روستای عوجه در یک خانواده فقیر و محنت زده  چشم بدنیا گوشود در خانوده ای که گفته میشود خشونت بدوی در آن حرف آخر میزد بدنیا آمد. در سال 1957 به حزب بعث پیوست آنهم به این خاطر بود که دایه ی صدام خیرالله طفاح یکی از اعضای این حزب نژادپرست بود از راه خیرالله به حزب پیوست برای حزب بعث عنصر ملیت عرب از همه چیز بر تر بود برای حزب بعث.

در 14 ژویئه سال 1958 افسران جوان علیه پادشاه آن زمان عراق قیام نمودند و نظام پاشاهی را سرنگون کردند به رهبری جنرال عبدالکریم قاسم.در این باره به این لینک سری بزنید

http://www.bbc.co.uk/persian/worldnews/story/2006/11/061105_pm-aa-saddam-bio.shtml

http://www.bbc.co.uk/persian/news/story/2003/12/031214_a_si_who_is_saddam.shtml

فیلم حلق آویز کردن صدام

و صدام هم که به حزب بعث پیوسته بود و یک نژادپرست کور بود غیر از ملیت عرب هیچ ملیتی را نمیشناخت با دوستانش قاسم را کشتند و کم کم به باریکه قدرت نزیک میشد. صدام در سال 1968 با یک کودتاه آرامی رژیم میان روی  عبدالرحمان عارف را سرنگون کردند که چند افسر جاه طلب در آن دست داشتند عبدالرزاق نایف و ابراهیم داوود در رأس آن جریان بودند و حزب بعث به رهبری احمد حسن البکر از پس پرده هدایت میکرد حزب بعث به ظاهر از کودتاه نظامیان حمایت میکرد هدف حزب بعث برقراری نظامی متمرکز و تمامیت خواه بر پایه ایدئولوژی واحد و حزب واحد و رهبر واحد بود که درآن تمام شئون جامعه باید مرام ناسیونالیستی عربی حزب بعث اداره شود.  احمد حسن البکر مقام ریاست جمهوری را بر عهده داشت اما ستون فقرات رژیم راشبکه مخفی  حزب بعث و دستگاه امنیتی آن میساخت که صدام جوان بر رائس آن قرار گرفته بود و روز به روز بر  قدرت خود می افزود صدام حسین در دنبال کردن بر قبضه کردن قدرت از حربه های کهن قبیله ای استفاده میکرد بعدأ معاون احمد حسن البکر شد و بعد ریئس وزرا عراق شد در سال 1974 صدام با شاه ایران برای شهید کردن پدر کردان و سیمبول کرد و کردستان ملا مسطفئی بارازانی با شاه ایران بر این جنایت اتفاق کردند و ایران هم زیرکانه با یک داروی کشنده پدر بزرگ کرد را مسموم کرد و بعدش به امریکا فرستاده شد و در آنجا توسط یک پزشک ایرانی که از سوی شاه ایران مامور شده بود در امریکا در یک بیمارستان به شهادت رسید ملا مسطفئی پدربزرگوار خلق کرد.

    صدام و خمینی تا سر انجام در سال 1978 با خمینی در نجف ملاقات کرد و نگذاشت کسی از این ملاقاتها بوی به برد به نظر خیلی این ملاقات با خمینی بر این اساس بود که در هنگام ضعیف شدن انقلاب ایران صدام به ایران حمله کند تا رژیم ملاها که خمینی برای آن نقشه کشیده بود پایه ی خود را مستحکم کنند.

در سال 1979 صدام حسین احمد حسن البکر را برکنار نمود و خود بر کرسی ریاست جمهوری عراق نشست و در همان سال در ایران انقلاب ضد سلطنتی در ایران به وقوع پیوست و خمینی برای وجود احزاب ترقیخواه و دموکرات در ایران نگران بود در سال 1358 خمینی داشت حسابی ضعیف میشد اما خمینی ورقه صدام را فراموش نکرده بود که در یک نامه توسط یک سفیر از کشورها که هنوز نام این سفیر افشا نشده است یک نامه را برای صدام روانه کرد در نامه آمده بود صدام باید هر چه زود تر به ایران حمله کند اگر نه پایه رژیم اسلامی در ایران در خطری جدی است. صدام بلافاصله به نامه خمینی جواب مثبت داد و به ایران حمله نمود 2سال بعد از به قدرت رسیدنش یعنی در سال 1980 بنابر جواب نامه خمینی صدام به ایران حمله نمود و جمهوری اسلامی هم توانست با شعارهای حفظ ایران و ایران مورد حمله خارجیها قرار گرفته است تمامی مخالفین را به طور وحشتناکی سرکوب کند و چوخه های دار برای مخالفین در ایران یکی پس از دیگری آغاز شد.

خمینی بلا فاصله خلخالی جنایتکار را که به جلاد کردستان معروف است به کردستان فرستاد برای قتلعام ملت بیداع کردستان پرداختند و برای مشاهده این لینک زیر را نگاه کنید. جنایت رژیم خمینی.

http://www.rojhelatpres.com/dec-06/4-12.htm

  هر دو رژیم یعنی رژِیم بعث عراق و رژیم جمهوری اسلامی در کردستان و علیه خلق کرد خیلی جنایت کرده اند. جنایت صدام. http://www.pukmedia.com/video/anfal.html

خلاصه جنگ ضد انسانی در میان دو دیوه درنده یعنی خمینی و صدام آغاز شد خیلی از شهرهای مرزی ایران ویران شدند شهر تاریخی کردستان قصرشیرین ویران شد و سرپل زهاب همچنین خلاصه آغاز این جنگ خانمانسوز پایه حکومت آخوندها را مستحکمتر کرد جنگ تا 8 سال ادامه داشت در این جنگ نزدیک به 2 میلیون انسان کشته شدند  و خمینی و آخوندهای ضد انسانی به شستشویئ مغزی جوانان میپرداختند و کلید بهشت خیالی را به جوانان میبخشیدند  تا اگر کشته شوند به بهشت خیالی بروند بهشتی که فقط خیالی بیش نیست.

با این وعده تو خالی مردم و جوانان را گول میزدند و به جهنم جنگ خمینی فرستاده میشدند. صدام هم با به قدرت رسیدنش دشمنی خود را با ملت محروم کرد آغاز نمود در عراق هزاران کرد یا کشته شدند هزاران دختر جوان کرد را روانی کشورهای عربی کرد و هنوز از سرنوشت شان هیچ خبری در دست نیست فقط در کشور مصر 18 تا 19 دختر کرد هستش. باقیمانده انفال و جینوساید ملت کرد در عراق توسط صدام حسین گوربگور انجام گرفته است. هزاران کرد از کردهای خانقین را به ایران اخراج کرد صدام در میان سالهای 1979 تا سال 2003 جمعأ 185 هزار کرد را سر به نیست کرد صدام.

جابجای مردم کرکوک و به جای کردها آوردن عربهای خشونت کار صدامی به کرکوک و جینوساید مردم کرد به طور وحشتناکی. و قتلعام عربهای شیعه در جنوب عراق.

ایران هم در ایران شنکنجه گاها و چوخه های دار را برای مخالفین بیشتر و بیشتر میکرد.

خلاصه جنگ تا سال 1988 ادامه داشت  در 16/3/1988 با دستور صدام حسین علی حسن مجید پسر عموی صدام شهر حلبچه را مورد حمله هوای با گازهای شیمیایی قرار داد در آن نزدیک به 5000 تا 6000 هزار کرد پیر جوان از بچه یک ماه تا پیر 70 و 80 ساله به شهادت رسیدند صدام آن را افتخاری برای خود قلمداد میکرد.

صدام به هیچ احدی رحم نمیکرد جواب هر مخالفی را با گلول میداد.

خمینی همچنین هنوز رژیم ایران مخالفین را به طور وحشتناکی سرکوب میکند  و جنایتکاران تهران باید منتظر روزی باشند همچون صدام از سوی ملتهای ستمدیده ایران سرنوشت شان همچون سرنوشت صدام باشد و خواهم بود.

خلاصه بعد از سال 1988 که ایران و عراق جنگ را تمام کردند و ایران در این جنگ شکست کامل را خورده بود و خمینی جام زهر را نوشیده بود بلافاصله در سال 1989 یعنی در اواخر سال 1989 عراق به کویت حمله نمود و کویت را خلال 4 ساعت به اشغال خود در آورد و این کار باعث شد جامعه جهانی علیه صدام موضع گیری کنند در رائس آن یالات متحده آمریکا به رهبری جورج بوش و با یک ضربت کوبنده ارتش صدام را از کویت اخراج کردند و کویتیها زمام امور را بدست گرفتند اما نه مثل سابق تحت کنترل کامل آمریکا که کویت یک کشور نفت خیز است.

خلاصه عراق مورد تحریم اقتصادی قرار گرفت و ارتش صدام ناتوان و فرسوده شده بود مردم کرد در کردستان علیه دستگاه رژیم بعث قیام نمودند در سال 1990 و 91 بخش عمده کردستان را آزاد نمودند  اما جنرالهای ترک از این واقعه خوشنود نبودند بر آمریکا فشار آوردند تا به صدام چراغ سبز بدهند تا شورش ملت کرد را سرکوب کند صدام واما آمریکا هم به این درخواست تن در داد اما این بار ملت کرد یک پارچه به خواست رهبرانشان جواب بله دادند و این توطئه را خنثئی کردند و ایالات متحده را مجبور کردند تا یک منطقه پرواز ممنوع را اعلام کنند تا رژیم صدام دستش کوتاه بشود و این کارر ا کردند. خلاصه تحریم اقتصادی کمر رژیم را به طور کلی شکست و تحریم تا سال 2003 ادامه داشت.

در سال 1989 در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون و کلینتون در نظر داشت رژیم صدام را در یک عملیات سرنگون کند و اما در آمریکا این را رد کردند و با به قدرت رسیدن جورج دبلیو بوش که پدرش با صدام مشکل داشت محقق شد.

در سال 11/9/2001

آمریکا مورد حمله تروریستی قرار گرفت و نزدیک به 5 هزار انسان کشته شد و آمریکا هم این واقعه را به گردن اوسامه بن الادن انداخت به افغانستان حمله نمود و نظام فاشیستی طالبان را سرنگون کرد و برای کشف سلاحهای کشتارهمگانی سازمان ملل چند نفری به رهبری هانس بلیکس سوئدی اصل را به عراق فرستادند اما هدف تنها کشف سلاحهای کشتارهمگانی نبود بلکه بدست آوردن اطلاعات در باره قدرت ارتش عراق بود  این همکاری بعد از چند ماه متوقف شد و آمریکا تصمیم گرفت به عراق حمله کند در سال 2003   یعنی 13/3/2003 ارتش آمریکا به عراق حمله نمود تا یک ماه ارتش عراق توانست مقاومت کند اما فرمانده هان ارتش دریافتند که بهتر است خود را به آمریکا تسلیم کنند هدف آمریکا تنها خود صدام است نه مردم عراق خلاصه در 9 اوریل 2003 دولت صدام بطور کلی سرنگون شد مجسمه های صدام یکی پس از دیگری به پاین کشیده شده اند و پول بریمر حاکم عراق شد تمامی سیستم صدام را از هم پاشیدند و شورای رهبری عراق تاسیس کردند که هر یک ماه یکی از سیاستمداران عراقی رهبری شورا را بر عهده میگرفتند و خلاصه صدام حسین را در یک زیر زمینی در نزدیکی شهری که زادگاه ویی بود پیدا کردند و صدام را در چند جلسه به خاطر جنایت علیه بشریت محاکمه نمودند یکی از این محاکمه ها در باره شهر دجیل بود که صدام هنگامی که از این شهر دیدن کرده بود مورد حمله قرار گرفته بود و صدام هم در مقابل 158 نفر که به آنها شک کرده بودند اعدام نمود و محاکمه های دیگر درباره انفال و جینوساید ملت کرد بود که نیروز مورخ 29/12 /2006 در اتاق اسخبارات خود به دار آویخته شد و عمر نظام پوسیده دیکتاتوریش را با خود به گور برد. اما سئوال من این است صدام نباید اعدامش میکردند خیلی از اسرار صدام کشف نشده با خودش به زیر خاک برد. مهمترین این اسرارها انفال و جینوساید ملت کرد و حمله به کویت جنگ ایران و عراق و سر به نیست کردن دختران کرد که بعضی از آنها در مصر دیده شدند .

خوب با اعدام صدام حسین درسی جدی و پیامی درست است به رهبران رژِیم ایران  رهبران رژیم هم علیه بشریت جنایت نموده اند از کارهای تروریستی گرفته تا اعدام و شکنجه مخالفین این رژیم توسط دولت ایران. ترور در کشور ایتالیا ترور در خاک آلمان ترور در فرانسه ترور دکتر قاسملو در اتریش منفجر کردن مرکز یهودیان در آرژانتین  کمک مالی و تسلیحاتی به گروه های ندرو و تروریست در خاورمیانه دخالت روزمره در امور عراق کمک مالی و تسلیحاتی به روجانی ندرو و تروریست عراقی مقدا صدر.  کشش کردن برای دست یابی سلاحهای کشتارهمگانی برای بی ثبات کردن منطقه خاورمیانه.

در باره حقوق بشر در داخل ایران اعدام مخالفین زندانهای خودسرانه اعدام سیاسیون تجاوز به زنان زندانی برای درهم شکستن شخصیت زنان مخالف هر روز در کردستان جوانان کرد توسط نیروی تروریستی رژیم کشته میشوند بدون اینکه کسی به این همه جنایت اعتراز کند.

جینوساید ملت کرد در ایران توسط این رژیم واپسگرا و دینی.

 رژیم ملاها باید منتظر چنین روزی باشند که بر سر صدام آمد  و این روز دور نیست.

زند باد آزادی و برای برابری سر نگون باد دیکتاتوری مذهبی و دینی

سلام بر روح و روان پا شهدای کرد و کردستان

سلام و بر ورح و روان پاک پدر کرد و کردستان شهید بزرگوار ملا مسطفئی بارازانی

سر نگون باد رژیم فاسد آخوندها

30/12/2006

اسماعیل قادری
///////////////////////////////////////////////

موضوع در باره سرنوشت دیکتاتورهای خودکامه در خاورمیانه.

در حال حاضر یکی از خشونت کارترین دیکتاتورها از میان رفت اما دیکتاتورهای دیگر باقی مانده اند دیکتاتورهای تهران هنوز باقی مانده اند.

حال بدانیم صدام حسین کیست و کمی در باره زندگی این خون خوار تعریف کنم.

صدام در سال 1937 در 28 آوریل در روستای عوجه در یک خانواده فقیر و محنت زده  چشم بدنیا گوشود در خانوده ای که گفته میشود خشونت بدوی در آن حرف آخر میزد بدنیا آمد. در سال 1957 به حزب بعث پیوست آنهم به این خاطر بود که دایه ی صدام خیرالله طفاح یکی از اعضای این حزب نژادپرست بود از راه خیرالله به حزب پیوست برای حزب بعث عنصر ملیت عرب از همه چیز بر تر بود برای حزب بعث.

در 14 ژویئه سال 1958 افسران جوان علیه پادشاه آن زمان عراق قیام نمودند و نظام پاشاهی را سرنگون کردند به رهبری جنرال عبدالکریم قاسم.در این باره به این لینک سری بزنید

http://www.bbc.co.uk/persian/worldnews/story/2006/11/061105_pm-aa-saddam-bio.shtml

http://www.bbc.co.uk/persian/news/story/2003/12/031214_a_si_who_is_saddam.shtml

فیلم حلق آویز کردن صدام

و صدام هم که به حزب بعث پیوسته بود و یک نژادپرست کور بود غیر از ملیت عرب هیچ ملیتی را نمیشناخت با دوستانش قاسم را کشتند و کم کم به باریکه قدرت نزیک میشد. صدام در سال 1968 با یک کودتاه آرامی رژیم میان روی  عبدالرحمان عارف را سرنگون کردند که چند افسر جاه طلب در آن دست داشتند عبدالرزاق نایف و ابراهیم داوود در رأس آن جریان بودند و حزب بعث به رهبری احمد حسن البکر از پس پرده هدایت میکرد حزب بعث به ظاهر از کودتاه نظامیان حمایت میکرد هدف حزب بعث برقراری نظامی متمرکز و تمامیت خواه بر پایه ایدئولوژی واحد و حزب واحد و رهبر واحد بود که درآن تمام شئون جامعه باید مرام ناسیونالیستی عربی حزب بعث اداره شود.  احمد حسن البکر مقام ریاست جمهوری را بر عهده داشت اما ستون فقرات رژیم راشبکه مخفی  حزب بعث و دستگاه امنیتی آن میساخت که صدام جوان بر رائس آن قرار گرفته بود و روز به روز بر  قدرت خود می افزود صدام حسین در دنبال کردن بر قبضه کردن قدرت از حربه های کهن قبیله ای استفاده میکرد بعدأ معاون احمد حسن البکر شد و بعد ریئس وزرا عراق شد در سال 1974 صدام با شاه ایران برای شهید کردن پدر کردان و سیمبول کرد و کردستان ملا مسطفئی بارازانی با شاه ایران بر این جنایت اتفاق کردند و ایران هم زیرکانه با یک داروی کشنده پدر بزرگ کرد را مسموم کرد و بعدش به امریکا فرستاده شد و در آنجا توسط یک پزشک ایرانی که از سوی شاه ایران مامور شده بود در امریکا در یک بیمارستان به شهادت رسید ملا مسطفئی پدربزرگوار خلق کرد.

    صدام و خمینی تا سر انجام در سال 1978 با خمینی در نجف ملاقات کرد و نگذاشت کسی از این ملاقاتها بوی به برد به نظر خیلی این ملاقات با خمینی بر این اساس بود که در هنگام ضعیف شدن انقلاب ایران صدام به ایران حمله کند تا رژیم ملاها که خمینی برای آن نقشه کشیده بود پایه ی خود را مستحکم کنند.

در سال 1979 صدام حسین احمد حسن البکر را برکنار نمود و خود بر کرسی ریاست جمهوری عراق نشست و در همان سال در ایران انقلاب ضد سلطنتی در ایران به وقوع پیوست و خمینی برای وجود احزاب ترقیخواه و دموکرات در ایران نگران بود در سال 1358 خمینی داشت حسابی ضعیف میشد اما خمینی ورقه صدام را فراموش نکرده بود که در یک نامه توسط یک سفیر از کشورها که هنوز نام این سفیر افشا نشده است یک نامه را برای صدام روانه کرد در نامه آمده بود صدام باید هر چه زود تر به ایران حمله کند اگر نه پایه رژیم اسلامی در ایران در خطری جدی است. صدام بلافاصله به نامه خمینی جواب مثبت داد و به ایران حمله نمود 2سال بعد از به قدرت رسیدنش یعنی در سال 1988 بنابر جواب نامه خمینی صدام به ایران حمله نمود و جمهوری اسلامی هم توانست با شعارهای حفظ ایران و ایران مورد حمله خارجیها قرار گرفته است تمامی مخالفین را به طور وحشتناکی سرکوب کند و چوخه های دار برای مخالفین در ایران یکی پس از دیگری آغاز شد.

خمینی بلا فاصله خلخالی جنایتکار را که به جلاد کردستان معروف است به کردستان فرستاد برای قتلعام ملت بیداع کردستان پرداختند و برای مشاهده این لینک زیر را نگاه کنید. جنایت رژیم خمینی.

http://www.rojhelatpres.com/dec-06/4-12.htm

  هر دو رژیم یعنی رژِیم بعث عراق و رژیم جمهوری اسلامی در کردستان و علیه خلق کرد خیلی جنایت کرده اند. جنایت صدام. http://www.pukmedia.com/video/anfal.html

خلاصه جنگ ضد انسانی در میان دو دیوه درنده یعنی خمینی و صدام آغاز شد خیلی از شهرهای مرزی ایران ویران شدند شهر تاریخی کردستان قصرشیرین ویران شد و سرپل زهاب همچنین خلاصه آغاز این جنگ خانمانسوز پایه حکومت آخوندها را مستحکمتر کرد جنگ تا 8 سال ادامه داشت در این جنگ نزدیک به 2 میلیون انسان کشته شدند  و خمینی و آخوندهای ضد انسانی به شستشویئ مغزی جوانان میپرداختند و کلید بهشت خیالی را به جوانان میبخشیدند  تا اگر کشته شوند به بهشت خیالی بروند بهشتی که فقط خیالی بیش نیست.

با این وعده تو خالی مردم و جوانان را گول میزدند و به جهنم جنگ خمینی فرستاده میشدند. صدام هم با به قدرت رسیدنش دشمنی خود را با ملت محروم کرد آغاز نمود در عراق هزاران کرد یا کشته شدند هزاران دختر جوان کرد را روانی کشورهای عربی کرد و هنوز از سرنوشت شان هیچ خبری در دست نیست فقط در کشور مصر 18 تا 19 دختر کرد هستش. باقیمانده انفال و جینوساید ملت کرد در عراق توسط صدام حسین گوربگور انجام گرفته است. هزاران کرد از کردهای خانقین را به ایران اخراج کرد صدام در میان سالهای 1979 تا سال 2003 جمعأ 185 هزار کرد را سر به نیست کرد صدام.

جابجای مردم کرکوک و به جای کردها آوردن عربهای خشونت کار صدامی به کرکوک و جینوساید مردم کرد به طور وحشتناکی. و قتلعام عربهای شیعه در جنوب عراق.

ایران هم در ایران شنکنجه گاها و چوخه های دار را برای مخالفین بیشتر و بیشتر میکرد.

خلاصه جنگ تا سال 1988 ادامه داشت  در 16/3/1988 با دستور صدام حسین علی حسن مجید پسر عموی صدام شهر حلبچه را مورد حمله هوای با گازهای شیمیایی قرار داد در آن نزدیک به 5000 تا 6000 هزار کرد پیر جوان از بچه یک ماه تا پیر 70 و 80 ساله به شهادت رسیدند صدام آن را افتخاری برای خود قلمداد میکرد.

صدام به هیچ احدی رحم نمیکرد جواب هر مخالفی را با گلول میداد.

خمینی همچنین هنوز رژیم ایران مخالفین را به طور وحشتناکی سرکوب میکند  و جنایتکاران تهران باید منتظر روزی باشند همچون صدام از سوی ملتهای ستمدیده ایران سرنوشت شان همچون سرنوشت صدام باشد و خواهم بود.

خلاصه بعد از سال 1988 که ایران و عراق جنگ را تمام کردند و ایران در این جنگ شکست کامل را خورده بود و خمینی جام زهر را نوشیده بود بلافاصله در سال 1989 یعنی در اواخر سال 1989 عراق به کویت حمله نمود و کویت را خلال 4 ساعت به اشغال خود در آورد و این کار باعث شد جامعه جهانی علیه صدام موضع گیری کنند در رائس آن یالات متحده آمریکا به رهبری جورج بوش و با یک ضربت کوبنده ارتش صدام را از کویت اخراج کردند و کویتیها زمام امور را بدست گرفتند اما نه مثل سابق تحت کنترل کامل آمریکا که کویت یک کشور نفت خیز است.

خلاصه عراق مورد تحریم اقتصادی قرار گرفت و ارتش صدام ناتوان و فرسوده شده بود مردم کرد در کردستان علیه دستگاه رژیم بعث قیام نمودند در سال 1990 و 91 بخش عمده کردستان را آزاد نمودند  اما جنرالهای ترک از این واقعه خوشنود نبودند بر آمریکا فشار آوردند تا به صدام چراغ سبز بدهند تا شورش ملت کرد را سرکوب کند صدام واما آمریکا هم به این درخواست تن در داد اما این بار ملت کرد یک پارچه به خواست رهبرانشان جواب بله دادند و این توطئه را خنثئی کردند و ایالات متحده را مجبور کردند تا یک منطقه پرواز ممنوع را اعلام کنند تا رژیم صدام دستش کوتاه بشود و این کارر ا کردند. خلاصه تحریم اقتصادی کمر رژیم را به طور کلی شکست و تحریم تا سال 2003 ادامه داشت.

در سال 1989 در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون و کلینتون در نظر داشت رژیم صدام را در یک عملیات سرنگون کند و اما در آمریکا این را رد کردند و با به قدرت رسیدن جورج دبلیو بوش که پدرش با صدام مشکل داشت محقق شد.

در سال 11/9/2001

آمریکا مورد حمله تروریستی قرار گرفت و نزدیک به 5 هزار انسان کشته شد و آمریکا هم این واقعه را به گردن اوسامه بن الادن انداخت به افغانستان حمله نمود و نظام فاشیستی طالبان را سرنگون کرد و برای کشف سلاحهای کشتارهمگانی سازمان ملل چند نفری به رهبری هانس بلیکس سوئدی اصل را به عراق فرستادند اما هدف تنها کشف سلاحهای کشتارهمگانی نبود بلکه بدست آوردن اطلاعات در باره قدرت ارتش عراق بود  این همکاری بعد از چند ماه متوقف شد و آمریکا تصمیم گرفت به عراق حمله کند در سال 2003   یعنی 13/3/2003 ارتش آمریکا به عراق حمله نمود تا یک ماه ارتش عراق توانست مقاومت کند اما فرمانده هان ارتش دریافتند که بهتر است خود را به آمریکا تسلیم کنند هدف آمریکا تنها خود صدام است نه مردم عراق خلاصه در 9 اوریل 2003 دولت صدام بطور کلی سرنگون شد مجسمه های صدام یکی پس از دیگری به پاین کشیده شده اند و پول بریمر حاکم عراق شد تمامی سیستم صدام را از هم پاشیدند و شورای رهبری عراق تاسیس کردند که هر یک ماه یکی از سیاستمداران عراقی رهبری شورا را بر عهده میگرفتند و خلاصه صدام حسین را در یک زیر زمینی در نزدیکی شهری که زادگاه ویی بود پیدا کردند و صدام را در چند جلسه به خاطر جنایت علیه بشریت محاکمه نمودند یکی از این محاکمه ها در باره شهر دجیل بود که صدام هنگامی که از این شهر دیدن کرده بود مورد حمله قرار گرفته بود و صدام هم در مقابل 158 نفر که به آنها شک کرده بودند اعدام نمود و محاکمه های دیگر درباره انفال و جینوساید ملت کرد بود که نیروز مورخ 29/12 /2006 در اتاق اسخبارات خود به دار آویخته شد و عمر نظام پوسیده دیکتاتوریش را با خود به گور برد. اما سئوال من این است صدام نباید اعدامش میکردند خیلی از اسرار صدام کشف نشده با خودش به زیر خاک برد. مهمترین این اسرارها انفال و جینوساید ملت کرد و حمله به کویت جنگ ایران و عراق و سر به نیست کردن دختران کرد که بعضی از آنها در مصر دیده شدند .

خوب با اعدام صدام حسین درسی جدی و پیامی درست است به رهبران رژِیم ایران  رهبران رژیم هم علیه بشریت جنایت نموده اند از کارهای تروریستی گرفته تا اعدام و شکنجه مخالفین این رژیم توسط دولت ایران. ترور در کشور ایتالیا ترور در خاک آلمان ترور در فرانسه ترور دکتر قاسملو در اتریش منفجر کردن مرکز یهودیان در آرژانتین  کمک مالی و تسلیحاتی به گروه های ندرو و تروریست در خاورمیانه دخالت روزمره در امور عراق کمک مالی و تسلیحاتی به روجانی ندرو و تروریست عراقی مقدا صدر.  کشش کردن برای دست یابی سلاحهای کشتارهمگانی برای بی ثبات کردن منطقه خاورمیانه.

در باره حقوق بشر در داخل ایران اعدام مخالفین زندانهای خودسرانه اعدام سیاسیون تجاوز به زنان زندانی برای درهم شکستن شخصیت زنان مخالف هر روز در کردستان جوانان کرد توسط نیروی تروریستی رژیم کشته میشوند بدون اینکه کسی به این همه جنایت اعتراز کند.

جینوساید ملت کرد در ایران توسط این رژیم واپسگرا و دینی.

 رژیم ملاها باید منتظر چنین روزی باشند که بر سر صدام آمد  و این روز دور نیست.

زند باد آزادی و برای برابری سر نگون باد دیکتاتوری مذهبی و دینی

سلام بر روح و روان پا شهدای کرد و کردستان

سلام و بر ورح و روان پاک پدر کرد و کردستان شهید بزرگوار ملا مسطفئی بارازانی

سر نگون باد رژیم فاسد آخوندها

30/12/2006

اسماعیل قادری

نقش کردها در شکل گیری دمکراسی در ایران در گفتگوی تلویزیون آمریکا
/////////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه در باره حکم اعدام علیه دیکتاتور سابق عراق به نظر بنده این حکم حکمی درست و قانونی است چرا چون صدام حسین به هیچ احدی رحم نکرد در زمانی که در عراق بر سر قدرت بود.

این حکم حکمی است که به آنانی که حقوق ملتها را زیر پا میگذارند و حقوق هموطنان خودرا نقض میکنند باید از این حکم تاریخی درس عبرت بگیرند. 

رژیم ملاها در ایران کمتر از رژیم صدام علیه مردم و ملت ایران جرم کرده اند و مرتکب جرم علیه بشریت شده اندو  به هر حال رژیم ملایان باید روزی منتظر چنین حکمی باشند از سوی مردم ایران.

رژیم ایران امروز پدر تروریست بین المللی است و عراق را برهم زده است باید منتظر عواقب این جنایتها باشد.

زند باد کرد و کردستان سلام بر شهیدان راه رهای کرد و کردستان

5/11/2006

اسماعیل قادری


////////////////////////////////////

پیام. اسماعیل قادری بمناسبت روز پیشمرگه کومه له.

  31ی جوزه ردان روز پیشمرگه به انسانهای آزادیخواه که برای عدالت و برابری مبارزه میکنند مبارک باد.

این روز بر آنهای که برای رهای انسان و انسانیت مبارزه میکنند مبارکا  باد و تبریک میگویم.,

من از طرف خودم این روز مقدس به تمامی کادرها و رزمآوران راه رهای انسانیت پیشمرگه قهرمانان کومه له مبارک  و تبریک میگویم.

و به روح و روان شهدای راه رهای بشریت و راه رهای کرد و کردستان درود میفرستم و راهشان پرفتوح باد. به راستی اگر این شیرمردان و  شیر زنان پیشمرگهای قهرمان نبودند بیشک رژیم ضد مردمی به هر کاری که دلش میخواست علیه ملت ستمدید کرد دست به آن میزد اما جنگاوران و پیشمرگه قهرمان توانست تمامی توطئه های رژیم را خنثی کند و دست رژیم در منطقه کوتاه کند و ارتش ضد مردمی رژیم جمهوری اسلامی را در کردستان زمین گیر کند.

و در نهایت این روز را به تمامی کادرها و مسئولین کومه له تبریک میگویم و آرزوی موفقیتشان در کارهایشان هستم.

درود بر روح و روان پاک شهدای راه رهای کردو کردستان که برای رهای خلق ستمدید کرد خود را فدا نموده اند.

سلام بر پیشمرگه های شجاع و خسته ناپذیر و دست همه قهرمانان و شیر زنان و شیر مردان پیشمرگه را میبوسم پیروز  باشین.

اسماعیل قادری

25/6/2006

http://www.esmailqaderi.blogfa.com
 /////////////////////////

موضوع در رابطه با تاکتیک وزارت اطلاعات رژیم ایران در کشورهای اروپائی و سوئد.

شماره 2.

اطلاعات رژیم به دنبال کسانی است که بتازگی از عراق به سوئد و  کشورهای اروپائی آمده است تا از کارت سوخته آنها علیه پناهندگانی که از هر طریقی با ملاها مخالفت خودرا ابراز میکنند از این افراد سواستفاد کند.

و در این باره من با فردی حرف زدم چند روز پیش این فرد گفت فلانی یعنی علی خیلی خوبی برای ایشان داشته است توانسته است او را به افرادی دیگر معرفی کند و حتی توانسته بود مستقیم با سفیر رژیم ایران در استکهلم تماس برقرار کند و این هم به این معنا است که رژیم ایران به دنبال کسانی است که قبلأ مزدور رژیم سابق صدام حسین بوده اند و از آنها علیه پناهندگان دیگر سواستفاده میکند.

رژیم ایران در مرحله ی اول از کارهای اخلاقی و مسایل خانوادگی واخلاق خانوادگی وارد میشود اما خود رژیم این را فراموش میکند که برای اعتراف گرفتن از زنان زندانی به زنان زندانی تجاوز میکنند در زندانهای مخوف رژیم ملاها در ایران حالا آمده اند در اینجا از اخلاق و برخورد اخلاقی برای کسانی ساده لوح و عقبمانده مسایل اخلاقی وضع میکنند در این کشورها.

اما خود سران این رژیم فاقد اخلاق انسانی هستند که بر ایران و ایرانیان حاکم شده اند.

در این کشورها بر این اساس میخواهند بر ایرانیان مخالف کنترل داشته باشند.

1= تحریک همسایه ها

2= جمع آوری امضا با ضرب پول علیه مخالفین در این کشورها.

3= جاسوسی کردن علیه مخالفین تا بدانند با چه کسانی در ارتباط هستند و به افرادی که با شخص مخالف در ارتباط هستند تذکر میدهند که او فردی شرور و خلافکاری است با وی ارتباط خود را قطع کنند خلاصه از ترفندهای نامطلوبشان علیه مخالفین استفاده میکنند.

4= بودجه و هزینه این تبلیغاتها توسط اداره وزارت اطلاعات رژیم در تهران تامین میشود و حتی در ایران پولهای را میپردازند برای اینکه فرد مخالف را در انزوا قرار بدهند و من در مقاله گذشته ام نوشتم که بیشتر موادمخدرها توسط مزدوران وزارت اطلاعات رژیم ایران پخش میشود در این کشورها و از معتادین به مواد مخدر استفاده میکنند علیه فرد مخالف در اینجا.

5= فشار بر کسانی که مسلمان هستند برای اینکه بر سر فرزندانشان رو سری بگذارند یعنی برای حجاب گذاشتن بر سر دخترانشان بر آنها فشارهای وارد میکنند.

6= بر چسپهای خود ساخته علیه پناهندگان مخالف در این کشورها توسط ارسال نامه به مسئولین در کشورهای اروپائی برای مثال اگر فرد مخالف یک اهل تسنن باشد اتهامات وابستگی به گروه های تروریستی بر وی زده میشود و اگر یک فرد غیر مذهبی باشد اتهامات مرتکب به جرم در داخل کشور بر وی زده میشود. تا بیشتر بر جنایتهای خویش سرپوش بگذارند در حق به ملت و ملیتهای ایران جنایت کنند.

7= به راحتی مزدوران خودرا به این کشورها اعزام میکنند متأ سفانه در این کشور سوئد مزدوران وزارت اطلاعات رژِیم ایران آزادانه رفت و آمد میکنند و حتی اقامت در یافت میکنند و خود را برای عملیات تروریستی علیه منافی غرب خودرا آماده میکنند بدون هیچ مانعی  و باز در این باره خود را سرباز مهدی میدانند رهبران ایران را نماینده خدا بر روی زمین میدانند. چیزی که به هیچ عنوان صحت ندارد.

و علیه پناهندگان مخالف جاسوسی میکنند و متأسفانه کسانی هم با خود علیه پناهندگان بسیج میکنند تا دیروز عدالت خواه بود و مذهب را رد میکرد امروز میخواهد سرباز مهدی بشود.

8= استفاده از برادران کرد عراقی که زمانی در ایران در قرارگاه رمضان آموزش تروریستی دیده اند علیه افراد ایرانی در این کشورها برای مثال افرادی هستند که خودشان در این باره برای من تعریف نموده اند که کارت قرارگاه رمضان داشته اند و هنوز هم هنوز با رژیم ایران همکاری میکنند البته این افراد تعدادشان خیلی کم است اینها افرادی هستند عقبمانده و خود فروش همه کردهای آن قسمت دست به چنین کاری نمیزنند.

مثل ه درویش ا ع احمد که زمانی خودش مزدور رژیم ایران بوده و در حال حاضر در سوئد اقامت دریافت نموده است این افراد شاید تعدادشان به 10 الی 12 نفر برسد که در چند شهر پراکنده شده اند مثل این شهر حدود 2 نفر در همین شهر بر سر میبرند و در شهر فالشوپینگ 3 نفر دیگر هم هستند که در این باره پلیس در جریان است.

یکی از این افراد که روز اول با من ملاقات نمود گفت او اطلاعات جا و مکان گروه های مخالف رژِیم ایران را به ایران منتقل نموده است این فرد نامش ه د است که زمانی در ایران با کارت قرارگاه رمضان تردد نموده است در داخل ایران و دست به کارهای تروریستی هم زده است علیه حزب دموکرات کردستان و کومه له.

او برای من تعریف نمود چطور وی را به وزارت اطلاعات برده اند و از جا و مکان مخالفین در خاک عراق از وی سئوال نموده اند و او گفت هنگامی که از وی سئوال شده است اگر سئوال درست بود یک لامپ سبز روشن می شد و اگر درست نبود یک لامپ قرمز روشن میشد در وزارت اطلاعات در شهر مریوان در کردستان ایران  این فرد همیشه در رفت و آمد بوده تا زمانی که توسط وزارت اطلاعات یک ویزای جعلی بدست می آورد و به اروپا سفر میکند.

و در همین شهر یکی دیگر هم هست بنام( ا علی ) این فرد برای من توضیح داد که چطور یک کاروان از پیشمرگان حزب دموکرات کردستان  به کمین انداخته همراه با یک تیم از قرارگاه رمضان در نزدیکی شهر سلیمانیه ی کردستان و به قول این فرد 8 نفر از پیشمرگان حزب را به شهادت رساندند این گفته خود این شخص است که اهل شهر( اربیل) هولیر است و یکی دیگر هم هست که اسلامی است در همین شهر بر سر میبرد (ا عبدالله نام دارد) این دو فرد با هم روابط نزدیکی دارند.

و یکی از اسلام گرایان افراطی هستند.

خلاصه رژیم ایران برای بقائی خود دست به هر کاری میزند علیه مخالفین خود در این کشورها.

در باره کارهای جاسوسی مزدوران رژیم در این کشورها علیه مخالفین در مقالات گذشته ام توضیح داده ام که چطور علیه مخالفینش دست به هر کاری ممکن برای سرکوب فرد مخالف در اروپا میزنند متأسفانه بعضی از احزاب دست راستی به آنها کمک میکنند و علیه فرد مخالف امضا تومار میکنند در پارلمانها در این کشورها و اتهاماتی بی پایه و اساس و بر چسپهای دور از حقیقت به فرد مخالف رژیم وارد میکنند در این کشورها.

جنایت در داخل ایران.

وزارت اطلاعات بدنام ایران برای اعتراف گرفتن و درهم شکستن شخصیت زنان در زندانهای مخوف رژیم به زنان تجاوز میکنند این کاری است وقیح و احمقانه دور از معیارهای بین المللی حقوقی و حتی دور از معیارهای انسانی و اخلاقی که خودشان دم ازآن میزنند اخلاق و رعایت مسایل دینی است البته دین یک ابزار شده است برای خرید و فروش البته شاید گوجه فرنگی از دین ارزشش بیشتر باشد.

من بر این باور هستم که هزاران جنایت علیه زنان در ایران صورت گرفته است اما بعضی از زنان توان بیان آن را نداشته اند این خیلی سخت است هر کسی شهامت آن را ندارد این فقط شیر زن با شهامت دکتر رویا طلوعی بود بر جنایتهای وزارت اطلاعات پر بردشات و به افشای آن پرداخت دکتر رویا طلوعی زنی است با شهامت و شجاع که این هم لکه ننگی است بر پیشانی رژیم اسلامی و اسلام سیاسی. من امیدوارم همه زنانی که در زندانهای مخوف رژیم دینی ایران بوده اند و در خارج از کشور بر سر میبرند بیایند به افشائی جنایتهای رژیم در زندانهای مخوف به پردازند.

به خودشان جسارت بدهند مثل دکتر رویا با شهامت باشند.

بنا بر خبرهای که در ماه گذشته به دست ما رسیده است آخوندها زنان زندانی که سنشان جوان است شبها به خانه های خود برده و با آنها مسایل جنسی  و با زور به آنها موامخدر میدهند تا معتاد بشوند و این آخوندهای زندان بان خانه های ویلائی دارند برای کشیدن تریاک و سواستفاده های جنسی از دختران نوجوان زندانی شبهای جمعه دختران نوجوان را به این خانه ها میبرند و به انها تجاوز میکنند سپس به آنها موادمخدر میدهند تا بیهوش بمانند و معتاد بشوند.

و در این باره در چند ماه گذشته یک روزنامه نگار جوان با نام الهام الهه در زندانی در استان خراسان به قتل رساندند اول این دختر نوجوان و روزنامه نگار نوجوان را به خانه ویلائی یک آخوند زندان بان و معاون دادستانی خراسان میبرند سپس به وی تجاوز مییکنند و پس از تجاوز بر وی فشار می آورند تا از مواد مخدر استفاده کند او قبول نمیکند پس از این جر و جنجال آخوند تصمیم به قتل وی میگیرد و دو روز بعد اعلام میکنند که الهه خودکشی نموده است. اما در حقیقیت خود آنها ویی را به قتل رساندند نه او خود کشی نکرد جنایتکاران وی را کشتند.

جنایت در خارج از ایران.

با کشته شدن تروریست اردنی تبار مصعب الزرقاوی جنایتکار و افراطی.

من بر این باور هستم زرقاوی بدون همکاری وزارت اطلاعات رژیم ایران نمیتوانست آنقدر در حق به ملت و مردم عراق و علیه افرادی انساندوستی که برای کمک به مردم عراق به آن کشور سفر نموده بوند جنایت کند و دوام بیاوردو انسانهای بیگنا را به قتل برساند.

وزارت اطلاعات رژیم برای اهداف خود به زرقاوی و کمک مالی اسلحه میداد و از طریق خاک ایران با اوسامه بن الادن ملاقات میکرد و دستورالعملهای لازم برای کشتار مردم بیگنا عراق به تروریستها آموزش میداد و در این باره به گفته منابه اطلاعاتی غرب مصعب الزرقاوی برای آموزش شبه نظامیان خود از قرارگاه حمزه سید الشهدا که در 3 کیلومتری پاوه در منطقه سرسار در یک کیلومتری خانگاه در پائی کوئی شاهو قرار دارد

که این قرارگاه از 3 قسمت تشکیل شده است یک قسمت برای آموزش سربازی ایرانی یک قسمت دیگر برای آموزش فرماندهان سپاه پاسداران و قسمت سوم برای افراد خارجی یعنی تروریستهای خارجی که با آمریکا سر جنگ دارند برپا شده است و زرقاوی هم برای آموزش بمبگذاری و استهشادی بقول خودشان و آموزشهای انتحاری در قرارگا خمزه سیدالشهدا در پاوه آموزش میدیده است. رژیم ایران برای اهداف خود به زرقاوی پول و مهمات اسلحه میداد بنا بر خبرهای که بگوش رسیده است هنگامی که هواپیماهای آمریکایی مخفیگاه زرقاوی را بمب باران نمودند زرقاوی هنوز زند بوده و فقط زخمی شده بود یکی از شبه نظامیان طرفدار رژیم ایران برای اینکه دست رژیم ایران در جنایتها علیه مردم عراق و همکاری رژیم با زرقاوی افشا نشود ویی را در دم با چند گلوله به قتل رساندند.

و باز یک گروه  شبه نظامی که در ایران آموزش دیده اند و در حال حاضر در وزارت کشور عراق نفوز زیادی دارند دسته دسته افراد عراقی که اهل تسنن هستند دستگیر میکنند سپس آنها را به قتل میرسانند و در یک جای آنها را رها میکنند پس از این کار میروند آنجا و اعلام میکنند که چند جسد ناشناس که اثر شکنجه و با گلوله به قتل رسیده اند پیدا کرده اند .

این افراد در قرارگاه رمضان آموزش دیده اند و هنوز هم دسته دسته به ایران افراد را اعزام میکنند برای آموزش بیشتر تا اگر آمریکا به ایران حمله کرد از این افراد استفاده کند رژیم ایران علیه منافع غرب.

جاسوسی علیه پناهندگان و فتوای دوری از یهودیان بیشتر از 10 متر.

رهبر ولی فقیه در یک فتوای مخفیانه برای مسلمانان در کشورهای اروپائی ارسال نموده توسط مزدوران وزارت اطلاعات در این نامه از مسلمانان خواسته شده است اگر افراد یهودی را دیدند باید خود را بیشتر از 10 متر دور تر از فرد یهودی قرار بدهند تا بقول خامنه ای نجس نشوند زنی که در این شهر است و در اصل شیعه عراقی است یک روز با من حرف زد و گفت شما چه مذهبی دارید؟ من هم جواب دادم من یک انسان هستم اما دوست دارم یهودی بشوم گفت شوخی میکنید من جواب دادم نه مگر قرار است با شما سر شوخی داشته باشم. و او گفت علمای اسلام حرف زدن با یهودی حرام اعلام نموده اند من جواب دادم این به من ربطی ندارد.

این خانم یک ورقه به من نشانداد که در این نامه که با امضای علی خامنه ای در زیر آن آمده بود نوشته شده بود که بر اساس دین اسلام برای پاک شدن باید 10 متر دور تر از یک یهودی راه رفت من جواب دادم و گفتم آیا این یک مسخره نیست؟ جواب داد و گفت نه این حکمی است از سوی اهل بیت آمده است.

خلاصه با روز روشن یهودی ستیزی و پروپاگنده علیه مردم یهود در اروپا توسط رژیم ایران بدون هیچ مانعی پیشمیرود متأسفانه.

خلاصه اول ارسال نامه های فتوای بعد ارسال نامه های برای آموزش دادن آنها تا علیه افراد مخالف رژیم ایران جاسوسی کنند.

بلی از امروز بنشنیم و تا روزها بنویسیم در باره جنایتهای رژیم دینی ایران تمام شدنی نیست..

نازنین مهابادی یک دختر 17 ساله کرد که در حال حاضر 18 دارد در آستانه اعدام قرار گرفته است در این باره از مدافعان حقوق بشر و سازمانهای بشر دوست تقاضامندم به یاری این انسان بیگنا بشتابند و ویی را از چنگال بیعدالتی نجات بدهند. و به جنایتکاران اجازه ندهند به هرکاری که دلشان میخواهد دست بزنند یک نوجوان 18 ساله باید در دنیایی آزاد باشد اما نازنین 18 ساله در زمانی که هنوز 17 سال داشت به زندان مخوف رژیم افتاد و زمان 18 سالگی در زیر شنکجه و عذاب سپری میکند.

باز تکرار میکنم و از تمامی بشر دوستان و سازمانهای حقوق بشر میخواهم تا به یاری این نوجوان بشتابند.

در مقاله آینده ام در باره شجاعت و شهامت دکتر رویا طلوعی سمبول زنان کردستان مینویسم.. و در باره تئوریهای زیگموند فروید تعریف خواهم کرد.

با امید بر روزی که در جهان شکنجه و اعدام به طور کلی قطع و ممنوع بشود با امید روزی که در یک کردستان مستقل و آزادی باشیم.

صلح آرامش آزادی حق تعیین سرنوشت خویش و استقلال کردستان.

سلام بر آزادی درود بر روان پاک شهدای کرد و کردستان..

اسماعیل قادری

11/6/2006

سوئد

http://www.esmailqaderi.blogfa.com/

http://esmailgh.blogspot.com/

http://www.freewebs.com/esmail_qaderi/

/////////////////////////////////////

افشاگری


افشاگری رویا طلوعی
تجاوز به من و دیگر زنان
زندانی در زندان های سنندج
شورش نه حاصل تحریک خارجی بلکه حاصل این فجایع است

 
 
 
 
 

رویا طلوعی، از فعالان حقوق زنان و حقوق بشر کردستان، که از ایران خارج شده بود، در امریکا اجازه اقامت یافت.

ساندی دیلی تلگراف مصاحبه تازه ای را از او منتشر کرده که تکمیل کننده اولین مصاحبه وی، پس از خروج از ایران و رسیدن به کشور ترکیه، با رادیو فردا است. او یکبار دیگر در این مصاحبه از عزم خود به دور جدید افشاگری و فعالیت برای دفاع از حقوق زنان کرد و حقوق بشر درایران و بویژه کردستان می گوید و از فجایعی که در زندان بر زنان زندانی اعمال می شود. او بار دیگر اطلاعاتی را درباره بازجوی خود که معاون دادستان سنندج است تکرار می کند و می گوید:

از من در زندان به زور اعتراف گرفتند. برای گرفتن این اعتراف نه تنها مرا کتک زدند، بلکه به من تجاوز نیز کردند و سرانجام نیز تهدید کردند که اگر به آنچه می گویند اعتراف نکنم دو فرزندم را در مقابل چشمانم آتش خواهند زد.

تجاوز به زنان زندانی توسط ماموران امنیتی امری عادی است. آنها با این روش از زنان زندانی اعتراف می گیرند.

ساندی تلگراف می نویسد:

«... وقتی طلوعی درباره تجربه خودش در زندان صحبت می کند، صدایش پائین می آید، بغض راه  گلویش را می بندد، دلش نمی خواهد پسر 6 ساله اش نیما، که در رستوران هتل محل مصاحبه، با فاصله ای کم مشغول خوردن پیتزاست حرف های او را بشنود.

می گوید: "چهار مرد و سه زن مسلح شبانه به خانه ام حمله کردند و من را با خودشان بردند. بچه هایم گریه می کردند. تمام شب بازجو های مختلف از من بازجویی کردند و بعد من را به زندان انفرادی انداختند. با یک پتو و یک لیوان که برای ادرار هم باید از آن استفاده می کردم. در یک سلول انفرادی. شش شب پیاپی در زیر زمین زندان بازجویی شدم. بازجو ها از من می خواستند که اعتراف کنم در تظاهراتی که برای "شوانه"، در سنندج بر پا شده بود نقش رهبری داشته ام. فهرستی را جلوی من گذاشته و می خواستند که من آنها را بعنوان همکارانم تائید کنم. من قبول نکردم. بعد از شش شب، روش بازجوئی که گاه با سیلی همراه بود عوض شد. من را با دو مرد در یک اتاق تاریک و کوچک تنها گذاشتند. یکی از آنها که خودش را امیری معرفی کرد، معاون دادستان بود. مرد دیگر بسیار بد دهن بود و به سبک اوباش حرف می زد. آنها پشت سر هم به من سیلی زدند. آنها با من کاری را کردند که هیچ زنی هرگز نباید تجربه کند. امیری گفت که تو را دار می زنم، اما قبل از آن، بلایی به سرت می آورم که نتوانی، دهنت را اینجا باز کنی. آنها به من تجاوز کردند. حمله و تجاوز آنها باعث کبودی و خونریزی من شد. شب بعد به من تجاوز نکردند اما گفتند که فرزندانت را می آوریم و در مقابل چشمانت آنها را آتش می زنیم.

من، سرانجام در هم شکستم. گفتم امضا می کنم که با با رسانه های بیگانه مصاحبه کرده ام و رهبری تظاهرات برعهده داشته ام، علیه رژیم توطئه کرده ام.

چند شب پس از این اعتراف، از زندان انفرادی به زندان عمومی زنان منتقل شدم. در این بند زنانی را دیدم با پاهای زخمی و چرکین بر اثر ضربات شلاق.

پس از 66 روز زندان، با قرار وثیقه آزاد شدم. همراه با نیما از ایران گریخته و وارد ترکیه شدم. دختر چهارده ساله ام شیما نیز بعدا به من پیوست. و اکنون به امریکا رسیده ام.

( آنچه رویا طلوعی درباره تجاوز و علائم آن، مانند کبودی ران می گوید، کاملا شبیه گزارش پزشکی قانونی در پرونده زهرا کاظمی خبرنگار بین المللی مقیم کانادا ست که در تهران و توسط قاضی مرتضی و معاون او "بخشی" بازجوئی شد!)

ده‌سدرێژی بۆ سه‌ر من و ژنانی تری زیندانی له‌ به‌ندیخانه‌کانی سنه

وه‌رگێرانی: حه‌مید ته‌یموری




  

موضوع اطلاعیه بمناسبت سالروز حلبچه ی شهید شهر شهیدان


موضوع اطلاعیه بمناسبت سالروز حلبچه ی شهید شهر شهیدان

مردم شریف مهمان نواز کردستان مردم شریف و مهربان لرستان  مردم بانه مریوان  سنه( سنندج ) مردم  مهاباد و سر دشت .مردم شجاع کرمانشاه امروز سالروز شهادت بین 5000 تا 6000 هزار انسان بیگنا از کودک و پیر جوان و زن و مرد از کودک یک ماهه تا پیر زن و پیر مرد 80 ساله در  مورخ 16/3/1988 توسط رژیم گوربگور صدام و دار و دسته هایش توسط هواپیماهای رژیم عراق شهر شهیدان شهر حلبچه مورد حمله گازهای بیولوژیک قرار گرفت و باعث از بین رفتن شهر و شهید شدن ساکنین آن شد.

بلی جینوساید ملت کرد در کردستان توسط رژیمهای خودکامه و ضد بشر در جلو چشم جهانیان با روز روشن صورت گرفت در آن زمان کسی به صدا در نیآمد اما با یاری بزرگمردان و شیرزنان کرد این مسایل دارد به سوی بین الملل شدن میرود. حلبچه ی شهید هیروشیمیائی کردستان.

بلی من به این مناسبت به ملت و مردم شجاع کرد در سر تا سر کردستان تسلیت میگویم و در این روز شریک غمشان هستم.

بلی جینوساید و کشتار دستجمعی ملت بیدفاع کردستان توسط اشغالگران باز ادامه دارد در ایران ترکیه و سوریه ما هر روز شاهد دستگیریهای خود سرانه در کردستان توسط نیروهای ضد مردمی انتظامی در کردستان هستیم توسط رژیم اسلامی در ایران.

 سلام بر شهیدان راه کرد و کردستان

سلام بر روح و روان پاک شهیدان حلبچه ی شهید

دفتر حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران سوئد

16/3/2007

اسماعیل قادری دبیر کل حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران
//////////////////////////////////////////

در باره ترور روحی و روانی و یا ترور شخصیت بخش 4 چهارم

در 3 مقاله گذشته در باره ترور شخصیت انسان توسط انسانهای روانی و توهمگرا تعریف نمودیم حال در باره این دو نوع ترور باید بطور شفاف و روشن تعریف نمود تا مردم و دیگران از این با خبر بشوند  و بدانند ترور روحی و روانی یعنی چی... ترور شخصیت یعنی کسانی هستند مخفیانه پشت سر دیگران بدگوی میکنند و این کار را آگاهانه و بر اساس برنامه پیش میبرند برای درهم کوبیدن شخصیت انسانی دیگران به کار میبرند و یا خود پیش بردن و بالا بردن خویش در جلو چشم دیگران. حال در باره سوئد در سوئد اول منزوی کردن فرد بعدش کشتن فرد هنگامی که دیدند که انسان تنها شده است و ارتباطش با دیگران کاملا قطع شد در یک برنامه خاص خودشان ویی را به قتل میرسانند و بعدش اعلام میکنند که او خود کشی نموده است خلاصه هزار و یک برنامه برای فرد میریزند تا ویی را به قتل برسانند نمونه این ها قتل یک کشتی گیر سوئدی بود که گفته شد ویی خودکشی نموده است و دوم فردی بنام حمید که در همین شهر به قتل رسید و یا سربه نیست شد 3 احمد ک بود که اهل مریوان بود من اولین باری که احمد دیدم که در سال 2004 بود بعد از آن روز هرگز ویی را ندیدم و نمیدانم چه بر سرش آوردند. در این کشورها برای منزوی کردن فرد  در این باره بودجه میزارند و چند کسی را انتخاب میکنند تا علیه فرد لجنپراکنی کنند و علیه او دروغهای درست کنند تا شخص را از دید دیگران بد بین کنند و در همین باره راه را هموار میکنند برای بیشتر منزوی کردن فرد  و در آخرش ویی را به قتل میرسانند این است که بنام دموکراسی علیه انسانها جنایت میکنند از راه دیگر با حکم اعدام مخالف هستند اما از راه دیگر دیگران را سیستماتیک اعدام میکنند و باز در این باره دولت ایران و یا دولتهای که فرد در آن آمده است و در این کشور پناهنده شده است در این کار شریک هستند برای قتل و درهم کوبیدن شخصیت انسانهای بی سر پناه که به ناچاری به این کشورها پناه آورده اند تا در امان باشند اما فکر نمیکردند که مسایل اقتصادی و تبادل تجاری همه چیز را فدا میکند حتی انسان و انسانیت فروشنده انسانها و تجارت با قتل انسانها کاری است که ساده امروز انجام میگیرد. حال برگردیم به مسایل اصلی همان ترور شخصیت انسان است. کسانی که عادت دارند پشت سر دیگران به هر نحویی بد گویی کنند در اصل مریض هستند و این غریزه کینه توزی چنان ویی را میآزارد که مجبور میشود که علیه دیگران دست به بد گویی و لجنپراکنی کنند و هنگامی که دست به این کار میزنند خود را خوشحال میدانند و احساس خوشحالی میکنند اما این خوشحالی یک لحظه است و عمرش کوتاه است و این افراد چون با دروغ بزرگ شده اند و این دروغ ارثی است خودشان نمیدانند چه میگویند هر چه را شنیدند بیان میکنند و مهر تائید بر آن میزارند بدون اینکه بدانند این راست است یا دروغ به چانه زنی میپردازند هیچ قوانینی رعایت نمیکنند در همه جا همه کاره هستند در آخرش هیچ و پوچ هستند با دروغ خود را بالا میبرند روزی کمونیست هستند و روز بعد مذهبی و روز بعد هیچی. سر درگمی و سرگردانی این نوع افراد در رفتارشان معلوم است. برای نمونه در سال گذشته یک فرد که خودش در اینجا است به شهر اوریبرو رفته بود برای یک جشن کردی در آنجا با فردی که در اسکیلستونا زندگی میکند ملاقات میکند در اولین حرفش دست به لجنپراکنی میزند علیه شخص من و گفته بود این نوشته های که بر سایت اسماعیل است مال خودش نیست بلکه این کسی است بنام دکتر اسماعیل قادری بلی این فرد مریض علیه من بدگوی نموده بود چون حالش خوب نیست. این فرد کسی است که از یک مرض روانی رنج میبرد و این مرض ویی را وادار میکند تا علیه دیگران لجنپراکنی کند در آینده اسم این شخص بطور شفاف و روشن اعلام میشود برای اینکه خود را بالا به برد با مزدوران رژیم ایران ارتباط کامل دارد و این فرد فردی است بیسواد و در منطقه سرپل ذهاب زندگی نموده اند و در عراق در زمان جنگ ایران و عراق به عراق رفتند و در آنجا پدر این فرد با علی حسن خلاصه کار میکرد و مزدور دولت عراق بود هنگامی که رژیم بعث کردهای فیلی را از عراق به سوی ایران اخراج نمود این افراد رفتند طلای زنان را از گردن زنان در آوردند و به هر دختری که جوان بود تجاوز نمودند حالا در سوئد ادعای عدالتخواهی و کمونیستی میکند که دو الی 3 کتاب در باره کمونیست خوانده است در آخرش میخواهد در خدمت رژیم ایران در آید و با فردی بنام علی که سرباز مهدی خود را قلمداد میکند ارتباط دوستانه ای دارد و بدنبال این است که شاید در خدمت وزارت اطلاعات رژیم در آید با کمک این فرد اما هنوز اطلاعات رژیم به ویی اعتماد خاصی پیدا نکرده است تا رسما در خدمتشان باشد بدون مقدمه به هر کسی حمله لفظی میکند و مرز ادب و احترام را نمیشناسد چون مریض است این مرض شدید است بر وی فشار می آورد تا دست به چنین کاری بزند و علیه دیگران دست به لجنپراکنی کند البته خیلی چیزهای دیگر را گفته است و من در یک گذارش در اختیار پلیس قرار خواهیم داد در آینده ماهیت این دیوانه را. این شخص تا سال 1993 در شهر خانقین بر سر میبردند و بنابر خبری که از دوستان بدستم رسیده است یک افسر عراقی روابط جنسی با این فرد داشته است و( به قول خودمان کونی بوده است) بلی یک فرد در شهری دیگر ویی را خوب میشناسد و خوب تاریخ این دیوانه نادان دهاتی پوشخور حالا سیاستمدار خود را نشان میدهد بدون اینکه از سیاست چیزی بداند. این فرد باز به آن فردی که در شهر اوریبرو ملاقات نموده است گفته بود که اگر به من گفت بگوید یکی از فامیلهای خودت بیبیانی به او گفته است اما نمیداند که من میدانم چه حیوانی چنین حرفهای مزه خرفی بیان نموده است از این حرفهای مزه خرف زیاد است و باز افراد مزه خرف هم زیاد است راستی یک خوک از این چنین افراد شریفتر است.

بلی تبلیغاتهای دروغین و بی اساس و بی پایه و دور از پرینسیپهای انسانی علیه دیگران اعمال میشود و این با این نیات انجام میگیرد تا شخص را از دید دیگران کمرنگ کنند و خود را بالا به کشند این بالا کشیدن عمرش کوتاه است  دروغ در آخرش کشف میشود و روسیاهی برای فرد میماند و بس. سئوال چرا این افراد دست به اینکارها میزنند؟ این افراد مبتلا به سادیسم هستند خود آزاری و دیگران آزاری و یا مبتلا به آوتیسم هستند و باز  مبتلا به اسکیزوفرنی که خیلی خطرناک است هستند و در اصل این افراد به مانی مبتلا هستند که من در اینجا درباره مانی تعریف خواهم کرد. مانی شیدائی و یا شیدائی مانی یکی از دو شکل بالینی عمده اختلالات خلقی و عاطفی است که فرد را وادار میکند تا دست به هر کاری بزند و یا دیگران را کمتر از خود جلو بدهد و دست به هذیان گوی علیه دیگران بزندو یا علیه دیگران دست به لجنپراکنی بزند سابقا با عنوان پسیکوزمنیک دپرسیو معرفی میشد. این اصطلاح بصورت پسوند برای توصیف تکانه های غیر قابل مهار برای انجام رفتارهائی خاص ناسلم و غیر عادی نیز اطلاق میشود. خصوصیات اساسی سندرم مانی عبارتند از خلق بالا افزایش فعالیت غیر عادی پر حرفی و علیه دیگران بدگوئی کردن و افکار خود مهم پنداری و مرز نشناسی کلمات بدون پرینسیپ بی خوابی خیالهای توهمگرای و اوهامگرائی که خیلی بد است. وقتی خلق بالا است بیمار بشاش خوشبین به نظر میرسد و ممکن است این بشاشیت کیفیت مسری هم داشته باشد معهذا بعضی از بیماران تحریک پذیر هستند تا در حال نشئه بیمار منیک پر تحرک است و گاهی تحریک زیاد به تحلیل قوا منجر میگردد. تکلم سریع و پر حجم است. خواب بیمار شدیدا کاهش میابد معهذا بیمار احساس خستگی بدلیل کمخوابی نمی کند چون بیمار است دائم در این فکر است بداند دیگران چکار میکنند و با کی ارتباط دارند دائم از خود مشکوک است. میل جنسی افزایش یافته و رفتارهای نسنجیده و بدون مهار بدنبال می آورد. عقاید بزرگ منشانه شایع است و خیال میکند فردا دیگر با یک مصاحبه با یک رادیو رهبر بشود و بعدش ریئش جمهور. بیمار افکار خود را بدیع نظراتش را مهم و کارش را برجسته میداند. بسیاری از بیماران ولخرج شده و بدهی بالا می آورند و بعضی دیگر پول پرست و حسود هستند به زندگی دیگران. زمینه های فکری بزرگ منشانه گاهی به هذیان مبدل می شود مثل بدگوی پشت سر دیگران و هذیان گوئی های دیگر این افراد به هیچ عنوان مرز را نمیشناسند. ممکن است بیمار باور کند پیشوا است و ماموریت دارد که زمامداران امور را در مسائل مهم راهنمائی کند.

هذیان گزند و آسیب و توهمات هماهنگ با خلق نیز ممکن است مشاهده شود که فرد خود از خود بی خود است بدنبال کسی است تا علیه او بدگوئی کند. گاهی این بیماران خود را برای مدتی کوتاه بخصوص وقتی که صحبت از درمان و بستری شدن به میان می آید کنترل می کنند که نکند به تفکر بزرگ آنها لتمه وارد بشود تفکری هیچ و پوچ. هنری مودزلی این موضوع را بخوبی شرح داده است. وضعیت بیمار مبتلا به مانی که هنوز بیماریش به اوج نرسیده است به وضعیت شخص مستی میماند که هنوز به مرحله سیاه مستی نرسیده است. بیمار ممکن است با سعی و اراده خود افکار پراکنده اش را جمع کرده و اعمال غیر منطقی خود را متوقف سازد و برای مدت کوتاهی با متانت و منطق صحبت کرده و در شخص بی تجربه امیدهای اشتباهی بوجود آورد.

در سبب شناسی این اختلال عوامل ارثی و تجارب کودکی و یا شاید در زمان کودکی مورد تجاوز قرار گرفته باشد به عنوان زمینه ساز اختلال خلقی در بزرگسالی عوامل استرسزا به عنوان برانگیزنده اختلال و عوامل روانشناختی و بیوشیمیائی به عنوان راهی برای تاثیر عوامل زمینه ساز و بر انگیزنده مطرح شده اند.

حمله های مانی غالبا عود کننده است و ممکن است دوره های افسردگی نیز در فواصل آن مشاهده شود اختلال خلقی دو قطبی در درمان و پیشگیری این اختلال امروزه از لیتیوم به وسعیت استفاده میشود.

از ریشه لاتین به معنی جنون خمری حالتی ناشی از تفکر توهمگرا و دور از حقیقت  با تحریک فوق العاده که ممکن است به اقدامات خشونت آمیز منجر شود و باز به سبب مصرف الکل. چنین حملاتی در افراد مستعد با مقادیر نسبتا تفکر وسواسه نیز پدید می آید.

مانی نوجوانی. اختلالات منیک دپرسیو قبل از بلوغ نادر است و کمکم با رشد او این مرض رشد میکند اما در ضمن نوجوانی میزان بروز آن افزایش میابد. بر عکس باورهای قدیمی امروزه تصور می شود که مانی و اختلالات دو قطبی در نوجوانها شایع است. از مطالعه بر روی افراد بالغ به نظر میرسد که نخستین دوره های این اختلال ممکن است در نوجوانی بصورت رفتار نابهنجار تظاهر نموده و تشخیص داده شود.  بلی این افرادی که دست به لجنپراکنی علیه دیگران میزنند در اصل با این امراض که در بالا من به آن اشاره نمودم مبتلا هستند.  این میتواند که بروز زمان کودکی باشد که خیلی سخت است این افراد از این امراض روانی نجات داد بدون همکاری خود با روانکاو قابل رفع نیست. بلی چه انسانی دست به ترور شخصیت میزنند من در این باره توضیح دادم باز هم توضیح خواهم داد در این باره. در عراق به کودکان این طایفه که این فرد از آنها است عربها بهشان تجاوز میکردند این کار را با این نیات انجامیدادند تا در امان باشند خود این خیلی سخت است برای یک نوجوان امروز که بزرگ شده است آن حالت را فراموش کند. خوب در روانشناسی مرزی وجود ندارد تا چیزی را سانسور بشود. بر همین اساس است که من به همه چیز اشاره نموده ام.  باز در باره ترور شخصیت انسان از زوایه ی دیگر ترور شخصیت از ناحیه ی نژاد پرستی مثل یک پناهنده که به یک کشور اروپایی پناهنده بشود خوب این فرد اگر زرنگ باشد مطمئن باشید مورد آزار ترور روحی و روانی قرار خواهند گرفت چرا چون افراد این کشورها حاضر نیستند که کسی بالاتر از اینها بلد باشد و یا قدرت زانستی ویی از دیگران بیشتر باشد.  بر همین اساس ویی را با انواع شیوه مورد ترور روحی و روانی قرار میدهند و اگر در این راه پیروز شدند ویی را به قتل میرسانندو بعدش اعلام میکنند که او خوکشی نموده است جنایت علیه بشریت به همه انواع صورت میگیرد. سیاستمدار نژادپرست یک مرض مزمن است اگر هر تفکری که به افراط گرایده بشود به مرض تبدیل میشود مثل مرض روانی دگماتیک و یا هیستریک دگماتیک مبتلا میشود خود بعدش مزمن میشود دیگر قابل کنترل نیست برای مثال مذهب میتواند یک مرض مزمن باشد چرا چون مذهب قاتل انسانها است فرقی نمیکند کدام مذهب باشد به تاریخ هر مذهبی نگاه کنید پر از جنایت علیه بشریت است. مسیحی علیه اسلام و اسلام علیه مسیحیت یهودی علیه مسیحیت و مسیحیت علیه یهودیت و اسلام علیه یهودیت و یهودیت علیه اسلام  همه و همه پر از جنایت علیه بشریت است.  در این کشورها اول منزوی کردن فرد بعدش قتل او و بعدش اعلام میکنند که بر اثر یک مرض روانی خودکشی نموده است.

و بعضی از این ترورهای روحی و روانی و یا ترور شخصیت انسان بر اساس حسادت صورت میکیرد و اگر در ایران باشد دیگر بی حد است.

در این باره در باره ترور روحی و روانی ادامه دارد و در آخرش این به یک کتاب برای تاریخ به چاپ میرسد.

11/3/2007 اسماعیل قادری سوئد

 روز یکشنبه یازده مارس دو هزار و هفت
//////////////////////////////////////

امروز کسی که اسم خودش گذاشته است سردار و آ پی این شخص به این شرح میباشد .

[email protected]
 
  ISLAMIC REPUBLIC OF IRAN IP:217.219.223.70
شنبه 19 اسفند 1385

نوشته است که من قبلا اعضای مجاهدین خلق بوده ام اما خود این شخص فراموش نموده است که خودش و پدرش زمانی سربازان ایرانی را با سربریده تحویل حکومت بعث میدادند من به هیچ عنوان عضو و یا اعضای مجاهدین نبوده و نیستم و هرگز با چنین تفکری سازگار نبوده و نیستم من یک انسان چپی هستم و تفکر من در نوشتهای من دیده میشود من میدانم که شما کی هستی .  بلی شما در ایران هستی

راستی من خودم خوب میدانم که زنان در مریوان کدامشان راه حق را در پیش گرفته است و کدامشان نگرفته است نیاز نیست شما اتهام عضو بودن مجاهدین به من بزنی کسانی که این اطلاعات به شما داده اند سخت در اشتباه هستند عزیز من حالا خوب میدانم شما کی هستی و کجا بر سر میبرید. من به هیچ گروه و یا سازمانی توهین نمیکنم اما تفکر من در چهارچوب یک سازمان مذهبی به هیچ عنوان قرار نمیگیرد و من باز تکرار میکنم که به هیچ عنوان عضو مجاهدین نبوده و نیستم شما عضو بودن خودت را در اطلاعات بدنام و آدم کش ملاها آشکار نموده اید این اطلاعاتی که بدست شما رسیده است توسط انسانهای نادان و کور کوهستانی آمده است به هیج عنوان جای اعتبار نیست و نبوده است . اولأ من به هیچ عنوان با هیچ کسی در مریوان همکاری نکرده و نمیکنم و در این باره من یک کرد ناسیونالیست هستم در هر کجای این گیتی پهناور یک انسان مورد ظلم و ستم قرار گیرد من نگران میشوم و باز اگر یک کرد مورد اذیت و آزار قرار گیرد باز برای من ناراحت کننده است من بر این باور هستم با نوشتن و افشا کردن ماهیت بعضی از انسانهای بی سر و پا اعتبار خود را از دست نمیدهم  و شاید شماها که به یکدیگر حسادت دارین به اعتبار خودتان لتمه وارد کنید نه من و من در یک مقاله نوشته ام خلقیات ایرانی و روانتجاوز دیده برو آن را بخوان خود برای شما همه دردها روشن خواهد شد.

دبیرکل حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران اسماعیل قادری 

 
/////////////////////////////////

پیام  دفتر حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران بمناسبت فرارسیدن 8 مارس روز جهانی زنان. گرامی باد 8 مارس روز جهانی زنان ستمدید جهان و بخصوص زنان میهنمان ایران و میهن عزیزمان کردستان اسیر.

زنان این روز را انتخاب نموده اند تا به کوردلان و نادانان مذهبی بگویند که میان زن و مرد به هیچ عنوان هیچ فرقی وجود ندارد  زنان این روز را برای مطالبه حق طلبانه خود انتخاب نموده اند تا به کوردلان و مذهبیون کور بکویند زن و مرد هردو ترازوی جامعه هستند و به هیچ عنوان میان این دو  هیچ فرقی وجود ندارد. امروز با روز روشن به زنان انواع توهینها میشود مذهبیون زنان را ناقص العقل توصیف میکنند و با روز روشن به زنان توهین میکنند و این کلمه خودش یک نوع توهینی بزرگ است به انسان و انسانیت که مذهبیون بر زبان میآورند و زنان را تحت وحشیانه ترین اذیت و آزارهای روحی و روانی قرار میدهند آن هم تحت نام احکام خیالی و پوشالی مذهبی  مثل وعده دادن به یک کودک که اگر گریه نکند به ویی نقل و شیرینی میدهند وعده های خیالی و پوشالی بهشت خیالی و به هیچ عنوان وجود ندارد و نداشته است تو انسانی که با وعده شیرینی و نقل مؤدب باشد او را مؤدب جلو نمیدهید.و زن و مرد هردو نیاز اساسی به یکدیگر دارند و باید این نیازمندیها بر اساس مهربانی دوستی همیاری و همکاری و برابری کامل باشد مثل محبت به یکدیگر کمک به یکدیگر در تمامی امور زندگی شریک بودن در غم و شادی با هم بودن و کمک به یکدیگر در کارهای خانه دوست بودن و دوست داشتن. کوردلان مذهبی زنان را مورد ظلم و ستم قرار میدهند در سرتاسر این کیتی پهناور اما نمیدانند که علم امروزی تفکر غلط مذهبیون را رد میکند و زنان از مردان از نظر تیزهوشی تیزهوشترند و زودتر از مردان درک میکنندو میبینند. در جامعه بدون مشارکت فعال زنان در امور سیاسی و اجتماعی جامعه در حالت بلجی قرار میگیرد. مردم شریف و قدردان کردستان اسیر  در سرتاسر کردستان مردم مهاباد مردم سنه مردم مریوان بانه و بوکان و نقده و سردشت و ارومیه و کامیران و پاوه و نوسود و جوانرود و روانسر و  بخصوص مردم دلیر و شجاع کرمانشاه و مردم عزیز سنجابی و مردم شاه آباد و کرند و ایلام و سرپولذهاب و قصرشیرین امروز 8 مارس روز جهانی زنان ستمدید جهان است بخصوص زنان میهنمان که تحت نام مذهب مورد اذیتها و آزارهای مکرر قرار میگیرند و گرفته اند از سوی مذهبیون کور و خانه گمان و بی ایمان به انسان و انسانیت شما شاهد خبرهای تلخ و آزار دهنده زنان میهنمان هستی و بوده اید که هر روز در تیتر روزنامه ها قرار دارند که هر دو روز یکبار یک زن خود را قربانی نابرابریهای اجتماعی و سیاسی امروز ایران مذهب زده میکنند و دست به خود سوزی و خودکشی میزنند بلی زنان قربانی انقلاب اسلامی شدند که درزیر همین نوشته ها میخواهم پیامهای خمینی پیش از به قدرت رسیدنش برای  دید عموم قرار بدهم که در آخر میآید.

حال به پرازیم به بند و ماده های قوانین و حقوق زنان در برنامه و اساسنامه حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران.

برابری کامل میان  زنان و مردان در همه ی زمینه ها .

1= حق انتخاب کردن و انتخاب شدن با اراده خویش بدون دخالت دیگری.

2= حق تصدی هرمقام و مشارکت فعال در امور سیاسی و اجتماعی آزادانه بدون دخالت دیگری و بدون نیاز به اجازه دیگری.

3=حق انتخاب همسر دلخواه خویش بدون نیاز به اجازه پدر و یا مادر و یا برادر و یا هر کسی دیگر.

4= حق رفت و آمد و مسافرت بدون نیاز به اجازه دیگری.

5= حق برخورداری از کلیه ی امکانات آموزشی و پرورشی آزادانه با اراده خویش و بدون نیاز به اجازه دیگری.

6=حق انتخاب دلخواه خویش برای لباس پوشیدن و حق آزادانه انتخاب پوشش با اراده خویش و بدون نیاز به اجازه دیگری و یا مورد سئوال قرار گرفتن اگر چنانچه کسی آمد و از نوع لباس پوشیدن از زنان ایراد گرفت طبق قوانین آزادیهای فردی ویی را مورد محاکمه قرار خواهد گرفت هیچ کس حق ندارد به حیثیت و کرامت دیگران به هیچ عنوان توهین و یا آزادی دیگران را برهم بزند هر فرد حق دارد در سن 18 سالگی خود راه را برای آینده خویش انتخاب کند در این باره باید اگر کسی نیاز به کمک داشته باشد با مشاور اجتماعی تماس بگیرد برای حل مشکلات خود.

7= تشکیل دادگاه ویژه زنان برای بر رسی جرایم.

8= زنان حق دارند در هنگام طلاق گرفتن بچه هایشان پیش زنان باشد تا سن 18 سالگی  و باید زنانی که از همسرانشان به دلایل گوناگون طلاق گرفته اند از کمک هزینه اجتماعی برخوردار باشند و باز زنان و تمامی مردم جامعه از حق بیمه اجتماعی برخوردار باشند بدون هیچ نوع تبعضی باید کلیه افراد جامعه از کمک هزینه اجتماعی برخوردار باشند.

9= برچیدن کتابهای مذهبی و تفکرهای مخرب در مدارس و باز نویسی کردن کتابهای درسی بر اساس انسان و انسانگرا.

10= ما به هیچ عنوان هیچ مذهبی را به رسمیت نمیشناسیم و به هیچ عنوان امتیاز ویژه ای به هیچ مذهبی نمیدهیم و تبعیض میان مذاهب گوناگون را موردود میشماریم و به هیچ عنوان نهادهای مذهبی از کمک مالی دولتی برخوردار نخواهد شد و نمیشوند.

11= آموزش و پرورش بر اساس لیبرال دموکراسی و حقوق بشر  و گام عملی برای پیشبرد دموکراسی در جامعه و رعایت کلیه ی ماده های حقوق بشر سازمان ملل متحد و احترام به انسان و انسانیت.

12= درست کردن امکانات رفاه اجتماعی برای کودکان و باید کودکان تا رسیدن به سن 17 سالگی از کلیه ی امکانات اجتماعی رایگان برخوردار باشند مثل مسافرت رفتن رایگان غذا در مدارس رایگان کتابهای درسی رایگان همه چیز باید برای کودکان تا رسیدن به سن 17 سالگی رایگان باشد برخورداری از انترنت رایگان در کتابخانه ها.

درست کردن یک خانه رایگان برای کودکان بی سر پناه باید این کودکان از کلیه ی امکانات اجتماعی رایگان برخوردار باشند و منع هر گونه کار کشیدن از کودکان باید ممنوع باشد اگر کسی بخواهد و یا از کودکان کار بکشد طبق قوانین کودکان مجازات و محاکمه میشود و جرمش خیلی سنگین است اگر از کودک کار کشیده بشود و یا هر نوع سؤاستفاده از کودکان جرمش خیلی سنگین خواهند بود.

13= رعایت کامل  حقوق بشر و احترام به تکتک افراد جامعه و سر از پا نشاختن در میان مردم و ملت و باید همه از حقوق متساوی و برابر برخوردار باشند بدون هیچ نوع تبعیضی باید با یک دید به مردم نگاه کرد آن هم از دیدگاه انسان و انسانیت.

14= زنان حق دارند برای خویش همسر را انتخاب کنند و آزادانه از همسرانشان جدا بشوند بدون دخالت دیگران اگر چنانچه مردی زن خود را کتک بزند جرمش خیلی سنگین خواهد بود زندان به اضافه پرداخت هزینه کلانی که بر توان آن بر نخواهند آمد.

15= حقوق فردی هر فرد در جامعه از کلیه ی حقوق انسانی و فردی خویش برخوردار خواهد بود مثل آزادی بیان آزادی اجتماعات آزادی صنفی آزادی اتحادیه های کارگری و آزادی مطبوعات حق انتقاد کردن از دولت آزادانه اما بدون هیچ حرف توهین آمیزی در این باره باید درس و آموزش ادب و فرهنگ بکار بردن انتقاد و پاک کردن کینه توزی در جامعه و پرداختن به حل مشکلات جامعه در این باره نیاز اساسی به آموزش و پرورش سالم دارد جامعه.

16= آزادی تشکیل احزاب بر اساس قوانین دموکراسی و بدون هر نوع خشونتی ما با هر نوع خشونتی مخالف هستیم باید همه چیز بر اساس گفتگو و تبادل نظر حل و فصل بشود

همه از این حق برخوردار هستند که برای تشکیل حزب و یا هر دستجاتی آزادی باشند اما باید به آزادی دیگران لتمه نزنند و آزادی دیگران را برهم نزنند.

17= از دیدگاه ما پسر فلان شیخ و فلان خلیفه و یا فلان ملا کدخدا هیچ اعتباری ندارد هر انسانی که با توان باشد او اعتبار دارد شاید این فرد پسر یک خانواده فقیری باشد  برای ما انسان مهم است تا ارث و وارث و باید تمامی کسانی که بخواهند در امور سیاست شرکت کنند حد اقل 10 سال و تا 15 سال تجربه زندگی کار را داشته باشند و با کارگر عادی و تمامی زندگی کارگران آشنائی کامل را داشته باشند در غییر این صورت نمیتواند در امور سیاست شرکت کند و یا مسئول امور اجتماعی بشود.

18= باید تمامی کارگران از کارگر عادی خیابانی گرفته تا کارگرانی که کار رسمی دارند از یک حقوق برخوردار باشند و از ساعت 07 صبح تا 16.00 کار کنند در غیر این صورت هرکارگری بخواهند اضافه کاری کند و یا اگر کسی آمد و یک کارگر را در میدان با خود برد برای کار گردن از او اضافه کاری بکشد طبق قوانین کارگری صاحب کار جریمه میشود و باید در مقابل هر یک ساعت حق 3 ساعت به پردازد. و باید تمامی کارگران چه کارگران خیابانی و چه کارگرانی که کار رسمی دارند از حق بیمه اجتماعی برخوردار باشند برای ما و از دیدگاه ما کارگران احترام بزرگی دارند چرا چون آنها سازنده کشور و آینده هستند.

19= زنان بار دار باید هنگامی که باردار هستندو 4 ماهه شد در خانه باشند با پرداخت کامل حقوقشان و باید زنان و مردان در محیط کار از حقوق متساوی برخوردار باشند هر شرکتی و یا کارخانه ای بخواهد در میان زنان و مردان تبعیض قائل بشود در باره حقوق ماه هانه طبق قوانین برابری انسانها محاکمه میشود و اگر این کار را تکرار کند اموالش مصادره خواهند شد.

20= همه باید از حقوق متساوی و برابری کامل برخوردار باشند. و پرداخت در صدی از حقوق برای کمک به بیکاران و کسانی که توان کار کردن به هر دلایلی ندارند  و در این باره باید دولت شرکتهای بیشتر و کارخانه های بیشتر را در کشور به راه به اندازند تا مردم بیکار نباشند و کار و شغل برای مردم . در باره دانشجویان باید داشنجویان از خوابگاه رایگان برخوردار باشند و امکانات رفاه اجتماعی برای دانشجویان و کار آموزی برای داشنجویان تا با محیط و زندگی کارگری آشنا بشوند.

زند باد برابری یکسانی

سلام بر آزدی سرنگون باد تنگنظری و کوته فکری

دفتر حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران

سوئد 4/3/2007

دبیرکل حزب اسماعیل قادری

سخنرانیهای خمینی پیش از انقلاب که رژیم جمهوری اسلامی آن را پخش نمیکند و یا آن را ممنوع نموده است

سخنان خمینی در مورد آب و برق مجانی

سخنان خمینی در بهشت زهرا

سخنان گهر بار خمینی در مورد حکومت ملی

فتوای خمینی در مورد سلمان راشدی

سخنان خمینی در پاریس بخش اول

سخنان خمینی در پاریس بخش دوم

سخنان خمینی در مورد پیوستن ارتشیان به شورشیان

سخنان خمینی در مورد قانونی نبودن سلطنت پهلوی

سخنان خمینی در مورد سلطنت و حقوق بشر

سخنرانی خمینی برای ارتشیان

  

         ////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه در باره مسموم شدن عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان شمال(ترکیه) مردم شریف کردستان و مردم سرتاسر کردستان اسیر و مردم استان کرمانشاه شما شاید در این باره مطلع شده باشید که دولت نژاد پرست ترک رهبر حزب کارگران کردستان را مسموم نموده است و هر روز حال ویی وخیمتر میشود در این باره حزب لیبرالدموکرات کردستان ایران از تمامی سازمانها و مراجع انساندوست در سرتاسر جهان میخواهیم که برای اطمینان یک هئیت پزشکی به ترکیه اعضام کنند تا مستقیم با عبدالله اوجالان رهبرحزب کارگران کردستان ملاقات کنند و ویی را مورد معاینه ی پزشکی قرار بدهند. و در ضمن حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران این اعمال ضد بشری دولت ترک را محکوم میکنیم  و آن را یک جنایت علیه ملت و مردم کردستان میدانیم. و در این باره از تمامی ملت و مردم کردستان میخواهیم در برابر این توطئه ننگین به ایستند و این توطئه را خنثی کنند. رژیم نژادپرست ترک که قاتل 6 میلیون کرد است میخواهد مهمترین رهبر ااین ملت که در یک توطئه ای ننگین ویی را به دولت ترک تحویل دادند و در حال حاضر در زیر دست این رژیم نژادپرست بر سر میبرد با داروی کشنده ویی را به قتل برسانند دولت ترک خوب میداند که وجود بدالله اوجالان کاری آسان نیست برای سیاستمداران نژادپرست ترک ویی خطری جدی میدانند در برابر خود بر همین اساس است که دست به چنین کاری ننگینی زده اند و از راه دارو میخواهند ویی را مسموم کنند و به قتل برسانند.

ما حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران این اعمال وحشی دولت ترک را محکوم میکنیم.

سلام بر شهدای کرد و کردستان زند باد صلح و آزادی

سرنگون باد تنگنظری و کوته فگری

زند باد عبدالاه اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان بخش شمال

دبیرخانه حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران سوئد

3/3/2007
///////////////////////////////////

//////////////////////////////////

آزادی

پیام دفتر حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران( اسماعیل قادری) بمناسبت سالروز تاسیس حزب آزادی(استقلال خواه) کردستان به رهبری برادر عزیزمان کاک عارف باباجانی . دوست عزیز کاک عارف جان من میخواهم گرمترین سلامهایم و درودهایم را نثار شما دوست عزیز کنم و آرزوی موفقیت شما دارم در تمام کارهایت و مسئولیتهای که در باره خلقمان به دوش گرفته اید البته این بار مسئولیت باید بر دوش همه ما باشد در این باره موفق و پیروز باشید. و به مناسبت این روز فرخنده این روز را به شما تبریک میگویم.

من بنام خودم و بنام خانواده ام و بنام حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران این روز را به تمامی مردم و ملت کردستان بخصوص مردم شجاع استان کرمانشاه تبریک میگویم. مردم و ملت کردستان اسیر مردم بانه مریوان سنه (سنندج) مردم مهاباد و

مردم سرتا سر کردستان اسیر مردم شجاع و قیور شهرهای شرق کردستان امروز سالروز تاسیس حزب استقلال خواه کردستان ایران است و میخواهم به این مناسبت به تکتک شماهای عزیز تبریک بگویم.  مردم شجاع و نترس کرمانشاه جوانان عزیز شهر عزیزم کرمانشاه من به این مناسبت که مناسبت تاسیس حزب استقلال خواه کردستان است میخواهم با شماهای عزیز سخن بگویم شما جوانان عزیز و شجاع کرمانشاه نیاز به یک تفکر جدید و باز نیاز به یک حزب آزادی که در راه انسانیت گام برمیدارد نیاز دارید بلی خوشبختانه با تاسیس حزب استقلال خواه کردستان  این تفکر جدید محقق خواهد شد و من هم خودم یک حزب را تاسیس نموده ام بنام حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران اما در عین حال میخواهم با احزاب دیگر همکاری کنم و این را افتخار میدانم اگر توان همکاری و همیاری با احزاب دیگر میهنی کردستان را داشته باشم.  

مردم و ملت لرستان و چهارمحالبختیاری شماها هم جزوی جدایی ناپذیر از ملت کردستان هستید و دائم در باره تحولات در کردستان مراقب این قضیه هستید و بوده اید من میخواهم به این مناسبت که سال روز تاسیس حزب آزادی و استقلال خواه کردستان ایران است با شماهای عزیزم و هم میهنم سخن بگویم و به این مناسبت و  این روزفرخنده به تکتک شماها تبریک بگویم که خوشبختانه مردم و ملت بیدار لرستان هم باید در این جریانات سهمی داشته باشند شماها جزوی جدایی ناپذیر از ملت کردستان هستید. و باز در این باره میخواهم اعلام کنم که وجود تفکر گوناگون و ایده های گوناگون در کردستان مایه ی افتخار است و این به این معنا است که ما ملت کرد هم از دنیای آزاد و دموکرات جا نمانده ایم و در حال تمرین به سوی دموکراسی هستیم بلی درست است که دموکراسی به آسانی بدست نمی آید اما باید در این راه کوشش به عمل آورد و راه را برای دموکراسی هموار نمود. بلی ما ملت کرد باید در این باره هشیار باشیم و جلو آن دسته از احزابهای که منافع ملت و مردم کردستان  رازیر سئوال میبرند با جدیت جلوشان را بگیریم و اجازه ندهیم منافع خلقمان خلق کردستان زیر سئوال برده شود. بلی خوب من خودم یکی از آنهای هستم که با هشیاری مراقبت حرکات  احزاب دیگر هستم و بوده ام خوشبختانه امروز حزب حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران با صداقت پا به عرصه میدان گذاشته است و خود را برای یک رزمایش سیاسی و آن هم فقط در منافع و خواست ملت کردستان است گام برمیدارد . و ما هم افتخار میکنیم با وجود احزاب ترقیخواه و دموکرات در کردستان اسیرمان و بر همین اساس است که من اقدام به تاسیس یک حزب لیبرالیست دموکرتیک نموده ام.

من در اینجا لینک سایت حزب استقلال خواه کردستان همراه با آرمش قرار میدهم در بالا آرم و شعار حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران است که در آول پیام می آید. این هم شعار حزب استقلال خواه کردستان است که در زیر مشاهده میکنید

من این را به اطلاع میرسانم که این پیام بیشتر جنبه امتحان دارد تا یک دلبندی به همین خاطر لازم دانستم که از راه این پیام خیلی از چیزها را بدست آورم. مثل تنگ نظری و کوتهفکریاز سوی دیگران و یا در وووووو. البته در داخل بعضی از این احزابها  تنگنظری به حدی است که سخت است روشنفکران را جزب خود کنند بر همین اساس است که من دست به تاسیس یک حزب مستقل به ریاکارانه شفاف و راستگو نموده ام آن هم حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران است که همیشه در راه خواست و باب دل ملت کرد و آزادیخواهان حرکت میکند.

با درودبه روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان

سلام بر آزادی

زند باد آزادی و دموکراسی سرنگون باد تنگ نظری و دیکتاتوری

با امید به استقلال کردستان از شرق به غرب و از جنوب تا شمال

زند باد همیاری و اتحاد و همبستگی در کردستان.

دفتر حزب لیبرال دموکرات کردستان ایران

اسماعیل قادری سوئد

11/2/2007

11 فیبرایر 2007
/////////////////////////////////////
سلام د
 

دوستان عزیزی که در راه آزادی نازنین عزیز زحمت کشیده اید من میخواهم صمیمانه ترین و گرمترین سلامهایم را نثار شما ها عزیزانی کنم که برای رهای یک انسان این همه زحمات را کشیده اید و خوشبختانه زحمات شما به ثمر رسید و همه ما را خوشحال نمود با تشکر از همه شماهای عزیزی که برای آزادی نازنین امضا دادی و امضا جمع آوری کردید با سپاس از همه شماهای عزیز . آزادی نازنین به این معنا است که انسانیت بر بریت اسلامی و مذهبی پیروز شده است تبریک به همه انساندوستانی که در این راه زحمت کشیدند که دل همه ما خوش ساختند با تشکر از وکیل مدافع نازنین که در این راه خیلی زحمت کشیدند  با سپاس از همه شما های عزیز اسماعیل قادری سوئد ۴/۲/۲۰۰۷
////////////////////////////////////////

پیام دفتر اسماعیل قادری بمناسبت 26 ریبندان سالروز کومه له.

من از طرف خودم این روز را به تمامی کادرها اعضا و هواداران و پیشمه رگه قهرمانان کومه له تبریک میگویم . باز این روز به تمامی ملت کردستان تبریک میگویم باز به تمامی انسانهای انساندوست که برای برابری و انسانیت مبارزه میکنند تبریک میگویم و کومه له معلم و آموزگار راه دموکراسی در کردستان است . مردم شریف لرستان ! مردم شریف خرمآباد و چهارمحالبختیاری شما جزوی از ملت کرد هستید و دائم منتظر تحولات در کردستان بوده و هستیدکومه له بر خلاف احزاب دیگر دائم مسائل از راه دموکراتیک حل و فصل میکند اما متأسفانه احزاب دیگر در این عصر و در این قرن مدرن دارند با چماق و چماقداری سیاست خود را دنبال میکنند از چاقو کشی گرفته تا برادر کشی. بلی اما من در این باره مطمئن هستم که ملت و مردم کردستان ضد هر نوع چماقداری ای هستند و خود را از خشونت دور نگهمیدارند همه میدانند که خشونت راهش کوتاه است آن هم خشونت علیه یکدیگر که خدمت به دشمنان خلق کرد میکند ما ملت کرد باید یک صدا و یک دست برای مقابله با دشمنان خلقمان به ایستیم  تا دست دشمنان خلقمان در کردستان برای همیشه کوتاه کنیم. بگذارید ایده ها و تفکرها متفاوت باشند اما سروری خاک مهینمان کردستان باید بالاتر از هر چیز دیگر باشد. و باز باید انسان کرد هم قدر داشته باشد در دید ما. در بعضی از کشورهای اروپایی اختلاف نظرها زیاد است اما بعد از گفتگو و مناقشه همه با هم کافه میخورند و با هم لبخند میزنند ما باید از آنها درس بگیریم و یاد بگیریم چطور باید با روزگار امروزی برخورد نمود. ما ملت کرد تا زمانی که یک دست و یک صدا نشویم نمیتوانیم به اهدافمان برسیم همین که جناب آقای عارف باباجانی اعلام میکند که او به عنوان یک نفر حاضر است برای دفاع از خاک کردستان به صفوف پیشمرگان به پیوندد برای مقابله با نژادپرستان تورک این مایه ای افتخار است و من خودم حاضر هستم برای دفاع از خاک کردستان به صفوف پیشمرگان به پیوندم. خوب این مایه ای افتخار است برای من اگر از خاک کردستان دفاع کنم.

ما باید از آن کارهای که ناشایسته است دست برداریم به هیچ عنوان به یکدیگر بدگوی نکنیم بدگوی فقط به نفع دشمنان خلق کرد است اگر این کار ادامه یابد مطمئن باشید که دشمنان ملت کرد از این کار خوشحال میشوند تا کی ما باید زیر دستی و تو سری را قبول کنیم. باید بیدار بشویم و به کرد و کردستان به اندیشیم و اختلاف نظرها و تفکرهای متفاوت به معنای دموکرات بودن است و ما باید قبول کنیم که همه انسانها یک رنگ فکر نیمکنند و باید ما از امروز به تمرین دموکراسی دست بزنیم تا آینده ی روشن و درخشانی را داشته باشیم.

من به دکترهای عزیز در کردستان درخواست میکنم بیشتر به مسائل روانی توجه کنند و در این باره آموزش روانکاوی را به بینند و تا بتوانند ملت را رو به سلامتی سوق بدهند همه میدانند که دولتهای که کرد در آنها زندگی میکنند دولتهای دیکتاتوری و پلیسی هستند خوب این هم بر مسائل روحی  روانی این ملت ستمدیده اثر میگذارد کنترلهای پی در پی در کردستان اسیردستگیریهای خودسرانه کشت و کشتارهای پی در پی در کردستان  باید گفت ملت کرد همچون ملتهای دیگر ستمدیده خلقهای روانتجاوز دیده هستند. و در این باره مکتب زیگموند فروید خیلی مهم است برای تحقیق در باره زندگی در میان این ملتهای ستمدیده فقر بدبختی نداری تنگ دستی بیکاری اینها همه بر روح و روان مردم اثر گذار هستند.

چه چیزهای اثر مخرب دارد در روحی و روان مردم؟

1= مسائل اقتصادی مثل بیکاری نداری نبودن رفاه و عدالت اجتماعی اینها همه اثر گذار هستند.

2= نبودن آزادی و نبودند شغل و تضمینهای اجتماعی و وجود نظامهای دیکتاتوری و پلیسی خیلی اثر گذار هستند

3= تبعیضهای پی در پی در جامعه دیکتاتوری مذهب اجباری و حجاب اجباری خیلی تاثیر گذار هستند در زندگی روزمره مردم سرکوب و خفغان پی در پی کشت و کشتار دستگیریهای خود سرانه روزمره همه و همه.

یکی از آنهای که اثر مخربی در زندگی و درهم پاشیدن خانوادها دارد فقر و تهی دستی است.

برای مبارزه با فقر و نداری در کردستان نیاز به تاسیس یک سازمان خیری بدون وابستگی به هیچ جریان و دور از سیاست حزبیگری باشد برای کمک رساندن به فقرای کردستان فرقی نمیکند کدام بخش از کردستان باشد باید این سازمان در سرتاسر کردستان نماینده های را داشته باشد تا به مردم بیدفاع کردستان کمک برسانند ما که در اروپا و کشورهای آمریکا زندگی میکنیم هر چی در توان داشته باشیم پول را به شماره حسابهای مذکور واریز کنیم تا با فقر و نداری در کردستان مبارزه کنیم. در این باره باید شماره حسابهای اعلام بشود تا مردم هم بتوانند کمکهای انساندوستانه خود را به این شماره حسابها واریز کنند.

یک خانم در مریوان که از یک همسایه دیدن میکند میبیند که مادر به خاطر نداشتن پول آب و شکر به بچه شیرخوارش میدهد خوب این وجدانها را میازارد یک خانواده در کرمانشاه بخاطر نداشتن پول و ندادن کرایه خانه صاحب خانه اساس و وسایل انها را به بیرون میریزد و چند ماه هی در زیر پلاستیک زندگی میکنند در بیرون در شهرکه دولت آباد و در اثر سرمای زیاد بچه شان جان میسپارد.

در سنندج بخاطر نداشتن پول و بخاطر مریض بودن شوهر یک زن دست به خود فروشی میزند و این مسایل را برای مردی که قرار بوده خود را به وی بفروشد تعریف میکند و این مرد هم به این خانم بیچاره و بدخت روانتجاوزدیده روحی سرکوب شده را ناجوانمردانه به خانه میبرد در آخرش هیچ پولی به وی نمیدهد و وی را بیرون میکند از خانه بعد از سوداستفاده اش از آن خانم.

در این جامعه کهنه پرست و مذهب زده هیچ حسابی برای زنان نمیشود و زنا ن را ضعیفه و ناقصالعقل معرفی میکنند و مثل بره زنان را خرید و فروش میدهند بلی این است روحی سرکوب شده و دنیای خرافات زده.

در استان کرمانشاه روانسر یک خانواده تهی دست مجبور میشوند تا دختر 12 ساله اشان را به یک مرد 52 ساله بدهند چرا چون این مرد پولدار بوده است خوب اگر در این کشور بود ویی را پیدوفیل معرفی میکردند و این مرد جنایتکار را مجازات مینمودند.

باز در شهر جوانرود یک خانواده یک دختر 14 ساله را به یک مرد 40 ساله میدهند و وی را مجبور میکنند تا با مردی ازدواج کند که هم سن پدرش باشد از آنچه لزت جوانی است محروم بشود در نهایت در 23 /12/2006 این دختر بدبخت دست به خودکشی میزند و خود را به جهنم کهنه پرستان و خرافات زده ها می اندازد. بلی این است اصول مذهب و خرافات.

نبودن آگاهی کافی برای تربیت بچه ها و دروغ گفتن با بچه باعث میشود که بچها را غییر جدی به بار آیند و جامعه را ناسالم کنند.

باز بخاطر فقر و نداری باعث میشود که جوانان دست به فروش اعضای بدن خود بزنند و کلیه های خود را بفروشند بلی برای مشاهده این فیلم لینک زیر را کلیک کنید.

فیلمی از فروش کلیه

بلی این است هدیه ی انقلاب اسلامی به ملت و مردم ایران. فقر بدبختی نداری بیکاری  اما سیاستمداران رژیم ایران ملیاردها دلار در اختیار سازمانهای تروریستی قرار میدهند در حالیکه مردم ایران در زیر خط فقر و بدبختی مینالند 172 میلیون دلار برای مقتدا صدر روحانی تندرو عراقی 150 میلیون دلار برای حماس 250 میلیون دلار برای حزبالله لبنان میلیونها دلار برای جاسوسان و عوامل اطلاعاتی در کشورهای دنیا بلی اما این رژیم دلشان بحال مردم و ملت ایران هرگز نمیسوزد و یک روز نیمروند تا از نزدیک زندگی مردم را مشاهده کنند چه درد و رنجی دارند میکشند.

فقر و فلاکت هدیه ی ایت الله ها به ملت ایران است.

در کردستان خانوادهای هستند که به نان شب محتاج هستند.

زندگی کارگران خسته که دستهایشان پینه خورده است هر روز برای کار کردن به میدانها میروند اگر هم کاری گیرشان بیاید اگر کار گیرشان نیامد باید شبش با شکم گرسنه و تنی کوفته و خسته سر را روی بالشتی بگذارند که هزار و یک پینه را خورده است از پارچه های قدیمی و کهنه شده است. باید برای تسکین کردن بچه هایشان از همسایه ها نان را قرض کنند  این است زندگی مردم  در کردستان اسیر.

در کردستان بخش شمال که در چند روز پیش در تلویزیون پخش شد یک مرد که با خرید و فروش مشغول بوده است توسط نیروهای تروریستی فاشیستی تورکها کشته شده است زنش هم میگفت او فقط 7 بچه کوچک دارد توان تامین کردن زندگی بچه هایش را ندارد آیا این آزاردهنده نیست؟ خوب چه باید کرد در این باره؟ ما باید مسائل اصلی را در نظر بگیریم.

در روانشناسی و تحقیقات در باره خلقیات ایرانی آمده است ما ایرانیها به کارهای غییر ضروری خیلی اهمیت میدهیم اما کارهای ضروری را به فراموشی میسپاریم.

همین است که باعث شکست در زندگی ما میشود.

من در این باره اعلام میکنم که باید برای درس انسانگرائی باید تمامی کتابهای خرافاتی و غییر انسانی در مدارس کردستان بر چیده بشود تا جوانان و بچه های شیرین کردستان را سالم و انسانیت به بار آیند.

در باره آزادی نازنین فاتحی  در روز جمعه مورخ 2/2/2007 نازنین فاتحی از زندان آزاد شد با سپاس از خانم پ عزیز برای این خبر خوشی که به من داد..

و از طرف خودم از تمامی کسانی که برای آزادی این انسان امضا حمع اوری کرده بودند و تمامی کسانی که برای آزادی نازنین امضا داده بودند بی نهایت تشکر کنم و باز از وکیل مدافع نازنین بی نهایت متشکرم..

با سپاس ار لطف همه انسانهای انسان دوست.

زند باد آزادی و برابری

سلام بر روح و روان شهدای کرد و کردستان که مخلصانه برای آزادی کردستان اسیر خون خود را فدای کردستان اسیر نموده اند.

درود بر انسانیت زند باد انسان و انسانیت. سر نگون باد دیکتاتوری و خرافات.

اسماعیل قادری سوئد

3/2/ 2007

روز شنبه
////////////////////////////////////

پیام دفتر  اسماعیل قادری بمناسبت سالروز جمهوری کردستان به رهبری پیشوای تاریخی کرد و کردستان قاضی محمد همیشه زنده. من بنام خودم و حزب لیبرالدموکرات کردستان ایران این روز مقدس را به تمامی ملت و مردم کردستان تبریک میگویم بخصوص راه روان راه پیشوای تاریخی و ملی و میهنی کردستان زند یاد قاضی  محمد و یارانش راهشان پرفتوح باد.

از آن زمان تا بحال دولتهای کور که سران این دولتها به جنون ضد کرد مبتلا هستند میخواهند و خواسته اند از راه نظامی و سرکوب و کشت و کشتار با ملت ستمدید کرد برخورد کنند و میکنند. از آن زمان تا بحال جان میلیونها انسان را گرفته اند و فرزندان رشید خلقمان را بشهادت رسانده اند و هنوز دریای خون شهیدان راه کردو کردستان در گوشه و کنار میهن اسیرمان کردستان ادامه دارد. و امروز با ثمر خون شهدای کرد و کردستان گوشه ای از کردستان آزاد شده است و دشمنان خلق کرد با انواع توطئه های کور و ضد انسانی و حتی تهدید علنی علیه ملت مظلوم کردستان دست میزنند این همان کسانی هستند که تفکر فاشیستی دارند و مبتلا به جنون ضد کرد شده اند.

ما دو نوع جنون داریم جنون ضد یهود و جنون ضد کرد.  آنهای که مبتلا به جنون ضد یهود هستند در عین حال مبتلا به جنون ضد کرد هم هستند.

شهدای کردستان نه که در کردستان بلکه در قلب اروپا ما کردها شهید داده ایم شهید دکتر عبدالرحمان قاسملو شهید عبدالله قادری شهیددکتر صادق شرفکندی در آلمان و اتریش و کردستان هزاران شهید از اعضای کومه له سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان بخش شرق و هزاران شهید از اعضای حزب دموکرات کردستان ایران و هزاران شهید در سیاه چالهای رژیم دینی ایران هزاران شکنجه شده چندین شهید از اعضای اتحاد میهنی کردستان به رهبری حسین یازدانپناه  و هزاران زندانی سیاسی در کردستان اسیر هزاران شهید در کردستان بخش شمال هزاران شهید در کردستان بخش جنوب . بلی این جانیان ضد بشر به انسانها رحم نمی کنند.

بنابر خبری که به ایمیل بدستم رسیده است از ایران احمدیژاد در کردستان با فرماندهان سپاه پاسداران در یک نشست مخفی دستور داده است که نیروی تروریستی انتظامی رژیم آزاد است به هر کسی که مشکوک باشد در کردستان تیر اندازی کنند و آنها را به قتل برسانند.

یعنی دستور قتل عام کردها را صادر نموده است احمد دیوانه که به جنون ضد کرد و ضد یهود مبتلا است.

در نهایت بنام خودم و خانواده ام  و حزب لیبرالدموکرات کردستان ایران این روز مقدس را به تمامی ملت کرد تبریک میگویم و آرزوندم روزی برسد که هیچ احدی به هیچ عنوان دیگری را نیازارد.

زند باد فدرالیسم زند باد آزادی و انسانیت سر نگون باد دشمنان انسان و انسانیت.

سلام بر روح و روان پاک شهید برزگ کرد و کردستان پیشوای ملی و میهنی زند یاد قاضی محمد سلام بر روح و روان پاکش و راهش پر فتوح باد.

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان که مخلصانه برای آزادی و استقلال کردستان خون خود را نثار این خاک نموده اندراهشان پرفتوح باد.

سلام بر زندانیان سیاسی .

دفتر اسماعیل قادری

21/1/2007


پیام حزب لیبرال دموکرات کردستان بمناسبت سالروز شهادت پیشوائی ملی و میهنی


پیام حزب لیبرال دموکرات کردستان بمناسبت سالروز شهادت پیشوائی ملی و میهنی کردستان  ما به این مناسبت به اعضای خانواده قاضی و راه روان راه قاضی محمد همیشه
 زند تسلیت میگویم .  بلی قاضی محمد و یارانش در این روز به شهادت رسیدند. بلی زند یاد قاضی محمد همیشه زنده در میان ملت ستمدید کرد در کردستان اسیر.

در تاریخ 10 فروردین برابر با 10 خاکه لیوه پیشوای ملی و میهنی کردستان و ریئس جمهوری کردستان توسط رژیم محمد رضا شاه اعدام شد و به شهادت رسید.

مردم شریف سرتاسر کردستان اسیر و مردم مهمان نواز لرستان چهارمحال بختیاری امروز سالروز شهادت زند یاد پیشوائی ملی و میهنی کردستان قاضی محمد است که توسط اشغالگران در این تاریخ به شهادت رسید راهش پرفتوح باد.

بلی همیشه اشغالگران برای نابودی این ملت مظلوم سران ما را به شیوه ای غیر انسانی اعدام نموده اند و یا به طور غیر انسانی و غیر اخلاقی سران ما را ترور نموده اند بلی دولتهای منطقه به هیچ عنوان به دموکراسی باور نداشته و ندارند هویت  این ملت ستمدید را ممنوع نموده اند بلی زبان مادری هر انسان یعنی هویت او وقتی از من سئوال میشود که کجای هستم من باید هویت خود را معرفی کنم یعنی کرد هستم مگر میشه انسان را از هویت خویش محروم نمود؟

هویت یعنی زبان مادری وقتی کسی میآید و از هویت آلمانی حرف به میان می آورد باید اول زبان آلمانی بلد باشد و یا اگر کسی می آید میگوید سوئدی هستم باید زبان سوئدی بلد باشد  وقتی با زبان سوئدی خوب حرف زد آن زمان میتوان گفت هویت او سوئدی است البته منظور من فقط یاد گرفتن زبان نیست منظور من زبان مادری آن فرد هویت او است.

بعدش فرهنگ آداب رسوم و آخرش میرسد به لباس و نوع لباس پوشیدن.

خوب برگردیم به قضیه ی اصلی همان سالروز سهادت قاضی محمد ریئس جمهور کردستان است.

بلی رژیم شاه که در این فکر بود با اعدام پیشوائی تاریخی کردستان شاید صدای آزادیخواهی را در کردستان خفه کند اما در این فکر نبود که هزاران قاضی در راه است و خواب و خیال دشمنان خلق را برهم خواهند زد.

رژیم بعث گوربگور شده در عراق دست به هرکاری  که بتواند این ملت را از بین به برد زد و تمام کوشش خود را به کار برد و هزاران زن کودک نوجوان پیر و بچه شیر خوار را زند به خاک نمود اما آخرش خودش به آن گوری افتاد که فکرش هرگز در ذهنش نبود و تصورش نمیکرد. 182000 انسان را سر به نیست کرد هزاران نفر را با گازهای بیولوژیکی و شیمیائی از بین برد اما این ملت دست از مقاومت مشروع خود برنداشتند و تا آخرش در برابر دیکتاتور ایستادند و بازماندگان این قربانی شاهد محاکمه های سران رژیم گوربگور بعث بودند. در ایران هم همچنین رژیم محمد رضا شاه با ملت ستمدید کرد بیرحمانه برخورد مینمود و صدای همه را خفه نموده بود اما او هم در سال 1357 از ایران فرار نمود بعدش روانی شد و بعدش سر زلت را به زیر خاک برد و نظام پوسیده دیکتاتوری شاهنشاهیش را به زیر خاک برد. در خوابهای زمانی که خود را شاه شاهان میدانست بزرگبینی این شخص به مانی تبدیل و بعدش ویی را به زیر خاک برد. او هم قاتل دو رهبر بزرگ در کردستان بود در سال 1974 رژیم شاه با عراق یک پیمان در الجزایئر امضا نمودند و در آن اتفاق شده بود تا مبارزه بر حق ملت ستدید کرد را سر به نیست کنند و توانستن با حیله های همیشگی خودشان پدر کردان را به شهادت برسانند و به آمریکا فرستادند برای مداوا بعدش خود محمد رضاشاه شخصأ یک پزشک ایرانی را به آمریکا اعزام نمود و ملا مسطفئی بارازانی را به شهادت رساندن خوشبختانه امروز فرزند مبارز پدر کردان ریئس جمهور کردستان است اما دشمنان و کسانی که دستشان در جنایت علیه ملت ستدید کرد بوده است به کشورهای دیگر متواری شده اند و بازگشت آنها هرگز امکانپذر نخواهد شد.

در سال 1999 در یک توطئه ی ننگین بزرگترین رهبر کردان بخش شمال را به دولت نژاد پرست ترک تسلیم نمودند و در حال حاضر وی را مسموم نموده اند رژیم ترک همیشه دشمن بزرگ این ملت ستدیده بوده و هست و رژیم نژادپرست ترک قاتل 6 میلیون کرد در کردستان است. در ایران که در رژیم ملاها هم دستکمی از رژیمهای دیگر نداشته اند و علیه ملت ستدید کرد دست به جنایت زده اند و هر روز ما شاهد خبر کشته شدن جوانان کرد به دست نیروهای تروریستی انتظامی رژیم هستیم بازداشتهای خودسرانه اتهامهای بی پایه ی و اساس دستگیریهای خود سرانه وارد حریم خانوادها شدن آزادی مردم بر هم زدن و طرح دیگر رژیم ایران معتاد کردن جوانان کردستان است در زمان شاه خمینی و دارو دستهای او از فساد در رژیم شاه شکایت داشتند اما با به قدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی مواد مخدر 100 برابر شد در ایران بخصوص در میان جوانان البته ناگفته نماند خود ریئس مصلحت نظام هاشمی رفسنجانی یکی از بزرگترین تجارهای مواد مخدر است حتی اینها به کشورهای دیگر مواد مخدر صادر میکنند مواد مخدر اسلامی و هدیه ی آیت الله ها به ملت ایران و به خصوص به جوانان ایران. رژیم ایران هم همچون رژیم بعث علیه ملت کرد جنایت نموده است و خلخالی جنایتکار را به کردستان فرستادند در سال 1358 و در کردستان دست به قتلعام ملت ستمدید کرد پرداختند و هزاران کرد را به قتل رساندند و یا به سیاه چالهای این رژیم واپسگرا افتادند و بعدش به شهادت رسیدند.

رژیم سوریه هم همچون رژیمهای اشغالگر دیگر هنوز شناسنامه را به کردان آن کشور نداده است بر این اساس شناسنامه را به کردان نمیدهد و یا نداده است این رژیم یک شرط دارد آن هم این است باید مردم ستمدید کرد هویت خود را تغیر بدهند تا به آنها شناسنامه داده بشود در سال گذشته نزدیک به 300 نفر در آن کشور به قتل رسیدند توسط رژیم بعث سوریه.

در چند روز پیش در رادیو سوئد پ 1 یک برنامه جالب پخش شد تحت نام تجارت با  انسانها  در این برنامه با یک عراقی مصاحبه شد که خود شاهد ماجرا بود. گوینده رادیو سوئد از او سئوال نمود. آیا اینهای که قاچاقچی هستند چه کسانی هستند؟ او جواب داد اول آنها را به ایران بردند بعدش از راه ایران به ترکیه منتقل نمودند در اره چشم ما را میبستند نمیگذاشتند بدانیم چه کسانی هستند اما من که چشمم خوب بسته نشده بود از زیر چشم یکی و دو نفر را دیدم که از اطلاعات دولت ایران بودند در سر مرز یعنی 4 کیلومتر مانده بود به مرز همه را پیاده کردند و رفتن دنبال و به ویی در جلو چشم همه تجاوز نمودند و بعدش به ما گفتند اگر در این باره برای کسی تعریف کنیم در هر جای دنیا باشیم کشته میشویم خوب من خیلی میترسم.

گوینده رادیو سوئد دوباره سئوال نمود گفت خوب دیگر چه بر سرتان آمد؟

او جواب داد گفت دیگر ما را سوار کردند در یک اتاق کوچک در حدود 14 ساعت در راه بودیم بعدش ما را پیاده کردند و من دیگر از نمیتوانم توضیح بدهم. و گفتگو را تمام کردند.

بلی اطلاعات دولت ایران دست به هر کاری میزند از قاچاق انسان گرفته تا پخش مواد مخدر زیر نام دیپلماتی به اروپا.

خوب برگردیم به سالروز شهادت بزرگ مرد تاریخ کرد و کردستان قاضی محمد همیشه زنده.

ما تکرار میکنیم. قاضی محمد کسی بود که دلسوز ترین مرد و رهبر در تاریخ کردستان است برای ملتش کسی بود که به او پیشنهاد شد تا کردستان را ترک کند و به اتحاد شوروی برود اما قاضی محمد گفت اگر من به روسیه بروم رژیم شاه برای انتقام جان خیلی از هم میهنانم را میگیرد و شاید هزاران کرد را کشته بشوند نه من تا آخر در اینجا میمانم خود را فدای این ملت ستمدید میکنم و خود را در این راه همراه با یارانش فدای ملت مظلوم کردستان نمود.

به این مناسبت روز تاریخی حزب لیبرال دموکرات کردستان  به تمامی بازماندگان خانواده قاضی محمد بزرگ مرد تاریخ کردستان و راه روان راه قاضی تسلیت میگویم .

سلام بر قاضی محمد پیشوائی ملی و میهنی کردستان و سلام به یارانش

سلام بر روح . روان پاکش

زند باد کرد و کردستان

سلام بر شهیدان راه کرد و کردستان

سلام بر انسانیت درود بر روح و روان شهدای انسان و انسانیت.

اسماعیل قادری دبیرکل حزب لیبرال دموکرات کردستان

برابر با 10/1/2707 کردی
/////10/1/1386
 ////////////////////////////////////////////////////////

آرم حزب لیبرال مورات ردستان

چالاکێکی مافی مرۆڤ له‌ کوردستانی

 رۆژهه‌ڵاتی حوکمی زیندانیکردنی به‌سه‌ردا سه‌پا


Peyamner زینه‌ت بایزیدی ئه‌ندامی چالاکی مافی مرۆڤ له‌ رێکخراوی پاراستنی مافی مرۆڤی کوردستان، به‌ تاوانی بڵاوکردنه‌وه‌ی درۆ و به‌زاندنی سنوور، حوکمی شه‌ش مانگ زیندانیکردنی به‌سه‌ردا سه‌پا.    
رێکخراوی پاراستنی مافی مرۆڤی کوردستان له‌ به‌یاننامه‌یه‌کدا بڵاویکردۆته‌وه‌ که‌ زینه‌ت بایزیدی ئه‌ندامی چالاکی رێکخراوه‌که‌یان له‌ شاری مهاباد به‌ تاوانی بڵاوکردنه‌وه‌ی درۆ و پروپاگنده‌ دژ به‌ کۆماری ئیسلامی و چوونه‌ده‌ره‌وه‌ی وڵات به‌ شێوه‌ی نایاسایی، دوێنێ (دوو شه‌ممه‌) له‌ لقی دووی دادگای شاری مهاباد به‌ بێ ئاماده‌بوونی پارێزه‌ره‌که‌ی، حوکمی شه‌ش مانگ زیندانی کردنی به‌سه‌ردا سه‌پاوه‌."
رێکخراوی ناوبراو له‌گه‌ڵ ناڕه‌زایی ده‌ربڕینی سه‌باره‌ت به‌م بڕیاری دادگای مهاباد، داوای کردووه‌ بڕیاره‌که‌ هه‌ڵبوه‌شێندرێته‌وه‌.

گیراوی دۆزی پ.ک.ک، بۆ پشتیوانی له

 ئۆجه‌لان، مانگرتن له خواردنیان ده‌ستپێکرد

 120 گیراوی دۆزی پ.ک.ک له گرتووخانه‌ی تیپی "ف"ی سه‌نجان، به مه‌به‌ستی پڕۆتیستۆکردنی هه‌وڵی ژه‌هرخواردکردنی ئۆجه‌لان و ناڕه‌زایه‌تی به‌رانبه‌ر وه‌زاره‌تی دادی تورکیا، مانگرتن له خواردنیان ده‌ستپێکرد.

به مه‌به‌ستی پرۆتیستۆ کردنی وه‌زاره‌تی دادی تورکیا له‌مه‌ر ڕانه‌گه‌‌یاندنی به‌ڵگه‌ و زانیاری ڕاسته‌قینه‌ سه‌باره‌ت به ژه‌هرخوارد کردنی عه‌بدولا ئۆجه‌لان، 120 گیراوی دۆزی پ.ک.ک، له لقی دووی گرتووخانه‌ی تیپی‌"ف"ی سینجان، له ڕێکه‌وتی 15ی مارته‌وه، مانگرتن له خواردنیان ده‌ستپێکردووه و هه‌روه‌ها له‌م ڕێکه‌وته‌وه، زانرا که گیراوان، خواردنی ده‌رمانیشیان ڕاگرتووه.

گیراوانی دۆزی پ.ک.ک له‌م گرتووخانه‌یه‌ له کاتی دیتنی پارێزه‌رانیان دا، وێرای ڕاگه‌یاندنی ئه‌م هه‌اڵه، ده‌ڵێن که له گرووپی 6 که‌سی دا و هه‌ر گرووپه‌ی به نۆبه، 3 ڕۆژ مان له خواردن ده‌گرن و تا کاتی ڕاگه‌یاندنی ڕوونکراوه‌یه‌کی ئاشکرا و ڕاسته‌قینه‌ سه‌باره‌ت به ڕه‌وشی ته‌ندروستی ئۆجه‌لان، ده‌ست له‌م چالاکیه‌ی خۆیان هه‌ڵناگرن و ئه‌گه‌ر کێشه‌که ڕوون نه‌بێته‌وه، به گشتی ده‌چنه ناو پۆزیسیۆنی مانگرتن له خواردنی بێ کۆتایی.

کوردێک بوو به‌ قاره‌مانی جیهان

وه‌رزشوانی کورد عیسمه‌ت بۆزتان له‌ پێشبڕکێیه‌کانی "تای بۆکس" له‌ ئه‌ڵمانیا له‌ وه‌زنی 91 کیلۆدا بوو به‌ قاره‌مانی جیهان.

ناوبراو که‌ ساڵی ڕابردووش ببوو به‌ قاره‌مانی جیهان، دوێنێ له‌ شاری مونشنگلادباخی ئه‌ڵمانیا ڕووبه‌ڕووی وه‌رزشوانی سوئیسی ده‌ننیس تیتشه‌ر بۆوه و له‌ دوو ڕاونددا توانی به‌ سه‌ریدا زاڵ بێ‌. عیسمه‌ت به‌و شیوه‌یه‌ توانی پشتێندێکی دیکه‌ی قاره‌مانه‌تی له‌ کێبه‌رکێی تای بۆکسدا به‌ ده‌ست بێنێ.

شایانی ئاماژه‌یه‌ کۆمه‌ڵێکی زۆر کوردستانی دانیشتووی ئه‌ڵمانیا و ئه‌ندامانی " فێدراسیۆنی یه‌زیدییه‌کانی کوردستان" له‌ شوێنی کێبه‌رکێیه‌که‌ کۆ ببوونه‌وه‌ و پشتیوانییان له‌ عیسمه‌ت کرد.

کۆشکی سپی ره‌شبینی خۆی له‌مه‌ڕ وه‌ڵامی ئێران له‌سه‌ر سزاکان ده‌ربڕی

        

-ئه‌مڕۆ (دووشه‌ممه‌) کۆشکی سپی ره‌شبینی خۆی ده‌ربڕی له‌به‌رامبه‌ر راگه‌یاندنی ئێران بۆ که‌مکردنه‌وه‌ی هاوکاریکردنی له‌گه‌ڵ ئاژانسی نێوده‌وڵه‌تی وزه‌ی ئه‌تۆمی وه‌ک وه‌ڵامێک بۆ سزاکانی نه‌ته‌وه‌ یه‌کگرتووه‌کان به‌هۆی رانه‌گرتنی چالاکییه‌ ئه‌تۆمییه‌کانی.    
گۆردن جۆندرۆ گوته‌بێژ به‌ناوی سه‌رۆکایه‌تی ئه‌مه‌ریکا رایگه‌یاند" لێدوانه‌کانی به‌رپرسانی ئێرانی جێی نیگه‌رانین له‌کاتێکدا که‌ کۆمه‌ڵگه‌ی نێوده‌وڵه‌تی ده‌خوازێ له‌گه‌ڵ ئێران له‌ بۆ چاره‌سه‌رکردنی کێشه‌ ناوه‌کییه‌که‌ی بگه‌ن به‌رێگه‌چاره‌یه‌ک.
جێی وه‌بیرهێنانه‌وه‌یه‌ که‌ دوێنێ ئێران سوربوونی خۆی له‌سه‌ر پیتاندنی یۆرانیۆم و که‌مکردنه‌وه‌ی هاوکاریکردنی ئاژانسی نێوده‌وڵه‌تی وزه‌ی ئه‌تۆمی راگه‌یاند.

دکتور فایق محه‌مه‌د گولپی: مه‌گه‌ر شۆڤینیه‌تی تورکیا   سیاسه‌تێکی نه‌ته‌وه‌ییمان بۆ درووست بکات! د. فایق محه‌مه‌د گولپی

کورد یه‌ک له‌ گه‌له‌ دێرینه‌کانی ناوچه‌ی رۆژهه‌ڵاتی ناوه‌راسته‌ و له‌ ئاواکردنی شارستاتنیه‌تی مرۆڤایه‌تی له‌م ده‌ڤه‌ره‌دا به‌شداریه‌کی کاریگه‌ری هه‌بووه‌، به‌ گوێره‌ی ئه‌نجامی لێکۆڵینه‌وه‌کانی زانستی ئاسه‌وارناسی که‌ له‌ نیشتمانی کورداندا ئه‌نجامدراوه‌، جێپه‌نجه‌ی باووباپیرانمان به‌ هه‌موو بناغه‌ و دیوار و کون و که‌له‌به‌رێکی شارستانیه‌تی رۆژهه‌ڵاتی ناوه‌راستی ئه‌مرۆ و جهانی ئه‌و سه‌رده‌مه‌وه‌ دیاره‌. به‌رامبه‌ر به‌م چاکه‌یه‌مان بۆ کومه‌ڵگای مرۆڤایه‌تی، کورد و کوردستان هه‌زاران ساڵه‌ داگیرو دابه‌ش کراون، له‌ لایه‌ن داگیرکه‌رانه‌وه‌ پاشکه‌وتوترین باری ژیانی ئابوری و کومه‌ڵایه‌تی و سیاسی و ئایدۆلۆژیان به‌ سه‌ردا سه‌پێنراوه‌، ئه‌گه‌ر داگیرکه‌ران له‌سه‌ر هه‌ر بابه‌تێک دژو ناکۆک بووبن، له‌سه‌ر دژایه‌تی کردنی داوا و ماف و ئازادیه‌کانی گه‌لی کورد ته‌با و کۆک بوون، چه‌ند بۆیان کرابێت پێکه‌وه‌ دژایه‌تی مافه‌کانی گه‌لی کوردیان کردووه‌، ئه‌گه‌ر کورد داوای سه‌ره‌تاییترین مافی خۆی کردبێتت ئه‌وان به‌ کوشنده‌ترین چه‌ک به‌ره‌نگاری بونه‌ته‌وه‌.
یه‌ک له‌ هه‌ڵه‌ سیاسیه‌کانی شۆرشه‌ یه‌ک له‌ دوای یه‌که‌کانی گه‌لی کورد له‌ کوردستاندا ئه‌وه‌بووه‌، به‌ پلانێکی نه‌ته‌وه‌یی خه‌باتی سیاسی و چه‌کداری و جه‌ماوه‌ری به‌رێوه‌ نه‌بردووه‌، کاتێک  له‌ پارچه‌یه‌کی کوردستاندا شۆرشی چه‌کداری هه‌ڵگیرساوه‌، له‌ باتی ئه‌وه‌ی گه‌لی کوردی پارچه‌کانی تر بکاته‌ دۆستی ستراتیجی خۆی، هێزی مادی و مه‌عنه‌وی شۆرشه‌که‌ له‌ کوردانی هه‌موو پارچه‌کانی کوردستانه‌وه‌ وه‌ربگرێت، ده‌وڵه‌تی داگیرکه‌ری پارچه‌یه‌کی تری کوردستانی به‌ دۆستی ستراتیجی داناوه‌ و پشتی له‌ ماف و ئازادیه‌کانی گه‌لی کوردی ئه‌و پارچه‌یه‌ی کوردستان کردووه‌. به‌م شێوه‌یه‌ له‌ لایه‌که‌وه‌ ناکۆکی و دژایه‌تی له‌ نێوانی گه‌لی کوردی پارچه‌کانی کوردستاندا درووستبووه‌ و یه‌کێتی نه‌ته‌وه‌یی کورد ئیفلیج کراوه‌ و کورد لاواز بووه‌، له‌ لایه‌کی تره‌وه‌ شۆرشی کورد له‌و پارچه‌یه‌دا که‌ خه‌باتی چه‌کداری هه‌ڵگیرساندووه‌، وه‌ک مه‌قاشێک له‌ لایه‌ن ئه‌و ده‌وڵه‌ته‌ داگیرکه‌ره‌وه‌ که‌ یارمه‌تی داوه‌، بۆ به‌رژه‌وه‌ندی خۆی به‌کاری هێناوه‌. ئه‌م هه‌ڵه‌ سیاسیه‌ له‌ باشوری کوردستاندا وه‌ک چه‌مک و وه‌ک دیارده‌ له‌ مێژه‌ په‌یره‌و ده‌کرێت و تا ئه‌مرۆش هه‌ر به‌رده‌وامی پێده‌درێت و وه‌ک خووی سیاسی لێهاتووه‌. ئه‌وه‌ی بۆ سیاسه‌تمه‌دار و رۆشنبیر و سه‌رجه‌م نیشتمانپه‌روه‌رانی گه‌لی کورد له‌م رۆژانه‌دا وه‌ک ئه‌رکێکی مه‌زن ده‌بینرێت، ئه‌وه‌یه‌ که‌ ئه‌م هه‌ڵه‌ سیاسیه‌ به‌ زووترین کات ده‌ربازبکرێت و وه‌ک چه‌مک و دیارده‌یه‌کی رابوردووی نه‌گه‌تیڤ سه‌یر بکرێت.
له‌ سایه‌ی ئه‌و گورانکاریانه‌ی که‌ به‌سه‌ر جیهاندا هاتون و رۆژهه‌ڵاتی ناوه‌راستیش چاوه‌روانیان ده‌کات، ئه‌بێ نه‌خشه‌ و پلانی سیاسی له‌ کوردستان و له‌ ناوچه‌که‌دا گورانیان به‌سه‌ردا بێت، ئه‌م گورانکاریانه‌ش ده‌بێ گورانکاری باش و پۆزه‌تیڤ بن، ئه‌مه‌ش ئازایه‌تی به‌ سیاسه‌تمه‌دارانی کوردستان ئه‌دات چاوێک به‌ هه‌ڵه‌کانی رابوردوویاندا بخشێنن و به‌رنامه‌یه‌کی سیاسی نه‌ته‌وه‌یی شارستانی جووت له‌گه‌ڵ  پێوانه‌کانی سه‌رده‌م، دوور له‌ به‌رژه‌وندی داگیرکه‌رانی کوردستان په‌یره‌و بکه‌ن.
له‌ سه‌رده‌می خه‌باتی چه‌کداری باشوری کوردستاندا، به‌ڵگه‌ی لاواز بۆ ئه‌و پێوه‌ندیانه‌ی نێوان شۆرشی ئه‌یلول و شۆرشی گوڵان و شۆرشی نوێی گه‌لی کورد له‌ سنورێکی دیاریکراودا ئه‌دۆزرایه‌وه‌، له‌ سه‌رده‌می شه‌ری ناوخۆیی نێوان باڵه‌کانی بزاڤی رزگاریخوازی گه‌لی کوردا له‌ باشور، شه‌ری ناوخۆیی نێوان باکور و باشور ئه‌و به‌ڵگانه‌ نه‌یانتوانی قه‌ناعه‌ت به‌ رای گشتی کوردستان بکه‌ن و ناره‌زایی رۆشنبیران و جه‌ماوه‌ری کوردستان درووستبوو و پێشکه‌وت. له‌ دوای رووخانی رژێمی سه‌دام و دارشتن و ده‌نگدان له‌ سه‌ر ده‌ستوری هه‌میشه‌یی عراق و گه‌ره‌نتیکردنی هه‌ندێ له‌ مافه‌کانی که‌لی کورد له‌ دوو توێی ئه‌و ده‌ستوره‌دا، له‌ دوای ئه‌وه‌ی که‌ حزبه‌ ده‌سه‌ڵاتداره‌کانی کوردستان له‌ حکومه‌تی نوێی عراقدا پله‌و پایه‌ی هه‌ستیاریان وه‌رگرتووه‌ و ده‌توانن ئه‌و بڕه‌ ده‌سکه‌وتانه‌ بپارێزن، هیچ به‌ڵگه‌یه‌ک به‌ ده‌ست ده‌سه‌ڵاتدارانی باشوری کوردستانه‌وه‌ (حزبی و حکومی) نه‌ماوه‌ بۆ ئه‌وه‌ی وه‌ک جاران پێوه‌ندیه‌ نا هاوسه‌نگه‌کانی خۆیان له‌گه‌ڵ داگیرکه‌رانی کوردستاندا به‌رده‌وام بکه‌ن.
ئه‌وه‌ی له‌م رۆژانانه‌شدا چاودێری سیاسه‌ته‌ شۆڤینیه‌کانی ده‌وڵه‌تی تورکیا بکات له‌ به‌رامبه‌ر ده‌سکه‌وته‌کانی گه‌لی کورد له‌ باشور، چاودێری هه‌ڵسوکه‌وت و هه‌ڵوێستی ده‌وڵه‌تی تورکیا بکات له‌ به‌رامبه‌ر خه‌یاڵ و ئامانجه‌ دووره‌کانی نه‌ته‌وه‌ی کورد له‌ باشور، چاودێری هه‌ڵوێستی به‌رپرسانی تورکیا بکات له‌ به‌رامبه‌ر سه‌رکرده‌کانی کورد له‌ باشور، بۆی ده‌رئه‌که‌وێت که‌ ستراتیجی سه‌ره‌کی تورکیا له‌ باربردنی ئه‌و ئه‌زمونه‌ی باشوری کوردستانه‌، بۆی ده‌رئه‌که‌وێت که‌ تورکیا ئامانجی سه‌ره‌کی دژایه‌تیکردن و له‌ ناوبردنی هه‌ر ستاتۆیه‌کی کوردستانیه‌ له‌ هه‌ر شوێنێکی جیهاندا بێت، بۆی ده‌رئه‌که‌وێت که‌ تورکیا ئاماده‌نیه‌ کورد به‌ نه‌ته‌وه‌ بناسێت و سه‌رکرده‌ی ئه‌و نه‌ته‌وه‌یه‌ به‌ سیاسه‌تمه‌دار سه‌یر بکات. زمانی ره‌سمی ده‌وڵه‌تی تورکیا بۆ هه‌رێمی کوردستان باکوری عراقه‌، زمانی ره‌سمی ده‌وله‌تی تورکیا بۆ کوردی باشوری کوردستان خزمه‌کانی باکوری عراقمانن، ده‌وڵه‌تی تورکیا ته‌نها پێوه‌ندی له‌گه‌ڵ حزبه‌ کوردیه‌کان درووست ده‌کات و حکومه‌تی هه‌رێمی ناناسێت، ئه‌و وڵاتانه‌ی له‌ عراق سه‌فاره‌تیان هه‌یه‌، سه‌فیری هه‌موویان سه‌ردانی په‌رله‌مانی هه‌رێمی کوردستانیان کردووه‌ بێجگه‌ له‌ سه‌فیری ده‌وڵه‌تی تورکیا، سه‌فیری زۆرینه‌یان سه‌ردانی سه‌رۆکی هه‌رێمی کوردستانیان کردووه‌، بێجگه‌ له‌ سه‌فیری ده‌وڵه‌تی تورکیا، له‌ دوای دامه‌زراندنی ده‌وڵه‌تی عراقه‌وه‌، ده‌وڵه‌تی تورکیا بانگهێشتی هه‌موو به‌رپه‌سه‌ عه‌ره‌به‌کانی عراقی بۆ وڵاته‌که‌ی کردووه‌ بێجگه‌ له‌ سه‌رۆک کۆماری عراق، هۆکاره‌که‌شی ئه‌وه‌یه‌ که‌ سه‌ره‌ک کۆمار کورده‌. نوێترین هه‌ڵوێستی ده‌وڵه‌تی تورک به‌رامبه‌ر به‌ باشوری کوردستان دادگایکردنی (له‌یلا زانا)یه‌ له‌به‌ر ئه‌وه‌ی جه‌لال تاڵه‌ بانی و مسعود بارزانی عه‌بدولا ئۆج ئالانی وه‌ک سێ  سه‌رکرده‌ی کورد ناساندووه‌. له‌ به‌رامبه‌ر ئه‌و هه‌موو سیاسه‌ته‌ شۆڤینی و ناشارستانیه‌ی ده‌وڵه‌تی تورکیادا کوردانی باشوری کوردستان مێشێک میوانیان نابێت و هه‌ڵوێستیکی سیاسیانه‌ که‌ ئیراده‌ی به‌رخۆدان و پرتستۆکردنی سیاسه‌تی ده‌وڵه‌تی تورکیای پێوه‌ دیار بێت نیشان ناده‌ن و ئه‌ڵێن ئه‌بێ دڵی تورکیا له‌ خۆمان نه‌ره‌نجێنین، نه‌ک هه‌ر ئه‌وه‌ هه‌ندێ حزب هه‌ن تازه‌ به‌ تازه‌ خه‌ریکن پێوه‌ندی خۆیان له‌گه‌ڵ رژێمی شۆڤینی تورکیا پێشده‌خه‌ن و له‌ ئه‌نقه‌ره‌ ئۆفیس ئه‌که‌نه‌وه‌.
ئه‌و ده‌سکه‌وته‌ که‌مانه‌ی گه‌لی کورد له‌ باشوری کوردستاندا به‌ خوێنی شه‌هیدان و سه‌ر و ماڵی جه‌ماوه‌ر به‌ ده‌ستی هێناون، له‌ ده‌ستوری عراقدا گه‌ره‌نتی کراون و پشتیوانی سیاسی عراقی و نێوده‌وڵه‌تیان له‌گه‌ڵدایه‌،  تورکیا ناتوانی َ له‌م سه‌رده‌مه‌دا هیچ کاریگه‌ریه‌کی نه‌گه‌تیڤ له‌ سه‌ر ئه‌و ده‌سکه‌وتانه‌ به‌ جێبهێلێت، تورکیا له‌ کێشه‌ی باشوری کوردستاندا دووشه‌شێکی تۆپیوه‌ و بڕشتی نه‌ماوه‌، پێویست ناکات چیتر به‌رپرسان و ده‌سه‌لاتداران و جه‌ماوه‌ری باشوری کوردستان له‌ به‌رامبه‌ر ئه‌و سیاسه‌ته‌ شۆڤینیه‌ی ده‌وڵه‌تی تورکیادا بێ ده‌نگ بن، ئه‌مرۆ نه‌ک کورد پێویستی به‌ تورکیا نیه‌، ده‌وڵه‌تی تورکیای پێویستی به‌ هه‌رێمی کوردستان هه‌یه‌، ده‌وڵه‌تی تورکیای ئابوری لاواز، بۆ ساغ کردنه‌وه‌ی کاڵاکانی و بۆ سوود وه‌رگرتن له‌ نه‌وت و غاز وه‌ک سه‌رچاوه‌ی وزه‌، زۆر پێویستی به‌ کوردستان هه‌یه‌، بۆیه‌ راست وایه‌ له‌ باتی ئه‌وه‌ی تورکیا فشار بخاته‌ سه‌ر حکومه‌تی هه‌رێم، ئه‌بێ حکومه‌تی هه‌رێم و نوێنه‌رانی کورد له‌ حکومه‌تی عراق و هه‌موو کوردی جیهان فشار له‌ سه‌ر ده‌وڵه‌تی تورکیا دابنێن. باشترین و کوردانه‌ترین هه‌ڵوێست له‌ به‌رامبه‌ر ئه‌و هه‌ڵوێسته‌ شۆڤینیانه‌ی ده‌وڵه‌تی تورکیا ئه‌وه‌یه‌ هه‌ردوو حزبی ده‌سه‌ڵاتداری باشوری کوردستان  ئه‌گه‌ر ئیراده‌ی به‌رخۆدان و کۆڵنه‌دانی شۆرشگێریان له‌ ناخدا مابێت، بریار بده‌ن نوێنه‌ره‌ حزبیه‌کانی خۆیان له‌ ئه‌نقه‌ره‌ بکێشنه‌وه‌ و له‌ باتی ئه‌وان له‌ سه‌فاره‌تی عراق له‌ ئه‌نقه‌ره‌ به‌ گوێره‌ی بڕگه‌ی (117) ده‌ستوری هه‌میشه‌یی عراق  دوو نوێنه‌ری حکومه‌تی هه‌رێمی کوردستان له‌و سه‌فاره‌تی دابنێن، باشتر وایه‌ بۆ ده‌سه‌ڵاتدارانی باشوری کوردستان به‌ خۆیاندا بچنه‌وه‌ و سیاسه‌تی یه‌کێتی نه‌ته‌وه‌یی درووست له‌گه‌ڵ هێزه‌کوردیه‌کانی پارچه‌کانی تری کوردستاندا له‌ شوێنی سیاسه‌تی پارچه‌گه‌ری و وابه‌سته‌یی داگیرکه‌رانی کوردستاندا په‌یره‌و بکه‌ن، ئه‌گه‌ر ئه‌م کارانه‌ به‌ زووترین کات ئه‌نجام نه‌ده‌ن، گه‌ل ئاماده‌یه‌ له‌ باتی ئه‌وان ئه‌رکی نه‌ته‌وه‌یی و نیشتمانی و ده‌ستوری خۆی به‌رێوه‌ببات.


////////////////////////////////////////////
به‌به‌ڵگه‌وه‌ ده‌رکه‌وت بزوتنه‌وه‌ی ئیسلامی حه‌وت ئه‌ندامی دیموکراتی ته‌سلیم به‌ئێران کردۆته‌وه‌
Imageرێنێسانس نیوز، هه‌واڵ و سیاسه‌ت: به‌پێی چه‌ند به‌ڵگه‌نامه‌یه‌ک که‌ ده‌ست هه‌فته‌نامه‌ی هاووڵاتی که‌وتوه‌، حه‌وت که‌سی حیزبی دیموکراتی کوردستانی ئێران، له‌ساڵی 1996دا له‌لایه‌ن بزووتنه‌وه‌ی ئیسلامی کوردستانه‌وه‌ ته‌سلیم به‌کۆماری ئیسلامیی ئێران کراونه‌ته‌وه‌.

به‌پێی به‌ڵگه‌نامه‌کان ده‌ستگیرکراوه‌کانی حیزبی دیموکرات، شه‌ش که‌سیان لێکوژراوه‌، دانه‌که‌ی تریشیان هه‌ڵهاتوه‌. به‌پێی ده‌ نامه‌ی ده‌سنووسی تایبه‌تی عه‌بدوڵای حه‌سه‌ن زاده‌ سکرتێری حیزبی دیموکراتی کوردستان ــ ئێران، که‌ده‌ست رۆژنامه‌ی هاوڵاتی که‌وتووه‌، ئاراسته‌ی هه‌ر یه‌که‌ له‌(کۆفی ئه‌نان ــ سکرتێری گشتی نه‌ته‌وه‌ یه‌کگرتوه‌کان، لیژنه‌ی مافی مرۆڤی به‌ریتانیا) کراوه‌و تێیدا داوای چاره‌نووسی ئه‌و شه‌ش که‌سه‌ ده‌کات. رۆژنامه‌ی هاوڵاتی ته‌نها نامه‌ی لیژنه‌ی مافی مرۆڤی به‌ریتانی و وه‌ڵامی بالوێزخانه‌ی ئێران له‌مباره‌یه‌وه‌ و دان پیانانی یه‌کێک له‌رزگاربوه‌کانی بڵاو کردۆته‌وه‌ که‌ تیایدا ورده‌کارییه‌کانی ئه‌م مه‌سه‌له‌یه‌ روون ده‌بێته‌وه‌.

نامه‌ی مافی مرۆڤی په‌رله‌مانی به‌ریتانیا بۆ بالیۆزی ئێران

به‌رێز مورته‌زا سه‌رمه‌دیباڵیوزخانه‌ی کۆماری ئیسلامیی ئێران ــ 11ی سێپته‌مبه‌ری 2003بابه‌ت/ داواکاریی سه‌باره‌ت به‌زانیاریی له‌مه‌ڕ چالاکانی کوردهه‌ڵبه‌ته‌ ئاگادارن که‌ له‌مانگی ئۆکتۆبه‌ری 1996دا شه‌ش ئه‌ندامی حیزبی دیموکراتی کوردستانی ئێران له‌نزیک هه‌ڵه‌بجه‌ی سه‌ر به‌پارێزگای سلێمانی، فڕێندرابوون. فڕێنه‌ره‌کان به‌ناوی بزووتنه‌وه‌ی ئیسلامی کوردستانه‌وه‌ بوون، ئه‌م شه‌ش که‌سه‌یان ته‌سلیم به‌به‌رپرسانی کۆماریی ئیسلامی ئێران کردۆته‌وه‌.سه‌باره‌ت به‌چاره‌نووسی ئه‌م شه‌ش که‌سه‌ و زانیاریی به‌په‌یوه‌ندیدارانه‌وه‌، هه‌وڵی فراوان دراوه‌، بنه‌ماڵه‌کانیان نازانن چییان به‌سه‌ر هاتوه‌، نازانرێت که‌ مردوون یان زیندوون، ماوه‌یه‌ک له‌مه‌وبه‌ر (بیستی ئۆکتۆبه‌ر حه‌وته‌مین ساڵیادی فڕاندنیان بوو.)له‌گه‌ڵ تێپه‌ڕبوونی ماوه‌یه‌کی به‌م شێوه‌یه‌ درێژ، داوا له‌به‌ڕێزتان ده‌که‌ین، به‌ده‌سته‌به‌رکردنی زانیاریی له‌مه‌ڕ چاره‌نووسی ئه‌و که‌سانه‌وه‌و بنه‌ماڵه‌کانیان له‌چاوه‌ڕوانیی و مه‌ینه‌تی رزگار بکه‌ن. ناوه‌کانی ئه‌م شه‌ش که‌سه‌ بریتین له‌: ئه‌رشه‌د ره‌زایی، محه‌ممه‌د عه‌زیز قادری، یونس محه‌ممه‌د پوور، موزه‌فه‌ر کازمی، مه‌عروف سوهرابی، عه‌دنان ئیسماعیلی.به‌دڵ گه‌رمییه‌وه‌ چاوه‌ڕێی وه‌ڵامی خێراو پۆزه‌تیڤ ده‌که‌ین.

له‌گه‌ڵ رێزدا

جیرۆمی کۆربین ــ جێگری سه‌رۆکی گروپی مافی مرۆڤ له‌په‌رله‌مانی به‌ریتانیا.

وه‌ڵامی باڵێوزی کۆماری ئیسلامی ئێران له‌سه‌ر نامه‌که‌ و چاره‌نووسی ئه‌و شه‌ش که‌سه‌

به‌ڕێز: جیرۆمی کۆربین ــ جێگری لیژنه‌ی مافی مرۆڤی په‌رله‌مان له‌به‌ریتانیا.سه‌باره‌ت به‌نامه‌ی رێکه‌وتی 11ی سێپته‌مبه‌ری 2003، شه‌ش ئه‌ندامی نایاسایی دیموکراتی کوردستانی ئێران پرسیارتان کردبوو، پێتان راده‌گه‌یه‌نم که‌ بابه‌ته‌که‌ له‌گه‌ڵ به‌رپرسانی کۆماری ئیسلامی ئێراندا باسکراوه‌، زانیاری په‌یوه‌ندیدارمان ده‌ستکه‌وتوه‌.له‌ئۆکتۆبه‌ری 1996دا تیمێکی تیرۆریستی له‌که‌سی حیزبی نایاسایی دیموکراتی ئێران، له‌ڕێگه‌ی سنوری هاوبه‌شیانه‌وه‌ له‌گه‌ڵ ئێراندا، دزه‌یان بۆ ناو خاکی کۆماری ئیسلامی ئێران کرد، ئه‌م حه‌وت که‌سه‌ بریتی بوون له‌ ئه‌رشه‌د ره‌زایی، محه‌مه‌د عه‌زیز قادری، یونس محه‌ممه‌دپوور، موزه‌فه‌ر کازمی، مه‌عروف سوهرابی، عه‌دنان ئیسماعیلی و داریوش ئیسلام دوست، دوابه‌دوای کرده‌وه‌که‌ له‌لایه‌ن ئه‌و گروپه‌ تیرۆریسته‌وه‌ بوه‌ هۆی گیان له‌ده‌ستدانی غولام موغه‌ڕی خانه‌نشین کرا و له‌سوپای پاسدارانی کۆماری ئیسلامی ئێران. ئه‌و که‌سانه‌ بۆ بنکه‌ی خۆیان له‌باکوری عێراق ده‌گه‌ڕێته‌وه‌، له‌گه‌ڵ بزوتنه‌وه‌ی ئیسلامی کوردستان توشی پێکدادان بون، له‌م پێکدادانه‌دا شه‌ش که‌س له‌م تیمه‌ کوژران و داریوش ئیسلام دوست له‌لایه‌ن بزوتنه‌وه‌ی ئیسلامیه‌وه‌ ده‌ستگیر کرا، دواتر عه‌بدولکه‌ریم جه‌لالی له‌رێبه‌رانی ئێستای ئه‌م حیزبه‌ نایاساییه‌ محه‌مه‌د محه‌مه‌د سه‌عید له‌خزمه‌کانی داریوش هاته‌ ناو مه‌سه‌له‌که‌ و له‌ئه‌نجامدا ناوبراو له‌زیندانی بزوتنه‌وه‌ی ئیسلامی ئازاد کرا، به‌پێی زانیارییه‌کان ئێستا داریوش ئیسلام دوست له‌وڵاتی سوید نیشته‌جێیه‌ و یه‌ک له‌ئه‌ندامانی نایاسایی حیزبی دیموکراتی کوردستانی ئێرانه‌.

له‌گه‌ڵ رێزدا

مورته‌زا سه‌رمه‌دی / باڵێوز

به‌پێی دانپێدانانێکی داریوش ئیسلام دوست له‌کاتی لێکۆڵینه‌وه‌ی حیزبی دیموکراتدا له‌سه‌ر کێشه‌که‌، کۆپییه‌کی ئه‌و دانپێدانانه‌ ده‌ست رۆژنامه‌ی هاوڵاتی که‌وتوه‌، بزوتنه‌وه‌ی ئیسلامی تۆمه‌تبار ده‌کا و تێیدا هاتوه‌ "جگه‌ له‌بزوتنه‌وه‌ی ئیسلامی هیچ لایه‌نێکی تر ده‌ستی نییه‌ له‌ته‌سلیمکردنه‌وه‌ماندا به‌ئێران، ناوبراو له‌دانپیانانه‌که‌دا ئاماژه‌ به‌وه‌ ده‌دات "که‌سێک به‌ناوی مه‌هدی گوڵپی له‌هه‌له‌بجه‌ خۆی به‌پێشمه‌رگه‌ی یه‌کێتی ناساند، پاش ئه‌وه‌ له‌قوتابخانه‌ی عه‌نه‌ب ده‌ست و چاویان به‌ستم و بۆ شوێنێکی نادیاریان بردم، دواتر بۆم ده‌رکه‌وتوه‌ له‌شاری (پاوه‌)ی ئێرانین و به‌پاره‌ فرۆشتویانین" له‌دانپیانانه‌که‌دا داریوش ئه‌وه‌ ره‌ت ده‌کاته‌وه‌ له‌کاتی چوونیان بۆ کوردستانی ئێران هیچ چالاکییه‌کی سه‌ربازییان ئه‌نجام دابێت. داریوش ده‌ڵێ که‌ له‌زیندانی کرماشان به‌ره‌و سنوری په‌روێزخان به‌چاوبه‌ستراوی بردمیان، له‌سه‌ر سنور چاویان کردمه‌وه‌ و به‌و ناوه‌ی که‌ خۆیان لێیان نابوم (سه‌لیم) به‌ره‌و سلێمانی هێنایانم. هه‌روه‌ها ده‌ڵێ "بۆ ژێرزه‌مینی ماڵێکیان بردم، تێیدا چاوم به‌هاوڕێیه‌کی خۆم و به‌رپرسێکی ده‌زگای ئیتڵاعات که‌وت، دواتر بۆم ده‌رکه‌وت بۆ زه‌ربه‌وه‌شاندن له‌حیزبی دیموکراتی ئێران منیان هێناوه‌ به‌ڵام دواتر له‌رێگه‌ی به‌رنامه‌یه‌کی دارێژراوه‌وه‌ توانیم خۆم ڕزگار بکه‌م."
/////////////////////////////////////////

پیام حزب لیبرال دموکرات کردستان به مناسبت فرا رسیدن بهاران آزادی  و سال نو 2707 کردی و فرا رسیدن سال 1386.  ما بنام حزب لیبرال دموکرات کردستان  این روز فرخنده را به عموم مردم کردستان و عموم مردم ایران و تمامی کسانی در این روز فرخنده جشن میگیرند تبریک میگویم و سالی پر از خوشی و آزادی  عدالت و برابری برای همه آرزومندیم.

مردم عزیز و انسان دوست کردستان مردم شهرهای کردستان اسیر مردم سنه بانه مریوان مهاباد بوکان  مردم سر دشت مردم ارومیه نقده و مردم عزیز کرد پرور کرمانشاه روانسر مردم جوانرود  مردم پاوه و نوسود مردم عزیز سنجابی و مردم کرند و شاه آباد ایلام خرم آباد شهر کرد مردم ایذه مالمیر مردم عزیز لرستان و مردم چهارمحال بختیاری مردم سرپل ذهاب و مردم قصر شیرین  عیدتان مبارک باد نوروزتان پیروز هر روزتان نوروز باد.

ما این روز را به تمام عموم مردم ایران تبریک میگویم و سالی خوش برای همه آرزومندیم بلی دوستان عزیز و ملتهای ستمدید ایرانی عیدتان مبارک باد و آرزوی سالی خوش پر از لبخندها و صلح و آزادی برای همه شماهای عزیز آرزومندیم.

زند باد آزادی و عدالت نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

سلام بر شهیدان راه انسان و انسانیت.

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان

سلام بر شهیدان حلبچه ی شهید

دفتر حزب لیبرال دموکرات کردستان

دبیر کل حزب اسماعیل قادری

19/3/2007

روز دوشنبه
//////////////////////////////////////////////////
 
 


 
 



موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لبرال دموکرات کردستان در باره وزارت اطلاعات رژیم ایران


موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لبرال دموکرات کردستان در باره وزارت اطلاعات         رژیم ایران.                                                         

سردمداران و حاکمان بر ملت ایران به هوطنان خود بیگانه هستند و بیگانه وار برخورد میکنند در روز سه شنبه گذشته که سوئدیهای که به اتهام جاسوسی در ایران زندانی شده بودند و به مدت یک سال در زندان ایران بر سر برده بودند که به تازگی از زندان ایران آزاد شده اند و به سوئد برگشته اند در یک مصاحبه با رادیو سوئد پ 1 در باره وضعیت زندانهای رژیم ایران برای مردمشان توضیح دادند و متن این مصاحبه در زیر می آید که در این مصاحبه یک خانم داشت از آنها سئوال مینمود آنها هم با سئوالات گوینده رادیو جواب میدادند.

گوینده رادیو سوئد پ1 آیا در زندان ایران چه طوری بر شما میگذشت؟

ستیفان! نه چون ما خارجی بودیم با ما خوش رفتار بودند مثل ایرانیها با ما برخورد نمیکردند.

گوینده رادیو! منظور شما مثل ایرانیها با شماها برخورد نمیکردند یعنی چه میتوانید بیشتر توضیح بدهید؟

ستیفان! آنها با ایرانیها خیلی بد برخورد میکردند اما چون ما خارجی بودیم مورد شکنجه و بد رفتاری قرار نمیگرفتیم مثل ایرانیهای زندانی.

گوینده رادیو! خوب حالا چه احساسی میکنید که از زندان ایران آزاد شده اید؟

ستیفان! ما خیلی خوشحالیم که آزاد شده ایم اما آنچه آزار دهنده است برای ما انسانهای دیگر هر روز در زیر شکنجه قرار دارند و امید وارم روزی برسد آنها هم مثل ما آزاد بشوند.

گوینده رادیو! خیلی خوب است که شما از ایران آزادی شدین تشکر از این که وقت خودت را به ما دادی و با ما مصاحبه نمودی.

ستیفان! من هم از لطف شما متشکرم.

مصاحبه گوینده رادیو سوئد با یاری دوست ستیفان.

گوینده رادیو! یاری شما چه طور هستی آیا در ایران بر شما بد گذشت یا خیر؟ آیا مورد شکنجه و بد رفتاری از سوی ماموران ایرانی قرار گرفتید؟

یاری! نه همان که ستیفان گفت چون ما خارجی بودیم با ما خوشرفتار بودند مورد تهدید و یا شکنجه فیزیکی و یا مواردی قرار نگرفتیم اما متأسفانه آنها با هوطنان خودشان خیلی بد رفتار هستند آدم میتواند بگوید دولت ایران با ایرانیهای زندانی طوری رفتار میکند که نازیها در زمان جنگ جهانی دوم با اسیران جنگی و یا یهودیان رفتار میکردند انجام میگیرد در ایران.

گوینده رادیو! خوب ما همه از این واقعه با خبر هستیم  حالا چه احساسی میکنید که امروز در آغوش خانواده ات هستی؟ و شما در ایران بودی در زندان که دخترت بدنیا آمد؟

یاری! بلی کملأ درست است من روز تولد دخترم را ندیدم  و امروز خوشحالم که در آغوش خانوده ام هستم.

گوینده رادیو! حرفی چیزی برای گفتن ندارید که اگر کسانی که بخواهند به ایران سفر کنند کامیرا با خوشان نبرند؟

بلی ما دیگر به ایران سفر نخواهیم کرد اگر هم سفر کنیم کامیرا همراه خودمان نمیبریم.

گوینده رادیو! با تشکر از اینکه وقت خودتان را به ما دادین.

یاری من هم متشکرم از لطف شما.

بلی دست اندرکاران رژیم ایران با ایرانیهای هموطنشان بد رفتار هستند بیگانه پرست و دشمن خودی هستند این کار را برای جلب توجه افکار جهانی انجام میدهند اما در این فکر نیستند دیگر زمان فریبکاری و مکاری گذشته است این جهان مثل یک دهکده شده است هر خبری به سرعت در سرتاسر جهان میپیجد و به گوش مردم جهان میرسد.

در ایران هروز یک جوان را به قتل میرسانند در چند هفته پیش وریا محمدیان را به شهادت رساندند در مریوان نیروهای تروریستی انتظامی رژیم ملایان بلا اندیش و کور اندیشان حاکم بر ایران.

از دید حاکمان ایران حیثیت و کرامت انسان و انسانیت هیچ ارزشی ندارد و در دید این حاکمان فقط روحانیت و یا ملاهای فریبکار اعتبار و ارزش دارند نه انسان و انسانیت بر همین اساس است که با توانشان دست به شکنجه و بد رفتاری با هموطنانشان میکنند و زنان متعصب عراقی را در نیروی انتظامی درجه سرهنگی دارند و خوب زنان ما را کتک میزنند و به انسان ایرانی توهین میکنند.

بنابر خبری که بتازگی بدستمان رسیده است وزارت اطلاعات رژیم ایران برای منحرف کردن جوانان کرد در کردستان اسیر دست به ارسال فیلمهای سکسی و جنسی برای موبایل جوانان نموده است تا جوانان از این راه منحرف کنند که به کرد و کردستان فکر نکنند  و به دنبال مسایل جنسی بروند.

در کردستان وزارت اطلاعات برخلاف قبل که تنها 2 تیم عملیاتی در کردستان داشت به تازگی دست به تاسیس 4 تیم دیگر نموده است این تیمها حالا 6 تیم هستند که هر یکی از این تیمها مسئولیت خاص خودشان را دارند.

تیم 1 = پخش و توضیح مواد مخدر در میان جوانان کرد و معتاد کردن آنها است.

تیم 2= شناسائی افراد و دستور تام دارند هر کسی را بکشند آزاد هستند و این دستور از رهبری دریافت کرده است و مسئول قتلعام جوانان کرد در اختیار دارند.

تیم 3= مسئولیت دارد تا برای جوانان فیلم سکسی برای موبایل آنها ارسال کنند تا جوانان را از راه سیاسی منحرف کنند و این یک باند فاسد است که دست به هر جنایتی میزنند یکی از کارهای این باند فاسد تجاوز به زنان و دختران کرد است در کردستان تا روحی آنها را بر هم بزنند و کاری کنند تا آنها دست به خودکشی بزنند.

هنگامیکه به آنها تجاوز کردند بلافاصله فیلم از آنها میگیرند و برای دیگران ارسال میکنند و کاری میکنند تا آنها دست به خودکشی بزنند این هم یک جنایت محسوب میشود علیه انسان کرد.

تیم 4= مسئولیت دارد که با تهدید و ارعاب هموطنان کرد را بترسانند و باز این تیم مسئول جمع آوری و بسیج کردن افراد مذهبی و زود گول خور هستند در کردستان.

این تیم مسئولیت دارند تا تروریستهای انسارالاسلام را آموزش بدهند پایگاه این جنایتکاران انسارالاسلام در نزدیکی شهر جوانرود است اما مرکز اصلی پایگاه آموزشی و تدارکاتی این گروه جنایتکار در نزدیکی شهر پاوه است که نام پایگاه آموزشی آنها حمزه سید الشهدا نام دارد و در نزدیکی خانگاه قرار دارد.  در سردشت یک پایگاه دارند آما این پایگاه بیشتر برای جمع آوری اطلاعات است انسارالاسلام برای وزارت اطلاعات رژیم ایران جاسوسی میکنند علیه هموطنان کرد در کردستان اسیر بخش شرق.

تیم 5- تیمی است که باز اختیار تام دارند هر کردی و یا هر کسی در کردستان را بکشند بدون اینکه از آنها سئوالی بشود و این تیم بیشتر عملیاتی است و چند نفری در مریوان و سنه با این تیم جنایتکار همکاری میکنند  این اخبار توسط هسته داخلی حزب لیبرال دموکرات کردستان به دست ما رسیده است.

تیم 6= تیمی است بیشتر شخصی هستند و اونیفورم نظامی بر تن ندارند و کار این تیم بیشتر مخفیانه است  و بیشتر این تیم در شهر سلیمانیه بر سر میبرند و این تیم فقط کارش شناسائی است و گاه گاهی دست به ترور میزنند ولی بیشتر لباس شخصی دارند و لباسهای کهنه و پوسیده میپوشند و این تیم در میان کارگران نفوز دارند و به آسانی علیه کارگران جاسوسی میکنند در کارخانه ها این تیم بعضی اوقات برای جلب مخالفین رژیم نقش مخالف بازی میکنند و این تیم باز مسئول بررسی سایتهای انترنتی در اختیار دارند.

بیشتر این تیم در لبنان و فلسطین بر سر میبرند و بعضی دیگر تحت عنوان پناهنده به اروپا و دولتهای عربی سفر میکنند و خود را اول مخالف رژِیم معرفی میکنند تا در این راه بتوانند با مخالفین تماس برقرار کنند. همین تیم مسئولیت ارسال پارازیت برروی کنالهای ماهواره ای در اختیار دارند یعنی میتوان گفت این تیم بخش تکنیکی وزارت اطلاعات است در کردستان اسیر.

باز تیم 6 مسئولیت دارند تا خانواده های که ماهواره دارند شناسائی کنند و سپس ماهواره آنها را مصادره کنند.

قبلأ این تیم فقط مسئول برون مرزی بود و حسن عباسی یکی از کادرهای برجسته این تیم بود همراه با سرتیپ پاسدار صحرارودی قاتل دکتر عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری در اتریش که در حال حاضر در زندان آمریکا قرار دارند.

و این تیم خود را سربازان مهدی خیالی میدانند و در سوئد چند نفر دارند و بدنبال کسانی هستند ساده لوح و زود باور که در اختیارشان قرار گیرند.

این تیم با اطلاعات سپاپاسداران هماهنگ هستند کار مشترک دارند با اطلاعات سپاه.

این تیم تیمی تازه نیست بلکه تیمی است تجربه خیلی از قتلهای خارج و داخل ایران را دارند.

این تیم باز تحت نام دیپلمات به کشورهای دیگر سفر میکنند و بخش دیگر این تیم تحت نام پناهنده به کشورهای اروپائی سفر میکنند و خیلی آسان اقامت را دریافت میکنند.

دو نفر از این تیم در همین شهر بر سر میبرند و در سال گذشته برای اینکه کسی به آنها شک نکند نامه را توسط یک فرد دیگر ایرانی و یارسانی است برای سفارت رژیم در استکهلم فرستاده بودند و نفر پشت سرش بود تا زمانی که به سفارت میرود این شخص ( و ع  ل و م  د) نامه را به( اردر) داده بودند.

بلی وزارت اطلاعات رژیم ایران دست به هر کاری میزند برای سرکوب ملت ستمدید کرد در کردستان.

همین تیم باعث میشود تا بخشی از کارگران را از کار اخارج کنند ...

زند باد آزادی و برابری

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان

سلام بر روح و روان شهدای راه انسان و انسانیت..

دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان

22/4/ 2007

اسماعیل قادری دبیرکل حزب لیبرال دموکرات کردستان

  

 

در
واکنش به نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و رسیدن آقای نیکولا سرکوزی و خانم سگولن روایال به مرحله بعدی انتخابات این کشور، تحلیلگران وابسته به جمهوری اسلامی ایران نگرانند که دیدگاههای فرانسه پس از سالها سیاست تساهل و تسامح در قبال جمهوری اسلامی، دستخوش تغییرات جدی شود. * وزیر خارجه عراق آقای هوشیار زبیباری به تهران می رود تا زمینه حضور نمایندگان ایران در کنفرانس تامین امنیت عراق را فراهم سازد. این کنفرانس قرار است در شرم الشیخ مصر برگزار شود و حکومت ایران هنوز پاسخ نهائی به آن نداده و می کوشد حضور خود را مشروط به دریافت برخی امتیازات کند. وزیر خارجه عراق از ترکیه و سوریه نیز به همین هدف دیدار خواهد کرد. * دو روز پس از آنکه اعلام گردید سرپرست امور خارجی اتحادیه اروپا آقای خاویر سولانا گفتگوهای دوباره ای با آقای علی لاریجانی انجام خواهد داد، وزیران خارجه کشورهای اروپائی در نشستی که در بروکسل برگزار کردند تصمیم گرفتند نه تنها تحریمهائی را که شورای امنیت تا کنون علیه برنامه های اتمی ایران تصویب کرده به اجرا بگذارند، بلکه تاکید کردند که باید مجازاتهای سختگیرانه تری علیه آن حکومت برقرار گردد. * سرپرست مذاکرات اتمی حکومت ایران آقای علی لاریجانی تائید کرد که گفتگوهای وی با آقای خاویر سولانا سرپرست سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه (پس فردا) در ترکیه برگزار خواهد شد. آقای لاریجانی در تلاش برای ایجاد یک فضای خوش بینانه نسبت به این دیدار گفت: "آماده قدم برداشتن در مسیر تفاهم هستیم، و در این مسیر ثبات داریم- اما ساده لوح نیستیم". * محمود احمدی نژاد در مصاحبه ای که امروز بطور مستقیم از تلویزیون اسپانیا پخش شد فاش ساخت که علیرغم همه تهدیدهای پیشین رژیم نسبت به آژانس بین المللی انرژی اتمی و کشورهای غربی، حکومت ایران در حال حاضر قصد ندارد از پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای (ان.پی.تی) خارج شود- ولی در عین حال افزود: "انحصار طلبی برخی کشورها در زمینه تولید سوخت هسته ای، ریشه همه مشکلات است". * بدنبال ابراز خشم گروههای زیادی از زنان، دختران، پسران و مردان ایرانی نسبت به رفتار ماموران مبارزه با آنچه که بد حجابی نامیده می شود، قوه قضائیه حکومت به نهادهای دولتی هشدار داد از سخت گیری بیش از حد خودداری ورزند و نگذارند خشم مردم به ناگهان منفجر شود. * یک نماینده مجلس، آقای عابد فتاحی امروز گفت: مبارزه با بد حجابی یک کار فرهنگی می خواهد و گرفتن و بازداشت کردن جوانان مردم و پرونده سازی برای آنان بهیچوجه قابل توجه نیست. * رئیس قوه قضائیه آیت الله محمود هاشمی شاهرودی امروز ماموران را از سخت گیریهای زیاد نسبت به زنان، دختران، جوانان و مردان برخوردار است و گفت: برخوردهای شدید جواب عکس می دهد. این انتقاد آیت الله شاهرودی در حالی بیان می شود که نهاد تحت ریاست او مسؤول آزار دادن افرادی شده که از دیدگاه نظام پوشش شایسته ای ندارند. * با اینهمه مشاور مطبوعاتی رئیس جمهوری، آقای مهدی کلهر امروز در پیامی که برای فرمانده نیروی انتظامی فرستاد، در عین حال که توصیه کرد در بازداشت افراد زیاده روی نشود، خواهان ادامه سرکوب مردم گردید. * مقامات حکومت اعلام کردند که از بامداد روز گذشته تا ساعت دو بعدازظهر امروز به یک هزار و 347 نفر به اتهام بدحجابی اخطار شده و 117 نفر از آنان برای بازجوئی و پرونده سازی به کلانتری کشیده شده اند. * مبارزه حکومت با آنچه که بد حجابی نامیده شده به فروشگاههای لباس (به ویژه البسه زنانه) نیز کشانده شده است. ماموران رژیم یکشنبه 20 فروشگاه را تعطیل کردند و درهای آنها را پلمپ کردند. همچنین، ماموران، زنان راننده را هنگام عبور در خیابانهای تهران بازداشت کرده و آنان را به اتهام بد حجابی مورد توبیخ قرار می دادند. * از تهران گزارش می رسد که حکومت تهاجم گسترده ای را نیز علیه استودیوهای ضبط موسیقی امروزی آغاز کرده است. سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای که انتشار داد نوشت: در سه روز اخیر سه استودیو که موسیقی زیرزمینی در آن ضبط و تهیه می شد مصادره شده و چند تن از خوانندگان جوان که موسیقی رپ اجرا می کنند بازداشت گردیده اند. * سخت گیریهای حکومت در مورد شیوه لباس پوشیدن مردم، شورش دانشجویان دانشگاه شیراز را بدنبال آورد. این دانشجویان از روز گذشته با مقررات جدیدی روبرو شدند که رفتار آنها، شبوه لباس پوشیدن و نحوه رفتار در خوابگاههای دانشگاه را بسیار محدود می سازد. منابع رادیو اسرائیل موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان. موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان. ما قتلعام ملت یزدانی که بازماندگان زرتشتی هستند محکوم میکنیم. متأسفانه امروز خبر رسید که 27 تا 28 نفر از مردم کرد یزدانی پیرو یاهورومزدا توسط افراد مذهبی و تروریستان اسلامی ترور شدند و بشهادت رسیدند در شهر موصل ما بنام حزب لیبرال دموکرات کردستان این اعمال وحشی را محکوم میکنیم و آن را جنایت علیه بشریت میدانیم. بلی امروز خبر رسید که تروریستان وحشی آدم کش یک اتوبوس را توقیف مییکنند و به شناسنامه مسافرین آن نگاه میکنند هرکسی که یزیدی بوده به قتل میرسانند تروریستهای وحشی اسلامی. ما به اسلام توهین نمیکنیم اما این اعمال یک اعمال ضد بشری و دور از انسانیت است که این وحشیان انجام داده اند. حزب لیبرال دموکرات کردستان به خانوداه شهیدان تسلیت میگویم و خود را شریک غمشان میدانیم. دوباره اعلام میکنیم این عمال وحشی و قتلعام ملت یزدانی را محکوم میکنیم. سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان نفرت بر تنگنظری و کوته فکری نفرت بر انسان کشی و نفرت بر انسان کشان و مذهبیون کور. دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان 22/4/2007 اسماعیل قادری دبیر کل حزب لیبرال دموکرات کردستان
  ////////////////////////////////////
متن کامل سخنرانی " لیلا زانا " در پارلمان اروپا در 14/10/2004
روی نخستین خطابم ، به‌ " خودم " است :  من خود را مادری شرافتمند و با کرامت می دانم که‌ در افکار عمومی و سرزمینم باقی می مانم . خطاب دوم من به‌ " ترکیه‌ " است . لازم است که‌ دولت ترکیه‌ به‌ وجود مسأله‌ ی کرد اقرار و در پی راه حل دمکراتیک ‌آن باشد . در جهان هر موجودی نامی مختص به‌ خود دارد ، تنها کرد است که نامی ندارد . ما باید برای این مسأله نامی برگزینیم . کردها می‌خواهند در داخل مرزهای ترکیه مشکل خود را حل نمایند . کردها از موسسان اصلی جمهوری ترکیه هستند . به قوانین دولت احترام می گذارند . در حالی که دولت این را نمی فهمد و در مقابل ، بر انکار کردها اصرار می ورزد .... ... تا راه حلی آشتی جویانه پیدا نشود ، هر حزبی در رأس قدرت باشد ، نمی تواند مشکلات ترکیه را حل نماید . برای پیشبرد دمکراسی در ترکیه گامهایی برداشته شده است ، ولی این گامها در عرصه ی عمل ، روکشی بیش نیست . پایبندی عملی به پیمان « کپنهاگ » وجود ندارد . از میان برداشتن زمینه های جنگ و خونریزی از مسایل اصلی است که باید با عجله به آن پرداخت . باید که قانونی جدید برای خلع سلاح تهیه شود تا بتواند به صلح و آشتی خدمت نماید . باید که پناهندگان سیاسی در روند دمکراتیک مشارکت جویند . مشکلاتی که بر سر راه آزادی بیان و اندیشه وجود دارند ، باید از میان برداشته شوند . برقراری برابری و مساوات در میان ایالتها برای همگان امری ضروری است . باید که زبان مادری در اطلاع رسانی و بیانیه ها به شیوه ای رسمی بکار برده شود و در برنامه ی آموزش و پرورش بعنوان زبان اصلی پذیرفته شود . قانونی دمکراتیک باید تهیه شود تا همچون زیربنا بتوان بر روی آن کار کرد . باید به کردها نه به عنوان یک اقلیت ، بلکه به عنوان موسسان جمهوری نگریسته و به حقوقشان توجه شود . نباید کسی از دمکراسی بهراسد و با شک و گمان به آن نزدیک شود .   رئیس و اعضای محترم پارلمان ، دوستان عزیز: خطاب سوم من به اروپا و تمام جهان است . آشتی در کردستان ، آشتی در ترکیه و آشتی در ترکیه ، آشتی در خاورمیانه است و آشتی در خاورمیانه ، آشتی در اروپا و تمام جهان است . امروز صلح در دست همه ی ماست . به اتحاد همه ی ما نیاز دارد . استقرار صلح ، نیازمند دانستن حقیقت است . اگر حقیقت دانسته و درک شد ، آنوقت انسان هم درک خواهد شد . ولی اگر انسان درک نشود ، آنوقت نمی توان به حقایق دست پیدا کرد . حقیقت آن است که باید بر مشکل نامی نهاده شود و سپس رو ی آن تحقیق و بررسی صورت پذیرد . هر آنچه بدون نام و بدون بررسی باشد ، آنوقت بدون شناسنامه خواهد بود . باید که جهان و اروپا 40 میلیون کرد را به رسمیت بشناسند . کردها برای مشارکت در زندگی جدید آمادگی خود را به نمایش گذاشته اند . باید که دول جهان نیز به اراده ی کردها ارج نهاده و در روابط بین الملل ، کردها را به چشم کالا نگاه نکرده و بر سر آن به معامله نپردازند . تا این مشکلات به شیوه ای انسانی و وجدانی نقد نشوند ، نه تنها برای منطقه ، بلکه برای آشتی جهانی ، رنج و درد خواهد بود . دولتهای جهان به جای پیشرفت ، به ایجاد دیوار دور خود پرداختند و تنها ماندند . اروپا بسیار از این درد نالید . برای همین دیوارها را یکی پس از دیگری خراب کرد . نباید فراموش کرد از طریق ترکیه ای که مشکل کرد را حل نماید و عضوی از اتحادیه ی اروپا شود ، تمدن اروپا به تمدن کهن مزوپتامیا ( بین النهرین - مترجم ) می رسد . آن هنگام تمدن اروپا به « تمدن دمکراتیک معاصر » بدل می گردد . اگر این کار میسر نشود ، آنوقت تمدن اروپا ناقص خواهد ماند . به همین دلیل ترکیه باید تلاشهایش را برای پیوستن به اتحادیه ی اروپا شتاب بخشد .   خطاب چهارم من به افکار عمومی دمکراتیک و مدافعان آشتی و صلح است . آشتی تنها با دفاع و یا صحبت کردن از ملاک بودن آن بوجود نمی آید . تا انسان در مقابل جنگ ، مبارزه نکند ، جنگ مرتفع نمی شود ، به همین دلیل در هر کجا که جنگ باشد باید به مبارزان آشتی بدل شد . خطاب پنجم من به کردها است . کردها در هر کجای جهان باشند ، باید که در میان خود صلح طلب و دمکرات و آزادیخواه و دارای یک موضع باشند . تا زمانیکه به رأی و نظر هم احترام نگذارند ، پشتیبانی نمی شوند . پشتیبانی نباشد ، اتحاد بوجود نمی آید . اتحاد نباشد ، نیرو بوجود نمی آید . نیرو نباشد ، آشتی بوجود نمی آید . باید که هر کس بداند در میدان گرگها ، هر کسی می خواهد کردی برای خود بیافریند . ایستادگی در برابر آن نیازمند اتحاد و هم فکری و بهتر شدن و سیاستی پاک است . آقای رئیس پارلمان و اعضای محترم : ترک ، کرد ، چرکز ، ارمنی ، فرانسوی ، ایتالیایی ، گرجی ، سریانی ، آمریکایی ، عرب ، زرتشتی ، براتون ، عجم ، چچن ، علوی ، سنی ، آفریقایی ، فلسطینی ، یهودی ، پروتستان ، مسلمان ، کاتولیک ، سفید پوست ، سرخ پوست ، تمام مردم جهان ، چرا ما نمی توانیم در صلح و دوستی با هم زندگی کنیم ؟ ما همرهان یک راه هستیم . در ابتدا مانند هم بودیم . آنچنانکه « هوگو » می گوید : " آشتی شادی است ، شادی همه چیز است " . به همین دلیل باید که هر آنچه مانند جنگ ، انتقام و دیگر آزاری را فراموش کرده و آنها را هرس کنیم . غیر از این با هیچ شیوه ای نمی توان همراه هم باشیم و شاد باشیم . من این صحبتها را بویژه برای برادری مردم کرد و ترک ، به تمام مردم جهان تقدیم می کنم . سلام خود را با دلی گرم و دوست داشتنی بزرگ ، به همه ی شما تقدیم می دارم .   به اطلاع می رساند رئیس پارلمان اروپا « جوزف ورال » به زبان کردی از خانم « لیلا زانا » تشکر کرد و گفت : " خانم زانا در مورد شناسنامه صحبت کردند . شناسنامه ای که در سده ی اخیر نابود شده است . باید که ما به جای آن ، آشتی و صلح را در میان انسانها و مردمان بنیان نهیم و شناسنامه ها را حفاظت کنیم . بر این مبنا حمایت خود را از خانم « لیلا زانا » اعلام می داریم . از تشریف فرمایی شما متشکریم
 ///////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان.

ما بنام حزب لیبرال دموکرات کردستان تهدیدهای مکرر رژیم نژاد پرست ترک را محکوم میکنیم که سیاستمداران رژیم ترک هنگامیکه دیدند که وضع داخلی این رژیم به اوج خود رسیده دست به تهدید ملت ستمدیده کرد    دست میزنند برای سر پوش گذاشتن بر نابسامانیهای داخلی آن کشور و کشاندن مشکلات داخلی به بیرون از مرزها است.                                

در چند روز پیش فرمانده ارتش نژادپرست ترک به روشنی اعلام نمود و گفت کردستان رو به استقلال میرود و پرچم و شعار خاص خودشان دارند هنگامیکه به سلیمانیه میروید با سرود ای رقیب از دیگران استقبال میکنند بر بامهای شهرهای کردستان پرچم کردستان بر افراشته شده است این به این معنا است که کرد رو به استقلال میرود و باید تا زود است اینها را نابود کرد. بلی سردمداران رژیم نژاد پرست ترک با روز روشن و در دید همگان دستور قتلعام برای ملت کرد صادر میکنند و خواستار نابودی ملت کرد هستند. آیا میان نازیهای هیتلری و رژیم ترک چه فرق و تفاوتی وجود دارد؟ آنها هم در آن زمان دست به قتلعام یهودیان نمودند و جان 6 میلیون انسان را گرفتند. دولت ترک هم دست به قتلعام ملت کرد زده است و آنها همچون نازیها تا بحال جان 5 تا 6 میلیون انسان کرد گرفته اند در ترکیه.

رژیم ترک رژیمی است که بزرگترین دشمن کرد و کردستان است هر کسی و یا هر فردی بخواهد به آن رژیم امتیاز بدهد او خائن به ملت و میهن کردستان است کسانی هستند که دست به بیانیهای غیر مسئولانه ای میزنند و این بیانیه ها آگاهانه است بر اساس برنامه و نقشه پیش میرود حزب لیبرال دموکرات کردستان این برخوردهای غیر مسئولانه را محکوم میکنیم و هر کسی بخواهد دست به چنین کاری بزند جای میان ملت کرد ندارد بلک باید به آغوش دشمنان برود و از نظر ما محکوم و مردود است چنین برخوردی غیر مسئولانه.

ما کادرها و هواداران حزب لیبرال دموکرات کردستان آماده هستیم برای دفاع از خاک پاک کردستان و دولت کردستان به صفوف پیشمرگان و رزمآوران کردستان به پیوندیم برای دفاع از خاک عزیز کردستان.

حزب لیبرال دموکرات کردستان  با تمام قوا از گفته های ریئس جمهور کردستان جناب آقای مسعود بارازانی دفاع میکنیم و صدای خود را همصدا با وی اعلام میکنیم و در این باره از تمامی عموم مردم کردستان میخواهیم که با ریئس جمهور کردستان همصدا باشند و باز در این باره از تمامی احزاب های کردستانی میخواهیم یک صدا و یک دست علیه تهدیدهای رژیم نژادپرست ترک به ایستند و صدای خودرا همراه با صدای ریئس جمهور کردستان توسط بیانیه ها و حتی کمک کردن از راه نیرو بسیج کردن مردم برای دفاع از خاک کردستان و بخصوص دولت کردستان خود را آماده کنند  از راه دیپلماسی گرفته تا راه های دیگر هر کسی هر قدر در توان دارد باید از خاک کردستان دفاع کند اگر در اروپا زندگی میکنند اهداف شوینستی رژیم  نژاد پرست ترک را برای مردم و سیاستمداران اروپای شرح بدهند تا جلو رژیم نژاد پرست ترک را بگیرند.

رژیم ترک برای اینکه به غربیها نشان بدهد که ضد اسلامی است بعد از تهدید کردن کردستان دست به بسیج کردن مردم در آنکارا نمود تا نشان بدهند که دولت ترک دشمن اسلامیستها است تا شاید از این راه از غرب امتیازی بدست بیاورد شاید بتواند به کردستان حمله کند بلی این است سیاست رژیم درمانده ترک البته مردم ترکیه به چنین برخوردی راضی نیستند این داردودسته های هستند که کور و نابینا هستند نسبت به انسانهای دیگر.

یک زمان در این خواب بودند شاید بتوانند حزب کارگران کردستان را از بین به برند و دست به خرج کردن میلیاردها دلار نمودند برای اینکه بتوانند جنبش حق طلبانه ملت کرد را خاموش کنند از اروپا و آمریکا کمک خواستند تا بتوانند مهم ترین رهبری ملت ستمدید کرد در آن کشور دستگیر کنند این کار را کردند دیدند که حزب کارگران کردستان قویتر شد و در این جنایت دولتهای اروپای شرکت مستقیم داشتندو آقای عبدالله اوجالان را به ترکیه به شیوه ای ناجوان مردانه تحویل دادند و باز جنبش ملت کرد قویتر از گذشته شد در حال حاضر جناب آقای عبدالله اوجالان را مسموم نموده اند و هر روز حال وی ویخمتر میشود و ما این اعمال وحشی دولت ترک را محکوم میکنیم که علیه رهبری جنبش بر حق ملت ستدیده کرد اعمال میشود در آن کشور حالا رژیم نژاد پرست ترک با آن جنایت بس نمیکند میخواهد به خاک کردستان حمله کند و دست به جنایت دیگری بزند جنایتهای قبرص را در کردستان تکرار کند رژیم نژاد پرست ترک.

در سال 1915 دولت وقت عثمانی دست به قتلعام ارمنیها زد و نزدیک به 2 میلیون انسان را قتلعام نمود.

حالا نمیدانم چرا سردمداران رژیم ترک بر سر عقل نمی آیند و دست از این کار احمقانه ای که در فکر آن هستند بر نمیدارند و عقلانه فکر نمیکنند صدام حسین هم زور گو بود کجا رفت؟

رژیمهای که در منطقه هستند و کردستان را به اشغال خود در آورده اند دائم کوشش نموده اند تا صدای آزادیخواهی در میان ملت کرد خفه کنند اما خوشبخانه در این راه پیروز نشده اند و نخواهند شد.

دولت ایالات متحده به رژیم ترک هشدار داد که نباید به خاک کردستان حمله کند و در این باره بیلکلینتون در یک بیانیه گفت به هیچ عنوان به دولت ترک اجازه نخواهیم داد تا دست به جنایت علیه ملت کرد بزند و به کردستان حمله کند. ارتش آمریکا چند هلیکوپتر را برای مراقبت از مرزهای کردستان در منطقه به گشت زدن مشغول بودند.

و وزارت خارجه ایالات متحده به ترکیه هشدار داد که به کردستان حمله نکند.

در نهایت میخواهم بمناسبت 19 همین سال( انفال) جینوساید ملت کرد در زمان رژیم گوربگور صدام به بازماندگان این واقعه تسلیت میگویم و خودرا در غمشان شریک میدانم.

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان

سلام بر آزادی و دموکراسی

نفرت بر کوته فکری و تنگنظری

زند باد جنبش حق طلبانه ملت کرد

دبیرخانه حزب لیبرال دموکرات کردستان اروپا

15/4/2007

اسماعیل قادری دبیر کل حزب لیبرال دموکرات کردستان 

  

  

  



موضوع در باره تحرکات وابستگان و مزدوران برون مرزی و درون مرزی وزارت اطلاعات رژیم ایران.

موضوع در باره تحرکات وابستگان و مزدوران برون مرزی و درون مرزی وزارت اطلاعات رژیم ایران.

در چند روز پیش نیروهای پلیس دولت کردستان یک تروریست انتحاری را دستگیر نموده اند  اعتراف نموده که با یک باند تروریستی وابسته به اطلاعات رژیم ایران کار میکند و این فرد یک شیعه مذهب است این باند قصد دارند کردستان را نا آرام کنند و باز در کامیون وی چند نوشته بدست آمده است که برای درست کردن اختلافات میان دو حزب بزرگ در کردستان تاکید شده است توسط وزارت اطلاعات رژیم ایران.

و وی اعتراف نموده است که با دستگیر شدگان چند ماه پیش در هولیر پایتخت کردستان کار کرده است که نیروهای آمریکای آنها را در ماه ژانویی یعنی 11/1/2007 آنها را توسط نیروهای آمریکای دستگیر شدند که یک باند تروریستی اطلاعات سپاه پاسداران رژیم ایران بودند.

و باز این فرد اعتراف نموده است که دولت ایران بودجه و امکانات لازم را در اختیار تروریستها قرار میدهد و در ایران چند تیم تروریستی درست شده است برای برهم زدن امنیت کردستان و کل عراق و این فرد به چند فقره کار تروریستی رژیم ایران در کردستان اعتراف نموده است و گفته است که در دو انفجاری که در هولیر و مخمور رویداده بود دست رژیم ایران در آن بوده است به اضافه انفجار سال 2005 در شهر سلیمانیه با همکاری چند کشور دیگر همسایه انجام گرفته است.

رژیم ایران برای برهم زدن امنیت کردستان بودجه گذاشته است و نزدیک به 3 میلیون دلار آمریکای برای برهم زدن امنیت کردستان اختصاص داده است که در اختیار تروریستان قرار میدهد برای برهم زدن امنیت کردستان و گرفتن جان هموطنان کرد در آن منطقه از کردستان.

در ایران 3 پایگاه آموزشی برای گروه تروریستی انصارالاسلام  درست شده است تحت کنترل وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران در منطقه سلاس باباجانی و در نزدیکی شهر جوانرود در منطقه ای بنام   بازان یک دشت دارد و وقتیکه به سوی جوانرود میروید به طرف ایل فیاد و یا ایل نغته  که یک پادگان قبلأ متعلق به سپاه پاسداران بود حالا سپاه آن را در اختیار انصارالاسلام و یا جند اسلام قرار داده است و یک سرتیپ به نام حسن غفاری مسئول آموزش این گروه تروریستی بر عهده دارد و مسئولیت  این گروه بر عهده سرتیپ غفاری میباشد که عضو اطلاعات سپاه پاسداران است این سرتیپ در اصل عراقی میباشد و اهل نجف است و نام اصلی این شخص علی حسین جعفر نام دارد.

 پایگاه آموزشی دیگر این گروه تروریستی عراقی در سردشت قرار دارد که آن هم قبلأ یک پایگاه بسیجی بود حالا بسیج آن پایگاه را در اختیار گروه های تروریستی قرار داده است یکی بنام سرهنگ امیری سرپرستی این پایگاه را بر عهده دارد که یکی از موهرهای وزارت اطلاعات میباشد در کردستان و پایگاه دیگر آموزشی تروریستها در پاوه قرار دارد که نام پایگاه حمزه سید الشهدا میباشد. در دره ی زمکان پاسداران رژیم ایران به ازیت و آزار هموطنان کرد ساکن آن دره میپردازند و حتی مردم قولقوله را ازیت میکنند.

در سلاس باباجانی در منطقه قولقوله و تازه آباد دشتی ور یک پادگان که قبلأ متعلق به ارتش بود در حال حاضر مرکز آموزش تروریستها شده است در آن منطقه و یک نفر عراقی اصل مسئول این پادگان است که نام ایرانی این فرد مهدی موسوی است نام عراقی این فرد محسن مهدی حسن است این فرد در اصل اهل عماره عراق است و عضو حزب الدعوه میباشد که در عراق در زمان صدام حسین یک سرباز بود به ایران فرار کرد و در ایران از سوی رژیم ایران بعد از انفجار و خمپاره باران مقر مجاهدین خلق در بغداد در سال 1998 درجه سرتیپی به وی دادند این فرد چند نفر دیگر در زیر دستش کار میکردند یکی از این افراد فردی است بنام هلال درویش کرد اهل آکره ی میباشد در حال حاضر در اروپا بر سر میبرد بنابر گفته این شخص که خودش با زبان خودش برای من تعریف نموده است او همیشه به ایران سفر نموده است و با کارت قرارگاه رمضان رفت و آمده نموده است او گفت یک روز به وزارت اطلاعات مریوان رفته بود و از وی در باره ادرس مقر مجاهدین و حزب دموکرات کردستان و کومه له در بغداد در سال 1997 اطلاعات از وی سئوال میکنند اگر او درست جواب داده بود یک لامپ سبز روشن میشد و اگر درست نبود یک لامپ قرمز روشن میشد و او همچنین در یک عملیات علیه حزب دموکرات کردستان ایران شرکت نموده است اما در باره ان عملیات زیاد توضیح نداد. این افراد عضو سپاه قدس هستند بر اساس دستور العملی که در قرارگاه نیروی قدس در استان جنوبی ایران و شهرستان اهواز و شهرهای دیگر ایران بدست امده است اعضای این نیرو به استان دیالی عراق اعزام میشوند.

جواد بحر الجواد فرمانده کنونی پلیس شهر خالص در استان دیالی که از 20 سال پیش در ایران به عضویت سپاه قدس در آمده است ماموریت یافته است که 100 نفر از اعضای سپاه بدر را در عراق به عضویت پلیس عراق در آورد.

جواد بحر الجواد در سال 1366 در ارتش عراق گروهبان دوم بوده در ایران به استخدام نیروی سپاه قدس در آمده است نام ایرانی وی جواد سعدی میباشد.

ماهانه مبلغ  3073598 ریال از نیروی سپاه قدس حقوق دریافت میکند.

شماره حساب این فرد در ایران 7190 و کد حقوقی وی به شماره 1004786 میباشد جمهوری اسلامی به این مزدور آدمکش از مدت 2 سال پیش درجه سرتیپی به وی داده است.

وی قرار است از دو نظامی سابق ارتش عراق که تابع سپاه قدس هستند که یکی از آنها درجه سرهنگی و دیگری دارای درجه سرگردی است را به استخدام پلیس جدید عراق در آورد.

همکاری رژیم ایران با گروه تروریستی القاعده.

نگهبانان اوسامه بن الادن ایران مستقیم با گروه تروریستی القاعده همکاری میکند و روابط دوستانه ای دارند با رژیم ایران و اطلاعات سپاه پاسداران و اطلاعات رژیم ایران.

یکی از نگهبانان اوسامه بن الادن مسئول روابط دوستانه میان رژیم ایران و القاعده مباشد یکی از مسئولین این گروه تروریستی اشکار نمود که بلند پایگان گروه تروریستی القاعده که در یک مصاحبه با تلویزیون العربیه افشا نمود که در چند سال پیش میان گروه القاعده و رژیم ایران روابط دوستانه ای وجود دارد از جمله همکاری لوجستیکی و آموزشی در ایران

نامبرده مسئول روابط مستقیم بین رژیم ایران و گروه تروریستی القاعده بوده است.

و برای اینکه رژیم ایران و گروه تروریستی القاعده آمریکا را دشمن مشترک خود میدانند بر همین اساس است که  همکاری تنگاتنگی با یک دیگر دارند. همکاری گروه القاعده با رژیم ایران از خیلی وقتها شروع شده است و در ایران مرکز آموزشی دارند در نزدیکی اراک.

زنان عراقی در ایران پلیس هستند و برخورد خشن و غیر انسانی با زنان ایرانی تحت نام

بد حجابی انجام میدهند.

در ایران نزدیک به 6 هزار زن عراقی متعصب مذهبی در نیروی انتظامی درجه دار هستند و 12 هزار مرد هم درجه دار هستند در نیروی ضد شورش در ایران خدمت میکنند  به تازگی 3500 نفر از شیعه های لبنانی به ایران آمده اند و در نیروی ضد شورش جمهوری اسلامی مشغول خدمت به ولایت فقیه هستند و ایرانیان را مورد اذیت و آزار قرار میدهند.

همین مزدوران آدمکش هستند که زنان میهنمان را کتک میزنند و مورد اذیت و آزار قرار میدهند و به انسان ایرانی توهین میکنند.

اطلاعات مهم از دستگیرشدگان پاسداران ایرانی در عراق

 طی بازپرسی از 2 تن از دستگیر شدگان نام یکی از آنها سرهنگ پاسدار محمد علی ابراهیمی است او مسئول مستقیم ارسال تسلیحات به داخل عراق است و به اعتراف دستگیر شدگان قبلی در عراق وی کار ارسال سلاح از ایران و توزیع آن در شهرک صدر و در میان اهالی فلوجه و ارتش مهدی را بر عهده داشته است و نفر دوم فرماندهی بنام ابطحی است او در سال 2004 و 2005 با نیروهای حزبالله در لبنان بر علیه منافع آمریکا همکاری تنگاتنگ داشته و از همان سال آمریکاییها بدنبال وی بوده اند البته خروج او از لانه اش یعنی دقیقأ از مقر مخفی عملیاتیش به آمریکاییها اطلاع داده شده بود بله درست خواندید محل استقرار وی پاسدار ابطحی در مقر فجر اهواز در استان خوزستان بوده است همان محلی که اتومبیلهای بمبگذاری میشده و به عراق جهت حمله انتحاری فرستاده میشوند.

در ضمن در دیسک سخت افزار کامپیوتر دستگیر شدگان تمام نقشه ها و محلهای استقرار موشکهای ضد هوایی که برای سرنگون کردن هلیکوپترهای آمریکایی به عراق ارسال شده بوده بدست نیروهای آمریکایی افتاده همان موشکهای رو دوشی که قادر به انهدام هلیکوپترهای آمریکایی بوده به اضافه 35 تن مواد منفجره و سلاح دیگر یعنی با اتیماتومی که آقای بوش به جمهوری اسلامی داده بود مبنی بر اینکه چنانچه نیروهای آمریکایی در درون خاک عراق مورد آسیب قرار گیرند جواب دندانشکنی به آنها خواهیم داد... حالا که 36 تن مواد منفجره و مقادیر زیادی موشک قابل حمله بر ضد هلیکوپتر و هواپیما و نقشه محل استقرار نیروهایی آمریکایی بدست آمده و با توجه به گروگان گیری 5 کماندوی آمریکایی در کربلا که اجساد آنان بدست آمده و با اعتراف فرمانده آمریکاییها در عراق که این کار بدست عوامل جمهوری اسلامی صورت گرفته دیگر باید نشست و انتظار کشید که آیا حمله از طرف آمریکا به ایران صورت خواهد گرفت یا نه؟

البته عوامل جمهوری اسلامی بیشتر از عراق فرار کرده اند ولی کماکان شکار آنان ادامه خواهد داشت.

مسئول دو تن از دستگیر شدگان نام یکی از آنها سرهنگ پاسدار محمد علی ابراهیمی نام دارد او طی بازپرسی که از ارسال سلاح از ایران و توزیع در میان جیش المهدی ارسال تسلیحات به عراق است و به اعتراف دستگیر شدگان قبلی در عراق وی کار کرده است و ارتش مهدی را آموزش داده است.

هشدار به هموطنان عزیز در داخل و خارج از کشور در باره توطئه بزرگ وزارت بد نام اطلاعات آدمکش آخوندی بدست اپوزیسیون نماهای مطرب و دلقک رسانه ای برای نابودی ته مانده مبارزان در داخل ایران.

مدتی است که از طریق موتورهای جستجوی اینترنتی ایمیلهای به تمامی دارندگان ایمیل در داخل ایران و خارج از ایران ارسال میشود و به آنان آدرس وب سایتی داده میشود که مردم و مبارزان اطلاعات خود را از افراد و نیروهای وابسته به رژیم به آنجا ارسال نمایندو نامی گمراه کننده ای بنام ایران انتلجنس را برای خود برگزیده اند که بیننده با شباهت لغت انگلیسی انتلجنس فکر نماید که این وب سایت متعلق به دستگاههای اطلاعاتی خارج از کشور است و افراد بیگناه و تشنه مبارزه در داخل با امید اینکه راه مبارزه ای پیدا نموده اند اطلاعات خود را به آنجا ارسال میکنند.

مدتی است ما به پشت صحنه این وب سایت با دیدی باز نگریستیم تا اینکه از درون ایران بوسیله نیروهای دوست مطلع شدیم که این وب سایت بصورت غیر مستقیم کلیه اطلاعات دریافتی خود را خارج از سیستم کامپیوتری برای تجزیه و تحلیل به درون سیستم وزارت اطلاعات انتقال داده و در سراسر ایران تا کنون بیش از 80 نفر جوان از دختر و پسر دانشجو و غیره از همین راه بدام افتاده اند کسی نمیداند چی بر سرشان آمده است در ایران و چه آینده ای برای آنان رقم خواهد خورد.

توضیح اینکه ما کارمان اطلاع رسانی است و این اطلاعات را هم برای روشنی ذهن مردم و بیداریشان ذکر نموده ایم و بدانند که هر کس که طبل مبارزه و فحاشی را بسوی رژیم ملاها روانه ساخت مبارز نیست و بدانند کهدر پس این شعبده بازیهای رسانه ای از سر تا ته کثافاتی نهفته اند که صدر رحمت به آدمکشانی همچون خلخالی لعنت شده وب سایت مورد نظر به این شرح میباشد.

http://www.iranintelligence.org/

بله رژیم ایران و اطلاعات ورشکسته اش دست به هر کاری میزند برای کشف و سر کوب مخالفین در داخل و خارج از کشور.. این بود توطئه ای ننگین وزارت اطلاعات آدمکش آخوندهای شیطان صفت.

درست کردن یک گروه تحت نام گروه اجتماعی در کرمانشاه برای جاسوسی در میان خانواده های بدبخت این شهر.

بنابر خبری که بتازگی بدست ما رسیده است در کرمانشاه 3 گروه تازه تاسیس شده است یکی از این تیمها مسئولیت جاسوسی علیه مردم آن شهر بر عهده دارد و  تیمهای دیگر مسئولیت پخش مواد مخدر در میان جوان شهر کرمانشاه بر عهده دارند یکی از ایم تیمهای اطلاعات در کرمانشاه مسئولیت مبارزه با ماهواره ها است.

مزدوران رژیم چه کسانی هستند در اروپا و آمریکا؟

در باره اینکه یک شبکه اینترنتی توسط یک فرد بنام علا در آمریکا برای شیعه ها احداث شده است شبکه جاسوسی رژیم ایران میباشد در آمریکا به این شرح میباشد

www.iraqvoice.com

هر کسی آمد و علیه نویسندگان و وب بلاگ نویسان یعنی کسانی که مخالف رژیم ایران هستند بد گوی نمود بدانید او مزدور وزارت اطلاعات رژیم ایران مباشد. برای مثال چند فردی هستند اینجا چندین بار علیه شخص من بدگوی نموده اند و آنها با چند مزدور رژیم ایران در این شهر روابط دارند و یکی از این پوشخورها به شهر ماریستاد رفته بود و با یک مزدور شناخته شده رژیم ایران ملاقات نموده بود و دستور العمل لازم برای لجن پراکنی علیه شخص من از وی دریافت نموده بود.

این فرد باز میخواهد برای اطلاعات رژیم ایران کار کند و به جشن احزاب مخالف رژیم ایران میرود و اطلاعات در باره آنها را به یکی که خود را سرباز مهدی خیالی میداند میدهد و سپس اطلاعات را به ایران توسط ایمیلشان ارسال میکنند. در همین شهر 5 مزدور رژیم ایران بر سر میبرند یکی از آنها که برای رژیم ایران تبلیغات میکند و به سومالیها میگوید ایران به مسلمانان کمک مالی میکند و ایران از اسلام دفاع میکند (مجید وعلی و کاظم به اضافه سعید و آذر) اینها مزدور رژیم ایران هستند به اضافه ج و ا این دو نفر هم به تازگی خود را برای جمع آوری اطلاعات مخالفین برای رژیم آماده میکنند چند نفری در این باره کنترلش میکنند و آپی این شخص و ایمیلش تحت کنترل نیباشد و به این زودی نام و مشخصات این فرد و طور علنی افشاه خواهند شد.

در اینجا چند نفری دیگر هم هستند که باید در این باره تحقیق به عمل آورد تا بدست آوردن اخبار اصلی در باره این افراد .

البته مزدوران رژیم ایران اینجا ریخته اند اما همه آنها مکشوف هستند..

این فرد به خیال میکند که کسی از اعمال وی خبر ندارد اما روزی میرسد که اعمال این مزدور خود فروش به طور کلی افشاه بشود و خواهم شد.

سلام بر آزادی

زند باد انسان و انسانیت

سلام بر روح و روانپاک شهدای کرد و کردستان

زند باد استقلال کردستان

نفرت بر انسان کشی و آدمکشان

نفرت بر خود فروشی و مزدوران خود فروش.

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

نفرت بر زن ستیزی و نفرت بر مذهب و خرافات.

زند باد یکسانی و برابری .

اسماعیل قادری سخنگوی حزب لیبرال دموکرات کردستان.

27/5/2007

یکشنبه

//////////////////////////////////////


موضوع تفسیر سیاسی  نوشته اسماعیل قادری

تفسیر سیاسی  تحت عنوان دولتهای که کردستان را به اشغال خود در آورده اند کور هستند و نا بینا دشمن بشریت و انسانیت هستند انسان کرد را سرکوب میکنند خودشان تروریست هستند اما ملت ستمدید کرد را تروریست خطاب میکنند.

در هفته گذشته سرفرمانده تروریستی ارتش تورک سران کرد را تروریست خطاب نمود و کردستان و سران کرد را تهدید نمود و باز تهدید نمود که به این زودی به دولت کردستان حمله نظامی خواهند کرد من نمیدانم چرا دولتهای اروپایی که خود را مدافع حقوق بشر میدانند و تپل دموکراسی میزنند بر  این رژیم نژاد پرست تورک فشار نمی آورند تا حد اقل به شهروندان خویش احترام بگذارند دست از تحقیر و اذیت و آزار هموطنان کرد در آن کشور بردارند و باز دولتهای اروپایی که خود را مدافع حقوق بشر میدانند سالانه ملیاردها دلار اسلحه تانک هواپیما جنگی هلیکوپتر جنگی به رژیم تورکها میفروشند و این اسلحه ها برای سرکوب ملت ستمدید کرد به کار میرود و تا بحال مینهای که رژیم تورک از دولتهای اروپایی خریده است جان هزاران کرد از بچه 2 ساله گرفته تا پیر زن و پیر مرد 70 و 80 ساله در آن کشور گرفته است آیا این است حقوق بشری که اتحادیه اروپا از آن نام میبرند؟

دولت تورک میخواهد سناریوه قبرص دیگر  را در کردستان تکرار کند و دست به قتلعام ملت ستمدید کرد به پردازد و برای این کار با افتخار اعلام میکنند که به هیچ عنوان اجازه نمیدهند  که کردستان استقلال یابد و دولت ملی کردی را اعلام کنند. کردستان استقلال خود را بدست خواهند آورد اما آنچه که میماند روسیاهی دشمنان این ملت است.

اما این رژیم فراموش نموده است که هنوز پرونده قتلعام ارمنیها و سریانیها و قتلعام ملت قبرص در راه است و روزی باید بهای این جنایتهای که انجام داده است به پردازند دولتمردان تورک فراموش نموده اند که 6 میلیون کرد را تا بحال قتلعام نموده اند و روزی هم میرسد که بهای این جنایت را به پردازند  حالا نمیدانم که چرا مدافعان حقوق بشری و سازمانهای خیر خواه بر دولتهای خویش فشار نمی آورند که بر رژیم نژادپرست تورک فشار بیاورند تا دست از این جنایتها بردارند و به انسان و انسایت احترام بگذارند.

حمله به کردستان از سوی رژیم تورک به 3 بهانه میباشد 1 جلو گیری از استقلال کردستان 2 مسلح کردن تورکمانها و بدست گرفتن کرکوک و موصل است. 3 مسئله پی کی کی است یعنی هدف رژیم نژاد پرست تورک از بین بردن کردان و پائین آوردن پرچم کردستان است در اصل تا مسئله پی کی کی حالا که دولتمردان جنگ طلب تورک پی کی کی را برای حمله به کردستان بهانه نموده اند رژیم تورک با خرج کردن ملیاردها دلار برای دستگیری عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان و زندانی نمودن ویی اعلام نموده است که پی کی کی از بین رفته است اما هر روز این حزب قویتر از همیشه میشود و در هر عملیاتی ضرباتی سهمگین بر پکیر ارتش تورکها میزنند در زمان دستگیری عبدالله اوجالان ریئس وزرای تورک که در آن زمان بلوینت اجویت بود اعلام نمود در طول 70 سال گذشته تورکیه این چنین پیروزی بدست نیاورده است این اولین پیروزی دولت تورک میباشد در طول تاریخ خوب چرا به واقعیت تن در نمیدهند دولتمردان تورک؟ و در این فکر بودند که بین دو ملت رنجدیده کردستان و اسرائیل اختلاف درست کنند میدیاهای عرب زبان با تاز و تاب اعلام میکردند که اسرائیل عبدالله اوجالان را به تورکیه تحویل داده است  تا سرانجام ملت کرد فهمیدند که اسرائیل به هیچ عنوان دست در این کار نداشته است و از چنین کاری خبر ندارد و لزومی  هم نمیبیند تا دست به چنین کاری بزند عبدالله اوجالان به اروپا آمده بود نه به اسرائیل و  اینها در تحویل دادن عبدالله اوجالان به تورکیه دست داشتند سوپرناتو بخش اطلاعات ارتش ناتو و چند کشور اروپایی برای اینکه کسی نداند که دست دولتهای اروپایی در کار بوده است عبدالله اوجالان را به کنیا بردند و در آنجا تحویل تورکیه دادند و در چند روز پیش  کسی که در وزارت اطلاعات یونان کار کرده بود و همراه عبدالله اوجالان بوده است همه چیز را افشاه نموده است و یک کتاب در باره این ماجرا منتشر نموده است.

 بنابر اطلاعاتی که من از ملت اسرائیلی دارم آنها ملت کرد را دوست دارند و ملت کرد را برادر خود میدانند چرا چون هردو ملت مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند و از جینوساید گرفته تا حمله های تروریستی ای که همیشه جان هموطنان اسرایئلی را درخطر است  از سوی صلح ستیزان و تروریستان آدمکش که از سوی حکومت دینی ایران حمایت میشوند و ملت اسرائیل کردها را دوست و نزدیک به خود میدانند.

 و در کردستان هم همینطور است اشغلگران کردستان دست به جینوساید ملت کرد زده اند و میزنند و در زمان رژیم صدام 185 هزار کرد سر به نیست شدند و 4000 دهکده ویران شد در تورکیه هم همچنین است در تورکیه نزدیک به 5000 دهکده تا بحال ویران شده است و ساکنین آن سرگردان شده اند. در ایران دیگر بدتر است ملت کرد در جهنم ملاها هستند و حمله گازهای بیولوژیکی و شیمیایی صدام فتوای خمینی برای قتلعام کردها و فرستادن خلخالی جنایت کار برای قتلعام کردها و تیرباران کردن زنان باردار کرد توسط پاسداران جمهوری اسلامی در سالهای 1358 و 1360 در کردستان اینها همه جنایتهای میباشد که علیه ملت ستمدیده کرد در کردستان اسیر صورت گرفته است.

.پرچم کردستان سران رژیمهای اشغالگر را دیوانه نموده است.

دولتمردان تورک دیوانه شده اند وقتیکه میببیند که پرچم کردستان در کنار مرزهایشان بر افراشته شده است خوب این را درک میکنیم ما کردها که دشمنان ما انسانهای بی سر و پا هستند و یا نادانهای کور دگماتیک هستند و خودخواه و در این باره 96% سیاستمداران تورک و فرماندهان ارتش از ماده کوکائین استفاده میکنند بر همین اساس است که خودشان نمیدانند چه میگویند و بر زبان خویش به هیچ عنوان کنترل ندارند و وقتیکه از ماده کوکائین استفاده میکنند و سر مست میشوند مثل آخوندهای تریاکی فتوا صادر میکنند خوب بر همین اساس است که سردمداران رژیم تورک امروز چیزی میگویند و فردا چیز دیگری و دشمنی خود را با کردها علنأ اعلام میکنند.

رژیمهای اشغلگر  همیشه برای سرکوب ملت ستمدید کرد در کردستان اسیر از هیچ چیزی فروگذاری نه نموده اند از انوانع ابزارها علیه ملت کرد استفاده نموده اند از ترور گرفته تا شکنجه و پخش موادمخدر در میان جوانان کرد و از تبلیغات دیپلوماسی گرفته تا خرج کردن ملیاردها دلار برای قانع کردن سیاستمداران اروپایی بر ضد کردها  ستفاده از گروه های دیگر علیه کردها.

در پاسخ به تهدیدهای مکرر دولتمردان تورک ریئس جمهور کردستان هم اعلام نمود که ما تهدید هیچ کسی را علیه خود قبول نمیکنیم و در این راه دست دوستی به سوی همه همسایه ها دراز میکنیم ما جنگ طلب نیستیم ما خواهان دوستی و برقراری صلح و امنیت در منطقه هستیم این ما نیستیم که امنیت منطقه را برهم زده ایم این خود آنهای هستند و مصلحت خود را در جنگ طلبی میبینند که امنیت منطقه را برهم زده اند و هر روز دست به تهدید ما میزنند.

رژیم ایران.

در ایران که برای تمامی مردم ایران این سرزمین یک جهنم شده است برای کردها بدتر از جهنم شده است رژیم ایران هر روز یک جوان کرد را ترور میکند بدون اینکه او خطای مرتکب شده باشد در کردستان اسیر و هزاران کرد در سیاه چالهای رژیم ایران در زیر شکنجه شدید قرار دارند شکنجه روحی و روانی و فیزیکی روزمره قرار دارند در ایران اسلامی.

خللخالیهای جنایتکار هر روز دست به جنایتی تازه میزنند در کردستان اسیر تحت نام اسلام ناب محمدی. سرکوب زنان تحت نام بدحجابی تحقیر و آزار زنان در خیابانها کتک زدن زنان و جوانان در خیابانها و خرد کردن شخصیت جوانان و زنان ایرانی تحت نام بدحجابی و پوشیدن لباسهای غربی تحت نام اسلام ناب محمدی صورت میگیرد این همه جنایت. آیا این است هدیه اسلام به انسانها؟ یا اینکه از دین برای گریز از واقعیت سؤاستفاده میکنند سردمداران رژیم ایران در چند روز پیش ریئس قوی قضایه ی رژیم از حکم سنگسار دفاع نمود و با افتخار بیان مینمود که در ایران اسلامی همه قوانین شریعت اسلامی مو به مو اجرا میشود و سنگسار یکی از قوانین اسلامی میباشد. من میخواهم به سردمداران رژیم ایران بگویم که هیچ چیزی با زور پیش نخواهد رفت شما میخواهید با زور حکومت خود را پیش به برید و ملت ایران را تحت شکنجه روحی و روانی قرار داده اید و از بحران اقتصادی گرفته تا شکنجه های خیابانی و کتک زدنهای جوانان از سوی نیروی تروریستی انتظامی علیه جوانان ایرانی و ایران برای ایرانیها جهنم نموده اید بس است دست بکشید از این دجالبازی در ظاهر مؤمن و در باطن یک جنایتکار و خون آشام  از همه بدتر تجاوز به دختران دانشجو توسط آخوندهای بی وجدان و اعدام دختران تحت نام رعایت نکردن قوانین اسلامی  اما در اصل این طور نیست اعدام آن دختر به این خاطر است تا دیگر جنایت آخوندها افشا نشود و این اطلاعات با دختران به زیر خاک برده بشود.

 در این باره 98% آخوندها تریاکی هستند هنگامیکه تریاک میکشند و سر مست میشوند فتوا صادر میکنند علیه بد حجابی و کسانی که مدل لباسهای غربی میپوشند البته بعد از کشیدن تریاک و گرم شدن ملا خامنه ای فتواها چسپیده تر میشوند.

   ( دین خیالی). جنایت علیه بشریت از زمان بوجود آمد دین یعنی دین خلق کنند تبعیض و نابرابری بوده است.

رژیم ایران دست به گول زدن افراد به اصطلاح چپنما در سوئد و کشورهای اروپایی زده است که در آینده در باره تاکتیک وزارت اطلاعات رژیم ایران به طور واضح و روشن به آن اشاره خواهیم نمود.

دخالتهای روزمره در امور عراق و حمایت از افراطیون عراقی برای برهم زدن امنیت آن کشور

و کشف سلاحهای ایرانی و دستگیر شدن چندین ایرانی در عراق و اعتراف آنها باز رژیم ایران رویش را کم نمیکند.

در شهر کارلستاد سوئد به گفته یک پلیس که نخواسته نامش ذکر بشود 8 نفر مزدور رسمی و غییر رسمی رژیم ایران بر سر میبرند که هر هفته در آن شهر دورهم جمع میشوند و علیه منافع آمریکا و برای خرد کردن شخصیت مخالفین رژیم دست به تبلیغاتهای دروغین و خود ساخته میزنند. این هم یکی از اهداف و کوشش رژیم ایران برای بسیج کردن مزدوران بیشتر در اروپا علیه مخالفین و بخصوص علیه منافع آمریکا میباشد.. این موضوع در هفته آینده در یک مقاله تحت عنوان تاکتیک وزارت اطلاعات رژیم ایران منتشر میشود بر روی سایتهای اینترنتی سایتهای خودم به اضافه سایتهای دیگر اگر نیاز باشد نام و مشخصات اشخاص مزدور رژیم ایران در سوئد منتشر میکنم.

رژیم ایران برای حماس و حزبالله لبنان اسلحه میفرستد این در انفجار یک قطار در تورکیه افشا شد که این قطاری که منفجر شده است پر از اسلحه و مهمات ایرانی برای سوریه بوده است..

  رژیم سوریه هم دستکمی از رژیم ایران و رژیم تورکیه ندارد او هم دست به سرکوب ملت کرد در آن کشور به طور غییر انسانی میزنند و تابحال به کردها در آن کشور شناسنامه داده نشده است این هم نقض قوانین انسانی و حقوق بشری میباشد.

ما ملتهای که در این کشورها بر سر میبریم مثل بره مارا سرکوب میکنند و هیچ حقی که حق هر انسانی است ما از آن حق محروم هستیم و این هم بر این اساس است که سردمداران این رژیمها نادان و احمق هستند دیگران را درک نمیکنند درک و آگاهی در باره انسان و انسانیت  را ندارند. بر همین اساس است که زنان و جوانان ما در این کشورها به آسانی سرکوب میشوند و مورد اذیت و آزار و تحقیر قرار میگیرند  از شکنجه فیزیکی گرفته تا شکنجه روحی و روانی.

ترور شخصیت جوانان در ایران قانونی شده است از سوی تریاکیهای اسلامی تریک میکشند و سرمست میشوند بعدش فتوا صادر میکنند جوانان را کتک میزنند در خیابانها برای این کار از شیعه های عراقی که در نیروی انتظامی درجه دار هستند علیه جوانان میهنمان استفاده میکنند و زنان عراقی و لبنانی که متعصب مذهبی هستند در نیروی انتظامی برای جمهوری اسلامی خدمت میکنند زنان  و خواهران ما را سرکوب میکنند و مورد اذیت و آزار و تحقیر قرار میدهند و سر و صورت زنان ایرانی را خونین میکنند در خیابانها و جوانان را کتک میزنند و آنها را در زیر لگد لهه میکنند بلی این است هدیه ی اسلام ناب محمدی به ملت ایران.

مسئول پخش مواد مخدر در اروپا دیپلوماتهای تورک و ایرانی هستند که به آسانی تحت نام دیپلومات مواد مخدر را به اروپا انتقال میدهند و به تجاران اروپایی میفروشند و از این تجارها برای پیشبرد سیاست ضد بشریشان استفاده میکنند حتی برای قتل مخالفین خود از راه این تجارها وارد میشوند و با سیاستمداران این کشورها دست به معامله کثیف اقتصادی و سرکوب مخالفین استفاده میکنند.

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری نفرت بر انسان آزاری  و نفرت بر انسان کشی و نفرت بر آدمکشان.

سلام بر انسان و انسانیت

زند باد استقلال کردستان

 اسماعیل قادری سخنگوی حزب لیبرال دموکرات کردستان

3/6/2007

در هفته آینده یک خبر مهم را در اختیار خوانندگان عزیز قرار خواهیم داد
/////////////////////////////////////////////////////
کۆماری ئیسلامی تیمی تایبه‌ت بۆ ته‌قینه‌وه‌ ڕه‌وانه‌ی باشورری کوردستان کرد
2007 05 24 - 23:35


سه‌رچاوه‌یه‌کی ئاسایشی باشوری کوردستان ده‌ستگیرکردنی یه‌کێک له‌ ئه‌ندامانی تۆریکی تیرۆریستی عیراقی ڕاگه‌یاند، که‌ به‌ نیاز بوون ته‌قینه‌وه‌ له‌ شاره‌کانی هه‌ریمی کوردستان ئه‌نجام بده‌ن و له‌ لایه‌ن ئێرانه‌وه‌ به‌ڕێوه‌ براون.

که‌سی ده‌ستگیر کراو دانی به‌ کۆمه‌ڵێ زانیاری دا ناوه‌ له ‌سه‌ر ته‌قینه‌وه‌کانی ئه‌م دواییه‌ی باشوری کوردستان.

به‌ پێی ته‌له‌فزیۆنی ئه‌لعه‌ره‌بیه‌، سه‌رچاوه‌یه‌کی ئاسایش له‌ هه‌رێمی کوردستان رایگه‌یاند که‌ هیزه‌کانی ئاسایش ده‌ستیان گرت به‌ سه‌ر ئۆتۆمۆبیلیکی مینریژکراودا له‌ هه‌ریمی پێنجوینی سه‌ر به‌ پاریزگای سلیمانی که‌ شۆفیره‌که‌ی عیراقیه‌کی شیعه‌ مه‌زهه‌ب بووه‌.

له‌ کاتی لیپرسینه‌وه‌دا شۆفیره‌که‌ دانی به‌وه‌دا ناوه‌ که‌ ئه‌و کار بۆ تۆڕێک ده‌کات که‌ سه‌ر به‌ ده‌زگای ئیستخبارانی ئێرانه‌ و ، نه‌خشه‌ بۆ کۆمه‌ڵه‌ ته‌قینه‌وه‌یه‌ک به‌ مه‌به‌ستی تێکدانی ئاسایشی هه‌رێم ده‌کا.

که‌سه‌که‌ دانی به‌وه‌دا ناوه‌ که‌ تۆڕه‌که‌ له‌ته‌ک ئه‌و په‌نج دیپلۆماته‌ ئێرانیه‌ کاریان ده‌کرد که‌ له ‌لایه‌ن ئه‌رته‌شی ئه‌مریکاوه‌ به‌ر له‌ چه‌ند مانگێک له‌ هه‌ولێر ده‌ستگیر کران.

هه‌روه‌ها ده‌ست به‌سه‌ر چه‌ند دۆکۆمێنتێکدا گیراوه‌ که‌ ده‌خوازرێ دووبه‌ره‌کی له‌ نێوان هه‌ر دوو پارتی ده‌سته‌ڵاتداری کوردی دا دروست بکات.

ناوبراو دانی به‌وه‌دا ناوه‌ که‌ تۆڕی ئیستخباراتی ئێرانی ده‌ستی له‌ ته‌قینه‌وه‌کانی ساڵی 2005 ی سلێمانی، هه‌ر دوو ته‌قینه‌وه‌ی ئه‌م دواییه‌ی هه‌ولێر و مه‌خموردا هه‌بووه‌.

مۆ ئه‌ۆی باش ئاگات له‌ ئه‌م رۆداۆانه‌ بیت سه‌ری ئه‌م سایته‌ به‌که‌ ته‌کایی

http://www.rojhelatpres.com/jan-07/12-16.htm


///////////////////////////////////

652

هه‌زار دۆلار له‌لایه‌ن ئێرانه‌وه‌ بۆ نائارامکردنی

 باشوری کوردستان ته‌رخانکراوه‌


به‌گوێره‌ی هه‌واڵێکی ته‌له‌فزیۆنی "الشرقیه‌"ی عێراقی، کۆماری ئیسلامی ئێران له‌کوردستانی عێراق پشتگیری له‌گروپه‌ ئاژاوه‌گێڕه‌کان ده‌کات و هه‌وڵی ناسه‌قامگیرکردنی هه‌رێمی کوردستان ده‌دات.


ته‌له‌فزیۆنی ئه‌لشرقیه‌ رایگه‌یاند: به‌گوێره‌ی ئه‌و به‌ڵگانه‌ی ده‌ست هێزه‌ ئه‌منییه‌کانی هه‌رێمی کوردستان که‌وتوه‌ رژێمی تاران هه‌وڵده‌دات له‌رێگه‌ی پشتگیری له‌گروپه‌ ئاژاوه‌گێڕه‌کان له‌هه‌رێمی کوردستان نائارامی دروست بکات. یه‌کێک له‌م به‌ڵگانه‌ که‌ ناوی "چالاکی شه‌هید ئه‌حمه‌د کازمی" لێنراوه‌، باس له‌هه‌وڵی سیخوڕی له‌سلێمانی و هه‌ولێر ده‌کات به‌مه‌به‌ستی کۆکردنه‌وه‌ی زانیاریی له‌سه‌ر هێزه‌ کوردییه‌کان و هاوکاریی له‌گه‌ڵ ئه‌و گروپه‌ چه‌کداره‌ توندڕه‌وانه‌ی له‌کوردستان چالاکییان هه‌یه‌.


ئه‌م به‌ڵگه‌یه‌ باس له‌بودجه‌یه‌کی 652 هه‌زار دۆلاری ده‌کات بۆ کڕینی که‌لوپه‌لی سیخوڕی و به‌کرێگرتنی نوسینگه‌و خانوو له‌شاره‌کانی هه‌ولێر و سلێمانی.


الشرقیه‌ به‌رده‌وام بوو که‌ ئه‌م به‌ڵگه‌ و فه‌رمانانه‌ له‌لایه‌ن سوپای پاسدارانی کۆماری ئیسلامی ئێران و ناوه‌ندی چالاکیی هێزه‌کانی قودسه‌وه‌ دراوه‌. هه‌ر به‌گوێره‌ی ئه‌م به‌ڵگانه‌، رێبه‌رانی ئێران فه‌رمانیان به‌هێزه‌کانی خۆیان داوه‌ تا له‌هه‌رێمی کوردستان چالاکیی ئه‌نجامبده‌ن وه‌ک وه‌ڵامدانه‌وه‌یه‌ک بۆ ئه‌و جموجوڵانه‌ی له‌دژی ئێران هه‌یه‌.

 ------------------------------------------------------------------------------------------------

پاسه‌وانی تایبه‌تیی بن لاده‌ن: ئێران راسته‌وخۆ

په‌یوه‌ندی له‌ گه‌ڵ قاعیده‌ دا هه‌یه‌

image

یه‌کێک له‌ پاسه‌وانانی تایبه‌تیی "ئوسامه‌ بن لاده‌ن" به‌رپرسی توڕی تیرۆریستی "قاعیده‌" ئاشکرای کردووه‌ که‌ به‌رپرسانی باڵای رێکخراوی ناوبراو په‌یوه‌ندی راسته‌وخۆیان له‌ گه‌ڵ کۆماری ئیسلامیی ئێران دا هه‌یه‌. 

"ناسر ئه‌حمه‌د ئه‌لبه‌حری" له‌ میانه‌ی وتووێژێک له‌ گه‌ڵ کاناڵی ته‌له‌فزیۆنیی "ئه‌لعه‌ربیه‌" رایگه‌یاند:" سه‌یف ئه‌لعادل" و "ئه‌بو حه‌فس" دوو که‌س له‌ رێبه‌رانی باڵای رێکخراوی تیرۆریستی قاعیده‌ به‌رپرسی په‌یوه‌ندییه‌کانی قاعیده‌ن له‌ گه‌ڵ حکومه‌تی تاران دا".


ئه‌لبه‌حری سه‌باره‌ت به‌ هۆکاری په‌یوه‌ندییه‌کانی نێوان قاعیده‌ ئێران ئاماژه‌ی به‌وه‌ کردووه‌:" به‌رپرسانی قاعیده‌ و ئێران ئه‌مریکا به‌ دوژمنی هاوبه‌شی خۆیان ده‌زانن هه‌ر بۆیه‌ ماوه‌ی چه‌ند ساڵه‌ په‌یوه‌ندیه‌کی توندوتوڵ له‌ نێوان هه‌ر دوولا له‌ ئارادایه‌".

------------------------------------------------------------------------

دلڤین: ئه‌و کچه‌ی که‌ له‌ بنکه‌ی پۆلیس ده‌خه‌وێت!

به‌دواداچوون: دیلان ره‌شاد عه‌بدوڵڵا دلڤین: ئه‌و کچه‌ی که‌ له‌ بنکه‌ی پۆلیس ده‌خه‌وێت!

منداڵ ئه‌و مرۆڤه‌ ڕوح سوک بێ تاوانه‌یه‌ که‌ له‌لای هه‌موو که‌سێک خۆشه‌ویسته‌ و تایبه‌تمه‌ندی خۆیی هه‌یه‌ له‌ڕووی په‌روه‌رده‌کردن و چاودێریکردنی له‌ ناو خێزان و پێویسته‌ گشت مافه‌کانی به‌رجه‌سته‌ بکرێت، کێ به‌رپرسیاره‌ له‌ دابین نه‌کردنی ماف و داخوازیه‌کانی خێزان یاخود حکومه‌ت؟ تا ئێستا کۆمه‌ڵه‌ و ڕێکخراوه‌کانی پارێزگاری کردن له‌ مافی منداڵان چیان کردووه‌، یه‌کی شه‌ش ڕۆژی جیهانی مناڵانه‌ له‌و ڕۆژه‌دا بۆ ته‌نها گرنگی به‌ مناڵانی به‌رپرس و ده‌وڵه‌مه‌نده‌کان ده‌درێت؟ ئه‌ی ئه‌و منداڵانه‌ی له‌سه‌ر شه‌قامه‌کان سواڵ ده‌که‌ن و شت ده‌فرۆشن.
(دلڤین شاکر) ئه‌و کچه‌ ته‌مه‌ن شه‌ش ساڵه‌یه‌ که‌ له‌ کۆمه‌ڵگای (تۆبزاوه‌) نیشته‌جێیه‌ و باوکی کۆچی دوای کردووه‌ و برا و خوشکی نییه‌، دایکی بۆ سواڵکردن ڕه‌وانه‌ی ناو بازاڕ و پاڕکه‌کانی شاری هه‌ولێری ده‌کات و تا دره‌نگی شه‌و له‌سه‌ر شه‌قامه‌کان ده‌مێنیته‌وه‌.
شه‌وی هه‌ینی 11/5/2007 کاتژمێر یازده‌ و بیست خوله‌ک له‌ به‌ر ده‌رگای پاڕکی شه‌هید سامی عه‌بدولڕه‌حمان ڕاوه‌ستا بوو و ده‌ستی بۆ سه‌یاره‌که‌مان به‌رز کرده‌وه‌ و ئێمه‌ش وه‌ستاین و لێمان پرسی چی ده‌که‌ی لێره‌؟ وتی توخوا بمبه‌نه‌وه‌ بۆ ماڵه‌وه‌ زۆرم برسیه‌! ئێمه‌ش بردمان بۆ بنکه‌ی پۆلیسی ته‌یراوه‌ لای ئه‌فسه‌ری ئێشکگر کاک (زانا) و پێمان وت ئه‌گه‌ر چاره‌یه‌ک له‌و مناڵه‌ بکه‌یت‌. ئه‌ویش وتی ناتوانم وه‌ری بگرم، چونکه‌ ڕه‌گه‌زی مێیه‌..! پاشان له‌و بنکه‌یه‌ ئێمه‌یان نارده‌ بنکه‌ی پۆلیسی ئاشتی لای ئه‌فسه‌ری ئێشکگر (سیروان که‌ریم جه‌میل) که‌ گوایه‌ په‌یوه‌ندی به‌وانه‌وه‌ هه‌یه‌ به‌پێی ئه‌و زانیاریانه‌ی بنکه‌ی پۆلیسی ئاشتی پێیان داین و وتیان که‌ چه‌ندین شه‌وی تر له‌م بنکه‌ پۆلیسیه‌ خه‌وتووه‌.
شایه‌نی باسه‌ دلڤین ئه‌و منداڵه‌ هه‌ناسه‌ سارده‌یه‌ که‌ له‌ سۆزی خێزانه‌که‌ی دوور بووه‌، تۆ بڵێی له‌ داهاتوودا چاره‌نووسی ئه‌م منداڵه‌ چی بێت؟، له‌به‌ر ئه‌وه‌ی ڕه‌گه‌زی مێیه‌ و ترسناکه‌ له‌سه‌ر شه‌قامه‌کان سواڵ بکات، نازانم کێ به‌رپرسیاره‌ له‌م دیارده‌ ترسناکه‌؟ دایکی..! که‌ به‌رده‌وام له‌ ماڵه‌وه‌ ده‌ری ده‌کات یاخود حکومه‌ت که‌ تا ئێستا چاوێکی نه‌بڕیوه‌ته‌ منداڵانی هه‌ژار له‌م  وڵاته‌.

.///////////////////////////////////////////

موضوع در باره تاکتیک جدید و تازه ی وزارت اطلاعات رژیم ایران.

در تاریخ 23 /4/2007 وتا 10 /5/2007  بنابر اطلاعاتی که بدست ما رسیده است وزارت اطلاعات آدمکش آخوندها در میان این دو ماه 3 نشست مخفی داشته اند این نشستها برای تاسیس چند گروه دیگر ضربتی برای قتلعام مخالفین در خارج از کشور و در این نشست که موهرهای تروریستی و آدمکش وزارت اطلاعات در آن شرکت داشته اند بر اهمیت قتلعام مخالفین در هر نقطه ی جهان تاکید شده است.یادآور میکنم که در این نشستها عماد مغنیه تروریست لبنانی شرکت داشته است به اضافه چند تن از مزدوران عراقی وابسته به سپاه قدس و 12 نفر از جهاد اسلامی برای آزادی فلسطین و 8 نفری از اعضای حزب الله لبنان و حزب امل شیعه لبنان و چند مزدور دیگر که در اروپا و آمریکا بر سر میبرند در این نشست شرکت داشته اند.

این نشست بعد از این برگذار شد که علی خامنه ای از دست ناتوانی وزارت اطلاعات شکایت کرده بود که توان جلو گیری از پخش برنامه های رادیو و تلویزیون بیگانه و ضد انقلاب را تا بحال نتوانسته اند بگیرند به رغم اینکه خیلی از ماهواره ها جمع آوری شده است اما هنوز فرهنگ ضد انقلاب دارد در  این کشور شکل میگیرد و این را خطری جدی برای براندازی نظام پوسیده مذهبی  میدانند.

بلی وزارت اطلاعات و سردمداران رژیم خوب میدانند که نظام پوسیده اشان در سراشیب سقوط قرار دارد و دست به چاره اندیشی برای حفظ نظام نموده اند آن هم نظام آدمکش و ضد بشری دینی ایران.  

در یکی از این نشستها که به تازگی برگذار شده است در باره دکتر رویا طلوعی بود که بعد از نشست وزارت بدنام اطلاعات ملاها توسط یک نامه همسر دکتر رویا طلوعی به وزارت اطلاعات احضار میکنند و رسمأ از پویا میخواهند که با دکتر رویا تماس بگیرد و نامه تهدید آمیز وزارتاطلاعات آدمکش آخوندی را به دکتر رویا ابلاغ کند که در زیر بیشتر در باره نامه میخوانید.

مسئولان دستگاه امنیتی آدمکش جمهوری اسلامی با ارسال یک نامه تهدید آمیز توسط همسر دکتر رویا طلوعی برای دکتر رویا طلوعی توسط ایمیل پویا همسر دکتر رویا طلوعی ارسال شده است در این نامه آمده است که مسئولان تروریستی آدمکش اطلاعات رژیم ایران به خانم طلوعی هشدار داده اند در صورتیکه نامبرده دست از فعالیتهای حقوق بشری خود نکشد و کماکان در برنامه های رادیو یی و تلویزیونی شرکت کند فیلم اعترافات ویی و یا آنچه که فیلم مخفی ذکر شده است در رسانه های عمومی پخش خواهد شد. مسئولان تروریستی اداره اطلاعات همچنین خاطر نشان ساخته اند از آدرس محل سکونت و کار خانم رویا طلوعی و دو فرزندش در  آن کشور اطلاع دارند و تهدید کرده اند که در صورت تداوم اینگونه فعالیتها نامبرده در هیچ جای جهان امنیت نخواهد داشت بلی رژیم تروریست پرور آخوندی با روز روشن دست به تهدید علنی علیه مخالفین میزند و به این اعمال زشت و شرم آور افتخار میکنند سردمداران رژیم مذهبی آدمکش آخوندی و آدمکشی جزو کار روزانه این نظام پست و پوسیده شده است. در سال 1384 دکتر رویا طلوعی در پی حوادث کردستان چند ماه را در بازداشت بسر برد. نامبرده پس از آزادی از زندان و شکنجه گاه تروریستان ناچار شد که ایران را ترک کند و به یک کشور امن برای امنیت جان خود و فرزندانش پناهنده بشود که در حال حاضر در آمریکا بر سر میبرد .

در نشست مخفی وزارت اطلاعات رژیم ایران یک لیست سیاه را برای قتلعام مخالفین که در خارج از کشور بر سر میبرند به مزدوران برون مرزیشان داده شده است.

مزدوران برون مرزی رژیم چه کسانی هستند

1= حزب الله لبنان

2= بعضی از اعضای حماس و جهاد اسلامی برای آزادی فلسطین

3= 12 تیپ عراقی وابسته به سپاه قدس که مرکز آموزش این تروریستها در پاوه قرار دارد و بخش دوم آموزش این تروریستها در قرارگاه رمضان قرار دارد و در پاوه در یک پادگان به نام حمزه سید الشهدا آموزش میبینند که در 3 کلیومتری خانگاه قرار دارد. و آموزشهای دیگر در خوزستان به تازگی احداث شده است در خرمشهر و بین دیسفول و اندیمشک 3 پایگاه تروریستی برای آموزش تروریستها احداث شده است. این مراکز برای آموزش تروریستها احداث شده است که در بالا به آن اشاره نمودم.

حال در باره لیست سیاه وزارت اطلاعات رژیم  و چه کسانی مورد هدف اطلاعات رژیم قرار دارند در زیر به آن میپردازم.

سازمان مجاهدین خلق اهداف اصلی

مریم رجوی و کادرهای آن سازمان.

دوم سران حزب دموکرات کردستان ایران و هر دو بخش آن حزب

کومه له هر دو بخشش

نویسندگان و وبلاگ نویسان در خارج از کشور

دکتر رویا طلوعی

چند تن از فعالان زن ایرانی در خارج از کشور

سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و کادرهای آن سازمان

این لیست البته تازه نیست آما به تازگی تأکید بر تهدید و از بین بردن این لیست شده است توسط وزارت اطلاعات آدمکش آخوندی.

برای اطلاعات بیشتر به سایت من مراجعه کنید نام مقاله اطلاعیه در رابطه با تاکتیک جدید وزارت اطلاعات رژیم ایران در سایت رسمی خودم میباشد.

حال به پردازیم به شبکه های وزارت اطلاعات رژیم ایران و معرفی بیشتر مزدوران برون مرزی رژیم ایران در کشورهای اروپایی و آمریکائی.

در آمریکای لاتین

در ونزویلا یک مرکز اطلاعاتی که شامل 24 نفر است که از موهرهای اطلاعات رژیم و به اضافه اطلاعات سپاه پاسداران و نماینده ولی فقیه که مسئولیت کار مخفی و اطلاعات مخفی برای دست یابی به سلاحهای کشتار همکانی است در ونزویلا قرار دارد که مسئولیت مزدوران رژیم ایران در امریکا شمالی بر اغده این تیم تروریستی میباشد که یک شبکه دیگر در آمریکا دارند که فردی بنام علا که  این شخص عراقی است و یک سایت انترنتی میگرداند بنام ایراکوایز که برای شیعه ها در آنجا احداث شده است این شبکه بیشتر کارش جمع آوری اطلاعات در باره مخالفین رژیم ایران در آن کشورها میباشد.

و در آن کشورها مراکز بازرگانی سفارتخانه ها کنسولگریهای رژیم و مراکز فرهنگی رژیم که این چنین اسامیهای را بر خود گذاشته است در اصل مراکز اطلاعات و جاسوسی رژیم در این کشورها میباشند که مسئولیت جاسوسی علیه مخالفین نوع شغل کار و محل سکونت و با چه کسانی در ارتباط هستند توسط این مراکز اداره میشود و علیه ایرانیان مخالف به آسانی تحت نام مرکز فرهنگی و سفارتخانه و کنسولگری علیه ما ایرانیان جاسوسی مشیود و بعد از اتمام جاسوسی نوبت تهدید علنی میشود.

و در اروپا هم همینطور است اما در اروپا برخلاف آمریکا اینجا دست باز دارند و اطلاعات رژیم ایران در این کشورها مثل سوئد آلمان اتریش فرانسه سویس و ایتالیا دست به ترور بیرحمانه مخالفین زده شده است توسط اطلاعات بدنام رژیم دینی ایران.

خوب چه کسانی مسئولیت این جنایت بر اغده دارند؟

این واضح و روشن است مراکز فرهنگی و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم ایران در این کشورها مسئولیت ترورها و جاسوسی علیه مخالفین بر اغده دارند.

در همین کشور چند نفر تازه افشاه شده اند  که به نام اولشان اشاره میشود

علی

سعید

مجید

فریدون

آسو

عباس

کاظم

عادل

خانمی هم هست با نام آذر.

و چند مزدور دیگر رژیم که در اصل عراقی هستند و شیعه هستند در این شهر بر سر میبرند یکی از این مزدوران به شهر مالمو نقل مکان نموده است.

و چند مزدور دیگر هستند که در آینده عکس و نام و مشخصاتشان برای همگان افشاه خواهند شد.

حال در باره سفر منوچهر متکی به سوئد و درخواست بستن سایت من از سوئدیها و یا مسئولین سوئدی.

که وزیر خارجه رژیم ایران رسمأ از دولت سوئد خواسته بود که سایت من را مسدود کنند و این را یک خانم بانام ماری به من ابلاغ نمود که در روز سه شنبه 8/5/2007 در ساعت 15و 10 دقیقه بعد از ظهر که با ماشین خودش من را به دفتر خودش برد و به من گفت این سایتهای که شما دارید ضد سیاست سوئد است اما من به او گفتم من یک انسان آزاد هستم و به آزادی بیان هم ایمان دارم و سایت من به هیچ احدی توهین نه نموده است و مرز اخلاقی و انسانی را نشکسته است و در این باره نیازی نمیدانم که در باره وب سایتم با شما حرف بزنیم بهتر است در باره سرکوب زنان ایرانی حرف بزنیم در باره آن خانمی که داد میزند من نمیخواهم با شما بیایم با زور به داخل ماشین پلیس می اندازند حرف بزنیم خانم شما خودت زن هستی همنوعان شما دارند در جهنم یک رژیم مذهبی مینالند. و در جواب گفت من متأسفم کاری را هم نمیتوانم انجام بدهم و بعد از این گفتگو که 18 دقیقه به طول کشیده شد آن خانم  به این نتیجه رسید که نباید به حرف شکنجه گران و آدمکشان گوش فرا داد.

بلی رژیم ایران علیه مخالفین از هر حربه ای سؤاستفاده میکند از معاملات اقتصادی گرفته تا دادن روشوهای کلان به مسئولین این کشورها آن هم برای سرکوب مخالفین خودش.

رژیم ایران یک رژیم دگماتیک است که تحمل هیچ انتقادی را ندارد و جواب هر مخالفی را با گلوله میدهد و یا شکنجه و زندان.

و سران رژیم ایران مبتلا به جنون ایستریک دگماتیکی هستند.

زند باد کرد و کردستان

زند باد استقلال کردستان

سلام بر شهیدان راه کرد و کردستان

راهشان پر توح باد

سلام بر روح و روانپاک جانباختگان راه استقلال کردستان که مخلصانه برای آزادی و استقلال کردستان جان خود را فدا نموده اند.

نفرت بر تنگنظری و گوته فکری

نفرت بر آدمکشی و آدمکشان

نفرت بر تروریسم و انسان کشی.

اسماعیل قادری


/////
19/5/2007
/////////////////////////////////////////////

رویا طلوعی تهدید شد

خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان(HCMMK)

تهران: مسئولان امنیتی به خانم رویا طلوعی هشدار دادند در صورت ادامه فعالیتهای حقوق بشری و شرکت در برنامه های رادیویی و تلویزیونی، فیلم اعترافات وی و یا آنچه که فیلم  مخفی ذکر شده، پخش خواهد شد .

خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان(HCMMK) :مسئولان دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی اخیرا ،همسر خانم رویا طلوعی فعال حقوق بشر را به وزارت اطلاعات احضار کرده و از وی خواسته اند  بلافاصله  پیام تهدید آمیز مسئولان امنیتی را به اطلاع رویا طلوعی برساند. در این پیام، مسئولان امنیتی به خانم رویا طلوعی هشدار داده اند، در صورتی که نامبرده دست از فعالیتهای حقوق بشری خود نکشد و کماکان در برنامه های رادیویی و تلویزیونی شرکت نماید، فیلم اعترافات وی و یا آنچه که فیلم  مخفی ذکر شده در رسانه های عمومی پخش خواهد شد. مسئولان امنیتی اداره اطلاعات همچنین خاطر نشان ساخته اند از آدرس محل سکونت و کار خانم رویا طلوعی و دو فرزندش در خارج از کشور اطلاع دارند و تهدید کرده اند در صورت تداوم اینگونه فعالیتها، نامبرده در هیچ کجای جهان امنیت نخواهد داشت. یادآور میگردد: خانم رویا طلوعی در پی حوادت تابستان 1384 مناطق کردنشین، چند ماه را در بازداشت بسر برد. نامبرده پس از آزادی از زندان ناچار به ترک کشور گردید.

کد خبر: 425

///////////////////////////////////////
فیلمی دلته‌زێنی به‌رده‌بارانی "دوعا" بلی شب پرستان و کور دلان احمق دست به چنین جنایتی زدند و جان یک جوان را گرفتند آن هم به خاطر عشق
//////////////////////////////////////////

لطفن اینجا را کلیک کنید

دکتر رویا طلوعی فعال سیاسی و فعال حقوق بشر که در آمریکا بر سر میبرد توسط اطلاعات بدنام رژیم آخوندی به قتل تهدید شده است ما این برخورد را محکوم میکنیم و از سازمانهای مدافع حقوق بشر میخواهیم که دست این جنایتکاران را برای همیشه کوتا کنند و به این جنایتکاران اجازه ندهند که دست به هر کاری که دلشان بخواهد بزنند.

این جنایتکاران آدم کش برای انسان به اعمال ضد بشریشان افتخار میکنند.

ما این اعمال را محکوم میکنیم و آن را یک اعمال زشت و قبیح و احمقانه میدانیم که از یک تفکر روانی کشنده هیستریک دگماتیکی سرچشمه میگیرد که تفکر ویروس ولی فقیه ای است میدانیم.

اسماعیل قادری ۱۸/۵/۲۰۰۷
///////////////////////////////////////
سیاسه‌تمه‌دار و 5 چالاکوانی بواری مافی مرۆڤی کورد، له‌ نامه‌یه‌که‌دا وێرای ده‌ربڕینی نیگه‌رانی خۆیان، داوای ده‌ستنیشان کردنی چاره‌نووس و داواکاری 18‌ مانگرتووی شاری ستراسبورگی فه‌رانسه‌یان بۆ رێبه‌ری کۆما کۆمه‌ڵانی کورستان، عه‌بدولا ئۆجه‌لان کرد.

دوکتور مه‌حمود عوسمان، ئه‌ندامی ئه‌ندامی ئه‌نجومه‌نی نیشتمانی ئێراق، فه‌له‌که‌دین کاکه‌یی، وه‌زیری ڕۆشه‌نبیری حکومه‌تی هه‌رێمی کوردستان، دوکتور ڕۆیا تلووعی، چالاکڤانی مافی مرۆڤ و ژنان و براوه‌ی خه‌ڵاتی ئازادی ڕاده‌ڕبرین، محه‌ممه‌د سدیق که‌بوودوه‌ند، سه‌رۆکی ڕێکخراوی مافی مرۆڤی کوردستان، ئومێد به‌یگزاده، ئه‌ندامی به‌رێوبه‌ری بالایی ڕێکخراوی مافی مرۆڤی کوردستان، سامان ره‌سووڵپوور، ئه‌ندامی هه‌یئه‌تی به‌ڕێوه‌به‌ری ڕێکخراوی مافی مرۆڤی کوردستان و حه‌سه‌ن زارع‌زاده ئه‌رده‌شیر، چالاکی مافی مرۆڤی ئێران و براوه‌ی خه‌ڵاتی ساڵی ڕابردووی ئازادی ڕاده‌ڕبڕین، له‌ نامه‌یه‌کی هاوبه‌شدا داوایان له‌ په‌رله‌مانی ئه‌وروپا کردووه‌ گرینگی به‌ چالاکیه‌که‌ی شاری ستراسبورگ بدات و شاندێکی پزیشکی سه‌ربه‌خۆش ڕه‌وانه‌ی دورگه‌ی ئیمرالی بکات.

له‌ درێژه‌ی نامه‌که‌دا هه‌روه‌ها ئاماژه‌ کراوه‌ته‌ سه‌ر دۆخی خراپی ته‌ندروستی 18 له‌ مانگرانی شاری ستراسبورگ و داوا له‌ ئه‌ندامانی په‌رله‌مانی ئه‌وروپا کراوه‌ به‌ر له‌وه‌ی کاره‌ساتێکی مرۆڤایه‌تی ڕوو بدات، شاندێک بۆ لێکۆڵینه‌وه‌ی سه‌ر ته‌ندروستی ئۆجه‌لان، ڕه‌وانه‌ی زیندانی ئیمرالی بکات.

ئیسرائیل : ئه‌گه‌ر ئه‌مر‌یکا پلانی هێرش بۆ سه‌ر

ئێران جێبه‌جی نه‌کا ئێمه‌ ئه‌نجامی ده‌ده‌ین

image

رۆژنامه‌یه‌کی ئیسرائیلی له‌ سه‌روتاری ئه‌مڕۆی خۆیدا وێڕای تیشک خستنه‌ سه‌ر قسه‌کانی ئه‌م دواییانه‌ی  "محه‌مه‌د به‌راده‌عی" سه‌باره‌ت به‌ پرۆگرامی ناوکیی ئێران دانی به‌وه‌داناوه‌ که‌ به‌ره‌وپێش چوونه‌کانی ئێران له‌ به‌رنامه‌ی ناوکی دا پێشانده‌ری ئه‌وه‌یه‌ که‌ ئه‌و وڵاته‌ گه‌یشۆته‌ ئاستی بێگه‌ڕانه‌وه‌ له‌وبواره‌دا. 

رۆژنامه‌ی "هائارێتس" چاپی ئیسرائیل سه‌روتاری ئه‌مڕۆ خۆی ته‌رخانکردووه‌ به‌ دواین قسه‌کانی "محه‌مه‌د به‌راده‌عی" سه‌رۆکی ئاژانسی نێوده‌وڵه‌تیی وزه‌ی ناوکی و رایگه‌یاندووه‌،  ئه‌گه‌ر ئه‌و زانیاریانه‌ی که‌ له‌ رۆژنامه‌ی نیۆیۆرک تایمزدا بڵاو کراوه‌ته‌وه‌ راست بێت مانای ئه‌وه‌یه‌ که‌ ئێران له‌ به‌رده‌وامی چالاکییه‌ ناوکییه‌کانی گه‌یشتۆته‌ قۆناغێک که‌ ده‌زگای زانیاری و هه‌واڵگری ئیسرائیل( موساد) ئه‌ بابه‌ته‌ی به‌ خاڵی بێگه‌رانه‌وه‌ ناوزه‌د کردووه‌.


هه‌ر روه‌ها رۆژنامه‌که‌ نووسیویه‌تی: ئه‌گه‌ر راپۆرته‌ نوێیه‌که‌ی به‌راده‌عی سه‌باره‌ت به‌ به‌رنامه‌ی ناوکیی ئێران راست بێت، ته‌نیا چه‌ند مانگ تا دووساڵ ده‌خایه‌نێت که‌ ئێران بتوانێ 20تا 25 کیلوگره‌م یۆرانیۆمی پیتێندراو بۆ دروست کردنی یه‌که‌مین بۆمبی ناوکیی خۆی به‌رهه‌م بێنێت.


رۆژنامه‌که‌ له‌ درێژه‌ی بابه‌ته‌که‌یدا سه‌ره‌ڕای لێکدانه‌وه‌ی ئه‌و هه‌واڵانه‌ ئاماژه‌ی به‌وه‌ کردووه‌: ئێستا کاتی ئه‌وه‌ هاتووه‌ که‌ ئه‌مریکا سه‌ر له‌ نوێ پێداچونه‌وه‌ بکات له‌ سه‌ر بڕیاری هێرش بۆ سه‌ر ئێران و ئه‌گه‌ر به‌رپرسانی کۆشکی سپی ئه‌و کاره‌ نه‌که‌ن، ئه‌وکات بڕیاری هێرشی سه‌ربازی ده‌که‌وێته‌ ئه‌ستۆی به‌رپرسانی ئیسرائیلی و بۆ پاراستنی وڵاته‌که‌یان ناچارن ئه‌و بڕیاره‌ جێبه‌جێ بکه‌ن و  هه‌رچه‌نده‌ش هێرشی سه‌ربازی بۆ سه‌ر بنکه‌ و دامه‌زراوه‌ ناوکییه‌کان و سیسته‌می دژه‌ فڕین و ناوه‌نده‌کانی په‌یوه‌ندی کردن و هه‌روه‌ها فرۆکه‌خانه‌کانی ئه‌و وڵاته‌ ده‌بێته‌ هۆی ئه‌وه‌ که‌ ئێرانیش هێرشه‌ مۆشه‌کییه‌کانی خۆی ده‌ست پێبکات و ئه‌مه‌ش ناوچه‌که‌ رووبه‌ڕووی شه‌ڕێکی مه‌زن ده‌کاته‌وه‌ به‌ڵام ده‌بێ ئه‌وه‌ بزانین که‌ قسه‌کانی به‌راده‌عی و ده‌رئه‌نجامی سه‌ردانی پشکێنه‌رانی نێوده‌وڵه‌تی بۆ ئێران ئه‌وه‌ ده‌رده‌خات که‌ ته‌نیا رێگه‌ چاره‌ هێرشی سه‌ربازی و بۆردمانی ناوه‌نده‌ ناوکی و سه‌ربازییه‌کانی ئه‌و وڵاته‌یه‌ و به‌س.

پـشـکنه‌رانی IAEA کرداری زیاتری ئێران له‌

بواری پـیتاندنی یۆرانیۆمدا به‌دی ده‌که‌ن

  

پـشـکنه‌رانی سه‌ر به‌ ئاژانسی نێونه‌ته‌وه‌یی وزه‌ی ئه‌تۆم ده‌ڵێن ئێران ده‌سـتیکردووه‌ به‌ پـیتاندنی یۆرانیۆم به‌ ڕێژه‌یه‌کی زیاتر پاش ئه‌وه‌ی زۆربه‌ی کێشه‌ ته‌کنیـکیـیه‌کانیان

IAEA Board of Governors, Vienna, Austria

ده‌سته‌ی به‌ڕێوه‌به‌ری IAEA له‌ ڤیه‌نـنا، نه‌مسـا

چاره‌سه‌رکردووه‌.

شـاره‌زایانی ناوه‌کی و هه‌روه‌ها سه‌رچاوه‌ دیبلۆماسـیـیه‌کان له‌ ڤیه‌نـناوه‌ ده‌ڵێـن پـشـکنه‌ره‌کانی سه‌ر به‌ ئاژانسی نێونه‌ته‌وه‌یی وزه‌ی ئه‌تۆم IAEA نزیکه‌ی 1300 سه‌نته‌رفیوجیان به‌دی کردووه‌ که‌ سووته‌مه‌نی به‌که‌ڵـک بۆ ڕیاکته‌ره‌ ناوه‌کیـیه‌کان به‌رهه‌م ده‌هێنن.

ده‌شـڵێن پـشـکنه‌ره‌کان گه‌یشـتونه‌ته‌ ئه‌و ئه‌نجامه‌ پاش ئه‌وه‌ی ڕۆژی یه‌کشه‌ممه‌ ده‌زگای ناوه‌کی سه‌ره‌کی ئێرانیان له‌ ناتانز پـشـکنیوه‌. بڕیاره‌ له‌ هه‌فته‌ی ئاینده‌ ئاژانسی نێونه‌ته‌وه‌یی وزه‌ی ئه‌تۆم ڕاپـۆرتێـک له‌و باره‌یه‌وه‌ پـێشـکه‌ش به‌ ئه‌نجومه‌نی ئاسایشی نه‌ته‌وه‌ یه‌کگرتووه‌کان بکات.

ئه‌نجومه‌نی ئاسایش تا 23 ی مانگی پـێـنج مۆڵه‌تی به‌ ئێران داوه‌ کاره‌کانی پـیتاندنی یۆرانیۆم ڕابگرێت.

له‌ لایه‌کی دیکه‌وه‌ محه‌مه‌د ئه‌لبه‌رادعی سه‌رۆکی IAEA ده‌ڵێت ئێران تا ڕاده‌یه‌کی باش زانیاری له‌سه‌ر چۆنێتی پـیتاندنی یۆرانیۆم په‌یداکردووه‌.

شـایانی ئاماژه‌ پـێـکردنه‌ یۆرانیۆمی چاک پـیتێنراو ده‌شێت بۆ دروسـتکردنی چه‌کی ناوه‌کی به‌کاربێت.


موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان.

-

موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان.

بنابر خبرهای که توسط نیروهای دوست در داخل ایران بدست ما رسیده است محمد صدیق کبودوند که در مورخ 10 تیر دستگیر شد توسط افراد وزارت اطلاعات رژیم ایران هم اکنون در زیر شدیدترین شنکجه های فیزیکی و روحی و روانی قرار گرفته است وزارت اطلاعات رژیم ایران وی را به یک گروه وابسته به وزارت اطلاعات که اگثریت این افراد از شیعه های عراقی   لبنانی هستند و محمد صدیق کبودوند در دست این افراد قرار دارد و در زیر شکنجه های شدید و مرگبار و حشیانه  قرار گرفته است.

و سر پرست این افراد عماد مغنیه میباشد به اضافه یک فرد عراقی بنام خالد حسین از شیعه های عراقی میباشد که قبلأ عضو سپاه قدس بوده است حالا در وزارت اطلاعات رژیم درجه سرهنگی دارد.

به قول نیروهای دوست آنها 3 مرکز شنکجه گاه در تهران دارند یکی در نزدیکی کرج و دو تای دیگرش یکی در شمال تهران و یکی دیگر در مرکز تهران قرار دارد و این مراکز بدون تابلو و خانه های ساده به نظر میرسند.

به نظر میرسد در این مراکز شنکجه 370 نفر در زندان این افراد ضد ایرانی هستند که افراد زندانی را حتی مورد تجاوز جنسی قرار میدهند این جانیان انسان کش و یکی از این افراد شنکجه گر برادر حسن نصر الله رهبر حزبالله لبنان میباشد که در ایران دست به شنکجه ایرانیان میزند و با پول این ملت زندگی میکنند و به نمک این ملت لگد میزنند.

این افراد شنکجه گر دستور تام دارند به هر کاری که بخواهند دست بزنند  و وزارت اطلاعات رژیم از افراد خارجی برای شنکجه ایرانیان استفاده میکند.

ما از تمامی انسان دوستان و مدافعان حقوق بشر در سرتاسر جهان میخواهیم برای نجات جان محمد صدیق کبودوند دست به اقدام لازم بزنند چرا چون جان او در خطری جدی قرار دارد.

خیلی از زنان ایرانی که در ماه گذشته در زمانی که به خاطر بد حجابی دستگیر شده اند در دست این افراد شنکجه گر قرار دارند و در زیر شنکجه های وحشیانه و ضد انسانی قرار گرفته اند و قرار دارند..

رهبر ولی فقیه در هفته گذشته 300 میلیون دلار دیگر از دارائیهای ملت بد بخت ایران را به سر گرده حزب الله لبنان بخشیده است که در حالی مردم ایران در زیر خط فقر بر سر میبرند و به نان شب محتاج هستند.

ما دوباره تکرار میکنم از تمامی انسان دوستان و ملت برادر ملت عزیز فارس برادران جدای ناپذیر ملت کرد میخواهم به این رژیم اجازه ندهید بیشتر از این به کرامت و حیثیت ملت شریف و عزیز ایرانی توهین کنند به پا خیزید دمار ظالمان و ستمگران را در بیاورید.

و باز از تمامی مدافعان حقوق بشر و بشردوستان در سر تاسر جهان میخواهیم برای نجات جان محمد صدیق کبودوند دست به اقدام بزنید و بنابر خبرهای که از نیروهای دوست به دست ما رسیده است جان محمد صدیق کبودوند در خطر جدی قرار دارد.

نفرت بر انسان کشی نفرت بر شنکجه گران و آدم ربائی

نفرت بر خود فروشی و مزدوری

نفرت بر تنگ نظری و کوته فکری

نفرت بر شنکجه گران و آدم کشان.

سلام بر آزادی و دموکراسی

سلام بر انسان و انسانیت

سلام بر دانشجویان زندانی

سلام بر ملت شریف برادر ملت فارس برادران جدائی ناپذیر ملت کرد

اسماعیل قادری سخن گوی حزب لیبرال دموکرات کردستان

9/7/2007

دوشنبه 18 تیر 1386

----------------------------------------------------------


موضوع اطلاعیه حزب لیبرال دموکرات کردستان به مناسبت 18 تیر روز قیام دانشجو.

دانشجویان عزیز و هموطنان عزیزم سلام من میخواهم به این مناسبت با شماهای عزیز سخن بگویم

ما خوب میدانیم که شماها در چه شرایط دشوار و سختی بر سر میبرید و درس تان را میخوانید در یک فضای قفغان و ترسزا که همیشه عقیدتی سیاسی و اطلاعاتیها روی سرتان هستند و دائم تحت کنترل هستید ما خوب با خبر هستیم از وضعیت دانشجویان عزیز و قشر دانشپرور و آگاه ایران.

دانشجویان غیر فارس هم مورد تبعیض قرار میگیرند بخصوص دانشجویان کرد زبان و ترک زبان و آذری زبان و بلوچ زبان و عرب زبانی که با فکار ولایت فقیه همخوانی ندارد مورد تبعیض سیستماتیکی قرار میگیرند من مطمئنم که فارسهای عزیز خودشان را برادران کرد زبان میدانند چرا چون کردها و فارسها برادر هستند و یک ملت هستند باید همیار و پشیتوان و از همدیگر دفاع کنند در برابر هر ظلم و ستمی که به آنها میشود.

سال روز 18 تیر روز قیام قشر آگاه و دانش پرور جامعه علیه ظلم و ستم ملاها.

بلی یک مشت غیر منتخب و مزدور که ایرانی نیستند به ایران آمده اند و قشر آگاه در جامعه سرکوب میکنند میکشند و زندانی میکنند.

اگر آخوندها اینطوری فکر میکنند چرا دانشگاه ها را نمی بندند تا از آگاهی و دانش در ایران آخوندی خبری نباشد مسلمأ اگر میتوانستند دست به چنین گاری میزدند و دانشگاه ها را میبستند و در حال حاضر ما در ایران دانشی چندان خوبی را نداریم همه از کتابهای اتیغه و کهنه بحث میشود تا علم و تکنولوژی امروزی.

مزدوران لبنانی و عراقی به ایران آورده اند تا دانشجویان عزیز را سرکوب کنند و داشنجویان را شنکجه کنند این افراد بی رحم و ظالم ایرانی نیستند اینها لبنانی و عراقی هستند که به انسان ایرانی توهین میکنند به دختران دانشجو تجاوز میکنند دانشجویان را مورد اذیت و آزار قرار میدهند و زندانی میکنند داشنجویان را این جنایتکاران بی شرم و مزدور خود فروش.

دانشجویان عزیز به پا خیزید و تسلیم خواست ملاهای فریبکار نشوید استوار و پایدار باشید اینها رفتنی هستند امروز یا فردا پرچم ظلم و ستم به پائین کشیده میشود و پرچم صلح صفا و آزادی و دموکراسی در ایران آینده برقرار میشود آنهم پرچم جمهوری فدارلدموکراتیک ایران آینده مباشد.

ملت شریف ایران ملت عزیز فارس اینها ایرانی نیستند دارئیهای ملت ایران را به دیگران میبخشند دانشجویان جای خوابگاه خوب ندارند اما ملا علی شاه 350 میلیون دلار به سرکرده حزبالله میبخشد با این پول میتوان 12 خوابگاه برای دانشجویان ساخت میتوان با این پول وضعیت دانشگاه ها را خوب نمود ای حیف چطور شد که ملت ایران گول اینها را خوردند..

در ایران کودکان خیابانی از گرسنگی میمیرند خیلی از خانواده های ایرانی توان پرداختن کرایه خانه اشان را ندارند باید شب در خیابانها بخوابند.

کارگران بدبخت که دستهایشان هزار و یک پینه خورده است که به نان شب محتاج هستند چرا اینها به فکر ملت ایران نیستند چرا پول این بیچاره ها را به دیگران میبخشند؟

ما در ایران بیشتر از جمعیت فلسطین و لبنان فقیر و تهیه دست داریم که به نان شب محتاج هستند چرا به فکر مردم خودشان نیستند مسئولین نظام باد آوردی اسلامی؟

دانشجویان از دست اینکه خوابگاه های خوب ندارند مینالند خوب تا کی این ظلم و ستم و بی عدالتی بس است دزدی و کلک بازی به فکر مردم باشید.

در چند ماه پیش ایران 170 میلیون دلار را به حماس بخشیده است 270 میلیون دلار را به مقتدا صدر آخوند تندرو عراقی خوب با این پولها میتوان چندین مدرسه ساخت و باز با این پول میتوان به شکم گرسنه های ایرانی کمکی به عمل آورد تا برای چند ماهی از دست گرسنگی رهای یابند.

تا کی این ملت بیچاره را اسیرنگهمیدارید و اسیر  نموده اید مردم ایران و بخصوص جوانان  بدبخت نموده اید از همه خوشیهای جوانی محروم نموده اید که مجبور میشوند به مواد مخدر که خودتان فروشنده آن هستید روی آورند  کافی نیست در طول 28 سال مردم و جوانان را در زندان قرار داده اید آنها را از همه چیز محروم کرده اید تحت نام اسلام ظاهری و در پشت پرده جنایت میکنید.

مردم را کور میکنید و درس کور اندیشی میدهید به مردم و ملت بد بخت و اسیر ایرانی.

ماهانه در عراق بین 260 تا 300 میلیون دلار خرج میکنید چرا این پولها را  برای بهبود زندگی مردم به کار نمی برید؟

چرا مسئولین به خیابانها نمیروید تا با کودکان خیابانی روبرو بشوند تا بدانند دنیای ایرانی چطور میگذرد.

امروز باز خبر رسید که مقتدا صدر دوباره به تهران سفر نموده است تا پولی بدست آورد و حقوق ماهانه خود را در تهران دریافت کند مقتدا صدر بعد از اینکه شنیده بود که سرکرده حزبالله ابنان از سوی رهبری مذهبی نظام آخوندها 350 میلیون دلار را دریافت نموده است او هم به سوی ایران سرا زیر شده است تا شاید از این پولها بهره به گیرد.

به گفته یک عراقی که نخواسته نامش فاش بشود مقدا صدر هر ماه 120 هزار دلار از سوی دولت ایران دریافت میکند و این حقوق بیمه ای میباشد که او هم تحت پوشش حق بیمه در ایران قرار گرفته است.

و قرار است سید علی شاه به مقتدا صدر 280 میلیون دلار را به بخشد.

یعنی قرار است 120 میلیون به اضافه 280 میلیون دلار را به مقتدا بدهند آخوندهای حاکم بر ایران

و زندگی مردم ایران هم جهنمی است.

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

نفرت بر انسان کشی 

سلام بر آزادی

سلام بر انسان و انسانیت

اسماعیل قادری سخن گوی حزب لیبرال دموکرات کردستان

9/7/2007

دوشنبه
///////////////////////////////////////
 

24تیر :گزارشى از رابطة اجبارى یک دختر دانشجو با یکى از مسئولان حراست دانشگاه کرمانشاه

مجله زنان/ زینب پیغمبرزاده، نسیم سرابندى

انتشار خبر اجبار یکى از دانشجویان دختر به برقرارى رابطه با معاون حراست دانشگاه رازى کرمانشاه در اردیبهشت، اعتراض دانشجویان این دانشگاه را در پى داشت. از آغاز سال 86 شایعاتى شنیده می‌شد مبنى بر اینکه معاون فرهنگی‌ـ‌سیاسى این دانشگاه یکى از دختران دانشجو را، که در کمیتة انضباطى به اتهام داشتن رابطة نامشروع با یکى از دانشجویان پسر دانشگاه پرونده داشته است، تهدید کرده که اگر با او رابطه برقرار نکند، خانواده‌اش را در جریان خواهد گذاشت. اواسط اردیبهشت خبر دستگیرى این معاون حراست دانشگاه و یک دانشجوى دختر به بیرون درز کرد و به دنبال آن تجمعاتى در دانشکده‌هاى ادبیات و فنى دانشگاه رازى کرمانشاه برگزار شد و خبر آن در وبلاگ‌ها و سایت‌هاى مختلف و در نهایت خبرگزاری‌هاى ایسنا، ایلنا و روزنامة اعتماد ملى انعکاس یافت، گرچه بیشتر این اخبار ضد و نقیض بودند. آنچه در این میان جلب توجه می‌کند نکته‌اى است که نویسندة وبلاگ حرفة خبرنگار به آن اشاره می‌کند: ,روز چهارشنبه این خبر از کرمانشاه می‌رسد (گزارشى در این رابطه در روزنامة اعتماد ملى چاپ می‌شود) و روز پنجشنبه استاد زرین‌کلک در تهران می‌شود پیراهن عثمان...., او به درگیرى لفظى یکى از استادان مسن دانشکدة هنرهاى زیباى دانشگاه تهران با یکى از دانشجویان بسیجى دختر اشاره دارد.

موضوعى که برخلاف داستان این رابطة اجباری، به تجمع بسیج این دانشگاه در مقابل دانشگاه تهران و واکنش شدید مسئولان دانشگاه و وزارت علوم انجامید. کمیسیون زنان تحکیم نیز در بیانیه‌ای، با یادآورى واقعه‌اى مشابه در دانشگاه علامه طباطبایی، هشدار داد: ,ریشة مشکل نه‌تنها در انحراف این افراد است بلکه بیش و پیش از آن در اعطاى قدرت مطلقى است که به آنان اجازة دخالت در مسائل شخصى و تسلط بر زندگى و تحصیل دانشجویان را می‌دهد.,

علت و نحوة بازداشت خبرگزارى ایلنا سه‌شنبه 18 اردیبهشت از تجاوز یکى از مسئولان حراست دانشگاه رازى کرمانشاه به همراه یکى از نگهبان‌هاى دانشکدة ادبیات این دانشگاه به یکى از دانشجویان دختر این دانشکده خبر داد و مدعى شد که با شکایت این دانشجو، خبر این اتفاق در سطح دانشگاه منتشر شده است. پیش از آن سرابی، رئیس حراست دانشگاه رازی، 16 اردیبهشت در گفت‌وگو با ایسنا، اتهام این دو نفر را ,انجام برخى تخلفات, ذکر کرد و گفت: ,افشاى علت بازداشت آنها تا زمانى که اثبات نشود جایز نیست., او در ادامه افزود: ,در خصوص این موضوع بزرگنمایی‌شده و در حد شایعات مطرح‌شده نبوده است، بلکه حمل سلاح غیرمجاز از سوى عضو حراست و ارتباط با نامحرم دلیل بازداشت این دو تن بوده است., رئیس حراست دانشگاه رازى در پاسخ به این سؤال ایسنا که آیا اگر سریع‌تر در این مورد اطلاع‌رسانى شده بود، جلو شایعات گرفته نمی‌شد، گفت: ,مجبور بودیم به خاطر بسیارى از مسائل امنیتی، موضوع را مطرح نکنیم که این زمینه‌ساز بسیارى از شایعات شده است.,

سرابى برخورد حراست را با آنچه ,تخلف, نامید ,بسیار جدى, توصیف و تأکید کرد: ,این نوع برخورد نشان از سلامت کار دارد و ثابت می‌کند حراست، حافظ حقوق دانشجویان، کارکنان و مدیریت دانشگاه است., وى تصریح کرد: ,برخورد قاطع و محکم با این پرونده و پیگیرى آن نشان داد که هیچ حاشیة امنیتى براى هیچ متخلفى وجود ندارد., او در ادامه، با رد شایعاتى در خصوص دستگیرى چند تن از دانشجویان در ارتباط با این موضوع، گفت: ,تنها یک دانشجو در این مورد بازداشت شده و از اظهارات تعدادى از دانشجویان به‌عنوان گواه استفاده شده است., بنا بر گفتة یکى از دانشجویان دانشگاه رازى در گفت‌وگو با زنان، سرابى در جمع تجمع‌کنندگان اظهار داشته است که حتى به وکیل این شخص هم اجازة مطالعة پرونده داده نشده چرا که اسم تعدادى از دانشجویان به عنوان شهود در آن موجود است. او همچنین گفته است: ,ما حتى از تعدادى از دانشجویان دختر خواستیم که از او شکایت کنند، اما حاضر به این کار نشدند., علی‌اصغر زارعی، مدیرکل حراست وزارت علوم، در گفت‌وگو با خبرنگار اعتماد ملی، ابتدا در این خصوص اظهار بی‌اطلاعى کرد، اما کمى بعد اضافه کرد: ,خبر به دستم رسیده، اما در مورد جزئیات آن اطلاعى ندارم.

در این چند روز درگیر مسائل دانشگاه امیرکبیر بودم. انشاء‌الله از فردا یا پس‌فردا آن را پیگیرى می‌کنم!, در خصوص پیگیری‌هاى بعدى زارعى نیز خبرى منتشر نشد. در همین حال عزت‌الله فرشادفر، رئیس دانشگاه رازی، در گفت‌وگو با اعتماد ملى گفت: ,حدود دو یا سه ماه پیش اطلاعاتى دربارة این کارمند حراست به‌دست آوردیم که پس از اطلاع دادن به نهادهاى امنیتی، مدیران این مراکز تأکید کردند که خود شرایط را پیگیرى می‌کنند و با در نظر گرفتن مسائل امنیتى با فرد متخلف برخورد می‌کنند. بنابراین، از ما خواستند تا تکمیل نشدن اطلاعات با او برخورد نشود. پس از مدتى اطلاعات را کامل کردند و دانشگاه هم به‌عنوان شکایت براى او تشکیل پرونده داد تا مقامات قضایى به تخلفات این کارمند رسیدگى کنند., او در مورد اتهام مأمور حراست گفت: ,استغفرالله! به‌هیچ‌عنوان رابطة نامشروع نبوده و به قول طلبه‌ها، در حد دست گرفتن و تقبیل بوده است. البته نه در محیط دانشگاه، بلکه در خارج از آن., یکى از دانشجویان دانشگاه رازی، با بیان این نکته که این دو در خانة معاون حراست بازداشت شده‌اند، گفت: ,این آقا معمولاً، به بهانة تذکر دادن، با دخترها صحبت می‌کرد و از آنها شماره تلفن می‌خواست. چند ماه قبل هم به یکى از دخترانى که به کمیتة انضباطى احضار شده بود، شماره تلفن داده بود. این دختر مسئله را در حراست مطرح کرد، اما کسى به حرف او توجهى نکرد.,

بازداشت‌شدگان چه کسانى بودند؟ رئیس حراست دانشگاه در گفت‌وگو با ایسنا از این فرد به‌عنوان یکى از پرسنل حراست دانشگاه نام برده و رئیس دانشگاه رازى نیز به خبرنگار اعتماد ملى گفته است: ,براساس قرارداد ما نمی‌توانیم معاون حراست داشته باشیم. ایشان کارمند قراردادى حراست بود., یک مقام آگاه، چهارشنبه 19 اردیبهشت، در گفت‌وگو با خبرگزارى مهر، او را ,یکى از پرسنل قراردادى انتظامات این دانشگاه, خوانده است. اما تعدادى از دانشجویان دانشگاه رازی، در گفت‌وگو با زنان، از او به‌عنوان ,معاون فرهنگی‌ـ‌سیاسى حراست دانشگاه, نام برده‌اند. یکى از دانشجویان او را مردى 40 ساله، متأهل و داراى فرزند معرفى کرده اما کسى دانشجوى دختر را نمی‌شناسد. برخى این دانشجوى دختر را دانشجوى رشتة زبان انگلیسى و ورودى سال 83 دانشکدة ادبیات دانشگاه رازى خوانده اما برخى دیگر از دانشجویان وى را دانشجوى رشتة ادبیات دانسته‌اند. دانشجویان دانشگاه رازی، پس از شنیدن خبر بازداشت این دو، تجمعى در دانشکدة ادبیات برگزار کردند که با حضور رئیس حراست دانشگاه به پایان رسید. از روز بعد نیز به مدت سه روز تجمعاتى در دانشکدة فنى برگزار شد. رئیس دانشگاه رازى در مصاحبة کوتاهى در این مورد گفت: ,روز دوشنبه تعدادى از دانشجویان در حیاط جمع شده بودند که همکاران من توضیحاتى به آنها دادند و مسئله حل شد. اصلاً مسئلة بزرگى نیست اما انگار مسائل سیاسى پشت سر آن شکل گرفته است.,

درحالی‌که سرابی، رئیس حراست دانشگاه، در گفت‌وگو با ایسنا، از تشکل‌هاى دانشجویى خواست فضاى دانشگاه را متشنج نکنند، یکى از دانشجویان دانشگاه رازى در گفت‌وگو با زنان این تجمع را خودجوش دانست و افزود: ,انجمن اسلامى با وجود اتمام تعلیق شش‌ماهه‌اش عملاً هنوز غیرفعال است., بنا به گفتة یکى از دانشجویان علوم پزشکى کرمانشاه، سرابى در جمع تجمع‌کنندگان اظهار داشته است: ,ما حتى از تعدادى از دانشجویان دختر خواستیم که از او شکایت کنند، اما حاضر به این کار نشدند. ما هم چون مدرکى نداشتیم و این آقا هم با نهادهاى بیرون از دانشگاه ارتباط داشت، نتوانستیم با او برخورد کنیم., یکى از دختران دانشجو، آزادى معاون حراست دانشگاه را یکى از محورهاى اعتراض دانشجویان دانست و گفت: ,پاسخ سرابى مبنى بر اینکه قانوناً نمی‌توان کسى را بیش از سه روز در بازداشت موقت نگه داشت مورد اعتراض دانشجویان قرار گرفت چرا که بعضى از دانشجویان همین دانشگاه که سال گذشته در اعتراضات دانشجویى بازداشت شده بودند، حتى تا بیست روز هم در بازداشت موقت باقى ماندند.,

اعتراض اعضاى تحکیم على نیکونسبتی، مسئول روابط عمومى دفتر تحکیم وحدت، در این زمینه به خبرنگار ایلنا گفت: ,با کمال تعجب، رئیس حراست دانشگاه در جمع تجمع‌کنندگان اعلام کرده است که مسئولان از یک سال پیش از مشکلات اخلاقى این فرد مطلع بوده‌‏اند اما به‌دلیل ارتباط وى با برخى نهادها نمی‌‏توانستند وى را اخراج کنند. به واقع بسیار شرم‌‏آور است که مسئولان دانشگاه امنیت دانشجویان را فداى حمایت نهادهاى خاص از یک فرد می‌‏کنند و در نهایت نیز شاهد چنین حادثة شرم‌‏آورى هستیم., او در خصوص بازداشت دانشجوى دختر گفت: ,این بازداشت این شائبه را تقویت می‌‏کند که مسئولان می‌‏کوشند با تحت فشار گذاشتن این دانشجو، از عواقب سنگین این عمل ننگین معاون حراست دانشگاه بکاهند., وى متذکر شد که این دو حادثه زنگ خطرى جدى براى امنیت دانشجویان دختر در دانشگاه‌‏ها و نشان‌دهندة افت اخلاقى برخى مدیران و مسئولان است.

بهاره هدایت، عضو شوراى مرکزى تحکیم وحدت، نیز در مورد خبر تعدى به دانشجوى دختر دانشگاه رازى کرمانشاه گفت: ,چرا عده‌اى که عقاید خود را عین مقدسات می‌پندارند، در این مورد کفن نپوشیدند و دانشگاه را سیاه‌پوش نکردند؟ آیا جا نداشت که مقامى از وزارت علوم مسئولیت این جریان را بپذیرد و از جامعة دانشگاهى اعادة حیثیت شود؟ آیا اصولاً کسى مسئول و پاسخگوى دانشگاه نیست؟ آیا این عمل توهین و هتک حیثیت محسوب نمی‌شود؟ چرا واقعة تعرض مسئولان حراست به دختران دانشجو در دانشگاه علامه هنوز پس از حدود یک سال در پردة ابهام است و هیچ مقام مسئولى در مقام توضیح و تنویر افکار عمومى برنیامده است؟, کمیسیون زنان تحکیم با انتشار بیانیه‌ای، ضمن محکوم کردن این فاجعه خاطرنشان کرد: ,کارمند عالی‌مقام حراست دانشگاه رازى کرمانشاه، با سوءاستفاده از قدرتى که تحت عنوان حراست به او اعطا شده، با ارعاب و تهدید به افشاى وضعیت پروندة یکى از دانشجویان دختر نزد خانواده‌اش، نه‌تنها اقدام به هتک‌حرمت وى کرده، بلکه به ساحت دانشگاه و دانشجویان کشور توهین نموده است., در ادامة این بیانیه آمده است: ,این فجایع البته بی‌سابقه نیست. بارها و بارها شاهد بوده‌ایم که کسانی، با تکیه بر قدرتى که در اختیارشان قرار گرفته است، دست تعدى به حریم شخصى و حوزة خصوصى دانشجویان دراز کرده‌اند., در این بیانیه همچنین با اشاره به تعرض سال گذشتة یکى از مسئولان حراست دانشگاه علامه به یک دختر دانشجو آمده است: ,اگر زنگ خطرى که چند ماه پیش در دانشگاه علامه به صدا درآمد به گوش اعتبار شنیده می‌شد، امروز شاهد تکرار چنین فجایعى در دانشگاه رازى نبودیم. تکرار این ماجرا نشانه‌اى است بر گستردگى این‌گونه سوء‌استفاده‌ها که البته در بسیارى موارد، به‌دلیل عواقبى که می‌تواند بر اشخاص مترتب باشد، در پردة کتمان باقى می‌ماند و عمرى سنگینى بار این تحقیر را بر آنان تحمیل می‌کند., اما تحکیم وحدت تنها نهادى نبود که به این مسئله اعتراض کرد.

سایت خبرنامة امیرکبیر از فرستاده شدن نامه‌اى خطاب به مسئولان وزارت علوم و شوراى عالى انقلاب فرهنگى از جانب دو تشکل دانشجویى دانشکدة ادبیات دانشگاه رازى خبر داد. در این نامه که به گفتة دانشجویان، بسیج و جامعة اسلامى دانشجویان آن را نوشته‌اند آمده است: ,احضار مسئولان تشکل‌هاى صنفى ـ دانشجویى دانشکده و تذکرهاى پی‌درپى به آنها دربارة انتشار بیانیه و موضع‌گیرى نسبت به مسئله باعث شکل‌گیرى فضاى سکوت در برابر چنین خیانتى شده است. آیا عملکرد این شخص در چنین جایگاه حساسى خیانت به اسلام و مسلمین و انقلاب و آرمان‌هاى شهدا نیست؟ فرداى پیش رو کدامین پدر و برادر و شوهر با چه تضمین و اعتماد و اطمینانى دختر و خواهر و همسر خود را به سوى مکانى که جایگاه فراگیرى علم و معرفت است روانه نمایند؟, در ادامة این نامه تصریح شده است: ,درحالی‌که در دولت اسلامى سخن از دانشگاه تمدن‌ساز و دانشگاه اسلامى که پایة حکومت دینى است می‌رود، آیا با مرتکب شدن چنین اعمالى می‌توان به این واژگان دل خوش کرد؟ آیا این سخن امام را که فرمودند اگر دانشگاه اصلاح شد مملکت اصلاح می‌شود فراموش کرده‌ایم؟ پس چرا با کوتاهى در زمینة‌ گزینش و جذب نیروهاى متعهد زمینة سوءاستفادة فرصت‌طلبان را از نوامیس مردم مهیا نموده‌ایم؟, در پایان این نامه این سؤال مطرح شده است که: ,چه ارگان و نهادى مسئول رسیدگى به این وضعیت خواهد بود؟ آیا زمان آن نرسیده که تحولات عظیمى در دانشگاه رازى صورت گیرد؟,

پایان ماجرا سرابی، رئیس حراست دانشگاه رازی، در گفت‌وگو با ایسنا تأکید کرد: ,اقدام و برخورد حراست دانشگاه با افراد متخلف، جدا از رأى دادگاه خواهد بود چرا که دانشگاه چارچوبى براى عملکرد خود قائل است و رأى دادگاه مکمل اقدامات حراست دانشگاه است., رئیس دانشگاه رازى نیز در پاسخ به این سؤال خبرنگار اعتماد ملى که آیا دانشگاه هم از دانشجو شکایت کرده و هم از کارمند حراست، گفت: ,خیر، دانشگاه از کارمند حراست شکایت کرده و پرونده هم به مرجع قضایى ارسال شده تا براساس حکم دادگاه، دانشگاه در مورد آنها تصمیم بگیرد. البته طبق جلسة هیئت‌رئیسه، قرارداد کارمند حراست با دانشگاه لغو شده., وى با تأکید بر اینکه این کارمند حراست اخراج شده است، اضافه کرد: ,در مورد دانشجو هنوز تصمیمى گرفته نشده، با توجه به اینکه تا امروز هم شکایتى از او نبوده است., وى در پاسخ به این سؤال که یعنى ممکن است دانشجو را اخراج کنید، گفت: ,نمی‌دانم. کمیتة انضباطى این موارد را بررسى می‌کند. اما قرار نیست به کسى ظلم کنیم، حتى اگر خلافى هم بوده باشد.,

با وجود آنکه سرابی، در جمع دانشجویان تحصن‌کننده، قول اطلاع‌رسانى مداوم در خصوص این پرونده را داده بود، یکى از دانشجویان پسر این دانشگاه گفت: ,دیگر اطلاع‌رسانى صورت نگرفته و قضیه مسکوت مانده است. با توجه به اینکه زمان تعطیلات قبل از امتحانات است، بعید می‌دانم دانشجویان کارى بکنند., دانشجوى دیگرى هم گفت: ,ظاهراً این دانشجو بومى نبوده و ساکن خوابگاه بوده است. او احتمالاً بعد از این ماجرا حذف ترم کرده و در کرمانشاه نمانده است چون کسى او را بعد از این واقعه در دانشگاه ندیده است., وبلاگ کلوزآپ پایان ماجرا را این‌گونه پیش‌بینى می‌کند: ,او محاکمه خواهد شد. راهى که به‌خوبى آزموده شده است، روان‌شناسانه کردن همه‌چیز. او به‌عنوان یک منحرف جنسى به نمایش گذاشته خواهد شد. چیزى هم تکان نخواهد خورد. بحث‌هاى حقوقى هم در این میان خواهیم داشت. بحث‌هایى... در باب حرمت شرعی، نظریات فقهی، زندان، دادگاه، پلیس و سیستم آموزش عالی، و همه و همه موضع‌گیرى

خواهند کرد و بعد پایان؛ کل قضیه همین است. اما آیا همین است؟
/////////////////////////////////////

سیر تکامل انسان.. تکامل انسان از میمون به انسان..

انسان از نسل میمون میباشد و آدم و حوا یک افسانه خیالی و پوشالی مذهبی میباشد هرگز قابل قبول نیست.

در این باره در آینده قبل از آنکه به آمریکا سفر کنم در باره سیر تکامل و تکامل انسان  بر روی همین سایت و سایتهای دیگرم منتشر میکنم.

///////////////////////////////////////////

انسان، سکس و تکامل طبیعی،


یکی از تفاوت های عمده ای که بین سکسوآلیته انسان با سایر جانوران مشاهده می شود، این است که در اکثر حیوانات، تمایلات جنسی ماده به زمان تخمک گذاری او محدود می شود. در حقیقت در حیوانات، غریزه ی جنسی تنها وسیله ای برای بقای نسل است. در اینجا سوال عمده ای که برای بیولوژیست ها مطرح می شود، این است که چرا تکامل طبیعی در جهت خلق موجودی بوده است که در او سکسوآلیته تنها جنبه بقای نسل ندارد؟


 

سکسوآلیته انسان به دلیل پیچیده گی اش، همیشه ذهن دانشمندان حوزه های مختلف را به خود اشغال کرده است. متاسفانه به علت تابوهایی که در این زمینه در فرهنگ ما وجود دارد، کمتر به این موضوع پرداخته شده و نوشته های اندکی به زبان فارسی دراین زمینه به چشم می خورد.

هدف ما در این مقاله، آشنا نمودن خواننده های فارسی زبان، با سکسوآلیته از دیدگاه "بیولوژی تکاملی" می باشد.

بیولوژیست ها با مقایسه و مشاهده ی سیر تکاملی سکسوآلیته در موجودات زنده، سعی نموده اند یک سری خصوصیات جنسی انسان را نیز بررسی کنند. یکی از تفاوت های عمده ای که بین سکسوآلیته انسان با سایر جانوران مشاهده می شود، این است که در اکثر حیوانات، تمایلات جنسی ماده به زمان تخمک گذاری او محدود می شود. در حقیقت در حیوانات، غریزه ی جنسی تنها وسیله ای برای بقای نسل است. حس غریزی که در حیوان ماده وجود دارد، تمایلات جنسی او را با زمان تخمک گذاری اش منطبق کرده است. دلیل این مسِئله، مهم ترین اصل قانون تکامل طبیعی، یعنی همان قانون بقای نسل موجودات است. این قانونی است که با آن می توان بیشتر تحولات و تغییرات "نوع"های مختلف را توجیه کرد.

در اغلب جانوران و خصوصا پستان داران، حیوان ماده به طور غریزی از زمان تخمک گذاری اش آگاهی دارد و با نشانه ها یی، این تخمک گذاری را به حیوان نر اطلاع می دهد. این نشانه ها می توانند" رفتاری" یا "غیر رفتاری" یا ترکیبی از هر دو باشند. به عنوان مثال در شامپانزه ی ماده، با شروع تخمک گذاری دهانه آلت تناسلی به رنگ قرمز در می آید و او این تغییر را با خم شدن در مقابل شامپانزه نر به معرض دید او قرار می دهد.

تکامل طبیعی، این آگاهی غریزی از زمان تخمک گذاری را در انسان پاک کرده است. بیو لوژیست ها این فقدان آگاهی که نتیجه اش عدم توانایی انتقال آن به مرد می باشد را "تخمک گذاری نهان " می نامند.

انسان بر خلاف اغلب موجودات، رابطه جنسی اش را در تمام سیکل ماهانه زن ادامه می دهد. زن جزو معدود موجودات مونثی است که در زمان های غیر تخمک گذاری اش مو جود مذکر را از خود نمی راند. زیرا که تمایلات جنسی اش از "تولید مثل" فراتر رقته اند. بطوری که حتی در زمان بارداری و نیز بعد از یائسگی نیز این نیازها به وجود خود ادامه می دهند. به این ترتیب بیشترین رابطه ی جنسی آدم ها در زمان هایی صورت می گیرد که امکان بارداری وجود ندارد.

در اینجا سوال عمده ای که برای بیولوژیست ها مطرح می شود، این است که چرا تکامل طبیعی در جهت خلق موجودی بوده است که در او سکسوآلیته تنها جنبه بقای نسل ندارد؟ باید گفت این ویژگی حتی پیش از رشد تمدن و فرهنگ در انسان وجود داشته است. چیزی که نشان گر این است که دلایل دیگری نیز در ایجاد این بعد در انسان دخیل بوده اند.

***

در اینجا ما به ذکر دو تئوری که توضیح این تخمک گذاری نهان را هدف قرار داده اند، می پردازیم:

تئوری نخست توسط "ریچارد الکساندر" و"کاترین نو نان"[1]، دو بیولوژیِست دانشگاه میشیگان مطرح شده است. اساس این تئوری بر " ناتوان بودن نوزاد انسان" می باشد. در حقیقت، بر خلاف اکثر پستان داران که خیلی زود به استقلال می رسند، نوزاد انسان تا سال ها نیاز به حمایت و تامین غذایی دارد. در انسان های بدوی، بخاطر شکل زندگی شان، این مسئله حادتر بوده است. نقش پدر در اغلب حیوانات به باروری تخمک خلاصه می شود و حیوان نر بعد از بارور کردن ماده، به جستجوی ماده ای دیگر برای باروری می رود. زیرا طبق برنامه ریزی غریزی اش، ژن های بیشتری باید از خود برجا بگذارد.

برای انسان های ابتدایی ماجرا پیچیده تر از این بوده است. برای زن بدوی، رفتن مرد بعد از باروری، به منزله ی به خطر افتادن جان فرزندش تلقی می شده است. زیرا که نگهداری از کودک و هم زمان جستجوی غذا برای ادامه ی حیات خود و نوزادش تقریبا غیر ممکن بوده است. در نتیجه انتخاب طبیعی در جریان تکامل، زنانی را بر گزیده است که دارای تمایلات جنسی فراتر از دوران تخمک گذاری بوده اند. بدین ترتیب اگر در اغلب حیوانات ماده، پذیرایی رابطه بر قرار کردن با جنس مخالف، تنها به زمانی که قابلیت بارآوری دارند خلاصه می شوند، در زن این قابلیت شکل مداوم به خود گرفته است. همانطور که گفتیم در زن هیچگونه رفتاری که در آن نشانی از تخمک گذاری بوده و برای مرد قابل تشخیص باشد، مشاهده نمی شود. در نتیجه مرد بدوی چون نمی دانسته چه زمانی قادر است زن را بارور کند، ناچار بوده است که با او بماند. زیرا تنها گذاشتن او و به سراغ زن های دیگر رفتن دو نتیجه منفی برای او به همراه داشته است:

- به جای او رقبایش در غیابش زن را بارور کنند و بدین ترتیب ژن هایش را نتواند به نسل بعد انتقال دهد.

- چون از زمان تخمک گذاری هیچ کدام از زنهای احتمالی که با آن ها ارتباط برقرار کرده اطلاعی ندارد، در نتیجه این امکان وجود دارد که هر چند با زن های متعددی رابطه بر قرار کرده است، ولی در نهایت هیچ یک از آنان را بارور نکرده باشد.

بدین ترتیب پذیرا بودن مداوم زن بدوی برای برقراری رابطه جنسی با مردش، حمایت و تامین غذایی خودش و کودکانش را برای او به همراه داشته است.

***

تئوری دیگری که در مقابل این تئوری قرار می گیرد، توسط "سارا هردی"[2] مردم شناس دانشگاه کالیفرنیا مطرح شده است. این تئوری بر پایه ی مشاهده ی پدیده ی "بچه کشی" در بین یک سری حیوانات و نیز بعضی جوامع ابتدایی می باشد. این پدیده در حیواناتی که از لحاظ ژنتیکی به انسان شبیه هستند مثل شامپانزه ها و گوریل ها و نیز در نزد شیرها و سگ های شکاری آفریقا، به چشم می خورد. "بچه کشی" به این مفهوم است که نر بالغ زمانی که می خواهد ماده ای را تصاحب کند، دست به از بین بردن بچه های آن ماده می زند و بدین ترتیب بازمانده های رقبایش را که حامل ژن های این رقبا هستند را نیز نابود می کند.

دلیلی که دانشمندان برای توضیح این اقدام نر بیان می کنند به شرح زیر است:

ماده ای که در پریود شیر دادن به فرزندش به سر می برد، در بیشتر موارد تخمک گذاری نمی کند. نر از راه رسیده برای اینکه بتواند ماده را بارور کند، با کشتن نوزاد به شیرسازی مادر خاتمه می دهد و باعث می شود او تخمک گذاری را از سر بگیرد. بدین گونه حیوان نر قادر خواهد بود که ماده را بارور کند و فرزندی که حامل ژن های اوست بوجود آورد. 3/1 بچه گوریل ها به این طریق جان خود را از دست می دهند.

در تئوری سارا هردی، "تخمک گذاری نهان" و "تمایل جنسی مدام ماده" راهی برای جلوگیری از این فرزند کشی می باشد. به عقیده سارا هردی، اگر طبیعت در سیر تکاملی اش به ماده هایی رسیده که دارای این خصوصیات هستند، به این دلیل است که به نوعی سدی در مقابل این بچه کشی قرار دهد. به این ترتیب که ماده هایی که تمایل جنسی مداوم داشته اند، به رابطه با یک نر اکتفا نمی کرده اند. بر قراری ارتباط جنسی با نرهای گوناگون، باعث می شده که این نرها دیگر اقدام به کشتن بچه های او نکنند. زیرا هر کدام خود را بطور پتانسیل، پدر او و در نتیجه او را حامل ژن های خود تلقی می کردند.

اگر بخواهیم این دو تئوری را در مقابل هم قرار دهیم باید بگوییم که در تئوری اول "تخمک گذاری نهان" عاملی برای تقویت تک همسری است در حالی که در تئوری دوم در جهت از بین بردن تک همسری و نامشخص کردن پدر است.

وجه اشتراک این دو تئوری در این است که در هر دو آن ها، دلیل این تغییر و تحول حفظ جان نوزادان است.

دو بیولوژیست سوئدی به نام های"سیلن تولبرگ" و" آندرس مولر"[3]، بر اساس مشاهداتشان عنوان می کنند که این دو تئوری می توانند مکمل باشند. یعنی آنها را به عنوان دو مرحله از تکامل تلقی می کنند. به این ترتیب که در ابتدا ماده ها با "تخمک گذاری نهان" و رابطه جنسی با نرهای مختلف، موفق شدند از مرگ احتمالی فرزندانشان به دست نرهای گروه جلوگیری کنند، در دومین مرحله "تخمک گذاری نهان" باعث شده است انسان بدوی به زندگی تک همسری رو بیاورد. زیرا زن بدوی با پنهان کردن زمان تخمک گذاری اش می توانست حمایت و حضور مرد بدوی را که برای زنده ماندن فرزندانش اجتناب ناپذیر بوده است را حفظ کند.

در حقیقت "انتخاب طبیعی" راهی از پیش معلوم نیست که همیشه هدفش از قبل معلوم باشد. بلکه یک "ویژه گی" که در برهه ای خاص عملکردی مشخص دارد، می تواند با گذشت زمان آن عملکرد را از دست بدهد و نقش دیگری در زندگی آن موجود بازی کند.

نکته ای که در اینجا ذکر آن مهم می باشد، این است که رشد و تکامل مغز انسان تحولات عظیمی را در زندگی اوایجاد کرده است. پیشرفت تمدن بشری، عوامل بیشماری را در زندگی و روان و روابط او با هم نوعانش بوجود آورده است. او با خلق فرهنگ، مذهب، هنر، رابطه ای نمادین نیز با دنیا بوجود آورده است. تمامی این عوامل بدون شک بر سکسوآلیته بشر اثر گذاشته اند. هدف ما در این مقاله، تنها بررسی سکسوآلیته از دیدگاه بیولوژی تکاملی بود. ولی ذکر این نکته لازم است که برای درکی صحیح از سکسوآلیته انسان، آن را باید در ابعاد دیگر فرهنگی-روانی-اجتماعی اش نیز بررسی کرد. که متاسفانه در کادر این مطلب نمی گنجید.

---------------------------------------

موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان.

ما دستگیریهای خود سرانه وزارت اطلاعات رژیم در کرمانشاه محکوم میکنیم و آنرا یک جنایت علیه بشریت میدانیم.

وزارت اطلاعات رژیم دیوانه شده است و به جان هموطنان افتاده است و خوب میداند که رژیمشان در حال سرنگونی میباشد.

ما دستگیری اجلال اقوامی را محکوم میکنیم او یک انسان غیر سیاسی بوده است و عضو هیچ حزب و پیرو هیچ برنامه سیاسی ای نبوده است.

رژیم اسلامی به جان مردم کردستان افتاده است ما از سازمان ملل میخواهیم که یک منطقه امن برای مردم کردستان درست کنند که تا دست نیروهای رژیم اسلامی در منطقه کردستان برای همیشه کوتاه بشود.

ما ربوده شدن منصور آسانلو را محکوم میکنیم و خواستار آزادی ایشان هستیم

دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان

۱۰/۷/۲۰۰۷

----------------------------------

آخوند چیست؟

آخوند موجودیست کاملأ خطرناک که تشنه به خون و کیسه ی گنده و تشنه سکس و موجودیست  که تمام جامعه بشری را به مخاطره انداخته است.

آخوند موجودیست خطرناک که تولید کنند انواع هروئین و تریاک مباشد.

آخوند موجودی است فساد و دائم به فکر سکس هستند

یعنی همیشه گمانه زنی میکنند خیال میکنند همه زنان دنیا فاسد هستند و باید مسائل جنسی با آنها داشت.

آخوند میکروبی است که سرتاسر جامعه بشری را به مخاطره میاندازد.

آخوند تولید کنند ترور و وحشت است در جامعه.

آخوند میمون نیست اما از میمون کمی پیش قدمتر است.

آخوند موجدی گرسنه و تشنه بخون انسانها است از شادی و خوشی انسانها به وحشت می افتند.

آخوند موجودی است که در محیط های آلوده به فساد و ناآگاهی رشد مینماید و شکل ظاهری آن شباهتی نزدیک به انسان دارد .ولی روی کله شان مقدار زیادی پارچه سفید یا سیاه قرار گرفته؛ آنها هم مانند انسانها روی دو پا راه میروند .اما صورتشان با انسانها فرق دارد بدین ترتیب که صورت آنها پوشیده ازموهای زبر و دراز است! همچنین طرز پوشش آنها هم با آدمها کاملا متفاوت است ! چنانکه دارای جیبی بسیار بزرگ هستند که گنجایش مقادیر بسیار بسیار زیاد پول وثروت را دارد ! همچنین طرز صحبت کردن آنها نیز با آدمها فرق فراوان دارد ، آنها با زبانی صحبت مینمایند که گویا متعلق به دوران ماقبل تاریخ است . دارای اشتهایی سیری ناپذیری هستند .چنانکه هرگز و به هیچ وسیله ای سیر نمی شوند! و از دیدن خون به وجد می آیند ! تفاوت دیگری که با انسانها دارند این است که : انسان برای انجام کاری از دست و مغز استفاده مینماید ولی آخوند برای این کار تنها از دهانش بهره میجوید !
از گریه وناراحتی دیگران به غایت لذت میبرد ، و برعکس شادی و خوشبختی انسان آنها را ناراحت مینماید !
آخوند به هرآنچه مثل خودش نیست حمله مینماید .و در صدد نابودی آن برمی آید ! ومیخواهد همیشه هم خود را حق به جانب نشان دهد

انواع آخوند :
آخوندها انواع مختلف دارند که همگی در صدد کسب قدرت هستند ! و چون به آن دست یابند به خطرناکترین موجود کره زمین تبدیل میشوند . نمونه بارز آن آخوندهای ایران میباشند .

امام :نوعی از آخوند است که خود را از تمامی کاینات برترمیپندارد تقریبا همطراز خدا ! ونیز بری ازهر گونه خطا میداند .

آیت الله : آخوندی است که حسرت امامت دارد ! و یک پنجم دارایی مردم را تصاحب مینماید !

حجت السلام : آخوندی است که دلالت بر حقانیت اسلام مینماید ! نوع کوسه ای آن از کوسه هم خطرناکتراست!

مرجع تقلید : نوعی از آخوند است که با میمونها سر و کار دارد !

آخوندک : نوعی از آخوند است که دوران دگردیسی آن هنوز کامل نشده است !

 شرح آخوند

 ------------------------------

یکشنبه 10 تیر ماه سال 1386
 
شنبه 2 تیر ماه سال 1386
 
 

موضوع در باره مذاهب گوناگون و بدانیم مذهب یعنی چه و مذهب چیست؟ آیا مذهب خیالی است و یا حقیقت؟. مذهب خیالی بیش نیست. بهشتی پس از مرگ به هیچ عنوان وجود ندارد انسان از خاک بوجود آمده است و دوباره خاک میشود و انسان از نسل میمون میباشد.

میمون هم از خاک بوجود آمده است و دوباره به آغوش خاک بازمیگردد.

نگاهی به مذاهب گوناگون. مذهب ترز تفکر و افکار آن کسی بوده است که آن را بنیان نهاده است و هیچ مدرکی دال بر اینکه از سویی اللههی آمده باشد و آیا اینکه الله هی وجود دارد یا نه؟ اما به نظر خیلی از متفکرین و روشنفکران و پژوهشگران  مذهب یک تفکر کاملا شخصی میباشد . هیچ ربطی به خدا و یا آنچه نامش میگذارند ندارد. یک تفکر است که بر اساس حسادت و گمانه زنی به زنها و خانواده بوجود آمده است و خدا به هیچ عنوان وجود ندارد و خیالی بیش نیست.

مذهب یک تفکر شخصی میباشد که افکار و روش تفکر آن کسی میباشد که آن مذهب را بنیانگذاری نموده است.

مذهب تفکر و اندیشه یک شخص میباشد و بوده است به هیچ عنوان کلمات خدا و یا الله هی نیست و خدا به هیچ عنوان وجود ندارد.

و مذهب باز نمیتواند با فلسفه و علم آمیخته بشود علم و پژوهش یک اندیشه دیگری میباشد.

در باره مذهب در چین

در قرن ششم پیش از میلاد مسیح در هند بودا مهاویرا داریم و در چین کنفوسیوس و لاوتسه پیدا شدند و در ایران زراتشرا و یا زردشت بود و در جزیره یونانی ساموس فیثاقورث زندگی میکرد که شاید هر یک از این اسامیها را قبلا و بمناسبتهای مختلف شنیده باشید شاگردان عبادی مدارس تصور میکنند که فیثاقورث یک آدم مزاحمی بوده است که مسائل هندسه را بوجود آورده است و حال این پسران و دختران بیچاره که به مدرسه میروند باید  آنها را بیاموزند و حفظ کنند این مسائل در باره مربعات چهار گوشه ها و مثلثهای قائم الزاویه راست گوشه ها است و در هندسه معمولی که بنام اقلیدس مشهور است و یا در کتاب هندسه دیگر دیده میشود.

اما فیثاقورث علاوه بر آنکه در هندسه کشفیاتی کرد ظاهرأ یک متفکر و فیلسوف بزرگ هم بوده است که توانست بود مسائل هندسه را کشف کند و روش زندگی مردما ن آن زمان را تغیر بدهد به نحوی احسنی و  ما در باره او چه فکر میکینم  امروز مذهب شده است میکروب برای اجتماع و برای جامعه خیلیها تپل انسانی از زاویه مذهب میزنند و علیه بشریت جرم مرتکب میشوند.

در باره زردشت.

گفته میشود زردشت که در ایران پیدا شده بنیانگذار زردشتی است و ملیت او از نسل مادها میباشد و کرد بوده است در ناحیه ی اورامان بدنیا آمده است و او بنیانگذار آئین زردشتی است بعضی شواهد نشان میدهد که او از نسل کردها بوده است و کتابهای ویی با زبان اورامی میباشد (هورامانی) معلوم است که او متولد اورامان است.

بنظر من بهتر است که بگویم که او در ترز تفکر و مذهب قدیم ایرانی و یا مادها یک نهضت جدید به وجود آورده و به آن شکل تازه ای بخشیده مدتهاست که این مذهب در ایران تقریبأ وجود دارد پارسیها که از چندین قرن پیش از ایران به هند مهاجرت کردند این مذهب را از آنجا همراه خود به هند بردند و در هند محفوظ داشتند و هنوز هم به آن عمل میکنند در چین در آن دوران دو مرد بزرگ زندگی میکردند یکی کنفوسیوس و دیگری لائوتسه در واقع اسم صحیح کنفوسیوس را باید کونگ فوتسه نوشت هیچ یک از این دو مرد بزرگ چینی به معنی عادی کلمه یک مذهب به وجود نیاوردند و بنیان نگذاشته اند آنها یک نوع روشهای اخلاقی و دستورات اجتماعی وضع کرده اند.

 زردشت

که زردشت ظاهرأ در قرن هشتم پیش از میلاد زندگی میکرده است یادداشت مولفه از کتاب جوهرنهرو)) اما تاریخ قدیم ژنتیک انسانی حاوی مجموعه شگفت انگیز از عقاید نادرست و امیخته به خرافات و مشاهدات فریبنده است که در خاورمیانه حاکم میباشد  خلاصه برتری طلبی در میان مذاهب گوناگون باعث شده که مردمانی که از آن مذاهب پیروی میکنند به صورت خود خواه و برتری طلبی به بار  آیند خود را در برابر مذهب هیچ و پوچ بدانند این هم به سبب شستشوی مغزی در نوجوانان کودکان صورت میگیرد از سوی ملاهای فریبنده و بصورت تنگ فکری و عدم تحمل دیگران و زود عصبانی شدن بصورت روانی و دگماتیکی به بار آیند که جامعه را در خطری جدی قرار میدهند و زندگی مردمان عادی را روز بروز به مخاطره میاندازند.

در باره کنفوسیوس و لائوتسه

مردم چه باید بکنند و چه نباید بکنند اما پس از مرگ ایشان معابد متعددی برای تجلیل خاطره ایشان در چین بناشد و کتابهای آنها به همان اندازه که وداها برای هندوها و اوستا برای زرتشتیان و قرآن برای مسلمانان و انجیل برای مسیحیان و تورات برای یهودیان عزیز و محترم شمرده  شده است یکی از نتایج تعلیمات کنفوسیوس آن بوده است که گفته است مردم چین متواضحترین و مئودب ترین و خوشرفتارترین و با فرهنگترین مردم جهان هستند و هند هم در آن زمان مهاویرا و بودا بودند که مهاویرا مذهب چین را آغاز کرد که هنوز هم هنوز وجود دارد اسم واقعی او اردامانا بود مهاویرا لقب احترام آمیز بوده است ( دین اعراب هم میگوید العرب هو احسن امه فی الارض یعنی عربها بهترین انسانهای هستند بر روی زمین اما خلق کنند جرم و جنایت هستند علیه بشریت) اما پیروان آنها و کسانی که بعدها پس از ایشان آمده اند اغلب از بزرگی و نیکی بدور بوده اند ما اغلب در تاریخ می بینیم که مذهب هر چند که برای تکامل ما از بهتر ساختن ما و نجیبانه ترین  یا بهتر شدن رفتار ما بوده است عملأ مردم را بصورت حیوانات پست در آورده است بجای آنکه در مردم روشن بینی بوجود آورند اغلب آنها را در تیرگی نگاه داشته است بجای آنکه وسعت ذهن و فکر در آنها ایجاد کند اغلب موجب تنگ فکری و کوته نظری و تحمل نکردن دیگران شده است با کمک مذهب کارهای بسیار عالی بزرگ انجام گرفته است اما بنام و از راه مذهب نیز هزاران هزار و میلیونها نفوس بشری کشته شده اند و جنیایت مهیب و تصور ناپذیر صورت گرفته است و دارد میگیرد و زنان را از حق و حقوق خود در میان مذهب محروم میباشند و تحت نام مذهب زنان را سنگسار میکنند میکشند و سرکوب میکنند زنان را در این دین ناب خیالی و پوشالی پس آیا تکلیف ما با مذهب چیست؟ برای بعضی اشخاص مذهب به معنی یک دنیای دیگر است  دنیای پس از مرگ بهشت و دوزخ چیزی که به هیچ عنوان وجود ندارد یا هر چه اسمش را بگذاریم میباشد اینها به امید اینکه پس از مرگ به بهشت بروند مذهب را دنبال میکنند و بعضی مراسم و اعمال را انجام میدهند این اشخاص مرا به یاد کودکانی می اندازند که به امید دریافت نقل و شیرینی سعی میکنند خود را مئودب و معقول جلو دهند اما اگر کودکی همیشه با امید دریافت پاداش و شیرینی خوشرفتار و مئودب باشد و همیشه فکرش به دنبال این پاداشها باشد به یقین تو او را مئودب نمیشماری آیا آنطور نیست مسلمأ تو روش دختران و پسرانی را هرکاری را به امید شیرینی و دریافت آن و یا دریافت شیرینی یا پاداش انجام میدهند تائید نمیکنید بدینقرار آیا در باره مردمان بالغ و بزرگی که به این امید که شکل کوکانه فکرو عمل میکنند چه باید گفت؟ زیرا بالاخره میان آن نقل و شیرینی که به کودکان وعده میشود و بهشتی که در آخرت وعده داده شده است تفاوت اساسی و عمده ای ندارد آنچه تفاوت دارد در میان وعده نقل و شیرینی به کودکان این است نقل و شیرینی یک چیز ماده است وجود دارد اما بهشت وجود ندارد و خیالی بیش نسیت هر کسی که خارج از خود فکر کند و به مذهب ایمان داشته باشد به این معنا میباشد او و یا آن کس کمبود دارد همه ما کما بیش خودخواه هستیم اما میکوشیم که کودکان خودرا به شکلی پرورش دهیم که حتی المقدور کمتر خودخواه باشند بهر حال آرزوها و ایدالهای ما باید بکلی از خودخواهیها پاک و مبری باشد و باید بکوشیم که زندگی خودرا با چنین آرمانهای عالی منطبق سازیم تا راحت زندگی کنیم بدون ترور و وحشت از قتل بدست مذهبیون توحش نجات یابیم.

سئوال این است آیا بهشتی وجود دارد؟  اما به نظر صاحب نظران مدرکی دال بر اینکه بعد از مرگ چیزی بنام بهشت وجود داشته باشد وجود ندارد چرا چون تابحال چندین سال است که مذهب به گوش مردم میخوانند که بعد از مرگ به بهشت میروید اگر این کار را بکنید و یا نکنید اما تا بحال به هیچ عنوان ماده نکرده اند آیا این خیالپردازی و دروغ پردازی تا کی بهشت  به هیچ عنوان وجود ندارد و خیالی بیش نیست.

این از راه شستشوی مغزی کودکان به خورد مردم میدهند مذهبیون و کودک هم مثل یک هارد دیسک کامپیوتر میباشد که خالی میباشد این بستگی دارد آدم چطوری برنامه ریزی این دستگاه کامپیوتری را بکند یا برنامه ریزی کند این کودکان را طوری شستشوی مغزی میدهند که حاضر هستند برای رفتن به بهشت خیالی خود را فدای فلان امام و یا فلان کسی کنند تا شاید او برای آنها دوعا کند تا به بهشت بروند.

راستی اگر فلان امام  امام است چرا برای خودش دوعا نمیکند چرا مثل بشر میشاشد بعضی اوقات هم شکم شور میگیرد خود را خراب میکند اما توان شفای خود را ندارد خوب چقدر مردمان ما بدبخت هستند واقعأ که مذهب خیالی را دنبال میکنند.

من نمیگویم مذهب خراب است اما زیاده روی کردن خرابش میکند مثل موادمخدر میباشد مذهب هر کسی به آن معتاد بشود بدبخت میشود امنیت و زندگی مردم در جامعه را برهم میزنند کسانی که به مذهب معتاد میشوند میکروب میشوند برای جامعه.

حال در باره خدا آیا خدا واقعأ وجود دارد و یا اینکه انسانها به خاطر ناتوانی و به خاطر اینکه دیگران دلشان به حالشان بسود خدا را بوجود آورده اند؟

تا بحال این خدای که مذهبیون ازش نام میبرند دیده شده است و یا اثبات شده است که خدا وجود دارد؟

آیا خدا یعنی چه و خدا چیست؟

شکلش چطوری میباشد این خدا؟

آیا خدا واقعأ وجود دارد؟ خوب چرا روزی در این سالهای درازی که اسم بردن از خرافات چیزی ثابت نشده است دال بر اینکه خدا وجود داشته باشد؟

آیا قرآن انجیل و تورات کلمات خدا هستند؟  نه اینطوری نیست اگر تکنولوژی و ماهواره وجود نداشت صدام حسین و خمینی برای خودشان هر یک کتابها و آیه های میساختند و پیامبر عصر میشدند مگر اینطور نیست و خدا به هیچ عنوان وجود ندارد منظورم آن خدای میباشد که مذهبیون ازش نام میبرند.  خدای انسان زمین و آب و هوا میباشد که آب زمین را خیس میکند و نان به وجود می آورد.

در باره حجاب آیا انسان در روزی که متولد میشود با لباس متولد میشود؟

آیا در باره میبارزه با بد حجابی کلمات خدا میباشد؟ مطمئنم نه اینها کلمات آدمهای روانی میباشند میبارزه با بدحجابی  کتابهای اتیغه درسهای شیطانی.

خلاصه با گول زدن مردم برای اینکه مردم را سر کار بگذارند میگویند مهدی میآید آیا این مهدی راست است یا دروغ؟ مسلمأ دروغ میباشد مهدی کجا است این همه برای گول زدن مردم میباشد مهدی خیالی و خیالهای پوشالی.

مذهب تولید کننده تبعیض خونریزی و قتلعام انسانها میباشد انسانها قربانی مذهب شده اند. زنان دیگر قربانی اصلی مذهب شده اند و مذهب از زمان بوجود آمدنش ضد زن بوده است.

مذهب به مرد اجازه میدهد تا دست به هر کاری بخواهد بزند اما زن این اجازه را ندارد که مردان دارند.

مذهب میکروب کشنده ای میباشد که جامعه را ملتهب نموده است نمونه آن کودکان عراقی میباشد که چه بر سرشان آمده است عربها از کودکان سواستفاده جنسی میکنند و در هنگام ظهر به مسجد میروند و نماز میخوانند بعداز ظهر دوباره به کودک آزاری میپردازند.

این است اصل و اصول مذهب جنایت علیه بشریت.

با قدیم احتراماتم اس قادری

23/6/2007

از این بابت که اگر اشتباهی در نوشتهای بنده پیدا بشود معذرت میخواهم از خوانندگان عزیز.

----------------------

 
////////////////////////////////////////
 

موضوع پیام حزب لیبرال دموکرات کردستان به ملت ستمدیده کردستان به مناسبت حکوم اعدام علیه علی حسن مجید جلادو قاتل مردم کردستان...

مردم شریف کردستان مردم ستمدید و ملت سرکوب شده و ملت اسیر کردستان من میخواهم به مناسبت این روز فرخنده که یک روز تاریخی برای ملتهای سرکوب شده میباشد  با شما ملت  عزیز و شریف کرد در سرتاسر کردستان صحبت کنم این روز روزی تاریخی میباشد برای  مردم و ملت  کردستان که توسط اشغالگران مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند خوشبختانه امروز عدالت دارد بر بی عدالتی سطیره میکند که حکوم اعدام علیه علی حسن مجید ملغب به علی شیمیائی پیامی درست و روشن به جنایتکاران و انفال چیان دیگر میباشد که باید آنها هم روزی منتظر چنین روزی و چنین حکمی باشند که امروز علیه این مجرم انسان کش صادر شده است..

خوشبختانه خون خورشان و جوشان شهدای خلق کرد در کردستان به خورش و جوش آمده است و دمار ظلمان را در می آورد و روزی میرسد که تمامی ظلمان و ستمگران که علیه این  ملت ستمدیده دست به جنایت زده اند در برابر عدالت قرار گیرند  و باید آن روز پاسخ گوی جنایتهایشان باشند که علیه این ملت ستمدید انجام داده اند.

و باید جنایتکاران دیگر که در بخشهای دیگر کردستان علیه ملت کرد دست به جنایت زده اند منتظر چنین سرنوشتی باشند که سران سرکوبگر بعث به آن گرفتار شده اند...

حکم اعدام علیه این مجرم یعنی علیه علی حسن مجید قاتل مردم کردستان پیامی روشن و واضح است به سیاستمداران ترک که قاتل 6 میلیون کرد هستند در شمال کردستان و باز پیامی واضح و روشن است به سیاستمداران رژیم اسلامی در ایران که آنها هم قاتل 350 تا  400 هزار کرد در شرق کردستان هستند.

این را به اطلاع میرسانم که جنایتکاران و ستمگران از دست عدالت گریزی نخواهند داشت و باید منتظر چنین روزی باشند که امروز همه در برنامه تلویزیونهای جهان شاهد آن بودند که چطور مجرمان و قاتلین این ملت ستمدید در برابر دادگاه حق و عدالت زانو زده بودند و منتظر خواندن حکم نهای علیه آنها بودند بلی این درسی روشن است به سیاستمداران ضد بشری و قاتلین ملت کرد در کردستان...

ملت شریف و عزیزم مردم شرق کردستان شماها شاهد چنین روزی خواهید بود که ظالمان و ستمگران تهران هم در چنین روزی قرار خواهند گرفت و در برابر عدالت باید پاسخ گوی جنایتهایشان باشند که علیه ملت کرد و ملیتهای دیگر در ایران انجام داده اند بخصوص جنایت علیه زنان ایران و زنان کردستان توسط این رژیم واپسگرا در ایران که هر روز تحت نام بد حجابی زنان بدبخت ایرانی را سرکوب میکنند زنان را در خیابانها کتک کاری میکنند و شخصیت زنان را خرد میکنند این جنایتکاران ضد بشر..

امروز 24/6/2007 روزی است تاریخی که درس عبرت را به جنایتکاران و قاتلان این ملت داده است و درسی روشن و واضح به جنایتکاران دیگر در هر چهار بخش دیگر کردستان میباشد در ترکیه 5 هزار دهکده تا بحال ویران شده است 6 میلیون کرد در ان کشور تا بحال قتلعام شده است و هر روز در آن کشور جنایتی تازه انجام میگیرد علیه ملت ستمدید کرد در آن بخش از کردستان..

در ایران از زمان به قدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی تا بحال نزدیک به 350 تا 400 هزار کرد قتلعام شده است توسط رژیم اسلامی به اضافه ترورهای خارج از ایران مثل اتریش آلمان ترکیه عراق و  سوئد و ترور مخالفین دیگر ایرانی در سویس فرانسه ایتالیا ترکیه و سوئد. 

اینها جنایتهای هستند باید برای تاریخ به ثبت برسد تا روزی بر این آساس جنایتکاران را در برابر عدالت قرار گیرند و به سزای خودشان برسند..

سلام بر آزادی و عدالت

سلام بر شهدیان حلبچه شهید سلام بر شهدای کرد و کردستان

که مخلصانه برای دفاع از این خاک جان خود را فدا نموده اند و راهشان پرفتوح باد.

در نهایت اعلام میکنم که خون شهیدان کرد و کردستان مثل خون سیاوش به خورش و جوش در خواهند آمد و دمار ظالمان و ستمگران در می اورد و در خواهند آورد.

زند با عدالت و انسانیت

نفرت بر تنگ نظری و گوته فکری

نفرت بر انسان کشی

نفرت بر نژاد پرست کور

سلام بر شهیدان سر تاسر کردستان

24/6/2007

اسماعیل قادری سخنگوی حزب لیبرال دموکرات کردستان.

روز یکشنبه

 
//////////////////////////////////////////////////////////

سی آی ای: استقلال کردستان غیر ممکن نیست

Peyamner

سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا "سی آی ای" اخیراً برخی از اسناد محرمانه خود در سالهای 70، 80 و اوایل دهه نود قرن گذشته میلادی را منتشر کرد که بخشهایی از آن گزارش به خاورمیانه و رشد تمایلت استقلال طلبانه کردها اختصاص یافته است.
در گزارش منتشر شده سیا آمده است که ایالات متحده در شرایط و زمان مناسب در مجامع جهانی از تشکیل کشور مستقل کردستان حمایت خواهد کرد.
در بخشهایی از این گزارش که به مساله کردستان اختصاص دارد و زمان تنظیم آن به اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 برمی گردد، مبارزات سیاسی و مسلحانه احزاب کردستانی هر چهارپارچه کردستان مورد بررسی قرار گرفته است.
هفته نامه "میدیا" چاپ هولیر در آخرین شماره خود نکات مهم گزارش 32 صفحه ای سیا درباره کردستان را منتشر کرده است که به شرح ذیل است:

کرکوک، ترکیه، کردستان

در گزارش سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا درباره کرکوک آمده است که بغداد نگران آن است ترکیه برای دستیابی به منابع نفتی مبارزات مسلحانه کردها را بهانه قرار داده و این شهر را اشغال کند.
بغداد بر این باور است که از آنجا که ترکیه کرکوک را بخشی از میراث امپراطوری عثمانی خود می داند، در صورت بروز مجدد جنگ ایران و عراق بار دیگر آن شهر را تحت اشغال درآورد.

استقلال کردستان: مشکل اما محتمل

در پی تهیه گزارش فوق دستگاههای امنیتی و جاسوسی آمریکا در سال 1992 گزارش جدیدی تحت عنوان "کردها: گسترش آرمانها، نگرانیهای گذشته" در 17 صفحه تهیه کردند.
در گزارش جدید با اشاره به گسترش روز افزون مبارزات کردها آمده است که "مبارزه برای استقلال در میان کردها شدت گرفته و احساس همبستگی آنها گسترش یافته است، از اینرو استقلال کردستان اگرچه مشکل است اما دور از انتظار هم نیست.
گزارش جدید می افزاید اگر کردها موفق به تشکیل یک جبهه متحد سرتاسری در هرچهار پارچه کردستان شوند، غرب ناچار خواهد شد سیاست دیرینه خود در قبال آنان راتغییر داده و از تشکیل مسالمت جویانه کشور مستقل کردستان حمایت کند.

پ ک ک و مساله کردهای ترکیه

سه صفحه از گزارش منتشر شده سی آی ای که به حزب کارگران کردستان (پ ک ک ) اختصاص دارد به دلیل آنکه به گفته مسوؤلان سی آی ای با منافع کنونی ایالات متحده در تضاد است بیرون آورده شده است.
در گزارش منتشره درباره پ ک ک تنها به این نکته اشاره شده است که فعالیتهای این حزب در غرب اروپا در حال گسترش بوده و سازمانهای وابسته به آن تاثیرگذاری بیشتری پیدا می کنند.
گزارش مذکور همچنین اذعان می دارد که دامنه مبارزات کردهای ترکیه برای به دست آوردن حقوق خود روز به روز بیشتر می شود، به طوریکه این امر در آینده مشکلاتی در روابط آمریکا و ترکیه به وجود خواهد آورد.
از اینرو گزارش پیشنهاد می کند ترکیه باید وادار شود دست به اصلاحات وسیع بزند و از احزاب و گروههای سیاسی کرد که مخالف خشونت هستند حمایت کند.
شایان ذکر است در گزارش سی آی ای همچنین جنبش کردها و احزاب کردستانی در هر پارچه کردستان به طور مفصل و دقیق مورد بررسی قرار گرفته است و مطالبی درباره احزاب کردستانی از قبیل اتحادیه میهنی کردستان عراق، حزب دمکرات کردستان عراق، حزب دمکرات کردستان ایران، کومه له و احزاب اسلامی کردستان نوشته شده است.
در پایان نیز برآوردی از جمعیت کردها در مناطق مختلف کردستان در سالهای 1979، 1988 و 1992 آمده است که در آن جمعیت تقریبی کردها در این سالها به ترتیب 10.5 میلیون، 12.6 میلیون و 19 میلیون نفر برآورد شده است.

----------------------------

دختران شلاق خورده‌ ؛ خاطراتی از بند نسوان زندان سنندج که‌ با صدور حکم شلاق دلارام علی تداعی شد
Imageرویا طلوعی

"دنیا " را به‌ بند برگرداندند. آرام از کنار تختم که‌ بالای تخت " زهرا" بود رد شد. با چشمان نمناک نگاهی به‌ من کرد و گفت:
- خب خانوم طلوعی جان، اینبار هم گناهام پاک شد ، حالا تا دفعه‌ دیگه‌.
- دفعه‌ دیگه‌؟ مگه‌ قراره‌ بازم برگردی؟
حالا دیگه‌ کنار تختش رسیده‌ بود و نالان ودمر روی زمین افتاد. زندانیها دورش جمع شدیم. پیراهنشو که‌ بالا زدن ناگهان پشتش به‌ شکل یک تکه‌ کبود متورم و زخمی نمایان شد. خون روی زخمهای حاصله‌ از رد شلاق دلمه‌ بسته‌ بود. زهرا سعی کرد با وجود درد زیاد و آه و ناله‌هاش براش کمی پماد بماله‌ و چربش کنه‌. سرباز بیرحم بدجوری ضربه‌هارو زده‌ بود ،هر چی که‌ دنیا بیشتر از درد نالیده‌ بود ، اون بیشتر کیف کرده‌ بود و محکمتر زده‌ بود.
کنارش نشسته‌ بودم و غمگین نگاش میکردم. سرشو بلند کرد و با لبخندی تلخ در جواب سوالم با تأخیر گفت:
- معلومه‌ که‌ برمیگردم. کجا رو دارم که‌ برم؟بیرون از اینجا که‌ کسی منتظرم نیست. خونه‌ای ندارم ، باید برم تو همون سطل آشغاله‌.
- سطل آشغال؟ منظورت چیه‌؟
- ای بابا خانم دکتر جان، دلت خوشه‌. منکه‌ مثل شما خونه‌ زندگی و آزمایشگاه ندارم که‌. باید شبا برگردم تو همون سطل آشغال بزرگه‌ تو سعادت آباد تهران.
خیلی درد داشت . وقت مناسبی برای درددل نبود. باید سوالهام رو میذاشتم برای یه‌ وقت دیگه‌.
حکم زندانش تموم شده‌ بود که‌ بردنش دادگاه تا حکم شلاقشو اجرا کنن. خانم تقی پور بردش . مهربونتر از بقیه‌ زندانبانها بود. سمیرای ۱٨ ساله‌ زیرلب زمزمه‌ کرد کاش شلاق رو خانم تقی پور بزنه‌. اون خیلی محکم نمیزنه‌. خانم تقی پور شنید . برگشت گفت اما اگه‌ یواش بزنم قبول نمیکنن . میگن حد جاری نشده‌. حالا میبرمش . خدا کنه‌ سرباز نداشته‌ باشن بگن خودم بزنم. ولی ظاهرا" از شانس بد دنیا سرباز اونجا بوده‌ و حکم و رو اجرا کرده‌ بود. حالا دنیا حکمش تموم شده‌ بود اما باید برای پرونده‌ کتک کاری "آوات" زن جوان ۱٨ ساله‌ متهم به‌ قتل همسرش که‌ حکم قصاص هم داشت، حالا حالاها در زندان میماند تا وقتی که‌ دادگاه این هم برگزار بشه‌ یا آوات رضایت بده‌. گویا دنیا با دو نفر دیگه‌ از زندانیها بنا بر تحریک زندانبانی که‌ از آوات دل خوشی نداشته‌ ، زن بیچاره‌ محکوم به‌ اعدام رو تا سرحد مرگ زده‌ بودن.زندانبان قول داده‌ بوده‌ مسئله‌ رو گزارش نکنه‌ و قضیه‌ مخفی بمونه‌. اما کتک زدن آوات چنان وحشیانه‌ صورت گرفته‌ بود که‌ پزشک زندان با معاینه‌ زن نیمه‌جان موضوع رو فهمیده‌ و گزارش کرده‌ بود. بعدها هم آوات شکایت کرده‌ بود که‌ البته‌ در نهایت نتیجه‌ شکایت تغییر محل خدمت زندانبان ، و تبعید خود آوات افسرده‌ به‌ زندان قروه‌ بود که‌ بنا بر گفته‌ زندانیها بسیار بدتر از زندان سنندجه‌ و مسلما" آوات رو افسرده‌تر میکنه‌.
دنیا خیلی پشیمون بود . بهرحال برای خوشخدمتی به‌ زندانبان و کمی امتیاز گرفتن کار بدی کرده‌ بودن. آوات هم به‌ هیچ عنوان رضایت نمیداد.
من میدیدم کل خشونتی که‌ علیه این زنان دردمند روا میشد ، باز هم توسط خودشون بازتولید شده‌ و علیه هم بکار میبردن. اما مگر چی غیر از این دیده‌ بودن؟ در بندی که‌ اکثرا" جاسوسی همدیگر رو میکردن و هیچ کس به‌ اون یکی اعتماد نداشت ، هر از گاهی فریادی بلند میشد و شیشه‌ بود که‌ خرد میشد و دستهایی که‌ با خودزنی غرق خون میشد. دنیای بیرون از زندان و داخل زندان این زنها آکنده‌ از خشونت و فقر بود.

بلأخره‌ فرصتی گیر اومد که‌ با دنیا صحبت کنم. برام از زندگیش گفت. پدر معتادش تن اون رو میفروخته‌ و پولش رو هم میگرفته‌. گفت از برادر خودش حامله‌ شده‌ و پسری داره‌ . رضا کوچولوی بیگناهی که‌ به‌ یک قاچاقچی در سیستان و بلوچستان فروخته‌ شده‌ و تنها آرزوی دنیا پیدا کردن پسرشه‌ که‌ الان باید چهار سالش باشه‌. دنیا از خونه‌ پدری میزنه‌ بیرون و تصمیم میگره‌ لا اقل پول تنش رو خودش بگیره‌. اما نتیجه‌ اینکارهم در نهایت خوابیدن در یک سطل آشغال بزرگ در سعادت آباد تهران بوده‌. بخاطر میاورد که‌ شبی یکی از اهالی محل غافل از اینکه‌ زن بی پناهی در سطل زباله‌ خوابیده شیشه‌های شکسته‌ را درون سطل ریخته‌ و تمام سر و صورت دنیا زخمی و خونین شده‌ بود.
همینطور که‌ به‌ سرنوشت غم انگیز دنیا فکر میکردم برنامه‌ی تنها تلویزیون بند توجهم رو جلب کرد . یک روحانی داشت در باره‌ خمس و زکات و اقتصاد اسلامی حرف میزد...
***

چندی بعد نوبت " گلاله‌ " شد که‌ برای حکم شلاقش به‌ دادگاه بره‌. زن جوان نوزده‌ ساله‌ گریان هم با پشت کبود و دردناک برگشت . تنها یک مسئله‌ شادش میکرد و وسط اونهمه‌ درد ناگهان یه‌ لبخند به‌ لبش می آورد. چشماش از شادی برقی میزد و میگفت آخی، دیگه‌ تکلیفم معلوم شد . حالا از زندان میرم بیرون. بعد دوباره‌ جشماش پر اشک میشد و زیر لب میگفت آخ فرزین. و باز هم هق هق گریه‌ رو سر میداد.
فرزین کوچولوی سه‌ماهه‌ فرزند نامشروع گلاله‌ بود که‌ همین دو روز پیش به‌ بهزیستی منتقل شده‌ بود. گلاله‌ که‌ خود فرزند طلاق در یک خانواده‌ نابسامان بود در جریان تن فروشی از سر فقر، ناگهان حامله‌ میشود. دوران بارداری و زایمان را در زندان گذرانده‌ بود چرا که‌ مادرش او را به‌ نیروی انتظامی تحویل داده‌ بود.
هر از چند گاهی که‌ پو‌شک بچه‌ و یا شیر خشک فرزین کوچولو تمام میشد و فرزین گرسنه‌ با گریه‌هاش مادرش رو کلافه‌ میکرد ، گلاله‌ که‌ از انتظار شیر خشک و نرسیدنش دیوانه‌ شده‌ و به‌سرش میزد، ناگهان فریادش همه‌ بند رو برمیداشت و فرزین بینوا رو روی سیمان سرد جلوی دفتر زندانبان میگذاشت و فریاد میزد که‌ ببریدش بهزیستی. من نمیتونم بچه‌ گرسنه‌ اینجا بزرگ کنم. گلاله‌ حکم زندان نداشت و فقط حکمش شلاق بود. اما تا تعیین نتیجه‌ آزمایش پترنیتی اون رو در زندان نگه داشته‌ بودن! و البته‌ پدر اصلی بچه‌ هم متواری بود. بخا طر دارم روزی گلاله‌ در اعتراض به‌ زندان بدون حکمش، خودزنی کرد . مسئول بند نسوان شخصا" آمد و گلاله‌ زخمی و بی پانسمان را با دستبند و پابند به‌ چهارسوی تخت بست و کودک گرسنه‌اش را روی زمین کنار تخت گذاشت. دستور صادر شد که‌ هیچ زندانیی حق ندارد به‌ کمک کودک گرسنه‌ بشتابد. زندانی هایی که‌ بدین شیوه‌ تنبیه میشدند اغلب ادرارشان را بر همان تحت باید خالی میکردند چون برای توالت هم باز نمیشدند. برخی زندانیها برایم گفتند که‌ جلوی آفتاب سوزان تابستان یا در شب سرد زمستانی هنگام ریزش برف با لباس نازک کوردی در حیاط آگاهی( جهت فشار برای اعتراف به‌ قتل نکرده‌) و یا درزندان به‌ تخت یا دیوار بسته‌ شده‌ بودند. آنچه‌ در مورد گلاله‌ روا میشد نه‌ تنها شکنجه‌ او بلکه‌ شکنجه‌ نوزاد سه‌ ماهه‌ اش و شکنجه‌ ما زندانیانی بود که‌ باید این صحنه‌ زجر آور را تحمل میکردیم چراکه‌ گلاله‌ را به‌ تخت خودش در داخل بند بسته‌ بودند. خوشبختانه‌ پس از یکساعت من به‌ دادگاه فراخوانده‌ شدم و تا برگشتنم شکنجه‌ گلاله‌به‌ پایان رسیده‌ بود. یعنی حدودا" ۴ ساعت مادر جوان و کودکش این وضع را تحمل کرده‌ بودند.
***

بیاد دارم روزی با آه و ناله‌ و استغاثه‌ زن جوان زیبایی که‌ چندی پیش همراه دوستش در منزل دو پسر دانشجو دستگیر شده‌ بودند ( و البته‌ آقایان را آزاد و خانمها را راهی زندان کرده‌ بودند) از خواب پریدم. زن جوان بر جا نماز ناله‌ میکرد و میگفت ای خدا اگر براستی وجود داری کمکم کن تا از اینجا خلاص شم. خدایا به‌ همان کوچه‌ پس کوچه‌ها راضیم اما منو از این جهنم ببر بیرون. گریه‌هاش بدجوری به‌ دلم اثر کرد . پای درددلش که‌ نشستم فهمیدم از شوهر بسیار خشنی که‌ دست کتک داشته‌ والبته‌ به‌ زور نامادری به‌ عقد او درآمده‌ بوده‌ طلاق گرفته‌ و بعد از اینکه‌ نامادری هم بیوه‌ جوان رو راه نمیده‌ آواره‌ خیابانها میشه‌.طبعا" هیچ درآمد و تأمین اجتماعی و حمایت دولتی و خانه‌ امن زنان هم برای یک بیوه‌ در ایران نیست و عاقبت این زن جوان بسیار زیبا هم معلوم است که‌ به‌ کجا خواهد کشید. البته‌ آنطور که‌ میگفت اگر دعوت قاضی محترم کشیک قبل از فرستادنش به‌ زندان را که‌ تعارف کرده‌ و گفته‌ بود خانم بچه‌ها نیستن، پذیرفته‌ بود الان زندان نبود! شراره‌ برایم گفت که‌ چه‌ شبها که‌ تا صبح مشتری نداشته‌ و ناچار بوده‌ خیابانها و کوچه‌های سرد رو طی کنه‌ تا حمام عمومی باز بشه‌ و از ساعت هشت صبح تا دوازده‌ ظهر زیر دوش آبگرم نمره‌ حمام کمی بخوابه‌. او فقط از خدا میخواست که‌ به‌ بهزیستی نفرستنش چون وضع بهزیستی رو به‌مراتب بدتر از زندان میدونست. دعا میکرد زودتر شلاق رو بخوره‌ و بره‌ پی کاسبیش. یادمه‌ مینا بهش توصیه‌ کرد وقتی شلاقش میزنن آه و ناله‌ نکنه‌ چون سربازه‌ لذت میبره‌ و محکمتر میزنه‌!

روزی که‌ داشتم آزاد میشدم شراره‌ ازم پرسید وقتی که‌ آزاد شد کجا بره‌؟ گفتم برو بلوار، از دم اداره‌ منابع طبیعی بپیچ دست چپ تا آخر خیابون میرسی به‌ حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی. بگو میخوای سرهنگ دولتی رو ببینی. به‌ سرهنگ دولتی بگو طلوعی گفت بیام پیشت و به‌ حرمت بخیه‌هایی که‌ در جبهه‌ بر جمجمه‌ات نقش بسته‌ و بهش خیلی مینازی ،ازت بخوام حالا که‌ رویا و نگین رو بارها همینجا احضار و بازجویی کردی و بهشون هم مجوز ان جی او ندادی، و آخر سر هم دستگیرش کردین، پس حالا مسلمان خوب و معتقدی باش و اگه‌ راست میگی خانه‌ امن زنان و ان جی او زنان بد هست،‌ پس یه‌ سرپناه بده‌ که‌ زنهای بی پناهی مثل من آواره‌ خیابونا نشن و ناچار به‌ تن فروشی نباشن.

***

امروز حدود دوسال از آنروزهای تلخ گذشته‌. تازه‌ برای من کورد بند نسوان زندان سنندج در مقایسه‌ با انفرادی اطلاعات، بهشت بود. در اطلاعات یکی از موارد بازجوئیم این بود که‌ دختر جوان مریوانی را که‌ در خطر قتل توسط خانواده‌ش قرار داشت و چند ساعتی پیش من در دفتر ماهنامه‌ بود به‌ چه‌ حقی پناه دادم؟ من اونموقع توی دلم میگفتم خدا رو شکر که‌ خبر ندارین "کاله‌" بیچاره‌ که‌ از کوردستان عراق گریخته‌ و در معرض قتل ناموسی بود به‌ من پناه آورد . لابد اگر میدونستن ،‌ جرم جاسوسی به‌ جهت نجات جان یک زن کورد عراقی در معرض قتل ناموسی هم به‌ پرونده‌ام اضافه‌ میشد!

و در پایان یادی میکنم از زهرا زن میانسالی که‌ به‌ جرم حمل مقداری مواد مخدر پنج سال پیش دستگیر و حکمش از اعدام به‌ ابد تخفیف یافته‌ بود و البته‌ همیشه‌ تعریف میکرد که‌ از فرط فقر ناچار به‌ حمل آن مواد در مقابل هشتاد هزار تومان شده‌ که‌ خرج بچه‌های گرسنه‌اش را تأمین کند. فقر خانواده‌ زهرا را به‌ عینه‌ دیدم چرا که‌ دختران نوجوانش حتی پول کرایه‌ صندلی مینی بوس از قروه‌ با فاصله‌ یکساعت از سنندج را نداشتند که‌ به‌ ملاقات مادر بیایند ، مادری که‌ در زندان بافتنی میکرد و اندکی پول برایشان فراهم میکرد. زهرا پنج سال بود بیرون از زندان را ندیده‌ بود و دلش برای دیدن یک درخت سبز لک زده‌ بود چرا که‌ در حیاط پنجاه متری سیمانی بند زنان هیچ گیاه سبزی وجود نداشت، جز بوته‌ کوچک دو برگی که‌ از کاشتن دانه‌ هلو میان شکافهای سیمان سبز شده‌ بود و زهرا آن بوته‌ را از جانش بیشتر دوست داشت . بیاد دارم لحظه‌ آزادیم زهرا با چشمان پر از اشک به‌ من گفت به‌ فعالین حقوق زنان بگو مارا فراموش نکنند...

امروز که‌ خبر حکم شلاق برای خانم " دلارام علی" فعال حقوق زنان را دیدم آهی از ته‌ دل کشیده‌ و از دور به‌ زهرا گفتم دیگر فعالین حقوق زنان هم برای دفاع از حق انسانی خود به‌ زندان و شلاق محکوم میشوند...

-----------------------------

مرزهای خونین (چگونگی تصور خاورمیانه ای بهتر)
نوشته: رالف پیترز
ترجمه ار انگلیسی:مسعود حقیقت فر(مه ناف)
توضیح مترجم:مجله AFJ نشریه ایست که در وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا به چاپ می رسد.این مجله در آخرین شماره خود نوشته جالب توجهی را در مورد خاورمیانه در مطالبش گنجانده است.در این مقاله نویسنده که خود گویا از کارشناسان نظامی و از افسران بازنشسته ارتش آمریکاست .وی که ژنرال "رالف پیترز" نام دارد سعی کرده است که با نقد مرزها و مرزبندیهای مصنوعی خاورمیانه،آرایش جدیدی از ترسیم مجدد و احتمالی مرزهای این منطقه استراتژیک را درآینده ارائه دهد.از آنجا که این مقاله از کردستان به مانند اوج بیعدالتی در مرزبندیهای گذشته در این سرزمین سخن به میان آورده، توجه رسانه های ترک را نیز به خود جلب کرده و این امر نیز مرا بر آن داشت که سعی در ترجمه آن کرده و به خوانندگان کرد عرضه دارم.اگرچه نوشته ذیل از اصطلاحات و واژه های مبهم،تخصصی و ناشناخته فراوانی بهره گرفته و کلیت آنرا به شکلی خسته کننده و خشک درآورده بوداما سعی شده است با ترجمه ای نیمه آزاد،با زبانی ساده نوشته به خواننده رسانیده شود.در ضمن بنده به نوبه خود از احتمال وجود نارسایی در نوشته پوزش می طلبم.



مرزهای بین المللی هیچگاه همیشگی نبوده اند و این نهایت بی انصافی و ناعدالتی خواهد بود اگر با کشیدن مرزها و حصارهای مصنوعی جدائیهای عظیم میان آزادی و فشار،مدارا و بیرحمی، تروریسم و قانون و یا جنگ و صلح ایجاد کرد.بیشترین و مهمترین مرزبندیهای مستبدانه،مصنوعی و ناعادلانه را در جهان میتوان در آفریقا و خاورمیانه دید.مرزهای ترسیم شده بوسیله خودخواهان اروپایی(آنهای که خود بیشترین مزاحمتها را برای مرزهای همسایگان خود و حاکمیت ارضی هم درست کردند) بوجود آمدند. مرزبندیهای ناهمگن در آفریقا به مرگ میلیونها نفر منجر شده است و حال نیز ادامه دارد.اما جدا از آفریقا،غیرمنصفانه ترین مرزبندیها (با وام گرفتن ازتئوریهای چرچیل) در خاورمیانه رخ داد.با استدلال به اینکه هرچه مرزها و کشورها بیشتر،آشفتگی بیشتر و در نتیجه تحلیل بردن قدرت حاکمان و قدرتهای منطقه بیشتر و آسانتر خواهد بود. امروزه در خاورمیانه مشکلات آنچنان انبوهند که این مرزبندیها تنها می تواند یکی از معلول های این آشفتگی ها باشد.
رکود رسوائی آور فرهنگی،عدم تساوی،اختلافات مرگ آور مذهبی،بنیاد گرایی دینی،تابوی عظیم در نزاع با درک جامع به اینکه اسلام دلیل اصلی و عامل اساسی تمامی این واماندگی ها و عدم موفقیت هاست.بدتر از همه تقدیس و ستایش های مصنوعی مرزبندیهای بین المللی از جانب دیپلماتهای ما غربیان،باعث و بانی بیشتر این مشکلات بوده است.البته که بیرحمی و سختگیری دیکتاتورمآبانه و دراکونی(سردار مقنن و سختگیر آتن باستان) توانسته است اقلیتهای دینی و قومی خاورمیانه را آنچنان در هم ادغام کند که عدم تعدیل و ترمیم مرزها را در این منطقه استراتژیک به گمان خود ضمانت کرده اند. و این در حالی است که این اتحادهای اجباری یا بر پایه خون و خشونت استوار گردیده یا با اعتماد زیردستان به اینکه نیروی کافی برای غلبه بر گروه و اقلیت حاکم را ندارند.پس بناچار وضع موجود را پذیرفته وسکوت پیشه کرده اند.به همین دلیل حتی سرور و شادمانی ساختگی آنها نیز عدم نارضایتیشان را ابراز می دارد و بیانگر اظهارات باطنی ایشان نیست.
در این نوشته مرزها با ضمیمه سازیهای تصحیح یافته ای طرح ریزی شده اند و اذعان به این نکته اشتباهات تحمیل شده به کردها،بلوچها و اعراب شیعه در خاورمیانه و تداوم آن تا به امروز ضروری به نظر می رسد.اما قابل ذکر است که این مرزبندیهای جدید نیز باز هم مسیحیان بهائیان،نقشبندیها،اسماعیلی ها و بسیاری دیگر از اقلیتها را شامل نمی شود.
یکی دیگر از اشتباهات جبران نشدنی که تلافی آن هیچگاه امکان پذیر نبوده و نیست،دادن خاک و یا یک قلمرو سیاسی در برابر مکافاتی است که بر سر گروهی آمده است.همانند ژینوساید ارمنی ها که توسط ترکان امپراطوری عثمانی در اوایل صده گذشته و همچنین انفال وژینوساید کردها توسط صدام در اواخر قرن گذشته روی داد. حال در صورت عدم توجه به مرزبندیهای جدید در خاورمیانه و عدم بحث بر سر راهکارهای خروج از این بحرانها هیچگاه خاورمیانه ای توام با صلح و آرامش نخواهیم دید.برای کسانی که از طرح موضوعات اینچنینی مانند دگرگون کردن مرزها و ایجاد دولت ملتهای جدید تنفر و یا ترس دارند و آنرا در راستای خوش خدمتی به ملت و گروهی می دانند باید گفت که جستجوی مکانیسمی منطقی برای خوابانیدن بحرانهای موجود،تنها راه جلوگیری از تشدید آن است.
برطبق اصول سیاست جهانی ،ابزاری موثرتر،مشخص تر و کوتاهتر از جنگ وجود ندارد تا بتوان به وسیله آن مرزها را از هم شکافت و بلوکهای سیاسی جدیدی پدید آورد.تقلای فکری برای درک بلوکهای سیاسی و مذهبی موجود در خاورمیانه در چنین شرایطی وسعت مشکلاتی را که با آنها روبرو خواهیم شد را آشکار خواهد کرد. ما با مصنوعات بشری بسیار عظیم و بلوک بندیهای ناهمگنی مواجه هستیم که بسیار نیز از هم گسیخته اند در حالی که پیوند دادن آنها با اوج خشونت صورت گرفته است نه با تعامل و اختیار و انتخاب.(تجزیه کردستان به چهار بخش و الحاق آن به چهار کشور مجاور،کشتار ارمنی ها و اعراب شیعه در عراق،اختلافات ارضی اسرائیل و فلسطینیان، ناآرامی ها در مرزهای پاکستان وهند و ...).
مسئله بعدی در جواب به کسانی که مرزبندیهای جدید را غیر ضروری و حتی مسئله ای غیر قابل تفکر و تعقل میدانند باید یادآوری کرد که تغیرات در این مرزها هیچگاه متوقف نشده است و این شرایط هرگز ایستا و ثابت نبوده اند.بسیاری از مرزها از کنگو تا کوزوو تا کوههای کواکوسووس(جنوب روسیه و امتداد آن تا دریای خزر و سیاه) در حال تغیر بوده و هستند درست همانند تغیر سفرا،نمایندگان و مقامات دولتها و کشورها در چشم به هم زدنی.دیدن چنین تغییر و تحولاتی نه تنها محتاج به مطالعات فراوان نیست بلکه به روشنی روز است و نمونه هایش در مقابل چشمان ما.( آخرین تشکیل دولت و مرز جدید را تنها چند هفته قبل در مونته نگرو دیدیم و طبعا کوزوو و شاید هم کردستان در صف انتظار این آزمون تاریخی قابل تکرار باشند.م).
یکی از مکانیسمها بسیار کثیف و وحشیانه ای که 5000 سال است در تاریخ رخ داده است ژینوساید و تصفیه قومی و مذهبی است توسط حاکمان جلاد و دیکتاتور و دلیل اصلی آنهم مرزکشی های ناعادلانه بوده است.این مسئله حساسیت زیادی میان خوانندگان آمریکایی و اسرائیلی دارد.اسرائیلی که می خواهد روابط دوستانه و توام با صلح و آرامش و منطقی با همسایه عرب فلسطینی خود داشته باشد. به همین دلیل می خواهد به مرزهای قبل از سال 1967 باز گردد و خود را با شرایط جدید جهان سازگار سازد و نگرانی های مشروع امنیتی خویش را نیز مورد توجه قرار می دهد.اما بحث بر سر مالکیت اورشلیم و سرزمینهای اطراف آن همچنان لاینحل باقی مانده است زیرا این سرزمین به خون هزاران کس از دو طرف آغشته است و ممکن است کوچکترین خطایی موجب تحریک هردو طرف و بحرانی دوباره می شود.
تاریخ نشان داده است که هرکجا احزاب،گروهها و دستجات ملی و مذهبی، سرمایه ها،قلمرو،برتری جویی،حرص و طمع و ثروت نفت را در خاورمیانه ملاک کار خود قرار داده اند،بحران،کشتار و ناآرامی رخ داده است.پس به ما اجازه دهید که در بررسی ای کوتاه به بحث در مورد مجموعه ای از این واحدها بپردازیم.مواردی که چشم پوشی از آنها نمی تواند به آسانی صورت بگیرد.
در خاورمیانه بزرگ مهمترین ظلم و بی عدالتی ای که به چشم میخورد،عذاب و ظلم وستمهایی است که درسرزمینهای حدفاصل بالکان و هیمالیا در نبود یک دولت مستقل کرد رخ داده و تا به حال نیز ادامه دارد. در این منطقه به هم پیوسته در قلب خاورمیانه 27 تا 36 میلیون کرد زندگی می کنند.(بدون آنکه صحت این آمار و ارقام را بذانیم زیرا که کشورهای حاکم بر سرزمینهای کردها هیچگاه اجازه یک سرشماری آزاد و آشکار را به کسی نداده اند).آمارها نشان می دهند که کردها بزرگترین ملت بدون دولت در جهانند و بدتر از آن ظلم وستمهایی است که حکومتهای اشغالگر کردستان مدام بر ساکنان این سرزمین روا داشته اند.سرزمینی که تاریخ به یاد دارد که حداقل از زمان گزنفون قلمرو و محل سکنای کردها بوده و است.آمریکا و هم پیمانان او پس از سقوط بغداد شانس بسیار بزرگ و برحقی را بدست آوردند که تا ظلم و ستمهای را که بر کردها رواداشته شده بود جبران کنند و یا در راه جبران به خود آنها کمک می کردند .ما(آمریکائیها) باید هر چه سریعتر عراق را به سه کشور کرد،سنی و شیعه تقسیم می کردیم اما متاسفانه چنین چیزی به دلیل ترسویی در سیاست خارجی و فقدان تصور آینده ای روشن شکل نگرفت.تحکیم قدرت کردها در حکومت مرکزی که با حمایت مشتاقانه آمریکاییها روبرو شد تنها یک روی سکه است.جالبتر از آن اجرای همان همه پرسی آزادی است که برای اولین بار به دست کردها و برای کردستان در حدود دو سال قبل انجام شد.در این همه پرسی نتیجه جالبی بدست آمد و آن اینکه: نزدیک به 100% کردهای عراق به استقلال رای دادند. و این همان روی دیگر سکه بود.
در ترکیه نیز کردها دهه هاست فشار سخت و کشنده نظامیان ترک را تحمل می کنند.سالهاست از این ملت متمدن به عنوان" ترکهای کوهی" یاد می شود و حاکمیت ترک در صدد نابودی و ریشه کن کردن هویت ملی و از آن فراتر نابودی فیزیکی آنهاست.به سهولت می توان دید که در سه دهه اخیر خشونتها شدت گرفته است و در واقع می توان گفت که شرق ترکیه( کردستان) مانند منطقه جنگی اشغال شده است.چنین وضعی برای کردها در سوریه و ایران نیز قابل شرح است.همگی کردها علاقه مند بهم پیوستن در کشوری مستقل به نام کرستان هستند و میخواهند اگر بتوانند.
با این تفاسیر،خودداری قدرتها و دموکراسیهای قدرتمند جهان و عدم پشتیبانی آنها از استقلال کردها مغایر با رعایت دموکراسی و اصول حقوق بشر می باشد.علاوه بر آن غفلت از این مسئله می تواند که ترکیب وحشتناکی از حوادث ناخواسته را در آینده رقم بزند.جدا از خطا وسهل انگاری دولت در این زمینه،مشل بزرگتر عدم توجه رسانه های ما (آمریکا) در برخورد با قضیه کردهاست. به هر جهت در صورت شکل گیری،دولت مستقل کردستان منطقه ای را شامل خواهد شد از "دیاربکر" تا "تبریز" که از لحاظ استراتژیک تنها کشور خواهد بود که حامی غرب و در ائتلاف با آنهاست در پهنه وسیع جغرافیایی از بلغارستان تا ژاپن.
چنین مرزبندی ای سه ایالت سنی نشین را در عراق به همرا شیعیان باقی می گذارد که سرانجام به دلیل ضعق و کوچکی چاره ای جزء اتحاد با همتایان سوری خود نخواهندداشت.سوریه ای که سواحل غربی خود را به لبنان قدرتمند واگذار کرده و به عبارت دیگر فوننزیای باستان دوباره شکل گرفته است.(phonenecia ).
دولت بعدی دولت شیعیان عرب است که در جنوب عراق شکل میگیرد و کم کم مناطق شیعه نشین کناره های جنوبی خلیج فارس و جنوب غربی ایران را نیز در بر خواهد گرفت.اردن ممکن است که قلمرو خود را حفظ کند صرف نظر از پیشرویی ای که در شمال شرق عربستان خواهد کرد و البته در این راه هزینه های هنگفت مالی و انسانی نیز می پردازد.
در مجموع علیرغم ایستایی و رکود عظیم در جهان اسلام،مرجعیت پادشاهی خانواده آل سعود در عربستان و شیوه عملکرد " مکه" و "مدینه" در رهبری هم کیشان مسلمان خود تقدس آنها را ضمانت می کند.تا زمانی که این اماکن مقدس تحت کنترل شدید و پلیسی حاکمیتهای متعصب و سرسخت رژیمهای منطقه هستند و از طرف دیگر از ثروت عظیم نفت بهره میگیرند،سعودیها قادر خواهند بود که پروژه های وهابیت خود را با طرح و برنامه ریزی دقیق و توانمندانه ار به پیش برند.نظم دادن به اعتقادات دینی در آنسوی مرزها و افزایش بیش از پیش ثروت خاندان آل سعود برآیند و نفوذ و اعتبار آنها را درپی خواهد داشت و این همان بدترین چیزی است که ممکن است برای جهان اسلام اتفاق بیافتد از زمان شکست اعراب از امپراطوری عثمانی تا به امروز.در این میان غیر مسلمانان کوچکترین تاثیری در تغیر و شیوه حاکمیت در شهرهای مقدس اسلامی نخواهند داشت و بدین ترتیب آرامش و اداره جهان اسلام با مرکزیت "مکه و مدینه" قابل تصور است.
در صورت پیروزی چنین طرحی فرمانروایی جهان اسلام بوسیله شورایی متشکل از نمایندگان مهمترین مدارس دینی و مهمترین حرکتهای اسلامی در سراسر ممالک تحت سلطه مسلمانان به صورت چرخشی و دوره ای با مرکزیت سرزمینهای مقدس اداره میشود.همانند سیستمی شبیه به نسخه اسلامی واتیکان.مرکزیتی قدرتمند برای جهان اسلام که نشان از ایمان و اعتقاد داشته باشد نه صرفا حکمرانی و فرمانروایی.عدالت واقعی(همان چیزی که ما قدرت دوست داشتن واقعی آن را نداریم) ممکن است در چنین عربستانی یافت شود که همین سیستم احتمال دارد که سواحل نفت خیز خلیج فارس را به کشور شیعه تازه شکل گرفته واگذار کند و این درحالی است که گوشه جنوبی عربستان نیز به یمن تعلق می گیرد.محدود شدن سرزمینهای متعلق به خاندان آل سعود به اطراف ریاض و سرزمینهای خاندان سلطنتی ممکن است موذیگری این سلاطین را در جهان اسلام به دست فراموشی بسپارد.
ایران،کشوری وسیع با مرزهای پرتنش.کشوری که بیشتر قلمرو خود را به دلیل شکل گیری آذربایجان متحد،بلوچستان و کردستان آزاد و کشور شکل گرفته از شیعیان از دست داده است.اما ممکن است که ولایاتی را در قلب افغانستان امروزی به غیر تز کابل به دست آورد.سرزمینهایی که سابقه ای تاریخی و پیوند نژادی دیرینه ای دارند به سرزمین مادری پارس باستان.در عمل شکل گیری مجدد ایران با اتحادی از اقوام فارس زبان ساکن در آسیای میانه،افغانستان،تاجیکستان وجود دارد.در این میان تنها مشل عمده سرنوشت شهر استراتژیک بندر عباس و نواحی اطراف آن خواهد بود که دروازه تنگه حیاتی هرمز به شمار می رود. بسیار طبیعی است که این شهر نیز به اتحاد دولت شیعیان شکل گرفته در دوسوی خلیج بپیوندد.
افغانستان که بخشهای فارس نشین خود را به ایران واگذار کرده است اما در عوض ایالات شمال شرقی پاکستان را به دست خواهد آورد.ایالات قبیله ای که اشتیاق فراوان به اتحاد دوباره به همقطاران خود در آنسوی مرز دارند.ترسیم چنین نقشه ای و چنین اتحادهایی البته که دلبخواهی و به همین سادگی نخواهد بود بلکه بر اساس نظرسنجی ها و نتایج همه پرسیهایی خواهد بود که در فضایی آزاد و دموکراتیک و در برابر چشمان جهانیان و در میان توده های جمعیتی ملی،زبانی و مذهبی ساکنان آن مناطق صورت خواهد گرفت.


پاکستان،کشور مصنوعی و دستکرد دیگر،مناطق بلوچ نشین خود را به نفع کشور بلوچستان تازه شکل گرفته از دست خواهد داد.از آن پس پاکستانی خالص،طبیعی و یکدست در کناره های غربی هندوستان به حیات سیاسی خود ادامه میدهد به استثنای مناطق شرقی کراچی که ممکن است سهم همسایه قدرتمند و وسیع او شود.
دولت شهر امارات متحده عربی سرنوشت نامشخص و مبهمی خواهد داشت.همچنان که اصالت وحودی کنونی آن نیز به همین شیوه است.بعضی خواستار الحاق آن به کشور عربی شیعه شکل گرفته در امتداد دوسوی خلیج فارس خواهند شد و از طرف دیگر پاکدینان و ساکنان خوشگذران و عیاش آن سرزمین نیز باید که حق تعیین سرنوشت خود را داشته باشند و بتوانند که زنگی خود را در قالب همین دولت شهرهای کنونی ادامه دهند.علاوه بر آن دسترسیشان به آبهای آزاد حرص و طمع آنها را در حفظ استقلالشان افزایش می دهد.
در این میان تنها کویت خواهد بود که احتمالا با مرزهای کنونی اش پا برجا می ماند.همانند همسایه ی کوچکش عمان.
در همه موارد مرزبندیهای مجدد،فاکتورهای ملی و مذهبی مورد توجه قرار می گیرند و در برخی موارد هردو با هم.اگرچه ما توان به کارگیری عصای سحرآمیز را برای بحث بر سر ترمیم این مرزها نمیتوانیم به کار ببریم اما باید گزینشهای منطقی و ترجیحهایی حق خواهانه کرد.حال بررسی مرزبندیها و نقشه های کنونی نشان میدهد که اشتباهات بسیار فاحشی برجغرافیای سیاسی جهان و مخصوصا خاورمیانه تحمیل شده است.در این میان فرانسویان وانگلیسی ها در نتیجه احساس رقابت استعمارگرانه خود و نقشه های سیاسی پشت پرده و موذیانه خود از اواخر قرن نوزده و تا اواخر قرن بسیتبه نفع چند دولت و چند مذهب و در پی زدوبندهای نهانی دهها مرز سیاسی ناهمگن تعریف کرده اند و در نتیجه هر شکست و هر پیروزی با هم ویا در برابر هم مرزهای جدیدی ترسیم کرده اند و بدون آنکه توجهی به واقعیتهای منطقه و جهان مبذول کنند.
تغییر مرزها در دیدگاه عوام به خواسته ای غیر قابل دسترس و حتی بدون مناقشه تبدیل شده است.اما برای آینده زمان باقیست و احتمال وقوع حوادث غیرقابل پیش بینیو توام با خونریزی،کشتار،زدوبندها و.. هر زمان ممکن است.به بیان دیگر پدیدار شدن مرزهای جدید،به آسانی قابل تصور است .مردان وزنان غیور ما(آمریکا) در یونیفورم کارزار جهانی علیه تروریسم،همیشه در این مناطق حضور دارند ودر این پوشش هم برای برقراری دموکراسی و حقوق بشر و هم برای بدست آوردن آسانتر ذخایر نفت در منطقه در تلاشند.
تقسیم بندیهای ناعادلانه انسانی و اتحادیه های قدرت کنونی از آنکارا تا کراچی،موجی از پریشانی و فلاکت را بر مردمان این مناطق تحمیل کرده است.ساکنان این سرزمینها بستری مستعد برای پرورش مداوم بنیادگرایی دینی،تحقیر فرهنگی علیه زیردستان،استخدام تروریستهای بین المللی و هر آنکه در راستای اجرای نقشه های شیطانیشان بتوانند بیاندیشد و تصمیم گیری کند را دارند.تحت این شرایط است که ملتها و اقلیتهای مذهبی تحت ستم این سرزمینها اندوهگین،افسرده و منفعل گشته و برای نابودی دشمن داخلی و استبداد حاکم چشم به فراسوی مرزها می دوزند.
در جهانی که خود آفریننده تروریسم است و منابع انرژی محدودند،دگردیسی سیستم کنونی خاورمیانه ضروری است و اگر تدین شکل باقی بماند نوید تغییراتی بس عظیم و وحشتناک را می دهد.منطقه ای که نمود و ظهور ناسیونالیسم همیشه همراه با تحقیر،سرکوب،ژینوساید و کشتار مخالفان و زیردستان بوده است و همیشه عقاید مخالف مذهبی و ملی ضمن تهدید و سرکوب،وادار به پذیرش ناامیدانه استبداد گردیده اند.
آمریکا و هم پیمانان او اکنون در موقعیتی هستند که می توانند برای همیشه به این کشمکش و بحرانها خاتمه دهند.در حالی که در عراق امید در حال بازگشت به مردمان است و افغانستان نیز در کفه دیگر این آزمون قرار دارد،در سایر مناطق مانند ایران و ترکیه و حتی پاکستان و سوریه و ... در صورت حلی دموکراتیک و فوری،بحران،خوریزی و کشتار همیشه در صف اول خواهند بود.اگر مرزهای خاورمیانه بزرگ ترسیم مجدد نشوند،بحران و فلاکت غیر قابل اجتناب خواهد بود و ممکن است تاریخ ما را (آمریکا) را گناهکار بداند.به دلیل اینکه نخواسته ایم جلو این خونریزی ها را بگیریم. از طف دیگر احتمال دارد دود این مشکلات در آینده به چشمان خود ما هم برو.


چه کسی می برد؟چه کسی می بازد؟

  • برندگان:ایران،افغانستان،کشور عربی شیعه،ارمنستان،آذربایجان،بلوچستان،کردستان آزاد،سرزمین مقدس اسلامی(نسخه اسلامی واتیکان در عربستان)،اردن،لبنان،یمن
  • بازندگان:ایران،افغانستان،عراق،پاکستان،قطر،عربستان،سوریه،امارات متحده عربی،ترکیه و از همه مهمتر ذخایر بانکهای دول غربی
  • //////////

علی شیمیایی در کردستان اعدام می‌شود

یک منبع اعلام کرد در صورت تایید حکم اعدام علی شیمیایی، وی در کردستان اعدام خواهد شد.
یک مسئول عراقی در مصاحبه با شبکه خبری تلویزیونی سی.ان.ان، گفت: علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی و دو تن از همدستانش در صورت تائید حکم اعدام آنها در دادگاه تجدیدنظر در کردستان اعدام می‌شوند.
یک مسئول که نخواست نامش فاش شود، گفت هنوز تصمیم نهایی در این باره گرفته نشده ولی به احتمال قوی علی شیمیایی در شهر هولیر پایتخت دولت فدرال کردستان یا در شهر حلبچه اعدام می‌شود.
از سوی دیگر پیشتر یک مقام قضایی عراق گفته بود که تعیین اینکه متهمان پرونده انفال در کجا اعدام خواهند شد از سوی دولت عراق صورت می گیرد.
دادگاه عالی جنایی عراق "علی حسن المجید" پسر عموی صدام معروف به علی شیمیایی، "سلطان هاشم احمد الطائی" وزیر دفاع سابق و حسین رشید التکریتی" معاون رئیس ستاد ارتش سابق را به اتهام نسل کشی و جنایت جنگی علیه ملت کرد در سالهای 1987و 1988به مرگ محکوم کرد.
بر اساس این حکم، دادگاه "طاهر توفیق العانی" استاندار سابق موصل در دوران رژیم صدام و یکی از متهمان این پرونده را به علت نبود مدرک کافی علیه وی تبرئه کرد.‌
بر اساس حکم این دادگاه، "فرحان مطلب الجبوری" رئیس اطلاعات نظامی مناطق شرق عراق و "صابر عبدالعزیز الدوری" رئیس دستگاه اطلاعات نظامی رژیم گذشته عراق نیز به حبس ابد محکوم شدند

//////////////////////////////


///////////////////////////////

موضوع در باره جاسوسان رژیم ایران در کشورهای اروپائی و خطر برهم زدن امنیت اجتماعی در این کشورها و جاسوسی علیه پناهندگان ایرانی  در این کشورها و تاکتیک اطلاعات رژیم در این کشورها و کشورهای خاورمیانه و کمی در باره افراد روانی در زیر.

در همین شهر من در هفته گذشته روز یکشنبه با چند فرد ایرانی پیاده روی میکردیم یک دفعه موضوع فردی بنام علی سپاهوند که در سپاه پاسداران در خوزستان در سپاه قدس درجه دار است و در چند سال پیش این سپاه حدودأ 160 نفر را به سوئد فرستاده است برای شناسائی مخالفین در این کشور که در همین شهر بر سر میبرد.

من با مجید خندان و اردشیر که یک اهل حق و یا یارسانی است در باره امنیت در این کشور و احساس مسئولیت در محیط زندگی حرف میزدیم یعنی در باره سوئد.اردشیر هنوز اقامت را دریافت نکرده است.

گفتگوی من با مجید خندان و اردشیر در مورخ روز یکشنبه 10/6/2007

مجید خندان>! علی به من گفته است در این باره مسئولیت دارد که اگر چنانچه کسی را در این شهر و در هرکجای سوئد پیدا کند که مخالف جمهوری اسلامی باشد در جا به ایران گزارش میکند و از ویی عکسبرداری میکند و آدرس خانه اش را به ایران میفرستد و خیلی هم زرنگ است برای کشیدن زبان دیگران و در این باره آموزش لازم دیده است خودش میگوید از سفارت هم کاغذ دارد هیچ کسی نمیتواند با چشم کج به ویی نگاه کند و هیچ کسی هم تخمش نمیگیرد دولت سوئد هم نمیتواند هیچ کارش را بکند.

من خودم>! نه دوست عزیز اینطوری نیست که شما فکرش میکنید اینجا امنیت دارد قانون هست و من خودم را در باره محیطی که زندگی میکنم مسئول میدانم اگر چنانچه بدانم که کسی دارد امنیت این کشور را بخواهد بر هم بزند به اداره پلیس اطلاع میدهم اینجا هرکسی برای خود نیست که همه چیز حساب و کتاب دارد خوب من هم در اینجا مسئولیت دارم و خود را مسئول میدانم برای امنیت محیط و سالم نگهداشتن محیط زندگیم خیلی احساس مسئولیت کنم خوب اگر اینطوری فکر میکنید چرا به سوئد آمده اید؟

مجید خندان>! بلی هر طوری که شما در اینجا مسئولیت دارید علی و من هم در ایران مسئولیت داریم باید مشخصات افراد مخالف را به ایران و یا به سفارت جمهوری اسلامی در استکهلم گزارش کنیم و دوستانی هستند هم که با ما همکار هستند در جا به ایران گزارش میکنند و تو سایت شما نگاه میکنند روزی جانت را میگیرند در حال حاضر در ایران جاسوس بگیر است تابحال چندین جاسوس بیگانه را در ایران دستگیر نموده اند خوب این خبر از کجا به دست مسئولین میرسد غییر از اینکه از ما کمک میگیرند تا دیگر کسی علیه وطنمان جاسوسی نکند.

من خودم>! خیلی خوب است خبر خوبی را به من دادی یعنی شما با علی سپاهوند جاسوس جمهوری اسلامی هستید و علیه پناهندگان جاسوسی میکنید؟ خیلی خوب است که دولت سوئد هم به شماها اقامت داده است برای برهم زدن امنیت کشورشان خیلی خنده دار است.

یعنی شما برای جاسوسی به سوئد آمده اید؟

مجید خندان>! بلی شاید همینطور باشد اما من خودم با کسی کاری ندارم ولی علی سپاهوند با اینکارها کار دارد و او بسیجیها و سپاه پاسداران و حتی افراد حزب الله لبنان را برادران خودش میداند و در همین ماه به ایران سفر میکند و در ماه 1/2007 به ایران سفر نموده است و باز هم  سفر میکند به این زودی به ایران و در هر سفری یک گزارش کامل همراه خودش به ایران میبرد این گزارشها در باره شماها مخالفین نظام جمهوری اسلامی میباشد که به دست مسئولین نظام میرسد از سوی علی سپاهوند.

من خودم>! خیلی خوب است من هم در این باره به پلیس هم خبر میدهم به اضافه تمامی مخالفین نظام جمهوری اسلامی که در سوئد بر سر میبرند.

مجید خندان>! برو بگو به من چه هیچ کاری نمیتوانند با علی بکنند به شما گفتم از سفارت کاغذ دارد هیچ کسی تخمش را نمیگیرد و کسی هم تخم ندارد به علی چپ نگاه کند پشتش گرم است علی سپاهوند و حتی چند نفری از کردهای که در این شهر زندگی میکنند برای جمع آوری اطلاعات در باره مخالفین به علی سپاهوند کمک میکنند و برای علی اخبار می آورند و به کنسرت و جشن مخالفین میروند.

من خودم>! خوب بعدأ میبینید که اگر این حرفها درست باشد از این کشور اخراجش میکنند

چرا چون این کشور یک کشور دموکراتیک است در این کشور آزادی بیان و آزادی مطبوعات آزاد هستند و اما کسی که بخواهند امنیت و آزادی جامعه را برهم بزند ازش قبول نمیکنند به آن کشوری که ازش آمده است دیپورتش میکنند و به هیچ کسی هم اجاز نمیدهند که امنیت کشورشان را بر هم بزند و من و امثال من هم خود را در این جامعه مسئول میدانیم که اگر چنانچه دیدیم که کسی دارد اجتماع را بر هم میزند به اداره پلیس خبر بدهیم برای امنیت جامعه در این محیطی که زندگی میکنیم.

مجید خندان>! من به شما گفتم که هر طوری که شما در اینجا مسئول هستی علی و من هم در ایران مسئول هستیم.

من خودم>! خیلی خوب است که شما هم احساس مسئولیت میکنید در قبال یک حاکمیت تروریست در ایران حاکمیتی که حتی به هموطنان خویش رحم نمیکند و هر روز جوانان ما در خیابانها کتک کاری میکنند و شخصیت انسانی آنها را خرد میکنند و زنان را هم سرکوب میکنند.

اردشیر>! در ایران وضع خیلی خراب است هر کسی که جاسوس بیگان گان باشد در ایران دستگیر میشود و دولت سوئد هم با ایران دوست است به حرف مسئولین ایرانی گوش فرا میدهد ایران هر چی که از دولت سوئد بخواهد دولت سوئد به آن عمل میکند خوب دولت ایران در سرتا سر جهان سفارتخانه دارد.

من خودم>! خوب سفارت را داشته باشد سفارت هیچ کاری را نمیتواند بکند بدون اجازه کشور میزبان و هر وقتیکه دست به کار خلاف قانون در این کشورها بزنند سفارتها اخراج میشوند و یا بسته میشود.

میخواهم در این باره یادآور کنم که در سال گذشته با علی در نزدیکی خانه مجید خندان بحثمان شد که علی به من گفت او سرباز مهدی است و اگر روزی کشور سوئد پشت آمریکا را بگیرد و آمریکا هم بخواهد به ایران حمله کند علی سپاهوند خود را فدا میکند و دست به جهاد علیه سوئد میزند.

من از او سئوال نمودم معنای حرفش در باره جهاد چیست او گفت یعنی دست به انفجار خود میزند و خود را فدای امام امتش میکند.

من در سال گذشته که این چنین افرادی که دیدم سریحأ مشکوک شدم که اینها جاسوس جمهوری اسلامی هستند و چند بار با گوش خودم شنیده ام که مجید گفته است ایران از اسلام دفاع میکند و به اسلام کمک میکند.

در مورخ 10/6/2007 یکی که نمیخواهم اسمش را ذکر کنم گفت علی با اردشیر با سفارت جمهوری اسلامی همیشه در تماس هستند و به من گفته اند که با آنها با سفارت در تماس باشم اما من قبول نکرده ام درخواست آنها را و نمیخواهم برای خودم دردسر درست کنم میخواهم توی زندگی خودم باشم.

فرستادن 170 نفر از موهرهای سپاه قدس به اروپا در سالهای 2005 و 2006 تا 2007 در سال 2005 رژیم ایران نزدیک به 160 نفر از افراد آموزش دیده در سپاه قدس به سوئد و کشورهای اروپائی فرستاده است و در سال 2006 155 نفر دیگر را روانه نموده است و در سال  2007و 170 نفر به کشورهای اروپائی فرستاده شده است

علی سپاهوند یکی از اعضای این باند میباشد  و یکی دیگر که قد کوتاهی دارد و همیشه می آید  به پیش مجید خندان و علی سپاهوند که فکر میکنم در شهر گوتنبورگ زندگی میکند عضو این تیمها هستند.

به این افراد آموزش داده شده است تا از گوشت خوک برای حسن نیت مردم این کشورها استفاده کنند و برای این افراد تا زمانیکه اینجا هستند گوشت خوک برای آنها حلال است از سوی رهبری در ایران.

و این افراد ماموریت دارند تا در بین سومالیها و افراد بوسنیای و آلبانیای و افراد ساده لوح ایرانی که زود گول میخورند  نفوز پیدا کنند  و آنها را برای خدمت به جمهوری اسلامی تشویق کنند.

و چند نفری تا بحال گول زده اند و برای جاسوسی به داخل اجتماع ایرانیانی مخالف فرستاده اند و  فیلم و عکس برداری از این جشنها توسط این مزدوران جدید گرفته شده است و به ایران فرستاده شده است  و هزینه این سفرها توسط سفارت جمهوری اسلامی پرداخت میشود در استکهلم.

و چند نفری از این تیمها در شهر کارلستاد بر سر میبرند و توسط پلیس آن شهر کشف شده اند  این افراد در شهر کارلستاد همیشه دور هم جمع میشوند و برای توطئه علیه پناهندگان طرح ریزی میکنند 

 یکی از این افراد صاحب یک شیوسک است در شهر کارلستاد و متأسفانه چند نفری از این مزدوران در شهر کارلستاد کرد هستند و یعنی جاشهای خود فروش هستند در  آن شهر که برای رژیم جمهوری اسلامی اطلاعات جمع آوری میکنند در باره مخالفین رژیم ایران و به یکی که همیشه روابط بین سفارت و آنها است داده میشود و سپس به ایران توسط دیپلماتهای ایران به ایران منتقل میشود این اطلاعاتها.

اینها برای ایران اطلاعات اشخاص مخالف را ارسال توسط ایمیل هم ارسال میکنند و این اطلاعاتها عبارتند از نوع زندکی نوع شغل با چه کسانی در ارتباط هستند و چه میگویند و  در باره حاکمان ایران چه فکر میکنند دارائی چند فرزند هستند متهل هستند یا مجرد چه نوع لباسهای میپوشند تا چه حد ستطح سوادشان بالا است در اینجا چه خوانده اند اینها را به ایران توسط مزدوران رژیم ارسال میشود.

آموزش تروریستها در ایران برای برهم زدن امنیت کشورهای منطقه و کردستان

درنزدیکی شهر جوانرود یک پایگاه برای آموزش تروریستهای القاعده احداث شده است که در دهکده شیخ سیلوه و چند دهکده دیگر در نزدیکی شهر جوانرود چند پایگاه آموزشی برای این تروریستهای القاعده زیر نظارت سپاه پاسدران به آنها آموزش داده میشود.

 تروریستان

القاعده در ایران در نزدیکی شهر جوانرود آموزش تروریستی

میبنند و سپاه پاسداران این تروریستها را آموزش میدهد

در آنجا. این افراد تعدادشان بین 400 تا 500 نفر ذکر شده است که تشکیل شده است از افراد خارجی و افراد کور مذهبی که از کردستان عراق فرار نموده اند به آنجا به گفته افرادی که جای اعتماد هستند در منطقه گفته اند که این افراد از سوی سپاه پاسداران به شیوه سیستماتیک آموزش میبنند و از انواع سلاحها در دست دارند اسلحه سنگین و نیمسنگین در اختیار دارند.

این افراد مسئولین کردستان را کافر میدانند و خود را مسلمان حقیقی و در انجا افراد عرب زبان هم دیده شده است به قول شاهدان عینی.

سپاه پاسداران به این افراد آموزش میدهند برای فشار بر حکومت کردستان و فشار بر گروه های مخالف رژیم در کردستان مثل حزب دموکرات کردستان ایران و کومه له و احزاب دیگر که در کردستان بر سر میبرند.

حال در باره گفتگوی من با یکی که دوست قدیمی خودم بود که در شهر کارلستاد بر سر میبرد و کمی در باره شکل گیری شخصیت ترس و وحشت.

من به او زنگ زدم و از او احوال پرسی نمودم یک دفعه گفت شما در کامنت من چیزهای بد را مینویسید و من هم به او گفتم آخر دوست عزیز اگر من قصد دشمنی را با شما داشته باشم نمی آمدم تا به شما کمک کنم چرا اینطوری فکر میکنید؟.

او گفت من مطمئنم که شما هستی من هم جواب دادم اگر بخواهم به شما نمی گویم سایت شما را خراب میکنم و شما هم هیچ چیزی را علیه من تا بحال نه نوشته اید و یا برای من ضرری را نداشته اید چرا دست به چنین کاری را بزنم او باز گفت کسانی به من گفته اند این کار شما میباشد و من مکتبی فکر میکنم شخصی فکر نمیکنم البته هنوز معنای مکتبی و شخصی را نمیداند  این فرد سطح سوادش خیلی پائین است و فشار روانی و روحی که بر او گذشته است کاری بر سرش آورده است تا به هر کسی مشکوک بشود خودش ترس وبه هیچ احدی اعتماد نداشته باشد هر کسی بخواهد با او سلام علیک کند او در این فکر است که دیگران میخواهند بر ویی ضربه ای بزنند و همیشه از سایه ی  خودش وحشت داشته باشد و یا اینکه گول مزدوران رژیم در آن شهر خورده باشد.

خوب من بعدأ برایم روشن شد که چه کسانی به او گفته اند و باز او گفت او گوشه گیر نشده است و منزوی نشده است مثل دیگران همان حرفهای مزدوران رژیم را تکرار نمود که همیشه تکرارش میکنند علیه مخالفین خود در این کشورها.

در اینجا لازم دانستم در باره روانشناسی کمی بنویسم تا شاید دیگران از این نوشتها بهره گیرند.

ترس حالت هیجانی در حضور یا پیش بینی دور از حقیقت محرک مضر و خطر ناک.

تجربه ذهنی از دلواپسی خفیف و احساس ناراحتی تا هول شدید فرق میکند. همراهان جسمی و فیزیولوژیک ترس بطور عمده از راه سلسله اعصاب اتونومیک و غده درونریز پدید می آیند.

افزایش فوری آدرنالین و افزایش بعدی کورتیزول پیدا میشود.

اتساع مردمیکها انقباض عروق سطحی همراه با افزایش جریان خون و افزایش ضربان و برونده قلبی تعریق و لرزش ارگانیسم را برای واکنش گریز یا ستیز آماده میسازد.

طبق فرمول بندی روان پویائی تفکیک ترس و اضطراب از نظر روانشناسی قابل توجیه است چارلز داروین در سال 1893 توصیف روانی فیزیولوژیک زیر را در مورد ترس که به وحشت مبدل میگردد به عمل آورده است.

قبل از ترس معمولا حالت حیرت و شگفتی پیدا میشود و رابطه آنها به حدی است که هر دو موجب تحریک آنی حس بینائی و یادگیری میگردند.

در هردو مورد چشمها و دهان بازمانده و ابروها به بالا کشیده میشود.

مرد وحشت زده ابتدا مثل مجسمه ای بیحرکت مانده و نفس خود را در سینه حبس میکند یا قامت خود را خم میکند انگار که بطور غریزی میخواهد از نظر دیگران پنهان بماند و به هر کسی مشکوک میشود این خیال در سر دارد که کسانی پشت دیوار در کمین ویی نشته اند تا به ویی ضربه ای بزنند.

قلب سریعا شروع به طپش کرده و خود را به دیوار قفسه سینه میکوبد اما در این که طپش قلب موجب کار موثر تر از معمول آن در ارسال خون به تمام نقاط بدن میگردد جای تردید بسیار است چون رنگ پوست فورا مثل حالت ضعف زرد و پریده میگردد در بعضی موارد میل ناگهانی و غیر قابل کنترل برای فراری شتابزده و همراه با دستپاچگی پیدا میشود و این میل چنان قوی است که جسور ترین سربازان را ممکن است در وحشت ناگهانی فرو برد.

این افراد از همه چیز شک دارند از خود خیلی سئوالهای بی اساس و بی پایه میکنند چرا او به پیش من آمد حتمأ در پیش من یک اطلاعات مهم هست و یا اینکه او امده است تا به من ضربه ای بزند یا اینکه دولتها و یا سازمانهای مخفی یکی از کشورها ویی را برای اطلاع یافتن از تفکر من به پیش من فرستاده باشند.

این تخیل اوهامگرائی در پیش این نوع افراد خیلی قوی است اما در اصل چنین نیست..

بلی این افراد با روان پریشی رشد نموده اند و شخصیت این افراد با ترس و وحشت شکل گرفته است و تغییر ناپذیر است.

خوب این افراد خیلی آسان گول مزدوران رژیم جمهوری اسلامی میخورند و برای خدمت به جمهوری اسلامی دست به نوشتن مقالات منفی و دور از حقیقت میزنند و خیلی زود هم میترسند یعنی زود تسلیم میشوند.

خوش باور هستند و از دوست و دشمن هیچی نمیدانند.

این افراد خیلی به آسانی در خدمت سیستم خرافاتی قرار میگیرند روزی چپی هستند و روز بعد وطن پرست از هویت انسانی خودشان به هیچ عنوان هیچی نمیفهمند و حتی خود را فارس معرفی نموده اند تا اینکه بگویند کرد هستند.

چون مریض هستند به هرکسی اعتماد ندارند و علیه همه دست به لجنپراکنی میزنند و خود را مهم و فهمیده میدانند و تفکر خود را بزرگ و شخصیت خود را مهم میدانند در این فکر هستند که کسی اطلاعات محرمانه آنها را کشف نکند و یا روزی خود را رهبر جهان میدانند و در این تفکر هستند که او میتواند جهان را تغییر بدهد و بر اساس تفکر خودش جهانی دیگر بنا بنهد.

تفکرشان وارونه است قرار و یا هدفی درست ندارند هر ساعت تغیر میکنند.

بلی این بود کمی در باره جاسوسان رژیم و هم کمی در باره تفکر وارونه و روانشناسی اجتماعی.

سلام بر آزادی

سلام بر شهیدان راه کرد و کردستان

زند باد آزادی و برابری .

17/6/2007

اسماعیل قادری سخنگوی حزب لیبرال دموکرات کردستان

یکشنبه

  

,

موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان

 موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان


 

موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان بمناسبت فرارسیدن روز جهانی کارگر. کارگران و زحمتکشان جهان بر علیه ظلم و ستم برخیزید و در هرکجا که هستی در برابر ظلم و بی عدالتی و ستم و استثمار سکوت نکنید و علیه ظلم و ستم اعتراض کنید در این باره باید همه کارگران و زحمتکشان جهان یک صدا و متحد شوید تا اسثمارگران را به زانو در آورید.

ما بنام کادرهای حزب لیبرال دموکرات کردستان این روز را به تمامی کارگران و زحمتکشان جهان و بخصوص کارگران کردستان و کارگران ایران تبریک میگویم و آرزومندیم روزی برسد همه از حقوق برابر و یکسان برخوردار باشند و باز به امید روزی ظلم و ستم و استثمار ریشکن شود و در این گیتی پهناور کسی دیگری را نیازارد و حق و حقوق دیگری را پایمال نکند. یک کارگر بیچاره باید با حقوقی ناکافی امرار معاش کند اما یک کارفرما که 95% هزینه به جیب میزند و تنها 5% نصیب کارگر بیچاره میشود باز کارگران را استثمار میکنند.

متأسفانه در کردستان و در سرتاسر ایران کارگرانی هستند که به نان شب محتاج هستند کارگران هر روز باید از رائس ساعت 6 صبح به میدانها بروند شاید کسی بیاید و یکی از آنها را برای کار با خود به برد اگر کار گیرش آمد خوب بتواند پول ناچیزی را دست و پا کند برای سیر کردن شکم بچه هاش  و اگر کار گیرش نیامد باید خانواده کارگر بیچاره با شکم گرسنه  روزها و ماه ها تحمل گرسنگی و بد بختی و بیچارگی کنند  این هم به سبب نظام خیالی و پوشالی فئودالی و یا مذهبی صورت میگیرد.

و به سبب نبودن عدالت اجتماعی و نبودن تضمینهای حق کارگران با روز روشن پایمال میشود و اگر یک کارگر از وضعیت معیشیتی خویش شکایت کند هزار و یک اتهام برای ویی درست میکنند بر هم زنند امنیت و اتهامهای دیگر بر ویی وارد میشود در این نوع نظامهای پست و آدمکش و استثمارگر.

ما از عزیزان زحمتکش در سرتاسر ایران درخواست میکنیم که با هر ملیت و یا قومی که به آن متعلق هستند دست در دست یکدیگر بگذارند و یک صدا برای  خواست بر حق خویش به یاران کارگر دیگرشان به پیوندند و یک صدا و یک دست به خیابانها بریزند و تا گرفتن حق خود از پای نه ایستید کارگر همه یک طلب دارند آنهم حق برخورداری از زندگی سالم و حق سلامتی  دریافت حقوق برابر و متساوی و یکسان است و ایجاد کار و شغول برای مردم و تضمینهای بیشتر برای کارگران است و بر خورداری از حق بیمه و رفاه و زندگی خوش است.

من کارگر هستم در چهارچوب این مرز زندگی میکنم برای این کشور زحمت میکشم چه در آخر از حق بیمه اجتماعی محروم هستم لیکن آخوندها در لبنان و در عراق و کشورهای دیگر از حق بیمه اجتماعی در ایران برخوردار هستند و هر ماه به طور معمول به ایران سفر میکنند و حقوق خود را دریافت میکنند لیکن من کارگر و هزار و یک پینه بر کف دستانم است از حق بیمه اجتماعی در ایران محروم هستم ما در ماه و سال توان خریدن یک کیلو گوشت را نداریم ما سالها از خوردن گوشت محروم هستیم از همسایه ها نان قرض میگیریم نان نداریم بچه هایمان گرسنه هستند مجبور میشویم تا بچه هایمان به خیابانها به فرستیم تا شاید کسی دلش بسوزد به ما کمکی بکند بر همین اساس است که بچه های خیابانی روز به روز بیشتر میشوند آیا مسئولین آمده اند از این بچه ها سئوال کنند چرا به خیابانها آمده اند؟

و برای چه آمده اند خوب آن زمان با سئولاتی فراوان روبرو میشوند که جوابش مشکل خواهد بود برای مسئولین و ما پول نداریم تا کرایه خانه را به پردازیم بعضی از کارگران قرضار صاحب خانه هستند توان پرداخت کرایه خانه را ندارند به بانک هم میروند که با این جواب روبرو میشوند که آنها اعتبار ندارند تا پول را از بانک قرض کنند خوب ما چه کار کنیم؟

رژیم ایران هر ماه بین 450 میلیون دلار را بین گروه های تروریستی در خاورمیانه توضیح میکنند اما فراموش نموده اند که با این پول میتوان خیلی کارها را در ایران کرد درست کردن یک مدرسه  یا اگر این پول را بین فقرا در ایران توضیح بشود باور کنید سوابش از رفتن به بهشت خیالی و پوشالی بیشتر است.

ما در ایران نزدیک به 23 میلیون انسان داریم  نزدیک به جمعیت عراق است که در زیر فقر شیدید بر سر میبرند شب در خیابانها میخوابند برای سیر کردن شکم خویش دست به فروش کلیه های خود میزنند و به نان شب محتاج هستند اما دولت اسلامی ثروت این محرومین را به دیگران میبخشند آن هم برای اهداف خویش و برای کارهای تروریستی برای این معزل اجتماعی چاره اندیشی نمیکنند در زمان ریاست جمهوری خاتمی وضعیت کمی فرق کرد و کار تا حدی رو به خوبی میرفت اما با آمدن احمدینژاد همه را بر هم خورد کارهای که قبلأ وجود داشت آن هم از بین رفت و اوضاع وخیمتر شد.  ما نمیگویم که خاتمی خوب بود خاتمی از آنها بد تر بود اما در حال حاضر اوضاع خیلی به هم ریخته است زندگی خیلی سخت شده است در ایران و ایران برای ایرانیها یک جنهم شده است بخصوص برای کارگران بدبخت و بیچاره.

راستی در طول این 29 سالی که آخوندها حکومت میکنند سیر نشدند از دزدی اموال ملت محروم ایرانی  ایران کشور فقیری نیست  و یک کشور ثروتمند است اما این ثروت به جیب دزدان میرود دزدان مذهبی  که هرگز سیر نمیشونداز دزدی اموال محرومین.

رژیم اسلامی ایران یک رژیم تبعیض آمیز است میان ملیتهای ایرانی تبعیض قائل میشوند کارگران کرد را دسته دسته از کار اخراج میکنند نمونه آن این بود که معلمان کرد را از کار خود اخراج کردند و به جای آنها افراد مذهبی و وابسته به نظام خیالی و پوشالی مذهبی بر سر کار آوردندو داشنجویان کرد را خانه نشین نمودند و از درسشان محروم کردند و باز در کردستان هر روز نیروی تروریستی انتظامی دست به قتلعام جوانان کرد میزنند نمونه آن این بود که وریا محمدیان را در خیابان در شهر مریوان در این ما به شهادت رساندند مزدوران اطلاعات رژیم دینی ایران.

رژیم جمهوری اسلامی یک نظام دیکتاتوری مذهبی میباشد که از نوع دیکتاتورهای دیکر بی رحمتر است نسبت به هموطنانش و بی رحمانه دست به سرکوب مردم میزنند و مردم را به آسانی به قتل میرسانند بدون اینکه کسی و یا دولتی یا سازمان مللی از این جنایت لب اعتراض را بگشاید.

راستی سران رژیم ایران برای مردم لبنان و مردم فلسطین اشک میریزند چرا برای ملت ایران اشک نمیریزند و دست به چاره اندیشی نمیزنند تا زندگی مردم را بهتر کنند؟

خوب ما در ایران بیشتر از جمعیت  لبنان و فلسطینی فقیر و ندار و تهیه دست داریم چرا فکری به حال آنها نمیکنند مگر اینها ایرانی نیستند؟

به نظر بنده این رژیم و سران این رژیم ایرانی نیستند و به فکر ملت و مردم ایران نیستند و نبوده اند.

از راهی جنگ طلبی و بحران آفرین هستند و از طرف دیگر اموال ملت ایران را به تروریستها میبخشند.

راستی چرا از بحران داخلی ایران روزی نمی آیند صحبت کنند همش فلسطین و لبنان است و دارند مردم را به فراموشی میسپارند.

من کارگر را با شکم گرسنه رها میکنید و به فکر دیگران هستید؟  و اموال کارگران به دیگران میبخشید و کارگران باید شب با شکم گرسنه سر را روی بالشتی بگذارند که هزار و یک پینه خورده است حتی تواند پرداختن کرایه خانه را هم نداشته باشد به نان شب محتاج باشد و از راه دیگر میلیونها دلار را به گروه های دیگر در بیرون از مرزهای ایران بخشوده بشود آیا این چه وجدانی است؟ نفرت بر این زندگی .

از راهی مبارزه با بد حجابی راه را برای سرکوب زنان هموار نموده و این جنایت را قانونی کرده است رژیم زن ستیز آخوندهای مکار.

در طول یک ماه 3242 نفر را بازداشت کرده است رژیم ملایان در ایران یعنی 3242 زن را بازداشت کرده اند به سبب رعایت نکردن پوشش خرافاتی.

بلی رژیم کارگر ستیز و زن ستیز آخوندها به هیچ احدی رحم نمیکنند انسان را مثل آب مبکشند.

پیشنهاد ما این است به اتحادیه اروپا که مزاکرات خود را به شرط بهبود وضعیت حقوق بشر و گسترش دموکراسی با رژیم ایران مزاکره کنند.

به نظر بنده اگر تنها در باره مسئله ای اتمی باشد کافی نیست.

زند باد کارگران سلام بر روح و روان پاک شهدای کارگر

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

نفرت بر انسان کشی  نفرت بر کسانی که دعای 17 ساله را کشتند

آن هم به خاطر عشق یک جوان را با سنگ بکشند این واقعه وجدانها را خیلی آزار داد من دو شب نتوانستم بخوابم میگفتم کاش آنجا بودم خود را تا توان داشتم با آن جنایتکاران به جنگ بر میخواستم .

بلی این کونه پرستان و شب پرستان جان یک جوان را گرفتند و آن هم بخاطر عشق.

نفرت بر مردانی که زن خود را کتک میزنند و نفرت بر کسانی که دختر و فرزند خویش را کتک میزنند.

نفرت بر انسان کشی و شکنجه گران.

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان

دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان

29/4/2007

دبیر کل حزب لیبرال دموکرات کردستان  قادری

////////////////////////////////////////
عباس ولی، رییس دانشگاه اربیل در منطقه خودمختار کردستان عراق

دانشگاه اربیل؛ نهادی برای مدرن شدن کردستان عراق

نیما تمدن

عباس ولی، استاد پیشین علوم سیاسی در دانشگاه های بریتانیا و استاد و رییس «دانشگاه بین المللی هولیر (اربیل)» به رادیو فردا می گوید که کردستان عراق در شرایطی در حال رشد و توسعه است که روند نهادینه شدن ارکان سیاست یا حکومت داری در این منطقه وجود نداشته است.

دکتر ولی، اکنون دو سال است که به کردستان عراق آمده و ریاست دانشگاهی را به عهده دارد که پیشتر مشابهی در این منطقه نداشته است؛ «دانشگاه بین المللی هولیر (اربیل)» که تدریس در آن به زبان انگلیسی است و از چند ماه قبل کارش رسما آغاز شده است.

وی که از کردهای متولد مهاباد در استان آذربایجان غربی ایران است می گوید که ایده شکل گیری این دانشگاه از سوی مقامات حکومت فدرال کردستان عراق مطرح شد.

به گفته دکتر ولی، هم اکنون از چهار منطقه کردستان، یعنی مناطق کردنشین عراق، ایران، ترکیه و سوریه دانشجویانی در حال تحصیل در این دانشگاه هستند.

رییس دانشگاه بین المللی هولیر (اربیل)، شکل گیری این نهاد آموزشی و آکادمیک را با حضور استادانی که از کشورهای غربی به اربیل آمده اند، سرآغاز حرکتی برای «مدرنیزه کردن و ایجاد اصلاحات در منطقه کردستان عراق» می داند.

منطقه ای با ثبات در کشوری جنگ زده

چهار سال پس از آغاز جنگ عراق، نگاه اغلب رسانه ها به سوی بخش های ناآرام و پر تنش این کشور متمرکز است؛ مناطقی که به شکل عمده در نواحی مرکزی یا نیمه جنوبی این کشور جای دارند.

اما در همین مقطع زمانی چهار ساله، در بخش شمالی عراق و به طور مشخص سه استان کردنشین این کشور، آرامش نسبی برخوردار بوده و زیرساخت های اقتصادی با تکیه بر سرمایه گذاری خارجی در حال شکل گیری است.

دکتر عباس ولی، ضمن قبول کاستی هایی در جامعه و فرهنگ کردستان عراق می گوید: مقامات حکومت فدرال کردستان خود به این کمبودها واقف و معترف اند. مهمترین و اصلی ترین کمبود در این منطقه، نبود نیرو و کادر متخصص است که این خود، میراثی بازمانده از دوران حکومت بعث در عراق است.


با تداوم توسعه اقتصادی در  کردستان، افزایش دستمزد ها و به تبع آن تورم و دیگر مشکلات خاص اجتماعی و سیاسی به وجود می آید.

دکتر عباس ولی

این تحلیلگر مسایل عراق، حکومت پیشین عراق را نه تنها مانع پیشرفت ، بلکه عامل تخریب شهرها و مناطق کردنشین در این کشور می داند. وی می گوید که «حالا مقامات حکومت کردستان می خواهند با آخرین سرعت بازسازی و پیشرفت کنند اما توسعه سریع، بی تردید از نظر جامعه شناسی، اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی و روانی مشکلاتی برای اینجا به بار می آورد. چون این توسعه، تا حد زیادی جابجایی موقعیتی همراه می آورد.»

به عقیده کارشناسان و تحلیلگران امور خاورمیانه، کردستان عراق اکنون در وضعیت جذب سرمایه گذاری و رونق اقتصادی است. پروژه های عمرانی، صنعتی و بازرگانی که در این منطقه در حال پیشرفت است همگی نشانگر «توسعه اقتصادی در کردستان عراق» هستند.

اما به اعتقاد دکتر ولی، با تداوم توسعه اقتصادی در این منطقه، افزایش دستمزدها و به تبع آن تورم و دیگر مشکلات خاص اجتماعی و سیاسی به وجود می آید.

وی می افزاید که به ویژه که بار اصلی این تحول اقتصادی، ناشی از سرمایه گذاری های وارداتی از کشورهای همسایه مانند ترکیه، ایران و سوریه است و اقتصاد این کشورها نادرست و خراب است.

به گفته دکتر ولی نتیجه این می شود که تورم کشورهایی نظیر ایران، ترکیه و سوریه نیز همراه برنامه های توسعه در این منطقه، وارد کردستان عراق می شود.

رییس دانشگاه بین المللی اربیل، دلایل دیگری را نیز دال بر ضعیف و لرزان بودن توسعه اقتصادی در کردستان عراق بر می شمرد: «از جمله اینکه تنها منبع درآمد حکومت کردستان، سهم ۱۳ درصدی است که از درآمد نفتی عراق دریافت می کند که این قرار است به ۱۷ درصد افزایش یابد.»

با این حال دکتر عباس ولی، به آینده توسعه اقتصادی و چشم انداز توسعه سیاسی در کردستان عراق امیدوار است و می گوید: «در محدوده خاورمیانه، اکنون آزادی قابل تحسینی در اینجا وجود دارد. شاید یک دلیل آن این باشد که مذهب هنوز در اینجا حریم شخصی است و به ایدئولوژی تبدیل نشده است. جامعه از اساس، سکولار است و حکومت نیز سعی دارد که از این شرایط پشتیبانی کند.»

پتانسیل دوگانه: ثبات و توسعه یا ناامنی و جنگ

برخی کارشناسان می گویند که «کردستان عراق در حال حاضر دارای دو پتانسیل است؛ پتانسیلی برای توسعه، سازندگی و برقراری دموکراسی و دیگری پتانسیلی برای ایجاد تنش و ناآرامی با توجه به تهدیدهای موجود از سوی همسایگان.»

از دکتر عباس ولی درباره میزان امیدواری به شرایط، اعتماد به ماندگاری و اثرگذاری دانشگاهی می پرسم که او ریاستش را به عهده دارد.


دکتر ولی:«ممکن است در کوتاه مدت، امور کردستان عراق به هم بریزد ولی فکر نمی کنم هیچ کدام از دولت های همجوار، توانایی اقتصادی و نظامی لازم را داشته باشند که کردستان عراق را در بلند مدت زیر سیطره نگه دارند.»

او می گوید: گرچه در یک مقطع زمانی کوتاه مدت، امیدی به تثبیت وضع عراق به ویژه در بغداد نیست اما حکومت خودمختار کردستان قادر به اداره امور است؛ چرا که حضور ما در اینجا وابسته به وجود یک دانشگاه و بنیاد آکادمیک و فرهنگی است.

وی می افزاید: اما درست است که دانشگاه ها نیز در خلا زندگی نمی کنند و در چارچوب سیاست موجود باید ادامه حیات دهند. بنابراین شرایط تدوام کار ما در کردستان عراق، تابع وضعیت سیاسی است.

به گفته دکتر ولی، «اساس کار بر این است که این حکومت در چارچوب عراقی فدرال و دموکراتیک، به شکل فدرال محلی باقی بماند. در این صورت ما هم می مانیم. اما اگر با توجه به تهدیدهای کشورهای همسایه یا گروه هایی در بغداد، وضع با ثبات کردستان، تغییر کند حتما دانشگاه نیز نمی ماند. ولی به نظرم در شرایط کنونی، چنین تهدیدهایی، واقعیت اساسی ندارد.»

وی در ادامه حتی «احتمال حمله نظامی همسایگان کردستان عراق» را پیش می کشد اما می گوید: «ممکن است در کوتاه مدت، امور اینجا به هم بریزد ولی فکر نمی کنم هیچ کدام از دولت های همجوار، توانایی اقتصادی و نظامی لازم را داشته باشند که کردستان عراق را بلند مدت زیر سیطره نگه دارند.»

رییس دانشگاه بین المللی اربیل می گوید که با توجه به رشته دانشگاهی اش (علوم سیاسی و روابط بین الملل) اکنون هیچ نقشی به عنوان مشاور سیاسی در حکومت فدرال کردستان عراق ندارد اما با توجه به اینکه دانشگاه بین المللی اربیل، یک نهاد با پشتوانه دولت کردستان است، مقامات این منطقه عراق از پژوهش ها و دستاوردهای آموزشی و علمی این دانشگاه بهره مند می شوند.

تحصیل در دانشگاه بین المللی هولیر (اربیل)

دانشگاهی که دکتر عباس ولی، ریاستش را به عهده دارد با ایده و پشتیبانی حکومت کردستان تاسیس شده «پس با توجه به دولتی بودنش، تحصیل در این دانشگاه رایگان است اما امتحان ورودی دارد.»

به گفته عباس ولی، امتحان ورودی این دانشگاه به زبان انگلیسی است و با توجه به استاندارد بریتانیایی که بر این نهاد حاکم است «آزمون ورودی در سطح بالایی برگزار می شود. به طوری که بیش ازچهار هزار نفر برای سال اول فعالیت دانشگاه در رشته های مختلف ثبت نام کردند اما تنها نزدیک به ۳۰۰ نفر پذیرفته شدند.»
 
گرچه از قدیم دانشگاه اربیل (با دانشکده هایی متنوع) در این شهر فعالیت داشته است اما عباس ولی می گوید عاملی که باعث شد مقامات حکومت کردستان عراق مجاب شوند که برای مدرنیزاسیون در این منطقه،  دانشگاهی تازه را افتتاح کنند،«این بود که تدریس در این دانشگاه براساس شیوه های مدرن خواهد بود.»


عاملی که باعث شد مقامات حکومت کردستان عراق مجاب شوند که برای مدرنیزاسیون در این منطقه،  دانشگاهی تازه را افتتاح کنند،«این بود که تدریس در این دانشگاه براساس شیوه های مدرن خواهد بود.»

رییس دانشگاه اربیل

این استاد دانشگاه، علت تدریس به زبان انگلیسی در این دانشگاه را «ضعف زبان های شرقی از جمله عربی، فارسی، ترکی و کردی در بیان مفاهیم مدرن سیاسی و اجتماعی» می داند.
به اعتقاد دکتر ولی، «منابع و مآخذ درسی برای رشته های علوم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در زبان های رایج در این منطقه خیلی ضعیف است.»

این استاد دانشگاه، هیچ عاملی غیر از آزمون ورودی را در پذیرش دانشجو دخیل نمی داند: «ما نه براساس قوم و ملیت یا نژاد دانشجو می پذیریم و نه بر اساس جنسیت یا محدودیت سنی. بر همین اساس اکنون دانشجویانی از ایران، ترکیه و سوریه داریم. همین طور دانشجویان عرب که از جنوب عراق آمده اند.»

دکتر عباس ولی، یکی از مهمترین مشکلات خود و همکارانش برای افتتاح این دانشگاه را یافتن استادان مجرب و مسلط به زبان انگلیسی در دیگر کشورها و جلب رضایت آنها برای اقامت در کردستان عراق می داند: «چون معیار کاری ما غربی است اساتید باید از کشورهای غربی می آمدند. مثلا رییس دانشکده جامعه شناسی از دانشگاه سیدنی آمد یا استادان دیگر از سوئد، آمریکا و انگلیس آمدند.»
 
در دانشگاه بین المللی اربیل، شش رشته در مقطع کارشناسی تدریس می شود: علوم سیاسی و روابط بین الملل، اقتصاد و امور مالی، بازرگانی و مدیریت، جامعه شناسی، تاریخ، و فناوری اطلاعات.

به گفته دکتر عباس ولی، تصمیم گرفته شده که در آینده ای نزدیک دو دانشکده دیگر نیز به جمع این دانشکده ها افزوده شوند: تربیت معلم انگلیسی برای مدارس و
تکنولوژی ///نفت
/////////////////////////////////////////

یک باند تروریستی در استان سلیمانیه:
قصد بمباران شیمیایی سلیمانیه و کشتن 16 هزار تن را داشتند

  

  

یک باند تروریستی که قصد انجام فعالیتهای تروریستی در سلیمانیه و حومه را داشتند، دستگیر شدند. به گزارش "روزنامه کوردستانی نوی"-  یک باند تروریستی موسوم به "دولت اسلامی عراق" وابسته به سازمان القاعده از سوی نیروهایی امنیتی استان سلیمانیه در روزهای 21 تا 24 آوریل دستگیر شدند.

یک منبع از نیروهای امنیتی سلیمانیه در این خصوص اعلام کرد: این گروه 14 نفره که کورد نیز میباشند، در صدد بمباران شیمیایی چند منطقه سلیمانیه به وسیله هواپیمای کنترل از راه دور بوده اند.

وی افزود: این گروه درصدد 2 بار استفاده  از این ماده شیمیایی جهت بمباران بودند که این ماده در هر بار استفاده از آن قادر به کشتن 8 هزار نفر و در مجموع 16 هزار تن میباشد.

وی همچنین گفت: این در حالیست که این باند قصد داشتند که به دفتر سازمانهای دمکراتیک در سلیمانیه نیز حمله و پل" قره گل" در شهرزور از توابع سلیمانیه را نیز منفجر و چند اتومبیل بمبگذاری شده در نواحی مختلف را نیز منفجر سازند.

این منبع همچنین گفت: این باند در یکی از کشورهای همسایه آموزش دیده اند و برخی از آنان نیز اعتراف کرده اند که در افغانستان و پاکستان نیز در دوره های آموزشی زیادی شرکت کرده اند.

از 14 فرد دستگیر شده 9 تن آنان اعتراف کرده اند و بنا به اعترافات این افراد این باند 45 عضو دیگر نیز در سراسر عراق دارد.

پیلانی کیمیاباران کردنی کوردستان له لایه‌ن

 ئه‌لقاعیده‌وه ئاشکرا بوو


باندێکی تیرۆریستی 14 که‌سی سه‌ر به ئه‌لقاعیده‌ له سلێمانی ده‌زگیرکران که به‌نیاز بوون، به فرۆکه‌ی بچووک کوردستان کیمیاباران بکه‌ن و چه‌ندین ته‌قینه‌وه و کرده‌وه‌ی تری تیرۆریستی ئه‌نجام بده‌ن.

کوردستانی نوێ له زاری سه‌رچاوه‌کانی پۆلیسی سلێمانی ڕاده‌گه‌یێنێ که ئه‌م 15 تیرۆریسته ئه‌ندامانی پێشووی بزوتنه‌وه‌ی ئیسلامی کوردستان بوونه و ئێستا له گرووپی "ده‌وڵه‌تی ئیسلامی عێراق" که لقێکی ئه‌لقاعیده له عێراقه ئه‌ندامن و دانیان به‌مه داناوه که له وڵاتانی پاکستان و ئه‌فغانستان په‌روه‌رده‌ی به‌کارهێنانی ماده‌کانی کیمیاویان دیوه و به‌نیاز بوونه له ڕێگه‌ی فڕۆکه‌ی بچووکی مۆدێله‌وه شوێنگه‌لی هه‌ستیاری کوردستان کیمیاباران بکه‌ن و جگه‌ له‌مه له پلانیان دابووه که پردی قه‌ره‌گۆل و مه‌ کته‌بی ڕێکخراوه دێمۆکراتیه‌کان و ئۆتۆمبیلی به‌رپرسان بته‌قێننه‌وه‌ و ده‌یان کرده‌وه‌ی تری تیرۆریستیش بکه‌ن.

به گوێره‌ی سه‌رچاوه‌که، ماده‌ کیمیاییه‌که‌ی که به ده‌ستی ئه‌م بانده‌ تیرۆریسته‌وه گیراوه بریار بووه دوو جار به‌کار بهێنرێت و هه رجاریش توانایی کوشتنی 8000 که‌سی هه‌بووه.


/////////////////////////////

موضوع اطلاعیه دفترسیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان

مردم شریف کردستان و ملتهای آزادیخواه و مردم شریف ایران شما شاهد هستید که چطوری ظالمان و ستمگران به جان روشنفکران در سرتاسر ایران و بخصوص به جان ملت ستمدید کرد  آفتاده است. اینبار رژیم اسلامی در کردستان  دست به کار شده است برای از بین بردن قشر روشنفکر در آن منطقهبر آمده است. رژیم اسلامی با صادر کردن حکم ضد بشری علیه عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار نشان داد که با قشر روشنفکر در کردستان علنأ ضدیت میکند و در صدد بر آمده است تا روشنفکران کرد را از بین به برد.

ما ازتمامی  انسان دوستان در ایران و در سرتاسر جهان میخواهیم که دست به کار بشوند و به این رژیم واپسگرا اجازه ندهند بیشتر از این علیه ملتهای ستمدیده ایرانی دست به جنایت بزند.

 ما این حکم نا عادلانه که علیه روزنامه نگار کرد عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار از سوی رژیم سرکوبگر آخوندها صادر شده است قویأ محکوم مکنیم و آنرا یک حکم نا عادلانه و ضد انسانی میدانیم و در این باره از تمامی انسان دوستان و مجامع بشر دوست در سرتاسر جهان میخواهیم به یاری این دو نفر  نفرهای دیگر بشتابند و از این فاجعه جلو گیری کنند و بر رژیم دینی ایران فشار بیاورند تا دست از جنایت علیه ملت ستمدید کرد بردارد.

وجدانهای بیدار مردم شریف ایران ملتهای ستمدید ملیتهای آذری بلوچ عرب برادران ما به یاری یکدیگر بشتابید و بر این رژیم فشار بیاورید تا بیشتر از این علیه ملتهای ایرانی جنایت نکند دیگر بس است.

رژیم باد آورده اسلامی اینبار از روشنفکران شروع میکند و میخواهند دیگر روشنفکری در ایران نباشد تا همه را قتلعام کنند ما این حکمی که علیه حسن پور و بوتیمار صادر شده است یک جینوساید میدانیم علیه ملت ستمدید کرد.

اما باید بدانند که روزی همین سردمداران رژیم در پشت میلهای زندان قرار خواهند گرفت و باید آنروز پاسخ گوی جنایتهایشان باشند که علیه ملتهای ایرانی انجام داده اند و سرنوشتشان همچون سرنوشت صدام خواهند بود. احمدینژاد علی شیمیائی جدید در ایران میباشد و خیلی ار سردمداران رژیم قاتل و جنایتکار هستند و باید در برابر دادگاه خلق قرار گیرند روزی آنروز دور نیست.

هر روز یک جوان در ایران آن هم جوانان زیر 18 سال اعدام میشود ای وجدانهای بیدار ای مردم شریف و ملت برادر ملت فارس به پا خیزید و در برابر ظلم و ستم رژیم اعتراض کنید و شعار بدهید نه به ولایت فقیه بلی به دموکراسی بلی به لیبرال دموکراسی نه  نه به رژیم واپسگرای اسلامی  بلی به عدالت اجتماعی مرگ بر ارتجاع زند باد دموکراسی  زند باد لیبرال دموکراسی این شعارها را بر روی دیوارهای خیابانهای شهرهای ایران بنویسید.

بلی رژیم اسلامی یک رژیم واپسگرا است که تحمل هیچ انتقادی را ندارد و هر روز دست به سرکوب زنان میزند تحت نام بد حجابی امروز در اخبار روز خواندم که دوباره سرکوب و خفغان علیه زنان ستمدید ایران آغاز شده است و باید پوشش زنان مورد پسند رهبر ولی فقیه باشد  یعنی انسان ایرانی اختیارش دست خودش نیست باید از سوی رهبر ولی فقیه تعین بشود چکار کنند و چکار باید نکنند خوب به بین ما در دست چه جانورهای گیر افتاده ایم که حتی به انسان احترام نمیگذارند البته من در یک مقاله نوشتم آخوند چیست  و جوابش آنجا دریافت میکنید در این باره.

خبر رسید که مهم ترین آخوند دست راستی ولی فقیه مبتلا به ویروس ایدز شده است آخوند مشکینی مبتلا به ویروس ایدز شده است در حال مرگ است البته چند آخوند دیگر هم مبتلا به این ویروس شده اند اما گندش در نیامده است هنوز در سال گذشته آخوند خامنه ای مبتلا به سوزاک شده بود چند روزی حالش خوب نبود.

و در ایران با داروهای مخدری از زندانیان اعتراف گیری میکنند این دارو  از چند نوع مواد مخدر است که به زندانیان تزریق میکنند و بعدأ زندانی بیهوش و بیحال هپنوتیزم آسا فقط حرف میزند حتی خودش نمیداند چه میگوید این هم با معیازهای انسانی و حقوق بشری مغایرت دارد و ضد بشری میباشد اینکاری که رژیم دینی ایران علیه زندانیان سیاسی انجام میدهد.

این داروها  از نوع هیروئین و تریاک یا مورفین با یک داروی دیگر که باید منتظر بود تا نیروهای دوست خبر این دارو را برای ما ارسال کنند در یک اطلاعیه افشا خواهم کرد.

و بعد از مصرف این داروها و اتمام اعتراف گیری انسان بیقرار و خسته میشود همیشه تا 1 ماه خسته است تنش.  این نشانداده شده است که هنگامی هاله اسفندیاری با بستگانش تماس گرفته بود گفته بود خیلی خسته است کسی بیاید آنها را جنات بدهد خسته شدن هاله اسفندیاری بر اثر آن داروی اعتراف گیری بوده است و حتی این دارو انسان را به گریه وادار میکند آنقدر سنگین است.

و باز این داروی که رژیم ایران به زندانیان تزریق میکند برای اعتراف گیری خیلی ترسزا و وحشتزا است انسان را به وحشت میاندازد به هر حرفی که حتی درست هم نباشد وادار میکند هنگامی که این داروی اعتراف گیری به زندانیان تزریق میشود انسان زندانی خسته میشود حرفهای بیخودی میزند خودش هم نمیداند چه میگوید.

این باید اسمش گذاشت داروی اسلامی اعتراف گیری ضد بشری و ضد انسانی .

سلام بر آزادی مرگ بر ارتجاع

زندباد لیبرال دموکراسی

نفرت بر انسان کشی

نفرت بر انسان آزاری

نفرت بر ارتجاع

درود بر آزادی و دموکراسی

دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان

24/7/2007

سه شنبه


.///////////////////////////////////////////

چندین سیاستمدار و نماینده پارلمان از حزب لیبرال مردم سوئد در طی نامه ای که به رئیس قوه قضائی حکومت اسلامی سید محمود شاهرودی ارسال کرده اند از سرنوشت عدنان حسن پور روزنامه نگار کرد مریوانی که در بازداشت بسر می برد ابراز نگرانی نموده اند.

متن نامه به انگلیسی


 

حزب لیبرال مردم
یکم اوریل 2007 سوئد
به : رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی

رونوشت به

                              کمسیون حقوق بشر سازمان ملل
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل

موضوع: اطلاعیه در حمایت از روزنامه نگار ایرانی بازداشت شده در زندان جمهوری اسلامی
از طرف: اعضا پارلمان سوئد و سایر ارگانهای حزب حزب لیبرال مردم

ما امضاء کنندگان زیر به اطلاع شما می رسانیم که زندگی یک روزنامه نگار و عضو سازمان حقوق فرهنگی
کردستان ایران در خطر است

عدنان حسن پور در 25 ژانویه در شهر مریوان، در استان کردستان در شمال غرب ایران بازداشت و پس از تحمل
دوماه زندان در بازداشتگاه به بازداشتگاه مرکز استان در سنندج اعزام گردید و اکنون در این بازداشتگاه نگهداری
میشود
عدنان حسن پور عضو سابق هئیت تحریریه هفته نامه آسو در کردستان بود که این هفته نامه در آگوست
2005  توسط مقامات ایران تعطیل گردید. عدنان حسن پور قبلا در رابطه با مقالات خود در این نشریه مورد

محاکمه قرار گرفته است

طبق گزارشات واصله ، عدنان حسن پورامکان دسترسی به وکیل مدافع را نداشته و قبل از انتقال
بهزندان مریوان نیز تنها اجازه یافت که هشت دقیقه با مادر خود ملاقات کند. باتوجه به اینکه
چندین فعال سیاسی در سالهای2006و2007به طور   شتاب زده  با محاکمه های غیر عادلانه به اعدام محکوم
شده اند، و با توجه به آنکه قانوانین جاری درزمان دستگیری و در طول بازداشت یشان نقض شده است، و با
توجه به اینکه تائید  اتهامات مربوطه می تواند به اعدام ایشان منتهی گردد، و همچنین به دلیل نگرانی درمورد
خطر جانی برای ایشان ،ما  مقامات قضایی ایران را فرا می خوانیم که

- اتهامات رسمی ایشان را به طور علنی اعلام شود
- به ایشان حق انتخاب آزاد از وکیل مدافع داده شود
- برای وکیل مدافع وی امکان دسترسی به تمامی اسناد و مدارک پرونده ایشان فراهم شود
- برای وکیل مدافع وی امکان بر رسی اسناد مربوطه به اتهامات مورد ادعا را فراهم آورند

با احترامات فائقه
بیرگیتا اولسون،  نماینده پارلمان سوئد، عضو کمیته امورخارجی از سوی حزب لیبرال مردم
هانس بیکمان،  نماینده پارلمان سوئد از حزب لیبرال مردم
آنا ماریا نارتی،  رئیس خارجی تباران در حزب لیبرال سوئد
فرد صابری،  رئیس انجمن ایرانی لیبرال  درحزب لیبرال سوئد
گونار آندرن،  نماینده پارلمان سوئد از حزب لیبرال مردم
سه سیلی یا  ویکستروم ، نماینده پارلمان سوئد
آونی درویشی، رئیس سیاست های بین المللی مهاجران لیبرال در سوئد
تینا آکتفت،  نماینده پارلمان سوئد از حزب لیبرال مردم
کامیلا لیندبری، نماینده پارلمان سوئد از حزب لیبرال مردم
می یا فرانسن،  رئیس انجمن زنان در پارلمان از حزب لیبرال سوئد
آنیتا بروند،  نماینده پارلمان سوئد از حزب لیبرال مردم

-------------------

رویا طلوعی: زندانی تازه‌ رهیده‌ از سلول انفرادی اطلاعات ازروئیت دست نوشته‌های روی دیوار سلول میگفت. گویا بر دیوار سلول تنگ و تاریک انفرادی بازداشتگاه اطلاعات سنندج ، دست نوشته‌های یک نویسنده‌ جوان بیست و پنج ساله‌ کورد به‌ زبان کوردی نقش بسته‌:

" ناوم عه‌دنانی حه‌سه‌ن پووره‌، ده‌ڵێن تاوانم سیخوڕی بۆ بێگانه‌یه‌!"

 

"نامم عدنان حسن پور است ، میگویند اتهامم جاسوسی! است."

 

آنسوتر دیوار پر شده‌ از اشعار شاملو.

 آخر اغلب جوانان کورد عاشق اشعار شاملو هستند.  اینک پس از شش ماه بازداشت و انواع فشارهای وارده‌ ، برای عدنان حسن پور، روزنامه‌ نگار و عضو شورای نویسندگان هفته‌ نامه‌ توقیف شده‌ "آسو"  حکم اعدام صادر شده‌ است. عدنان جوانی که‌ در فقدان پدر مرحومش تنها نان آور یک  خانواده‌ تنگدست با مادری پیر و بیمار است.  همه‌ فعالان مدنی کورد شوکه‌ شده‌ایم! مگر میتوان قلم را دار زد؟ مگر میتوان صلح را حلق آویز کرد؟ عدنان ما مظهر صلح و مسالمت است. مظهر قلم پاکی که‌ هرگز در پروسه‌ تجارت فرهنگی رایج در منطقه‌ ، خود را نفروخت و نباخت. جرم عدنان فقط  ایمان به‌ آزادی صداقت و پاکی وبرابری حقوق انسانهاست و بس.   میخواهند عدنان و هیوا ،برادران " محارب " ما را که‌ با سلاح قلم به‌ حرب جهل رفته‌ اند ، "جاسوسان " جوانمان  راکه‌ جاسوسیشان گفتگو با چند رسانه‌ خارجی در باره‌ وضعیت نابسامان و فقر مردمشان  بوده‌ ، فرزندانمان را که‌ مظهر صلح و مسالمتند، به‌ جرم عشق به‌ آزادی و به‌ جرم نوشتن واقعیات،  به‌ دار آویزند .هرگز مباد آنروز.  و اکنون ای مبارزان و مدافعان حقوق بشر، ای معتقدان به‌ آزادی و دمکراسی ،ای ایرانیان از هر جنس و تبار ، ای زنان و مردان برابری طلب ، فعالان دانشجویی ، فعالان حقوق زنان ، روزنامه‌ نگاران ، نویسندگان و ای مخالفان حکم اعدام کجائید؟ بیائید و نگذارید دو تن از فرزندان نسل جوان فعال مدنی مسالمت جوی کورد را به‌ مسلخ گاه عشق بفرستند؟ نسلی که‌ از خشونت بیزار است و حقوق خود را از راههای مسالمت آمیز و روشنفکرانه‌ میجوید. نسلی که‌ حتی منتقد نسل قبلی خود نیز هست.  آیا همانگونه‌ که‌ مادران این سرزمین در برابر خشونت پدران حکومتی بر فرزندان دانشجویمان به‌ اعتراض برخاستند ، از فرزندان روزنامه‌نگار کوردمان دفاع خواهند کرد؟ آیا یاریمان خواهند کرد که‌ از اعدام  فرزندان برومندمان "عدنان حسن پور" و " هیوا بوتیمار" جلوگیری کنیم؟ ای برابری طلبان و ای حقجویان ،هم اینک این گوی و این میدان. ما فعالان مدنی کورد دست یاری به‌ سوی شما دراز میکنیم . ما را تنها نگذارید....   

 ------------------

اعتراض نامه‌ی‌ " هیرو دانش " همسر هیوا (عبدولواحد) بوتیمار به حکم اعدام همسرش.

اتحادیه اروپا!

اتحادیه روزنامه نگاران کردستان و جهان!

سازمان گزارشگران بدون مرز!

انجمن جهانی قلم!

سازمان دیده بان حقوق بشر!

 کلیه‌ی نهاد های طرفدار حقوق بشر

 NGO های سراسر جهان

 انسان های آزادی خواه‌

 سازمان عفو بین الملل

اینجانب هیرو دانش همسر زندانی دربند هیوا (عبدولواحد) بوتیمار نسبت به حکم اعدام همسرم ، که درتاریخ 17 جولای 2007 برابر با 26 تیر 1386با صدور حکمی ناعادلانه از سوی دادگاه‌ انقلاب شهرستان مریوان ، که‌ به اعدام محکوم شده‌اند؛ اعتراض خود را اعلام نموده‌ و از تمامی سازمان ها و نهادهای بین المللی خواهانم که به داد همسرم، که در این دوران زندان در بدترین شرایط زندگی بوده‌است، برسید. و  جان انسانی را از مرگ حتمی نجات دهید.

در ضمن از کلیه‌ی کسانی که‌ برای آزادی همسر دربندم فعالیت کرده‌اند صمیمانه‌ تشکر می نمایم .

                            هیرو دانش همسر زندانی دربند هیوا (عبدولواحد) بوتیمار


موضوع اطلاعیه (بخش پزشکی) در پاسخ به تبلیغات ابلهانه نیروی ضدی مردمی و ضد زن رژیم آخوندی در باره پوشش زنان.

 
شنبه 27 مرداد ماه سال 1386
 

موضوع اطلاعیه (بخش پزشکی) در پاسخ به تبلیغات ابلهانه نیروی ضدی مردمی و ضد زن رژیم آخوندی در باره پوشش زنان.

در یک نوشته توسط نیروی ضد مردمی  ضد زن انتظامی آمده است که روانشناسان میگویند افرادی که از پوشش نامناسب و آرایشهای تند و زننده استفاده میکنند دارای اختلال شخصیت هستند. اما خود رهبران رژیم دارای بدترین اختلالات شخصیتی بوده و هستند. و اگر چنانچه روانشناسی چنین اظهارت احمقانه ای نموده باشد او یک احمق و بی مخ مثل ملاهای بی مخ میباشد.

سئوال کدام روانشنانس چنین اظهاراتی بی پایه و اساس و دور از واقعیت بیان نموده است؟

برای مشاهده این تبلیغات ابلهانه و احمقانه بر روی این سایت کلیک کنید یعنی بر روی این لینک کلیک کنید که در زیر مشاهده میکنید.

http://71.18.210.116/News/news01348.htm

هیچ روانشانسی در باره نوع پوشش اظهار نظر نکرده است بلکه در باره مرتب بودن انسان اظهار نظر نموده اند.

پوشش یک نوع زینت است که هر انسانی دوست دارد کمی از بدنش پیدا شود برای جلب توجه دیگران یعنی پسران هیکلشان نشان میدهند و دختران هم اندامشان این برای جلب توجه است.

اما در ایران آخوند زده سرکوب و خفغان به حدی است که تمامی جوانان عزیز را از همه چیز محروم نموده است و فقط برای جوانان مواد مخدر را آزاد نموده اند آخوندهای تجار موادمخدری.

برای مثال یک نفر که به تازگی از ایران به سوئد آمده است با من حرف زد و گفت در ایران ما برای دیدن حتی دست زنان خیلی زحمت است بر همین اساس است که  مردم به همه چیز حساسیت نشان میدهند.

به نظر بنده که در باره روانشانسی مطالعه میکنم و نزدیک به 15 کتاب از زبان انگلیسی و سوئدی به فارسی ترجمه نموده ام به هیچ عنوان چنین اظهاراتی را نشنیده ام این شاید روانیهای دیوانه ملاهای احمق چنین اظهار نظری کرده باشند.

خود آنهای که به نوع پوشش دختران و یا پسران واکنش نشان میدهند در اصل

روانی هستند این افراد هنگامی که میبیند که دختران و پسران پوشش دلخواه آنان را ندارند  دچار اختلالات هیستریکی میشوند و به جوانان حمله میکنند.

در این باره که زنانی که رو سری بر سر دارند در هوای تابستان بیشتر مبتلا به عفونت مغزی میشوند به سبب نبودن هوای کافی و خفه کردن موهای سر و خود سر انسان.

روسری باز میتواند ذهن را کندتر کند به سبب نبودن هوا و وارد نشدن هوا و بدن انسان به هوای آزاد خیلی نیاز مند است به آفتاب خصوصأ آفتاب خیلی مؤثر است برای مغز باید سر انسان آفتاب بخورد تا ذهن آزادتر و بهتر کارکند.

باز روسری میتواند سطح هشیاری را کند و دچار اختلال کند چرا چون در فسل تابستان زنان و مردان برای سلامتی خویش از لباسهای تابستانی و نازک استفاده میکنند تا تمامی اعضای بدنشان ویتامین خورشید را دریافت کنند بخصوص مغز خیلی حساس است در این باره.

دوم هم مشکلات طاقت فرسائی اقتصادی و اجتماعی امروز حاکم بر ایران خیلی سخت است باز مردم در این باره فکرش کنند چرا چون مردم به خاطر نداری و گرانی و بدست آوردن نان ذهنشان از کارکرد طبیعی افتاده است.

چه کسانی سبب شده اند که چنین بشود در ایران خوب این معلوم است رژیم و سردمداران آن.

من در این باره لازم دانستم که کمی در باره اینکه آخوند چیست در زیر یاداشت کنم البته این نوشته در یک ماه پیش نوشته ام  که در زیر مشاهده میکنید تحت نام آخوند چیست؟

آخوند در اصل یعنی مرضهای روانی درس آخوندی یعنی کور کردن مردم و جوانان.

آخوند چیست؟

آخوند موجودیست که بجای استفاده از عقل از دهن استفاده میکند یعنی مطابق است با خر البته میان خر و آخوند یک چیز خیلی کوچک وجود دارد آنهم آخوند مثل انسان میخورد و میخوابد اما عر عر کردنشان هم شبیه است.

آخوند موجودیست مریض و روانی که به همه چیز حسادت نشان میدهد دوست ندارد شادی و خوشی مردم را به بیند.

آخوند موجودیست کاملأ خطرناک که تشنه به خون و کیسه ی گنده و تشنه سکس و موجودیست  که تمام جامعه بشری را به مخاطره انداخته است.

آخوند موجودیست خطرناک که تولید کنند انواع هروئین و تریاک مباشد.

آخوند موجودی است فساد و دائم به فکر سکس هستند

یعنی همیشه گمانه زنی میکنند خیال میکنند همه زنان دنیا فاسد هستند و باید مسائل جنسی با آنها داشت.

آخوند میکروبی است که سرتاسر جامعه بشری را به مخاطره میاندازد.

آخوند تولید کنند ترور و وحشت است در جامعه.

آخوند میمون نیست اما از میمون کمی پیش قدمتر است.

آخوند موجدی گرسنه و تشنه بخون انسانها است از شادی و خوشی انسانها به وحشت می افتند.

آخوند موجودی است که در محیط های آلوده به فساد و ناآگاهی رشد مینماید و شکل ظاهری آن شباهتی نزدیک به انسان دارد .ولی روی کله شان مقدار زیادی پارچه سفید یا سیاه قرار گرفته؛ آنها هم مانند انسانها روی دو پا راه میروند .اما صورتشان با انسانها فرق دارد بدین ترتیب که صورت آنها پوشیده ازموهای زبر و دراز است! همچنین طرز پوشش آنها هم با آدمها کاملا متفاوت است ! چنانکه دارای جیبی بسیار بزرگ هستند که گنجایش مقادیر بسیار بسیار زیاد پول وثروت را دارد ! همچنین طرز صحبت کردن آنها نیز با آدمها فرق فراوان دارد ، آنها با زبانی صحبت مینمایند که گویا متعلق به دوران ماقبل تاریخ است . دارای اشتهایی سیری ناپذیری هستند .چنانکه هرگز و به هیچ وسیله ای سیر نمی شوند! و از دیدن خون به وجد می آیند ! تفاوت دیگری که با انسانها دارند این است که : انسان برای انجام کاری از دست و مغز استفاده مینماید ولی آخوند برای این کار تنها از دهانش بهره میجوید !
از گریه وناراحتی دیگران به غایت لذت میبرد ، و برعکس شادی و خوشبختی انسان آنها را ناراحت مینماید !
آخوند به هرآنچه مثل خودش نیست حمله مینماید .و در صدد نابودی آن برمی آید ! ومیخواهد همیشه هم خود را حق به جانب نشان دهد

انواع آخوند :
آخوندها انواع مختلف دارند که همگی در صدد کسب قدرت هستند ! و چون به آن دست یابند به خطرناکترین موجود کره زمین تبدیل میشوند . نمونه بارز آن آخوندهای ایران میباشند .

امام :نوعی از آخوند است که خود را از تمامی کاینات برترمیپندارد تقریبا همطراز خدا ! ونیز بری ازهر گونه خطا میداند .

آیت الله : آخوندی است که حسرت امامت دارد ! و یک پنجم دارایی مردم را تصاحب مینماید !

حجت السلام : آخوندی است که دلالت بر حقانیت اسلام مینماید ! نوع کوسه ای آن از کوسه هم خطرناکتراست!

مرجع تقلید : نوعی از آخوند است که با میمونها سر و کار داردو مثل میمونها میباشند !

آخوندک : نوعی از آخوند است که دوران دگردیسی آن هنوز کامل نشده است !

 شرح آخوند

و پاسخ به تبلیغات ابلهانه نیروی ضد بشری و ضد زن انتظامی رژیم دینی ایران.

26/8/2007

نوشته اسق

یکشنبه

////////////////////////////////////////

دولت آمریکا نسبت به حکم اعدام برای روزنامه نگاران کرد واکنش نشان داد


 

  

image

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا صدور حکم اعدام برای عدنان حسن پور و عبدالواحد بوتیمار دو روزنامه نگار و فعال مدنی کرد از سوی دادگاه انقلاب را محکوم کرد.

 

به گزارش خبرگزاری بی بی سی: همزمان دولت آمریکا نیز با پیوستن به فرانسه و ایتالیا صدور حکم اعدام برای دو روزنامه نگار کرد در ایران را به شدت محکوم کرده است.

 

دولت آمریکا روز چهارشنبه گفت که این احکام نشان دهنده تمایل جمهوری اسلامی به "پایمال کردن حقوق شهروندان خود" و "بی احترامی به اساسی ترین معیارهای رفتار قابل قبول بین المللی است."

 

شان مک کورمک، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در بیانیه ای این احکام و گزارش های مربوط به تشدید سرکوب مطبوعات در ایران را ترسیم کننده تصویری "آشنا و غم انگیز از آنچه در دولت احمدی نژاد در ایران می گذرد" دانست

دادگاه انقلاب اسلامی مریوان، روز 16 ژوئیه این دو نفر را در ارتباط با اتهامات اقدام علیه امنیت ملی و جاسوسی، مجرم شناخت و با قلمداد کردن آنان به عنوان "محارب"، برای آنها حکم اعدام صادر کرد.

 

عدنان حسن پور و عبدالواحد بوتیمار ساکن شهر مریوان در استان کردستان هستند و هر دو به حرفه روزنامه نگاری و فعالیتهای اشتغال داشته اند.

 

گروه های حقوق بشر روند محاکمه ای که به صدور احکام اعدام برای آن دو منجر شد را زیر سوال برده اند.

 

رضا معینی، از اعضای گزارشگران بدون مرز گفته است که ایران کشوری قانونمدار نیست و عدنان حسن پور و عبدالواحد بوتیمار نیز در دادگاهی با شرایط عادلانه محاکمه نشده اند و هیچ اعترافی در دادگاههای جمهوری اسلامی برای سازمان گزارشگران بدون مرز قابل قبول نیست.

 
/////////////////////////
 

 

ملاقات با عدنان و هیوا بعد از 26 روز خوشایند و اطلاع از محل نگهداری و چگونگی وضعیت جسمانی آنها نگران کننده

خوشایند و اطلاع از محل نگهداری و چگونگی وضعیت جسمانی آنها نگران کننده

 on August 11,2007

 

اخبار مرتبط

image

هادی بوتیمار *: عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار این دو جوان کردی  که این روزها اخبار مربوط به آنها تیتر اصلی بخش عمده ای از رسانه ها و مطبوعات جهانی بوده و صدور مجازات مرگ برای آنها به جرم محاربه توسط دادگاه انقلاب مریوان با واکنشهای جهانی و حمایتهای همه جانبه مدافعین حقوق بشر و همصنفیهای این دو مواجه بوده است، هم اکنون در سطح جهان کمتر کسی پیدا شود که اسم آنها را نشنیده باشد.

 

 در پی فشار های جهانی  و بدنبال تلاشهای بی پایان خانواده ها عاقبت  پس از 26 روز سردرگمی اجازه ی ملاقلت با آقایان عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار حاصل شد. در اینجا بنده به عنوان برادر هیوا بوتیمار بر خود لازم می دانم که نحوه ملاقات، و چگونگی حال و وضع ایشان در زندان و محل نگهداری آنها را به اطلاع عموم انسان دوستان، سازمان های دفاع از حقوق بشر، ملت شریف کرد و تمامی ایرانیان آزادیخواه برسانم. این اظهارات بر گرفته از مدت زمان کوتاهی است  که در طول ملاقات با خانواده هایشان انجام گرفته است.

 

همانطور که همه مستحضر هستید، آقایان عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار اخیرا به جرم محاربه  توسط دادگاه انقلاب مریوان به اعدام محکوم شدند. از آن زمان هر دو نفر از زندان  مریوان به مکان نامعلومی انتقال داده شدند. پس از 26 روز با هماهنگی اداره ی  اطلاعات، روز سه شنبه 09/August  2007 ، به دو نفر از اعضای خانواده های هر کدام اجازه ی ملاقات در زندان اداره ی اطلاعات سنندج داده شد و برای اولین بار محل زندانی شدن آنها معلوم شد. در طول ملاقات اعضای خانواده با هر کدام از زندانیان، دو نفر از مأمورین اطلاعات نیز حضور داشته و از تمام ماجرا نیز فیلمبرداری نموده اند.

 

این ملاقات اگرچه پس از بیست و شش روز بلاتکلیفی و بی خبری مطلق از وضعیت و محل نگهداری عدنان و هیوا خوشایند بود، اما نگرانیهای خانواده و بدنبال آن افکار عمومی و مدافعین حقوق بشر دو چندان گشت، چرا که خانوداه آنها با آن عدنان و هیوایی که آخرین سه شنبه قبل از انتقالشان به مکانی نامشخص مواجه نبودند، آنان شوکه و متحیر در مقابل دو جسم نحیف و ضعیفی قرار گرفته بودند که باورکردنش برایشان سخت بود، کسانی را ملاقات کردند که زیباییهای صورت سرشار از امید قبلیشان برای رهایی از این اسارت به رنگی زردفام و لبهای خشکیده و دستهای لرزان و بی روح تبدیل شده بود.

 

بنا بر اظهارات  ملاقات کنندگان  از زبان زندانیان، 26 روز قبل بطور ناگهانی وحتی بدون اینکه حکم اعدام  به خود ایشان ابلاغ شود، آنها را به زندان اداره ی اطلاعات سنندج انتقال می دهند. ایشان نیز در اعتراض به وضعیت نامساعد وبلاتکلیفی و انتقالشان به زندان سنندج دست به اعتصاب غذا می زنند که تا به امروز نیز ادامه دارد.

 

اما آنچه که قلب هر انسان در این گیتی و حتی روح مردگان را نیز به درد می آورد اینست که ایشان در رابطه با چگونگی اطلاع یافتنشان از حکم اعدام خویش اظهار داشته اند که هفته ی پیش در پی تأیید حکم اعدام آنها توسط سخنگوی قوه قضاییه و انتشار آن در روزنامه های ایران، از طریق روزنامه در سلول از خبر صدور مجازات مرگ خود آگاهی می یابند. و پس از آن به اعتصاب غذای خود در زندان مصرانه ادامه می دهند.

 

عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار که در اعتصاب غذا بسر میبرند در وضعیت جسمانی کاملاً وخیم و نگران کننده قرار داشته و سلامتی آنان به شدت در خطر است. اما اعتراض این دو به طریقه نگداری و همچنین به صدور حکم ناعادلانه اعدام برای آنها با خاموشی مطلق و عدم پاسخگویی مقامات و مسئولین زندان بویژه در خصوص اقدام در راستای معاینات پزشکی و توجه به وضعیت وخیم جسمانی آنها پس از 26 روز اعتصاب غذا  مواجه بوده است. همچنین آنها از نوشتن 3 نامه درباره ی اعتصاب غذای خود به دادگاه و تحویل آن به مقامات زندان خبر داده اند که هیچکدام از نامه ها به دادگاه تحویل داده نشده است.

 

 باتوجه به آنچه که در این  مختصر در مورد ملاقات این دو روزنامه نگار و فعال کرد به عرض رسانده شد و با توجه به اطلاع همه انسانهای آزادیخواه از آنچه که در زندانهای ایران و در شکنجه گاههای دستگاههای امنیتی و سرکوبگر رژیم ایران میگذرد بنده بعنوان یک انسان، و یک کرد و نهایتاً برادر یکی از این دو زندانی ضمن محکوم کردن مجدد صدور حکم اعدام برای عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار مکرراً و موکداً اعلام میدارم آن سناریوی تاریخ مصرف گذشته دولت در مورد  به اصطلاح اعترافات عدنان و هیوا که فقط و فقط متنی از پیش نوشته شده توسط اداره ی اطلاعات بوده که با ضرب و شتم به امضای ایشان رسانده شده، بطوریکه حتی هم اکنون نیز از محتوای آن آگاهی ندارند. را شدیداً رد کرده و آن را بدون داشتن هیچ مبنای حقوقی و قانونی پنداشته و از هر جهت حکم را ناعادلانه و غیر مقبول به حساب می آوریم. و به رغم همه اینها از تمام سازمانهای حقوق بشر از جمله سازمان پزشکان بدون مرز، سازمان دیده بان حقوق بشر و هلال احمر جهانی عاجزانه تقاظا دارم در اسرع وقت و بطور فوری به فریاد دو انسانی که در زندانهای مخوف گوشه ای از ایران همانا کردستان که بزرگترین زندان رزونامه نگاران جهان است برسند و جهت ملاقات و معاینه این دو جوان که در اعتراض به صدور حکم مرگ دست به اعتصاب غذا زده و اکنون مرگ آنها را تهدید میکند اقدام فوری نموده و با فشار بر دولت ایران و سازمانهای امنیتی این کشور به یاری این دو انسان  و نجات جان آنها از شرایط نگران کننده و ضعف شدید جسمانی برسند.

  

*هادی بوتیمار، برادر هیوا بوتیمار

   

zmailto:[email protected]

   

0044 771 948 6669

 

0044 770 311 2814

------------

    

اخبار مرتبط

No matching news for this article

image

خور هه لات نیوز:

 

افکار عمومی جهان!

 

نهادهای مدافع حقوق بشر!

 

مجامع سیاسی  و دمکراسیخواه!

 

مردم اگاه و مبارز کردستان!

 

چنانکه مطلعید در پی انتشار خبر صدور حکم اعدام برای عدنان حسن پور روزنامه نگار و فعال مدنی هیوا بوتیمار ، اعتراض  و واکنشهای کم نظیر وبی نظیری در مخالفت با این مجازات، سراسر جهان را در برگرفت و کارزار مخالفت با این حکم ناعادلانه و ضد بشری تمام جبهه دمکراسیخواهی و بشریت ترقی خواه را در برگرفت.

 

طی این بیست و چند روز پس از انتشار این خبر تمام مراکز، سازمانها، سندیکاهها، کشورهای دمکراتیک، و قدرتهای مترقی به همراه شمار زیادی از پارلمانتاران گیتی، سازمانهای حقوق بشر، اتحادیه اروپا ، جهان و تمام مراکز و نهادهای کردستان میهنمان برای لحظه ای از اعتراض فرونکاسته اند.

 

متاسفانه در این مدت چنانکه همگان شاهد هستند مقامات جمهوری اسلامی ایران خاموشی پر معنایی را برگزیده و تاکنون هیچ پاسخی به خواسته های جهانی نداده اند.

 

به رغم این سکوت پر معنای  مسئولین جمهوری اسلامی که در واقع نقض آشکار تمام ارزش و پرنسیبهای انسانی و بین المللی و تحقیر حرمت و حریم انسانی است .  مقامات این کشور در ادامه رفتارهای سوء و ضد بشری از همان آغاز اعتراضها و همصداییهای جهانی این دو فعال کرد را در سلولهای تنگ و تاریک و تحت مراقبتهای شدید امنیتی و فشارهای سنگین روحی و جسمی قرار داده اند

برخلاف تمام قوانین و قراردادهای بشری و بین المللی فرمانروایان ایران پس از گذشت 15 روز از صدور این حکم ناعادلانه برای این دو فعال کرد حکم را به آنها ابلاغ نکرده و  بطور اتفاق از طریق روزنامه ای این دو از صدور مجازات مرگ برای خود مطلع میشوند.

 

عدنان و هیوا از همان روزی که از زندان عمومی مریوان به سنندج منتقل میشوند دست به اعتصاب غذا میزنند.

 

این اقدام عدنان و هیوا و اعتصابشان در پافشاری بر حقوق خود و انتقال آنها از بند عمومی به سلولهای مخوف درستی و نادرستی اعترافات 140 صفحه ای را که برخیها به آن اشاره دارند نمایانگر است.

 

و گزارشهایی که از سلولهای انفرادی و زندان به گوش میرسد پر مخاطره و جای بسی نگرانی است.

 

قریب به یک ماه است روزنامه نگار عدنان حسن پور و فعال مدنی هیوا بوتیمار در زیر فشار و مراقبتهای ویژه سازمانهای امنیتی جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا زده اند و در نهایت ضعف جسمانی و روان پریشی بسر میبرند.

 

بدنبال صدور این حکم ناعادلانه و انتقال آنها به سلولهای انفرادی و محروم ساختنشان از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود و حتی حقوق یک یک زندانی، و اعتصاب غذا ، جان و وجود این عزیزان  اکنون بطور کامل در خطر و روبه نابودی است. فلذا از تمام جهان، قدرتهای سیاسی کردستان ، مراکز ، نهادها و سازمانهای حقوق بشر و دمکراسی خواه تقاضا داریم که فشارهای خود را بر جمهوری اسلامی فزونی بخشیده و در تلاش و موضعگیریهای انسان دوستانه و آزادیخواهانه خود خواستار نجات جان این دو فعال کرد و آزادی بی قید و شرط آنها شوند.

  

کمیته مشترک حمایت از عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار

  

سخنگوی کمیته خانم لیلی حسن پور

 

کانون نویسندگان کردستان ایران

 

مرکز شرق نو برای دمکراسی

 

سازمان دفاع از حقو بشر کردستان

 

کمیته دفاع از زندانیان سیاسی کردستان

مرکز چاک       

 [email protected] 

 [email protected]

   [email protected]



------------------------

اجلال قوامی به اتهام "تخریب اماکن عمومی"دادگاهی می شود!

توسط خبر on August 11,2007

small font medium font large font

اخبار مرتبط

No matching news for this article

image

خورهه لات نیوز:  اجلال قوامی که بیش از یک ماه است در زندان بسر می برد،به اتهام "تخریب اماکن عمومی" در دادگاه عمومی سنندج دادگاهی می شود.

.

به گزارش خورهه لات نیوز به نقل از خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان قوامی،روزنامه نگار و عضو شورای عالی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان که هم اکنون در زندان بسر می برد،روز سه شنبه 23 مرداد 1386 به اتهام تخریب اماکن عمومی در دادگاه عمومی سنندج دادگاهی می شود.

این در حالی است که پیشتر دادگاه انقلاب سنندج طی حکمی، اجلال قوامی را به اتهام" اقدام علیه امنیت ملی" به 3 سال و نیم حبس تعزیری محکوم کرده بود.

نامبرده بیش از یک ماه است که در زندان سنندج زندانی است و جلسه ی دادگاهی وی با حضور" نعمت احمدی "وکیل مدافع وی در دادگاه عمومی سنندج برگزار می شود.
 


-----------------------

سه‌ردێڕی هه‌واڵه‌کانی تر

ژینۆسایدی سپی لە کرماشاندا (بەشی یەکەم)راگەیاندراوی ژمارە 7 / باری تەندروستی و جەستەیی عەدنان و هیوا مەترسیدارەنوێنەرانی کورد لە پەرلمانی ئێران داوایان کرد حوکمی سێدارەی عەدنان و هیوا هەڵبوەشێتەوەباڵیۆزی ئیسرائیل: ئه‌مریکا نایه‌وێ ئێمه‌ پاڵپشتی کورد بکه‌یننه‌سرین قاسملوو: من به‌ قاسملووم گوت بابت پێی گوتبووی ئه‌گه‌ر عه‌جه‌مێکت دی یا له‌به‌ری هه‌ڵێ یا بیکوژه‌

موضوع اطلاعیه در باره محکوم کردن برخورد نژاد پرستان طرفدار پادشاهی در روم

موضوع اطلاعیه  در باره محکوم کردن برخورد نژاد پرستان طرفدار پادشاهی  در روم

iran home



 

موضوع اطلاعیه  در باره محکوم کردن برخورد نژاد پرستان طرفدار پادشاهی  در روم

iran home

ایران هوم  یعنی خانه ایران در پالتالک کسی که اسم خودش گذاشته بود کوروش

Ii korosh ii

به ملیتهای ایرانی توهین میکردند و به طور کلی به ملت عرب در آهواز و ملت کرد در کردستان و ملت آذری توهین میکرد این آدم روانی و بی شخصیت که در کشور آلمان بر سر میبرد و هنگامیکه رفتم برای اینکه فقط گوش فرا بدهم که اینها چه میگویند دیدم که فردی کرد که در فانلاند بر سر میبرد حرف میزند تا اینکه اسم کردستان را آورد وی را سرخ کردند و اجازه ندادند که حرفشو تمام کند و یکی که خیلی روانی بود و با بدنی لرزان و حالتی غیر طبیعی آمد بالا و انواع توهینها را به ملت کردستان نمود  و کردها را راهزن و کوهی توصیف می نمود و بعد آقا بلند شد و گفت ما به هیچ عنوان به تجزیه طلبها اجازه حرف زدن نمیدهیم در این روم یعنی این روم متعلق به فاشیستهای کور ایرانی است همانای که کور هستند ودر خواب بازگشت سلطنت به ایران هستند.

این آدمها همانای هستند که از مواد مخدر استفاده میکنند هنگامیکه موادمخدر را صرف میکنند و سرشان گرم میشود به ملت ایران و ایرانی توهین میکنند ترز حرف زدن را بلد نیستند اول تا آخر حرفشان توهین به این و اون است و همین است فرهنگ این آدمهای روانی که بجز کلمات توهین آمیز چیز دیگری بلد نیستند.

و من بر این باور هستم که اینها ضربه بزرگی هم به سیاست آقای رضا پهلوی هم میزنند و اینها اسم خودشان گذاشته اند خانه ایران طرفداران پادشاهی خوب مگر آقای رضا پهلوی هم مثل اینها به ملیتهای ایرانی توهین میکند اگر اینطور باشد ننگش باد آن کسانی که به هویت و کرامت دیگران توهین میکنند.

دوستان عزیز ملیتهای ایرانی کردهای عزیز آذریهای عزیز بلوچهای عزیز و عربهای عزیز من صدا را در دست دارم و همه اول تا آخر ضبط نموده ام که چطوری فاشیستهای کور ایرانی به این ملیتها توهین میکردند و یکی از دوستان که اهل اهواز بود در روم بوده و همه توهینها را با گوش خودش شنیده است و این چیزی نیست که خودم درست کرده باشم حتی یک کرد هم در اتاق روم این فاشیستها بوده است و با گوش خودش شنید که چطور این آدمهای روانی به این ملیتها توهین میکردند.

اینها همانای هستند که بزدل و ترسو و بی ارزش  فقط در پشت کامپیوترشان مرد هستند لاکن اگر با ما رو برو بشوند مثل موش میشوند قدرت رویا روی ندارند  و باز خیال میکنند که دنیا همان است که در پشت کامپیوترشان حرف بزنند و کسی آنها را نمیبیند  وای به حال آنروزی که بدست جوانان دلیر و شجاع کردستان به افتند آن روز است که در میدان خود را نشان بدهند  اینها آدمهای بی ارزش و بزدل و ترسو هستند هرگز قدرت رویا روی را ندارند.

اینها چون شخصیت ندارند و هویت ندارند به هویت و حیثیت و کرامت دیگران توهین میکنند . ادمین میگفت آدم باید کمی دیکتاتور باشد کدام دیکتاتور  آنهم در پشت کامپیوتر خیلی خنده دار است حرف این بزدلان  بی شخصیت و روانی که در درد خود میپیچند و اسم کرد و کردستان حالت طبیعی آنها را برهم میزند و نام کردستان آنها را از حالت طبیعی خارج میکند.

شما ها هنوز ادب و اخلاق سیاسی را ندارید و از سیاست چیزی بلد نیستید و آمده اید دیگران و انسانها را گوسفند توصیف میکنید  شما هنوز همه حرفهایتان احمقانه است  چطور میخواهید برای رژیم دینی ایران یک الترناتیو باشید شما هنوز هویت خود را نمیشناسید و به ملت 60 میلیونی کرد توهین میکنید و آنها را گوسفند توصیف میگنید اما خود شما بزغاله ای بیش نیستید.

شما می آید به سازمان مجاهدین خلق ایران توهین میکنید اما باور کنید سازمان مجاهدین خلق مثل شماها فکر نیمکنند بلکه خیلی با ادب و احترام از ملیتهای ایرانی نام میبرند.

شما سلطنت طلبهای که در ایران هوم هستید یعنی در خانه ایران در روم پالتالک ادمهای هستید از این دنیا بی خبر هستید و کور کورانه دارید فکر میکنید  شما به شهدای کردستان توهین میکنید و این را نباید فراموش کنید جوابش را به وقت خودش دریافت میکنید هر کسی بخواهد به شهدای کرد و کردستان توهین بکند  باید منتظر کتکش باشد.

شما می آید و به تمام احزاب و گروه های سیاسی ایرانی توهین میکنید اما خود شما جزوه کوچکی هستید در بین ایرانیان با 100 نفر و یا 50 نفر نمیشود که ادعای همه چیز را کرد و باور کنید شما و طرفداران شما کمتر از

گروه های دیگر است در داخل ایران البته شما طرفداری ندارید چرا چون تفکر دیکتاتوری پادشاهی به پایان رسیده است دنیا دنیای دیگر است عصر عصر تکنولوژی و پیشرفت است و عصر آگاهی و دانش است.

شماها آنقدر در باره شاه تعریف میکنید کدام کارش خوب بود شاه؟

مردم ایران بدست فؤدالهای ایران مینالیدند و باید هر سال گوسفندهای خود را به خانها و کدخداها میدادند آنها ثروتمندتر میشدند و مردم بیچاره بیچاره تر میشدند.

دوستان عزیز کمی هواس حرف زدنتان باشین به همه کس توهین نکنید و حیثیت و کرامت کسی را جریحدار نیکنید عزیزان انسانگرا فکر کنید شما خودتان در کشورهای دموکراتیک بر سر میبرید حد اقل از رفتار اینها یاد بگیرید کتابهای اتیغه را نخوانید که رضاخان چکار کرده است و چه بوده است او هم یک دیکتاتور خون آشام بود از آخوندها بدتر بود.

من شماها را درک میکنم که حالتان خوب نیست برین پیش یک روانشناس از مسائل درونی و روحی خودتان برای دکتر روانشناس تعریف کنید تا شاید حالتان خوب بشود چرا چون من حرفهای که دیشب میشنیدم از دهن شما بوی حالت طبیعی از شما نمی آمد حالت طبیعی نداشتید.

امیدوارم در این باره از این ملیتهای که شماها به آنها توهین نمودی معذرت خواهی کنید و گر نه برای شما مشکلات ایجاد میشود.

و شماها بجای اینکه مردم را بسوی خودتان بکشانید مردم را از خودتان دورتر میکنید و برای خودتان دشمن تراشی میکنید 1000 تا دوست داشته باشید اما یک دشمن را نداشته باشید.

شما با کینه توزی به نسبت به مه کینه دارید این از حالت روانی بر میخیزد نه از حالت طبیعی .

من برای اینکه در باره ایرانیان کمی شما ها هم بدانید مقاله روانتجاوز دیده و خلقیات ایرانی در زیر میگذارم.

سلام بر صلح و آزادی

زند باد کرد و کردستان

زند بادملیتها ایرانی کرد بلوچ عرب فارس و آذری.

سلام بر روح و روان پاک شهدای کردستان کردستان

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

نفرت بر انسان کشی

زند باد استقلال کردستان.

ساموئیل قادری مسئول امنیت و ضد اطلاعات حزب لیبرال دموکرات کردستان

18/1/2008

 در زیر مقاله روانتجاوز دیده و خلقیات ایرانی را مگذارم..

.

.

حال به پردازیم به جنون دروغ و روانتجاوز دیده و خلقیات ایرانی البته وقتی که در باره روانتجاوز دیده و خلقیات ایرانی مینویسیم باید این را فراموش نکنیم که این روانتجاوزدیده هم بر کردها و بعضی از آنها تاثیر داشته است بخصوص کردهای استان کرمانشاه.

روانتجاوزدیده و خلقیات ایرانی.

آنچه من در باره آن مینویسم تحقیقی است در باره ایرانیها و کردهای ساکن ایران البته نه همه آنها تعدادی از آنها با میتومانی مبتلا هستند.

آنچه من در گذشته در باره آن نوشته ام که برای دست یابی به احوال فرد روانی باید از آنهای به پرسید که با فرد برخورد روزمره دارندو از راه آنها اطلاعات در باره فرد بدست آورد و یا با کسانی سئوال و پرسش کرد که با فرد در ارتباط هستند این موضوع امروز قابل قبول نیست چرا چون در تحقیقات نشاداده شده است که هیچ کس به هیچ عنوان زبان خوب علیه دیگری نمی گشاید چرا چون بغییراز بستگان خود انسان آنهم مادر برادر و خواهر از دیگران سئوال نمودن غییر قابل قبول است و مردود است از نظر روانشناسی.

دیگران هرگز کلمه خیر در دهن نداشته و ندارند باید برای آگاهی با خود فرد مستقیم برخورد نمود.

روانتجاوزدیده و خلقیات ایرانی . وقتیکه دست به نگارش و نوشتن مقاله قوز بالا قوز بردم میدانستم همانطور که نوشتن این مطالب برای من خالی از درد و مقاومت و انکار نیست و خواندن آن هم برای خواننده چندان راحت نخواهد بود. زمانی که سید محمد جمالزاده در سالهای 1340 ابتدا در مجله مسائل ایران و سپس در کتابی تحت عنوان خلقیات ما ایرانیان اقدام به جمع آوری داوریهای خارجیان و هم خودیها در باره ایرانیان نمود و خود گفت این کار من نه تنها تعبییر به خدمت نخواهد شد بلکه در نظر بسیاری از هموطنان ما حکم گناه و خیانت را پیدا خواهد کرد ولی این کار باید روزی صورت گیرد. اگر انسان از تاریخ خودش جدا کردنی بود و اگر میشد که شخصیت فرد انسان را بدون دانستن شرح حال و گذشته و احوال و حوادث زندگی او تحلیل کرد آن وقت ممکن بود که به تحلیل روانی ملتی نیز بپرادزیم و بدون اینکه چیزی از گذشته آن ملت بدانیم این مرتکب خطا میشدیم ولی از جائی که هیچ رفتاری و هیچ خصوصیات خلقی و تصادفی نیست و از جائی که راه دست یابی به خصوصیات رفتاری فرد مراجعه به آرائی آنهایی است که با او در ارتباط هستند و از نزدیکان خانواده فرد هستندمیتوان چیزی بدست آورد و لذا یکی ار راه های دست یابی به نیمرخ شخصی ملت و ملیتهای ایرانی هم بررسی اظهار نظرهای است که در باره او شده است جمالزاده در خلقیات ما ایرانیان صفحه 25 مینویسد. خارجیان عمومأ ما ایرانیان را ملتی با تیز هوش و حاضر جواب و خوش بیان و مجلس آرا و تو دل برو میدانند ولی این صفات بیشتر جنبه ظاهری دارد و چندان ربطی به احوال باطنی و یا اخلاق ندارد. در مورد کاراکتر و اخلاق عقیده عمومی بر آن است که ایرانیان فاقد صفاتی مانند راستی حقیقت گوی حقیقت جویی امانت فداکاری جرأت شجاعت و شهامت و نیکوکاری و خیر خواهی و وجدانمردی هستند. نویسنده در صفحه 34 همین کتاب به نقل از روزنامه اطلاعات اسفند 1343 مینویسد شما ندیده اید حتمأ شنیده اید که داریوش بزرگ در لوحه زرین خود دعا کرده است که خداوند کشورش را از دروغ حفظ کندو معلوم نیست چه شده که دعایش وارونه مستجاب شده خدا آفت دروغ را بر ملت او مسلط ساخته است و ما ایرانیان سلام و علیکمان دروغ و کسبمان دروغ آشتی مان دروغ و خلاصه همه چیزمان دروغ است.در صفحه 147 همان کتاب در نقل قولی از نامور در شماره 6 شهریور 1311 شفق سرخ چنین آمده است ایرانیان دروغ میگویند فریب میدهند و مانند خاکشیر به هر مزاجی میسازندو در مقابل هر بادی تسلیم میشوند و این کار را زبردستی و زرنگی میدانند حقایق را زیر پا گذاشته و برای رضایت خاطر کسی که خود را محتاج به او و او را قویتر از خودتصور میکنند و بله قربان و صحیح است میگویند. اگر از میان اظهار نظرهای خارجیها در باره ویژگیهای منفی  روانی ایرانی بخواهیم معدل بگیریم محور مشترک ترسیم کنیم با تابلوی زیر مواجه خواهیم شد که ایرانی.

1= دروغ زیاد میگویند و حتی با خودیها صادق نیستند.

2= خجول هستند و شرم حضور دارند.

3= تودار و مرموز هستند.

4= طرفدار افراط تفریط و پیرو قانون همه یا هیچ هستند و میانه روی و تعادل را نمیشناسند.

5= ظار و باطنی متفاوت دارند و در برابر قدرت خوش رقصی میکنند و به ضعیفتر از خود بیرح هستند.

6= بی اعتماد به دیگران و بیگانه هراس هستند و مبتلا به جنون دروغ و گزافگوی هستند.

7= فضول و کنجکاو به دیگران هستند و به همان میزان که میکوشند تا از کار دیگران سر در آورند تلاش میکنند که کسی از کار آنها سر در نیاورد.

8= هیچ حرف و مخالفتی را تلقی نمیکنند و به چانه زدن و سماجت در همه امور عادت دارند.

9= طفره میروند و اهل سر همبندی و اهمال کاری هستند.

10= هر چه را دوست ندارند به راحتی انکار میکنند.

11= لاف و گزاف زیاد میزنند و دچار خود بزرگبینی و خودشیفتگی و خودمداری هستند.

انصافأ راحت نیستند و پریشان حال و همه راه را بنبست میدانند در جلو خویش. البته و مردم و ملتهای که در منطقه عراق و ایران و کشورهای دیکتاتوری زندگی میکنند باز به مرض خود سانسوری مبتلا هستند انسانی و یا ملتی که این خصوصیات را بخود بخورد بدون اینکه دچار خشم و انکار و مقاومت گردد چه ایرانی باشد و چه غییر ایرانی ولی با خشم و انکار و مقاومت نمیشود دیگران را بی اعتبار و یا عوض کرد. شاید باید سئوال بنیادی را مطرح کنیم تا مسئله چه برای خومان و چه برای دیگران بعد تازه ای پیدا کند. باز ما ایرانیها کارهای غییر ضروری را با جدیت دنبال میکنیم اما کارهای ضروری را به فراموشی میگذاریم همین باعث میشود که ما در زندگیمان همیشه با شکست روبرو بشویم.

در میان داوریهای خارجیان نسبت به خصوصیات روانی ملیتهای ایرانی من با یکی از همه بیشتر موافقم و آن گفته را ونسان مونتی است در کتاب ایران   او میگوید در پشت پرده روح ملتی پنهان است که از دوران طفولیت منهوب و درهم کوفته است بله سئوال و ادعای من هم در این نوشتار این است که آیا مجموعه ی خصوصیاتی که در بالا به عنوان خلقیات ایرانی و از زبان خودیها و بیگانگان ذکر شده است خصلت فردی و انحصاری ایرانی است با خصوصیات و منش روانتجاوزدیده و روح سرکوب شده است؟ به این سئوال روانشناسی و علوم رفتاری باید پاسخ بگوید و در این مورد میتوان به صدها مقاله و کتاب منتشر شده در باره ویژگیهای روانی انسانهای تجاوزدیده اشاره نمود که نگارنده سالهاست دل مشغول این کار است ولی تا جایی که در حوصله این نوشتار میگنجد به چند نکته اشاره میکنم چارلز وایت فیلد در کتاب پر سر و صدای شفای کودک درون صفحه 59 مینویسد در شرایطی سخت و نا امن رشد انسان باید در تنازع بقا باشد و انسانی که برای بقا میجگند بسیاری از روشهای مدارا و مماشات و تکنیکهای دفاعی را می آموزد. افراد تجاوزدیده و تحت فشار بقای خود را از طریق سهل انگاری و بی اهمیت جلو دادن مشکلات سر پنهان کامل و سماجت و چانه زدن خوش خدمتی و تظاهر انکار احساسات خود و دروغ تامین میکنند. آنچه بقول آنا فروید 1936 مکانیسمهای نا سلامت دفاعی برای انسان سلامت است روش های عادی ارتباط برای افراد تجاوزدیده با دنیای اطراف خویش است. مارگریت مالر روانکاو مشهور نیم قرن اخیر 1988 مینویسد برای خود واقعی در کودک انسان فضای رشد او بایست آغشته از عشق احترام  و آزادی ابراز احساسات کودک باشد. محیطی که آرزوهای کودک جدی تلقی گردد و به او فرصت تجربه  و اشتباه داده شود محیطی که کودک برای نشان دادن آنچه که هست هراسی نداشته باشد تا سالمتر رشد کند.

حال کمی در باره یک فرد که چند ماه پیش با من ملاقات نمود.

ج! سلام خوبی؟

من! سلامت باشید عزیز من خوبم شما خوب هستی؟

ج=! خوبم اما میخوام یک چیز را به شما بگویم من در نظر دارم به شهر یوتبوری نقل مکان کنم بعدأ در آنجا با رادیوها مصاحبه میکنم کم کم میرم بالا و رهبر میشوم بعدش ریئس جمهور خوب.

من=! خوب این خواب کی دیده اید؟  که با مصاحبه رادیوها میخواهید رهبر و ریئس جمهور بشوید؟

او=! مسخره میکنید حالا میبینید.

خوب ادامه این مطلب موکول میکنم برای نوشتهای آینده.

زند باد آزادی

درود به دموکراسی

سلام بر کردستان

ساموئیل قادری 27/1/2007



/////////////////////////////////////////////


 



 


موضوع اطلاعیه بخش امنیت و ضد اطلاعات حزب لیبرال دموکرات کردستان در باره تاکتیک وزارت اطلاعات رژیم دینی ایران در کشورهای اروپای و آمریکا.

بنابر اطلاعاتی که بدست ما رسیده است رژیم جمهوری اسلامی در حال سازمان دادن افراد بی اراده بی شخصیت و خود فروش است در اروپا علیه مخالفین  خوددر این کشورها.

این افراد چه کسانی هستند؟  آنها کسانی هستند که بی اراده بی شخصیت و از نظر روحی و روانی درهم شکسته و مریض هستند و پول پرست مادی به هیچ عنوان بوی از انسانیت نزد این افرد نیست چون روانی هستند و دارای شخصیتی دوگانه هستند حتی به نفس خود اعتماد ندارند و توسط این رژیم سازماندهی میشوندو بعضی از این افراد به خارج از کشور فرستاده میشوند و در این کشورها راحت سیاستمداران را فریب میدهند و اقامت دریافت میکنند و دوباره به سوی ایران سرازیر میشوند و در ایران دستور العمل لازم را از سوی وزارت اطلاعات بخش برون مرزی در یافت میکنند و یک سری افراد هم هستند که در داخل احزاب و گروه های سیاسی قبلأ فعالیت کرده اند و یا در کشورهای همجوار پناهنده بوده اند و حالا در خدمت وزارت اطلاعات در آماده اند و برای رژیم کار میکنند اکثریت این افرادی که خود را سیاسی میدانند و زمانهای طولانی خارج از ایران بر سر برده اند کسانی هستند که قبلأ مزدوران وزارت اطلاعات رژیم پیشین عراق بوده اند (جاشهای زمان رژیم صدام) حالا در خدمت وزارت اطلاعات رژیم ایران در آمده اند برای این رژیم کار میکنند و بر چسپهای بی پایه و اساس به احزاب و گروه های سیاسی میزنند و احزاب و گروه های سیاسی را متهم میکنند.

و سفارت رژیم در این کشورها به طور ماهانه به این مزدوران پول میدهد و هر ماه این مزدوران برای گرفتن حقوق ماهانه خود به سوی سفارت یعنی لانه جاسوسی و تروریستی رژیم دینی ایران سرازیر میشوند.

و به این افراد آموزش داده میشود تا در داخل احزاب و گروه های سیاسی مخالف رژیم نفوز کنند و یا اگر نشد از راه دیگر به اختلافات میان این احزاب اشاره کنند به این افراد یاد داده اند که در هنگام حرف زدن هم بتوانند علیه رژیم جمهوری اسلامی هم حرف بزنند یک مارک به ما دو تا به دشمن.(مخالفین).

یعنی طوری این افراد مزدور توجه میکنند که  مخالفین به او شک نکند  یعنی طوری تنظیم میکنند که حتی خود را مخالف رژیم معرفی کنند و بعضی حرفها هم میزنند که نزدیک است با نظر مخالفین و در عین حال به آنها آموزش میدهند که احزاب و گروه های سیاسی را متهم کنند و بعضی اتهامات بی پایه و اساس و بر چسپهای که هیچ پایه و اساسی ندارد به این احزاب و گروها بزنند و متهم کنند.

حتی این مزدوران دست به تبلیغات علیه نویسندگان و کسانی که با قلم علیه رژیم مبارزه میکنند میزنند و یکی از این تبلیغاتها این است که به داخل سایت فلانی نروید سایتش ویروس دارد و یا شما را هک میکند از این قبیل که دستور این لجنپراکنیها از سوی لانه جاسوسی و تروریستی رژیم در کشورهای اروپای صادر میشود.

و این مزدوران به اتاق پالتالک می آیند و در آنجا علیه مخالفین دست به لجنپراکنی میزنند و صدا را ضبط میکنند به عنوان فاکت به مسئول رده بالای خود تحویل میدهند و در مقابل پول دریافت میکنند و این لجنپراکنیها هم به تهران فرستاده میشود توسط سفارت رژیم در این کشورها.

1 مارک به ما بزن 2 تا به مخالفین. خوب اگر آن مزدور توجه شده بیاید مستقیم از رژیم دفاع کند نمیتواند کارش را به پیش به برد و یکی از کارهای که میکنند اشاره به جنگ میان کومه له و حزب دموکرات کردستان ایران است و اتهامهای که هنوز ما نشنیده ایم به این دو حزب میزنندو در این باره کشش میکنند که کسی به اهداف کثیف آنها پی نبرد  و بر چپسپهای به افراد مخالف میزنند و دست به ترور شخصیتی میزنند و در سدد هستند که با تمسخره کردن شخصیت دیگران را خرد کنند و بی ارزشش کنند بدون اینکه هیچ ارزشی داشته باشند خودشان اینهای که دست به این کارها میزنند و زود تسلیم دشمن میشوند و برای دشمن کار میکنند آنسانهای بی اراده از نظر روحی شکست خورده و در اصل روانی هستند و افرادی که مبتلا به امراض روانی از نوع پارانوئیدی باشد زود تسلیم میشوند و بی اراده هستند و بزدل که از سایه ی خویش ترس و وحشت دارند. و این افراد هیچ  اراده خاصی ندارند و بی شخصیت هستند و شخصیت آنها آمیخته است با ترس و شخصیتی که با ترس و وحشت رشد کند باید نامش گذاشت شخصیت پارانوئیدی  و آوتیستیکی.

سفر به داخل کشور.

و حتی وزارت اطلاعات برای جزب افرادی که به داخل کشور سفر میکنند و در اروپا بر سر میبرند دست به کار شده است این کار در زمان خاتمی بود اما در زمان احمدینژاد بیشتر شده است  در تهران و شهرستانهای دیگر ایران تمامی رانندگان تاکسی باید مجوز وزارت اطلاعات را داشته باشند و برای رده یابی مخالفینی که چه در داخل بر سر میبرند و چه از خارج وارد میشوند باید رانندگان تاکسی با وزارت اطلاعات همکاری کنندو افراد مخالف را به وزارت اطلاعات گذارش کنند و حتی صدا را ضبط میکنند هنگامیکه با فرد حرف میزنند در باره امور داخلی ایران البته افرادی هم هستند که راننده تاکسی هستند اما با وجدان هستند همه چیز را به وزارت اطلاعات نمیدهند.

و تمامی کسانی که راننده تاکسی هستند و در فرودگاها کار میکنند از افراد آموزش دیده وزارت اطلاعات هستندو برای مثال از ایرانیانی که در خارج از کشور بر سر میبرند و به داخل ایران سفر میکنند سئوال میکنند که به شرح زیر است.

شما چکار میکنید؟ با کدام گروه سیاسی کار کرده اید هدف این گروه ها چیست و میتوانید در باره هدف این گروه برای ما توضیح بدهید؟

آیا شما سرکرده این گروه ها را دیده اید از نزدیک؟

چند تا از مسئولین این گروه ها در آن کشور بر سر میبرند که شما در آن هستید؟ اگر هم هستند چکار میکنند  مشغول چه کاری هستند؟

و حتی خود راننده تاکسی برای اینکه دل طرف را به سوی خود به کشاند از سیاست دولت دینی ایران شکایت میکند و خود را فردی عادی نشان میدهد و خیلی آسان زیر زبان فرد را بیرون میکشند.

برای مثال از مسافر سئوال میکنند که ایا امکانش هست که او بتواند با این گروه ها تماس بگیرد و با گروه های سیاسی مخالف رژیم تماس برقرار کند.

چه کسانی میشناسید با ایرانیان در تماس هستید؟

تعداد افراد سیاسی و مخالف رژیم ایران در آن کشور چقدر است؟

کدام گروه از گروه های سیاسی تعداد شان بیشتر است در آن کشوری که شما بر سر میبرید؟

در سال 1370 یک گروه از سوی وزارت اطلاعات تشکیل شد که این افراد بیشتر مخفی هستند فقط گذارش تهیه میکنندبرای وزارت اطلاعات  بعضی از این افراد زنان متحجر اسلامی هستند نیمی از این افراد راننده تاکسی هستند و در فرودگاه ها کار میکنند بیشتر سر و کارشان با افرادی است که از خارج به داخل ایران سفر میکنند و از آنها اطلاعات لازم دریافت میکنند هنگامیکه به فرد نزدیک شدند به فرد پیشنهاد میدهند برای همکاری کردن در خارج از کشور اگر فرد بله گفت به دوره یک ماه میفرستند که هر بار به ایران سفر کند یک دوره آموزشی برای فرد میگذارند تا یاد بگیرد چطوری زیر زبان دیگران را بکشد و علیه مخالفین جاسوسی کند. افرادی که در این گروه وزارت اطلاعات کار میکنند اگر با یک چپی گفتگو کنند طوری حرف میزنند که انگار یک سوسیالیست است و اگر با یک دموکرات دیدار کند طوری حرف میزنند که طرفی که با ویی حرف میزند بر این خیال است که در ایران افرادی هستند که خیلی دموکرات و از قوانین دموکراسی خیلی میدانند اما در این فکر نیستند که او یک اطلاعاتی آموزش دیده است.

چیزیکه ما از آن با خبر هستیم نزدیک به 189 نفر با رژیم ایران همکاری میکنند در کشورهای دانمارک سوئد و نرویج کار میکنند 28 نفرشان متأسفانه کرد هستند بنابر اطلاعاتی که بدست آورده ایم اما شاید تعدادشان بیشتر باشد متأسفانه بعضی از این افراد عضوه گروه های سیاسی بوده اند قبلأ و در خدمت وزارت اطلاعات در آمده اند و برای رژیم کار میکنند.

این را نباید فراموش کنیم هر چه مشکلات و تضاد میان احزاب و گروه های سیاسی باشد رژیم جمهوری اسلامی بیتشر شاد میشود و هر نوع اختلافاتی که میان احزاب و اپوزیسیون دروست بشود رژیم دینی ایران جشن میگیرد و بسا خوشحال میشود.

در اتاق پالتالک.

بعضی از مزدوران به داخل اتاق پالتالک می آیند و در آنجا به این احزاب و آن احزاب حمله میکنند و باز دست به تمسخره افرادی میزنند که جدأ مخالف رژیم دینی ایران است اینها همان کسانی هستند که از سوی لانه جاسوسی (سفارت) توجه میشوند برای اینکار.

و هنگامیکه به فرد حمله میکنند صدای خود را ضبط میکنند که چه گفته اند و در اختیار سفارت رژیم دینی ایران قرار میدهند  و در مقابل پول دریافت میکنند.

این افرادی که کرد هستند و برای رژیم دینی ایران کار میکنند مسئول این افراد در کردستان مرکز فرمانده هی سپاه پاسداران که در میان سقز و مریوان است این مرکز بیشتر مسئولیت دارد که احزاب و کروهای سیاسی را در هم به پاشد و یا علیه این گروه ها جاسوسی کنند  این پادگان افرادی را در کردستان آزاد استخدام میکنند که تا بتواند توسط این افراد به داخل احزاب کردی در منطقه نفوز کنند فرمانده این پادگان علی حسینی نام دارد   این اسم مستعار است و اسم اصلی این انسان کش در دست نداریم تا مقاله آینده شاید اسم و اهل کدام شهر است برای عموم افشا کنم.

و در سال 1373 چند نفر که زبان کردی را خوب یاد گرفته اند به خارج از کشور فرستاده شده اند و در سفارتخانه های رژیم مشغول کار کردن هستند و بیتشر این افراد ناشناس هستند فقط یک الی دو نفر نباشد که مستقیم با کرد زبانان در تماس هستند  بقیه مشغول جمع آوری اطلاعات هستند در باره کردها  و جزب کردن افراد بی اراده و بی شخصیت هستند برای همکاری  با رژیم دینی ایران.

اما ستاد فرماندهی این گروه جزب افراد در خارج از کشور مرکز اصلیش در تهران است این ستاد تشکیل شده است از 8 تیپ و یا گروه  هر یک از این گروه ها مقابله با یک تفکر هستند برای مثال یک گروه که مرمکزش در کردستان است بیشتر در باره کردها کار میکند و یکی دیگر علیه چپیهای است که ضد رژیم هستند اینها در باره مسائل سیاسی و سوسیالیستی کاملأ آموزش دیده هستند و گروه سوم بیشتر کارش برای جزب هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران است و بیشتر و کارش مقابله با مجاهدین و شورای ملی مقاومت است این مقابله بیشتر کار تبلیغاتی است و در سدد هستند که شخصیت افراد مجاهدین را خرد کنند و گروه کردستان کسانی هستند که حتی برای نفوز کردن به داخل احزاب کردستانی  خیلی مخفیانه کار میکنند و بیشتر مخفی هستند البته هر منطقه ای 2 گروه برایش تشکیل شده است یک گروه که مخفیانه برای نفوز و گروه دیگر برای افشای اشتباهات احزاب است.

خلاصه بگویم هر یک گروه به 3 دسته تقسیم میشوند یکی برای نفوز کردن و دیگری برای افشاگری و شکستن اراده افراد در داخل احزاب و کشاندن افراد به سوی خود و شناساندن افراد ناراضی در داخل این احزاب.

و کشاندن افراد ناراضی به سوی خود و در آخر دست به همکاری کردن با رژیم.

یک گروه برای مقابله با حزب دموکرات کردستان که این گروه به3 دسته تقسیم میشوند یکی برای نفوز کردن دومی و سومی برای کشاندن افراد ناراضی در داخل حزب به سوی رژیم.

در باره کومه له همچنین و این گروه  که به 3 دسته تقسیم میشوند یک دسته در خارج از کشور کار میکنند و دو م در داخل و سوم نفوزی است.

در باره سلطنت طلبها هم همینطور است.

اما از سال 1374 به بعد که آمریکا به منطقه آمد و روابطش با کردها خوب شد این دسته جاتی که رژیم برای درهم شکستن اراده جوانان کرد در داخل کار میکنند دوبرابر شده است و بودجه خاصی برای این گروه ها برای تامین اقتصادی این گروه تعین شده است از سوی رهبر ولی فقیه.

و در حال حاضر ستاد مبارزه با گروه های سیاسی در کردستان مهم ترین مهره رژیم تشکیل میدهد چرا چون کردها را متحد آمریکا میدانند رژیم دینی ایران.

و برای جزب نیرو بر مردم فشار می آورند تا با این ستادهمکاری کنند.

بله این بود تاکتیک وزارت اطلاعات رژیم دینی ایران در کشورهای اروپای و داخل ایران علیه مخالفین رژیم دینی.

ما در مقاله آینده به همه چیز اشاره خواهیم کرد و منتظر نیروهای دوست هستیم تا اطلاعات بیشتر بدست بیاوریم..

زند باد انسان و انسانیت

زند باد صلح و آزادی

نفرت بر تنگ نظری و کوته فکری

سلام بر روح و روان پاک شهدای راه انسان و انسانیت

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان

ساموئیل قادری مسئول امنیت و ضد اطلاعات حزب لیبرال دموکرات کردستان.

16/1/2008


موضوع اطلاعیه  بخش امنیت و ضد اطلاعات حزب لیبرال دموکرات کردستان در باره محکوم  کردن برخورد غیر انسانی مسئول روم پالتالکی مشروطه خواهان ایرانی فاشیستهای ایرانی با یک هموطن کرد در روز شنبه 12/1/2008.

مردم آگاه و کرد پرور کردستان و مردم شهرهای کردستان و شهر عزیزم شهر کرمانشاه و شهرهای دیگر مهین اسیرم کردستان از این بابت باید خیلی هشیار و آگاه بود چرا چون دشمنان خلق ستمدید کردستان به همه انواع و اشکال به این ملت ستمدیده توهین میکنند و فرزندان رشید و دلیر شما عزیزان از همه چیز آگاه هستند و هر نوع برخوردی که از سوی دشمنان خلق کرد به این ملت عزیز بشود جلوش خواهیم گرفت ما جوانان خلق کرد قسم خورده ایم تا دست یابی به حقوق حقه خود مبارزه خواهیم کرد و اهداف کثیف دشمنان این ملت را به آگاهی عموم مردم ستمدید کردستان خواهیم رساند و ما جوانان  خلق کرد قسم خورده ایم و با خون خود امضا نموده ایم با خلق و خاک عزیزمان کردستان همپیمان باشیم تا ابد و آنهای که  و بر این خیال هستند که در پشت کامپیوترشان بزدلانه اراده  فولادین ماجوانان کرد  را خدشه دار میکنند در خواب فرو رفته اند و ما جوانان خلق کردستان برای هر نوع برخوردی که دشمنان بر علیه ما انجام بدهند خود را آماده کرده ایم و آماده هستیم در همیه زمینه ها در برابر دشمن ایستادگی کنیم تا آخرین قطره خونمان باید بدانند زمان فرق کرده است و جوانان دلیر و شجاع خلق کردستان در برابر هر نوع توطئه ای می ایستیم و آن را با ابتکار زیرکانه خود خنثئ خواهند کرد و به کوری چشم دشمنان خلق کردستان ما جوانان کردستان استقلال خود کردستان را بدست خواهند آورد این ایده محقق خواهند شد به کوری چشم دشمنان این خلق ستمدید.

عزیزان در اتاق پالتالک به اصطلاح مشروطه خواهان که هنوز نمیدانند ادب یعنی چه و از اول سخنشان تا آخر سخنشان همه توهین است یکی از دوستانم که به روم این بی ادبان  رفته بود به خاطر اینکه اسمش کردستان بوده است وی را از روم خود اخراج میکنند من خوب این دوست را میشناسم که خیلی مؤادب و به هیچ عنوان به هیچ احدی توهین نمیکند بله من لازم دانستم که اهداف این شوینیستهای کور که بجز توهین کردن و فوش دادن چیز دیگری نمی فهمند و نمیدانند مثل رضا اتابای که در اول تا آخر سخنرانیش به این و اون توهین میکند  نه ادب سیاسی را رعایت میکند و نه ادب اخلاقی  همین که یک پیک ویسکی خورد سرش گرم شد به این و اون توهین میکنند البته اینها کسانی هستند که قدرت رویاروی ندارند بلکه پشت کامپیوترشان نشسته اند و خیال میکنند سیاسی هستند  کدام فرد سیاسی دیده اید که به هر کسی توهین کند و یا به ملت توهین کند  رضا اتابای دیشب به مردم ایران به طور آشکار توهین نمود میگفت ملت احمق ایران آخر خاک بر سر ملتی که به چنین آدامهای بی شخصیتی اعتماد کند که به حیثیت و کرامتشان توهین کند و حتی رای بدهد. آقای رضا اتابای میگفت رضا پهلوی آدمی است عصبانی و تند این خیلی کار خوبی کرد که برای ما توضیح داد چرا چون ما ملتهای ایرانی افراد عصبانی و تندرو را قبول نداریم  چرا چون آن کسانی که زود عصبانی میشوند سالم نیستند بلکه مریض هستند و ما هم به انسان مریض رأی نمیدهیم و اجازه نمیدهیم که ملت به دست افراد عصبانی به افتد چرا چون عواقب خاصی ندارد برای ملتها و مردم ایران هم کاسه و کوسه را آماده نکرده اند تا فردی که پدرش نقش خود را بازی کرده است  وتاریخش به پایان رسیده است  دیگر مثل یک خواب شده است برای طرفدارانش دوباره به قدرت برسد و مردم و ملیتهای ایرانی را سرکوب کند و بکشد و چپاول کند. ما به فردی نیاز داریم که مهربان و مؤادب و درونی قوی و با تحمل باشد نه یک فرد روانی که هر گا حالش به هم بخورد دست به قتلعام مردم بزند. آقایان میگویند باید گارد سرکوبگر شاهنشاهی تشکیل داد برای سرکوب آندسته از کردهای که میخواهند از ایران جدا بشوند این گارد کجا باید تشکیل داد بابا شما همه 60 نفر بیش نیستید کدام گارد کدام ارتش بابا شماها همه یا در آلمان هستید و یا در آمریکا خوب پشت کامپیوتر نشسته اید و یک پیک ویسکی و یا هر مشروب دیگری مینوشید و سر مست میشوید می آئید از سرکوب و کشتو کشتار حرف میزنید خیلی خنده دار است این حرفهای که مشروطه خواهان ایرانی  که باید اسمش گذاشت فاشیستهای ایرانی میزنند و بیان میگنند. بابا شما به ملت خودت به ملت فارس احترام نمیگذارید به فارسها همه نوع توهینها میکنید  و خودتان مدافع ملت ایران میدانید آیا این است ادب سیاسی و اخلاق سیاسی که به مردم فوش بدهید و توهین کنید و ملت را احمق توصیف کنید بابا جان برو کمی یاد بگیر ادب و اخلاق سیاسی بعدأ بیا حرف بزن عزیز.

شما به ملت توهین میکنید و فوش میدهید باز میخواهید  وطن پرست هم باشید خیلی خنده دار است و طرفدار یکپارچگی ایران هم هستید بهه بهه خیلی قشنگ است. شماها از نظر روحی و روانی سالم نیستید اول برو پیش یک روانشناس تا حالتان خوب بشود بعدأ بیا حرف بزن. خانمی که ادمن است در روم مشروطه خواهان (فاشیستهای ایرانی) خانم دلبند 45 ساله ساکن آلمان میگفت او به مشروطه خواهان چیزی گفته است و یا مشروطه خواهان را قبول ندارد این مثل یک فایل میماند برای آن روز تا این افراد را محاکمه کنیم و حتی دست به تهدید هم میزنند این فاشیستهای به اصطلاح مشروطه خواه در قوانین آلمان که خانم دلبند 45 ساله در آن ساکن است تهدید ممنوع است و هر کسی بخواهد کسی دیگری را تهدید کند زندانی و جریمه میشود  حتی در آمریکا آقای رضا اتابای 58 ساله در لس آنجلس به این و اون توهین میکند و یک پیک ویسکی مینوشد و یا چند پوکی به تریاکش میزند و دست به تهدید میزند خوب آنهم در پشت کامپیوترش  چه کسی است که به این چنین افرادی بی سر و پا باور کند که حتی به کرامت و حیثیت مردم ایران و ایرانی توهین میکنند و این آقا حتی برای خود و خانواده خویش احترامی نگذاشته اند  بجز کلمات توهین آمیز چیز دیگری نمیفهمند خوب چه باید کرد من بر این باور هستم که باید به پیش یک روانکا مجرب و با تجربه بروند تا شاید حالشان خوب بشود. خانم دلبند میگوید ما صداش را ضبط کرده ایم میدانیم کجا زندگی میکند باید هواسش باشد  تهدید پشت کامپیوتر در یک اتاق نرم و گرم خیلی دلچسپ است. باور کنید حرفهای شما به آخوندها کمکی بزرگ میکند چرا چون میدانند که شماها افرادی هستید بی سر و پا به غیر از فوش و فحش دادن چیز دیگری بلد نیستید. رضا اتابای آن کسانی که بخواهند شبنامه را علیه ما منتشر کنند کتکش خواهیند خورد  خوب کدام کتک رضا جان نکنداز تریاک زیاد استفاده کرده باشید که قدرت کنترل بر افکار و کردار خود را از دست داده باشید عزیز آنهم در پشت کامپیوترت دارید بچه میترسانید.

مردم آ گاه و مردم شریف ایران و خلقهای ستمدید ایرانی برادران عزیز آذریهای عزیز عربهای عزیز بلوچهای عزیز و ملتهای ستمدیده شما باید آگاه باشید که برای دست یابی به حقوق حقه خود از پای نه ایستید و برای برقراری یک سیستم فدرال دموکراتی  از نوع فدرالیسم جغرافی  باید همه با هم ملیتهای عزیز ایرانی دست در دست یکدیگر بگذارند و با هم همکاری کنند  همین که کمیته ملیتهای فدرال خیلی کار خوب و ثمربخشی خواهد بود  باید افراد سیاسی با مردمش و ملتش صادق و صداقت باشد و اهداف شوینیستهای کور مثل مشروطه خواهان برای عموم مردم خود شرح بدهید و نباید اجازه بدهیم که بیشتر از این  جوانان و ملتهای ستمدید ایرانی را گول این دسته جات بخورند.

از همین جا دست به تبعیض میزنند علیه ما ملیتهای سرکوب شده ایرانی  همین یک تبعیض است که کسی بخواهد با نام کردستان وارد روم این فاشیستها بشود و وی را از روم اخراج کنند و یا اجازه ندهند حتی نظرش را بیان کند به خاطر اینکه او کرده بوده است آیا این یک توهین نیست به ملیت  او؟

 بله ما باید در این باره خیلی آگاه باشیم چرا چون افرادی هستند که نیمه روانی مبتلا به امراض هیستری هستند قدرت تحمل دیگران را ندارند و میخواهند خودشان چوپان باشند و انسانهای دیگر و یا ملیتهای دیگر گوسفند و گله آنها باشند.

و حتی آنها با همدیگر نمیسازند و رضا اتابای به احزاب دیگر با لحنی توهین آمیز به آنها توهین میکند  دیشب به طور آشکار به حزب دموکرات کردستان و کومه له توهین نمود  و حتی به سازمان مجاهدین خلق که از نظر پان ایرانیست بودن با آنها کمی نزدیک است توهین کرد این آقای تریاکی  رضا اتابای.

و داریوش همایون  دیشب ما کردها را دسته جات وابسته میدانستند و از دیکتاتوری رضا خان و محمد رضا شاه نام نمیبردند که خودشان دست نشانده بودند و بدون اجازه خارجیها چیزی جابجا نمیکردند در کشور.

و انها دیشب حزب لیبرال دموکرات کردستان را دست نشانده اسرائیل معرفی میکردند رضا اتابای خیلی خنده دار بود حرفهای رضا اتابای.

ما حالا اگر روزهای که بیکار هستیم و احساس میکنیم که حوصله مان به سر رفته است به روم اتاق پالتاکی مپشروطه خواهان میرویم تا از این تائتر رضا اتابای بی بش نباشیم برای خنده صدای او را ضبط کنیم و به حرفهای او بخندیم.

و کییف کنیم.

خوب  این خیلی خوب است که نیاز به تحقیقات و رفتن به دنبال مردم ندارد برای گفتگو در باره حالت روانی افراد کافی است که به اتاق و روم پالتالکی برویم و خیلی آسان  به نوشتهای ما کمکی فراوان میکند که در باره افراد روانی میخواهم منتشرش کنیم.

سلام بر روح و روانپاک شهدای کرد و کردستان

سلام بر آزادی و یکسانی

نفرت بر تنگ نظری و کوته فکری

.زند باد صلح و آزادی

سلام برانسان و انسانیت

زند باد استقلال کردستان

به کوری چشم دشمنان کرد و کردستان کردستان استقلال خود را بدست خواهند آورد

ساموئیل قادری مسئول امنیت و ضد اطلاعات حزب لیبرال دموکرات کردستان

14/1/2008



//////////////////////////////////////////////////////
 

موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان

ما معامله ننگین میان دولت آلمان بر سر آزادی تروریست میکونوس آدمکش کاظم دارابی را قویأ محکوم میکنیم.

این به وضوح نشانداده شد که کاظم دارابی یکی از مهرهای اطلاعات رژیم دینی ایران بوده و هست.

در قانون دادگاهای آلمان هر فردی که به خاطر جرمی سنگین به زندان ابد محکوم بشود باید 23 سال در زندان بماند  اما چرا به این زودی این تروریست شناخته شده را آزاد کردند  جای سئوال است.؟

در ماه گذشته به طور مستمر محمد خاتمی 6 بار مخفیانه به آلمان سفر نمود و هر بار مسئولین رژیم دینی ایران به آلمان سفر میکردند یک پیشنهاد جدید اقتصادی را به آلمان میدادند و در باره معامله بر سر آزادی این تروریست با دولتمردان آلمانی گفتگو و مزاکره میکردند.

آزادی این جنایتکار دست رژِیم دینی ایران برای سرکوب و ترور مخالفین بازنگهمیدارد و این به آن معنا است که قبل از ترور بعضی از دست اندرکاران دولت آلمان در این ترور دست داشته اند این باید نامش گذاشت ترورهای خریده شده ...

خوب احمدینژاد بیخود نمی آئید بگوید که خیلی آسان میتوان سیاستمداران آروپای را خرید اما سیاستمداران جمهوری اسلامی به قول احمدینژاد خریدی نیستند چون با ایمان کار میکنند.

در دهه های نود بعضی از سیاستمداران سوئدی را خرید و دست به ترورهای هم زد در خاک سوئد رژیم دینی ایران.

اطلاعات رژیم دینی ایران توانست به داخل حزب دموکرات کردستان ایران نفوز کند و این حزب را شقه کند تا دیگر مانعی وجود نداشته باشد برای آزادی تروریست دست نشانده ولی فقیه در آلمان. بلی شقه شدن حزب دموکرات کردستان ایران به روابط خارجی این حزب ضربه ای بزرگ زد  و اعتبار این حزب پائین آمد بر همین اساس بود که خیلی آسان بعد از شقه شدن حزب دموکرات کردستان ایران قاتل شهید دکتر شرفکندی آزاد شد و به آغوش و لانه اصلی ترور یعنی تهران بازگشت و از سوی سردمداران رژیم دینی ایران به گرمی از این تروریست استقبال شد در فرودگاه  مهرآبادتهران.

سلام بر آزادی و دموکراسی

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

زند باد صلح و آزادی

دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان

15/12/20007

پانزده دوازده دو هزار و هفت شنبه

---------------------------------


 


موضوع تفسیر سیاسی (به قلم اسماعیل قادری)

کنفرانس استانبول و یا کنفرانس دعوت برای درست کردن یک جبهه ضد کرد البته میتوان اسمش گذاشت کنفرانس ضد کرد  در استانبول توسط دولت نژادپرست ترک.

سردمداران دولت نژادپرست ترک همیشه دست به تهدید علیه ملت کرد زده اند و اینکه در این راه با مخالفتهای جهانی روبرو شده است در سدد بر آمده است تا با ایجاد و بر پای یک کنفرانس منطقه ای تحت عنوان امنیت در عراق و کشیدن ریئس وزرای عراق و دادن رشوه به ایشان برای پیوستن به جبهه ضد کرد که دولت نژاد پرست ترک آن را ایجاد نموده است.

دراین باره یک فاشیست پیشنهاد خنده داری کرده است که در زیر می آیدو اعتراف سردمداران رژِیم نژادپرست ترک از حمایتهای جهانی از ملت و دولت فدرال کردستان.

فاشیست در فکر شستشویی مغزی جوانان کرد بر آمده است

کردستان - دنیز بایکال خواهان بازنگری در سیاستهای ترکیه در قبال اقلیم کردستان است

دنیز بایکال دبیرکل حزب جمهوریخواه خلق ترکیه، پیشنهاد کرده است ترکیه روابط خود با اقلیم کردستان را در چارچوب اهدافی جدید پایه ریزی کند. وی در همین راستا خواهان پخش برنامه های رادیو و تلویزیونی به زبانهای کردی، عربی و ترکی از سوی آنکارا و آموزش جوانان اقلیم کردستان در این کشور شده است. دبیرکل حزب اپوزیسیون دولت ترکیه در پارلمان آن کشور، در مصاحبه با روزنامه "حریت" گفته است: دیگر نباید به مساله در چهارچوب عملیات نظامی نگاه کنیم. اقلیم کردستان با سوریه تفاوت دارد، چون در سوریه تنها به اعضای مسلح حزب کارگران کردستان (پ کا کا) پناه داده شده بود اما در اقلیم کردستان حمایت بین المللی از آنها به عمل می آید.    


دنیز بایکال در ادامه این سوال را مطرح کرده است که "از آنجا که در اقلیم کردستان یک دولت خودگردان و با نفوذ ملی وجود دارد، چه کاری باید انجام دهیم؟"


وی در جواب سوال خود بر لزوم اتخاذ یک استراتژی ده، بیست و یا سی ساله برای آینده تاکید کرده و گفته است: "در همین راستا باید 500 یا 1000 جوان کرد و عرب را به ترکیه بیاوریم تا ما را بهتر بشناسند و آموزش ببینند و مانند ما زندگی کنند و بعداً به کشورشان بازگردند و پستهای اداری را در اختیار بگیرند.

هرچند ما تاکنون این کار را کرده ایم اما در حال حاظر بارزانی چنین برنامه ای در پیش گرفته است. باید به جای منازعه چنین روابطی را مد نظر قرار دهیم."

دنیز بایکال در بخش دیگری از مصاحبه خود با روزنامه حریت پخش برنامه های رادیو تلویزیونی به زبانهای کردی، عربی و ترکی را لازم دانسته است.


وی گفته است: در حالی که آمریکا و بریتانیا این کار را انجام می دهند ما چرا انجام ندهیم.

وی در ادامه پیشنهاد کرده است که دولت ترکیه  راساً اقدام به پخش چنین برنامه هایی بکند.


رهبر حزب جمهوریخواه خلق ترکیه درباره روابط بازرگانی با اقلیم کردستان، ایجاد چند گذرگاه مرزی دیگر با اقلیم کردستان علاوه بر گذرگاه فعلی ابراهیم خلیل را لازم دانسته است و در عین حال تصریح کرده که باید هر چه زودتر کلیه محورهای حمل و نقل جاده ای به یکدیگر متصل شوند و در ترکیه سدهایی ساخته شود تا در صورت لزوم آب برای اقلیم کردستان فرستاده شود.


روزنامه حریت در پایان مصاحبه اعلام کرده است که دنیز بایکال در نظر دارد در شماره های آتی این روزنامه جزئیات بیشتری از این طرح را منتشر کند.

 نشست مخفیانه اردوغان با مالکی نشست خصوصی داشته در این نشست از مالکی خواسته شده که باید در عراق فقط یک پرچم باشد نه دو پرچم  بنابر درخواست ترکها باید پیشمرگه را بردارند فقط یک ارتش باشد  باید ارتش عراق به منطقه وارد بشوند و پیشمرکه را محدود کنند و آزادی کردها را باید بنابر درخواست ترکیه محدود بشود و باز در این نشست به مالکی پیشنهاد شده است که به طور ماهانه میتواند از ترکیه حقوق دریافت کند  اگر به خواست ترکیه تن در بدهد.

و در کنفرانس استانبول ترکیه از همه شرکت کنندگان خواست که از سیاست ترکیه در قبال کردها حمایت به عمل بیاورند و دولت سوریه و ایران از پیشنهاد ترکیه استقبال نمودند و اما دولت اردوغان نتوانست به آن شیوه ای که آنها خواسته بودند به نتیجه برسند.

 در نشست استانبول از رابطه پشت پرده پنهانی میان نوری مالکی و اردوغان برداشته شد و برای همه این رابطه ننگین و پنهانی آشکار شد.

 و باز در این نشست از کشورهای همجوار عراق خواسته شد که با ترکیه در قبال کردها متحد بشوند و همه با یک صدا حزب کارگران کردستان را محکوم کنند و این حزب را تروریست معرفی کنند و در این باره که مسئله ای قتلعام آرامنه به میان آمده است به ترکیه کمک کنند تا این طرح به مورد اجرا در نیاید و از کشور اسلامی برادر حمایت کنند به قول اردوغان.

 رژیم نژادپرست ترک میخواهد به بهانه حزب کارگران کردستان به دولت اقلیم کردستان حمله کند و یک قبرص دیگر ایجاد کند و دو شهر نفت خیز کرکوک و موصل را به تصرف خود در بیاورد و در این راه کردها را سرکوب کنند و هدف دوم ترکها پائین آوردن پرچم کردستان است که دیدن پرچم کردستان برای آنها خوب نیست حالشان بد میکند و دچار درهم شکستن روحی و روانی میشوند ترکهای نژادپرست.

 رژیم نژادپرست ترکیه از یک تفکر قدیمی بناشده است باید به جوانان و آزادیخواهان اجازه بدهند تا در دولت مشارکت کنند بس است نژادپرستی و تفرقه انگیزی.

 و دولت ترکیه میخواهد با فشار آوردن بر کردها از تحقق احقاق  حقوق کردها جلو گیری کند.

 هنگامیکه مشکلات داخلی به اوج خود میرسد به چاره اندیشی میپردازند ترکها میخواهند این مشکلات را به بیرون از مرزهایشان بکشانند تا افکار و آذهان عمومی را به بیراهه بکشانند و ذهن آنها را مشغول چیز دیگری کنند.

از مشکلات طاقتفرسای اقتصادی گرفته است تا عقبماندگی و در نادانی قراردادن مردمشان اگر به مناطق آناتولی سفر کنید انگار میکنید که در هنوز در قرن ششم و 7 بر سرمیبرید مردمانی ساده با الاغهایشان کشاورزی میکنند و مثل این است که ما بگویم از بیرون یک زوق است و از درون یک توق و در ترکیه به هیچ عنوان تکامل وجود ندارد هنوز از خان و خان آقاها و کدخدا و از این چیزهای عقبمانده است تا یک پیشبرد تکامل به سوی آینده ای بهتر.

و بعد از اتمام کنفرانس دولت و پارلمان ترکیه بدون حضور پارلمانتاران کرد تشکیل جلسه دادند و در این نشست سازمان امنیت ترکیه میت فرماندهان ارتش رهبران احزاب نژادپرست  به این نتیجه رسیدند که در باره جنگ آینده ایالات متحده آمریکا با ایران باید یک امتیاز برزگ به آمریکا داده بشود تا شاید بتوان به کردستان حمله کنند ارتش نژاد پرست ترک و در این نشست در باره مشکلات داخلی بحث شد که فرماندهان ارتش گفته بودند که اگر دست به هیاهو بزنیم و کردها بیشتر متهم کنیم میتوانیم اذهان عمومی را متوجه خارج از مرزهای ترکیه کنیم و هم میتوانیم با احساسات مردم بازی کنیم که بیشتر مردم به سوی نژاد پرستی سوق بدهند تا ملت ترک یک پارچه با کردها دشمن بشوند و در این نشست 2600 نفر را از افراد آموزش دیده به اروپا و آمریکا اعضام نمودند که تا با کردها مقابله کنند و اگر کردها در اروپا دست به تظاهرات زدند علیه لشکر کشی رژیم نژادپرست ترک علیه مردم و ملت کردستان تظاهرات کردها را به آشوب بکشانند نمونه آن در بلژیک نروژ سوئد و آلمان بود این طرح توسط سازمان امنیت شکستخورده ترک میت ریخته شده بود  اما بسا مردم و ملتهای آزادیخواه در اروپا و سرتاسر جهان علیه این اعمال ضد بشری موضع گیری کردند و آنرا محکوم کردند و در این آشوبها پلیس سوئد ترکها را جنگطلب و خشونتگرا معرفی نمودند و پلیس آلمان همچنین و پلیس بلژیک همچنین و پلیس نروژ هم ترکها را به اخراج از کشورشان تهدید نمود اگر دست به آشوبگری و برهم زنند جامعه آرام نروژ بزنند و در آلمان بلژیک سوئد و نروژ چندین نفر از این اعضامیها بازداشت شدند و در بازداشت بر سر میبرند.

پلیس سراسری اروپا اعلام نموده است که ترکیه یکی از کشورهای است که از صدور مواد مخدر به این اتحادیه دست بالای دارد.

حال در باره سفر اردوغان به آمریکا و تسلیم شدن ترکیه به تمام معنا به آمریکا در نشست مخفی پارلمان و سازمان امنیت و ارتش ترکیه یکصدا به تمام معنا به آمریکا خود را تسلیم نمودند ترکها.

یک! آمریکا حق دارد در هرکجای ترکیه که خود صلاح بداند پایگاه نظامی ایجاد کند اگر هم یک شهر و دهکده هم در آن منطقه باشد که آمریکا بخواهد در آنجا پایگاه نظامی ایجاد کند شهر را تخلیه میشود سفر آمریکایها به ترکیه از این به بعد بدون ویزا میباشد هتلها برای آنها یعنی افراد سیاسی و نظامی مجانی میباشد به شرطی که آمریکا آزادی کردها را در عراق محدود کند.

دو! آمریکا این حق را دارد از خاک ترکیه برای بمباران نیروگاه هسته ی ایران استفاده کند چه با موشک و چه با هواپیما اگر آمریکا نیاز داشته باشد ارتش ترکیه همراه با ارتش ایالات متحده  به جنگ با ایران میرود.

اردوغان یک نامه 16 صفحه ای را به ریئس جمهور آمریکا در این رابطه تسلیم نموده است که قسمتی از آن را برای افکار عمومی در این تفسیر سیاسی آفشا میشود.

این نامه که توسط یک نفر که مورد اعتماد است افشا شده است که اردوغان از ریئس جمهور آمریکا خواسته است که در این باره چیزی را برای افکار عمومی افشا نکند که نکند ایران با ترکها در قبال جنگجویان کرد با دولت ترکیه همکاریهای خود را قطع کند که به ترکیه ضرر میرساند.

باز در نامه آمده است که آمریکا آزاد است با خواست خودش در هر نطقه ای در خاک ترکیه پایگاه نظامی و سربازی ایجاد کند و اگر هم امریکا از ترکیه بخواهد اطلاعات لازم در باره جا و مکان نیروگاه های هسته ی ایران در اختیار آمریکا قرار میدهند

اردوغن گفته است که دولت و ملت ترک در خدمت آمریکا میباشند در هر زمانی که امریکا نیاز داشته باشد به ما.

آقای جورج دبلیو بوش هم به ویی پاسخ داده است که از حمله به کردستان فدرال خود داری کند و آمریکا در آینده نزدیک با جنگجویان کرد یعنی حزب کارگران کردستان مقابله میکند اما بستگی دارد به اینکه اگر این حزب دست به خشونت بزند بیشتر از این.

اردوغان هم یک صفحه از نامه مذکور را اختصاص داده بود به هدف و سیاست حزب کارگران کردستان که به شرح زیر میباشد.

یک ! حزب کاران کردستان یک حزب مارکسیست لنیننیستی است که آمریکا را آمپریالیسم میبداند و هم دشمن آمریکا هم دشمن ترکیه میباشد و اینها میخواهند ترکیه را تضعیف کنند و به دو قسمتش کنند و این هم خطری بزرگ است برای امنیت منطقه و حتئی میتوانند برای امنیت آمریکا اختلال ایجاد کنند.

پاسخ جورج بوش به اردوغان اما تا بحال از دست کردها به هیچ عنوان ضرری نکرده ایم و حزب کارگران کردستان هم با ما جنگ ندارد انها خواستار یک کشور دموکرات در ترکیه هستند که کرد و ترک مثل برادر با هم زندگی کنند اما من میتوانم اعلانی به شما کمک کنم برای افکار عمومی که میتوانم بگویم حزب کارگران کردستان دشمن ترکیه و مردم امریکا میباشند تا شاید اگر روزی دست به کاری بردیم علیه حزب کارگران با مردم مان مواجه نشویم.

 البته این گفتگوها مخفیانه صورت گرفت برای افکار عمومی تنها یک کلمه به کار رفته است آنهم اعلام ریئس جمهوری آمریکا در باره اینکه حزب کارگران کردستان دشمن مردم ترکیه و مردم آمریکا میباشند بود.

اما این یک سیاست است و باید ما هم ملت کرد دست به کار خودمان بزنیم برای مقابله با چنین حرکاتی که بر ضد ملت کردستان باشد و در زمینه دپلوماتیک در مقابل دشمن قرار بگیریم.

البته وقتیکه از دشمن نام میبرم منظور دولت نژاد پرست ترک است ملت آمریکا و ریئس جمهوری آمریکا دوست ملت کرد میباشند و به این آسانی به دولت نژاد پرست ترک اجازه نمیدهند که به کردستان آزاد لشکر کشی کند.

در باره درخواست یکی از نمایندگان پارلمان آمریکا از اردوغان برای کمک به اسرائیل اگر زمانی که سوری و ایران بخواهند به اسرائیل حمله کنند

آقای اردوغان بعضی از روزنامه ها میگویند شما یک اسلامیست هستی و بیشتر میخواهید با کشورهای همچون ایران و احزاب تندرو ضد آمریکای همکاری کنید آیا این راست است؟

اردوغان نه ابدأ این حقیقت ندارد ملت ترکیه همیشه دوست مردم اسرئیل بوده و هست هرگز ما از ایران پشتیبانی نکرده ایم و نمیکنیم فقط در رابطه با حزب کارگران کردستان مجبور هستیم کمی با رژیم ایران کنار بیایم در این باره فقط رابطه ما با ایران بر اساس میبارزه با حزب کارگران کردستان میباشد ما به شما کمک نمودیم تا یکی از کاربدستان رژیم ایران را مخفیانه به شماها تسلیم کنیم و هنوز هم ایران  در این باره از ما نگران شده است و ما باید کمی هم با ایران در این باره کنار بیایم اگر نه ایران میتواند به حزب کارگران کمک کند  آنها را علیه ترکیه تقویت کند.

اما ما دولت و ملت ترکیه همیشه فارسها را دشمن شماره یک خود دانسته ایم و میدانیم چرا چون فارسها ادعا میکنند که کردها با فارسها یک قوم هستند و آریائی هستند و در این باره با کردها عاطفه نشان میدهند.

جورج بوش من باور نمیکنم چنین باشد اگر هم شده باشد تعداد اندکی چنین تفکر دارند نه همه فارسها دولت ایران در سرکوب کردها و قتلعام کردها دست بالای داشته است.

خلاصه ترکیه به تمام معنا خود را به اسرائیل و آمریکا تسلیم نموده است حال باید منتظر عواقب آنهم باشیم توسط ملت ترک که به این دولت افتخار میکنند که یک دولت ملی میباشد اما بلعکس یک دولت بحران آفرین و چنگ طلب و نژادپرست میباشد که هم دشمن ملت ترک و هم دشمن ملت کرد میباشد.

تا بحال ترکیه در هیچ حرکتی دشمن امیز علیه کردها پیروز نشده است به تنهای همیشه از دیگران کمک گرفته است تا با کردها مقابله کند  خیالهای که نژادپرستان ترک در سر دارند کهنه و قدیما میباشد و باید به وجود ملت کرد اعتراف کنند هویت کردها را آزاد کنند هویت هر انسان زبان او میباشد هنگامیکه زبان مادری من ممنوع باشد به این معنا میباشد که هویت من ممنوع میباشد در نهایت میخواهم به دولت ترک پیشنهاد کنم که باید بهترین کار حل مسئله حزب کارگران کردستان از راه دیالوگ و گفتگو حل کند زمان جنگ و خشونت به پایان رسیده است عصر عصر پیشرفت و تکنولوزی میباشد عصر  کامپیوتر و پیشرفت میباشد از این کارهای احمقانه دست بردارید بس است دیگر با سرکوب و خفغان نیتوان خورشید را از تابندکی باز ایستاد و نمیتوان یک ملت 57 میلیونی را سرکوب نمود و به هویت و حیثیت انسانی آنها توهین کرد بس است دیگر رژیم ایران هم دست کمی از رژیم ترک ندارد باید اعدامها را متوقف کنند راه ها و شیوه های دیگر هم هست که میتواند یک مجرم را به راه دیگر تغییر بدهد و از کارهای خلاف پشیمان بشود نه سرکوب میتواند کاری بکند و نه اعدام بس است دیگر.

در نهایت ما تمامی حقوقدانان که یک اتحادیه بین المللی میباشد حکم اعدام عدنان حسن پور را قویأ محکوم میکنیم آنرا یک توهین به تمامی روزنامه نگران و آزادی بیان و آزادی مطبوعات میدانیم که از سوی رژیم دینی ایران بر این انسان بیگنا تحمیل شده است.

از قوه قضای رژیم اسلامی میخواهیم حکم اعدام عدنان حسن پور را لغو کند و ویی را آزاد کند و دست بردارد از سرکوب کردها در ایران ملت فارس بس کجا هستین برادران و خواهران شما دارند در کردستان در زیر ظلم و ستم آخوندها مینالند به پا خیزید دمار ظالمان را در بیاورید..

ما ملت کرد همیشه خواستار حل مسالمت آمیز مسئله کرد از را گفتکو و دیالوگ هستیم این دشمنان خلق کرد و کردستان میباشند که جنگ را بر ما تحمیل میکنند نه ما ما جنگ طلب نیستیم ما خواهان یک سیستم دموکرات و آزاد هستیم در این کشورهای که کردستان را به اشغال خود در آورده اند که همه بر اساس برادری و برابری بدون هیچ نوع تبعیضی زندگی کنیم اما دشمنان خلق کرد دم از نابودی این ملت میزنند معلوم است در سدد بر آمده اند تا بمب اتم درست کنند و بر سر این ملت سرکوب شده بریزند.

صدام حسین هم چنین کاری نمود اما خود و نظام پوسیده دیکتاتوریش را به گور برد ایمدوارم دشمنان دیگر این ملت هم همچون این گوربگور نظام پوسیده خیالی و پوشالیشان به گور به برند.

ما ملت کرد ملتی هستیم صلح طلب خواهان یک سیستم فدرال و دموکراتیک هستیم  یک سیستم فدرال جغرافی.

ما ملت کرد دشمن هیچ کسی نیستیم و کسی را دشمن میدانیم که با بر ما جنگ تحمیل میکند و بر سرکوب و کشتار این ملت پافشاری میکند.

ما صلح میخواهیم ما آزادی و برابری و برادری میخواهیم ما خواستار دوستی با ملتهای دیگر هستیم.

زند باد صلح و آزادی

زند باد عدالت و انسانیت

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

نفرت بر انسان کشی  و نفرت بر اعدام

زند با کرد و کردستان

با امید به روزی هیچ کسی به خاطر ابراز عقیده و بیان زندانی و یا مورد آزار قرار نگیرد.

اسماعیل قادری دبیرکل حزب لیبرال دموکرات کردستان

یکشنبه یازده یازده دوهزار و هفت

11/11/2007

اگر چنانچه اشتباهی در نوشته های بنده دیدی من از طرف خودم معذرت میخواهم  با کامپیوتر مینویسم حتمأ بعض اوقات اشتباه میشود.


/////////////////////////////////////////////////////////

 

موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان در مورد محکومیت دولت نژاد پرست ترک.

قبل از اینکه دست به نوشتن اطلاعیه بزنم میخواهم به یک چیز مهم اشاره کنم که چهار چیز است که نمی‌توان آن‌ها را بازگرداند سنگ  پس از رها کردن! حرف پس از گفتن! موقعیت پس از پایان یافتن! و زمان پس از گذشتن!

در هفتهای گذشته  سه رژیم ضد کرد و کردستان نشست داشتند که رژیم نژادپرست ترک هم رسمأ ریئس جمهوری سوریه را به آنکارا برای این نشست که من نامش میگذارم نشست ضد کردو کردستان دعوت نمود و در این نشست که 3 کشور در آن شرکت داشتند ایران هم سفیر خودش در آنکارا به این نشست فرستاده بود در این نشست ایران و ترکیه به توافق رسیدند که مشترکأ به کردستان آزاد حمله نظامی کنند اما دولت سوریه به خاطر موقعیتش در منطقه گفته بود در هنگام لزوم به نیروهای ترکیه کمک خواهند کرد تا از خاک سوریه به کردها حمله کنند. دولت سوریه در یک ماه پیش نیروی هوائی اسرائیل بدون اینکه رژیم سوریه از خودش خبر داشته باشد یک کارخانه ساخت مواد شیمیایی را مورد حمله هوایی قرار دادند و نابود کردند و خلبانان قهرمان نیرویی هوایی اسرائیل شجاعانه دست به این عملیات شگفت انگیز زدند و سالم به پایگاهای خود در خاک اسرائیل به زمین نشستند و دولت سوریه میخواست این خبر را وارونه به مردمش برساند اما ناچار شد ریئس جمهوری آن کشور در آخر به این حمله غافلگیرکنند اعتراف کند و در این حمله چندین مهندس از سپاه پاسداران که مهندس ترور و آموزش تروریستی بودند از پای در آمدند.

بر گردیم به موضوع اصلی که در باره محکوم کردن تهدیدهای روز مره دولت مردان ترک است علیه ملت ستمدید کرد در  کردستان آزاد.

مردم شریف و ملت عزیز کردستان و ملتهای ستمدید  دولت مردان ترکیه در چند روز پیش دولت کردستان را تهدید نمودند که به کردستان حمله نظامی کنند آنهم برای از بین بردن حزب کارگران کردستان که یک ریشه ملی و مردمی دارد هرگز نابود نمیشود و از بین نمیروند.

ما ملت کرد که با هر عقیده ای که داشته باشیم و هر تفکری که داشته باشیم باید برای پاسداری و دفاع مشروع از خاک عزیز کردستان متحد شویم و یک صدا در برابر این تهدیدهای متجاوزانه دولت نژادپرست ترک ایستادگی کنیم و باید در یک سنگر قرار گیریم تا دشمنان خلق کرد را به زانو در آوریم.

ما کادرها و هواداران حزب لیبرال دموکرات کردستان آمده هستیم برای دفاع از خاک کردستان و ملت کردستان دست به اسلحه به بریم و به صفوف پشمرگان قهرمان به پیوندیم  و دفاع از خاک کردستان یک فرزیه ی مقدس است که همه باید مسئول باشند که از خاک عزیزمان کردستان دفاع کنیم و این همه اسم از شرف و شرافت انسانی میبرند شرف و شرافت یعنی خاک یعنی وطن یعنی سرزمین یعنی فرهنگ آداب و رسوم و ما آماده هستیم از سرزمین عزیزمان خاک کردستان دفاع کنیم و تا آخرین نفسمان و تا آخرین قطره خونمان از این خاک دفاع کنیم زندگی در جای شیرین است که آزادی امنیت احترام به حقوق یکدیگر و صفا و صمیمیت وجود داشته باشد لیکن زندگی معنا و مفهومی ندارد اگر خاک کردستان در اشغال دشمنان کرد و کردستان قرار داشته باشد و باید کشش کینم که تا کردستان را به سوی استقلال به بریم.

ما از تمامی احزاب سیاسی در کردستان تقاضا میکنیم که یک صدا و یک دست در برابر این تهدیدها صدای خود را با صدای ریئس جمهوری محترم کردستان جناب آقای مسعود بارازانی و از تمامی هواداران خودشان بخواهند که به صفوف پیشمرگان به پیوندند  و ما باید از تمامی راه های دیپلوماسی و سیاسی علیه این تهدید متجاوزانه رژیم نژاد پرست ترک به ایستیم و در یک سنگر قرار گیریم.

من خودم حاضرم هر زمانی که دولت کردستان به ما احتیاج داشته باشد به صفوف پیشمرگان شجاع به پیوندیم و برای دفاع از خاک کردستان خود را فدائی خلق و خاک میهنم میهن اسیرم کردستان کنم.

باز از تمامی مردم و ملت عزیز کرد در کردستان و در هر کجای دنیا که هستند درخواست میکنم که برای دفاع از خاک و میهن عزیزمان کردستان مسئولیت از خود نشان بدهند تا به دشمنان خلق کرد نشان بدهیم که ما یک صدا و محتد هستیم در برابر دشمنان خلقمان خلق کردستان عزیزمان خواهیم ایستاد.

بلی دولت نژادپرست ترک حزب کارگران کردستان را برای حمله به کردستان بهانه نموده است اما رژیم نژادپرست ترک یک هدف دیگر دنبال میکند آن هم بدست گرفتن منابع نفتی و تسرف کردن موصل و کرکوک است ما ملت کرد از بدست آوردن شهر عزیزمان قلب کردستان شهر کرکوک دست بر نمیداریم و این شهر یک شهر کردستانی است و هویتش کردستانی بوده و هست این شهر متعلق به خاک کردستان میباشد.

هرچی بر خودشان فشار بیاورند و خود را بیازارند ما ملت کرد پیروز خواهیم شد چرا چون ما نسل نو هستیم و آنها در یک تفکر کهنه بر سر میبرند و ما مصادف با قرن حرکت میکنیم.

یعنی پیروزی مال ما خواهند بود.

رژیم نژادپرست ترک تحمل دیدن پرچم کردستان را ندارد البته این 3 رژیم در منطقه تحمل دیدن پرچم کردستان را ندارند.

رژِیم ایران سنگ مردم فلسطین را بر سینه میزند اما خودش دارد حقوق شهروندان خویش را پایمال میکند و هر روز ما شاهد کشته شدن یک جوان کرد هستیم به دست نیروی تروریستی انتظامی رژیم دینی ایران.

و 100 ها و هزارها نفر از این ملت ستمدید در سیاه چالهای مخوف رژِیم دینی ایران بر سرمیبرند و در زیر شکنجه های غیر انسانی قرار دارند.

در روز شنبه گذشته پدر هیوا بوتیمار سکته نمود به خاطر اینکه در روز عید همیشه رسم بوده است که فرزندش در کنارش باشد اما این بار از فرزند عزیزش خبری نداشت و در نهایت سکته نمود و فوت کرد.

مادر عدنان حسن پور هم منتظر فرزندش بود که در روز عید در کنارش باشد به این خاطر امسال به هیچ عنوان عید را جشن نگرفت و در گوشه ی اتاقش به گریه و ناله پرداخت این است وجدان انسانی و کجا است وجدانهای بیدار؟

آقای کمانگر چندین روز است در زندان بر سر میبرد آنهم در زیر شکنجه های غیری انسانی و به انواع شیوه ویی را شکنجه نموده اند در چند روز پیش قاضی جنایتکار به برادرش گفته بود هر وقت که برادرت را کشتیم به شما خبر میدهیم این هم قاضی مجرمان و نظام مجرمان و تروریستان.

سلام بر آزادی

زند باد فدرالیسم

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

زند باد صلح و آزادی

اسماعیل قادری دبیرکل حزب لیبرال دموکرات کردستان

21/10/ 2007 روز یکشنبه

///////////////

////////////////////////////

حال در باره نامه احمد کهنه پوشی در مورخ 23/7/2002  که با خط خودش برای من نوشته است من هم این نامه را برای افکار عمومی افشاه خواهم کرد.

نامه احمد کهنه پوشی به این شرح است که در زیر آنرا میخوانید.

بنام انسان و انسانیت.

دوست عزیز و هموطن عزیزم برادر اسماعیل قادری با درودهای انقلابی به شما.  من نمیدانم که شما چه مرام و عقیده ای دارید هر چی که باشید شما هم مبارزه کرده اید و در راه آرمان انسانیت کشش به عمل آورده اید و اما لازم دانستم که یک نامه برای اینکه اگر روزی چیزی بر سرم آمد در نزد شما بماند تا شاید اگر خواستید برای افکار عمومی آن را افشا کنید.

من چندین سال پیشمرگ کومه له بوده ام و در جنگ زخمی شدم و بعداز زخمی شدنم کومه له من را به اروپا اعضام نمود در بغداد با یک هواپیما به دانمارک آمدم بعدش توسط چند دوست به سوئد آمدم تا شاید در اینجا زندگی آسوده ای داشته باشم اما نمیدانستم که سیاستمداران کومون این شهر یعنی شهر خفده با دولت جمهوری اسلامی همکاری تنگاتنگی دارند و هر روز من را با انواع شیوه های گوناگون مورد تهدید و اذیت و آزارسیستماتیک قرار میدهند و حتی چندین بار با کلت و تپانجه من را تهدید نموده اند و من در حدود 20 بار توسط سیاستمداران اینجا یعنی این شهر و اکثریت آنها از حزب مودرات هستند من را تهدید به قتل نموده اند اگر من در باره سیاست با کسی بحث کنم و یا چیزی بگویم آنها وارد خانه ام میشوند و داروهای روانزا به داخل غذاهای من و آب سردی که در یخچالم میگذارم میا اندازند من به این خیلی مشکوک شده ام چرا چون وقتیکه به خانه میرسم و آب سردی که در یخچالم گذاشته ام مینوشم حالت بدی به من دست میدهد و حالم به هم میخورد چندین بار بعد از نوشیدن آب سرد در یخچالم به دکتر مراجعه نموده ام حتی به دکترها فهمانده اند که نکند در این باره چیزی را افشا کنند.

و حتی من را منزوی نموده اند نمیگذارند با هیچ کسی حرف بزنم و یا رفتار کنم یک نفر همیشه مراقبم میباشد اگر با کسی دوست شدم در جا به او گوشزده میکنند و چیزهای بدی در باره من به او میگویند و فرداش اگر با وی ملاقات کنم با این جواب روبرو میشوم که احمد شما حق ندارید با من حرف بزنید من هم زندگی دارم نمیخوام زندگیم به خطر به افتد هر چی اسرار میکنم که برای من توضیح بدهد چیزی نمیگوید و او خدا حافظی میکند و دیگر با من حرف نمیزند بلی این است دموکراسی در سوئد که اسمش گذاشته اند آن.

من حالا مریض هستم من را دچار دیابت نموده اند و هر روز من حالت بدی پیدا میکنم وای اینها چه ظالمی و ستمگری هستند اگر ترسو نبودند دنیا را میخوردند.

و در این باره من چندین نامه برای کومه له ارسال نموده ام اما هنوز به هیچ عنوان به من جواب نداده اند و یا اینکه نمیگذارند نامه های من به دست آنها برسد.

حالا من وقت را غنیمت دانستم که یک نامه نزد شما بنویسم تا اگر شاید روزی که من ناپدید شدم یادی از من داشته باشید و این نامه را حد اقل برای افراد شهر مریوان ارسال کنید تا آنها بدانند چه بر سر من آمده است من اهل شهر مریوان هستم از یک خانواده فقیر هستم و بر این اساس این نامه را نزد شما میگذارم تا شاید شما روزی این نامه را به مردم شهرم بدهید تا شاید از دولت سوئد قرامت من را حداقل خانواده ام دریافت کنند منظورم قرامت خون من است.

من در هنگامی که در مدرسه بودم معلمها به سرشان اشاره میکردند به دیگران میگفتند که احمد یک دیوانه است بلی سرکوب روحی و روانی سوئد مقام اول دارد در جهان آنهم به طور سیستمتیکی  برای مثال جلوی گیری ار ازدواج من خود همینها بودند البته آسوریها و سریانیها هم در این کار دست دارند چرا چون من کرد هستم و انها هم با کردها دشمنی دارند.

به من میگفتند اسمت خیلی اسم بدی است احمد یک اسم اسلامیست و ما از اسم شما متنفریم و باز از شکل شما هم متنفر هستیم من هم جواب نمیدادم زیاد به دنبال درد سر نبودم میخواستم آرام باشم کاری به کار کسی نداشته باشم اما آنها بودند که من را آزار روحی و روانی میدادند.

در مدرسه هنگامیکه به دست شویی میرفتم به داخل ساکم نگاه میکردند و همیشه ساکم را تفتیش میکردند نکند که ضبط صوتی همراه خودم داشته باشم تا صدای آنها را افشا کنم.

این بعد از این فهمیدم که هنگامیکه یک فرد ایرانی با نام حسین اخوان با من در یک مدرسه بودیم یواشگی به من گفت احمد هنگامیکه به دست شویی رفتی ساک شما را تفتیش نمودند و بعد از آن وقت دیگر فهمیدم که زندگی من در خطر افتاده است و میخواهند من را به طوری روحی و روانی بکشند  و یا اینکه من را به قتل برسانند.

و من هم چندین بار به اداره پلیس خبر داده ام اما پلیس به هیچ عنوان هیچ اقدامی نکرده است چرا چون من یک خارجی هستم پلیس هم من را برای یک سوئدی نمیفروشدچرا چون آنها ملت خود را دوست دارند مثل ما نیستند که بیگانه پرست باشیم و دشمن خودی.

دوست عزیز من این 3 نامه ای که برای شما نوشته ام برای این است که خوب میدانم که روزی من را به قتل خواهند رساند و شما هم باید وجدان خود را به کار به برید من یک کرد هستم هموطن شما هستم باید از من حمایت کنید اگر هم نمیتوانید حد اقل نامه ها را افشا کنید شما دست خوبی دارید در انترنت و آشنای خوبی هم دارید بر کامپیوتر بر این اساس است که من این نامه ها را به وجدان شما میسپارم اسماعیل جان هموطن عزیزم میدانم شاید آنها بدانند و شما را اذیت کنند اما مطمئنم که شما تسلیم نمیشوید و نامه ها را افشا خواهید کرد من حالا گریه میکنم چشمانم پر از اشک است در حال نوشتن این نامه خیلی من را آزار و اذیت کرده اند خدا کند آن چیزی که در سوئد بر سر من آمده است بر سر هیچ کسی نیاید.

من تنها هستم  بیکسم کسی را ندارم به دادم برسد به شما پناه آورده ام شما هم وجدانت را بیدار کن و این نامه ها را نزد خودت نگهدارید شما مثل من نیستی توسط یوان به اینجا آمده اید هیچ کاری نمیتوانند با شما به کنند که با من کرده اند من خودم به اینجا آمده ام هیچ پرونده ای نزد یوان ندارم هر چی که دارم نزد خودشان است هر کاری که بخواهند با من میکنند و شاید به این زودی از بینم به برند.

من حسابی منزوی نموده اند من دیگر زندگیم برمن حرام کرده اند بدون هیچ مسببی من را از کار اخراج نمودند و حالا بیکارم خانواده فقیری دارم خواهرم بعضی وقتها به من زنگ میزند و یا من به او زنگ میزنم او هم گریه میکند من از احوال خودم برای ایشان تعریف میکنم.

باور کنید اینها از جمهوری اسلامی بد ترند و از صدام حسین بدترند آنها مردانه می آیند و میگویند شما ره به این جرم میکشیم اما اینها با پمبه انسان را سر میبرند و میکشند خیلی آرام و به طور تدریجی انسا را از بین میبرند و نابود میکنند شاید خیلی ها هم باشند که حالشان از حال من بدتر باشد در اینجا افسوس من نمیشناسمشان.

اینجا یک ایرانی که اهل تهران بود بنام حمید برندن و کشتنش و سر به نیستش کردند کسی نمیداند چه بر سرش آوردند.

من از اینکه به حال من توچه میکنید از شما پساس گذارم.

با درودهای انقلابی

احمد کهنه پوشی

23/7/2002

بلی این بخشی از نامه احمد کهنه پوشی میباشد که من افشا نموده ام و برای افکار عمومی منتشر نموده ام نامه 2 و 3 هم در روزهای آینده پخش خواهم کرد و در دید عموم قرار خواهم داد. سوئد از راه دیگر میخواهد صدای کردها را بسته بشود مثل اینکه به دهن بچه شکلاد بزارند و از راه دیگر او را آزار بدهند سوئد در انفال کردها دست بالای داشته است.

به اطلاع میرسانم در منطقه ای بنام بیلینگه هاوس که عکس در زیر می آید احمد را در مورخ 31/1/2007 به قتل رساندند و من هم خود را مسئول دانستم که این واقعه را افشا کنم.

b

در همین جا که مکهای خون دیده میشود جای قتل ایشان است.

اینجا جای میباشد که احمد را به قتل رساندند b

در همین جا که مکهای خون دیده میشود جای قتل ایشان است.

billinge hus

/////////////////////////////////////////

سایت اسماعیل قادری عید فطر را به تمامی عموم کردستان و به تمامی عموم مردم ایران تبریک میگوید عیدتان پیروز باد هر روزتان عید باد

 جه‌ژه‌نی ره‌مه‌زان له‌ همۆ کۆردیک پیرۆز بیت به‌تایبت مۆسلمانانی کۆرستان ئه‌ۆانه‌ ۆا داکۆکی له‌ ماڤی گه‌له‌که‌مان ده‌که‌ن..


/////////////////////////////////////////////////////////

موضوع اطلاعیه برای افکار عمومی.

سوئدیها هم پناهندگان را تهدید میکنند که نکند به چیزی اعتراض کنند و یا اگر مورد تبعیض واقع شدند حق ندارند اعتراض کنند و یا یادداشتش کنند که چنین کاری بر سرشان آمده است.

و در این کار 100% رژیم ایران دست دارد و بر سوئدیها فشار می آورد تا بر پناهندگان ساسی فشار بیشتری بیاورند.

دیروز در تاریخ 24/9/2007 در ساعت 11 بعد از ظهر ماری لارسون همراه با رولاند برای گتفگو به پیش من آمدند به خاطر اینکه من یک نامه اعتراض آمیز برای ماری لارسون که مسئول کاری ما میباشد فرستاده بودم و او هم از این نامه که من برای ایشان فرستاده بودم عضبانی شده بود که درجا گفت تو حق ندارید دیگر نامه را برای من ارسال کنید اگر هم مورد تبعیض هم واقع شدی و من هم جواب دادم که نامه برای افکار عمومی منتشر خواهم کرد بخاطر اعتراضات شما.

باز ماری برگشت و گفت اگر دیگر برای من و یا هرکدام از ریئس کار نامه ارسال کنید یک چیزی بر سرت خواهند امد و من هم سئوال نمودم منظور شما چیست که چیزی بر سرم می آید؟ جواب داد خودت ترجمه اش کن بهتر است نه خودم برای شما توضیح بدهم.

من این را یک تهدید میدانم که از سوی رژیم تهران توجیه شده است که این خانم همراه با همکارش به سوی چنین تهدیدی سوق داده است با پولهای مردم ایران و با همکاری آسوریهای بعثی که آنها هم برای ضدیت با ملت کرد دست را در دست دشمنان خلق کرد گذاشته اند انجام میگیرد.

دوباره این خانم همراه با رولاند که به این زودی عکسش را منتشر خواهم کرد یعنی عکس هر دوی  آنها به من گفتند که اگر به خواست آنها تندر ندهم لای بر سرم خواهند آورد آنها و دوباره از آنها سئوال نمودم مظورشان چی است و خیال نمیکردند که من ظبط صوت را در جیب دارم تا اینکه در هنگام رفتن به خانه ظبط صوت را به آنها نشان دادم تا بدانند که من هم چیز را در اختیار دارم.

در همین سال یعنی اول سال فردی بنام احمد کهنه پوشی اهل مریوان توسط شهردار این شهر به طور فجیعی کشته شد و خودشان ویی را کشتند بی سر و صدا و حتی اجازه ندادند در یک روزنامه منتشر بشود.

و من به این زودی عکس مکان حادثه را بر روی سایتهایم منتشر خوام کرد یعنی عکس جایکه احمد کهنه پوشی را بقتل رساندند منتشر خواهم کرد و یک نامه که خود احمد کهنه پوشی به من داده بود باز منتشر خواهم کرد.

باز برگردیم به مسئله تهدید من توسط ماری لارسون و رولاند کنوتسون

ماری به من میگفت شما حق ندارید نقطه نظرات خودت را برای ما ارسال کنید حق ندارید به هیچ عنوان اعتراض کنید فقط و فقط مسئول کار خودت باشید و شما اجازه ندارید به هیچ عنوان اگر کسی دیگر از سوئدیها زودتراز شما کارش تمام کرد اعتراض کنید و شما این حق را ندارید که زودتر در سر کار تمام کنید.

من هم گفتم خوب میدانم شما چطوری فکر میکنید و خوب شما را درک میکنم ماری و رولاند این طبیعی است که من یک خارجی هستم و از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستم و این دستور از تهران صادر شده است و شما دارید اجراش میکنید خانم خوب حرفهای شما را درک میکنم و میدانم چه میگوید..

و بعد از این حرف دوباره زبان تهدید را گشود و گفت از آن بالا چیزی بر سرت خواهد آمد و من هم جواب دادم یعنی چیزی بر سرم خواهد آمد؟ او گفت بر خودت ترجمه ش کن..

خوب این نوشته گوشه ای از گفتگوی من با رولاند کنوتسون و ماری لارسون بود ادامه این مطلب موکول میکنم به هفته آینده برای تکمیل شدن..

با تقدیم احترامات اسماعیل قادری

برای تماس با من با این شماره تماس بگیرید.

26/9/2007

شماره تلفن 0046763098005

///////////////////////////////////////////////////////////////////////////
 
 


avatar افسردگى چیست ؟ 2007 09 08 - 14:50

افسردگى یکى از رایجترین بیماریهاى روانى است که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و سایر متخصصان بهداشت روان می‌گردد.

در هر لحظه از زمان حداقل ١٥ تا ٢٠ درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه‌هاى افسردگى شدید را از خود نشان بدهند و میلیونها نفر در هر لحظه در جهان تحت درمان افسردگى قرار می‌گیرند.

در زبان روزمره براى توصیف افسردگى از احساسات غمگینى، ناکامى، ناامیدى و شاید هم رخوت و بی‌حالى استفاده می‌شود. معمولاً مردم تصور می‌کنند که افراد افسرده تن‌پرور ، خودخواه و یا اهل تمارضند و سعى می‌کنند آنها را با عباراتى همچون «سعى کن خودت را جمع‌وجور کنی» نصیحت نمایند.

در طول زندگى همه ما دوره‌هاى کوتاه و بلند احساس داشتن غم، عدم خوشحالى و یا نظایر آن خصوصاً در هنگام از دست دادن همسر و یا نزدیکان، هنگام کار و یا از دست دادن کار را تجربه می‌کنیم و همه ما قادر به مقابله با این حوادث هستیم.

احساس افسردگى معمولاً به عنوان «اندوه» و «سوگ یا داغدیدگی» شناخته می‌شوند. یعنى در موقعیتهایى که انتظار می‌رود شادی‌بخش باشد به احساس اندوه ختم می‌شود مثلاً در هواى بارانى، پس از تولد فرزند، پس از نقل‌مکان به یک منزل جدید، منازعه اى که در مصاحبت با دوست و یا همسر به‌وجود می‌آید. اما این احساس اندوه به‌سرعت با از بین رفتن موقعیت برطرف می‌گردد.

همچنین پس از از دست دادن یکى از نزدیکان، پایان یافتن یک رابطه مهم، معمولاً افراد چیزى را تجربه می‌کنند که سوگ نامیده می‌شود.

ویژگیها و نشانه‌هاى سوگ با افسردگى مشابه می‌باشد. این دو پدیده کاملاً طبیعى بوده و حتى فقدان آنها در هر فردى ممکن است در درازمدت براى فرد مضر باشد. در هر دو مورد پس از طى فرآیند مربوطه فرد به زندگى عادى خود بر می‌گردد. ولى در عده‌اى از ما این احساس داشتن غم براى زمان بیشترى ادامه پیدا کرده و احتیاج به مراقبتهاى ویژه بهداشتى ضرورت می‌یابد.

افسردگى کلینیکى در صورت ادامه داشتن می‌تواند منجر به بروز فعالیتهاى خطرناک اجتماعى مثل دست زدن به خودکشى و یا نظایر آن شود و این در واقع اقدامات فورى پزشکى و بهداشتى را طلب می‌کند.

اختلالات مربوط به افسردگى میلیون‌ها نفر را در سال مبتلا می‌کند. این عده هزینه بسیار سنگینى را بر خود، خانواده، جامعه و سیستم بهداشتى کشورشان تحمیل می‌کنند.

شواهد به‌دست آمده از علم عصب‌شناسى و ژنتیک و تحقیقات کلینیکى نشان می‌دهد که افسردگى در واقع یک اختلال در مغز می‌باشد. تکنیکهاى تصویربردارى مدرن از مغز روشن ساخته است که در افسردگى مدارهاى عصبى که مسؤول تنظیم افکار، خُلق، فکر کردن، خوابیدن، اشتها و رفتار هستند از حالت طبیعى خارج شده و ارتباطات صحیحى بین این مناطق وجود ندارد. از همین شواهد بدست آمده در به‌دست آوردن داروهاى مناسب استفاده شایانى می‌شود.

علائم و نشانه هاى افسردگى

دو ویژگى اختصاصى افسردگى که براى تشخیص افسردگى حتماً یکى از آنها باید وجود داشته باشد، یکى خلق ناشاد (غم، اندوه، ناراحتى یا نگرانی) و دیگرى فقدان علاقه و لذت تقریباً در همه فعالیتهاى عادى و سرگرمیهاى فرد می‌باشد. هر دو این علائم باید در اکثر مواقع روز وجود داشته باشند.

سایر نشانه‌هاى افسردگى شامل از دست دادن توجه و سرخوشى در فعالیتهاى روزانه، اختلال و تغییر عمده در اشتها و وزن بدن، اختلال در خواب به‌صورت کم‌خوابى یا پرخوابى، اختلال در تفکر و تمرکز فکر، وجود اضطراب و کندى حرکات، احساس بى ارزشى و یا احساس گناه، فقدان نیرو یا فقدان انرژى و خستگى، افکار تکرارشونده، مرگ و یا خودکشى می‌باشند.

دانشمندان ارتباط نزدیکى بین خودکشى و افسردگى ذکر می‌کنند به‌طوریکه دوسوم بیماران افسرده به خودکشى فکر می‌کنند و ١٠ تا ١٥ درصد آنها به زندگى خود خاتمه می‌دهند.

اگر یک بیمار ۵ مورد از علائم بالا را به‌مدت ۲ هفته مداوم داشته باشد به اختلال افسردگى شدید (عمده) مبتلا می‌باشد. مطالعات اخیر در ایالات متحده آمریکا نشان می‌دهد که افسردگى سردسته علتهاى ناتوانى در انسان به‌شمار می‌رود. چنین مطالعات آمارى در بقیه کشورها نیز موجود می‌باشد.

افسردگى در گروههاى مختلف

افسردگى در دانشجویان
دانشجویان از هوشمندترین و مستعدترین اقشار هر جامعه بوده و آینده سازان هر کشور هستند. از این رو توجه به سلامت روانى آنان از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است، زیرا دانشجو هنگامى می‌تواند آفرینشگر، فعال و سازنده باشد که شاداب، امیدوار و متعهد باشد.

افسردگى یکى از شایعترین اختلالات روانى است که با علائم کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهایى و افکار مرگ و خودکشى در شخص همراه است. از علائم شاخص افسردگى کاهش انرژى، بى حوصلگى و عدم تمرکز مى باشد، که در افرادى که داراى فعالیتهاى فکرى هستند بخصوص دانشجویان منجر به بروز اختلال در امور تحصیلى و شغلى، اشکال در تکمیل تکالیف، و کاهش انگیزه براى انجام طرحهاى تازه مى گردد.

میزان افسردگى دانشجویان می‌تواند به عنوان شاخص اساسى سلامت روانى آنان به شمار آید، بنابراین دانشجوى مبتلا به اختلال افسردگى ممکن است علاقه به امور درسى و آموزشى را از دست بدهد و احساس پوچى و بى ارزشى و بى اهمیتى به وى دست دهد. لذا در چنین شرایطى نمى توان تلاش ذهنى هدفمند و جهت‌دار و در عین حال خلاق را از آنها انتظار داشت. همچنین به معیارهاى این گروه سنى یعنى توانمندى، سلامتى، هوش، جذابیت و ... بى علاقه شده و احساس ناتوانى مى کنند.

از طرف دیگر در توانایى تحلیل که لازمه فعالیتهاى آموزشى است دچار ضعف عمده مى گردند، که منجر به نارضایتى از خود در جوان دانشجو گشته و باعث شدت بیمارى مى گردد.

مطالعات زیادى در مورد شیوع افسردگى در دانشجویان صورت گرفته است. در اینجا به نتایج بعضى از مطالعات انجام شده در ایران اشاره می‌شود که بر اساس یافته هاى یکى از این مطالعات، حدود ٣/٢١ دانشجویان مورد مطالعه مبتلا به افسردگى خفیف تا متوسط بوده اند.

این میزان در بین دانشجویان دختر ٢/٢٢ درصد و دانشجویان پسر ٤/١٧ درصد گزارش شده است (کوشان و واحدیان، ١٣٧٣). این مطالعه هم چنین نشان داده است که در بین دانشجویان مجرد (١/٢٢ درصد) افسردگى بیشترى نسبت به دانشجویان متاهل (٢/١٩ درصد) وجود داشته است.

همچنین احمدى (١٣٧١)، در مطالعه خود بر روى دانشجویان علوم پزشکى اهواز نتیجه گرفت که ٥٢ درصد دانشجویان زن و ٣٨ درصد دانشجویان مرد دچار افسردگى خفیف تا شدید هستند. در این مطالعه میانگین افسردگى دانشجویان مجرد ٤٢/١٠ درصد و دانشجویان متاهل ٩٧/٧ درصد گزارش شده است. یافته‌هاى این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که ١١ درصد دانشجویان مرد و ٢٠ درصد دانشجویان زن نسبت به آینده ناامید بودند. علاوه بر آن ٨ درصد دانشجویان ‌مرد و ٧ درصد دانشجویان زن داراى افکار خودکشى بودند.

شایعترین مشکلاتى که در این مطالعه توسط خود دانشجویان نیز مطرح شده است شامل:

حجم زیاد دروس پزشکى، فعالیتهاى زیاد در بخشهاى بالینى، وجود دروس غیر ضرورى، طولانى بودن دوره تحصیل پزشکى، کافى نبودن امکانات رفاهى، کم بودن مدت زمان استراحت، کشیکهاى زیاد و انتظارات بیش از حد برخى از کادر پزشکى از دانشجویان می‌باشد.

نتایج مطالعه کوشان و واحدیان نشان داده است که در دانشجویانى که از رشته تحصیلى خود رضایت نداشته و بى علاقه بودند (٥/٤٥ درصد)، و کسانیکه حداقل از یک واحد درسى نمره قبولى نیاورده اند، افرادى که بحرانهاى عمده اى در زندگى داشتند، دانشجویانى که مایلند اوقات فراغت خود را به تنهائى بگذرانند، و مشکل خانوادگى، جسمانى و یا روانى دارند و یا سابقه بیمارى اعصاب در خانواده آنها وجود دارد، میزان افسردگى بیشترى نسبت به سایر دانشجویان وجود دارد. اما دانشجویانى که علاقمند به فعالیتهاى ورزشى و گروهى بودند میزان افسردگى در آنها کمتر گزارش شده است.

مطالعات دیگر نیز به نتایج مشابهى اشاره نمودند از جمله: یزدى و همکاران (١٣٧٤) در مطالعه خود بر روى دانشجویان تازه وارد دانشگاه تهران، میزان افسردگى را ٣٠ درصد گزارش نمودند. در مطالعه مشابه ناصری (١٣٧٤)، بر روى دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن، این میزان ٥٨ درصد ذکر گردید. در سال ١٣٧٤ باز هم ترکان در مطالعه خود بر روى دانشجویان رشته پزشکى دانشگاه زاهدان، افـــسردگـــی بیشترى را در دانشجویان زن (٦٥ درصد) نسبت به دانـــشــــجـــویان مرد (٤١ درصد) گزارش نموده است.

شایعترین علائمى که خود دانشجویان در مطالعات مختلف گزارش نمودند شامل موارد زیر مى شود: بى حوصلگى، کاهش قدرت تمرکز و یادآورى، احساس از دست دادن علاقه، احساس غمگینى، کاهش توانائیهاى جسمانى، نا امیدى نسبت به آینده، سخت بیدار شدن در صبح، احساس خستگى دائم، خسته کننده بودن کارهاى روزمره.

در نتیجه با توجه به اثرات ناخوشایند و مخرب بیمار افسردگى در روند زندگى و عملکرد قشر جوان و دانشجو توصیه مى شود که با مشاهده علائم اولیه که در این سایت ارائه شده است براى فعالیتهاى درمانى و جلوگیرى از شدت علائم اقدام نمایند.

افسردگى در کودکان و نوجوانان
مطالعات و بررسیهاى انجام شده نشان داده است که افسردگى در کودکان و نوجوانان نیز وجود دارد که با افسردگى در بزرگسالان شباهت دارد.

تفاوت عمده افسردگى در کودکان و نوجوانان با بزرگسالان در دو مورد است: به جاى خلق افسرده ممکن است در کودکان و نوجوانان خلق تحریک‌پذیر باشد، و نرسیدن به وزن مورد انتظار (کاهش و یا افزایش وزن) در آنها دیده شود.

کاهش اعتماد به نفس، بی‌تفاوتى، سطح پایین انرژى، گوشه‌گیرى اجتماعى، آشفتگیهاى خوردن و خوابیدن، دیدگاه بدبینانه آشکار در مورد آینده و اعتقاد و اقدام به خودکشى از دیگر علائم و نشانه‌هاى افسردگى در این گروه سنى می‌باشد. در نوجوانان رفتارهاى ضداجتماعى و منفی‌کارانه، مصرف الکل و دارو و مواد مخدر ممکن است مشاهده گردد.

افسردگى در کودکان و نوجوانان بیشتر از بقیه سنین با خودکشى همراه می‌باشد. فقط در سال ١٩٩٦ خودکشى به‌عنوان سومین عامل مرگ و میر در افراد ٢٤-١٥ ساله و چهارمین علت مرگ و میر در افراد ١٤-١٠ سال بوده است. علاوه بر عوامل ژنتیک و فیزیولوژیک چندین عامل استرس‌زاى اجتماعى می‌تواند بر خلق کودک تاثیر بگذارد، از قبیل ناهماهنگ بودن و آشفتگى در خانواده، طلاق، مورد آزار و بی‌توجهى واقع شدن، شکست تحصیلى، وضعیت اجتماعی و اقتصادى ضعیف و داغدیدگى.

اختلال افسردگى در کودکانى که قبل از سن مدرسه هستند بسیار نادر می‌باشد. اما در ۲ درصد بچه‌هاى دبستانى اختلال افسردگى شدید (عمده) شیوع دارد و این میزان براى نوجوانان حدود ۵ درصد در جامعه می‌باشد.

مطالعات معدودى وجود دارد که دلالت بر مفید بودن داروهاى ضدافسردگى در کودکان و نوجوانان داشته باشد. مصرف داروهاى ضدافسردگى در این گروه سنى بر پایه استانداردهاى درمانى بالینى استوار است.

یک تحقیق به‌طرز روشنى گفته است که فلوکستین (Fluxetin) داروى بسیار مؤثرى در درمان افسردگى در کودکان و نوجوانان مى باشد.

به‌نظر می‌رسد که درمان دارویى همراه با روشهاى مخصوص روان درمانى در کودکان و نوجوانان ارزش بسیارى داشته و پیشگیرى مؤثرترى در خودکشى آنان در سنین بعدى مى باشد، بخصوص روان‌درمانى خانواده براى آموزش به خانواده در مورد اختلالات افسردگى مهم و ضرورى است.


افسردگى در افراد مسن
در سالهاى اخیر حدود ۲ درصد افراد بالاى ٦٥ سال، به غیر از افرادى که در آسایشگاه نگهدارى می‌شوند، از افسردگى رنج می‌برند. تحقیقات ثابت کرده است که درمان و تشخیص این افراد از اهمیت زیادى برخوردار است.

خودکشى در میان افراد مسن‌تر بیشتر از بقیه سنین شایع بوده و از این نظر قابل توجه می‌باشد. مطالعات نشان می‌دهد که سطح اقتصادى ـ اجتماعى پایین، از دست دادن همسر، بیمارى جسمى همزمان، کناره‌گیرى اجتماعى و بازنشستگى با افسردگى سالمندان رابطه دارد.

علائم عمده افسردگى در سالمندان شامل کاهش نیرو و تمرکز، اختلال خواب، کاهش اشتها و وزن، شکایات جسمى، احساس بی‌ارزشى، بدبینى، اختلال حافظه و خودکشى می‌باشد.

خانمها و افسردگى
افسردگى نزد بانوان چیزى حدود 2 برابر بیشتر از آقایان دیده می‌شود. در طول زندگى حداقل ٢٠ درصد بانوان حداقل یک بار تجربه افسردگى کوتاه مدت را داشته‌اند. اگرچه به نظر می‌رسد که افسردگى ارتباط تنگاتنگى با سن یائسگى دارد.

ولى در حقیقت این سنین بارورى و سنین قبل از یائسگى هستند که بیشترین میزان آمار افسردگى در بانوان را تشکیل می‌دهند. از طرفى آنالیزهاى آمارى افسردگى در بانوان نشان می‌دهد که استرسهاى متفاوت، زایمان، تفاوتهاى هورمونى، نقشهاى اجتماعى و رفتارهاى مورد انتظار از زنان بیشتر از مردان روان آنها را به سمت بیمارى افسردگى سوق می‌دهد.

افسردگى پس از زایمان همچنین بیمارى شایعى در میان بانوان بوده و جستجوها و مطالعات در پى علت دقیق آن می‌باشند.

انواع افسردگى

از افسردگى تقسیم‌بندى متعددى شده است که چند نوع مهم آن عبارتند از:

افسردگى شدید (عمده) (Major Depression)
نوعى از افسردگى که بیش از هفته‌ها و یا ماهها طول می‌کشد و شامل نشانه‌ها و رفتارهاى عمیقى است که عملکرد شغلى، روابط بین فردى و رفتارهاى اجتماعى را تحت تأثیر قرار داده و شخص را به‌طور کلى از محیط خود دور می‌سازد.

اختلال افسرده خویى (Dysthymia)
این اختلال خفیف‌تر از افسردگى شدید (عمده) می‌باشد و با خلق افسرده (تحریک‌پذیر در کودکان و نوجوانان) همراه است که در بخش عمده روز دوام دارد و اکثر روزها وجود دارد.

معمولاً مردم این افراد را به‌عنوان افرادى بداخلاق، ترشرو و ملال‌آور تلقى می‌کنند. این گروه قادر به برقرارى ارتباط بین فردى مناسب با دیگران نیستند و افرادى جدى، کج‌خلق و درونگرا هستند.

اختلال افسردگى جزئى (Minor Depression)
در این اختلال علائم افسردگى با شدتى کمتر از دو مورد فوق و با دوره‌هاى محدودتر همراه است. این نوع افسردگى در همه گروههاى سنى دیده می‌شود و تأثیر کمترى درزندگى فرد می‌گذارد.

اختلال افسردگی پیش از قاعدگی
این نوع افسردگی در زنان و پیش از دوره قاعدگی رخ می‌دهد و با بی‌ثباتی خلق، اضطراب، افزایش خستگی‌پذیری، عدم تمرکز، تغییرات اشتها و خواب، سردرد و موارد دیگر همراه است. همه این علائم در دوره قاعدگی از بین می‌روند.

افسردگى فصلى

به نوعی از افسردگى گفته می‌شود که در طول یک دوره خاص از سال (عموماً زمستان) اتفاق می‌افتد و قابل پیشگیرى است ولى می‌تواند بسیار خطرناک و جدى باشد.

سستى مفرط، روحیه پایین و خواب‌آلودگى زیاد از علائم عمده آن می‌باشد. کمبود نور علت عمده این اختلال محسوب شده و براى درمان آن از نوردرمانى استفاده می‌کنند.

علل افسردگى

علل افسردگى ترکیبى از عوامل ژنتیکى، بیولوژیکى و محیطى (روانى ـ اجتماعی) می‌باشد.

در بسیارى از مردم نیز، علت افسردگى ناشناخته باقى می‌ماند. به‌طور کلى مشخص شده است که افسردگى در نتیجه یکسرى از فعل و انفعالات شیمیایى در مغز اتفاق می‌افتد.

این فعل و انفعالات که نورو ترانسمیتر نامیده می‌شود در تمامى اعمال و رفتارهاى بدن به‌طور بیولوژیکى وجود دارد.

عوامل ژنتیکى
ثابت شده است که در بعضى از اقوام و خانواده‌ها افسردگى شایعتر بوده ولى وجود یک فرد افسرده در یک خانواده لزوماً دلیل بر وقوع این امر در بقیه اعضاء خانواده نمی‌باشد.اما هرچه درجه خویشاوندى نزدیکتر باشد، به همان نسبتآسیب‌پذیرى براى افسردگى بیشتر می‌شود.

عوامل بیولوژیکى
تغییرات زیستى متعددى در مغز افراد روى می‌دهد. این تغییرات شامل تغییر در ارتباطات عصبى سیستم غدد درون‌ریز و هورمونها، تغییر در سیستم انتقال‌دهنده‌هاى شیمیایى و تغییر در فعالیتهاى الکتریکى مغز است.

عوامل محیطى (روانى - اجتماعی)
فاکتورهاى استرس‌زاى اجتماعى و روانى به‌عنوان ریسک فاکتورهاى بروز افسردگى شناخته می‌شوند.

استرس در فرم فقدان یکى از اقوام نزدیک مثل پدر و مادر و دوستان به‌عنوان ماشه‌اى براى بروز افسردگى در افراد آسیب‌پذیر، به‌شمار می‌رود. به‌طور کلى تحقیقات ژنتیک ثابت کرده است که عوامل استرس‌زاى محیطى فرصت بروز آسیب‌پذیرى یک ژن بخصوص را افزایش داده و آنها را به سوى یک بیمارى پیشرفته افسردگى هدایت می‌کند.

با این حال در برخى از افراد این افسردگى بدون عوامل استرس‌زاى محیطى به‌وجود می‌آید. تحقیقات دیگرى در این زمینه مشخص کرده است که عوامل استرس‌زا در قالب ایزوله بودن در اجتماع و یا محرومیت دوران کودکى منجر به تغییرات پایدار در فعالیت مغز شده و باعث افزایش حساسیت نسبت به بروز علائم افسردگى می‌شود.

٭ رویدادهاى زندگى و استرسهاى محیطى
استرسها و موقعیتهاى زندگى می‌توانند نقش اولیه را در ایجاد افسردگى داشته باشند، هر چند که در این مورد اختلاف‌نظر بین دانشمندان وجود دارد.

عده‌اى معتقدند که سوگ و از دست دادن عزیزى می‌تواند منجر به افسردگى گردد. مطالعات نشان داده است که مرگ همسر بیشترین نقش را به عهده دارد. همچنین به دنیا آوردن فرزند، بازنشستگى، یائسگى و استرسهاى عمده دیگر می‌توانند در ایجاد افسردگى نقش عمده داشته باشند.

٭ عوامل شخصیتى
همه افراد با تیپها و خصوصیتهاى شخصیتى مختلف ممکن است دچار افسردگى گردند، اما افرادى با انواع شخصیتى وسواس، و شخصیت نمایشى بیشتر ممکن است دچار افسردگى گردند.

٭ عوامل یاد گرفته شده
بر اساس این عامل ارتباطات اجتماعى ناخوشایند که منجر به ارزیابى منفى فرد از خود می‌شود باعث ایجاد افسردگى است. زیرا این افراد با توجه به خصوصیات خاص خود نمی‌توانند محبت، همدردى و ارتباط عاطفى لازم را از دیگران به دست آورند.

بنابراین این افراد هم در مورد خودشان ارزیابى منفى داشته و هم دیگران را صادق نمی‌دانند و به‌تدریج آزرده و ناکام شده و افسردگى در آنان پدید می‌آید.

٭ تفکر منفى
افرادى که داراى افکار منفى در مورد خود، زندگى و آینده هستند، دچار افسردگى می‌گردند. این افراد به جنبه منفى هر چیزى فکر می‌کنند و به نقایص خود خیلى توجه نموده و بطور مداوم خودشان را با دیگران مقایسه می‌کنند. نکته مهم اینکه این افراد هر نوع اطلاعات را سوء تعبیر می‌کنند.

مصرف داروها
٭ بعضى از داروها مثل داروهایى که در تنظیم فشار خون بالا مصرف می‌شوند و داروهاى خواب آور باعث به‌وجود آمدن افسردگى می‌شوند.

٭ کمبود مواد غذایى مثل کمبود اسید فولیک و بعضى ویتامینها مثل ب١٢ باعث کاهش اثرات داروهاى ضداضطراب شده و درمان را با مشکل روبرو می‌کند. برای کسب اطلاعات بیشتر، می‌توانید مقاله « آیا مصرف ویتامین به در مان افسردگی کمک می‌کند؟» در بخش مقالات تخصصی سایت را بخوانید.

٭ اعتیاد به بعضى از داروها، مواد مخدر و یا الکل باعث به‌وجود آمدن افسردگى می‌شود.

ارتباط افسردگى با بیماریهاى دیگر

افسردگى اغلب به‌طور همزمان با بسیارى از بیماریها مثل بیمارى قلبى، سکته مغزى، سرطان و دیابت می‌تواند بروز پیدا کند.

افسردگى موجود همراه این بیماریها اغلب فراموش شده و درمان نمی‌شود. مطالعات اخیر تأکید بر این نکته دارد که براى حصول نتیجه خوب از بیماریهاى ناتوان‌کننده بالا باید افسردگى و زمینه آن را به‌درستى تشخیص و درمان کرد.

افسردگى و بیماریهاى قلبى
شواهد قوى وجود دارد که وجود افسردگى ریسک بیمارى قلبى را در افراد افزایش می‌دهد. آنالیزهاى آمارى ثابت کردند که وجود افسردگى شدید (عمده) در افراد ۴ برابر آنها را در مقابل انفارکتوس قلبى در یک دوره ١٣-١٢ ساله آسیب‌پذیرتر می‌کند.

حتى در افرادى که افسردگى خفیف دارند، احتمال ابتلا به بیمارى قلبى دو برابر بیشتر است. اکنون سؤال اینجاست که آیا درمان افسردگى احتمال ابتلا به بیمارى قلبى را کاهش مى دهد یا خیر؟ سؤالى که تحقیقات آینده جواب آنراخواهد یافت.

افسردگى و دیابت
افسردگى در طول زندگى هر شخص را می‌تواند هدف قرار دهد. ولى وقتى شخص دچار دیابت است مشکل بسیار حادتر است.

این اتفاق در میان ١٦ میلیون آمریکایى روى داده است. درمان بیمارى افسردگى در بیماران دیابتیک به‌طور قابل توجهى به بهبود کیفیت زندگى و همچنین کنترل دیابت کمک می‌کند. از طرفى مطالعات زیادى در کالیفرنیا و واشنگتن نشان داده است که وجود دیابت احتمال افسردگى در شخص را دو برابر می‌کند.

علت زمینه‌اى که بین دیابت و افسردگى وجود دارد هنوز ناشناخته است. افرادى که دچار دیابت هستند و همزمان اختلالات افسردگى را از خود بروز می‌دهند، به‌طور قابل توجهى عوارض دیابت در آنها بیشتر است.

افسردگى و اضطراب
تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد که افسردگى اغلب با اختلالات اضطرابى مثل (ترس، وسواس، ترس از اجتماع یا ...) همراه است.

اما هنوز مشخص نیست که آیا افرادى که علائم این دو اختلال را دارند به دو بیمارى مجزا مبتلا هستند و یا اینکه یک بیمارى واحد است که علائم هر دو اختلال را با هم دارا می‌باشد. مطالعات نشان داده است که ٢٠ تا ٩٠ درصد مبتلایان به هراس، دوره‌هاى اختلال افسردگى عمده دارند.

از علائم این اختلال توأم می‌توان موارد زیر را نام برد:

لرزش، طپش قلب، خشکى دهان، ناراحتى معده ـ روده و موارد دیگر. براى درمان آنها از
داروهاى ضداضطراب و افسردگى استفاده می‌شود و روان‌درمانى بسیار مؤثر می‌باشد.

افسردگى و چاقى
به‌طور کلى تحقیقات نشان داده است که در بعضى از افراد افسرده افزایش وزن مشاهده می‌شود.

در این افراد کاهش وزن به‌طور قابل ملاحظه‌اى به اعتماد به نفس آنان و همچنین کیفیت بهتر زندگى و بهبودى آنان از افسردگى کمک می‌کند.

افسردگى و تیرویید
افسردگى در طیف وسیعى از بیماریها می‌تواند اولین نشان بیمارى باشد مثل کم‌کارى غده تیرویید. بنابراین پزشک باید در ابتداى درمان علاوه بر معاینه کامل جسمى و عصبى و آزمایشات معمول عملیات تشخیص مربوط به کارکرد تیرویید و همچنین غده فوق کلیوى را انجام دهد.

درمان افسردگى

درمان دارویی
اکثر مطالعات پزشکان حاکى از آن است که ترکیب روان درمانى و دارو درمانى موثرترین درمان براى اختلالات افسردگى است. آنچه که انقلابى در درمان بیماریهاى افسردگى بیان کرده و تأثیرى نمایان بر سیر آنان نهاده و هزینه اجتماعى این بیماریها را کاسته، رهیافتهاى دارو درمانى بوده است.

از چهل سال بیش درمانهایى موثر و مشخص مثل داروهاى سه حلقه‌اى براى اختلالات افسردگى فراهم شده است مثل:

ایمى پیرامین (Imipiramine)

آمی‌تریپ تیلین (Amitriptyline)

نورتریپ تیلین (Nortriptyline)

نخستین علائمى که پس از مصرف این داروها بهبود می‌یابد خواب و اشتها است که پس از حدود ۲ هفته شروع می‌شود. پس از حدود ۳ تا ۶ هفته علائم عمده بهبودى افسردگى بروز می‌نماید.

دسته دیگر داروها که انقلابى جدید و عمده براى درمان بر پا کرده است مهارکننده اختصاصى باز جذب سروتونینها (SSRT) از قبیل فلوکستین ( Fluxetine) و سیتا لوپرام (Citalopram) است.

به جرأت می‌توان گفت که هنوز در غرب، فلوکستین یکى از پر مصرفترین داروهاى رایج است. از عوارض جانبى این داروها سرآسیمگى، ناراحتى گوارش و تهوع می‌باشد.

در عین حال داروهاى اخیرSSRTمثل فلوکستین و سیتالوپرام از کمترین میزان عوارض جانبى در میان داروهاى فوق برخوردار است.

درمان غیردارویی
١ـ نور درمانى
این نوع درمان براى معالجه افسردگى فصلى به‌کار برده می‌شود. اما اگر افسردگى فصلى شدید باشد نور درمانى باید با دارو درمانى همراه گردد.

۲ـ شوک درمانى (ECT)
این شیوه در موارد زیر براى درمان بیماران افسرده به‌کار می‌رود:

٭ افسردگى بیمار با درمان دارویى از بین نرفته باشد.
٭ بیمار قادر به تحمل داروهاى ضدافسردگى نباشد.
٭ بیمارى چنان شدید باشد که به بهبود سریع نیاز باشد مثلاً بیمار افکار خودکشى خیلى شدید داشته باشد.

در این روش جریان الکتریکى را به سر شخص وارد می‌کنند و یک حمله تشنجى ایجاد می‌شود.ECTبی‌خطر و بدون درد بوده و میزان عارضه آن کم و در حافظه کوتاه‌مدت می‌باشد.

۳ـ روان درمانى
این نوع درمان شامل درمانهایى است که از دارو استفاده نمی‌شود. موارد زیر از جمله موفقترین شیوه‌هاى روان درمانى در درمان افسردگى است:
شناخت درمانى، روان درمانى بین فردى، رفتار درمانى، روانکاوى و روان درمانى خانواده.

درمانهاى گیاهى و غذایى
بسیارى از فرآورده‌هاى گیاهى که در ایالات متحده آمریکا در دسترس عموم است جهت درمان بیمارى افسردگى به‌کار می‌رود.

نوع خاصى از مخمر آبجو بنام's Wort St. Johnبا عوارض جانبى پایین در این زمینه شناخته شده و در درمان فرم خفیف تا متوسط افسردگى کاربرد دارد. در کشورهاى دیگر مثل هند و سریلانکا، برگ گیاه برگاموت را بصورت اسانس در چاى وارد کرده و در درمان افسردگى به‌کار برده‌اند.

به‌نظر می‌رسد که آمار افسردگى در ایالات متحده آمریکا رو به افزایش است. دلیل قطعى آن ناشناخته است ولى می‌تواند به علت تغییراتى در استرس روزانه، ساختار اجتماعى افراد، تغییرات ژنتیکى، تشخیص پیشرفته و اصلاح شده و یا تغییراتى در رژیم غذایى افراد باشد.

تغییرات در رژیم غذایى افراد میدان وسیعى براى تحقیقات دانشمندان می‌باشد. از آنجائیکه بعضى از مواد غذایى به‌طور مستقیم در ساختمان سروتونینها (یک واسطه شیمیایى که در ایجاد افسردگى نقش بسیار قابل ملاحظه‌اى دارد) به‌کار می‌رود، می‌توان این گونه نتیجه گرفت که مصرف این مواد غذایى از جمله ماهى و روغن ماهى نقش بازدارنده‌اى در ایجاد افسردگى دارند. بعضى از دانشمندان با مصرف زیاد روغن ماهى (روغن امگا۳) در افراد داوطلب و مقایسه آن با افرادى که آن را مصرف نکرده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که هر چقدر مصرف امگا۳ (روغن ماهی) در جوامع بیشتر باشد افسردگى به حداقل آن خواهد رسید.

همچنین نشان داده شده است که مصرف روغن ماهى در ایجاد بقیه بیماریهاى روانى نقش بازدارنده‌اى نیز دارد. قبلاً نیز نقش بازدارنده روغن ماهى درایجاد بیماریهاى قلبى و عروق ثابت شده بود.

تحقیقات بر روى درمان افسردگى

تحقیقات و آینده آن در افسردگى
بسیارى از کشورها در قالب سیستمهاى مختلف دانشگاهى در پى آنند که راههاى مختلف درمان و تشخیص بیمارى را به روشهاى کم هزینه‌تر و ساده‌تر بیابند.

تحقیقات در سالهاى آینده روى تأثیر درمان در کودکان و نوجوانان و روشهاى پیشگیرانه‌تر تمرکز خواهد یافت.

تحقیقات ژنتیکى بر روى افسردگى
تحقیقات مفصل و دامنه‌دارى روى دخالت ژنها انجام شده و یافته‌ها نقش مهم ژنها را در بروز افسردگى نشان می‌دهد.

تصویر بردارى از مغز در افسردگى
پیشرفتهاى اخیر در تکنولوژى تصویربردارى از مغز این اجازه را به دانشمندان داده است که به روشنى در مورد بیمارى افسردگى و تأثیرپذیرى از داروها به مطالعه برخیزند.

این کار توسط روشهاى جدیدى که ایمن و غیر تهاجمى است صورت می‌گیرد.

اختلالات هورمونى در افسردگى
محور هورمونى مطرح در افسردگى، محور هیپوتالاموس در مغز می‌باشد. افزایش بیش از حدکارکرد در این محور می‌تواند زمینه ساز افسردگى باشد.

مدیریت افسردگی

5 دستورالعمل ساده برای مدیریت افسردگی
بررسیها نشان می‌دهد که ظرف سالهای گذشته، افسردگی در میان افراد جوامع مختلف با ضریب رشد بالایی روبرو بوده است. زمانی بود که افسردگی به عنوان یک «بیماری روانی» در نظر گرفته می‌شد و همراه با ناامیدی، شرمندگی و سرافکندگی بود.
در این که افسردگی، یک نوع بیماری است شکی وجود ندارد، درست همانند مرض قند یا بیماری قلبی. ولی اینها نشانه نقص یا عیب شخصی نیستند و نباید موجب شرمساری فرد قرار بگیرند. افسردگی قابل درمان است و هر چه زودتر تشخیص داده شود، راه درمان آن آسانتر است.

حالت افسردگی، کاملاً طبیعی است و اغلب مردم آن را تجربه کرده‌اند. امّا آنچه اهمیت دارد این است که بتوان حمله‌های آن را کنترل کرد وگرنه می‌تواند برای جسم و روان فرد بسیار آسیب رساننده باشد.

حمله افسردگی، پدیده شایعی است. حتی افراد بسیار شاد و سرحال نیز گاهی دچار افسردگی می‌شوند. اصولاً حالت ایستا و بدون تغییر هر چیز، حتی بهترین چیزها، نیز زندگی را بسیار ملال‌آور می‌کند. اگر شبی در کار نباشد شما چگونه از روشنایی روز لذت می‌برید؟ اگر غمی نباشد چگونه می‌توان از شادی‌ها لذت برد؟ بنابراین، امید و افسردگی نیز مثل این چیزها به هم ارتباط دارند. افسردگی هنگامی به عنوان یک مشکل بروز می‌کند که دوره آن طولانی شود به نحوی که به جسم و روان ما آسیب رساند. بدین جهت، فراگیری نحوه مدیریت موفقیت‌آمیز افسردگی اهمیت بسیار دارد.

اگر فرد بیگناهی را برای مدتی طولانی در زندان نگاه دارند ممکن است از نظر روحی خرد شود. ولی اگر همین فرد یاد بگیرد که با شرایط زندان چگونه کنار آید، ممکن است حتی بعد از 10 یا 20 سال، باز هم سالم و سرحال از زندان بیرون آید. نمونه‌های زیادی در این مورد وجود دارد که از آن میان ما فقط به نلسون‌ماندلا اشاره می‌کنیم. به طریق مشابه، افسردگی نیز هرگز نمی‌تواند شما را خرد کند، اگر یاد بگیرید چگونه آن را مدیریت کنید.

در زیر 5 دستورالعمل ساده برای مدیریت افسردگی ارائه می‌گردد:

1- فعالیت بدنی شدید
هرگاه احساس افسردگی کردید باید از نظر جسمی خود را فعّال نگه دارید تا انرژی‌های زیادی ذهن‌تان را مصرف کنید. احساس افسردگی، انرژی منفی در ذهن شما آزاد می‌کند که باعث تضعیف اشتیاق و امید شما نسبت به زندگی و کار می‌گردد. همچنین، سیستم ایمنی بدن شما را ضعیف می‌کند و زمینه را برای ابتلاء به بسیاری از بیماری‌ها فراهم می‌سازد. این انرژی منفی با فعالیت بدنی شدید به بهترین نحو مصرف می‌شود. هر فعالیتی که دوست دارید را انجام دهید، فرقی نمی‌کند.

2- گشت زدن بی‌هدف
یکی دیگر از راههای مصرف انرژی منفی و منحرف کردن ذهن‌تان، گشت زدن یا رفتن بی‌هدف به هر کجاست. سوار اتوبوس یا مترو شوید و به یک طرف حرکت کنید. در بازارها و مراکز خرید بگردید. در یک رستوران بنشینید و هر چه دوست دارید بخورید یا بیاشامید. تا وقتی کاملاً خسته نشده‌اید به خانه برنگردید.

3- صحبت کردن با یک دوست نزدیک
مشکل خود را با یک دوست نزدیک در میان بگذارید. سعی کنید هر چه در دل دارید را بیرون بریزید. به اشتراک گذاشتن مشکل با یک دوست نزدیک، از شدّت نیروی‌های منفی می‌کاهد. دوستان خوب، قادرند شما را از افسردگی درآورند. آنها خصوصیات شما را خوب می‌شناسند و می‌توانند ایده‌های خوبی برای مواجه شدن با افسردگی به روشی مثبت در اختیار شما قرار دهند.

4- بنویسید، حتی چرندیات!
یک تکه کاغذ بردارید، یا کامپیوترتان را روشن کنید و یک فایل ایجاد کنید، و شروع به نوشتن احساساتتان کنید. هیچ چیز را مخفی نگه ندارید. هر چه واقعاً حس می‌کنید را بنویسید. زیاد در قید و بند معنی‌دار بودن نوشته‌هایتان نباشید.

آدم ممکن است حتی با نزدیک‌ترین دوستانش نیز نتواند بعضی حرف‌ها را مطرح کند ولی با خودش که می‌تواند. بنابراین هر آنچه در دل دارید را روی کاغذ یا توی کامپیوتر بریزید و هیچوقت خسته یا عصبانی نشوید. پس از آن که توانستید احساسات سرکوب شده خود را بیرون بریزید، به مقدار قابل ملاحظه‌ای احساس راحتی خواهید کرد.

5- شروع کردن یک ایده جدید
هیچگاه تصوّر نکنید که تمام امواج افسردگی، ناراحت کننده هستند. بعضی مواقع آغاز یک ایده یا نوآوری بزرگ و جالب هستند. ذهن شما سرگرم یافتن یا ابداع یک چیز جدید است. هنگامی که این دوره طی شد، افسردگی آغاز می‌گردد. در این هنگام ذهن شما دوباره شروع به تولید چیزهای جدیدی می‌کند که امید و شوق تازه‌ای به دنبال می‌آورد. بنابراین، مطمئن باشید که پس از گذشتن موج افسردگی، چیزهای خیلی بهتری برایتان پیش خواهد آمد.

هشدارهاى افسردگى

٭ افسردگى یک بیمارى پزشکى است که در ارتباط با تغییرات بیوشیمیایى مغز اتفاق مى افتد

٭ افسردگى فکر را تحت تأثیر قرار مى دهد گرچه به این معنى نیست که همه آن در «سرِ ما» وجود دارد.

٭ افسردگى ضعف شخصیت نیست.

٭ درمان افسردگى مثل درمان بقیه بیماریها مثل درمان سرماخوردگى و زخم معده براحتى امکان‌پذیر است.

٭ در بعضى مواقع درمان افسردگى با جلسات سایکوتراپى براحتى درمان‌پذیر است.

٭ تحقیقات بسیارى با موفقیت در درمان دارویى افسردگى به تازگى انجام شده است.

نتیجه تحقیقات در افسردگى

افسردگى در آینه تاریخ
در زمانهاى گذشته افسردگى به عنوان یک بیمارى شناخته شده بود.« Eberes Papyrus»، یکى از قدیمیترین مستندات و مدارک پزشکى دنیا در مصر قدیم، حالتى را توضیح مى دهد که یک نوع دلسردى و غم و غصه زیاد و یا به اصطلاح امروزى افسردگى است.نوشته‌هاى بقراط نشان مى دهد یک نوع حالت «ملانکولی» (Melancholy) و افسردگى ناشى از عدم تعادل در روان و بدن وجود دارد.

بسیارى از فلاسفه، نویسندگان، دانشمندان، سیاستمداران و بازیگران در دوره‌هایى از زندگى دچار افسردگى بوده‌اند.


افسردگى و دستگاه ایمنى
افسردگى یکى از اختلالهاى روانپزشکى می‌باشد که ارتباط آن با دستگاه ایمنى فرد مورد توجه روزافزون قرار گرفته است. بخش عمده‌اى از بررسیهاى ایمنی‌شناسى، عصبى ـ روانى و فیزیولوژیک حاکى از تأثیر افسردگى بر ایمنى و عملکرد فیزیولوژیک می‌باشد.

در بررسى اخیرى که در دانشگاه شیراز توسط خانم دکتر طوبایى و همکاران صورت گرفت، چنین نتیجه گرفته شد که نقش اختلالهاى روانپزشکى به‌ویژه افسردگى بر دستگاه ایمنى چشمگیر بوده و توجه به بهداشت روانى در بیماریهایى که ارتباط نزدیکى با نارسایى دستگاه ایمنى دارند می‌تواند راهگشاى بهبودى هر چه بیشتر افراد باشد.

افسردگى در دانشجویان ایرانى
در پژوهشى که آقاى دکتر احمد على نور بالا و آقاى دکتر سید على فخرایى در سال ١٣٨٠ در دانشگاه تهران انجام دادند مشخص شد که مشکلات روانشناختى دانشجویان خصوصاً افسردگى و اضطراب به‌طور کاملاً معنى دارى در میان دانشجویان پزشکى بیشتر از دانشجویان غیر پزشکى دیده می‌شود.

افسردگى در کودکان
در تحقیقى که به‌منظور بررسى میزان شیوع افسردگى در کودکان دبستانى در سال ١٣٨٠ در شهر مشهد توسط دکتر ابراهیم عبدالهیان و همکاران صورت گرفت معلوم شد که میزان افسردگى در دختران دبستانى حدود ١/١٣ درصد و پسران ٦/٧ درصد می‌باشد و مشکلاتى مثل طلاق والدین، تغییر محل سکونت، تغییر مدرسه، سطح اجتماعى‌ـ‌اقتصادى خانواده و سابقه بیماریهاى عصبى در خانواده در بروز آن موثر می‌باشد، به‌طوریکه اختلال افسردگى کودکان به علت تأثیر چشمگیر بر موفقیت تحصیلى و کارکرد اجتماعى از اهمیت بالایى برخوردار است و درمان فورى جهت پیشگیرى از بروز مراحل بعدى را می‌طلبد.

افسردگى و سوء استفاده جنسى در کودکان خیابانى
در تحقیقى که در سال ١٣٨١ توسط آقاى دکتر حمیدرضا احمدخانیها و همکاران روى ٨٧ کودک خیابانى در جنوب تهران به‌عمل آمد مشخص شد که ٧/٦٨ درصد از دختران و ٢/٨٤ درصد از پسران دچار افسردگى هستند.

این یافته همچنین نشان داد که نزدیک به ۱۲ درصد آنان مورد سوء استفاده جنسى قرار گرفته بودند.

با توجه به فراوانى افسردگى و سوء استفاده جنسى در کودکان خیابانى، توجه جدى سازمانهاى دولتى و غیر دولتى در زمینه حمایت و آموزش این افراد نیاز می‌باشد و به‌نظر مى رسد توجه ویژه به این قشر در ریشه‌کنى بیماریهاى آمیزشى و پیشگیرى از شیوع بیماری ایدز بسیار ضرورى است.

افسردگى در افراد مشهور
در طول زمان نویسندگان و دانشمندان زیادى به افسردگى مبتلا بوده اند از جمله: آبراهام لینکلن، ارنست همینگوى، پیتر چایکوفسکی و چارلز دیکنز.

افسردگی و اینترنت
مزایا و معایب ارتباطات اینترنتی
در مطالعات تازه ای که توسط دکتر رابرت کرات (Dr. Robert Kraut) در دانشگاه اوهایو صورت گرفته، نشان داده شده است که استفاده از اینترنت باعث افسردگی می شود. به تدریج که اجتماع ما بیشتر و بیشتر به ارتباطات اینترنتی وابستگی پیدا می کند، مطالعه این که چگونه این امر در شکل دهی روشهای تعامل ما تاثیرگذار است، اهمیت بیشتری می یابد. آیا با محروم بودن از جنبه های فیزیکی و احساسی گفتگوی مستقیم با یک فرد و یا دریافت نامه ای به خط دوستمان، خود را بیشتر منزوی حس نمی کنیم؟

کارتون بالا، نشانگر فناوری امروز است و این که چگونه بعضیها آن را جایگزین ارتباطات رودررو ساخته اند. این کارتون نشان می دهد که دو نفر که تنها ساکنان یک جزیره کوچک در وسط دریا هستند از طریق پست الکترونیکی (e-mail) با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. بسیاری جنبه های روانشناسی اجتماعی در این زمینه نقش دارند.

بعضی عقیده دارند صحبت کردن از طریق کامپیوتر آسانتر است زیرا آدم احساس راحتی بیشتر می کند و می تواند چیزهایی را که در حضور دیگران به دلایل مختلف نمی تواند بر زبان آورد، بازگو کند.

این امر به سطوح پایین خودآگاهی مربوط می شود. البته این جنبه مثبت این امر است و باید به جنبه منفی آن نیز توجه کرد. افراد معمولاً با درجه پائین تری از خودآگاهی، راحتتر دروغ می گویند. در دنیای امروز، موارد بسیار زیادی وجود داشته است که افراد از طریق اینترنت دروغ گفته اند تا دیگران کار خاصی را برایشان انجام دهند. اتاقهای گپ زنی در اینترنت، نمونه ای از مکانهایی هستند که این دروغگوئیها به وفور در آنجا اتفاق می افتد.

اینترنت، پیشداوریهای ما را نیز کاهش می دهد. هنگامی که ما کسی را بر روی شبکه ملاقات می کنیم نمی دانیم که او چه شکلی است، تنها چیزی که می دانیم این است که به ما چه می گوید. بنابراین ارتباطات اینترنتی، بدون هیچگونه پیشداوری حاصل از ملاقات حضوری، بسیار متفاوت از ارتباطات به شیوه سنتی گشته است.

هر چند ارتباطات از طریق اینترنت برای افراد خجالتی بسیار راهگشا است و دریچه های جدیدی را می گشاید اما از سوی دیگر، می تواند افراد را به زودباوری و قبول آنچه که به آنها ارائه می شود تشویق کند. افراد و گروههای مختلف می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و پیامهای خود را چه خوب و چه بد، در سطح گسترده ای منتشر نماینـد. بـرای مثال، Hatewatch.org گروهی است که رشد «گروههـای نفرت» را در وب پیـگیری و دیـده بانی می کند. این به ما نشان می دهد که تمام اشکال مختلف ارتباطات در اینترنت ما را به یک جهت مثبت رهنمون نمی سازد.

به نظر می رسد که اینترنت روشهای ارتباطی ما را در هر دو جنبه مثبت و منفی، دگرگون نموده است. پست الکترونیکی، سرویس سریع و راحتی را برای بسیاری به وجود آورده است ولی از سوی دیگر، هر چند حجم ارتباطات ما زیادتر شده ولی از جنبه های شخصی تر آن دور افتاده ایم
.

وضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان شماره 3




موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان شماره 3

ما حمله ارتش فاشیست ترک به کردستان قویأ محکوم میکنیم  آن را  یک جنایت میدانیم علیه ملت ستمدید کرد که نژادپرستان ترک دست به آن زده اند.

مردم شریف کردستان ملت ستمدید کرد در سرتاسر کردستان شما از این بابت با خبر هستید که رژیم ترک بزرگترین دشمن کردها است و بوده    حالا در سدد بر آمده است تا به هر شیوه ای که شده کردستان را به تصرف خود در بیارود و خواب کرکوک و موصل در سر دارند سردمداران دولت فاشیست ترک.

و فرمانده این لشکری که به کردستان حمله نموده است یکی از سرسخت ترین کسانی است در ارتش فاشیست ترک که خواستار الحاق کردن کرکوک و موصل به ترکیه است و بر همین اساس پ ک ک را برای حمله به کردستان و بر هم زدن امنیت و آسایش کردستان بهانه نموده است بعد از اینکه چند دولت اروپای کردستان را امن و آزاد ترین جای برای پروژهای سرمایه داری دانستند  بخصوص دولت سوئد سفیران ترکیه دست به کار شدند تا به آنها یعنی به اروپایها نشاند بدهند که کردستان امنیت ندارد به دولت فاشیست ترک دستور دادند تا اسایش و امنیت کردستان آزاد را بر هم بزنند فاشیستان ترک و به کردستان حمله نمودند و دوم اینکه در 17/2/2008 کوزوا استقلال خود را اعلام نمود  دولت ترک هم دست به کار شد و تلفنی با سران رژیمهای سوریه و ایران تماس گرفتند و نظر این دو دولت فاشیستی را در باره استقلال کوزوا جویا شدند و کردها هم کسانی خواهند بود که در فکر استقلال کردستان هستند  این تفکر لرزه بر پیکر فاشیستهای کور در این رژیمها  انداخت و حمله به کردستان آزاد هم بر همین اساس بوده است که به کردها نشان بدهند که این فاشیستهای ضد انسانی ضد استقلال کردستان هستند.

اما ما به این فاشیستهای کور میگویم که به کوری چشم دشمنان کرد و کردستان  ما به هر شیوه ای که شده باشد استقلال خود را بدست خواهیم آورد  ما ملتی هستیم 60 میلیونی حق خودمان میدانیم  روزی استقلال کردستان را اعلام کنیم.

و ما جوانان دلیر و شجاع کرد قسم خورده ایم و با خون خودمان امضا نموده ایم که تا قطره ای خون در رگمان باشد کرد هستیم و کردستانی  و هر چند خون ما بریزند خون خوروشان ما نوید بخش استقلال کردستان است.

ما قسم خورده ایم تا بدست آوردن استقلال کردستان از پای نه ایستیم و با خون خود امضا نموده ایم با تفکر استقلال خواهی کردستان پیمان بسته ایم و همپیمان باشیم ما به این فاشیستها میگویم که استقلال کردستان دور نیست و کردستان استقلال خود را بدست خواهند آورد.

دولت فاشیست ترک هدفش روشن است.

و باز دولت فاشیست ترک در سدد است که به هر شیوه ای که شده نیروهای ضد بشری خود را به داخل کردستان آزاد بیایند و در آنجا برای همیشه بمانند این را اعلام میکنیم که اگر دولت کردستان و ما ملت کرد یک دست بر ضد این دولت فاشیست نه ایستیم و یک صدا نباشیم و چه در خارج و چه در داخل بر افکار عمومی فشار نیاوریم این دست آوردی که در بخشی از خاک کردستان بدست آورده ایم از دست میدهیم.

باید دست بکار بشویم اهداف دولت فاشیست ترک را برای افکار عمومی تعریف و شرح بدهیم.

ما از تمامی ملت کرد که در هر نقطه جهان هستند  میخواهیم که خود را مسئول بدانند و در این باره ساکت نمانند با تظاهرات و راهپیمایی و گردهمایی  و ملاقات با مسئولین احزاب و گروه های مدافع حقوق بشری در این کشورها دیدار کنند و اهداف رژیم فاشیست ترک را برای آنها تعریف کنند.

ملت شریف کردستان شما خوب میدانید که دولت فاشیست ترک 3 هدف دارد 1 شکستن اراده ملی گرایی در کردستان 2 خرد کردن تفکر استقلال خواهی در ملت کرد و 3 تصرف کردستان برای همیشه است.

ما از تمامی کردها میخواهیم در هر کشوری که هستند جدا از حزبی گرایی و جدا از هر نوع ایدئولوژی کورس و دوره سیاسی برای کردها برگذار کنند و حداقل مردم خود را روشن بین کنند که درس دشمن شناسی کار بدی نخواهد بود برای ما ملت کرد.

ما امروز در اتاق پالتالک روم کردستان ئه ره ده نگی روژهه لاتی کردستانه  میخواهیم در باره دشمن شناسی حرف بزنیم  بله رژیم فاشیست ترک هدف روشنی دارد و باید ما ملت کرد در این باره خیلی هیشار باشیم.

مرگ بر فاشیست ترک.

من لازم دانستم که در باره روم پالتالک کمی حرف بزنم.

  Palatalk Klick to browse rooms  after klick to ethnic groups  after klick to kurdish rooms after klick to kurdistan era dengi rojhelati

kurdistane

در اینجا میتوانیم با هم در این باره حرف بزنیم با دوستان و من هو لازم دانستم در باره روم پالتالک که در بالا مشاهده میکنید کمی توضیح بدهم در باره آزادیهای اساسی و رعایت پرینسیپهای دموکراتیک.

به اطلاع دوستان و عزیزان میرسانیم که روم پالتالک کردستان ئه ره ده نگی روژهه لاتی کردستانه

kurdistan era dengi rojhelati kurdistane le paltalk ba rewebery kak samuel_ku

اساسنامه وآینامه روم

1 آزادی بیقید و شرط ابراز عقیده و بیان و احترام به آرایی دیگران و رفتار انسانی و رعایت پرینپسیپهای دموکراتیک.

2 در این روم هر فردی آزاد است بدون اینکه فکر کند که از روم اخراج بشود حرف و نظرات خود را بیان کند در این روم آزادی مطلق هست هیچ کسی در این روم اخراج نمی شود مگر کسانی از او شکایت کنند و یا حیثیت کسی را جریحدار گرده باشد  اخراج کردن در روم ما وجود ندارد به هیچ شیوه ای برخلاف رومهای دیگر ما به آزادی انسانها ایمان داریم و باز به برابری انسانها ایمان داریم.

3 آزادی عقید و بیان هر کس حق دارد آزادانه از ما انتقاد کند و رای خود را بیان کند  .

4 ما انسان هستیم و باید با رفتار انسانگرا با هم رفتار کنیم قرمز کردن کسی  توهین به آن فرد است و جریحدار نمودن حیثیت فرد میباشددر روم ما به هیچ شیوه ای وجود نخواهد داشت.

5 آزادی فردی یکی از اساسیترین تفکر ما است و هر فردی با رای خود در روم ما آزادی مطلق دارد و رای و تفکر ایشان برای ما محترم است.

6 در این روم آزادی برای زبانهای دیگر مثل زبان انگلیسی عربی و فارسی وجود دارد  اما به سبب برخورد نژادپرستانه دولت ترک زبان ترکی در روم ما جای ندارد اما هر زبان دیگر برای ما محترم است در این روم ترانه آزاد است برقراری دوستی آزاد است میان انسانها.

7 ما به لیبرال دموکراسی ایمان داریم و بر آن پا بر جا خواهیم بود  و به آزادی بیقید و شرط انسانها ایمان داریم  اما در روم ما فوش و فحشی به هر فرد جایندارد و ممنوع است اما برای ما هر کسی از اسلامی باشد اگر کمونیست باشد اگر دموکرات باشد اگر سوسیالدموکرات باشد برای ما محترم است  اما در روم ما تفکر خمینی گری و تفکر جمهوری اسلامی جای ندارد و ممنوع است.

8 در روم ما  آزادی مطلق است اگر فرد حیثیت و کرامت کسی را جریحدار نکند  با هر تفکر و ایده میتواند حرف خود را بزند.

9 آزادی ابراز عقیده و بیان یکی از تفکر ما است که آزادی مطلق است در روم ما در این باره.

10  ما به آزادی زنان و برابری زنان با مردان  ایمان داریم و در باره 8 مارس هم برنامه و پروگرامی هم در کار خواهد بود.

11 آزادی مطلق و بیقید و شرط

12 ما انسان هستیم و باید به تفکر انسانها احترام بگذاریم.

  بله این جز کمی است از آینامه و اساسنامه روم پالتالک که نامش در بالا ذکر شده است.

حال برگردیم به موضوع اصلی در باره تفکر فاشیستی دولت نژادپرست ترک که این آزادی که در دولت آزاد کردستان است آنها را به وحشت انداخته است.

و در سدد بر آمده اند که با حمله نظامی و کار تروریستی با کردها برخورد کنند.

مرگ بر فاشیست ترک

زند باد کرد و کردستان

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد وکردستان

نفرت بر انسان کشی

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

نفرت بر اسلام سیاسی

زند باد استقلال کردستان

زند باد صلح و آزادی

دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کردستان

23/2/2008

مسئول امنیت و ضد اطلاعات حزب ساموئیل قادری اروپا



-------------------------------------------------------------------------
 


موضوع تفسیر سیاسی و بر رسی مسائل سیاسی منطقه و کردستان و احزاب کردستان بخش شرق کردستان.

در چند هفته پیش علی رضا نوریزاده در یک دروغ شاخدار تحت عنوان اینکه مردم کردستان از او خواسته  اند که میان حزب دموکرات کردستان ایران که به دو بخش تقسیم شده است صلح و دوستی برقرار کند و هر دو قسمت را یکی بشوند این ترفندها تازگی ندارند و سالها سال است که شوینیستها برای کشاندن کردها و یا احزاب کردی به زیر چتر خود دست به این حیله گریهای بی اساس زده و میزنند.

یعنی علی رضا نوریزاده در پیش کردها از ریئس جمهور کردستان فدرال جناب آقای مسعود بارازانی و مسئولین در حکومت کردستان محبوب تر است؟ یا اینکه این ترفندها برای گول زدن خود و فریب دادن افکار عمومی است که جناب آقای نوریزاده میخواهد خود را بطوری میانجی میان سلطنت طلبها و حزب دموکرات کردستان میداند که همین شخص توانست میان آقای مصطفئی هجری و رضا پهلوی ملاقاتهای هم ترتیب بدهد  و ما همه در روز نامه ها و سایتهای انترنتی آن را خواندیم و دیدیم.

و در این باره من مطمئنم که هیچ کردی چنین نامه ای برای علی رضا نوریزاده نه نوشته است و این فریبکاری طبق یک برنامه و در چندین روز و حتی سال برای این کار نقشه میکشند تا به هر بهای که شده است احزاب کرد در کردستان ایران به زیر چتر خاندان دیکتاتوری سلطنتی به برند و بکشانند این یک فریب بیش نیست و نبوده است.

و حجت الاسلام عبدالله حسن زاده هم در یک نامه جواب نامه علی رضا نوریزاده  را داده بود پاسخ خوبی هم داده بود در اساس..

حال در باره احزاب و به خصوص حزب دموکرات کردستان ایران و هوادارانش در اروپا و برخورد این افراد با افرادی که از این حزب به هر صورتی اننتقاد میکنند.

ما یک مشکل داریم آن هم این است فرد پرست هستیم و با قضیه به صورت احساساتی برخورد میکنیم نه که به صورت روشن بینی و ریزبینانه و بدون اینکه از چیزی خبر داشته باشیم و یا در باره آن مطالعه کرده باشیم آن را رد میکنیم و به آسانی دست به ترور شخصیتی میزنیم و اگر بخواهیم انتقاد کنیم به طور کینه توزانه با قضیه برخورد میکنیم و در میان ما مرده پرستی و فرد پرستی یک امر طبیعی شده است و به آسانی سیستمهای دیکتاتوری به خورد ما داده اند.

و یکی از مهمترین اشتباهات حزب دموکرات کردستان این است که رادیو حزب با قرآن آغاز به کار میشود با نامی که آیه های الانفال و با آیه های آن مردم و ملت کرد را انفال کردند و هزار کرد را کشتند و در کردستان دست به جنایت زدند.

و باز مهمترین اشتباه حزب این بود که بدون اطلاع مردم و حتی پیشمرگان کردستان رهبران این حزب 16 بار با رژیم ایران نشست داشته و این هم به این معنا میباشد که این حزب پرینسپهای دموکراتیک  حق و حقوق مردم را نادیده گرفته است و در اصل باید گفت اگر گروه هی که به مردمش حق ندهد که اظهار نظر کنند یک نوع خیانت است به پرینسپهای دموکراتیک و آزادیهای اساسی.

و حزب دموکرات در این سالها که دست به چنین کارهای زده است  با مردمش ساف و صادق نبوده است اگر این حزب واقعأ دلسوز مردمش بود و یک حزب دموکراتیک بود مسلمان با اطلاع مردمش دست به مزاکره کردن و یا نکردن میرساند و پنهان کردن حقایق از ناصادقی  و بی انصافی بر میخیزد و اندیشه دیکتاتوری. و اشتباهات حزب دوباره این است که مسئولین حزب دستور کتک زدن افراد مخالف را صادر میکردند  و یکی از آنها این بود با چاقو فردی با نام سلیمان زدند و شهید غفور حمزه ای هم آمد و گفت آن کسانی که با چاقو سلیمان زده اند کار خوبی کرده اند و باز حزب با روحانیانی تندرو در کمپ التاش تماس داشت و آنها با روز روشن با بلندگوهای که در اختیار داشتند به هیچ عنوان به کرد و مردم کرد خدمتی نمیکردند و بلکه مردم را برای یاری دشمن دعوت میکردند .

 حتی سازمانهای خیرخواه بین المللی هم از مزاکرات حزب با رژیم ایران با خبر نبوده اند و این پنهانکاری هم کار خوبی نیست و نبوده است.

حالا هم مردم را سر درگم کرده اند شاخه عبدالله حسن زاده با نام حزب دموکرات خود را به مردم معرفی میکند و شاخه آقای مصطفئی هجری هم همینطور  دو تا حزب با یک نام خیلی خنده دار است باز کومه له هم دست کمی از حزب دموکرات ندارد  حالا آنها 4 تا حزب با یک نام میروند و خود را به مردم کردستان معرفی میکنند و مردم را سردرگم کرده اند این احزاب از چپش گرفته تا راستشان.

آیا این خیانت به افکار ملی کردستان نیست این احزاب انجامش میدهند؟

حال کمی در باره مسائل روانشناسی.

البته این کارها ی که این احزاب میکنند از ناسالمی بر میخیزد  اگر تن سالم باشد عقل هم سالم  باشد جامعه سالم  است  عقل ناسالم تن را مریض میکند.

احزاب ما همه مریض هستند و مردم هم سر درگم کرده اند و مسلمان مردم هم به ناسالمی میکشانند همین احزاب ناسالم.

حقیقتش مردم کرد و ملت کرد آنقدر سرکوب روحی و روانی شده است توسط رژیمهای فاشیست  اشغالگر من به آنها حق میدهم که احزاب ما هم از مردم برخاسته است خوب این مریضی شده مرض سیاسی روانی سیاسی کرسی پرستی و خود پرستی فرد پرستی از یک اندیشه روانی بر میخیزد نه از یک اندیشه سالم و سهیم.

اگر بیایم و تاریخ ملت ستمدید کرد را مطالعه کنیم  و زندگی پر راز و نشیب این ملت را بررسی کنیم با سئوالات روانشنانسی فروانی روبرو میشویم ملتی که برای بقاع خود مجبور میشود به تمامی تکنیکهای دفاعی و غیر عادی دست بزنند آنهم برای بقاع خویش ملتی که از بچه یک ساله جلو چشمش پدرش را میشکند و یا به مادرش آن هم با زور تجاوز میکنند و یا با هواپیما بمبارانشان میکنند و کودک را در خواب شیرین میپرانند و مثل وحشی پلیسهای فاشیست به درون خانه میریزند و در هر ساعاتی که بخواهند  چه انتظاری باید داشت از این ملت رنجدیده و ستمدید؟

آن مادری که فرزند عزیزش را میبرند بدون هیچ گناهی وی را اعدام میکنند  و یا خود وی را شکنجه میکنند و حتی به او تجاوز میکنند چه انتظاری باید داشت از فرزندی که با بغض و کینه بزرگ شده باشد؟

همین است سیاستمداران کرد هم از همین بچه های هستند که با بغض و کینه بزرگ شده اند آن کینه و بغض علیه یکدیگر خالی میکنند و ضد خودی هستند دشمن پرست.

ما نباید بیگانه پرست باشیم باید مسئله ملی را بالاتر از هر چیز دیگر بدانیم و مسائل حزبی گری هیچ خدمتی به منافع خلق کرد نمیکند بلکه خانه ویرانی به بار خواهد آورد و باید از سیاست احزاب موجود در اروپا درس بگیریم و رفتار آنها را مورد مطالعه قرار بدهیم تا یاد بگیریم که مسئله ی ملی برای آنها خیلی مهمتر است تا حزبی گری و خود سانسوری و خود بزرگبینی و کرسی پرستی که در میان ما وجود دارد در میان آنها دیده نمیشود مهمتر از این بیگانه پرستی کار خوبی نیست ما احزاب کرد در کردستان علیه همدیگر خوب میجنگیم اما وقتی با دشمن برخورد میکنیم بله قربان عزیز دوست من و این بیگانه پرستی باید از خودمان دور کنیم بخصوص مسائل حزبی گری و کرسی پرستی  فرد پرستی و مرده پرستی انسان تا زنده است بهش فوش میدهیم وقتیکه مرد شاخ و بال براش درست میکنیم.

ما نیاز اساسی داریم به یک خانه تکانی  برای پیشبرد خودمان و بهتر شدن زندگی این ملت کشش به عمل آوریم و از کارهای که داریم به یک نوع خود فریبی میکنیم دست برداریم با این ملت عزیز صادقانه بر خورد کنیم و با ملت کرد صادق باشیم نه اگر به پیش یک فارس رفتیم خود را فارس معرفی کنیم و اگر به پیش کردها باز گشتیم خود را کرد معرفی کنیم ونباید دورو باشیم البته این دوروی در سیاست حزب دموکرات کردستان ایران دیده شده است نمونه آن برنامه فارسی تیشک تیوی است.

حال در باره سیاست رژیم ایران و رژیمهای اشغالگر که کردستان را به اشغال خود درآورده اند. رژیمهای که کردستان را به اشغال خود در آورده اند کور هستند و نابینا دشمن انسان و انسانیت هستند  اسنا کرد را سرکوب میکنند حق و حقوق انسانی این ملت را زیر پا میگذارند.

حال در باره پالتالک و رومهای کردستان و تفرقه اندازی میان مناطق در این رومها مثل روم کردستان ئیرا ده نگی کردستانه که یکی با نام رنجه این روم را باز کرده است که وابستگی کاملی با حزب دموکرات کردستان دارد حتی تحمل هیچ نوع انتقادی ندارند و بلکه همیشه از توهین کردن نباشد چیز دیگری بلد نیستند. البته پالتالک مثل یک ویروس است  که اینها چون بیکار هستند  و پشت کامپیوترشان نشسته اند به هر کسی با خیال آسوده دست به توهین میزنند و خیلی از این افراد در اصل روانی هستند.

البته خود رنجه هم روانی است از حرف زدنش معلوم است و حرکاتش.

و یکی از مشکلاتی که ما ملتهای خاورمیانه داریم خود سانسوری است دوست نداریم کسی بدی که ما اشته ایم بیان کنند و یا انتقاد پذیر نیستیم زود از کوره در میریم و زود عصبانی میشویم و بیشتر این ملتها دچار خود بزرگبینی و اختلالات عقلی دارند  دوست ندارند کسی عیب آنها را بیان کند اگر کسی آمد و از آنها انتقاد کرد بر چسپ میزنند مثل جاش یعنی( کوره خر) خود فروش مزدور بیگانه به خاطر اینکه عیب طرف را بیان نموده است و یا اینکه از حزبی که او عضو آن است انتقاد نموده است

و حزب دموکرات و اعضای این حزب پژاک را یک حزب دست نشانده میدانند اما ما میگیم پژاک دست نشانده نیست  و از حزب دموکرات کردتر هستند و توسط کرد درست شده است نه بخشی از حزب توده باشند. پی کی کی کرد است و حق خودشان است از خودشان دفاع کنند در برابر دولت فاشیست ترک.

به نظر بنده خود رنجه اختلالات عقلی دارد جون من خودم آنجا بودم برایم روشن شد که این فرد تقریبأ روانی است.

رژیم ایران فشارهای خود بر مردم بیداع کردستان تندتر میکند و دستگاه سرکوبگر رژیم در کردستان خیلی فعال است که نام مزدوران و شکنجه گران در کردستان در زیر ذکر میشودو به شرح زیر است.

اسامی تعدادی از قضات وابسته به وزارت اطلاعات در کردستان

گزارش دریافتی: اسامی پنج تن از قضات وابسته به وزارت اطلاعات در کردستان به شرح زیر است:

1- قاضی بابایی: رئیس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب سنندج. وی قاضی صادرکننده حکم اعدام کیومرث و نادر محمدی و نیر دهها مورد محکومیت بلندمدت برای فعالین سیاسی و مدنی.

2- قاضی طیاری: رئیس شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلای سنندج، نامبرده برادر حسن و رضا طیاری می باشد که در دهه 60 در سقز کشته شدند. رضا طیاری مسئول تبعیدی خانواده پیشمرگان کرد به فولادشهر اصفهان بوده است. همچنین قاضی طیاری مسئول صادر کننده حکم برای بسیاری از دانشجویان، روزنامه نگاران و فعالین مدنی کرد می باشد.

به ازای هر 8 نفر یک نیروی نظامی در استان کردستان

3- قاضی کامیابی: دادیار شعبه چهار دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب سنندج، یکی از دادیاران پرونده فعالین کرد بازداشت شده: هانا عبدی، روناک صفازاده و یاسر گلی و بسیاری فعالین دیگر.

4- قاضی مبارکی: بازپرس شعبه بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب سنندج، مسئول پرونده فعالان سیاسی و مدنی کردستان.

5- قاضی امیری: معاون امنیتی دادستان عمومی و انقلاب کردستان، رابط اصلی وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب کردستان می باشد. فجایع بسیاری به نام امیری ثبت شده اند، از آن جمله: تجاوز به فعالین زن بازداشت شده و همچنین جنایات و قتل های اخیر در کردستان. وی در سال 84 بعد از انتشار خبر تجاوز و جنایت در بازداشتگاه های اطلاعات که توسط وی انجام گرفته بود، به معاون دادستان کردستان ترفیع پیدا کرد.

لازم به ذکر است، حکم بازداشت ابراهیم لطف اللهی، دانشجوی شهید در بازداشتگاه اطلاعات کردستان، توسط قاضی طیاری و معاون دادستان، امیری، صادر و امضا شده بود.

قاضی امیری متولد یکی از روستاهای اطراف کرمانشاه واقع در منطقه بیلوار، به نام "کندوله" می باشد. وی یکی از جنایت کاران اصلی امنیتی-قضایی در کردستان است.

به زودی تصاویر این قضات منتشر خواهد شد.

گزارش دریافتی: آمارهای غیررسمی نشان می دهند که تعداد 191250 نیروی نظامی (شامل ارتش و سپاه)، نیروی انتظامی و اطلاعاتی در کردستان در حال فعالیت هستند. گزارش ها حاکی است که از این تعداد نیرو 33 درصد نیروهای ارتش (59813نفر)، 30 درصد سپاه (64375نفر)، 25 درصد نیروی انتظامی (65313 نفر) و 12 درصد نیروهای ادارات اطلاعات کردستان (31750نفر) هستند.

با احتساب جمعیت 2150000 استان کردستان می توان گفت به ازای هر 8 نفر جمعیت در استان کردستان، یک نفر نیروی نظامی، انتظامی، اطلاعاتی یا امنیتی که به صورت رسمی فعالیت می کنند وجود دارد.

در این آمارها تعداد نیروهای سیال "گارد ویژه" که در مواقع ضروری به کردستان اعزام می شوند و همچنین نیروهای بسیج فعال رژیم نیامده است.

بلی رژیم دینی ایران دست به جنایتهای مهیبی زده است در کردستان و جان هزاران انسان بیگناه را گرفته است در آن منطقه  رژیم ایران و رژیمهای فاشیست که کردستان را به اشغال خود در اورده اند حاضر نیستند حتی حقوق اولیه ای این ملت را رعایت کنند کردها به خاطر یک کلمه کردی زندانی میشوند  شکنجه میشوند  و مورد اذیت و آزار قرار میگیرند و حتی به خواهران ما در زندانها تجاوز میکنند این جنایتکاران دین فروش.

حال کمی در باره استقلال کردستان  خوب کوزوا استقلال خود را اعلام نمود و این برای ما خوشحال کنند است  اما ما باید در این باره درس بگیریم و برای استقلال کردستان به کوشیم  دیروز یکشنبه 17/2/2008 کوزوا یعنی پارلمان کوزوا استقلال خود را اعلام نمود  و ما یک ملت 60 میلیونی هستیم و حق خودمان است برای استقلال کردستان کشش کنیم. و آمریکا استقلال کوزوا را به رسمیت شناخت و باید ما هم کاری کنیم که جامعه جهانی را قانع کنیم که استقلال کردستان را به رسمیت بشناسند اگر استقلال کردستان را اعلام کنیم.

سلام بر صلح و آزادی

نفرت بر تنگنظری و کوتهفکری

نفرت بر اسلام سیاسی

سلام بر روح و روان پاک شهیدان راه کرد ور کردستان

زند باد تفکر استقلال خواهانه ملت کردستان

به کوری چشم دشمنان خلق کرد کردستان استقلال خود را بدست خواهند آورد.

ساموئیل قادری 18/2/ 2008

دوشنبه هجده دوی دو هزار و هشت
----------------------------------------------------------------------------------


اسامی تعدادی از قضات وابسته به وزارت اطلاعات در کردستان

گزارش
دریافتی: اسامی پنج تن از قضات وابسته به وزارت اطلاعات در کردستان به شرح زیر است:

1- قاضی بابایی: رئیس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب سنندج. وی قاضی صادرکننده حکم اعدام کیومرث و نادر محمدی و نیر دهها مورد محکومیت بلندمدت برای فعالین سیاسی و مدنی.

2- قاضی طیاری: رئیس شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلای سنندج، نامبرده برادر حسن و رضا طیاری می باشد که در دهه 60 در سقز کشته شدند. رضا طیاری مسئول تبعیدی خانواده پیشمرگان کرد به فولادشهر اصفهان بوده است. همچنین قاضی طیاری مسئول صادر کننده حکم برای بسیاری از دانشجویان، روزنامه نگاران و فعالین مدنی کرد می باشد.

3- قاضی کامیابی: دادیار شعبه چهار دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب سنندج، یکی از دادیاران پرونده فعالین کرد بازداشت شده: هانا عبدی، روناک صفازاده و یاسر گلی و بسیاری فعالین دیگر.

4- قاضی مبارکی: بازپرس شعبه بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب سنندج، مسئول پرونده فعالان سیاسی و مدنی کردستان.

5- قاضی امیری: معاون امنیتی دادستان عمومی و انقلاب کردستان، رابط اصلی وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب کردستان می باشد. فجایع بسیاری به نام امیری ثبت شده اند، از آن جمله: تجاوز به فعالین زن بازداشت شده و همچنین جنایات و قتل های اخیر در کردستان. وی در سال 84 بعد از انتشار خبر تجاوز و جنایت در بازداشتگاه های اطلاعات که توسط وی انجام گرفته بود، به معاون دادستان کردستان ترفیع پیدا کرد.

لازم به ذکر است، حکم بازداشت ابراهیم لطف اللهی، دانشجوی شهید در بازداشتگاه اطلاعات کردستان، توسط قاضی طیاری و معان دادستان، امیری، صادر و امضا شده بود.

قاضی امیری متولد یکی از روستاهای اطراف کرمانشاه واقع در منطقه بیلوار، به نام "کندوله" می باشد. وی یکی از جنایت کاران اصلی امنیتی-قضایی در کردستان است.

به زودی تصاویر این قضات منتشر خواهد شد.

-------------------------------

به ازای هر 8 نفر یک نیروی نظامی در استان کردستان

گزارش دریافتی: آمارهای غیررسمی نشان می دهند که تعداد 181250 نیروی نظامی (شامل ارتش و سپاه)، نیروی انتظامی و اطلاعاتی در کردستان در حال فعالیت هستند. گزارش ها حاکی است که از این تعداد نیرو 33 درصد نیروهای ارتش (59813نفر)، 30 درصد سپاه (54375نفر)، 25 درصد نیروی انتظامی (45313 نفر) و 12 درصد نیروهای ادارات اطلاعات کردستان (21750نفر) هستند.

با احتساب جمعیت 1450000 استان کردستان می توان گفت به ازای هر 8 نفر جمعیت در استان کردستان، یک نفر نیروی نظامی، انتظامی، اطلاعاتی یا امنیتی که به صورت رسمی فعالیت می کنند وجود دارد.

در این آمارها تعداد نیروهای سیال "گارد ویژه" که در مواقع ضروری به کردستان اعزام می شوند و همچنین نیروهای بسیج فعال رژیم نیامده است.

-------------------------------------

خشنودی باند فاشیستی موتلفه از سخنان سرکرده سپاه

سایت پنج صبح: سخنگوی حزب موتلفه اسلامی در واکنش به اظهارات فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبنی بر حمایت سپاه از جریان اصولگرایی، گفت: سپاه باید از جریان اصولگرایی دفاع کند. محمد کاظم انبارلویی با ابراز تعجب از انتقادات اصلاح طلبان از سخنان سردارجعفری خطاب به ایشان، گفت: مگر انتظار داشتید که سپاه با جریان اصولگرایی بجنگد؟!

وی در گفتگویی با بیان اینکه برداشت من این است سردار جعفری از ذات جریان اصولگرایی دفاع کرده است و برخی از اصلاح طلبان برداشت نادرست کرده اند، افزود: تردیدی نیست که قوه مجریه و مقننه در دست یک جران سیاسی است ولی منظور آقای جعفری حمایت از خود اصولگرایی است.

عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت با بیان اینکه در بین اصلاح طلبان رگه هایی از اصولگرایی وجود دارد و در میان اصولگرایان هم اصلاح طلب هست، یاد آور شد: البته این بر داشت شخصی من از سخنان سردار جعفری است، زیرا نباید انتظار داشته باشیم که سپاه با اصولگرایی بجنگد.

-----------------------------------

رقص خلخالی با عبا و عمامه جلوی امام

سایت حکومتی فردا: روز اول دهه فجر امسال ،"محمد دلاوری" درانتهای گزارشی که تلویزیون پخش کرد گفت : بسیاری از نکته های روز ورود امام همچنان ناگفته مانده است از جمله اینکه امام بعد از سخنرانی تاریخی خود در بهشت زهرا چگونه به شهر بازگشت .و بدین ترتیب اولین نقطه سوال را در این باره در ذهن من ایجاد کرد.

دو سه شب پیش ، حاج "محمود مرتضایی فر" که همه مردم به واسطه لقبی که امام خمینی به طنز به وی داد یعنی "وزیر شعار" ، او را می شناسند ، در مراسمی که در مسجد بانو مفتخر به مناسبت بزرگداشت دهه فجر برگزار شد ، به بیان چند خاطره ناگفته درباره انقلاب پرداخت و خوشبختانه به سوالی که محمد مطرح کرده بود ، پاسخ و ذهن مرا از کاوش بیشتر نجات داد.

اول از همه بگویم که این مسجد ، مسجدی است که خود آقای مرتضایی فرهر روز برای نماز خواندن به آنجا می آید و معمولا هم دوش به دوش همسرش و درحالی که عبایی بر دوش خود دارد و با همه اهل این محله قیطریه سلام و علیک می کند به این مسجد کوچک اما با صفا قدم می گذارد و هر گاه که روحانی جوان و خوش سخن آن نباشد ، به نیابت از او امام جماعت هم می شود .

در هر صورت ، آقای مرتضایی فر گفت : پس از سخنرانی حضرت امام در بهشت زهرا ، طبق برنامه ریزیهای دقیقی که در کمیته استقبال کرده بودیم قرار بر این بود که ایشان مستقیما به مدرسه رفاه در پشت مجلس تشریف بیاورند اما ساعتها گذشت و خبری از ایشان نشد.

در این مدت با توجه به جوی که بختیار ایجاد کرده بود ، کم کم شائبه ها و شایعه هایی چون احتمال ربوده شدن ایشان یا حادثه ای ناخواسته و ناراحت کننده در اذهان همه کسانی که در مدرسه رفاه به انتظار ایشان نشسته بودیم شکل گرفت و هر کسی در گوشه ای ناراحت و مضطرب ومتاثر بود که البته مرحوم آیت الله خلخالی "رحمت الله علیه" بیش از همه بیتابی می کرد.

ساعت از هشت شب گذشته بود که حضرت امام تشریف آوردند و همه ما از خوشحالی اشک شوق می ریختیم و صلوات می فرستادیم ، اما آیت الله خلخالی که بیش از همه از دیدن امام و سلامت کامل ایشان خوشحال شده و به وجد آمده بود ناخودآگاه با همان عبا و عمامه شروع کرد به رقصیدن در جلوی امام ! و امام هم از کار ایشان بشدت خنده شان گرفت و همین موضوع فضای کل مدرسه رفاه را عوض و شاد کرد.

"مرتضایی فر" سپس توضیح داد که امام در مسیر بازگشت ، می خواهند که ایشان را به بیمارستانی که مجروحان و تیر خوردگان حوادث انقلاب بیش از همه ، در آنجا باشند ببرند و به همین منظور ، ایشان را به بیمارستان هزار تختخوابی (امام خمینی فعلی) می برند و رهبر کبیر انقلاب از بیماران و تنی چند از مجروحان حوادث انقلاب عیادت می کنند. سپس به منزل یکی از بستگان خود که در آن حوالی زندگی می کردند تشریف می برند و پس از نماز مغرب و عشا به طرف مدرسه رفاه حرکت می کنند.

وی دو خاطره دیگر هم نقل کرد از جمله اینکه : پس از چند روز از بازگشت امام خمینی ، ملیگرایان تلاش بسیاری کردند تا از برگزاری دیدارهای عمومی ایشان جلوگیری کنند. اما به محض اینکه حضرت امام فهمیدند که آنها چنین تصمیمی دارند با تاکید بیشتر فرمودند که دیدارهای عمومی ایشان ، هم برای آقایان و هم برای بانوان ، حتما باید ادامه پیدا کند.

آقای مرتضایی فر همچنین خاطره دیگری را از روز ورود امام خمینی نقل کرد و گفت : در هنگام سخنرانی امام در بهشت زهرا ، من در جلوی صندلی ایشان نشسته بودم و وقتی که ایشان با آن لحن قاطع درباره دولت بختیار فرمودند:" من توی دهن این دولت می زنم ، من خودم دولت تشکیل می دهم ..." ، آنقدر این جمله تاثیر گذار بود که من همانجا شروع کردم به دست زدن . و خیل جمعیت نیز به تیع من دست زدند. اما ناگهان متوجه شدم که در محضر علما دست زدن خیلی جالب نیست و فوری تکبیر گفتم و جمعیت هم به دنبال من "الله اکبر" گفتند و از همان لحظه بود که تکبیر گفتن برای تایید اظهارات سخنرانان در کشور باب شد که تا حالا هم این رسم باقی مانده است .


-------------------------------------------------



بیانیه دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کردستان به مناسبت 2 ریبنداد 62 دومین سال گرد جمهوری کردستان به ریاست بزرگ مرد تاریخ کرد و کردستان زند یاد قاضی محمد.

مردم شریف کردستان ملت کرد پرور ملت ستمدید کردستان اسیر 62 سال قبل زند یاد بزرگ مرد تاریخ کرد و کردستان در چنین روزی جمهوری کردستان را اعلام نمود و برای ما ملت کرد در سرتاسر کردستان جمهوری کردستان یک سمبول است سمبول آزادی و راه رهای ملت کردستان است.

ما به این مناسبت به تمامی پیروان راه زندیاد  قاضی محمد و پیروان جمهوری کردستان تبریک میگویم البته حزب لیبرال دموکرات کردستان هم خود را پیرو راستین و صادق  راه زند یاد قاضی محمد میدانیم و دانسته ایم.

بله امروز ما ملت کرد یک دست و یک صدا شده ایم و زمان با آن زمان  به طور کلی فرق کرده است ما در حال حاضر دوستانی هم پیدا کرده ایم که از ملیتهای دیگرستمدید در کشور ایران...

من برای اینکه کمی در باره زندگی نامه شیر مرد تاریخ کرد و کردستان به نامه افسر آن زمان ارتش ضد بشری شاهنشاهی نگاهی به اندازیم که خودش با دست خودش آن را نوشته است و در آخر خود ویی را خلع درجه میکنند و زندانی میکنند به سبب افشای سند محرمانه دولت دیکتاتوری پادشاهی.

سروان کیومرث صالح خواهرزاده سرلشکر فریدون جم شوهر « شمس» خواهر شاه بود. بله این فرد خودش شاهد قضیه بوده است..

در زیر آن را میگذارم...

گزارش خبرنگار ارتش فاشیست شاهنشاهی

 



 


از محاکمه و اعدام قاضی محمد

سروان کیومرث صالح خواهرزاده سرلشکر فریدون جم شوهر « شمس» خواهر شاه بود. همان که بعدها با درجه ارتشبدی رئیس ستاد ارتش شاهنشاهی شد و بدلیل اندک استقلال نظری که داشت، در دهه 50 بدستور شاه برکنار و به سفارت اسپانیا فرستاده شد. کیومرث صالح، در حقیقت گزارش دادگاه را برای ستاد ارتش نوشت تا در بایگانی "رکن دو" باقی بماند.
آنچه را می خوانید گزارش سروان کیومرث صالح است که به ادعای خود وی، بدلیل اقدام به انتشار آنها در مجله ارتش، متهم به افشای اسناد محرمانه(دادگاه علنی قاضی ها!) خلع درجه و لباس شد. خود او دراین باره نوشت:
«.... بعد از اتمام محاکمه قاضی ها واعدام آنها تمامی این دادگاه و محاکمه را بدون کم و زیاد در ماهنامه "ارتش" و مسائل محرمانه آن در ویژه نامه « تاج کیانی » چاپ نمودم. اما قبل از آنکه منتشر شود من را به دادگاه ارتش احضار کردند. در آنجا به من گفتند تو به جرم افشاء اخبار و مدارک محرمانه محاکمه قاضی ها گناهکار شناخته شده ای . درجه سروانی را از من گرفتند و به یک سال زندان محکوم شدم. ماهنامه توقیف شد و این اخبار پخش نشد.
...
در روز 17 آذر ماه چند لشکر ایران بطرف تبریز براه افتادند و 3 روز بعد یعنی 20 بیستم آذر ماه در اطراف تبریز مستقر شدند.
در روزهای بعد حکم رفتن به کردستان برای ارتش صادر شد. به همین خاطر این چند لشکر ارتش که در ابتدای حکومت کردستان در سنندج و کامیاران و دیواندره تا نزدیک سقز مستقر بودند و گاه گاهی با لشکر حکومت کردستان می جنگیدند , بطرف مهاباد به حرکت در آمدند. لشکر تهران و چند لشکر دیگر ایران از تبریز برای رسیدن به بقیه لشکر از راه قزوین بطرف کردستان فرستاده شدند.
این لشکرها روز «20» بیستم ماه آذر به سقز رسیدند و از آنجا با راهنمایی جاش ها از جاده بوکان بطرف مرکز حکومت کردستان بزرگ یعنی مهاباد به راه افتادند. این لشکر روز 29 آذر به مهاباد رسیده و در شهر مستقر شدند. همان شب از طریق بی سیم با تهران تماس حاصل کردند و چگونگی عاقبت و وضعیت قاضی ها را پرسیدند. در این هنگام قاضی ها در سربازخانه زندانی شده بودند.
خیلی زود از تهران فرمان رسید که جماعتی جهت محاکمه و دادگاهی صحرایی آماده شده و جهت محاکمه نمودن قاضی ها به طرف مهاباد براه افتاده اند.

دادگاه صحرایی قاضی ها و محاکمه آنها
روز6 بهمن ماه جماعت دادگاه به ریاست سرهنگ غلام حسین عظیمی و دادستان سرهنگ حسن طوفانیان (او بعدها به درجه ارتشبدی رسید و دلائل خرید اسلحه برای شاه شد) و دادیاری سرگرد جعفر صانعی و زیر نظر سرهنگ امیرهوشنگ خلعتبری (بعدها به درجه سپهبدی و فرماندهی لشکر فارس رسید) به مهاباد رسیدند و محاکمه قاضی ها را شروع کردند.
من هم در تمام دادگاهی کاملا شرکت کردم. جلسات دادگاه چند ساعتی طول کشید. سئوال و اتهامات از طرف دادستان حسن طوفانیان گفته می شد، می توانم بگویم سئوال ها واضح نبودند.
تعداد زیادی از اتهامات وارده به قاضی ها از طرف خودشان رد می شد. قاضی ها خیلی با شجاعت خواهان اقامه دلیل و ارائه مدرک می کردند، اما چون قبلا از تهران اتهامات را مشخص کرده بودند و خواسته بودند که خیلی زود قضیه تمام شود که قرار هم این نبود هیچ دلیل و مدرکی ارائه شود و بهمین خاطر جلسه دادگاه خیلی زود تمام شد و بعد از چند ساعت حکم اعدام قاضی ها را دادند. در حقیقت این حکم در تهران صادر شده بود و در همان شب به قاضی ها خبر داده شد.

اتهامات قاضی محمد
1- معامله بازرگانی نفت با دولت روسیه از قرار 51% درصد برای دولت روس و 49% درصد برای حکومت کردستان، بدون اجازه حکومت مرکزی.
2- عوض نمودن و تغییر دادن نقشه مملکت ایران و جدا نمودن 5 منطقه ارومیه، کرمانشاه و سنندج و تبریز و ایلام.
3- درست کردن پرچم کردستان با آرم چکش و داس بصورت پرچم روسیه.
4- زدن سکه برای حکومت مرکزی با عکس قاضی محمد همانند روپیه روسی.
5- درست نمودن نقشه کردستان بزرگ چهار پارچه کردستان ایران، عراق، ترکیه، روسیه
6- آوردن بیگانه و در اختیار گذاشتن قسمتی از خاک ایران از جمله ملا مصطفی بارزانی 7- تهدید کردن شاهنشاه ایران و دولت ایران و اعلام جنگ با شاه و تشویق نمودن مردم به دشمنی با شاه.
8- بستن پیمان با روسیه بر علیه حکومت ایران و همکاری با روسیه در تصرف نمودن خاک ایران.
9- اعلام حکومت کردستان و تصرف خاک ایران بنام خاک کردستان.
10- رفت و آمد به روسیه و نشستن با رؤسای آن و نشستن با « باقرآف » رهبر حکومت آذربایجان روسیه.
11- بستن پیمان و تعهد نامه بازرگانی و سیاسی بدون اجازه حکومت ایران با بیگانگان و دشمنان ایران.
12- دستگیری و کشتن کارمندان دولتی و ویران کردن خانه هایشان و آتش زدن مالهایشان خصوصا کارمندان غیر کرد.

قاضی محمد با تندی تمام این اتهامات را رد کرد بجز سه مورد ذیل:
1- رفتن به باکوی آذربایجان و دیدار با جعفر باقراف.
2- درست کردن پرچم اما نه پرچمی که چکش و داس بر روی آن باشد مانند پرچم روسیه.
3- آمدن ملا مصطفی بارزانی به مهاباد، آنهم نه اینکه قاضی او را آورده باشد بلکه خودش آمده زیرا او کرد است و کردستان متعلق به همه کردهاست زیرا هر کردی که بخواهد در خانه خود زندگی کند حق مسلم اوست زیرا حق متعلق به صاحب مال است.

اتهامات سیف قاضی یا محمدحسین خان قاضی وزیر جنگ و جانشین رهبر حکومت کردستان قاضی محمد
1- رفتن به خارج کشور، باکو پایتخت آذربایجان روسیه.
2- پیوند با پیشه وری رهبر حکومت آذربایجان ایران در تبریز و برگزاری جلسه با او و بستن پیمان با دو رهبر حکومت آذربایجان روسیه و آذربایجان ایران یعنی هم پیشه وری و هم با باقراف که هر سه پیمان نظامی بسته بودند.
3- قبول کردن وزارت جنگ از حکومت کردستان بر علیه حکومت ایران.

اتهامات صدرقاضی یا ابوالقاسم صدر قاضی
که بعنوان نماینده 14 مجلس شورای ملی ایران از طرف مردم کرد در شهر مهاباد و در اطراف آن انتخاب شده بود
1- نوشتن شعر حماسی گرم جهت تشریف فرمایی ملا مصطفی بارزانی و به وسیله این شعر او را خیر مقدم گفتن مانند رمز پیروزی ملت کرد.
2- همکاری با قاضی محمد وزیر حکومت کردستان و راهنمایی نمودن جهت راه و رسم حکومت داری مهاباد.
3- نوشتن نامه ای برای قاضی محمد با این مضموم که خودتان را نگهدارید تا از خارج کمک به شما برسد.
4- تشویق و ترغیب مردم بر علیه حکومت ایران و مطمئن ساختن مسئولین کردستان به اینکه دیگر حکومت ایران توانایی جنگ با کردستان را ندارد.»

سروان کیومرث صالح می نویسد:
«جلسه دادگاه نزدیک به چهار ساعت طول کشید. هیئت دادگاه بعد از نیم ساعت رأی و مشورت حکم اعدام آنها را صادر نمودند و در همان وقت با ستاد ارتش که آنوقت سپهبد ارتش همایونی رئیس ستاد بود ژنرال آجودانی شاه در دربار و سرهنگ فتح الله امین تماس گرفتند و تصمیم گرفته شد به تهران برگردند در همان شب از طریق میاندآب به تهران برگشتند.
با گذشت نزدیک به سه ماه از محاکمه قاضی ها، از ستاد ارتش ایران دسته ای دیگر برای محاکمه قاضی ها آماده شد که از افراد ذیل تشکیل گردید.
1- سرهنگ نیکوزاده « دادستان »
2- سرهنگ رجب عطایی « ریاست دادگاه »
3- سروان حسین صلح جو
4- سروان نبوی بعنوان محافظ قاضی ها مشخص گردید.

با اینکه قاضی ها بطور دقیق موارد اتهامات خود را رد نمودند و آن را در 114 صفحه در جلسه اول دادگاه تحقیق نوشته تا آنرا مجددا بررسی کنند ولی خواسته آنها را به مدت سه ماه در دادگاه صحرایی ستاد ارتش در مهاباد بسته و لاک و مهر شده و به همین شیوه مانده بود و کسی حاضر نشد آنرا باز کند یا لااقل بخواند. حتی در هنگام آمدن دسته دادگاهی از تهران به مهاباد همین خواسته قاضی ها را با خود برایشان نیاورده بودند تا لااقل در دادگاه تجدید نظر مجددا قاضی ها خواسته خود را مبنی بر مردود بودن اتهامات وارده بررسی شود و اثبات بی گناهی آنها ثابت شود؛ زیرا قاضی ها مطمئن بودند که لایحه تنظیم شده که آنرا آماده کرده بودند اثبات بی گناهی آنها را ثابت می کند، اما مشخص بود که حکم گناهکار شناختن آنها از تهران صادر گردیده است.
قاضی ها می پنداشتند که هر یک چند سالی در زندان خواهند بود و بعدا آزاد خواهند شد ولی اینطور نشد.
دادگاهی تجدید نظر قاضی ها از طرف ستاد ارتش مشخص و به شاه ایران معرفی گردیدند، شاه پس از راهنمایی های لازم به آنها گفت که نباید هیچ شک و گمانی در دادگاهی باقی بماند و مرتبا با ستاد ارتش رابطه برقرار کنند.
هیئت مشخص شده در روز 4/1/1325 از تهران به تبریز و از آنجا به میاندوآب و مهاباد براه افتادند.
روز 7/1/1325 به محل مورد نظر رسیدیم و شبی در پادگان مهاباد استراحت کردیم.
صبح دادگاه شروع به کار کرد و ابتدا قاضی محمد را آوردند و سئوال از او کردند که به اتهام 12 مورد محکوم شده بود و او غیر از سه مورد یاد شده همه آنها را رد کرده بود .......
قاضی محمد مجددا برای اثبات این اتهامات از آنها مدرک و دلیل می خواست. در طول مدت خواندن اتهامات وارده، قاضی محمد بسیار آرام و مسلط به خود جواب آنها را می داد.
بخاطر استواری قاضی محمد بر رد اتهامات وارده دادستان صدایش را بر قاضی بلند کرد و با لحنی تند با او سخن گفت.
قاضی محمد هم عصبانی شده و به فارسی به دادستان گفت: شما هم خورده دیگران را نشخوار می کنید . شما اگر دین ندارید و خدا را نمی شناسید و ایمان به حساب و کتاب و آخرت ندارید، لااقل ذره ای جوانمرد باشید . اینهمه دروغ و تهمت را چگونه و از کجا برای من درست کرده اید، اگر راست می گویید مدرکی بیاورید.
دادستان بیشتر عصبانی شد و به قاضی محمد گفت:
کردهای سگ صفت!
اما عصبانیت دادستان در قاضی تأثیری نکرد بلکه برعکس قاضی محمد محکم و استوار گفت:
سگ صفت و بی شرف و بی آبرو شما هستید که حد و حدودی برای خود و مردم و قانون قائل نیستید . توی بی شرف هم فقط می توانی حکم آن بی شرف دیگر را که داده بدهی، از این بیشتر خطایی نمی توانی انجام دهی. من خیلی وقت است خودم را آماده کرده ام و با آغوش باز از آنچه بدان محکوم هستم که اگر در راه آزادی ملتم کشته شوم به رحمت و برکت نزد خداوند متعال برای خودم می دانم و به چنین مرگ و مردنی مردانه افتخار می کنم.
بعد از این حرفها قاضی محمد مصمم شد که دیگر حرفی نزند و جواب سئوالی را ندهد و گفت: این نامرد هر غلطی دلش می خواهد بکند.
دادستان به این امید که قاضی کمی بخود بیاید و از گفته خود پشیمان شود وقت استراحت دادگاه را اعلام کرد.
بعد از استراحت دادگاه خیلی سعی کردند که قاضی محمد جواب سؤالات سرهنگ نیکوزاده را بدهد اما قاضی محمد گفت حال که حکم داده شده که من اعدام شوم و بخاطر عهد و پیمانی که با ملتم بسته ام که در میان ملتم زندگی کنم و بخاطر آنها بمیرم چطور حاضرم عهد و پیمان و قسم خود را بشکنم بخاطر این همه بی شرفی سرهنگی که خود را دادستان کرده من حاضر نیستم جواب چنین کسی را بدهم مگر کسی دیگر از من سؤال کند.
هیئت دادگاه پس از مشورت در میان خود ناچار شدند بجای سرهنگ نیکوزاده، سرهنگ رجب عطایی را بعنوان دادسان دادگاه قرار دهند. سؤالات دوباره از اول شروع شد. قاضی محمد همه آنها را رد نمود و در جواب سؤال داستان که چرا بدون اجازه حکومت داخلی پیمان بازرگانی نفت را با روسیه بسته اید قاضی خندید و گفت کدام نفت ما کدام چاه کمپانیای نفت در اختیار داشتیم تا بر آن پیمان ببندیم. عجیب است شما اگر می خواهید به ما تهمتی بزنید لااقل کمی راستگو باشد. شاید شما این آب که از داخل شهر جاری می شود را نفت بدانید. شما خیلی جاهلانه و بدون سند و مدرک این اتهامات را به ما وارد می کنید، که هیچکدام هم اساس ندارد .
در جواب سؤال مربوط به ملا مصطفی بارزانی قاضی محمد چنانچه سه ماه پیش جواب این سؤال را داده بود گفت: ملا مصطفی بارزانی از کردستان بیگانه نبوده و نیست, کردستان متعلق به همه کردهاست و کسی او را نیاورده، او از قسمتی از خاک خود به قسمت دیگر خاک خود آمده است والسلام.
دوباره سرهنگ عطایی یک یک سؤال خود را تکرار کرد و قاضی محمد همچون گذشته آنها را مجددا رد کرده، در این حال سرهنگ نیکوزاده که دادستان بود و قاضی خیلی محکم و استوار در مقابلش ایستاده بود، مانند مار بخود می پیچید، پارچه ای از جیبش درآورد که به رنگ قرمز و سفید و سبز بود و آرم چکش و داس بر آن کشیده شده بود. به قاضی گفت: آخر تمام حکومت و پرچم تشکیلات تو این نیست؟!! سرهنگ بر پرچم تف کرد. آنرا زیر پای خود گذاشت و پا بر آن نهاد.
قاضی گفت: اولا این پرچم کردستان نیست و نخواهد بود زیرا در پرچم ما چکش و داس نیست. دوما این اعمال تو نشانه کم عقلی توست و بی شعوری تو را می رساند، مطمئن باش شماها دستتان به پرچم کردستان نمی رسد تا به آن بی احترامی کنید روزی فرا خواهد رسید که در همین ساختمان که من را محاکمه می کنید آن پرچم به اهتزاز در خواهد آمد. پرچم کردستان را به ملامصطفی بارزانی سپرده ام و بر شانه او از این کوه به آن کوه و از این شهر به آن شهر و از این منطقه به آن منطقه ای دیگر برده شده تا روزی در بلندی های کردستان افراشته شود و مطمئن باشید این روز فرا خواهد رسید.
این بار سرهنگ از قاضی محمد خواست هر چند این مطلب خارج از برنامه دادگاه است ولی مقداری در باره خصوصیات ملا مصطفی باررزانی صحبت کند. و عقیده خودش را آنطور که او بوده و هست بیان کند.
قاضی محمد گفت: از ملا مصطفی بارزانی بگذرید. چون تو خودت گفتی ملا مصطفی بیابانی است و خارج از برنامه دادگاه است. ولی سرهنگ مجددا از او خواست... قاضی محمد گفت: اگر بطور کامل بحث خصوصیات ملا مصطفی را بکنیم شاید بگویی که طرفدار او و دوستی و حس کردانه او را فراگرفته.
سرهنگ عطایی قسم خورد که من به راستگویی تو شک ندارم و هر چه می گویی مطمئن هستم از ته قلب آنرا بیان می کنی.
این بار قاضی محمد گفت: من نمی توانم همه خصوصیات بارزانی را برای شما بگویم و شما هرگز نمی توانید بارزانی را بطور کامل بشناسید, اگر من هم بگویم هرگز آن را پسند نمی کنید که دشمنتان را با اینهمه خصوصیات عالی بشناسید و در ردیف دشمنی شما باشد.
دادستان به او گفت به اندازه طاقت خودت ملا مصطفی بارزانی را به ما بشناسان.
قاضی دوباره پا فشاری کرد که از این بحث بگذرند و گفت نه من و نه کسی دیگر نمی توانیم بارزانی را بشناسیم. ولی دادستان دوباره از او خواست تا از بارزانی صحبت کند.
قاضی گفت: خیلی خوب ولی تنها در چند جمله می توانم بگویم ملامصطفی بارزانی، آنچه از مردانگی و کرامت و شرافت و انسانیت و غیرت و شجاعت و نبرد و سخاوت و مردانگی و شهامت در تاریخ مردانی بزرگ آنها را دارا باشد همه آنرا داراست، آنچه مسلمانان صدر اسلام از باور و ملیت داشته اند بارزانی هم همه آنها را داشته است. بقول سعدی «آنچه خوبان همه دارند، او به تنها دارد»
حال دوست دارید باور کنید و اگر دوست ندارید باور نکنید.
هیئت دادگاه از تعریف قاضی متعجب شدند، مشخص بود قاضی این سخنان را از ته قلب می گفت و عقیده داشت و شک و گمان در آن نبود زیرا این سخنان را نه بخاطر ملا مصطفی می گفت تا او دلخوش باشد و نه بخاطر هیئت دادگاه، سرهنگ عطایی گفت: اینهمه عصبانیت شما از جناب سرهنگ نیکوزاده چه بوده چون ما شنیده ایم در این منطقه کسی به اندازه شما آرام نیست.
قاضی گفت من این حق را به کسی نمی دهم که به ملتم اهانت کند و من در حال حاضر بخاطر همین ملت حکم اعدام برایم صادر شده، چرا حاضر باشم هر اهانت هر بی سرو پا و نامردی را قبول کنم. من تنها مقابله به مثل جواب او را دادم نه زیادتر، این کار خداست که باید هر بی سر و پایی و نامردی اهانت به ملت کرد کند. این لیاقت و آگاهی شما نیست، از طرفی متن چه چیزی را خواسته ام تا قبول هر اهانت و بی حرمتی را بکنم چنانچه شیخ سعدی می گوید:
« هر آنکس دست از جان بشوید/هر آنچه در دل دارد بگوید »
اگر من این عمل را بد نمی دانستم بیشتر در دل داشتم که به او بگویم.
از طرفی آنچه من از خدا خواسته بودم به من داده که مرگ و شهید شدن در راه دین و ملتم و امیدوارم سربلند و سرافراز و با روسفیدی خدمت پروردگار مهربان برم.
در آخر دادگاه این اتهام را به قاضی نسبت دادند که گویا این شعر:
«اگر سربه سر پشت به دشمن دهیم/از آن به که یک تن به کشتن دهیم»
را برای تعدادی از افسر و کادرهای حکومت خوانده و آنها هم آن را شعار خود قرار داده اند. ولی قاضی در جواب گفت من اولین بار است این شعر را می شنوم.
بعدا دادستان گفت نه نه شعر را صدر قاضی سروده است و قاضی شعر دیگری برای تفنگداران حکومت کردستان سروده که ارتش و حکومت ایران مانند شعر:
پیرمردی ز نزح می نالید پیرزن صندلیش هم می لیسید
هرگز کسی را به اندازه قاضی محمد نترس ندیدم. او خیلی با شهامت و با جرأت حرف می زد و جواب سؤالات را می داد. گویا در مجلس شادمانی و عروسی نشسته است.
سرهنگ عطایی از قاضی پرسید از وقتی که ملا مصطفی بارزانی از این منطقه رفته است هیچ پیوندی با او داشته اید. اگر بوده در چه روزی؟
قاضی محمد گفت تا مدتی که بارزانی در اطراف اشنویه و نقده حضور داشتند با هم تماس داشتیم ولی از وقتی که آنجا را ترک کردند هیچ تماسی نداشتیم.
دوباره سؤال شد: آیا در حالی که با هم تماس داشتید , ملامصطفی چیزی را به شما سپرد و چه نقشه ای برای آزادی تو داشت؟ در جواب قاضی گفت: تا قبل از زندانی شوم ملامصطفی خیلی اسرار کرد با او بروم.
سرهنگ عطایی پرسید: پشیمان نیستی که با او نرفتی؟
قاصی جواب داد: اگر خداوند متعال این شیوه مرگ را خود به هلاکت دادن حساب بکند هرگز پشیمان نیستم زیرا پیمان بسته ام با ملت زندگی کنم و بخاطر شان بمیرم.
اگر من می رفتم افراد زیادی از مهاباد و ملت کرد را بجای من اعدام می کردید. حال خوشحالم بدون گناه کشته می شوم, دوم به عهد و پیمان خود وفا کردم, و امیدوارم نزد خداوند متعال رو سفید دنیا و قیامت باشم ونزد ملتم هم همینطور.
سؤال: آیا وقتی در زندان بودی بارزانی هیچ نقشه ای برای آزادی تو داشت یا چیزی دیگر؟
قاضی جواب داد: بله بارزانی من را آگاه کرد که اگر بخواهد شبی تعدادی پیشمرگه خود را می فرستم و هر طور شده تو را از زندان آزاد می کنم. ملا مصطفی مقصودش این بود که من کشته نشوم.
سؤال : چرا این کار را نکردید؟
جواب: خود من نخواستم.
سؤال: چرا؟ و به چه علت نمی خواستید از اسارت رهایی یابید؟
جواب : به چند علت نمی خواستم.
سرهنگ عطایی پرسید: این علتها چه بودند؟
قاضی گفت: بخاطر عهد و پیمانی بود که گفتم, دوم بخاطر اینکه از خونریزی جلوگیری کنم و خصوصاٌ بخاطر ماندن من کشت و کشتار نشود.
سرهنگ عطایی پرسید: راستی نگران خود بودید یا بارزانی ها و یا سربازان ما؟
قاضی جواب داد: نه والله نه نگران خودم بودم و نه نگران سربازان شما بلکه کردها و جوانان بارزانی بودم و گرنه من خود این راه برگزیده بودم و می دانستم که کشته می شوم و این آرزوی قلبی من است.
سرهنگ عطایی: آیا می توانید بگویید که چرا اینقدر نگران بارزانی ها هستید؟
قاضی محمد گفت: چون ملامصظفی و بارزانی ها جای امید آینده ملت کرد هستند و من پرچم کردستان رابه آنها سپرده ام و آنها هم از آن محافظت می کنند تا روزی که در دست آنهاست نه آن پرچمی که سرهنگ نیکوزاده بر آن تف کرد و پا بر آن نهاد. امید به خدا دارم روزی فرا رسد و این پرچم به دست بازوان پرتوان بارزانی در این ساختمانی که من را در آن محاکمه می کنید , و بر فراز بلندیهای کردستان افراشته شود.
سرهنگ عطایی : راستی از شما می خواهم جواب این سؤال من را هم بدهی تو که تا این حد ملت و خاک کردستان را دوست داری چرا و چگونه اجازه دادید که بیگانه وارد این منطقه شود و سربار ملت شود.
قاضی محمد گفت: معلوم است اینقدر این کلمه را تکرار می کنید مقصودتان لشکر روس و انگلیس است.
سرهنگ: نه مقصودم ملا مصطفی بارزانی است.
قاضی : با خنده گفت مدتی است جواب این سؤال شما را داده ام تکرار آن لازم نیست.

محاکمه محمد حسین سیف قاضی
این بار نوبت محمد حسین سیف قاضی رسید، خیلی با وقار و هیبت و آرام وارد شد و اصلا فکر نمی کرد که دادگاه است.
سرهنگ نیکوزاده به قسمت رسمی خود آمد و از سیف قاضی شروع به سئوالات نمود.
سؤال: تو چطور وزیر جنگ شدی و مسئول این پست پوشالی شدی. مقصودت چه بود؟
سیف قاضی: من با افتخار این پست را گرفتم و مقصودم خدمت به ملتم بود و تمام.
سؤال: مقصودت خدمت بود یا جمع آوری اموال و ثروت بود تا زندگی کنی؟
سیف قاضی خندید و گفت: سرهنگ مگر تو من را نمی شناسی؟ من بخاطر پول این کار را نکرده ام بلکه من مبلغ دو میلیون تومان خودم را هم برای ملت وحکومت کردستان خرج کردم. چیزی در باره من نمی دانی و چیزی درباره راه و رسم و قانون دادگاه نمی دانی.
در اینجا چون سرهنگ هنوز از حرفهای قاضی محمد عصبانی بود خواست بهانه ای از سیف قاضی بگیرد, ولی سیف قاضی او را مطلع کرد و گفت ما از مال و زندگی خودمان دست کشیده ایم. اگر یک ذره جسارت کنی من مانند قاضی محمد نیستم. و بعد مشت خود را گره کرد و به او نشان داد و گفت با این مشت سر و کله و دندانت را خرد می کنم. بالاتر از مرگ که آرزوی ماست چیزی نیست , یک میلیون دورغ و بهتان و حرفهای پوچ و بی اساس برای ما درست کرده اید می خواهید غلط اضافی هم بکنید.
تمام این دروغ ها که بسته اید هیچ اساسی ندارند، اما من در همین جا اعلام می کنم تمام دروغ ها و بهتان ها را قبول می کنم و حاضر نیستم هیچ جوابی به شما بدهم . به این طریق دادگاهی سیف قاضی پایان یافت.

محاکمه ابوالقاسم صدر قاضی
نوبت به ابوالقاسم صدر قاضی رسید.اولین سؤال دادستان این بود: این شعر چیست که برای بارزانی سروده اید؟
صدر قاضی گفت: بله این شعر را سروده ام او را دوست داشته ام و شعر برایش سروده ام.
این بار دادستان گفت: چرا در تبریز با پیشه وری جلسه داشتی و گفتگو با «نمازعلی اف» فرماندار نظامی روس در میاندوآب و الکساندر از مراغه و کونسول روس از ارومیه رفت و آمد و جلسه داشته اید؟
ابوالقاسم صدر قاضی گفت: اینها نیاز روزگار بودند.
دادستان گفت: این کار جاسوسی برای روس ها بوده؟! اما صدر قاضی آن را رد کرد و گفت: جاسوسی برای کی و چرا؟ و در منطقه ما چه چیزی وجود داشت که روس ها آن را ندیده باشند؟ آیا جایی بوده که روسها خود با آنجا نرفته باشند. این بار دادستان چند نامه دیگر را آورد که اینطور و آنطور نوشته اید، صدر قاضی گفت: هر نامه ای را که به جایی نوشته ام نسخه ای را پیش خودم نگه داشته ام، خواهش می کنم کسی را بفرستید تا نامه و مدارک من را که در تهران است آنها را بیاورد بهتر روشن خواهد شد به کجا و چگونه نوشته ام.
به این طریق و محاکمه دوباره هر سه قاضی ها تمام شد. و هیئت دادگاه به مشورت و گفتگو کردن مشغول شدند.
برعکس دادگاه صحرایی اولی کم تر از نیم ساعت طول نکشید که رأی و نظر خود را اعلام کردند و دسته دوم رأی و نظرشان به مدت 10 ساعت طول کشید. در این مدت تماس مهاباد با تهران برقرار بود. تا اینکه ساعت 12 نیمه شب دادگاه حکم را گرفت و حکم اعدام هر سه نفر صادر شد. خیلی با عجله به تهران اعلام کردند هر چند قاضی محمد و سیف و صدر قاضی و ما از حکم صادره از تهران متوجه نبودیم اما وقتی دیدیم فرماندار نظامی رنگ و رویش تغییر کرده و رنگش پریده و دستهایش می لرزد و با بی سیم بطور جدی مشغول تماس با تهران است معلوم گردید اشد مجازات صادر گردیده است و هر چند قرار بود آن شب نیم ساعت تماس با تهران برقرار باشد ولی همان شب مشخص بود ستاد ارتش و دربار شاه تا صبح منتظر حکم پایانی دادگاه بودند.
آنچه واقعیت بود دادگاه تجدید نظر هم همان نظر و رأی دادگاه بدوی را صادر کرد و در زمینه رد اتهامات توسط قاضی ها توجهی نکرد و مدرکی نیاورد. و حکم اعدام هر سه را تأیید کردند. و در فکر این بودند جایی را در شهر پیدا کنند که حکم اعدام را اجرا نمایند به همین خاطر فرماندار نظامی چوارچرا «چهار چراخ» و چند ساختمان دیگر را مشخص کرده بود.
فرماندار گفت جای اعدام را آماده کرده ایم.
ابتدا خواستند اجرای حکم را برای فرماندار مهاباد بگذارند و ما با هیئت دادگاه قرار بود به تبریز برویم و از آنجا به تهران اما ناگاه خبر رسید که دسته دادگاه تا اجرای حکم باید آنجا بماند. ناچار ماندیم تا اعدام اجرا گردید.
قاضی ها بعد از دادگاهی در پادگان در اطاقی گذاشته شده بودند و اطراف ساختمان توسط تفنگداران محافظت می شد.
دستور داده شد یکی یکی سوار اتومبیل شوند و هر اتومبیل 10 نفر سرباز با آنها سوار شود به آنها گفته شد که شماها را به تهران می بریم فرماندار مهاباد به افسری دستور داد برود که یکی یکی آنها را به میدان چهارچراغ بیاورد.
من هم برای تکمیل گزارشم برای مجله به زندان رفتم، وقتی که با افسری وارد زندان شدیم دیدیم قاضی محمد مشغول خواندن نماز است. افسر خبر را به قاضی ها داد و گفت خودتان را آماده کنید شماها را به تهران می فرستیم. طبق دستور هر یک از قاضی ها با 10 سرباز محافظت می شدند و سوار ماشین کردند اما در عصر همان روز فرماندار در تمام شهر حکومت نظامی اعلام کرد که کسی حق خروج از خانه خود را ندارد, اطراف و اکناف شهر مملو از سرباز بود.
در مدت یک ساعت هر یک از قاضی ها با یک سرباز اتومبیل سوار شدند. قاضی محمد در اتومبیل اولی و سیف قاضی در دومی و صدر قاضی در اتومبیل سومی منتظر دستور شدند.
از تهران دستور آمده بود که برای ترساندن ملت کرد و پند و عبرت گرفتن مردم، قاضی ها را در میدان چهارچراغ اعدام نمایند.
فرماندار قبلاٌ خانه ای را که در میدان چهارچراغ بود خالی نمود این ساختمان سه طبقه بود و هر سه طبقه خالی نمود.
گویا سربازان و افسران شهر در این قسمت مواظب شهر است. این ساختمان سه درب داشت یکی از دربها بطرف میدان شهر باز می شد و دومی به حیاط کوچک و سومی به طرف بیرون میدان باز می شد.
دادستان سرهنگ نیکوزاده شروع به خواندن حکم دادگاه کرد و قاضی را متوجه کرد که حکم باید همین حالا اجرا شود. از این رو به قاضی محمد گفت اگر وصیتی داری بگو یا خودت بنویسید.
قاضی محمد محکم و استوار به پشت میز رفت و شروع به نوشت وصیت نامه نمود. چند صفحه ای نوشت معلوم بود خسته شده از این رو به ملا مهابادی گفت بیا و آنچه من می گویم بنویسید. قاضی محمد خیلی آشکارا آنچه می گفت او می نوشت و گفت بنویس: فلان زمین و فلان مکان برای مسجد و مدرسه و بیمارستان قرار گیرد تا برای ملت کرد و نسل آینده مورد استفاده قرار گیرد.
سفارش به اتحاد و با هم زندگی کردن و دوستی برای ملت کرد نمود .
قاضی محمد از دادستان خواست که اجازه دهد که وصیت نامه ای برای ملت کرد بنویسد. دادستان اجازه اینکار را به او داد, قلم و کاغذ خواست, فوری قلم و کاغذ برایش آوردند.قاضی محمد برای اینکه سرهنگ نیکوزاده و افراد حاضر متوجه شوند به ملا گفت آنچه من می گویم همان را بنویس.
ملای مهابادی گفت قربان باید ببینم دادستان این اجازه را می دهد, قاضی محمد عصبانی شد و گفت دادستان کیست و چه کاره است که اجازه به من بدهد یا ندهد که من می خواهم چه بگویم؟!
قاضی محمد این وصیت نامه را به فارسی به ملا می گفت و فرمود تو هم آن را به کردی بنویسید.
ملا گفت قربان به زبان کردی نمی توانم بنویسم: قاضی محمد عصبانی شد و گفت این هم یکی از بدبختی های ملت کرد است.
قاضی محمد دوباره خود شروع به نوشتن وصیت نامه کرد و آن را به شرح ذیل با خط بسیار زیبائی خود نوشت.

وصیت نامه قاضی محمد
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت, فرزند و برادران عزیزم, برادران حق پایمال شده ام، ملت ستمدیده ام، حال در آخرین دقایق زندگی, چند نصیحت به شما می کنم.
از دشمنی همدیگر دست بردارید و متحد شوید و پشتیبان همدیگر باشید. در مقابل دشمن ظالم ایستادگی کنید. خودتان را بیهوده به دشمن نفروشید. دشمن اینقدر شما را می خواهد تا کارش را بوسیله شما انجام دهد و هرگز به شما رحم نمی کند و از هیچ فرصتی علیه شما صرف نظر نمی کند.
دشمنان ملت کرد زیادند و ظالمند، قدرتمند و بی رحمند، رمز پیروزی هر ملتی اتحاد و همبستگی است. این پشتوانه تمام عیار ملت است. هر ملتی که اتحاد و همبستگی نداشته باشد همیشه زیر دست دشمن است, شما ملت کرد چیزی از ملتهای دیگر و سرزمین های دیگر کم ندارید، بلکه از مردانگی و غیرت و لیاقت از ملتهای دیگر که آزاد شده اند پیشرفته تر هستید. ملتهایی که از چنگال دشمن ظالمشان رستگار شده اند مانند شما هستند.
...
راهنمایی و وصیتم این است که بگذارید بچه هایتان بخوانند زیرا ما ملت کرد چیزی از ملت های دیگر کم نداریم مگر خواندن، بخوانید تا از کاروان ملت های دیگر عقب نمانید. شماها نباید با کشتن من و برادرزاده هایم چشمتان بترسد، هنوز خیلی افراد دیگر مانند ما در این راه باید از دست بروند تا به آرزو و مقصودمان برسیم.
کردستان خانه همه کردهاست، چنانچه افراد این خانه هر کسی چیزی بلد است به او مسئولیت داده می شود « یعنی عهده دار کاری می شود» و بر کسی حق منت ندارد، کردستان هم مانند این خانه است. اگر دانستید کسی ازاعضاء این خانه کاری از دستش بر می اید بگذارید انجام دهد، دیگر نباید سنگ جلوش انداخت و مانع او شد. اگر من مسئولیت بزرگ نداشتم حالا در زیر دار اعدام نبودم. بخاطر همین نباید بر یکدیگر منت بگذارید.
سعدی می فرماید:
مراد ما نصیحت بود و گفتیم
حوالت با خدا کردیم و رفتیم

خدمتگزار ملت و وطن قاضی محمد

بعد از اتمام این وصیتنامه قاضی محمد به دادستان گفت دوست داری برایت بخوانم؟ دادستان گفت لازم نیست.
قاضی محمد گفت : خیلی خوب اما در شرع اسلام اعدام با چوبه دار کار ناپسندی است اگر من را می کشید تیربارانم کنید, اما دادستان درخواست او را رد کرد. قاضی محمد قبل از اینکه به زیر دار اعدام برود رو به قبله کرد و هر دو دستش را بلند کرد و گفت: خدایا تو شاهد هستی که من از خدمت به ملت دریغ نکردم و قصور نکردم .,
این راه و رسم و دعا ونیایش نزدیک به 20 دقیقه طول کشید. کلماتی که قاضی محمد به زبان کردی می گفت فارسی آنرا از ملای کرد مهابادی که در آنجا حضور داشت می پرسیدم.
بعد از این مراسمات قاضی محمد را زیر چوبه دار بردند و اعدام کردند و بیشتر از دو دقیقه طول نکشید که جان داد ساعت به 4 نصف شب رسیده بود.
این بار به کامیونی که محمدحسین سیف قاضی در آن بود دستور حرکت به میدان دادند وزیر جنگ حکومت کردستان سیف قاضی وارد اتاق شد و دادستان و ملای مهابادی و رئیس بهداری را دید. فوری فهمید جریان چیست اصلا تغییر نکرد و رنگش نباخت. دادستان حکم را برایش خواند و گفت می توانی وصیت نامه ای برای خودت بنویسی, فوری به پشت میز رفت و وصیت نامه اش را در 10 صفحه نوشت، نزدیک صبح بود که او را به میدان اعدام بردند. همین که چشمش به پیکر رهبر حکومت کردستان افتاد، شروع به شعار دادن علیه دشمنان ظالم و ستمگر نمود و مرگ بر شاه را سرداد. با مشت و لگد او هر سرباز و افسری می رسید فورا به زمین می افتاد، غرش شیرانه سیف قاضی تمام مردم دور و بر چهار چراغ را از خواب بیدار کرد. با هر ضربه که بر سرباز و افسری وارد می کرد آوای زنده باد قاضی محمد، زنده باد ملت کرد، زنده باد استقلال ملت کرد، ما میریم اما ملت کرد هرگز نمی میرد، خیال کردید. چون صدای سیف قاضی بلند بود و خودش هم آدم با هیبتی بود و بسیار نترس و بسیاری از مردم با صدای او از خواب بیدار شدند تا او را به زیر چوبه دار رساندند. چندین افسر و سرباز عجم را با مشت و لگد برزمین کوبید ولی چون حکومت نظامی اعلام کرده بودند کسی جرأت نکرد از خانه خود خارج شود. عاقبت او را به چوبه دار آویزان کردند. بعد از دو دقیقه طناب دار پاره شد دوباره او را بلند کردند و هنوز فریاد می کشید این بار او را به چوبه دار صدر قاضی آویزان کردند و او را نیز اعدام نمودند ساعت به 5 صبح رسیده بود.
نوبت به ابوالقاسم صدر قاضی رسید، اما چون نزدیک به چند ساعت در کامیون به انتظار نشسته بود کاملا گیج بود و چون با میدان اعدام چندان فاصله ای نداشت و فریاد سیف قاضی را نیز شنیده بود از جریان تا حدودی با خبر بود. نشست و شروع به نوشتن وصیتنامه نمود.
سربازان او را هم به زیر چوبه دار بردند و اعدام کردند. به این ترتیب اعدام هر سه قاضی به اتمام رسید.

بعد از اعدام اتومبیلی که قبلاٌ مرا از تهران آورده بود آماده شد و کمی دورتر از میدان چهارچراغ توقف کرده بود و وسائل ما در اتومبیل بار شده بود با عجله هیئت دادگاه و من و چند سرباز دیگر سوار اتومبیل شدیم و بطرف میاندوآب و تبریز به راه افتادیم.
ساعت 10 صبح به میاندوآب رسیدیم هرگز باور نمی کردم رهبران ملی کرد تا این حد شجاع و نترس باشند.
از دور توانستم چند عکس از آنها بگیرم، ولی نتوانستم به آنها نزدیک شوم، بعد از اعدام هم فقط از دور توانستم از آنها عکس بگیرم.
قاضی محمد به ملای مهابادی گفت وصیت نامه را فردا برای مردم مهاباد بخوان و وصیت نامه را به او داد ولی بعدا دادستان آن را از او گرفت و گفت در آینده این فتنه خواهد شد و آن را به من داد و من هم آن را در ویژه نامه
چاپ کردم زند بادکردستان سلام بر روح و روان پاک قاضی سرور شهیدان نابود باد دشمنان خلق کردستان زند باد استقلال کردستان دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکردستان کردستان اتریش منابع در باره خاطرات این افسر ژانیگل  بلوگسپوت
///////////////////////////////////////////////////////




موضوع اطلاعیه دفتر سیاسی حزب لیبرال دموکرات کردستان در باره محکوم کردن جینوساید روشنفکران کرد در شرق کردستان و به شهادت رساندن ابراهیم لطف اللهی دانشجوی رشته حقوق دانشگاه پیام نور سنندج.

مردم شریف کردستان رژیم جنایتکار آخوندی و دژخیمان اطلاعاتی این رژیم انسان کش یکی دیگر از جونان روشنفکر و یکی دیگر از فرزندان رشید این مرز و بوم را بطور غیر انسانی ای به شهادت رسانده است. ننگ بر آنسان کشان ننگ بر این دژخیمان. بگزار دژخیمان تا میتوانند فرزندان مارا بکشند و ترور کنند زمان آن هم خواهید رسید که این آدمکشان در برابر دادگاه قرار بگیرند و به مجازات خودشان برسند آن روز دور نیست که خون خوروشان شهدای خلقهای ستمدید ایرانی به خوروش آید و دمار ظالمان  را از ریشه در بیاورند و کاخ ستمگران را زیر رو کنند.

و این اولین بار نیست که دژخیمان اطلاعاتی رژیم دینی آدمکش آخوندی دست به شکنجه کردن جونان رشید کردستان میزنند و آنها را به شهادت میرسانند و این آخر بار هم نخواهد بود این رژیم در سالهای گذشته دست به جینوساید زده است در شرق کردستان و در سدد است که جوانان روشنفکر این ملت را به هر شیوه ای که شده است نابود کند و اراده این ملت را بشکند اما ما به این دژخیمان آدمکش میگویم که با این کار احمقانه اراده ما را خدشه دار نخواهید کرد.

و روز آن هم میرسد که این دژخیمان بدست فرزندان رشید و دلیر کردستان به افتند و آن روز است که باید پاسخ گوی جنایتهایشان باشند دژخیمان آدمکش رژیم دینی ایران.

دژخیمان نکه در کردستان بلکه در بلوچستان هر روز دست به جنایت میزنند و فرزندان رشید بلوچ را به شهادت میرسانند و در خوزستان همینطور است در چند روز گذشته در اهواز دژخمیان رژیم آخوندی دست به جنایت زده اند علیه فرزندان خلق ستمدید عرب در ایران آخوند زده. و در آذربایجان هم همینطور است دست به سرکوب جوانان آذری و در چند روز گذشته یک زن فعال حقوق بشری را دستگیر نموده است رژیم دینی ایران در آذربایجان نام این خانم( ل.ح) است که بیانیه را بدست ما رسیده است در روز شنبه.

ملت عزیزم و مردم آگاه و انقلابی سرتاسر کردستان و مردم عزیز رنجدیده ایران دوستان ملت کرد و ملیتهای عزیز ستمدید ایرانی  ما در روزهای گذشته مطلع شدیم که رژیم دینی و انسان کش آخوندی بار دیگر در کردستان در حق به این ملت ستمدید جنایتی دیگر آفریده است  آن هم این است که ابراهیم لطف اللهی، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه پیام نور سنندج،در  زیر شکنجه بازجویان آدمکشان و دژخیمان اداره اطلاعات سنندج کشته شده است و به شهادت رسیده است.

ما کادرها و اعضای حزب لیبرال دموکرات کردستان به اعضای خانواده شهید ابراهیم لطف اللهی تسلیت میگویم و خود را شریک غمشان میدانیم.

مرگ بر دژخیمان وآدمکشان

سلام بر روح و روان پاک شهید ابراهیم لطف اللهی

نفرت بر انسان کشی

سلام بر صلح و آزادی

سلام بر انسان و انسانیت

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد وکردستان

نابود باد دشمنان کرد وکردستان

نفرت بر تنگظری و کوته فکری

زند باد کرد وکردستان.

زند باد استقلال کردستان.

دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کردستان اتریش
/////////////////////


وضوع مقاله امروز در باره سوسیال لیبرال دموکراسی نوین

وضوع مقاله امروز در باره سوسیال لیبرال دموکراسی نوین



 

با قلم ساموئیل کو کرمانشاهی.

0046763098005

برای تماس با من به این شماره تلفن تماس بگیرید

Email:    [email protected]

موضوع مقاله امروز در باره سوسیال لیبرال دموکراسی نوین میباشد و سوسیال لیبرال دموکراسی یک تفکر نوین است که بر این باور است که باید تمامی انسانها از آزادی بیقید  شرط  برخوردار باشند حق انتخاب را داشته باشند البته ما باید بر خلاف لیبرالدموکراسی و فرق بین سوسیال لیبرال دموکراسی و یعنی لیبرال دموکراسی با سوسیال لیبرال دموکراسی فرق میکند و در این باره توضیح خواهم داد تا آندسته از کسانی که در باره لیبرال دموکراسی میخواهند چیزی بدانند روشنتربشود.

البته تفکر و برنامه و اساسنامه حزب لیبرال دموکرات کردستان هم  همین سوسیال لیبرال دموکراسی میباشد.

درتفکر سوسیال لیبرال دموکراسی حق تعیین سرنوشت وجود دارد البته امروز من نوکته به نوکته به آن اشاره خواهم کرد که سوسیال لیبرال دموکراسی بر این باور است که هیچ نهادی نمیتواند قدرت خودرا بر مردم تحمیل کند این مردم و ملیتها هستند که در تصمیم گیری سهیم هستند و خود راه را برای خود انتخاب میکنند و دولت در انجام هر کاری باید اول به آرائی مردم مراجعه کند وبه رائی مردم  گوش فرا بدهد بعد دست به آن بزند.

در برنامه سوسیال لیبرال دموکراسی هم تقسیم قدرت وجود دارد و ملیتها و مردم نمایندگان دلخواه خویش را انتخاب میکنند هر نماینده ای که مورد پسند مردم نباشد جای در سیستم نظام سیاسی ندارد و هیچ شهری نمیتواند خط ونشان بکشد برای شهری دیگر هر چه که باشد مردم آن شهر در باره خود تصمیم میگیرند.

و سوسیال لیبرال دموکراسی بر این باور است  که زبان مادری هر انسانی هویت او میباشد و باید به هویت همه انسانها احترام گذاشت و هر ملتی برای خود پرچم خود را در مناقط خویش میتوانند داشته باشند و سوسیال لیبرال دموکراسی با این تفکر که یک سیستم فدرال باشد مخالفتی ندارد بلکه ان را به مثابه حق هر انسان میداند که سوسیال لیبرال دموکراسی به حق تعیین سرنوشت ایمان دارد و تقسیم قدرت در میان ملیتها در یک کشور به مثابه برقراری دموکراسی و عدالت میداند سوسیال لیبرال دموکراسی به فرد نگاه نمیکند بلکه به جمع نگاه میکند یعنی حقوق انسانی و جمعی و حتی فردی یکی از اساسیترین تفکرها و اندیشهای سویال لیبرال دموکراسی میباشد و حق تعیین سرنوشت یکی از اساسیترین حقوق و حق طبیعی هر انسانی میباشد که راه را برای خود انتخاب کند در برنامه و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی در یک منطقه این جمعیت آن مناطق هستند تصمیم میگیرند آیا با دولت مرکزی بمانند و یا جدا بشوند هیچکس نمیتواند بر جمعیت یک مناطق قدرت خود را تحمیل کند اگر چنین باشد خلاف سیاست و تفکر سوسیال لیبرال دموکراسی میباشد.

در سیاست و تفکر سوسیال لیبرا دموکراسی تکحزبی و تفکر دیکتاتوری به هیچ عنوان جای ندارد و با چنین تفکری سخت به مقابله میپردازد و چنین تفکری را قویأ رد میکند

بلکه در تفکر و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی همه حزبی و پلورالیسم و مشارکت همه افراد جامعه با هر عقیده و باوری که به ان متعلق باشند است در برنامه سوسیال لیبرال دموکراسی آزادی همه وجود دارد آزادیهای فردی آزادیهای جمعی آزادیهای اساسی  آزادی مطبوعات آزادی بیان از هر نوع آزادی مولتیمیدیا و آزادیهای ملی آزادیهای ملیتی یا قومی و بررخورداری تمامی انسانها از یک حقوق متساوی و برابر در همه زمینها و آزادی زنان و برابری زنان با مردان در همه زمینها زن و مرد از یک حقوق برخوردار هستند.

سوسیال لیبرال دموکراسی یعنی آزادی واقعی و هر انسانی دارای حیثیت و کرامت است هیچ کسی این حق را ندارد حیثیت و کرامت کسی دیگر را زیر سئوال به برد و در تفکر سوسیال لیبرال دموکراسی تفتیش عقائید به هر طوری که باشد ممنوع است و جرمش سنگین خواهد بود و یا اگر کسی بخواهد عقیده خود را بر کسی دیگر تحمیل کند این خلاف قانون سوسیال لیبرال دموکراسی میباشد و آن کسی که بخواهد دست به چنین کاری بزند مورد محاکمه و احتمال دارد جریمی سنگینی به فرد مقابل به پردازد.

 در اندیشه و تفکر سوسیال لیبرال دموکراسی مذهب  را به هیچ عنوان به رسمیت نمیشناسد و تبعیض میان مذاهب گوناگون را مردود میشمارد و رد میکند و به هیچ عنوان نهادهای مذهبی از حق و حقوق دولتی برخوردار نخواهند بود.

در برنامه و تفکر سوسیال لیبرال دموکراسی آمده است که اگر کسی بخواهد دختر خود را با زور به شوهر بدهد بدون رضایت خود دختر آن را جرم میداند و پدر و مادر دختر طبق قوانین برابری و آزادیهای فردی مورد محاکمه قرار میگیرند چرا چون در برنامه و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی آمده است که هر فردی که به سن 17 الی 18 سالگی رسید حق انتخاب دارد و هیچ کسی این حق را ندارد خط و نشان برای آنها بکشد هر انسانی که به سن 18 سالگی رسید او راه را برای خویش انتخاب میکند و همسر گیری  یکی از آزادیهای انتخاب کردن است و سوسیال لیبرال دموکراسی بر این باور است که زن حق دارد همسر را برای خود انتخاب کند و اگر به دلش نبود ازش جدا بشود و دختران و پسران هم خود همسر آینده خویش را انتخاب میکنند پدر و یا مادر و یا عمو به هیچ عنوان این حق را ندارند در امور جوانان 18 ساله دخالت کنند اگر هم دخالت کنند خلاف قانون است و بر اساس آزادیهای فردی  جریمه میشوند.

سوسیال لیبرال دموکراسی و سیستم آموزش و پرورش.

در تفکر و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی آمده است که باید سیستم آموزش و پرورش دور از هر گونه تفکر مذهبی باشد و باید سیستم آموزش و پرورش بر اساس ستانداردهای بین المللی باشد و کشش به عمل آوریم که کودکان خود را انسانگرا به بار آوریم و برای سلامتی جامعه گام برداریم  همین اگر ما یک سیستم درست و بر اساس ستانداردهای بین المللی یعنی سیستم آموزش و پرورش داشته باشیم جامعه ما سالم به بار می آید.

در سیاست و تفکر سویال لیبرال دموکراسی آمده است هر کسی بخواهد علیه دختر فلان کس بخاطر روابط عاشقانه تبلیغات کند جرم محسوب میشود  و باید بر اساس زمان و حال باید تبلیغات کننده 128 هزار دلار به کسی به پردازد که علیه اش تبلیغات نموده است به اضافه زندان بین 6 تا 12 ماه زندان دارد اگر کسی بخواهد برای بی حرمت کردن یک دختر دست به تبلیغات بزنند که یعنی آن دختر روابط به قول کوردلان مذهبی نا مشروع داشته است جرم محسوب میشود.

در برنامه و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی آمده است که هیچ کس این حق را ندارد علیه دیگری دست به تبلیغات بزند اگر چنانچه دست به چنین تبلیغاتی زد جرم محسوب میشود بر اساس آزادیهای فردی و فرد تبلیغات کنند جریمه میشود و یا زندانی  میشوداگر دست به چنین کار احمقانه ای بزند که علیه کسی تبلغیات کند  در سیاست و تفکر سوسیال لیبرال دموکراسی آمده است آن کسانی که علیه دیگران دست به تبلیغات میزنند این را به مثابه دخالت در امور شخصی محسوب میشود و جرم است و فرد تبلیغات کننده در مرحله ای اول جریمه میشوند اگر بار دیگر دست به چنین کاری زد زندانی میشود هیچ کس این حق را ندارد در امور شخصی هیچ کسی دخال کنند اگر چنانچه کسانی بخواهند علیه دیگران دست به تبلیغات بزنند این به مثابه ی ترور شخصیت میباشد و فرد تبلیغات کننده مورد کیفر قرار میگیرد و مجازات دارد و ترور شخصیت تحت هر عنوان که باشد ممنوع است.

اگر کسی آمد و گفت من دختر فلان کسی را دیده ام با پسر فلان کسی بوده است این هم ترور شخصیت محسوب میشود و جرم است و ترور شخصیت  علیه زنان جرمش خیلی سنگین است و زندان به اضافه جریمه نقدی جریمه ای که فرد توان پرداختنش را نداشته باشد.

در تفکر و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی آمده است که آزادی اقتصادی و بازار آزاد وجود دارد لاکن با بازار آزاد و اقتصادآزاد لیبرال دموکراسی فرق میکند در برنامه سوسیال لیبرال دموکراسی هر شرکتی که در کشور فعالیت کند باید مالیات بپردازند این مالیات شامل کارگران و تمامی کسانی که در کشور کار میکنند میشود این در صدی که بعنوان مالیات پرداخته میشود به خزانه ی دولت میرود در آنجا به خزانه اداره اجتماعی میرود این پول برای کمک به افراد بیکار افرادی که توان کار کردن را ندارند و پناهندگانی که به کشور پناه می اورند  بعنوان کمک هزینه اجتماعی در بین این افراد توضیح میشودو تمامی افرادی که کار میکنند در کشور در صدی از حقوق ماهانه خود را به عنوان مالیات به دولت میپردازند این خودش قانون است حتی افراد بازنشسته شده هم شامل میشود و باید انها هم در صدی از حقوق ماهانه خود را به دولت به پردازند این مالیات شامل همه میشود از ریئس جمهور گرفته تا وزیر و افراد دیگر باید مالیات را به پردازند اگر کسی که فقط حقوق ماهانه اش فقط همان حقوقی باشد که ستاندارد زندگی او است شامل مالیات نمیشود چرا چون در برنامه و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی آمده است که باید از همه جوانب زندگی فرد را بررسی کرد کرایه خانه معاش ماهانه فرد خوراک و غذا لباس دکتر رفتن اینها را باید در نظر گرفت و اگر فرد بیشتر از این را داشته باشد ماهانه میتواند مالیات بدهد البته صاحب کارش این گزارش را برای دولت ارسال میکند که این فرد توان پرداختن مالیات دارد یا خیر و بر اساس گزارش کارفرما دولت مسائل را بررسی میکند.

 کمک هزینه اجتماعی در همه کشورهای اروپای وجود دارد و برای هر فرد در کشور برای زیستن امرارمعاش تعیین شده است و دولت بودجه این افرادرا  سالانه تعیین میکند

یعنی هر انسان باید زندگی ستانداردی را داشته باشد این هم یکی از مهمترین تفکرها و سیاستهای سویال لیبرال دموکراسی میباشد و دولت مسئول است که باید زندگی مردمش و ملتش را به درجه اعلا برساند که فقر در کشور وجود نداشته باشد کسانی که آلکلیست میشوند و نمیتوانند پول کرایه خانه را بدهند دولت مسئول است جای زیستن برای انها بر اساس ستاداردهای بین المللی تعیین کند ولوازم زندگی انها هم فراهم کند.

در برنامه و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی آمده است که تمامی افراد جامعه حق بیمه دارند و هنگام رفتن به دکتر در صدی میپردازند بقیی آن دولت میپردازد.

کودکان و آموزش و پرورش و همه چیز باید برای کودکان زیر 17 سال رایگان باشد.

در برنامه و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی آمده است باید کودکان از خدمات رایگان تا رسیدن به سن 17 سالگی برخوردار باشند حتی این خدمات شامل سفر رایگان و اتوبوسهای مجانی برای جوانان زیر 17 سال باشد غذا خوردن رایگان در مدارس سفر رایگان کتابها و قلم و حتی انترنت رایگان در مدارس برای کودکان زیر 17 سال و کم شدن هزینه سفر برای افراد زیر 27 سال این تفکر و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی میباشد و نباید به هیچ عنوان هیچ مانعی وجود داشته باشد در جلو جوانان از نظر عاشقی کردن میان دختران و پسران یک حق طبیعی هر انسان است و هیچکس نمیتواند این حق را از انها بگیرد درس مذهبی تحت هر عنوان برای افراد زیر 18 ممنوع میباشد بالای 18 خود راه را برای خود انتخاب میکند.

کتک کاری یا تنبی بدنی کودکان تحت هر عنوان که باشد ممنوع است و اگر چنانچه کسی بخواهد کودک خود را کتک کاری کند این جرم محسوب میشود و فرد را زندانی میشود و کودک را از آن خانواده گرفته میشود و به کسانی تحویل داده میشود که بچه ندارند و باید آن کسانی که کودک را تحویل میگیرند با دولت و اداره اجتماعی قرار داد به بندند که نباید این کودک به هیچ عنوان آزار و یا اذیت بشود اگر چنانچه کودک آمد و از خانواده شکایت کرد که اذیتش کرده اند آن خانواده جریمه میشوند و به اضافی زندان.

دخالت افراد مذهبی در امور سیاست تحت هر عنوان که باشد ممنوع میباشد روحانیون به هیچ عنوان این حق را ندارند درامور سیاست دخالت کنند.

در برنامه و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی همه کس از یک حقوق متساوی برخوردار خواهد بود و ما در این فکر هستیم که در این قرن و این عصر لزومی نمیبینیم که بر روی مساجدها بلندگو وجود داشته باشد فقط برای آن کسانی میتوانند اذان خواند که در مسجد هستند و نباید صدای اذان به خارج از مسجد برسد برای اینکه صدای ملاها آرامش مردم را بر هم میزنند رعایت آرامش مردم در اولویت ما قرار دارد.

در تفکر و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی در آینده اجازه ساخت مسجد به هیچ عنوان داده نیمشود بلکه آن پولی که قرار است خرج ساخت مسجد بشود یک بیمارستان با ان پول ساخته میشود و یا مدرسه برای پیش برد جوانان و ساخت مدارس بیشتر و رفاه در جامعه در اولویت ما قرار دارد.

در هر یک شهر بر حسب جمعیت ان شهر 2 الی 3 مسجد کافی است بقیه تبدیل به بیمارستان و یا اداره دولتی و یا بخشی از مساجد را که تعدادشان خیلی زیاد است در کشور برای افراد بیخانمان اختصاص داده میشود.

ما نیمخواهیم پول و ثروت مردم خرج چنین چیزهای احمقانه ای بشود که هیچ سودی برای مردم ندارد بلکه مردم و جوانان توسط همین اماکن شستشویی مغزی داده میشوند و تبدیل به یک جانور انسانکش میشوند.

و اذان خواندن در مله عام ممنوع میشود هر کسی که دوست داشت به مسجد میرود و نماز خود را میخواند ما در عصر پیشرفت و تکنولوژی هستیم نیازی نیمدانیم که در مساجدها اذان خوانده بشود.

اگر چنانچه یک روحانی مذهبی بخواهد کسی را علیه کسی دیگر تحریک کند این جرم محسوب میشود و جریمه و زندانی میشود هیچ کسی این حق را ندارد عقیده و یا باورهای خود را بر کسی دیگر تحمیل کند این جرم محسوب میشود.

امروز ساعت هست و هر کسی میداند چه وقت اذان است و یا وقت نماز خواندن را میداند و نیازی نیست که ملاها آرامش مردم را برهم بزنند و دست به خواندن اذان در مله عام بزنند این هم بر اساس قانون و از زاویه ی روانشناسی اذان خواندن ممنوع میشود.

افراد مذهبی که به آزادی دیگران حمله کنند بلافصله فرد مذهبی را به پیش روانشناس برده و بعدأ به تیمارستان برده میشود در بعنوان افراد روانی با انها برخورد میشود.

مذهب  هیچ معنا و مفهومی ندارد برای ما.

حجاب و آزادی پوشش در برنامه و سیاست سوسیال لیبرال دموکراسی و برابری زنان با مردان.

 در باره ترز پوشش جوانان و بخصوص پوشش دختران و پسران ازادی مطلق دارند هیچ کسی به هیچ عنوان این حق را ندارد در مورد ترز پوشش دختران و پسران از آنها ایراد بگیرد هر کسی که بخواهد از ترز پوشش دختران و پسران ایراد بگیرد این به مثابه دخالت در امور شخصی دختران و پسران  میباشد و ممنوع است دختران و پسران در ترز پوشش آزاد هستند حتی بستگان خویش هم این حق را ندارند از آنها ایراد بگیرند در باره پوشش.  

در سیاست و تفکر سوسیال لیبرال دموکراسی به هیچ عنوان بین زن و مرد هیچ فرقی وجود ندارد و زن و مرد هر دو را ترازوی جامعه میدانیم در دید سوسیال لیبرال دموکراسی انسان میبینیم و بس چیزی بنام زن و مرد و یا تفرقه را مردود میشماریم.

زنان ازاد هستند که در تمامی گذینشهای سیاسی دخالت کنند و انتخاب کنند و انتخاب شوند مسائیلی چون سفر زنان  و رفت و آمد  زنان این حق را دارند بدون اجازه دیگری سفر کنند و به مسافرت بروند.

مشارکت زنان برابر با مردان در سیستم نظام سیاسی به طور متساوی و برابر شرکت زنان در پست وزارتخانه ها باید در تمامی امور سیاست و چه کار و تمامی امور سیاست و محیط کاری  مشارکت زنان با مردان برابر باشد و تقسیم پست وزارتخانه ها بین زنان و مردان حقوق ماهانه زنان با مردان باید برابر باشد در همه زمینه ها چه از زمینه سیاسی و زمینه کارگری باید زنان با مردان از یک حقوق و یک دست مزد برخوردار باشند نباید به هیچ عنوان در میان زنان و مردان فرق وجود داشته باشد اگر چنانچه شرکتی و یا کسانی بخواهند بین زنان و مردان فرق قائل بشوند این جرم محسوب میشود و جرمش خیلی سنگین خواهد بود باید مشارکت زنان با مردان 50%  50% باشد 50% درصد مردان و 50% در صد زنان در امور مملکت شرکت کنند.

برای این کار یک هیئت برای بررسی مشارکت زنان سازماندهی میشود هر 2 هفته یکبار به شرکتها و سازمانهای سیاسی کشور بازدید به عمل می آورند اگر مشارکت زنان با مردان برابر نباشد مسببین این اعمال محاکمه میشوند که جلوگیری از مشارکت زنان میکنند و آن کسانی که از زنان جلوگیری به عمل می آورند که در امور سیاست و کارهای کشور برابر با مردان مشارکت نکند جریمه میشود و زندانی و از کارهای دولتی محروم میشود.

و باید زنان از نظر اقتصادی استقلال کامل را داشته باشند به همین خاطر است که مشارکت زنان برابر با مردان دیگر سئوالی باقی نمیگذارد برای وابستگی اقتصادی زنان به مردان.

زنان این حق را دارند و از سوی دولت حمایت مطلق میشوند اگر مردی بخواهد زنش را از کاری باز دارد برای مثال از کارهای دولتی یک سازمان سراسری برای حمایت از زنان تشکیل میشود که این سازمان مسئولیت دارد تلفنهای همراه و مجانی در اختیار زنانی قرار بدهد که از سوی مردان کور مورد اذیت و آزار قرار میگیرند و زن آزاری تحت هر عنوان که باشد ممنوع و جرمش سنگین است و بکار بردن کلمه ضعیفه از سوی مردان مذهبی ممنوع است و هر کسی چنین کلماتی توهین آمیز را به کار به برد زندانی و جریمه میشود و برای مداوا چند روزی پیش روانشناس میماند این کلمات ممنوع است هیچ کس به هیچ عنوان این حق را ندارد به زن بگوئید ضعیفه هر کسی چنین کلماتی به کار به برد اومجرم شناخته میشود و دادگاهی میشود.

تشکیل دادگاه ویژه زنان برای بررسی حق و حقوق خویش.

در امور کاری هم باید اگر یک مرد وجود داشته باشد باید یک زن هم وجود داشته باشد یعنی نباید حضور مردان از حضور زنان بیشتر باشد اگر چنین باشد خلاف قوانین و برنامه سوسیال لیبرال دموکراسی میباشد.

 اجرای صحیح  سوسیال لیبرال دموکراسی درآیند ه کشور اولین حقی که حکومت استبداد را سرنگون و برکنار شد رأی و خواست مردم است وقتیکه حاکمیت استبداد اینقدربه امید و ایمان خیانت و سرکوب و خفقان را کرد بگذارید نسل ما جبران کند و بگذارید مردم بدانند که مسیری خلاف آن مسیر وجود دارد و بعد از آن وقت مردم با رأی خود آزادی و استقلال خود انتخاب نمائید و نمایندگان واقعی و دوستان مردم برای خود و برای امنیت و حاکمیت ملی و مردمی خود انتخاب نماینده به اراده خویش یعنی اراده مردم. اما در پیرامون آینده برای استقرار یک سیستم سوسیال لیبرال دموکراسی که حقوق همه در آن تضمین شده باشد. تأکید بر اینکه و با استناد به برنامه دولت جمهوری سوسیال لیبرال دموکراسی آزادی عقیده و بیان و منع هر گونه سانسور و تفتیش عقائید آزادی کامل مطبوعات احزاب و اجتماعات و جمعیتهای سیاسی نیز اتحادیه ها انجمنها شوراها و سندیکاهای مختلف. در قوانین سوسیال لیبرال دموکراسی  تفتیش عقائید تحت هر عنوان ممنوع است. دولت جمهوری سوسیال لیبرال دموکراتیک فدرال ایران آینده ضمن احترام به همه ادیان و مذاهب گوناگون در جامعه و هیچ دین و مذهبی را به هیچ عنوان به رسمیت نمی شناسد و به هیچ عنوان امتیاز ویژه ای به آنان نمی دهد و تبعیض در میان پیروان ادیان و مذاهب گوناگون را مردود میشمارد و در مورد دولت جمهوری سوسیال لیبرال دموکراتیک فدرال ایران آینده در مورد موضع دولت در قبال مسایلی مانند حجاب و ورزش زنان و شرکت آنها در موارد امور هنری و درباره طرحهای در مورد حقوق زنان و برابر با مردان از جمله حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در همه گذینشهای سیاسی واجتماعی حق اشتغال و انتخاب آزادانه هر شغل و حق تصدی هر مقام و حق فعالیت سیاسی و اجتماعی آزادانه و رفت و آمد و مسافرت بدون نیاز به اجازه دیگری و حق انتخاب آزادانه پوشش حق استفاده بدون تبعیض از کلیه امکانات آموزشی و تحصیلی و ورزشی و هنری حق شرکت در تمامی مسابقات ورزشی و فعالیتهای هنری زن حق دارد همسرش برای خود انتخاب کند و ازش جدا بشود حق دارد انتخاب کند و انتخاب شود.

در مورد حقوق زنان اولأ هیچ مردی نمی تواند بدون زن زندگی آسوده ای داشته باشد و بدون زن زندگی کند و هیچ زنی نمی تواند بدون مرد زندگی آسوده ای داشته باشد(اما زنانی هستند که همجنسباز هستند آنها هم حق آزادانه از خدمات و کار بدون هرگونه تبعیضی هر نوع تبعیضی علیه آنها تحت هر عنوان ممنوع است) زن و مرد هر دو ترازوی اجتماع هستند و هر دو هیچ فرقی با هم ندارند و هیچ کدام از آنها با هم فرقی ندارند. سوسیال لیبرال دموکراسی یک درمان است برای طبقات مخلف در جامعه. در دولت جمهوری سوسیال لیبرال  دموکراتیک فدرال آینده ایران در میان ملیتها و اقوام ایران یک نوع تقسیم قدرت میشود در آن هنگام من و دیگران میتوانند به ایرانی بودنشان افتخار کنند و اتحاد آرزومندانه میان اقوام و ملیتهای مختلف درزیر پرچم سوسیال لیبرال دموکراتیک فدرال میسر است . تقسیم قدرت میان ملیتهای ایران و حکومتهای محلی باید اداره امور بدست خود دولت محلی باشد ارتش از مردم دولت محلی تشکیل میشود فقط برای یک ضرورت لازم ارتش از ملیتهای مختلف میتواند وارد قلمرو دولت محلی بشود آن هم با درخواست سران و ریئس دولت محلی .

در برنامه و پروکرام سوسیال لیبرال دموکراسی ازدواج دختران زیر 18 سال ممنوع میباشد اختلاف سنی در هنگام ازدواج باز ممنوع میباشد باید سن دختر و پسر بیشتر از 2 الی 3 سال اختلاف  نباشد اگر بیشتر باشد و هردو رضایت داشته باشند این هم ممنوع نیست اما اگر کسی بخواهد و دختر خود را به شیخ فلان به عنوان ازدواج بدهد ممنوع میباشد و جرم محسوب میشود.

سوسیال لیبرال دموکراسی انسان را با یک چشم میبیند و کدخدا فلان و شیخ فلان در دیده سوسیال لیبرال دموکراسی هیچ اعتباری ندارد بلکه هر انسانی که با توان باشد او مهم است خوا او فرزند یک فرد کارگر و از یک خانواده فقیری باشد و خوا او از یک خانواده ثروتمندی باشد در دید ما هیچ فرقی ندارد ما خان و خان آقا را رد میکنیم ما همه با یک دید نگاه میکنیم و انسان میبینیم و بس.

فرق لیبرال دموکراسی با سوسیال لیبرال دموکراسی این است که لیبرال دموکراسی میتواند یک سیستم سرمایداری داشته باشد اما در سیستم سوسیال لیبرال دموکراسی چنین تفکری رد میشود و بیشتر بر رعایت حقوق بشر و عدالت اجتماعی تأکید شده است در سیستم لیبرال دموکراسی مالکیت خصوصی وجود دارد بازار اقتصادی ازاد است خیلی از شرکتها میتوانند از مالیات معاف باشند اما در سیستم سوسیال لیبرال دموکراسی چنین نیست بلکه باید همه شرکتها به طور متساوی مالیات را به پردازند و بر خلاف بازار آزادی اقتصادی اقتصاد تا حدی زیر چشم دولت خواهد بود در سیاست  سوسیال لیبرال دموکراسی.

البته سیستم سوسیال لیبرال دموکراسی یک تفکر است که با سیستم جهانی امروزی همخوانی دارد اما تفکر سیستم لیبرال دموکراسی یک مذهبی میتواند  لیبرال دموکرات باشد اما در سیستم سوسیال لیبرال دموکراسی یک مذهبی نمیتواند سوسیال لیبرال دموکرات باشد چرا چون سوسیال لیبرال دموکراسی مذهب را در اساس رد میکند و نفی میکند و در اینجا سوسیال لیبرال دموکراسی با لیبرال دکوراسی خیلی فرق میکند.

ما نه راستگرا هستیم و نه چپگرا اما در بین ما میتواند یک فرد راستگرا اما معتدل هم باشد و باز میتواند یک چپگرای رادیکال هم باشد سیستم و تفکر سوسیال لیبرال دموکراسی یک تفکر حقوقی میباشد که برای برابری میان انسانها درست شده است  و یا پایه ریزی شده است.

ما نمی گویم باید مذهب نابود بشود ما میگویم مذهب حق دخالت در امور سیاست تحت هیچ عنوان ندارد و این حق را هم ندارد کودکان را به مساجدها بکشانند  اگر مذهبیون بخواهند کودکان را به مسجد برای شستشوی مغزی به برند این جرم محسوب میشود و افرادی که دست به چنین کاری بزنند زندانی و جریمه میشوند درس و آموزش مذهبی برای افراد زیر 18 سال تحت هر عنوان که باشد ممنوع است و اگر یک ملا و یک روحانی بخواهد با دزدی دست به چنین کاری بزند سخت با او از نظر قانونی برخورد میشود.

زوج تعددی تحت هر عنوان که باشد ممنوع است هیچ  کس به هیچ عنوان این حق را ندارد 2 تا زن را داشته باشد اگر کسی بخواهد 2 تا زن را داشته باشد سخت با او برخورد میشود و این کار جرم محسوب میشود.

ما خواستار یک آموز و پرورش سالم و سهیم هستیم که ستطح اگاهی مردم به درچه اعلا برسانیم روشنبینی در کشور و بین مردم خود به پیش به بریم ما باید در باره هر رویدادی دست به تحقیقات بزنیم و اگر رویدادی به وقوع پیوست نگوئیم این کار خدا است باید در باره آن رویداد دست به تحقیق و پژهش بزنیم .

سلام بر انسانیت زند باد برابری و یکسانی

سلام بر روح و روان پاک شهدای راه انسان و انسانیت.

سلام بر روح و روان پاک شهدای کرد و کردستان.

ساموئیل کو 6/10/2008

شماره تلفن 0046763098005

ایمیل [email protected]

اگر هر کسی سئوالی و یا میخواهد بداند میتواند با من تماس بگیرد

من در خدمت هستم.

این مقالات ادامه دارد این بخش اولش میباشد و در حدود 12 بخش میباشد و به صورت کتاب چاپ میشود علاقمندان میتوانند با خریدن این کتاب با من تماس بگیرند البته بخشهای دیگرش بر روی انترنت منتشر نمیشود.


-------------------------------------

موضوع تفسیر سیاسی و تاکتیکهای شکست خورده دشمنان ملت کرد در منطقه و کامل کردن مثلثهای بین 3 رژیم ضد بشری رژیم ایران و رژیمهای سوریه و ترکیه برضد کردستان فدرال و آزاد.( به قلم اسماعیل قادری)

این 3 رژیم چندین کشش را به عمل آوردند تا هر طوریکه شده است قدرت کردها را محدود کنند و حتی در این راه کشش نمودند که میان ملت کرد برادر کشی و فتنه انگیزی ایجاد کنند لاکن ملت کرد هشیارانه و بیدارانه در برابر این توطئه ننگنین ایستادند و تاکتیک دشمنان را برهم ریختند حالا از راه دیگری دارند وارد میشوند همان که در مقاله گذشته ام در باره تفسیر سیاسی منطقه و درباره تاکتیکهای ضد کرد در منطقه پرده از این پروژه کثیف را برداشتم. موضوع تفسیر سیاسی و بررسی  سیاست های ضد کرد در منطقه

خلاصه اردوگان به عراق سفر نمود و بعد از اردوگان  شلجوغی نژاد (احمدینژاد) به عراق سفر نمود و بعد از این بلافاصله احمدینژاد به ترکیه سفر نمود و همزمان چند نماینده از دولتمردان ترک به سوریه سفر نمودند  که ظاهرأ در روزنامه ها برای سرپوش گذاشتن بر این تاکتیکهای کثیف سفر نمایندگان ترک را برای میانجی میان اسرائیل و سوریه بیان مینمودند اما حقیقیت چیز دیگری بود که کامل کردن همان تاکتیک بر ضد کردستان فدرال بود بعد از اینکه نمایندگان شهر کرکوک خواستار برگشت کرکوک به کردستان شدند و طرح سیاسی دشمنان به شکست انجامیده شد دنبال طرح دیگری شدند دشمنان ملت کرد و رژیم ایران با تحریک کردن مذهبیون باز شکست خورد.

 خلاصه بعد از اینکه احمدینژاد از ترکیه به ایران بازگشت وزارت امور خارجه رژیم ایران از نمایندگان دولت عراق خواست به ایران سفر کنند و بلافاصله چندین نماینده دولت عراق به سوی ایران سرازیر شدند و برای توجیه شدن از سوی سردمداران رژیم ایران به تهران رفتند اما برای اینکه بر این طرح سرپوش بگذارند و کردها را از این طرح خافل گیر کنند ریئس دولت فدرال کردستان  جناب آقای نیچیروان بارازانی که به ایران سفر نمودو رژیم ایران به جناب آقای نچیروان بارازانی چیز دیگری گفته بود اما طرح از پیش ریخته بود و بعد از این رژیم ایران از راه سپاه قدس که در عراق فعال است و در دولت عراق نفوز قوی دارد که وفیق سامرائی از این نفوز پرد برداشت که در روزنامه شرق الاوسط چاپ لندن به وضوح توضیح داده بود که حتی نفوز سپاه قدس در قصر ریاست جمهوری عراق نفوز قوی دارد از این اعمال ننگین پرده برداشته است رهنمودهای خود را به طرفداران رژیم در عراق داده شد که یکی از این رهنمودها وجود احزاب مخالف رژیم ایران است در خاک عراق 2 محدود کردن قدرت کردها در دولت عراق  است خلاصه بعد از این سفرها و تبادل ارأ که میان این رژیمها صورت گرفت در بغداد یک طرح مخفی برای کنترل کردن شهرهای کردنشین  ریخته شد که با هماهنگی سپاه قدس و سپاه بدر که خودش زمانی بخشی از سپاه پاسداران رژیم ایران بوده است این طرح ریخته شد که یک عملیات نظامی را در منطقه دیاله تحت نام مژده خیر که بر ضد تروریستها بقول خودشان به آنجا آمده بودند به طرف خانقین و جلولا به راه افتادند که بلا فاصله از نیروهای پیشمرگ کردستان خواسته شد که منطقه قره تپه و خانقین را هرچه زود تر تخلیه کنند تا به جای آنها ارتش عراق آن جا را کنترل کنند و همزمان با این تحرکات رژیم ایران هم در مرز خود با کردستان فدرال  نیروهای خود را چند برابر نمود تحت نام مبارزه با پژاک حزب حیات آزاد کردستان بخش شرق کردستان اما حقیقت چیز دیگری است و این عملیات برای قدرت بخشیدن به نوری مالکی است دوم هم برای فشار بر کردها که نکند روزی ادعای استقلال کنند و فرماندهی این عملیات توسط فیلق بدر اجرا میشود که دستور این عملیات از تهران و انکارا و دمشق ریخته شده است اما دستور اصلی از تهران آمده است چرا چون بدر وابسته به رژیم  ایران است و توسط جیش البدر اجرا میشود و سپاه سالار که خودش کرد است هیچ قدرتی ندارد و حتی نمیتواند اظهار نظر کند در این باره آقای ارتشبد زیباری که سپاه سالار عراق است.

و یکی دیگر از طرحهای رژیم ایران این بود که هر چی زود تر ارتش عراق مسئولیت قرارگاه متعلق به سازمان مجاهدین خلق ایران را بر عهده بگیرند بی خودی نیست که وزیر اطلاعات رژیم ایران بیان میکند که تا چند ماه دیگر منافقین در دست ما قرار میگیرد  و در چنگ ما میباشند خلاصه دیروز ارتش عراق مسئولیت قرارگاه مجاهدین را به عهده گرفت و بلافاصله دولت عراق اعلام نمود که به عنوان مهلت 6 ماه برای بیرون رفتن مجاهدین از خاک عراق به آنها داده شده است و یکی از این تحرکات این بود که تا پیشمرگ و نیروی پیشمرگ در خانقین نمانند تا از این راه دسته دسته افراد سازمان مجاهدین را به ایران تحویل بدهندو باز کم کردن قدرت کردها که در دستور کار دولت عراق قرار دارد و داشته است باز فراموش نمیشود.

خلاصه همه در این فکر بودند که دولت جدید عراق یک دولت دموکراتیک خواهد بود اما عرب و دموکراسی کجا مرحبا عرب خیلی طول میکشد تا به دموکراسی برسند و فهم دموکراسی را پیدا کنند و عقل عرب و میکانیزم آن در اساس خراب است.

برگردیم به مسئله ی اصلی. پیشنهاد وزارت خارجه رژیم ایران برای آموزش وزارت امور خارجه عراق

خلاصه رژیم ایران به وزارت خارجه عراق پیشنهاد نموده است که پرسنل خود را برای آموزش به ایران بفرستند تا وزارت امور خارجه ایران پرسنل وزارت امور خارجه عراق را آموزش بدهند  آنهم بر اساس ترور و آدمکشی چه آموزشی و هر ماه سپاه قدس برای دورهای جدید افراد عراقی را به ایران میبرند و آنها را برای کارهای تخریبی و تروریستی آموزش میدهند و دوباره به عراق فرستاده میشوند و خیلی از این افراد در وزارت کشور عراق مشغول به کار هستند و از دو طرف حقوق ماهیانه را دریافت میکنند و کارمند بلند پایه در دولت عراق هستند.

سوریه و ترکیه هم در میان سنیها بر نفوز خود افزوده اند.

رژیمهای انکارا و دمشق در بین سنیها نفوز پیدا کرده اند و برای خود حقوق بگیر درست نموده اند در میان آنها و بخشی از این افراد در دولت عراق پستهای بزرگی دارند و هر چه آنها میگویند نوری مالکی اجرا میکند یکی از کارهای آنها ضدیت با ملت کرد است و بنا بر اطلاعاتی که بدست ما رسیده است نزدیک به 150 نفر از افراد آموزش دیده وزارت اطلاعات موسوم به میت در شهر کرکوک هستند و در این باره کار میکنند بر ضد کردها و پول خرج میکنند برای راضی کردن افراد غیر کرد بر ضد کردها در شهر کرکوک.

 و این افراد مسئولیت دارند تا جو ضد کردی را در میان عربها تقویت کنند  و برای این کار پول خرج میکنند  و از خود مایه میزارند.

نقش ایران در عراق برای همگان روشن و واضح است.

در چند روز گذشته که سرلشکر وفیق سامرائی که از کار خود دست کشید در دولت عراق گوشه ای از نفوز سپاه قدس در دولت عراق پرده برداشت در یک مصاحبه با روزنامه شرق الاوسط چاپ لندن که به زبان عربی منتشر میشود و وفیق السامرائی مسئول امنیت ریئس جمهور عراق بود و از سمت خود دست کشید.

وفیق السامرائی.

من حالا دیگر در زیر دست هیچ کسی نیستم و با دل خودم میتوانم یک کتاب بنویسم در باره نقش سپاه قدس در دولت عراق و دخالتهای روزمره رژیم ایران در امور داخلی عراق.

در زیر دست جلال طالبانی آدم نمیتواند از سیاستهای تخریبی رژیم ایران انتقاد نمود هر وقت از دخالتهای رژیم ایران بحث به میان می آمد جلال طالبانی ناراحت میشد و میگفت این یک توهین است به حریم ریاست جمهوری عراق وفیق السامرائی میگوید هنگامیکه در یک نشست در باره دخالت همسایگان به میان آمد ما در باره دخالتهای رژیم ایران حرف زدیم بلافاصله نوری مالکی و جلال طالبانی نشست را تعطیل نمودند و به ما تذکر دادند که در باره ایران حرف زدن بی حرمتی به ریاست جمهوری عراق محسوب میشود از این به بعد هیچ کس حق ندارد در  باره ایران چیزی بگوئید.

بله سپاه قدس حتئ سران دولت عراق را ترسانده است و آب چشمشانرا گرفته است اگر با ضرب پولهای ملت محروم ایران باشد و یا از راه تهدید خلاصه همینه ی خود را بر عراق نمایان نموده است.

سرکوبهای داخلی رژیم ایران به اوج خود رسیده است.

رژیم ایران با نزدیک شدن ضربه ی سربازی از سوی ایالات متحده آمریکا دست به سرکوبهای خشنتری زده است در داخل ایران به خصوص سرکوب روشنفکران کرد در شرق کردستان.

رژیم ایران دست به سرکوب فعالان مدنی معلمان روزنامه نگاران نویسنده گان و روشنفکران کرد زده است در شرق کردستان و در این باره خیال میکند با بند کردن روشنفکران کرد به اهداف شوم و کثیفش میرسد و اراده فولادین خلق کرد را میشکند و شکسته میشود اما ما اعلام میکنیم که اراده فولادین و خستگی ناپذیر ملت کرد با این برخوردها شکسته نخواهد شد و به ما ایمان بیشتری میبخشد تا در برابر استبداد مذهبی خوبتر مقاومت کنیم  در این حال زندانیان مدنی و سیاسی کرد با اعتصاب غذای نامحدود خود به این رژیم نشاندادند که اراده ما مثل فولاد است و هرگز تسلیم ننگ استبداد مذهبی نخواهیم شد.

ما به زندانیان مدنی و سیاسی کرد در شرق کردستان که دست به اعتصاب غذای نامحدود زده اند و در برابر استبداد مذهبی مقاومت میکنند درود میفرستیم.

سرکوب و کشتو کشتارها در شمال کردستان

در شمال کردستان دولت ترک برای شکستن اراده ملت کرد وارده عمل شده است و دست به جینوساید زده است  فرمانده جدید نیروی زمینی ارتش ترک انتخاب شد و در اولین حرفش و آخرین حرفش هدف سرکوب کردها بود  و قتلعام کردها بود سران رژیم ترک یا سران رژیم نازی هیتلری سربازان کرد حتی به گوسفندها رحم نمیکنند در شمال کردستان همه را به قتل میرسانند.

ذات ترک از عرب خرابتر است ترک و دموکراسی کجا مرحبا مثل این است در پیشانی یک خر بنویسید دموکراسی در سر درب اداره دولتی در ترکیه بنویسید دموکراسی راستی فرقی نمیکند در این میان.

حال برگردیم به مسئله اصلی همان طرح دشمنان خلق کرد برای محدود کردن قدرت کردها در عراق است.

خلاصه این 3 رژیم چندین طرح دیگر را ریختند برای محدود کردن قدرت کردها و به پائین آوردن پرچم کردستان یکی از این طرحها این بود میخواستند توسط خود کردها با حیله گریهای قدیم میان کردها شکاف درست کنند اما در این راه پیروز نشدند و شکست خوردند دوباره نشستها و ملاقاتهای مخفیانه را برپا نمودند برای این کار میلاردها دلار خرج نمودند تا به یک نتیجه مطلوب برسند و منطقه کردستان آزاد را نا آرام کنند و امنیت این منطقه را برهم بزنند در این راه دوباره شکست خوردند از شمال ارتش فاشیست ترک به کردستان و پیشمرگان قهرمان کردستان حمله نمودند و در این جنگ شکستی درس آموز را از دست جنگاوران قهرمان پیشمرگ خوردند و دوباره به چاره اندیشی ای دیگر پرداختند آن هم این بود که از راه طرفداران خود در داخل دولت عراق دست به تحریک آنها علیه کردها بزنند  و یکی از تاکتیکهای دشمنان ملت کرد این بود که در میان پیشمرگ کردستان و ارتش عراق جنگی به راه به اندازند  اما هشیاری و بیداری مسئولین در دولت فدرال کردستان این هم خنثی خواهند کرد و دشمنان این ملت را رسواتر خواهند کرد.

خلاصه ایران و ترکیه به توافق رسیدند که با هم هماهنگ کنند و در داخل عراق بر کردها فشار بیاورند.

در یک ماه پیش 4 بار سفیر ایران در عراق مخفیانه با فرمانده سپاه بدر نشست داشته است و 8 بار فرماندهان سپاه قدس با فرماندهان سپاه بدر که خودش بخشی از سپاه قدس است نشست و ملاقات انجام گرفته است تا بر کردها فشار بیاورند که کردها بحث کرکوک و خانقین را فراموش کنند و این نشستها با هماهنگی نماینده ترکیه در عراق همراه با سفیر ایران و فرماندهان سپاه قدس صورت گرفته است خلاصه در یک ماه و نیم پیش سپاه پاسداران رژیم ایران دست به بمباران مناطق کردستان زد تا منطقه را نا آرام کند و به تازگی دارد نیروی بیشتری را به منطقه روانه میکند این تحرکات یک طرح استراتیژیک منطقه ای است علیه کردها و یک چیز میتواند این توطئه ننگین را خنثئی کند یک دستی و یک صدا بودن ملت کرد البته ملت کرد احتیاج به یک تحرکات دیپلوماسی و تاسیس یک وزارت اطلاعات کردستانی از همه افراد توانمند و صاحب انرژی قوی برای خنثئی کردن اهداف دشمنان خلق کرد یک امر ضروری میباشد.

بله اشغالگران کردستان میخواهند این چراغی که برای روشنای ما روشن شده است خاموش کنند  اما ما اعلام میکنیم اراده فولادین ملت کرد این همه توطئه را خنثئی خواهد نمود.

من از تمامی مردم کردستان در هر کجای دنیا که هستند از این دست آورد دفاع کنند  چرا چون این دست اوردی امروز کردستان آزاد بدست آورده است چراغ راه آزادی بخشهای دیگر کردستان خواهند بود.

ملت عزیز کردستان با هر عقیده ای که شما دارید و هر باوری که شما دارید مهمتر از هر چیز خاک و مهین شما میباشد بیاید تا دست در دست یکدیگر بگذاریم و دست دشمنان این خلق را برای همیشه در کردستان قطع کنیم.

بیا با بنام شهدای کرد و کردستان سوگند یاد کنیم تا آخرین قطره خونمان از این دست آورد دفاع کنیم تا این چراغ را با هرچه توان در جسمامان  داریم نگهداریم.

باید بدانید خاموشی این چراغ خاموشی تمامی ما خواهند شد برای 100 الی 200 سال دیگر  بیا به آنچه شما به آن ایمان دارید با از این خاک دفاع کنیم.

به حرف اجاریها و مزدوران باور نکنید که در پشت یک کامپیوتر مینشنیند و علیه این دست آورد حرف میزنند انتقاد انسان را به پیش میبرد اما نگذارید این انتقادها از مرز انسانی عبور کند و پرینسیپهای انسانی را زیر پا بگذارد.

من از تمامی احزاب کردستان چه راست و چه چپش تقاضامندم که با هم یک صدا و مسائل حزبی گری را کنار بگذارید و کرسی پرستی را کنار بگذارید به همدیگر بدگوی را کنار به گذارید به کرد و کردستان به اندیشید و خاک کردستان و سروری خاک میهنتان را در نظر بگیرید.

کرسی پرستی و مقام پرستی فقط خدمت به دشمنان میکند و بس.

هرچی ما یک دست و یک صدا باشیم دشمن توان نفوز به درون ما نخواهد داشت و باید در عین حال آسوتریک هم باشیم و در این باره یک دستی و یک صدا بودن ما پیروزی را نزدیکتر میکند برای رهایی خلق ستمدید کرد از دست اشغالگران.

بیاید تا با شهدای گرانقدر خلق کردستان همپیمان بشویم.

سلام روح و روان پاک بر شهدای کرد و کردستان که برای رهایی این خلق جان و خون خود را فدایی این مرز و بوم نموده است.

نابود باد دشمنان خلق کرد

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

نفرت بر انسان کشی

سلام بر صلح و آزادی

سلام بر انسانیت

اسماعیل قادری 31/8/2008

اروپا

یکشنبه
---------------------------------------------



موضوع تفسیر سیاسی و بررسی  سیاست های ضد کرد در منطقه و سفر اردوگان به عراق و وعده به سیاستمداران عرب عراقی که اگر به طور مثبت سیاستهای دولت ترک را پیرو کنند و بر ضد کردها به ایستند به استراتژی ضد کرد به پیوندند  در مقابل پول دریافت میکنند که حالا طارق الهاشمی میخواهد به ترکیه سفر کند تا 60 میلیون دلاری که اردوگان به سیاستمداران ضد کرد عراقی وعده داده شده بود دریافت کند و در این سفر که اردوگان به عراق داشته است مخفیانه در پیشت درهای بسته با هر یک از نوری مالکی  المشهدانی ریئس پارلمان عراق و طارق الهاشمی دیدار و گفتگو داشته است بر همین اساس بود که اردوگان نشست خود را با نیچیروان بارازانی ریئس وزرای دولت فدرال کردستان  لغو نمود چرا چون به هدف خودش رسیده بود دیگر نیازی نمیدانست که با سران کرد نشست داشته باشد اردوگان بعد از اینکه به ترکیه بازگردد چندین بار با هر یک از نورمالکی و چند سیاستمدار عراقی تماسهای تلفنی داشته است اردوگان تا بر آنها فشار بیاورد که بیشتر به هدفش نزدیگ بشود و این استراتژی را کسترش به بخشد که رژیمهای اشغالگر بر ضد کردها نقشه برایش کشیده اند.

پیش از اینکه اردوگان به عراق سفر کند یک نشست در پشت درهای بسته بین سوریه ایران و ترکیه برگزار شده بود که  چند سیاستمدار عراقی در آن شرکت کرده بودند  در این نشست  بر ضرورت کم کردن قدرت کردها در عراق و فشار سیاسی و اقتصادی بر کردها برای دست کشیدن از خواستهایشان تأکید شده بود.

ودر این نشستها  چندین بار انجام شده است بین سیاستمداران ترک و رژیم ایران  اما صاحبنظران و روزنامه نگاران آن را علیه  پی کی کی عنوان میکردند  اما  هدف دولت فدرال کردستان بوده است این نشستهای که بین این 3 کشور تا بحال انجام گرفته است.

دولت ایران نوری المالکی را به ایران دعوت نمود و دو یپیشنهاد را به مالکی کردند و در مقابل هر دو پیشنهاد  مالکی پول دریافت نموده است  یک کم کردن قدرت کردها بوده است و 2 بیرون کردن سازمان مجاهدین خلق در خاک عراق  اما در این باره نوری المالکی جداگانه با هر یک از علی خامنه ای و احمدی نژاد و  وزیر اطلاعات نشست داشت در تهران  و برگه ای که ایران در نشست بین سوریه و ترکیه داشته بود به نوری المالکی داده بود  در این برگه بیشتر پیشنهاد یک استراتژیک  بر ضد کردها پیشنهاد شده بوده است و پیشنهاد دوم مسئله مجاهدین و احزاب مخالف رژیم ایران در عراق و  در این باره رژیم ایران 160 میلیون دلار آمریکایی را برای  کشاندن دولت عراق بسوی خود و قوی کردن نفوز خود در عراق به چند سیاستمدار عراقی داده است و این پولها به حسابشان ریخته شده است و رژیم ترکها هم بعد از این اردوگان به عراق سفر نمود و برای عملی کردن این استراتژی  ضد کرد پیشنهاد 60 میلیون دلاری را به سیاستمداران عراقی نموده است برای اینکه دولت عراق حسن نیت  خود را به دولت ترکیه و رژیم ایران نشانبدهند  در چند روز پیش بدون توجه کردن به مخالفت سیاستمداران کرد پارلمان عراق   انتخابات استانی را تصویب نمود و دولت ترکیه هم به سران عراقی تلفنی تماس میگیرد و میگوئید بیا پول را دریافت کنید که طارق الهاشمی میخواهد به ترکیه سفر کند برای دریافت این پولهای که برای از بین بردن کردها آمده شده است.

خلاصه محسن رضایی بیخودی نمیگوید یک امپراطوری شیعی در منطقه در حال زهور کردن است که در چند روز پیش در تلویزیون رژیم پخش شد.

در این نشستهای که بر ضد کردها بین 3 رژیم یعنی رژیماهی ترکیه ایران و سوریه صورت گرفته است در آینده محتوای این نشستها را برای افکار عمومی افشا خواهند کرد.

بله این رژیمهای اشغالگر همیشه بر ضد کردها بوده و هستند.

رژیم ترکیه ایران و سوریه در این باره کشش نمودند تا بین کردها اختلافات درست کنند اما ملت کرد هشیارانه و بیدارانه در برابر این توطئه های ننگین و کثیف  ایستادند و دشمنان کرد در این راه شکست خوردند حالا از راه دیگر میخواهند وارد بشوند آن هم این است که از راه عربهای عراقی که تا دیروز در خانه کردها بوده اند خالا میخواهند نمک این ملت را بشکنند.

اما پیشنهاد ما این است به ملت مبارز و شجاع کردستان آزاد که در برابر این توطئه ها ایستادگی کنند و اهداف شوم این ضد بشرها را برای جهانیان توضیح و روشن کنند که حق با کی است.

آیا رژیم سرنگون شده بعث دست به انفال و جینوساید این ملت محروم را نضد آیا 185 هزار انسان کرد را سر به نیست نکرد آیا شهر حلبچه را با بمبهای شیمیایی بمباران نکرد آیا نزدیک به 6000 هزار انسان از کودک 2 ماهه تا پیر مرد و پیر زن 80 ساله را به شهادت نرساند؟  اینها همان تفکر را دنبال میکنند که هدفش انفالی دیگر است علیه ملت کرد در منطقه  سیاستمداران کرد  زود دست به کار نشدند حالا دیگر دارد دیر میشود برای بدست آوردن شهرهای دیگر کردنشین که در زیر نظر عربها مانده است باید خیلی زود دست به کار میشدند برای این کار این جنگ و دعوا بر سر کرکوک است که یک شهر کردستانی میباشد و بوده است که تاریخ نشاند داده است کرکوک یک شهر کردستانی است و جدایی ناپذیر است از خاک کردستان.

در چند ماه پیش همه شاهد یک خبر بودند که در روزنامه ها پخش شده که اطلاعات رژیم ایران با هر یک از ریئس وزرای کردستان جناب آقای نیچیروان بارازانی و جناب آقای کوسرت رسول و  چند مسئول دیگر در دولت فدرال کردستان ملاقات کرده بوند که در این ملاقاتها از کردها میخواهند بیشتر به سوی ایران بروند ودست از همکاری با آمریکا را بردارند  و باز از کردها درخواست شده بود که بیشتر از نوری مالکی پشتیبانی کنند و دست از رفتن به دنبال سیاستهای واشنگتن بردارند.

و ما اعلام میکنیم که ما کادرها و اعضای حزب لیبرال دموکرات کردستان برای دفاع از شرف یعنی خاک کردستان و دولت فدرال کردستان حاضر هستیم خون ناچیز خود را فدای وطنمان کنیم  یعنی فدای خاک کردستان کنیم و شرف و عزت انسان یعنی خاک و وطن خاک و وطن ما در زیر دست اشغال گران است ما این را ضروری میدانیم که یک ارتش برای آزادی خاک کردستان تشکیل بشود  مثل ارتش آزادی کردستان.

بله این رژیمهای که کردستان را به اشغال خود در اورده اند دارند به حیثیت و کرامت ملت کرد دست درازی میکنند و ما باید با توان دست این اشغالگران را بشکنیم و بیشتر از این اجازاه ندهیم که به حیثیت و کرامت ما توهین کنند  ما این اعمالی که پارلمان عراق خود سرانه و مخفیانه انجام داده است محکوم میکنیم و آن را یک توهین بزرگ به حیثیت و کرامت خود میدانیم.

ما جوانان خلق کرد با خون خود امضا نموده ایم تا روزی زنده هستیم با خلق خود همپیمان باشیم و برای رهایی خاک کردستان از دست اشغالگران از پایی نه ایستیم.

ما حاضر هستیم برای رهایی خلقمان از دست اشغالگران خون ناچیز خود را فدایی خلقمان کنیم.

زند باد کرد و کردستان

سلام بر ورح و وران پاک شهدای راه آزادی کرد و کردستان

سلام بر روح و روان پاک پیشمرگان قهرمانی که در راه خلق ستمدید کرد به شهادت رسیده اند راهشان پر فتوح باد.

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

نفرت بر انسان کشی

سلام بر صلح و آزادی

مرگ و نابودی برای دشمنان خلق قهرمان کردستان

دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کردستان

اروپا

23/7/2008


-----------------------------------------------------------------------

موضوع در باره تحرکات اطلاعات رژیم ایران در منطقه.

جنوب لبنان.

ایران 4000 پاسدار دیگر را به لبنان اعزام نموده است قبلأ 6000 پاسدار در لبنان داشت اما حالا ایران نزدیک به 10000 پاسدار در جنوب لبنان دارد برای آموزش حزب الله فرستاده شده اند این پاسداران و بقول شاهدان عینی  رژیم ایران از طریق سوریه و ترکیه مرتبأ قتعات موشکی برای حزب الله ارسال میکند  و یکی از این موشکها موشک زلزال است که نزدیک به 800 کیلو متر برد دارد به نظر صابنظران این نقل و انتقالها برای رویا رویی با اسرائیل میدانند که رژیم ایران به آن دست زده است در منطقه.

 و پایگاه های سپاه پاسداران رژیم ایران در منطقه علبک و بیقاع قرار دارد که حسن نصرالله به شیعیان لبنان دستور داده است خانه های خود را برای پاسداران ایرانی باز بگزارند  حتی این پاسداران آزاد هستند از دختران 14 ساله  حتئ 12 ساله را صیغه کنند  و کسی نمیتواند به آنها نه بگوید طبق دستور حسن نصرالله  هر کسی جواب رد را به پاسداران ایرانی بدهد با مجازات روبرو میشود و این پاسداران آزادانه به خانه ها تردد میکنند و هر دختری که به دلشان باشد با خود میبرند و باش عاش و نوش میکنندو رژیم ایران هواپیماهای بدون سرنشین را در اختیار حزبالله قرار داده است این هواپیماها بیشتر برای فرستادن با مواده منفجره برای شهرهای اسرائیل عنوان شده است و باز رژیم ایران نزدیک به 4000 هزار فلسطینی را به ایران برده است و در آنجا در شمال تهران آموزش تخریبی و تروریستی میبینند بیشتر این افراد از جهاد اسلامی و حماس هستندو شاهدان عینی تردد این افراد غییر ایرانی و مسلح را در بازارهای تهران دیده اند که برای خرید به تهران میروند.

و رژیم ایران دستگاهای پیشرفته ارتباطات مخابراتی را در اختیار حزبالله لبنان قرار داده است تا از طریق این دستگاها به گفتو شنود مخالفان ایران در لبنان به پردازد .

پایگاه حزبالله و حماس در شمال تهران.

حزبالله  و در این پایگاه 8 تا 9 هزار نفر دارند آموزش میبینند که اکثریت این افراد  از لبنان و فلسطین هستند واز این افراد برای ضد شورش علیه مردم بجان آمده ایران استفاده میشود یعنی برای سرکوبهای داخلی از این افراد استفاده میشود و به طور معمول حقوق ماهانه دارند این افراد  و رژیم ایران سالانه 900 میلیون دلار را در اختیار حزبالله قرار میدهد چرا چون افراد حزبالله در سرکوبهای داخلی ایران شرکت میکنند برای حفظ نظام باد آورده اسلامی و رژیم ایران برای باسازی جنوب لبنان  80 میلیون دلار را در اختیار ساکنان آن منطقه قرار داده است که در حالیکه مردم ایران دارند از گرسنگی میمیرند و به نان شب محتاج هستند و رژیم ایران داریهای این ملت بدبخت و بیچاره را به دیگران میبخشد.

رژیم ایران به هراس آمده است از ترس اینکه مورد حمله نظامی قرار میگیرد دست به هر حیله ای میزند.

  جنایت رژیم ایران در عراق.

 نزدیک به 18000  عراقی را به ایران برده اند برای آموزش بر ضد نیروهای آمریکای در عراق و به قول خودشان راندن نیروهای اشغالگر از عراق و بر قراری یک دولت دست نشانده خود و از نوع خود یک جمهوری اسلامی دیگر در عراق و درست کردن یک امپراطوری اسلامی در منطقه که رژیم ایران در فکرش بوده و هست و این افراد زیر نظر سپاه قدس قرار دارند و آموزشهای لازم را میبینند در ایران در منظقه خوزستان  در 30 کیلومتری اهواز قرار دارد این پایگاه ها و یک پادگان دیگر در منطقه کردستان در سردشت قرار دارد بیشتر آموزش شبه نظامیان انسار الاسلام میدهند  و این پایگاها زیر نظر سپاه قدس میباشند و یک پایگاه دیگر در منطقه دشتیور تازه آباد  سلاس باباجانی قرار دارد که میگویند فرمانده این پایگاه بعضی اوقات خودبخود غش میکند و احتمال دارد از بسیجی موجیهای سپاه قدس باشد.

به این افراد دستور داده شده است بعد از بیرون رفتن نیروهای آمریکای از عراق دست به قتلعام افراد سازمان مجاهدین خلق ایران بزنند و باز به انسارالاسلام دستور داده شده است که دست به قتلعام افراد کرد مخالف رژیم ایران در کردستان بزنند.

سفر نوریمالکی به ایران و نشست خصوصی با خامنه ای و وزیر اطلاعات رژیم و دریافت 18 میلیون دلار آمریکای از سوی رژیم ایران برای برآورده کردن خواستهای رژیم 1 بیرون کردن سازمان مجاهدین خلق در عراق و راه را هموار کردن برای دخالتهای بیشتر در عراق و محدود کردن قدرت کردها در عراق  و بیرون کردن احزاب کرد ایرانی در کردستان آزاد و این افرادی که در منطقه دشتیور سلاس باباجانی آموزش میبینند بیشتر برای از بین بردن احزاب کرد است  مثل حزب دموکرات کردستان ایران و پژاک کومه له  حزب آزاد کردستان  و مخالفین ایران در کردستان آزاد.

  در منطقه ایلام به تازگی یک پایگاه مشکوک دیده اند که کسی حق ندارد به آن نزدیک بشود  معلوم است این پایگاه متعلق به عراقیهای شورشی میباشد که بر ضد نیروهای آمریکای میجنگند که رژیم ایران در آنجا آنها را آموزش میدهد برای خرابکاری در داخل عراق  یکی از دوستان یک ایمیل برای من فرستاده است در آن ذکر شده است که حمله موشکی جدید رژیم علیه پایگاه سازمان مجاهدین خلق در عراق کار همین افرادی بوده است که در نزدیکی ایلام آموزش میبینند که عراقی هستند و زیر نظر سپاه قدس آموزش میبینند.

و یک پایگاه دیگر هم در پاوه است بنام مالک الاژدر حمزه سید الشهدا که در منطقه خاناگاه قرار دارد این پایگاه بیشتر مسئولیتش فرستادن اطلاعاتیها با لباس کردی  تحت نام تجار  به سوی کردستان عراق است برای شناسایی مخالفین خود در آن منطقه بخصوص حزب دموکرات کردستان ایران و پژاک و احزاب دیگر.

رژیم ایران نزدیک به 2000 آخوند آموزش دیده را به عراق فرستاده است برای پیشبرد اهدافش در عراق همان درست کردن یک جمهوری اسلامی دیگر در عراق میباشد که سردمداران رژیم ایران خواب آن را میبینند و دیده اند همیشه یکی از این اخوندها آخوندی با نام جلالادین میباشد.

خریدن دستگاه پیشرفته از سونی ایریکسون برای رده یابی ایرانیان مخالف در کشور سوئد و چشم پوشی پلیس امنیتی سوئد از این تحرکات اطلاعات رژیم ایران در سوئد.

Sony Ericsson

این دستگاه قادر است بداند آیا شما خانه هستی یا نه این دستگاه از راه موبایل و خط انترنت میتواند فرد را کنترل کند  این دستگاه نشان میدهد که آیا شما کامپیوترت خاموش است یا روشن  خانه هستی  مهمان دارید یا خیر  از راه این دستگاه میتوانند  به کابلی که شما با آن وصل هستی به انترنت شمارا  خیلی آسان رده یابی کند.

باز این دستگاه میتواند از راه کنتر برق خانه شما را رده یابی کند آیا برق خانه شما اکتیو است یا خیر آیا یک لامپ در خانه شما روشن است یا خیر از این راه میتوانند در 2000 متری خانه شما در یک اتومبیل بنشینند و شما را زیر نظر داشته باشند ولی باید شماره خانه شما را داشته باشند تا بتوانند شما را رده یابی کنند  از 3 راه میتوانند فرد را رده یابی کنند  از طریق موبایل  کامپیوتر  و کابل برق خانه فرد که هر کابل برق یک کد خاص خودش را دارد از این راه میتوانند فرد را زیر نظر داشته باشند بدون اینکه فرد از خودش خبر داشته باشد و توسط این دستگاه میتوانند تماسهای تلفنی را کنترل کنند که فرد با چه کسانی در تماس است و در کشورهای اروپایی این دستگاه ها برای رده یابی مخالفین بکار میبرند و مخالفین را کنترل میکنند از راه این دستگاه ها.

به تازگی رژیم ایران 38 دستگاه رده یابی را خریده است از کشور آلمان این دستگاه ها 5 تاش در حال حاضر در عراق است 2  تا از این دستگاه ها در   کردستان  آزاد نصب کرده اند و یکی در بغداد  برای رده یابی مخالفین خود  از راه این دستگاه ها میتوانند به گفتو شنود تماس تلفنی هم گوش فرا بدهند  و یکی در شهر سلیمانی نصب شده است و یکی دیگر در شهر هولیر این دستگاه قادر است  تا 30 کیلومتر دور و بر خود را رده یابی کند  و از تماسهای تلفنی گرفته تا ایمیلهای فرد در انترنت همه چیز را رده یابی میکند بیشتر نصب این دستگاه های که در عراق نصب شده اند برای کنترل تماسهای نیروهای آمریکای میباشند که بین همدیگر رد و بدل میکنند این نیروها تا از وضعیت روحی نیروهای آمریکای در عراق از راه این دستگاه با خبر بشوند مزدوران رژیم  و یکی در بصره و دیگری در نجف میباشد.

و در ایران در حال حاضر آنچه ما خبر داریم نزدیک به 6000 هزار از این دستگاه ها نصب شده است برای کنترل هموطنان ایرانی و تمامی دانشگاه ها زیر نظر این دستگاه ها قرار دارند در ایران.

هر یکی از این دستگاه ها قادر است 30 خانواده را زیر نظر داشته باشد.

 رژیم ایران نزدیک به 50 تا از این دستگاه ها را در اختیار حزبالله لبنان قرار داده است  تا از راه این دستگاه ها بر مخالفین خود در کشور لبنان کنترل داشته باشد رژیم ایران  و این دستگاه ها میتوانند در مرز اسرائیل برای مقاصد نظامی به کار برده بشود برای کنترل مرزبانان اسرائیلی. و افرادی که با این دستگاه ها کار میکنند برای یک دوره 6 ماهه به تهران میروند و باید این افراد قابل اعتماد باشند و از همه لحاظ کنترل شده باشند از نظر روحی و روانی و از نظر اینکه چقدر به ولایت فقیه ایمان دارند تمامی افرادی که از این دستگاه ها استفاده میکنند به نفع رژیم باید پیرو راه ولایت فقیه باشند و یک سال تا 3 سال زیر نظر قرار دارند تا مورد اعتماد قرار گیرند و باید این افراد در یک عملیات به نفع رژیم شرکت کرده باشند تا بتوانند مورد اعتماد واقع بشوند و برای رژیم کار کنند.

و این افراد را برای اینکه بدانند چقدر به ولایت فقیه ایمان دارند به عراق اعزام میکنند و در عراق چند تا عملیات علیه نیروهای آمریکای انجام میدهند و باید از صحنه عملیات عکسبرداری کنند و به ایران بازگردند تا مورد اعتماد رژیم واقع بشوند و اگر فرد یک نفر از نظامیان آمریکای را بکشد پاداشش بیشتر خواهد بود در رژیم ایران.

تاکتیک اطلاعات رژیم ایران در کشورهای اروپای از راه موادمخدر.

مزدوران رژیم ایران در این کشورها معتادان به موادمخدر را  علیه پناهندگان سیاسی تحریک میکنند مثل عبدالحمید زنگنه  که یک خانواده معتاد به مواد مخدر را علیه من تحریک نموده است چندین بار دست به شکستن شیشهای خانه من زده بود تا بتواند از این راه در خانه من دزدی بکنند.

رژیم ایران مواد مخدر معتادان را تامین میکند در اروپا به شرتی که برای پناهندگان سیاسی مشکلات ایجاد کنند  در این راه پول و مواد مخدر را مجانی از سوی مزدوران رژیم ایران دریافت میکنند و این تاکتیک  سفیر جدید رژیم ایران در سوئد است که خودش یکی از بزرگترین تجارهای فروشنده موادمخدر میباشد که برای مزدور گیری دست به کار شده است و همچنین سفیران رژیم در اروپا دست به چنین تاکتیک جدیدی زده اند برای اهداف شومشان.

 همینکه پناهندگان از این مزدوران شکایت کنند بلا فاصله سفیر رژیم دست به کار میشود و با پلیس تماس میگیرد  تا از زندانی شدن فرد متهم جلو گیری به عمل آورد.

این خانمی که همساده من بود و هنگامیکه در خانه نبودم دست به شکستن شیشهای خانه من زده بود  و یکبار دیگر جای کلید را پر کرده بودند از چسپهای قوی آهنی و  بعدأ من در این راه دست به تحقیق زدم و برایم روشن شد که فردی بنام عبدالحمید زنگنه برای این زن خانه گرفته است هدفش این بوده که برای من و چند نفر دیگر که مخالف رژیم هستیم مشکلات ایجاد کند  هنگامیکه دست به کنترل زدم دیدم بلیه عبدالحمید زنگنه برای این خانواده به حساب خودش موبایل خطی خریده است  و حتی برای آن خانمی که به آم فیتامین و شاک معتاد است موبایل خریده است و  خانه هم بنام عبدالحمید زنگنه است و در یک سایت که آدم میتواند برای یافتن مشترکین تلفن جستجو کند جستجو کردم دیدم که همه چیز بنام عبدالحمید زنگنه میباشد.

http://www.hitta.se/

خلاصه رژیم ایران دست به هر کاری میزند برای سرکوب مخالفین خود در هر کجای دنیا که باشند  تاکتیک قبلی که ترور بود حالا از راه دیگر میخواهند وارد بشوند تا صدای ما را هم در این کشورها خفه کنند  و افراد معتاد را علیه ما تحریک کنند تا به فکر مشکلات به افتیم تا در فکر نوشتن جنایتهای رژیم باشیم.

همکاری سیاستمداران کومونها با رژیم ایران.

مسئول یک کارخانه کومونی در سوئد  شما باید اگر میخواهید کار کنید از نوشتن بر روی انترنت دست بردارید و گر نه شما نمیتوانید اینجا کار کنید باید اول تمامی وب سایتهایت را بسته بشود و آن زمان شما خوش آمدید که پیش ما کار کنید.

بله مزدوران رژیم ایران تمامی آنچه در باره مخالفین رژیم است به سفارت رژیم گزارش میکنند و نام و مشخصات فرد را برای سفارت رژیم ارسال میکنند و بعدأ سفیر رژیم هم با مسئولین کومون آن منطقه تماس میگیرند و برای محدود کردن فرد از آنها میخواهند فرد را محدود کنند و یا برای فرد محدودیت ایجاد کنند و بعضی از سیاستمداران کومونی هم بلافاصله چون مسئله نفت و گاز در کار است جواب مثبت میدهند و برای فرد مخالف رژیم محدودیت ایجاد میکنند.

این محدودیتها عبارتند از بیکار کردن فرد  و حتئ اگر بتوانند فرد را منزوی میکنند و اگر توانستند به ایران تحویلش میدهند و یا طوری برای از بین بردن فرد دست به کار میشوند مثل از بین بردن احمد کهنه پوشی  در کومون شهر خفده که پیشمرگ کومه له بود و نزدیک به 12 سال برای آزادی کردستان از دست اشغالگران میبارزه نموده بود.

حال کمی در باره احمد کهنه پوشی.

احمد کهنه پوشی اهل شهر مریوان  از یک خانواده فقیر و تهیه دست بعدأ سیاست و تفکر کومه له را انتخاب نمود به صفوف پیشمرگان کومه له پیوست  و در سالهای 1989 به کشور دانمارک آمد بعدأ به سوئد در سوئد اقامت دائمی دریافت نمود  مزدوران رژیم ایران مثل سعید مشویفر و همسرش شمسی دواودیپور با چند نفر مثل عباس لبنانی و چند مزدور دیگر مورد اذیت و آزار قرار میگیرد و بعدأ  در شهر ماریستاد به شهر خفده نقل مکان میکند در آن شهر تا سال 2006 زندگی میکند و در 31/1/2007 در منطقه ای بنام بیلینگه هاوس احمد را میکشند برای اینکه به رژیم ایران نشاند بدهند که با آنها هستند و در مقابل رژیم ایران دو سوئدی که در ایران زندانی شده بوند آزاد کرد.

احمد کهنه پوشی را اولین بار در منطقه ای بنام بروکس گاتان ملاقات نمودم که همه چیز را برای من تعریف نمود و من هم نوشته ام در یک کتابچه.

و احمد را به طور کلی منزوی نموده بودند و کاری کرده بودند با تبلیغات کسی به او نزدیک نمیشد.

و مزدوران رژیم از او چند بار خواسته بودند که برود به ایران و در تلویزیون علیه کومه له مصاحبه کند اما احمد به مزدوران رژیم گفته بود مگر میشه کسی نمک را بشکند من نان و نمک کومه له را خورده ام نان و نمک کومه له را نمی شکنم و پیمانی که با کومه له بسته ام تا پایان عمرم آن پیمان را نمیکشنم اگر از بین رفتم بگزار این پیمان را همراه خود به زیر خاک به برم که با خلق ستمدیده کردم بسته ام

باز احمد گفته بود و این خودش برای من تعریف نمود  من با خون خود این پیمان با ملت ستمدیده کرد امضا نموده ام تا زنده ام این پیمان را نخواهیم شکست.

بله این مقاله در باره جزئیات تاکتیک رژیم ایران در است کشورهای مختلف جهان علیه مخالفین خود.

پایگاه مخفی القاعده در کوه های اطراف مشهد.

با جدی شدن حمله نظامی به رژیم ایران در اطراف کوه های مشهد یک پادگان برای افراد وابسته به القاعده تحت نظارت سپاه پاسداران احداث شده است که افراد وابسته به طالبان و القاعده آنجا آموزش میبینند برای اعمال تروریستی.

 بله رژیم ایران پدر تروریستهای جهان است..

زند باد برابری و یکسانی

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

سلام بر روح و روان پاک شهدای راه انسان و انسانیت

ساموئیل قادری

21/7/2008

از این بابت که اگر در نوشتهای من اشتباهی را پیدا کردین از این بابت معذرت میخواهم بعضی اوقات شاید چون سریع مینویسم اشتباه بشود
----------------------------------------------


موضوع بررسی کلی سیاستهای رژیم ایران در منطقه و سرکوبهای داخلی و تاکتیکهای اطلاعات رژیم ایران برای دست به کار شدن دوباره ترورهای برون مرزی آدمکشان موحش جمهوری اسلامی و در باره قدرت نظامی رژیم قدرتی بدون پشتیوانی مردمی فقط با پشتیوانی مزدوران و اجاریهای این رژیم و بوقهای مزدوران رژیم برای قوی نشاندادن این رژیم ضعیف و در حال پوسیدن.

آیا رژیم ایران آنقدر نیروی نظامی قوی و متشکل دارد که در برابر نیروی هوای اسرائیل و ارتش متشکل ایالات متحده آمریکا مقاومت کند؟ آیا این رژیم از یک پایگاه مردمی در بین مردم ایران برخور دار است؟

رژیم ایران به هیچ عنوان از پایگاه مردمی برخوردار نیست و نبوده است و مردم ایران روز شماری میکنند و منتظر روزی هستند که این رژیم مورد حمله نظامی  قرار بگیرد و نیروی سرکوبگرش ضعیف بشود تا بتوانند این رژیم را ساقط کنند و مردم ایران بر این باور هستند اگر رژیم ایران مورد حمله نظامی قرار بگیرد نیروی سرکوبگرش ضعیف میشود و خیلی آسان سرنگون میشود این رژیم.

و مردم ایران منتظره لحظه ای هستند که این رژیم سرکوبگر مورد حمله نظامی قرار بگیرد و از شر این دژخیمان آدمکش رهایی یابند تا دیگر کمتر مورد سرکوب و آزار و اذیت قرار بگیرند توسط مزدوران این رژیم به بهانه های گوناگون روزی به خاطر بد حجابی و روزی دیگر به خاطر اراذل و اوباش و بیشتر از این فقر و فلاکت نداری بیکاری کرسنگی  و هزاران بد بختی که بر سر این ملت رنجدیده آمده است از دست این رژیم واپسگرا و مذهبی رهایی یابند مردم ایران از دست این رژیم صبرشان به سر آمده است و ما هر روز در خبرها میشنویم که در گوشه و کنار ایران تظاهرات و نارضایتی روز بروز بیتشر میشود اما مزدوران موحش اسلامی بیرحمانه دست به سرکوب مردم میزنند و با زور چماق مردم را نگهداشته اند و هرکسی لب اعتراض را میگوشاید هزار یک اتهام بر ویی داده میشود جاسوس بیگانه و هزاران اتهام واهی که همیشه این رژیم سرکوبگر به مردم بجان آمده ایران زده اند.

از بالا سئوال شد آیا ایران یعنی رژیم ایران از یک نیروی متشکل و قوی مردمی برخوردار است؟

رژیم ایران حتئ در داخل نیروهای مسلحش تضادهای عمیقی وجود دارد  برای مثال بین سپاه و ارتش همیشه تضاد وجود داشته است و این دو نهاد با هم سازگار نیستند در مرحله وقوع حمله نظامی این دو نهاد در برابر یکدیگر می ایستند و به جان همدیگر می افتند و باز بین سپاه و بسیج هم تضاد عمیقی وجود دارد و همیشه بین سپاه و بسیج اختلافات وجود داشته است و دارد و خلاصه در بین این 3 نهاد تضاد وجود دارد در وقت وقوع حمله نظامی این 3 نهاد با یکدیگر همکاری نمیکنند و حتمأ یکی از این 3 نهاد در مرحمله وقوع حمله نظامی در برابر  رژیم می ایستد این باید کسانی که تحلیل گر مسائل نظامی هستند و نیروی سرکوبگر رژیم ایران را زیر نظر دارند خوب میفهمند که در چند ماه پیش جندین جابجای در بین نیروهای سپاه صورت گرفته است و حالا نیمی از فرماندهان سپاه از فرماندهان بسیج هستند و نارضایتی عمیقی وجود دارد بر همین اساس است رژیم ولایت فقیه به فکر نوشیدن جامزهر دیگری شده است و توسط نوری مالکی در یک نامه که برای جورج دبلیو بوش ارسال شده توسط سردمداران رژیم ایران  در این نامه که هنوز محتوای آن افشا نشده است  به تمام معنا  رژیم تسلیم شده است.

و در داخل هم بین ژاندارمری و کمیته اختلاف عمیق وجود دارد  و کلانتریها با کمیتیها چندین بار درگیری بوجود آمده است و این تضاد به قوت خود باقی است.

خلاصه رژیم ایران و نیروی نظامی این رژیم خیلی ضعیفتر است از آنچه که رسانهای بین الملللی ازش نام میبرند.

و باز نیروی نظامی رژیم ایران نمیتواند در برابر نیروهای ارتش ایالات متحده آمریکا مقاومت کند  شاید برای یک ماه بتواند مقاومت کند اما بیشتر از یک ماه دوام نمی آورد نیروی نظامی رژیم ایران در برابر نیروی متشکل ایالات متحده آمریکا.

چرا چون هنگامیکه رژیم ایران مورد حمله نظامی قرار بیگیرد و نیروی سرکوبگر رژیم ایران ضعیف بشود مردم هم به خیابانها میریزند و رژیم نمیتواند در دو جبهه بجنگد  یعنی در برابر مردم و نیروی خارجی  این هیاهوی که رژیم ایران هم دست به آن زده است به علت ترس و هراسی است که سردمداران رژیم ایران از اینکه مورد حمله نظامی قرار بگیرند میدانند که سرنگون میشوند و من بر این باور هستم و اطلاعات کامل و جامعی هم در باره وضعیت داخلی ایران دارم  رژیم ایران تا 20 تا 30 روز میتواند مقاومت کند بعدش خیلی آسان سرنگون میشود.

و رژیم ایران مثل یک درخت میماند که پوستش از بیرون سالم دیده بشود اما در داخل کرم داخل درخت را خورده باشد حالا رژیم تنها امیدش به مزدورانش در لبنان و فلسطین و  کشورهای دیگر است به هیچ عنوان در داخل پایگاه اجتماعی ندارد  و مردم ایران دارند روز شماری میکنند که منتظر هستند که چوقت نیروی نظامی جامعه جهانی به این رژیم حمله کند و مردم ایران را از این زندان رهایی یابند.

و بنابر اطلاعاتی که بدست من رسیده است رژیم ایران 30 میلیون دلار را به هانس بلیکس سوئدی  داده است تا به جامعه جهانی هشدار بدهد که گویا رژیم ایران یک رژیم خطرناک است میتواند دنیا را به اتش بکشاند  اما یادم نرفته است که صدام حسین هم همین گفت که دنیا را به اتش میکشید که بعد از 8 ماه در یک زیر زمینی مثل موش پیداش کردند. و باز رژیم ایران به نا بر خبرهای دیگر محمد البرادعی هم تا بحال 52 میلیون دلار از رژیم ایران دریافت کرده است تا او هم به خاطر رشوهای کلانی که از سردمداران رژیم دریافت کرده است به نوبه خودش به جامعه جهانی هشدار بدهد که گویا این رژیم پوسیده  از داخلی قوی است و دنیا را به اتش میکشد اما همیه این هیاهوها همه دروغی بیش نیستند و رژیم ایران خیلی ضعیفتر از رژیم صدام است.

و من مطئنم که در حالت وقوع حمله نظامی رژیم ایران نمیتواند حتئ دو تا از موشکهایش را شلیک کند که ادعاش میکند  چرا چون نیروی قدرتمند هوایی اسرائیل و نیروی هوایی قدرتمند ایالات متحده آمریکا  تمامی آنچه متعلق به پرتاب موشکهای رژیم و سکوی پرتاب موشکاهی رژیم مذهبی ایران است  پیش از اینکه رژیم از خواب مهدی خیالیش بیدار بشود نابود میکنند و  تنها چیزی که رژیم به آن افتخار میکند موشکهایش است و دیگر باید اسباب را جمع کنند و خود را برای یک دادگاه خلقی آماده کنند سردمداران آدمکش رژیم ایران و در برابر دادگاه خلقهای ستمدیده ایران پاسخگوی جنایتهایشان باشند که در حق به این ملیتهای ستمدیده آنجام داده اند آخوندهای جنایتکار.

خلاصه رژیم ایران نمیتواند در دو جبهه بجنگد یعنی جبهه داخلی و جبهه خارجی با وقوع حمله نظامی عمر ننگین ولایت فقیه به پایان میرسد.

خلاصه باز این جنگ روانی ای که به راه انداخته اند سران رژیم ایران را دچار مالیخولیا و روانی کرده است  چرا چون هر گنجشکی در آسمان تهران و یا حتئ هر کبوتری دیده بشود سران رژیم را به وحشت می اندازد و آنها میگویند اون پرنده برای ربودن ما آمده است.

افشای طرح ربودن احمقی نژاد

خیلاصه بگذریم از این به پردازیم به مسئله اصلی آن هم این است جنایتکاران در هر کجای دنیا باشند از همدیگر دفاع میکنند.

در هفته گذشته ریئس جمهور سودان به خاطر ارتکاب جرم علیه بشریت توسط دادگاه بین المللی لاهه حکم بازداشتش صادر شد بلافاصله رژیم ایران به جواب آمد و این حکم را محکوم کرد  چرا چون خود رژیم ایران و سران رژیم ایران باید مثل ریئس جمهور سودان از سوی دادگاه بین لبمللی حکم برایشان صادر میشد چرا چون نزدیک به 250 هزار ایرانی مخالف و زندانی سیاسی را اعدام نموده است و ترورهای دهه 90  ترور دکتر عدالرحمان قاسملو ترور دکتر کاظم رجوی  ترور دکتر صادق شرفکندی ترور شاه پور بختیار ترور فریدون و هزاران ترور دیگر مثل انفجار مرکز یهودیان در ارژانتین و ترور مردم بیگناه عراقی دخالتهای روزمره در آمور داخلی عراق ترور مردم اسرائیل توسط مزدوران رژیم ایران و تهدید دولت اسرائیل توسط سردمداران رژیم ایران و در سالهای 1367  در ایران 30 هزار زندانی را در یک روز به خاک و خون کشاند و به گورهای دسته جمعی انداخت.

بله رژیم ایران و سردمداران رژیم ایران باید در یک دادگاه بین المللی دادگاهی بشوند به خاطر جرم علیه بشریت.

حال در باره تاکتیک اطلاعات ورشکسته رژیم ملاها.

تاکتیک وزارت ورشکسته اطلاعات آدمکش رژیم ایران در منطقه و بیرون از منطقه

طرح رژیم برای عملیات تروریستی در اروپا و آمریکا فرستادن مزدورانش به این کشورها برای اعمال تروریستی.

بخشی از این مزدوران تحت عنوان پناهنده به این کشورها فرستاده میشوند و من اسامی چند نفر را در زیر منتشر میکنم که مزدور علنی رژیم ایران هستند و منکرش نیستند.

به گزارش سایت حکومتی برنا، روزنامه ایتالیائی کوریره دلاسرا نوشت رژیم تهران ماموران اطلاعاتی خود را در پوشش جهانگرد به کشورهای اروپایی و آمریکا می فرستد تا در باره برخی هدفهای عملیات تروریستی اطلاعات کسب کنند.

در گزارش این روزنامه آمده است ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی به کشورهای ایتالیا، فرانسه، انگلستان و آمریکا اعزام می شوند تا برای تعیین هدف های حساسی که در آینده ممکن است مورد حمله قرار گیرند به گردآوری اطلاعات بپردازند.

بنابراین گزارش، گردآوری اطلاعات حساس نظامی برای روز مبادا در مورد کشورهای آمریکای جنوبی و از جمله آرژانتین، ونزوئلا و شیلی نیز اجرا می شود.

اطلاعات رژیم ایران در خارج از کشور دست به کار شده است تا بتواند هم مخالفین خود را شناسائی کند و هم سیاستمداران این کشورها که مخالف سیاستهای رژیم ایران هستند طوری شناسائی کند و به هر طوری که شده یا آنها را قانع کنند که از آن سیاست دست بردارند و یا به هر طوری شده باشد آنها را تهدید کند اطلاعات رژیم تا از آن کارها دست بردارند.

برای مثال در کردستان آزاد رژیم ایران دارائی دو مرکز فرماندهی است که متعلق به سپاه قدس است و اطلاعات سپاه پاسداران این دو مرکز من اسمش میگذارم لانه جاسوسی و تروریستی رژیم ایران  یکی در هولیر دومی در شهر سلیمانیه قرار دارد تحت نام کنسولگری این دو مرکز برای مزدور گیری است و پول میپردازند برای بدست آوردن اطلاعات در باره احزاب مخالف در کردستان مثل حزب دموکرات کردستان و احزاب دیگر.

این دو مرکز هماهنگکننده بین اطلاعات رژیم و انسارالاسلام است  در ایران انسارالاسلام را آموزش میدهند تا از راه آنها بر حکومت اقلیم کردستان فشار بیاورند تا علیه پژاک دوشباودش سپاه ضد بشری پاسداران ایران علیه کردهای شورشی بجنگند.

در چند ماه پیش اطلاعات رژیم ایران در یک نامه تهدید آمیز به هر دو حزب قدرتمند در کردستان از آنها خواسته بودند که دست از همکاری با آمریکا بردارند و گر نه عواقب خاصی نخواهند داشت و در چند روزنامه کرد زبان منتشر شد و در سایت من آن را میتوانید بخوانید به زبان کردی.

عراق در عراق شبه نظامیهای وابسته بخود را به ایران منتقل میکند و آنها را اموزش تروریستی مدهد اطلاعات رژیم ایران برای قتلعام افراد مخالف رژیم ایران در عراق و علیه نیروهای آمریکای در عراق.

در سوئد که همیشه مزدوران رژیم ایران ریخته اند و دولت سوئد ار تردد این مزدوران چشم پوشی میکند.

در همین شهر یعنی شهر خفده  یک مزدور رژیم ایران برای یک زن که بو مواد مخدر معتاد است خانه پیدا کرده است با اسم خودش این زن از روز اول دست به 

توهین کردن به من نمود تا بتواند از این راه ترور روانی بکند برای اینکه خوب بدانید من نام این شخص را اینجا منتشر میکنم و شما هم برو تو هیتا نوقته س ا یعنی سوئد برو و نام این شخص را بنویس بدان برای آنها به حساب خودش موبایل خریده است و شماره تلفن نیز بنام عدالحمید زنگنه میباشد

1 عدالحمید زنگنه

2 مجید خندان

3 اردشیر یاری

4 فرهاد یاری

5 علی سپاوند بسیچی موجی

چند مزدور دیگر هم هستند بنامهای سعید موسویفر ع ک.

و چند مزدور دیگر عراقی در آینده عکس و مشخصاتشان منتشر میکنم.

همیشه در باره مقالات من به سفارت رژیم ایران زنگ میزنند و

مرتبأ اخبار پناهندگان را به سفارت رژیم در استکهلم میدهند

و چند مزدور دیگر رژیم که خودشان کومه له به مردم معرفی میکنند عکس و مشخصاتشان در دست هست در سال 2007 یعنی 31/1/2007 در منطقه ای بنام بیلینگه هاوس احمد کهنه پوشی یکی از پیشمرگان کردستان و برای شرف و عزت کردستان مبارزه نموده است به طوری غیر انسانی کومون شهر خفده ویی را کشتند به درخواست مزدوران و اطلاعاتیهای رژیم این آن کار صورت گرفت برای اینکه دو سوئدی ای که در ایران زندانی شده بودند آزاد بشوند.

سرکوبهای داخلی بخصوص سرکوب روشنفکران کرد در کردستان اسیر بخش شرق کردستان دست به کار شده است اطلاعات آدمکش رژیم ملاها در کردستان

در چند روز پیش حکم اعدام برای فرزاد کمانگر صادر کردند  و هنوز عدنان حسنپور در زندان بر سر میبردو  محمد صدیق کبودوند را به 11 سال زندان محکوم کردند او دست به هیچ کار غیر قانونی نزده بود این بخاطر رعب و وحشت است که رژیم ایران دست به ان زده است.

بله اطلاعات رژیم ایران به جان مردم بیدفاع کردستان و بلوچستان افتاده اند و تمامی روشنفکران را یا اعدام میکنند و یا به بند میکشند در این دو منطقه محروم.

حالا اطلاعات رژیم ایران خود را تقسیم نموده است به حالت تیمی در آمده است  البته در حال فروپاشی است.

 خلاصه در این باره موکول میکنم به نوشتهای آینده.

زند باد عدالت و یک سانی

نفرت بر تنگنظری و کوته فکری

سلام بر روح و روان پاک پیشمرگه قهرمانان راه رهایی کرد و کردستان

راهشان پرفتوح باد.

با تشکر

سماموئیل قادری

19/7/2008

اگر چنانچه اشتباهی در نوشتهای بنده دیدی از طرف خودم معذرت میخواهم.

---------------------------------------------

موضوع اطلاعیه دفتر مرکزی حز&#

 

موضوع اطلاعیه دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کردستان به مناسبت فرارسیدن 8 مارس روز جهانی زنان ستمدید جهان بخصوص زنان اسیر کشورهای مذهب زده خاورمیانه. زن قربانی اصلی جامعه ی مذهب زده و خرافات زده خاورمیانه است که با روز روشن به زنان توهین میکنند و زنان را ناقص العقل معرفی میکنند و بعضی از زنان خواست مردسالاران و کوردلان مذهبی را پذیرفته اند و خود را ضعیفه معرفی میکنند چون از حق و حقوق خویش بیخبر هستند و مذهبیون کور بازور این عقیده کهنه و پوسیده را به خرد آنان داده اند تسلیم خواست خرافات پرستان شده است.

این ملاهای فریبکار هر روز نوک تیز انگشتشان متوجه زنان میکنند و دست پدر برادر عمو و دولت باز میگذارند برای اذیت و آزار زنان و راه را برای قتلهای ناموسی باز میکنند این جانورهای کور بلی  رژیم  دینی ایران هم همیشه دست به سرکوب زنان ایران زده است و میزند اما زنان کردستان قربانی اصلی این جامعه کهنه و پوسیده مذهبی شده اند به خاطر اینکه زنان کرد از دو سو مورد ظلم و ستم قرار میگیرند از سوی دشمن اشغالگر و از سوی مردان کور مبتلا به میکروب مذهب در جامعه کردستان ما هر روز در لا بلای خبرها یا میخوانیم و یا میشنویم که زنان دست به خود سوزی میزنند این هم بخاطر دنیای نابرابر خرافات زده این کشورها میباشد که مبتلا به ویروس اسلامی شده اند.

 ما بر این باور هستیم باید میان زن و مرد به هیچ عنوان فرقی وجود نداشته باشد  باید این دو انسان با دوستی دوست داشتنی عشق به یکدیگر همکاری همیاری در تمامی عرصهای زندگی غم و شادی یگدیگر شریک باشند راستگوی احترام به یکدیگر انسانگرا به یکدیگر بنگرند البته تا زمانی مردان از آن کونکریت و زنجیر خرافاتی رهای نیابند این دوستی برقرار نمیشود انسان تا خود را نشناسد خود را مثل یک انسان درک نکند این تفکر میان آنها محقق نمیشود.

بعضی از عشقها و دوستیها میان زن و مرد میان دختر و پسرها از زاویه ی غریزه و به سبب غرور خیلی از ناگفتها پنهان میمانند در زمانی این عشق غریزه ای فروکش کرد ظاهر مشود و به جدای منجر میشود به طور خلاصه بگویم ما دو نوع عشق داریم عشق فقط برای سکس و عشق برای شکوفای زندگی دراز مدت آن دسته که در فکر بدست آوردن عشق سکس هستند خیلی کلمات قشنگ و دوست داشتنی هم بکار میبرند آن هم برای رسیدن به هدفشان این افراد برای فریب دادن دختران و رسیدن به هدفشان خیلی از روشهای تاکتیکی لفظی  مثل دوست دارم از دل و جان در این دنیا تنها شما را دوست دارم بکار میبرند.

اما عشق برای شکوفای به چنین تاکتیکی دست نمیزند  چرا چون هدف او تشکیل زندگی دراز مدت است  با صبر و شناخت حرکت میکند و دست به حرفهای فریبکاری نمیزند.

8 مارس روز جهانی زن مبارک باد ما این روز فرخنده را گرامی میداریم که زنان این روز را انتخاب نموده اند که تا به کوردلان و مذهبیون کور بگویند میان زن و مرد به هیچ عنوان هیچ فرقی وجود ندارد هردو انسان هستند و بس. بله زنان در کردستان و در سرتاسر ایران بدست این رژیم دینی و واپسگرا مینالند اما زنان شجاع و قهرمان در برابر مذهبیون کور کوتاه نیا مده اند و مبارزات برحق خویش را با چنگ و دندان دنبال میکنند  ما هر روز خبر دستگیری یکی از فعالان حقوق زنان را میشنویم و یا در روزنامه ها میخوانیم.

زنان کردستان و زنان ایرانی تاکنون مبارزه ای دشوار اما درخشان را در برابر ارتجاع مذهبی و مردسالار حاکم به پیش برده اند و هزینه های سنگینی هم پرداخته اند زنان هر روز مورد ظلم و ستم قرار میگیرند در ایران با انواع شیوه های مختلف مثل بد حجابی و انواع اشکالات مختلف بدست مذهبیون کور و نادان که در این خیال هستند به بهشت خیالی بروند بهشتی که خیالی بیش نیشت و نبوده است.

حزب لیبرال دموکرات کردستان

هشت مارس روز جهانی زن, بر همه زنان کردستان و زنان ایران گرامی باد. زنان  کردستان و زنان ایرانی تاکنون مبارزه ای دشوار اما درخشان را در برابر ارتجاع مردسالار حاکم و نظام پوسیده آخوندی ارزشی آن به پیش برده اند و هزینه های سنگینی هم پرداخته اند. رژیم هر بار که خواسته است قدرت نمایی کند و اقتدار خود را به رخ مردم بکشد به سرکوب زنان اولویت داده است. فراموش نکنیم بیش از 50 هزار زنی که سال گذشته تنها در چهارچوب طرح ارتقای امنیت اجتماعی رژیم در سراسر کشور از سوی نیروهای سرکوبگر رژیم دستگیر و روانه زندان شدند و هزاران زنی که توهین و تحقیر و توبیخ شدند. بی شک اگر فریاد رسای اعتراض زنان کرد در کردستان اشغالی و زن ایرانی نبود, رژیم قربانیان بیشتری را از میان زنان به دار می آویخت, در زندان هایش آنها را خودکشی می کرد, در مجامع عمومی به آنان به بهانه حفظ حجاب حمله ور می شد و در بیدادگاههایش برای آنها احکام سنگین صادر می کرد. با وجود همه سرکوب ها, زنان فعال و آزادیخواه, هرگز مبارزه بر سر حق برابر زنان و مردان در همه عرصه های حیات اجتماعی را ترک نکرده اند, بلکه آن را با سرشتی منعطف به شکلی پیگیرانه و بردبارانه ادامه داده اند و عملا شرایطی بوجود آمده است که رژیم مبارزه با اندیشه های فمینیستی و جلوگیری از گسترش فعالیت های زنان را جزو اولویت های خود قرار داده است.
احساس خطر رژیم بیهوده نیست. ستم جنسی در نظامی که توامان از سنت های پوسیده مردسالاری, و بی عدالتی و توحش
مذهبی  پیرامونی به نام مذهب و دین پاسداری می کند, نقطه تلاقی مناسبات موجود در خانواده, جامعه, حکومت و ساختارهای آموزشی است. به این دلیل رویارویی جنبش زنان با مظاهر گوناگون ستم جنسی, از ظرفیت برهم زدن وضع موجود در عرصه ای بسیط, و خالی کردن زیر پای ارتجاع حاکم در حوزه ای وسیع برخوردار است. رشد تدریجی عناصر زندگی مدنی, شهر نشینی, سواد و آموزش در کنار گسترش بی سابقه کمی و کیفی نظام ارتباطات و روابط, به ضرر ارتجاع و به سود رخنه فزاینده اندیشه فمینیستی در درون جامعه ایران است. زمان به سود زنان و به ضرر نظام مذهبی  است. از آنجا که زن ستیزی و دشمنی کور و غریزی با خواست ها و مطالبات جنبش زنان, بخشی جدایی ناپذیر از تعریف ماهیت ارتجاع مذهبی مردسالار حاکم است و تحقق بخشی از مطالبات زنان با سرنگونی نظام قرون وسطایی کنونی گره خورده است, جنبش زنان از کانون های دائمی رویارویی با نظام کنونی است و بخش مهمی از جنبش عمومی ضد استبدادی مردم ایران را تشکیل می دهد؛ بخشی که بدون هیچ گونه تردید اگر بتواند از سطح مبارزه و اعتراض در دانشگاهها و مجامع تحصل کرده گان و اقشار و لایه های مدرن و متوسط فراتر رود و اکثریت زنان زحمتکش جامعه ایران را دربرگیرد و مطالبات برابری طلبانه این بخش ستم دیده جامعه را نیز بیان و نمایندگی و سازماندهی کند, به آتشفشانی واقعی زیر پای رژیم دینی خرافاتی ایران تبدیل خواهد شد.
هم طبیعت نامردمی و زن ستیزی ذاتی رژیم
دینی هم انباشتگی و انبوه گی خواست ها و مطالبات زنان کردستان و زنان ایرانی شاهدی است بر این واقعیت که نه یک روز که روزهای متوالی و آن هم روزهای بی حاشیه, عادی و معمولی با همه ستیزه های ریز و درشتی که در آنها حادث می شود, روز توجه به زن, مبارزه فعالین جنبش زنان و حقوق زنان است. زیرا حقوق زنان نه یک بار در سال در روزی خاص به نام روز جهانی زن که هر روز و هر ساعت و هر دقیقه به طرز وحشیانه ای نقض می شود, لذا اعتراض و مبارزه علیه این نقض حقوق هم به روزی خاص محدود و مقید نیست. به همین خاطر است که هر جا مبارزه داغ و فعالی برای آزادی و رهایی زنان از قیود مردسالاری, ستم جنسی و انواع نابرابری های مزمن و نهادینه اجتماعی جریان دارد, روز هشت مارس غالبا روز تجدید عهد مبارزین حقوق زنان, جمع بندی راه طی شده, تقدیر و ستایش از فعالین جنبش زنان و راهیابی و پیشروی به سوی آینده ای آزاد و دموکرات خواهد بود رژیم مذهبی ایران یک رژیم واپسگرا و خرافاتی که پایه ی این رژیم با دروغ و دجالبازی بنا شده  است.

در خاورمیانه به هر دهکده ای بروید در آنجا یک مسجد هست در آن مسجد ملاهای فریبکار روزهای جمعه دست به چهچهه میزنند و مردان را علیه زنان تحریک میکنند و باید به طور خلاصه گفت برادر علیه خواهر و مردان را طوری توجی میکنند که هر لحظه بخواهند زنان را کتک بزنند و اگر زن زیر بار مردسلاران نرفتند زنان را بکشند  در کردستان آزاد سال گذشته نزدیک به 200 تا 300 زن دست به خودکشی زده اند در ایران در سال گذشته نزدیک به 1000 زن دست به خودکشی زده اند و یا توسط پدر و یا برادر و یا شوهرانشان به قتل رسیده اند در عراق نزدیک به 500 زن و دختر مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند در ترکیه هم همینطور است نزدیک 98 زن در ترکیه سال گذشته دست به خودکشی زده اند و نزدیک به 200 زن و دختر مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند.

زنان وقتیکه میبینند که هیچ راه چاره ی ندارند به ناچاری به خودکشی پناه میبرند البته زنان همیشه مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند و با روز روشن علیه زنان تبعیض قائل میشوند من خودم بارها شنیده ام که مردان گفته اند او بیوه زن است ولش کن به درد ما نمیخورد آن هم با حرفی توهین آمیز مثلا میخواهند دختر دست نخورده باشد برای ازدواج این خودش یکی از کثیفترین تبعیضهای است در تاریخ بشری علیه زنان توسط مردان کور و نادان که در خرافات مذهب غر ق شده اند انجام میشود.

مثلا مذهب دست این کوردلان را باز گذاشته است تا هر طوریکه خودشان بخواهند از زنان سؤاستفاده کنند. برای مثال مرد حق دارد اگر به مسافرت برود در جای دور با زنی دیگر باشد اما زن این حق را  ندارد در دین کثافت خرافاتی میکروب کشنده جامعه بشری.

در باره علمی.

آیا بهشت و دوزخ یا هر چیز دیگری اسمش بگذاریم وجود دارد  و آیا قرآن و کتابهای مذهبی از سوی خدا آمده است و آیا چرا در طول این چندین سالی که مذهب از بهشت و دوزخ خدا نام میبرند چرا اثبات نکرده اند برای وجود داشتن و نداشتن این خیال خرافاتی؟

ما میگویم نه بهشت و دوزخ به هیچ عنوان وجود ندارد و این خیالی بیش نیست و نبوده است چرا چون آنچه مذهب گفته است تمامأ شکست خورده است و همش دروغی بیش نبوده است مثلا در اسلام و دینهای دیگر میگویند کره ی خاکی صاف است و علم امروزی نشان داده است که دروغ بوده است آنچه مذهب بیان کرده است و دوباره در کتابهای دینی میگویند آن کودکی که در شکم مادرش است فقط خدا میداند پسر باشد یا دختر اما علم امروزی نشان داده است بچه در 2 ماه گی تشخیص داده میشود پسر باشد یان دختر یعنی مذهب دروغی بیش نیست و این کتابهای مذهبی به هیچ عنوان از سوی خدا نیامده اند بلکه تفکر و افکار آن کسی میباشد که آن را بنیانگزاری نموده است.

و باز آن خدایکه مذهب میگوید به هیچ عنوان وجود ندارد و میگویند دنیا آخری می آید این هم دروغ است دنیا برای آن کسی به آخر میرسد که میمیرد و به آغوش خاک برمیگردد یعنی به هیچ عنوان خدا وجود ندارد بلکه این دنیا شعله ی جاویدان است تا ابد هست و مگر سنگهای که در جزب زمین دور هستند به زمین نزدیک بشوند و به کره ی زمین برخورد کنند آنهم بس میتواند بخشی از کره ی زمین نابود کند نکه تمام دنیا بلی کتابهای دینی امروز به طور کلی رفته زیر سئوال چرا چون آنچه دین از آن تعریف میکند همه دروغ است.

برای مثال روحانیون اسلامی میگویند زن عقلش مثل عقل مرد نیست زن از نظر عقلی ناتوان است اما علم امروزی آن خواب و خیال خرافات پرستان را رد میکند که زن از نظر تیز هوشی از مردان با توان تر و زود تر از مردان درک میکنند و همزمان میتوانند به2 رادیو و یا هر چیز دیگر گوش فرا بدهند و همزمان بر هم در فکر خویش جای بدهند اما در گروه مردان این چنین نیست  حالا علم امروزی نشان داده است که بلعکس دین خرافاتی زنان از مردان با تواندتر هستند از نظر عقلی و ابتکار مغزی یعنی زنان باهوشتر هستند نسبت به مردان  این هم یکی دیکر از دروغهای شاخدار قرآن و کتابهای خرافاتی مذهبی.

یکی دیگر از دروغهای مذهب این است که در قانون مذهب شرف انسان در جنس است اما علم امروزی آن را رد میکند بلکه شرف انسان وطن خاک و مکانی است که فرد به آن تعلق دارد نک شرف و ناموس در بین پای زن باشد.

و دوباره میگویم که در طول این چندین هزار سالی که مذهب در باره بهشت و دوزغ حرف میزند همه دروغی بیش نبوده و نیست بهشتی بعد از مرگ به هیچ عنوان وجود ندارد.

البته من در آینده در این باره تعریف بطور شفاف خواهم کرد.

در دین آمده است مرد 40 تا 50 ساله حق دارد با یک دختر 9 الی 10 ساله ازدواج کند  این هم خلاف قوانین انسانی میباشد  در دین زن مالک مرد است مثل کالا  یعنی مذهب ضد انسانی است مذهب انسانیت را نمیشناسد بلکه انسان را مثل حیوان و حیوانوارش نموده است.

یعنی مذهب سرتاپاش دروغ میباشد به هیچ عنوان نه خدا وجود دارد و نه بهشت بعد از مرگ و در این باره که مذهب گفته است زن ضعیفه است این هم دروغی بیش نیست زن و مرد هردو انسان هستند و به هیچ عنوان فرقی میان این دو انسان وجود

ندارد.

زند باد زنان شجاع و مبارز

سلام بر زنان برابری خواه سلام بر روح و روان پاک شهدای راه برابری زنان با مردان

سلام بر روح و روان پاک زنان شهید

زند باد زن انسان

نفرت بر مذهب

نفرت بر مرد سالاری

نفرت بر زن ستیزی

نفرت بر خرافات

مرگ و نابودی برای مذهب کور

دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کرد ستان اروپا

8/3/2008غوآ


.


وضوع در باره عقب گرد 180 درجه و تفکر کهنه و پوسیده حزب دموکرات

 

موضوع در باره عقب گرد  180 درجه و تفکر کهنه و پوسیده حزب دموکرات کردستان ایران و اعلام درست کردن یک دسته مذهبی که به هیچ عنوان و با تفکر و شعارهای این حزب گنجانده نیست و نمیشود به نظر بنده و به نظر خیلی از روشنفکران سیاست حزب دموکرات کردستان ایران به بن بست رسیده است جا برای برون رفتن از این بن بست دست به چنین اعمالی زده است که امروز همه شاهدش هستند همان اعلام موجودیت دسته زانیان اسلامی کردستان در حدکا به رهبری آیت الله مصطفئی هجری.

ئایاتۆلا مۆسته‌فای هه‌جری

حدکا | image

حزب دموکرات کردستان ایران در خیلی وقتها است که با مذهبیون زیربزیر کار کرده است نمونه آن کمپ التاش بود که خیلی از روحانیون تندرو عضو حزب بودند حتی حاضر نبودند که یک کلمه در باره اتحاد و همبستگی ملت کرد در بلندگوهایشان حرف بزنند اول و آخر حرفشان ضدیت با زنان و نوع پوشش آنها بود تا اینکه به مسائل کردستان به پردازند.

این برای ما که شناخت کاملی بر حزب دموکرات کردستان ایران داریم متعجب نیست چرا چون اکثریت کادرهای این حزب دست پرورده حزب توده بوده است که نورالدین کیانوری هم در سال 1357 آمد و بر روی کانال تلویزیونی قرآن خواند و اکثریت اعضا و کادرهای بزرگ حزب دموکرات کردستان ایران هم دست پرورده همان تفکر است.

حزب دموکرات کردستان ایران دست به یک تحرک زد که میخواست خود را به یک حزب سیاسی فرامنطقه ای و مدرن هم از داخل و هم از خارج قابل اعتماد باشد دست زد اما در کنگره 14 حزب نشاند داده شد که این حزب اعتماد خارجی را از دست داده است برای مثال  سیاستمداران اروپای و آمریکای روی خوشی به این حزب نشان ندادند و در صحنه داخلی هم یک فشار منطقه ای بر این احزاب هستش که نمونه آن را باید از سفر نیچروان بارازانی به تهران و باز سفر ریئس جمهوری کردستان فدرال جناب آقای مسعود بارازانی به ایران بررسی کرد و حضور سپاه قدس و ترس و وحشت از سپاه قدس  که هدفش همین بود که امروز ما میشنویم که حزب به اصطلاح دموکرات کردستان ایران چه دسته گلی به آب داد بجای اینکه رو به جلو گام بردارد رو به عقب گام برداشت.

حزب دموکرات کردستان ایران نمیتواند خود را با دنیای مدرن تطبیق کند چرا چون یک دسته قدرتمند مذهبی بر این حزب سایه افنکده است که یک فرقه مذهبی است که فقره اصلی حزب را تشکیل میدهد و همین فرقه باعث شده است که مانع از جهش زنان و راه یافتن زنان به کادر رهبری حزب میشوند و همیشه از دیدگاه این فرقه که خیلی در داخل حزب قدرت دارند زن ضعیفه است و از مرد ناتوانتر است و بر هین اساس است که زنان در داخل حزب نمیتوانند پیشرفت لازم را بدست بیاورند و در مدتها پیش اسلام سیاسی بر این حزب سایه افکنده است  باید برگردیم به زمان مذاکره حزب با ایران که هیچی نگفتند تا اتفاق نه افتاد همان به شهید شدن دکتر عبدالرحمان قاسملو منجر شد البته حزب دموکرات کردستان ایران مدیون مردم و ملت کرد مباشد چرا چون هرگز و به هیچ عنوان با مردمش راستگو و صداقت نبوده است یکی از ناصادق بودن حزب دموکرات کردستان ایران همین است که دست به آن زده است. و میتوان گفت آیت الله مصطفئی هجری.

در ایران و در شرق کردستان مردم و ملت محروم کرد دارند در زیر چتر همین اسلام سیاسی مینالند و روزانه با جان و روح آن را لمس میکنند که حزب دموکرات کردستان آمده است یک نوع اسلام سیاسی برقرار نموده است همان سیاست و همان تفکر ولایت فقیه ای است اما با فورم ظاهری دیگری اینهای که امروز بر حزب سایه افکنده اند فردا خواست دیگری دارند بگزار به بینیم خواست آنها در آینده چه خواهد بود خواست آنها در آینده همان روش و سیاستی میباشد که امروز در ایران حاکم میباشد  باید و میتوان گفت حزب دموکرات کردستان ایران خود را به زیر چتر سیاست ولایته فقیه انداخته است و خود را با رژیم ایران دارد نزدیکتر میکند و باز میتوان گفت حزب دموکرات کردستان 180 درجه به عقب برگشته است این هم نشاندهنده این است که این حزب ناتوان است و سیاستش به بن بست رسیده است هرگز نمیتواند دین را از سیاست جدا کند و حتی احزاب دیگر ایرانی هنوز معنا و مفهوم جدای دین از سیاست را درک نکرده اند و نمیدانند   و جدای دین برای یک حزب مذهبی مثل حزب دموکرات کردستان این هم خیلی سخت است و ما در شرق کردستان نزدیک به 40% غییر اسلامی داریم این هم به این معنا میباشد که حزب دموکرات کردستان ایران آمده است حقوق کردهای غییر اسلامی را پایمال کرده است که در اعلامیه ای که منتشر میکند فقط به مردم مسلمان کردستان اشاره میکند و باید برگردیم به بیانیه چند ماه پیش مصطفئی هجری که گفته بود او ایرانی است و شعار برای یک کردستان مستقل خوابی بیش نیست این را به دنبال داشت که امروز میبینیم و درست کردن علمای مسلمانان کردستان باید از دیدگاه دوربینی و ریزبینی بررسی نمود اگر حزب دموکرات کردستان ایران خیال میکند اسلام سیاسی بهتر از آن خواهد بود که امروز در ایران حاکم است و آنکه در افغانستان حاکم بود سخت در اشتباه است اسلام واقعی همان است امروز در ایران حاکم است همان است که طالبانها در افغانستان پیاده کردند و امروز مردم کردستان دارند آن را به خوبی لمس میکنند و با روز روشن آن را میبینند اما این را نباید فراموش کنیم که باید شاهد شقه شدن حزب دموکرات کردستان باشیم در آینده من مطمئنم که کسانی آزادیخواه در داخل حزب هستند که بر ضد این تفکر هستند و به این زودی باید شاهد شقه شدن حزب دموکرات کردستان ایران باشیم همین حزب دموکرات کردستان 17 بار با ایران نشست داشت و مذاکره کرد بدون اینکه یک کرد آن با خبر باشد چرا پیامهای دولت ایران و حزب که برای یکدیگر رد و بدل شده است منتشر نمیکنند چرا مراسم خاکسپاری شهید دکتر قاسملو و شهید دکتر صادق شرفکندی را پخش نمیکنند چرا چون سفیران رژیم ایران در آن مراسمها شرکت میکنند چرا این حزب راستیها و حقیقتها را از مردم کرد پنهان میکند؟ بنابر خبر موثق اطلاعاتی دولتهای منطقه حزب دموکرات کردستان ایران به تازگی چندین بار با سفیر رژیم ایران در عراق نشست داشته است آن هم به واسطه آقای جلال طالبانی و چند فرد دیگر در دولت عراق که سی ای ای و موصاد هم در این باره از این اعمال با خبر هستند.  این را باید بوضوح دید که خیلی از اعضای حزب دموکرات کردستان ایران در کشورهای اروپای دست به تحرکات رفت و آمدهای کسترده ای زده اند به سفارتخانهای ایران در این کشورها یک فرد که در شهر کالستاد بر سر میبرد  و خود را طرفدار حزب میداند بنابر خبرهای موثق آن فرد با چندین فرد دیگر هر هفته به سفارت ایران رفت و آمد میکنند.

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

تفکر ما که روزی محقق خواهد شد و با نابودی رژیم ایران اسلام سیاسی به گور برده میشود و حزب دموکرات کردستان  خود را در برابر مردم و ملت کرد شرمزار میکند.

بله این است تفکر ما روزی محقق خواهد شد ما ایمان داریم که روزی این تفکر در کشور ایران و منطقه برقرار میشود آنهای مثل حزب دموکرات کردستان ایران که تفکرشان به بن بست رسیده است باید بیایند از تفکر ما الگو بگیرند.. ساموئیل کو کرمانشاهی.

جدای دین از سیاست به این شرح میباشد.

1-باید ملاها در مله عام اذان نخوانند  باید دولت با آنها اتفاق کنند توافق کند که فقط در داخل مسجدها اذان خوانده بشود در اماکن عمومی ممنوع باشد.

2-ساعت هست و عصر تکنولوژی میباشد به هیچ عنوان ما احتیاج به اذان در اماکن عمومی نداریم که آرامش بچه ها را برهم میزنند.

3- افراد مذهبی به هیچ عنوان این حق را ندارد در امور سیاست دخالت کنند آنها این حق دارند که در امور مذهبی آنهم در چارچوب مسجدها به ابادت مذهبی خود به پردازند.

4- درس مذهبی برای افراد زیر 18 سال به طور کلی ممنوع باشد و هر کسی این کار را کرد جریمه به اضافیه زندانی و افراد زیر 18 سال نباید در باره مذهب و به مدرسه مذهبی بروند و باید به طور کلی ممنوع باشد که افراد زیر 18 سال به ندرسه مذهبی بروند.

5- نهادهای مذهبی این حق را ندارند که از اموال عمومی برای اهداف خود سواستفاده کنند این باید ممنوع باشد و دخالت در امور مردم و نوع پوشش توسط افراد مذهبی ممنوع میباشد  آن را دخالت در امور خصوصی مردم میدانیم و ممنوع میباشد.

6- باز نویسی کردن درس برای کودکان و باید درس کودکان دور از هر نوع خشونت باشد باید کودکان خود را انسانگرا به بار آوریم.

7- درست کردن مسجد باید بنابر توافق دولت باشد و مسجد بر اساس آزادی بیان و آزادی ادیان  آزاد است اما باید دولت بر مسجدها نظارت داشته باشد  چرا چون تفکر ملاها مثل میکروب میباشد و جامعه را تخریب میکند.

8- ملاها فقط میتوانند برای کسانی اذان بخوانند که به داخل مسجد میروند رسیدن صدای اذان به خارج از مسجد جرم محسوب میشود.

9- تبلیغات افراد مذهبی به هیچ عنوان این حق را ندارند از چارچوب مسجدها خارج بشود و دعوت به خشونت ممنوع میباشد و جرمش سنگین خواهد بود برای افراد مذهبی اگر بخواهند در خارج از مسجدها دست به تبلیغات و یا مردم را دعوت به خشونت کنند.

10- دولت باید همیشه بر مسجدها نظارت داشته باشد که برای جلو گیری از تفکر مخرب روحانیون که مردم را علیه زنان تحریک میکنند.

11- هر نوع تحریک از سوی مذهبیون بر ضد زنان خیلی جرمش سنگین خواهد بود و به هیچ عنوان مذهبیون این حق را ندارند مردان را علیه زنان تحریک کنند و جرمش خیلی سنگین خواهد بود اگر یک مذهبی بخواهد کسی علیه کسی دیگر تحریک کند.

12- ازدواج بایدخارج از دخالت ملاها صورت گیرد و آنهم با خواست خود دختر و پسر صورت میگیرد پدر و یا مادر و برادر و عمو به هیچ عنوان حق دخالت در امور جوانان را ندارند.

13- ختنه پسران زیر 18 سال باید ممنوع باشد که اگر خودشان خواستند در سن 18 سالگی ختنه میکنند زیر 18 سال ممنوع میباشد و باز ختنه کردن دختران تحت هر عنوان که باشد ممنوع میباشد.

14- آزادی زنان و حق برابر با مردان در همه نوع آزادی پوشش و رفت و آمد و مسافرت بدون اجازه دیگری  و ایجاد شغل و کار برای زنان تا زنان از نظر اقتصادی خودکفا باشندو دیگر به هیچ عنوان احتیاج به وابستگی اقتصادی به مردان نداشته باشند.

15- ایجاد کمک هزینه اجتماعی برای زنان بی سرپرست  و خوکفا کردن زنان از نظر اقتصادی و بالا بردن سطح آگاهی مردم در جامعه از هر نظر. 

16- ریشکن کردن فساد اداری در سیستم اداره دولت و صداق بودن با مردم در انجام هر کاری باید مردم در در جریان آن قرار داد.

17- کودک آزاری تحت هر عنوان که باشد ممنوع میباشد هر کسی کودک خود را اذیت و آزار بدهد طبق قوانین حمایت از کودکان کودک ازش گرفته میشود که پدران و مادرانی که کودک خود را آزار میدهند به کلنیک روان درمانی منتقل میشوند برای درمان.

18- افراد معتاد نباید در اماکن عمومی باشند یک جا و مکان خاصی برای افراد معتاد درست شده میشود که به هیچ عنوان حق تردد در اماکن عمومی ندارند و خرید و فروش مواد مخدر تحت هر عنوان که باشد جرمش سنگین خواهد بود زندان مبد دارد.

19- زن آزاری تحت هر عنوان که باشد ممنوع میباشد  هر کسی بخواهد زنش را کتک بزند زندانی به اضافیه محرومیت روبط با زنان حدود 16 سال تا 16 سال هر نوع ارتباط وی با زنان ممنوع میشود و به اضافه زندان و هر کسی بخواهد زنی را برای کاری و یا مسائل جنسی مجبور کند سخت با وی برخورد میشود و زندانی و به اضافه جریمه نقدی و محرومیت 10 و منع کردن روابط با زنان.

20- تحقیقات بر اساس عدالت کامل و رعایت حقوق بشر صورت میگیرد  تحقیقات به دو صورت انجام میشود مراقبت بدون اینکه فرد از خودش خبر داشته باشد و یک تحقیقیات روبروی هم صورت میگیرد و از افراد منطقه بدون اینکه فرد بداند صورت میگیرد.

/////////////////////////////////////////////

حال بدانیم دین اسلام چیست  و این دین بر چه اساسی بناه شده است دین اسلام یک تفکر و عقلیت دیکتاتوری میباشد که همه کس باید در روز پنچ بار و یا 3 بار برای عربها سژده به برند همان زانو به زمین نهادن به معنای سژده بردن و تسلیم شدن در برابر عربها و سژده بردن برای عربها میباشد اگر خدای وجود دارد چرا رو به جای دیگر مردم نمازشان نمیخوانند اگر در واقعیت بخواهیم در باره تفکر اسلام و اسلامی دست به بررسی کنیم باید از تفکر صدام و روسای عرب نگاه دیدگاه خود را بیان کنیم که  محمد یک فرد دیکتاتور بوده است  و در عین حال زرنگ و زیرک بوده است در زمان خودش  که یک و یا چند کلماتی را برای تسلیم شدن انسانها به وی درست کرده است اسمش گذاشته است شاهد و ایمان  اما در اصل اینطور نیست بلکه خواسته بود همه انسانها برای محمد در روز چندین بار سژده به برند و سر را پائین و بالا کنند و زانو را به زمین به گزارند به عنوان تسلیم در برابر محمد و باز به عنوان سلام و علیک با محمد بوده است مثل هیتلر که از تمامی مردم خواسته بود در روز 3 الی 6 بار به عنوان احترام به هیتلر های هیتلر بکنند و دست خود را راست نگهدارند و در حدود 3 الی 4 دقیقه دست خود را نگهدارند و بگویند های هیتلر  محمد هم همینطور بوده است و دین اسلام بر اساس جنس و سکس درست شده است باید گفت اسلام یک مرض ضد زن میباشد همان تفکری که امروز در حزب دموکرات کردستان ایران پیاده شدن است هدف خودش را دارد فردا هدف خود را بیان میکنند.

در دین اسلام یا باید مثل من باشید و یا کشته میشوید.

در اسلام زن ضعیفه است و حق حضور در مجالس را ندارد  و مرد حاکم زنان محسوب میشود  مرد این حق را دارد زنش را طلاق بدهد و یکی دیگر را بگیرد  در دین اسلام مرد این حق را دارد بدون اینکه از زنش سئوال کند یک زن دیگر را بگیرد و یا با زنی دیگر ازدواج کند در دین اسلام زنان باید همیشه از نظر اقتصادی وابسته به مردان باشند و به هیچ عنوان زنان در دین اسلام از نظر اقتصادی مستقل نیستند و این حق هم ندارند که از نظر اقتصادی خودکفا باشند.

سرود ای رقیب با اصول اسلامی مغایرت دارد همین دسته علمای اسلام حزب فردا سرود ای رقیب را ممنوع میکنند و فردا باید اگر به مقرهای حزب دموکرات کردستان ایران سفرنمود باید با زبان عربی حرف زد و فردا زنان در داخل حزب باید با رو سری راه بروند و حجاب اسلامی را داشته باشند و  رعایت کنند و اگر یک زن آمد و چیزی گفت هزار و یک اتهام بر وی میزنند و زنان را به زیر سرکوب و قفغان اسلامیستها کشانده میشوند.

حال برگردیم به چگونگی درست شدن دین اسلام و دینهای دیگر آیا خدای وجود دارد آیا اگر این خدا وجود دارد چرا اثبات نشده است آیا بهشت و دوزخ وجود دارد اگر وجود دارد چرا در طول 1400 سال و بیشتر از آن تابحال اثبات نشده است؟ نه بهشت به هیچ عنوان وجود ندارد نه بهشت وجود دارد و نه دوزخ و نه خدا بلکه انسانها خدا را درست کرده اند خدا به هیچ عنوان وجود ندارد این دنیا یک شعلی جاودانی است که ملیاردها سال وجود داشته است و انسان بر حسب تکامل از میمون به انسان تغییر و تکامل یافته اند انسانها اول مثل ماهی بعدأ کم کم تکامل یافته اند به خشکی منتقل شده اند و کم کم توانسته اند روی دو پا به ایستند و مثل امروزی تکامل پیدا کنند و به سبب انقراض شدن آن ماده ای که انسان از آن به وجود آمده است خود انسانها باعث شده است و تمامی میکروبهای مثبت را جمع آوری میکنند و برای درمان و دارو به کار برده میشود و یا برای اورانیوم و ماده های اتمی که امروزی آن ماده انقراض شده است در دریاها و حتی در زمین همینطور شده است.

آیا مردمانی که کودکوارانه دین و مراسم دینی را دنبال میکنند از درک جهالت و دروغ بودن این دین درنیافته اند؟ حتمأ درک نموده اند اما بعضی از این افراد نانش و زندگیش با مذهب میچرخد خوب امروز هم مسائل اقتصادی مهمتر از هر چیز دیگر است برای انسانها تا بخواهند به پردازند به پژوهش کردن در باره مذهب.

در آن زمان چون تکنولوژی نبوده است رادیو و تلویزیون و روزنامه و چیزهای خبری وجود نداشته است اگر کسی هم روانی بوده باشد با خودش حرف زده باشد وی را ستوده اند و مردم در این فکر بوده اندکه او با خدا حرف میزند در آن زمان تفکر انسانی وجود نداشته است  خود خرافات هم در یک محیط ناسالم و آلوده به فساد فکری و نبودن وجود یک تفکر درست و روشن برای پیشبرد جامعه این ملا و آخوندها رشد میکنند در همان زمان همینطور بوده است.

دین خودش بر اساس دروغ درست شده است دین یعنی دروغ یعنی خرافات یعنی خیال باطل و دین اسلام بر اساس عقل و تفکر محمد بنا شده است که همان است که در بالا بیان نمودیم که محمد خواسته بود و توانسته است خیلیها گول بزدند که هر روز برای کعبه و خانه محمد بوده است سر را بالا پائین کنند و در برابر تفکر او سر تسلیم فرود آورند خوب اگر این دین از سوی خدا آمده است چه لزومی دارد که رو به کعبه به ایستند و نماز بخوانند اگر یک تفکر دیکتاتوری نبوده است که باید همه در برابر محمد سر تعظیم فرو آورند و در برابر او زانو بزنند؟

اگر محمد پیغمبر است  و پیام آور بوده است چرا دو فرد بابلی که دست یارش بودند و هرچی محمد میگفت آنها مینوشتند تا اینکه کارش با آنها تمام شد آنها را به توی یک چاه انداخت و نوشتها را کشید بالا و آنها را سنگباران نمود و کشت که هنوز شیطات صغره و شیطان کبره نام گرفته اند که یکی از آنها ارمنی بود و دیگر بابلی بود که هر دو را کشت؟

چرا در اولین روزی که سرکرده یهودیها را کشت اولین شب محمد رفت با زنش سکس کرد؟

چرا محمد 47 زن داشته است چرا محمد با یک دختر شیرخوار 9 ساله سکس نمود چرا محمد با زن پسرش که زیت پسرش بود سکس کرد؟

چرا عمر بن خطاب به طرفدرانش دتسور داد در منطقه هورامان به زنان و دختران تجاوز کنند و به دختران کرد تجاوز نمودند؟

لابت حزب دموکرات کردستان ایران و کادر رهبریش دوست دارند با دختران شیرخوار ازدواج کنند که به این تفکر عقبمانده روی آورده است.

ما مسلمان نیستیم این دین با زور شمشیر به خورد ما داده شده است و به زور به ما تحمیل کرده اند اکثریت ملت کرد یاری و یا زرتشتی هستند باید به دین خودش بزگردند اما امروز ما احتیاجی به دین نداریم ما انسان هستیم  ما در عصری زندگی میکنیم که عصر پیشرفت و تکنولوژی میباشد عصری است که در تمام دنیا همه با یک سانیه ارتباط برقرار میشود.

به نظر ما آنهای مبتلا به دین میشوند روانی هستند و وجودشان برای جامعه خطر ناک میباشد چرا چون روانی هستند و مبتلا به مرض هستیریکی میباشند.

دین دیگر برای انسانها کهنه شده است و نباید دین در امور مردم دخالت کند و آزادی انسانها را برهم بزند دین امروز تبدیل شده به یک ویروس کشنده که به مخ هر کسی نفوز کند مغزش را خراب میکند و کارکرد مغزش به یک بمب ساعاتی تبدیل میکند برای منفجر کردن جامعه بشری و کشتن افرادی که با تفکر میکروب مذهبی همخوانی ندارند از دیدگاه اسلام باید کشته بشوند و یا از مذهب انتقاد میکنند.

در دین اسلام شمای که مسلمان نیستی نصف حق یک انسان مسلمان داریم دین اسلام یعنی تبعیض یعنی پخش انواع میکروب و ویروس به داخل مخ جوانان بد بخت و بیچاره .

ما به هیچ عنوان ضد اسلام نیستیم بلکه ضد اسلام سیاسی هستیم و ضد خواندن اذان در اماکن عمومی هستیم.

سامویئل کو کرمانشاهی 25/11/2008

 -----------------------------
    bandkrawanr.gif

موضوع اطلاعیه در باره محکومکردن برخورد شوینستهای طرفدار مجاهدین در پالتالک بنام روم سرنگونی .اسم روم این است

Iran sarnegoni va sarnegoni khahane rejim dar paltalk

دیدار خمینی و رجوی بعد از آن دیدار صدام و رجوی بازی سیاسی من دلم به حال انسانهای میسوزد که گول اینها را میخورند دجال بعد از دجال خمینی مردم ایران را گول زد رجوی هم همین کار کرد تعداتی که بر آنها توسط رژیم مورد ظلم واقع شده بودند و بدنبال راهی بودند که علیه اخوندها مبارزه کنند هرگز آزاد نبودند که آزادانه اظهار نظر کنند.

کسی که اسم خودش گزاشته بود ارنستو چیگوارا که آدمین بود در آن روم تا اینکه بحث کرد را به میان آمد ما را قرمز کرد  اینها همان سردرگمهای هستند که راه آینده خودشون را گم کرده اند. راستی در باره مجاهدین حرف زدن زیاد گنده کردن انها میباشد اینها هیچی نیستند باور کنید اگر اینها به قدرت برسند از آخوندها بدتر خواهند شد چرا چون اینها به هیچ احدی رحم نخواهند کرد یک سیستم پلیسی را بر قرار میکنند هر کسی که با تفکر آنها نباشد سرکوبش میکنند و اعدامش میکنند.

ما ملت کرد در کردستان باید مرز خودمان با این روانیها مشخص کنیم که اجازه ندهیم جوانان ملت کرد را گول بزنند و بسوی خودشان بکشانند.

تا فرد پرستی و مرده پرستی در داخل مجاهدین باشد به هیچ نقطه ای نخواهند رسید.

اینها در زمانی که صدام بر عراق حاکم بود کردها را دشمن خود میدانستند  و حتی با صدام همکاری کردند برای تصرف کرکوک که در سال 1991 بدست پیشمرگان کرد افتاده بود چرا مجاهدین به خاطر این جنایت حاضر نیستند از ملت کرد معذرت خواهی کنند. 

یکی دیگر از تفکر ویروس مجاهدین این است که شعار ایران رجوی ایران رجوی میدهند که مطابق است با شعارهای صدام و اطرافیانش  که میگفتند صدام العراق و العراق الصدام و فرستادن اطلاعات صدام به دنبال ایرانیانی که صفوف مجاهدین را ترک کرده بودند و یک فرد پرستی که در داخل مجاهدین وجود دارد فکر نمیکنم در جای دیگر دنیا چنین باشد.

یکی دیگر از برخوردهای مجاهدین که غیر نورمال است این است که اگر کسی ازشان انتقاد کرد برچسب میزنند برای مثال میگویند این حرف وزارت اطلاعات رژیم ایران است اما در اصل اینطور نیست که آنها فکرش میکنند این تفکری که آقایان طرفدار رجوی دارند مریضی است میخواهند آنها چوپان باشند و مردم گله گوسفندشان هرچه که بخواهند به فرد بگویند و توهین کنند اما کسی حق ندارد از تفکر اشتباه اینها انتقاد کند اگر گفتی زیر ابروشان چشم است یک دفعه یک برچسب میزنند  اگر کسی با تفکرشان نباشد او را متهم میکنند و برچسبهای بی پایه و بی اساس به فرد میزنند.

من بر این باور هستم تفکر مجاهدین مال امروز نیست و باید بدانند که به هیچ عنوان مجاهدین نمیتواند در ایران آینده به قدرت برسد چرا چون تفکر تکحزبی و اندیشه ی دیکتاتوری به پایان رسیده است تازه که از رهبر واحد و حزب واحد و ایدئولوژی گرای کهنه شده است.

سازمان مجاهدین یک سازمان مذهبی و ایدئولوژیکی میباشد چطور مگر میشه در یک اندیشه ی ایدئولوژیکی دین را از سیاست جدا کرد که سازمان مجاهدین و سران آن میروند برای حسین گریه میکنند از راه دیگری میخواهند خود را دموکرات و غیر مذهبی نشانبدهند.

اگر آن کسانی که در امورسیاست مطالعه دارند و تفکر و اندیشه ی سازمانهای سیاسی را دنبال میکنند خوب میدانند این سازمان چیست و چه نوع سیاستی دارد.

اگر آن کسانی که بخواهند بر وجود احزاب و سیاستهای احزاب در خاورمیانه و دست به ریشه شناسی کنند و در باره تفکر مجاهدین مطالعه کنند خوب در میابند که تفکر مجاهدین و رفتار مجاهدین همان تفکر و همان برنامه و اسانامه ای است که حزب بعث و میشیل افلق بنیانگزاری نموده است.

که حزب بعث هم بر این باور بود که باید کشور بر اساس یک ایدئولوژیک تمامیتخواه و همان تفکر الحزب الواحد و رهبر واحد است که سازمان مجاهدین خلق ایران هم بر اساس همین تفکر و بر اساس همین رفتاربنا شده است.

یعنی وجود سازمان مجاهدین خلق وابسته است به وجود مریم و مسعود اگر مریم و مسعود چیزی بر شنا بیائید این سازمان از هم میپاشد یعنی وجود و حیات سازمان مجاهدین وابسته است به وجود و حیات مریم و مسعود.

سازمان مجاهدین خلق ایران فرصتطلب است.

البته در تمام خاورمیانه همین تفکر اعمال میشود که سازمان مجادین اعمال میکنند در ایران حالا رژیم مذهبی بر ایران حاکم است که بر اساس یک ایدئولوژیک و بر اساس یک تفکر دارد پیش میرود و مردم و جوانان عزیز میهنمان را از آنچه حق طبیعی هر انسان است در دنیا محروم نموده اند.

سازمان مجاهدین خلق در اصل همان حزب بعث میباشد اما با رنگ دیگر و با شیوه ای دیگر حزب بعث هم میگوید حریه اشتراکی و ذات رساله الخالده.

همه با هم اما ذاته رسالته خالده یعنی رسالت محمدی همان قرآن میرساند که با نام دیگر و با شیوه ی دیگر یعنی آخوند کراواتی.

سازمان مجاهدین خلق ایران میگوید فضل الله المجاهدین القاعدین اجرا عظیما  یعنی این دو تفکر یکی هستند هسیچ فرقی میان تفکر مجاهدین و حزب بعث وجود ندارد.

من بر این باور هستم باید سازمان مجاهدین انتقاد پذیر باشد و دست به خانه تکانی کند و کمی در باره گذشته خویش مطالعه کند و خود را از این نگبتی نجات بدهد که به آن گرفتار شده است همان تکروی و تندروی است.


باور کنید هیچکسی مثل من این ویرسها را نمیشناسد منظورم ویروس مجاهدین است.

و ویروس خمینی و با ویروس رجوی یکی هستند.

در عملیات موسوم به فروغ جاویدان هزاران نفر از جوانان رشید کرمانشاه را به دم تیغ آخوندها داد و به شهادت رسیدند که گول تفکر مجاهدین را خورده بودند.

مردم عزیز شهر عزیزم شهر کرمانشاه جوانان عزیز شجاع شهر کرمانشاه  باید بدانید که مجاهدین بزرگترین دشمن ملت کرد میباشد   و شما به هیچ عنوان و هرگز گول تفکر مخرب مجاهدین نخورید اینها از آخوندها بدتر هستند از این راه هشیار و بیدار باشید که به طرف احزاب خودتان یعنی احزاب کردستانی بروید به طرف این دشمنان نروید.

اینها بغیراز خودشان نباشد هیچ کسی دیگر را قبول ندارند.

یکی از خودخواهی های مجاهدین این است که خود برای خود ریئس جمهور تعین نموده است و اعلام دولت موقت را نموده است با 5 هزار نفر برای 80 میلیون نفر خط و نشان میکشند. میگوید مریم رج وی ریئس جمهور منتخب ایران کجا و کدام منتخب؟

همین خودخواهی مجاهدین باعث شد که شهید دکتر عبدالرحمان قاسملو از شورای به اصطلاح مقاومت بیرون برود که مسعود رجوی از شهید دکتر قاسملو خواسته بود که کار دیپلماسی را کنار بگزارد که همه چیز را باید مجاهدین انجام بدهند و دکتر این را نپذیرفت و از شورا رفت بیرون.

بعدأرجوی گفت در یک نطقه تلویزیونی وای بحال روزی که ما به قدرت برسیم گفشهایمان از پا در نخواهند آورد تا کردستان را از وجود به قول رجوی قاسملو پاک نکنند حالا بگزار با این بیماری ای که به ان دچار شده اند خود را خلاص کنند.

البته من نمیگویم که رژیم ایران از مجاهدین خوبتر است رژیم ویروس خمینی هم دشمن ملیتهای ایرانی بوده و هست اما من فرقی را نمیبینم میان رژیم خمینی و تفکر رجوی.

آخوندها دشمن بشریت هستند.

اما ویروس رجوی و ویروس خمینی مثل  هم هستند هیچ تفاوتی را نمیبینم میان این دو تفکر البته یک تفکر دارند رجوی و خمینی.

حرف من این است که یادشان رفته است که هنگامیکه در ارتش به اصطلاح آزادیبخش بودیم به آنها گفتم که من آینده مجاهدین را تاریک میبینم.

سازمان مجاهدین خلق تا زمانی از این عقلیکه دارد از درخت شیطونشان پائین نیایند کسی به طرفشان نخواهند رفت.

آقای رجوی در سال 1989 ادعا میکرد که روزی خواهند رسید این ارتش کردستان را از وجود طرفداران شهید خلق کرد دکتر عبدلرحمان قاسملو را پاک خواهند کرد مگر یادشان رفته است در نشست لشکر 67 من میکروفون را گرفتم که گفتم من کرد هستم و اگر شما حق و حقوق مردم کرد را قبول ندارید بس اینجا جای ما کردها نیست. یادشان رفته است که رحیم موسوی فرمانده لشکر 68 بود در کفری گفت اینجا خاک دشمن است یعنی خاک کردستان خاک دشمن آنها میباشد که من اعتراض نمودم به طوری غیر انسانی من را تحویل اطلاعات عراق دادند که 3 ماه در زندان بودم آنهم به خاطر اینکه من گفتم این خاک من است اگر این خاکر دشمن شما میباشد بس من هم دشمن شما میباشم. اینها به هیچ عنوان نمیتوانند اولگوی مردم ایران باشند وبه هیچ جای نخواهند رسید.

مگر یادشان رفته است که در نشست لشکر 67 یک خانمی که خواهر موسی خیابانی بود آمد میگفت نباید دکتر قاسملو را میکشتند تا خودمان در ایران او را محاکمه میکردیم که من به این اعتراض کردم 7 روز زندانی کردند.

این تفکر دیکتاتوری ای که مجاهدین دارد به هیچ جای نخواند رسید.

حالا در پالتالک روم زده اند و اگر کسی به شونه و بال آنها نگوید قرمزش میکنند و یا بانسش میکنند خاک بر سرتان.

نادر رفیعی نجاد برادر مریم رجوی در کمپ التاش به زبالها نگا میکرد میگفت اینجا بوی جلال طالبانی میدهد حالا همان کسی که ازش بد بین بودند ریئس جمهور عراق است بجای دیکتاتور خون آشام صدام حسین که هزاران کرد را انفال نمود و کشت کرسی در زیر جناب آقای جلال طالبانی است و امروز اینها با چه روی به ریئس جمهور عراق نگاه میکنند که آن زمان بهش توهین میکردند.

حالا اسم روم پالتالکیشان گزاشته اند سرنگونی بهه بهه عجب سرنگونی ای  آنهم در پشت یک کامپیوتر در یک اتاق گرم و نرم..


ما از تمامی مردم و ملت عزیز کردستان درخواست میکنیم  که گول حرفهای مجاهدین را نخورند اینها دشمنان ملت کرد هستند اگر به قدرت برسند ار رژیم اسلامی بدتر هستند برای ملت کرد این هیاهوی که میکنند بنام خودمختاری کردستان در برنامه شورای ملی مقاومتشان دروغ است فقط برای گول زدن مردم کرد و کشاندن کردها برای سؤاستفاده از جوانان ملت کرد میباشد کسی گول اینها را نخورد اینها بدترین دشمن ملت کرد هستند.

اینها در همان شوینیستهای کور هستند که در دل دشمن اما ظاهر دوست که یک کینه بزرگ در پشت یک لبخند ساده خود را قائیم نموده است در ذهن ئ تفکر مجاهدین خلق فدایان اسلام.

خوب میگویند جدای دین از سیاست اما خود رهبران مجاهدین بر سر قبر حسین گریه میکنند و سینه زنی میکنند و ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق با شعارهای که میدهند مغایرت دارد.

یعنی اینها یک مشت دروغگو و گول زن هستند که میخواهند خود را مدرن و پیشرفته نشان بدهند اما در ذات آنها چیز دیگری وجود دارد  یکی از شعارهای احمقانه آنها این است که میگویند اسلام دموکراتیک یعنی جمهوری اسلام دموکراتیک که خیلی خنده دار است این شعارهای هیچ و پوچ مجاهدین است هیچ احمقی چنین شعاری را میدهد؟

مردم و ملت کردستان اسیر از تمامی جوانان عزیز ملت کرد تقاضامندم به هیچ عنوان گول حرفهای مجاهدین را نخورید شما خودتان حزب دارین و چندین احزاب سیاسی در کردستان فعالیت میکنند به طرف آنها بروید حزب دموکرات کردستان هستش و حزب لیبرال دموکرات کردستان که خودم عضو آن هستم حزب پاک کومه له و پژاک هستش و حزب استقلال خواه کردستان هستش  به هر حزبی که دوست دارید به پیوندید اما هر کردی که بخواهد به طرف مجاهدین و احزاب فارسی زبان برود به این معنا میباشد که به خود و هویت خود و ملیت خود خیانت کرده است.

بخصوص مجاهدین که من خوب میشناسمشان و میدانم وزنشان چند است و چه تفکری دارند اکثریت رهبران مجاهدین روانی هستند که ویروس تفکر صدامی  و خمینی بر آنها تاثیر داشته است.

در داخل سازمان مجاهدین دست دادن زنان با مردان ممنوع است و اکثریت زنان مجاهد پوشش اسلامی دارند یعنی یک تفکر عقبمانده و کور دارند که از آخوندها پیشقدمتر هستند  اینها اخوندهای کراواتی هستند  در ایران هم آخوندهای عمامی دارند حکومت میکنند آیا بین این دو چه فرقی وجود دارد؟

زند باد آزادی و آزادی خواهی

سلام بر روح و روان شهدای کرد و کردستان

ساموئیل کردستانی 24/9/2008

-----------------------------------------------------------

موضوع نوشته امروز چقدر سخت است کرد بودن در هیچ جای دنیا ما کردها احساس امنیت نمیکنیم حتی در کشورهای اروپایی بر سر ما معامله میکنند و اول منزوی کردن بعدش کشتن بعدش میگویند خودش مریض بوده است بر اثر مرض خودش فوت کرده است اما حقیقیت چیز دیگریست که آن هم این است سیاستمداران این کشورها با رژیمهای که کردستان را به اشغال خود در آورده اند همکاری میکنند و در صورت لزوم فرد کرد را یا میکشند و یا اگر شد به آن کشورها تحویل میدهند  چطور شد که احمد کهنه پوشی را کشتند چرا بعد از کشته شدن احمد کهنه پوشی 2 نفر سوئدی که در ایران زندانی شده بودند آزاد شدند  یعنی 2 ماه بعد از کشته شدن احمد کهنه پوشی در شهره خفده دو نفری که از سوی ایران دستگیر شده بودند بلافاصله آزاد شدند و به سوئد برگشتند؟

بلی آنچه من خبر دارم احمد کهنه پوشی قربانی شد در این میان شاید کسانی دیگر هم در این راه قربانی شده باشند اما آنچه باید و شاید ذکرش کرد این است احمد کهنه پوشی پیشمرکه کومه له بود و از سوی رژیم ایران کاملا شناخته شده بود و تو لیست رژیم قرار داشت  در این دو شهر دو فرد مزدور ایرانی حالا تعدادشان خیلی زیاد شده است  بنامهای شمسی داودیپور  سعید موسویفر و عبدلکاظم محمدیان همرا با چند نفر لبنانی تبار که مزور رژیم ایران بودند احمد کهنه پوشی را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند مسلمأ اطلاعات در باره احمد را مرتبأ به سفارتخانهای رژیم میدادند.

حالا در این شهر تعداد مزدوران رژیم دو برابر شده است  علی سپاهوند مجید خندان جلال اردشیر فرهاد آذر خانم در آینده اگر لازم باشد عکسشان بر روی سایتهایم منتشر میشود.

حال برگردیم به مسئله ای اصلی .

یعنی در مورخ 31/1/2007 احمد کهنه پوشی به قتل رسید  و در ماه مارس یعنی نمیه ی ماه مارس دو سوئدی زندانی شده در ایران به اتهام جاسوسی آزاد شدند خوب باید این را با هم مقایسه کرد که معاملاتی در کار بوده است.

سئوال اینجا شروع میشود که چرا احمد کهنه پوشی را کشتند و به ایران تحویلش ندادند؟

خوب احمد کهنه پوشی قبلأ عضو یکی از احزاب بزرگ سوئد بود مسلمأ اطلاعات و چیزیهای داخلی حزب را میدانست  به همین خاطر بود که اعدامش کردند در منطقه ای بنام بیلنگه هاوس که عکسش هم هست در حال در باره نامه احمد کهنه پوشی عکسها هست آنجا.

در اینجا چطور انسان را میکشند و چه روشهای را بکار میبرند برای کشتن افراد در این کشورها؟

اول فرد را منزوی میکنند ارتباطش با دیگران قطع میکنند مشکلات برایش درست میکنند و  بیکارش میکنند و بعد از اینکه منزویش کردند بعدأ دست شان باز میشود برای کشتن فرد و حتی نامه های نیز بر ضد فرد به داخل خانها می اندازند و علیه فرد دست به تبلیغات میزنند  تا فرد را بتوانند کاملأ منزوی کنند بعد از اینکه خوب منزویش کردند خوب میکشنش فرد را .

  بلی مسئله احمد کهنه پوشی هم همین طور بود که اول توانستند منزویش کنند و بعدش در سال گذشته ویی را کشتند در آن شهر .

اگر امروز ما این اعمال ننگین را افشا نکنیم فردا نوبت ما هم میرسد و هزاران کرد بیچاره فروخته میشود به اشغالگران کردستان


آزاد سازی گروگانهای سوئدی و شرط و شروط رژیم آخوندی

در تاریخ 14 مارس و پس از اینکه خبر دعوت از نمایندگان مجلس سوئد به ملاقاتی با سفیر تروریست رژیم آخوندی در پارلمان سوئد از طرف یکی از نمایندگان سوسیال دمکرات به نام  Aleksander Gabelic به بیرون درز پیدا نمود، جمع کثیری از ایرانیان آزاده و به شدت عصبانی از این اقدام مفتضح، با تجمع در مقابل پارلمان سوئد و راهپیمایی در مقابل آن، برپایی نشست با سفیر رژیم فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران را محکوم نمودند.


روزنامه Dagens Nyheter در شماره 15 مارس، ضمن تهیه گزارش و عکس از این تجمع اعتراضی، با  Aleksander Gabelic نیز مصاحبه ای چند خطی انجام داد.

این نماینده مجلس سوئد در پاسخ خبرنگارDN به دلایل برگذاری این دیدار، اظهار داشت: آزادی دو کارگر سوئدی که در زندانهای ایران هستند،دلیل برگزاری این نشست است. این در حالیست که در نامه الکترونیکی این نماینده به دیگر همکارانش، تاکید شده بود که برای برپایی یک شبکه سوئد- ایران در پارلمان، همه شما را به این نشست دعوت می کنم ولی در پایان نامه هم اضافه نموده بود که اگر هم تمایلی به تشکیل چنین شبکه ای ندارید، پس از کارگران بیگناه سوئدی حمایت کنید.

  Aleksander Gabelic که از بیزاری اکثریت نمایندگان پارلمان سوئد از ملاقات با سفیر آخوندی و تشکیل چنین شبکه ای  اطلاع داشت، برای کشاندن تعداد بیشتری از نمایندگان به این دیدار خفت آور، ناگزیر شد که پای دو کارگر سوئدی را به میان بکشد که تناقضی آشکار با ادعای کذب وی در مصاحبه با خبرنگار Dagens Nyheter است. وی نهایت تلاش خود را برای پنهان نمودن هدف و نقشه اصلی که برآورد کردن خواسته رژیم آخوندی برای تشکیل این شبکه در ازای آزادی گروگانهای سوئدی بود،را انجام داد.

خاطر نشان میشود که تمامی شرکت کنندگان این تجمع اعتراضی نه تنها هیچگونه مخالفتی با آزادی این دو زندانی نداشتند بلکه نظر جمع این بود که این افراد توسط رژیم آخوندی به گروگان گرفته شده اند تا از شکل گیری و اتخاذ یک سیاست قاطع علیه نظام ولایت فقیه از سوی سوئد، ممانعت بعمل آید.

آزادی این دو کارگر سوئدی از زندانهای رژیم، یکی از مشغله های ذهنی و عملی دولت ائتلافی سابق(سوسیال دمکرات، چپ و محیط زیست) و دولت ائتلافی(راست) فعلی بوده و هست اما ملایان که این دو انسان را در چنگالهای خود دارند، زمان را برای به جامه عمل رساندن خواسته ها و شروطشان مغتنم شمرده  و کاملا گستاخانه ، این پیام را که در صورت عدم دستیابی به خواسته های ارائه شده، از آزادی این دو نفر، خبری در میان نیست، به گوش سوئدی ها رسانده اند.

حالا سوال اینجاست که خواسته های ملایان از دولت و دستگاه سیاسی سوئد چیست؟ آیا سفرهای پیاپی نمایندگان پارلمان سوئد به تهران، دیدار هیئت مجلس ارتجاع آخوندی از پارلمان سوئد و دیدار با سفیر تروریست و بدنام رژیم در سوئد از پارلمان، بخشی از اجرای شرط و شروط آخوندها توسط سوئدی ها نیست؟

یکی از درخواست های همیشگی ملایان از غرب بطور عام و سوئد بطور خاص، کسب حمایتهای سیاسی و یا به معنای واقعی کلمه، باجهای سیاسی است. در ارتباط با گروگانگیری دو سوئدی، باج سیاسی درخواست شده از جانب ملایان، راه اندازی شبکه ارتباط پارلمانی سوئد و ایران می باشد که این دیدار مخفیانه نیز در راستای تن دادن و هماهنگی پارلمان و دولت سوئد به این باج سیاسی است.

رژیم می خواهد با توسل به به گروگانگیری، شانتاژ و تهدید، از هرگونه قاطع سازی سیاست دولت سوئد جلوگیری نماید و سیاست استمالتی که توسط دولت سابق اعمال می شد، توسط دولت جدید نیز ادامه داده شود و تحمل کوچکترین قاطعیت را از جانب سوئد پذیرا نیست. سیاست استمالت، همان سیاست شکست خورده ای است که مماشاتگران غربی و از جمله سوئدی سالها، برای حفظ نظام ولایت فقیه،بر مفید و اثر بخش بودنش تبلیغ و پافشاری بیش از حدی داشتند و ادعا می نمودند که دیالوگ انتقادی با ملایان می تواند به دمکراسی نوین در خاورمیانه مبدل گردد. ولی همه جهانیان و از جمله مماشاتگران ، با چشمان خود شاهد بودند که نتیجه چنین سیاست غلطی، پاسدار جنایتکاری بنام احمدی نژاد شد. این اتفاق، باعث سرافکنگی بیش از پیش استمالت جویان گردید ولیکن این جماعت که درس وقاحت را در محضر ملایان جنایت پیشه فراگرفته اند، بجای اینکه ذره ای شهامت بخرج دهند و شکست در بازی را بپذیرند، با عدم رعایت قوائد بازی، راه فرار به جلو را به دستور آخوندها برگزیده اند و هر روز، بیشتر و بیشتر در باتلاق متعفن ملایان فرو میروند و سرنوشت و آینده خود را به سرنوشت رژیم پا بگور ولایت فقیه گره زده اند.

اینک مماشاتگر تازه واردی به نام Aleksander Gabelic، دانسته و یا ندانسته، نقش  سخنگوی  سیاست مماشات نیمه جان سوئد را بعهده گرفته است. وی پس از شوک اولیه لو رفتن روز و تاریخ این دیدار مخفیانه و عدم استقبال نمایندگان شرافتمند پارلمان و پس از شوک دوم ناشی از تجمع اعتراضی ایرانیان آزاده و خشمگین در روبروی ساختمان پارلمان و پس از یک فقره دروغگویی مفتضحانه برای لاپوشانی هدف این دیدار، گاف دیگری می دهد. وی در این مصاحبه کوتاه با روزنامهDagens Nyheter ،ضمن اعتراف غیر مستقیم به دیکتاتور بودن رژیم آخوندی، اظهار فضل نمود که با دیکتاتورها نیز می توان گفتگو کرد.

این گاف استراتژیک برای همیشه به پای وی نوشته خواهد شد. چرا که تاکنون هیچکدام از مماشاتگران به این حقیقت که رژیم آخوندی یک نظام دیکتاتوری است، تن نداده اند بلکه به ملایان کمی انتقاد دوستانه در زمینه عدم رعایت حقوق بشر داشتند و عنوان می نمودند که با گفتگو و کار توضیحی بهمراه مشوقهای سخاوتمندانه!!! می توان این دستگاه را به دمکراسی نزدیکتر و نزدیکتر نمود. ولی Aleksander آب پاکی را روی دست دیگر استمالت جویان ریخت. بدون شک بدلیل این گاف فاحشش، مورد نکوهش و انتقاد قرار گرفته زیرا که پس از افتضاح ایجاد شده حول و حوش این دیدار شکست خورده، وی سرش را پایین گرفته تا موج سنگین محکومیت ها رد گردد و در حال حاضر در یک عقب نشینی تاکتیکی بسر می برد.

این اظهار فضل بر سر رژیم آخوندی و سفیر بدنامش در سوئد نیز همانند پتکی سنگین فرود آمد و موجب رنجیدگی خاطرشان از دوستان مماشاتگر دست اندرکار این شبکه ارتباط پارلمانی گشت. اینگونه که بنظر می آید آن قول آبکی و آخوندی مبنی بر آزادی این دو کارگر سوئدی را نیز پس گرفته اند.

 نایب رئیس کمیسیون خارجی سوئدUrban Ahlin،که دو سفر به تهران داشته (یکی مخفیانه و دیگری علنی)، پس از بازگشت از آخرین سفرش، ضمن ابراز آه و فغان، اعتراف نمود که رژیم آخوندی از وی خواسته ها و انتظاراتی داشت که در حوزه کار، اختیارات و ماموریتش نبوده است. وی همچنین اظهار امیدواری نموده بود که این دو زندانی، در ایام سال نوی ایرانی آزاد خواهند گشت. با توجه به اینکه نیمه فروردین ماه نیز سپری شده، نه تنها خبری از آزادی این دو سوئدی نیست بلکه ۱۵ انگلیسی و اخیرا یک آمریکایی و یک فرانسوی نیز به جمع این گروگانها افزوده شدند.

روزها و شبهای سخت و جانکاهی برای مماشاتگران سوئدی است. راستی Urban Ahlin پیشتر اعلام نموده بود که در صورت عدم آزادی این دو شهروند سوئدی، در سیاست سوئد در قبال رژیم ملایان تغییراتی صورت خواهد گرفت. آیا این یک ادعای توخالی است و یا اینکه ذراتی از واقعیت را در آن می توان یافت؟

پس از عصبانیت نخست وزیر استمالت جوی انگلیس و ضرب الاجل دادن ۴۸ ساعته به ملایان، رژیم آخوندی با ترس و وحشت غیر قابل تصور و ۲۴ ساعت پیش از پایان ضرب الاجل، مفتضحانه، گروگانهایی را قصد محاکمه و مجازاتشان را داشت، با هدایا،بدرقه و سلام و صلوات به کشور خودشان برگرداند و بقول دوستی بازی را پانزده بر صفر باخت. حال دولت سوئد می خواهد راه آزاد سازی گروگانهای انگلیسی را در پیش گیرد و یا با ادامه دادن به روشهای به گل نشسته مماشاتجویانه و با قبول و زانو زدن در مقابل خواسته های آخوندها، قصد آزادی شهروندان خود را دارد؟

 در صورت رویکرد دوم باید منتظر عید نوروز سال آینده بود.

س قادری

-------------------------

دو زندانی سوئدی آزاد شدند / ابراز رضایت تبعه سوئدی از رفتار ایران در دوره بازداشت
استفان یوهان سون و یاری هیورتمار، دو تبعه کشور سوئد که سال گذشته به جرم انجام اقدامات غیر قانونی در جزیره قشم بازداشت شده بودند پس از دریافت حکم عفو دستگاه قضایی کشورمان بعد از ظهر امروز در محل وزارت امور خارجه به سفیر این کشور در ایران تحویل داده شدند.
به گزارش خبرنگار مهر، در این مراسم علی باقری، مدیر کل اروپای مرکزی و شمالی وزارت امور خارجه، اوربان آهلین، نایب رئیس کمیسیون سیاست خارجی پارلمانی سوئد و سفرای ایران در سوئد در کشورمان نیز حضور داشتند.

استفان یوهانسون یکی از دو تبعه سوئدی آزاد شده از سوی ایران در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر، با ابراز خرسندی آزادی خود تاکید کرد که رفتار ایرانی ها در دوران بازداشت با وی بسیار خوب بوده است.

وی گفت: از اینکه می توانم به آغوش خانواده ام باز گردم بسیار خوشحال هستم و در مدت بازداشت با ما رفتار بسیار خوبی شد.

علی باقری مدیر کل اروپای مرکزی و شمالی وزارت خارجه نیز در کنفرانس خبری که به مناسبت آزادی این دو شهروند سوئدی برگزار شد آزاد شدن این افراد علیرغم باقی ماندن یک سال از مدتی که باید به طور زندانی می گذراندند را اقدامی ناشی از حسن نیت و نظر جمهوری اسلامی ایران و رویکرد حقوق بشری کشورمان توصیف کرد.

وی همچنین تاکید کرد که این موضوع هیچ ارتباطی به مسئله هسته ای ایران ندارد.

اخبار تعکیلی متعاقبا ارسال می شود...

'>

به گزارش خبرنگار مهر، در این مراسم علی باقری، مدیر کل اروپای مرکزی و شمالی وزارت امور خارجه، اوربان آهلین، نایب رئیس کمیسیون سیاست خارجی پارلمانی سوئد و سفرای ایران در سوئد در کشورمان نیز حضور داشتند.

استفان یوهانسون یکی از دو تبعه سوئدی آزاد شده از سوی ایران در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر، با ابراز خرسندی آزادی خود تاکید کرد که رفتار ایرانی ها در دوران بازداشت با وی بسیار خوب بوده است.

وی گفت: از اینکه می توانم به آغوش خانواده ام باز گردم بسیار خوشحال هستم و در مدت بازداشت با ما رفتار بسیار خوبی شد.

علی باقری مدیر کل اروپای مرکزی و شمالی وزارت خارجه نیز در کنفرانس خبری که به مناسبت آزادی این دو شهروند سوئدی برگزار شد آزاد شدن این افراد علیرغم باقی ماندن یک سال از مدتی که باید به طور زندانی می گذراندند را اقدامی ناشی از حسن نیت و نظر جمهوری اسلامی ایران و رویکرد حقوق بشری کشورمان توصیف کرد.

وی همچنین تاکید کرد که این موضوع هیچ ارتباطی به مسئله هسته ای ایران ندارد.

اخبار تعکیلی متعاقبا ارسال می شود...

گزارش تصویری / آزادی دو جاسوس سوئدی
استفان یوهانسون و یاری هیور تمار دو تبعه سوئدی که به جرم اعمال غیر قانونی دستگیر و به دو سال زندان محکوم شده بودند قبل از اتمام دوره محکومیت، با حضور رئیس کمیسیون سیاست خارجی پارلمان سوئد و دیگر مقامات و خبرنگاران داخلی و خارجی آزاد شدند.

'>


 

موضوع اطلاعیه دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کردستان در باره سفر



 

موضوع اطلاعیه دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کردستان در باره سفر آخوند آدمکش و ضد بشر علی خامنه ای به کردستان و انتخابات قلابی آخوندهای آدمکش در ایران اسیر و کردستان اشغال شده توسط این جانیان.

مردم عزیز و کردپرور کردستان  شما شاهد عربته کشیهای این جانوران اسلامی بوده و هستید که هر روز در گوشه و کنار این مرز اشغال شده فرزندان ما را یا اعدام میکنند و یا به بند میکشانند و یا در صحراها تیرباران میکنند و   این شیاد آدمکش مسئول اعدام بیش از 4000 نفر از فرزندان ملت کرده بوده است حالا برای فریب دادن افکار عمومی  میخواهد با وعدهای توخالیش مردم ما را سر کار بگزارد آیا مردم کردستان باید این همه جنایات را فراموش کنند که آخوندها در حق به این ملت نموده است؟ تجاوز به زنان کرد در زندانها توسط نمایندگان همین علی گدا این دزد آدمکش  این جنایتکار باعث فقر و فلاکت در کردستان همین آدمکش است حالا میخواهد به کردستان سفر کند و این ملت ستمدیده را فریب بدهد با وعدهای توخالیش.

برای اینکه به این شیاد آدمکش نه بگوئید از خانه های خود بیرون نیاید تا این شیاد آدمکش بداند که مردم ما به هیچ عنوان این آدمکش را قبول ندارند.

انتخاباتی که در باره اش بحث میشود انتخابات نیست بلکه یک دست نشانده ولی فقیه میباشد  در ایران آخوند زده به هیچ عنوان انتخابات وجود نداشته و ندارد و در این باره از مردم عزیز و دلیر کردستان در خواست میکنیم این انتخابات قلابی و دروغین را تحریم کنند و به این نظام آدمکش و ضد بشری نه بگوئید ما به شماها وعده میدهیم که مرگ این نظام پوسیده و کثیف ویروس اسلامی نزدیک است.

در جای انتخابات وجود دارد که قانون وجود داشته باشد  در ایران نه قانون وجود دارد و نه انتخابات یک باند مجرم و آدمکش که از قوانین بربریت و وحشی گری پیروی میکنند  و هرروز جوانان ما را یا اعدام میکنند و یا به بند میکشانند میتوان گفت در ایران یک باند مجرم و آدمکش حاکم است که به هیچ عنوان این هیاهوی که آخوندها تحت عنوان انتخابات به راه انداخته اند قابل قبول نیست چرا چون نه قوانین وجود دارد و نه انسانیت بلکه انسان کشی و بربریت وجود دارد ئر ایران آخوند زده فقر بیچارگی نداری بیکاری و همه و همه بر این ملیتهای ستمدید روا داشته است و ثروت و سامان این ملیتها را یا به حزب الله لبنان میبخشند و یا به تروریستهای فلسطینی برای برهم زدن امنیت ملت اسرائیل.

و آنانیکه در انتخابات شرکت میکنند و یا خود را کاندید نموده اند  همه پاسدار و آدمکش بوده و یا زندان بان و شکنجه گر بوده اند  هیچ کدام بوی انسانیت ازشان نمی آید چرا چون همه باید پیرو تفکر میکروب آسای ولی فقیه باشند و یا ولی فقیه رسمأ آنها را انتخاب کند برای به اصطلاح پست ریاست جمهوری باند مافیایی بربریت وحشیهای اسلامی.

این آدمکشان در سرتاسر ایران یک جهنم ساخته اند برای ملیتهای تحت ستم ایرانی در بلوچستان هر روز ما شاهد شهید شدن فرزندان عزیز بلوچ هستیم در اهواز ما هر روز شاهد شکنجه شدن و اعدام شدن فرزندان عرب در این منطقه هستیم توسط آخوندهای آدمکش و در آذربیجان همینطور اما در کردستان این جنایتها شدیدتر است نسبت به مناطق دیگر.

ما از مردم سرتاسر ایران درخواست میکنیم این انتخابات قلابی و دروغین را تحریم کنند  و به این نظام آدمکش نه بگوئید.

 ما این انتخابات قلابی را تحریم میکنیم.

نه برای نظام پوسیده و گندیده ای اسلامی بله برای دموکراسی و آزادی و قوانین انسانیت نه به قوانین بربریت وحشی اسلامی بله به قوانین انسانی و بین المللی.

نه برای اعدام نه برای شکنجه بله برای عدالت و قانون انسانیت نه به قانون بربریت کثیف گندیده و بوگند اسلامی بله به قانون انسانیت.

2009/5/7  دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کردستان



-------------------------------------------------------------------------------

قوانین وحشیهای اسلامی در این قرن مدرن بر مردم ایران و مردم کردستان حاکم شده است.

دلارا جان شما اولین کسی نخواهید بود که توسط ویروسهای اسلامی و یا وحشیهای اسلامی جانش گرفته بشود بلک هزاران زن بیچاره به این بند گرفتار شده اند ننگ بر این وحشیهای انسان کش.

دخترکی که چشم به راه عدالتی بود که ویی را به آغوش جامعه بازگرداند اما نمیدانست که وحشیهای اسلامی که زن حتئ انسانی نمیدانند بلکه بودن زن در جامعه کفر میدانند  جان ویی را میگیرند ۱۰۰۰ نفرین بر تو ای قرآن ویروس ای آن کسی این قوانین بربریت را در این کشور باستانی رواج نموده است.

جان دخترک را گرفتند تا بلکه به آرامش برسند

نفرت بر آن کسی  که این تفکر میکروب آسا را بر مخ مردم ما فرود کرد .

دخترک که تمامی روزهای گذشته را با دلهره سپری کرد مبادا که فردا را نبیند، عاقبت جانش را گرفتند و تن نحیف و آزرده اش را به گورستان بردند.

خواهان پس از اطمینان از مرگ دخترک، با اطمینان از برقراری عدالت به زعم خویش، حس انتقام جویی خویش را ارضا شده دید و خوشحال از عدالت اسلامی که چشم در برابر چشم را به هر قیمتی می طلبد، نه آنچنان سربلند اما راضی و مسرور به خواسته خویش رسید. اما من نه تو را و نه منطقت را ملامت نمی کنم.

اما من قانونی را که به اسم عدالت، جانی را در برابر جانی می خواهد، محکوم می کنم. آیا باور داریم که دوران وحشی گری به پایان رسیده است؟ و یا ما همچنان با قوانین آن اعراب وحشی 1400 سال پیش باید زندگی کنیم؟!

آنها جان دخترک را گرفتند تا بلکه به آرامش برسند! آرامش به قیمت جان دیگران، واقعا انسانیت ما به کجا می رود؟ دست برداریم از این قوانین وحشیانه که جامعه مان را به قهقرا می کشاند و خودمان را اگر هنوز در منجلاب دست و پا نمی زنیم.

اعدام دلارا؛ آخوندها بار دیگر چهره پلید خود را نشان دادند

روزنامه ایندیپندنت چاپ انگلستان در گزارشی با اشاره به اعدام دلارا دارابی نوشت، رژیم تهران با اعدام این دختر جوان بار دیگر چهره پلید خود را به جهانیان نشان داد.

این روزنامه نوشت اعدام دلارا دارابى بیش از یک تراژدى شخصى است. اعدام دلارا رفتار انزجارآور ملایان با جوانان ایران را آشکار مى ‌سازد. حاکمان ایران نسبت به درخواست مدافعان حقوق بشر برای لغو اعدام این دختر جوان برخوردى تحقیرآمیز کردند.

مادر دلارا گریه کنان گفت: امروز ساعت ۷ صبح دلارا به وی زنگ زد. و گفت مادر من را می خواهند اعدام کنند. من طناب دار را می بینم. مادر من را نجات دهید. می خواهم با پدرم صحبت کنم و به پدرش هم گفت که پدر من می خواهم شما را ببینم. تو رو خدا من را نجات دهید. بعد یک نفر گوشی را از دلارا می گیرد و می گوید. ما به راحتی فرزند شما را می کشیم و تو هیچ کاری نمی توانی انجام دهی.
****


امروز ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۸۸ روز دهشتناکی برایم بود ساعت ۹ صبح اس ام اس روی گوشی ام دیدم که نوشته شده بود " دلارا اعدام شد" تمام بدنم لرزید. نای حرکت نداشتم. دکمه سبز گوش را زدم. آسیه امینی پشت خط بود و گریان گفت دلارا را امروز صبح اعدام کردند. سوار ماشین شدم و به همسرم زنگ زدم. به او گفتم می خواهم به رشت برم. او نیز از فرط ناراحتی گفت که با من می آید. نمی دانم چطور به رشت رسیدم. مادر دلارا خود را به شدت می زد پدرش داستان تحویل دلارا به نیروی انتظامی را می گوید. همه گریه می کنند. همه به سر خود می زنند. همه دلارا را دوست داشتند. ولی او دیگر در کنارشان نبود. او امروز به آرامش رسیده بود. دیگر صدایی از او به گوش نمی رسد.

مادر دلارا گفت که دیروز با دلارا ملاقات کرده. دلارا به او گفته که مادر اگر من از زندان بیرون بیایم می خواهم تحصیلاتم را ادامه دهم. دوست دارم آزاد باشم و یک نفر از قضات هم به من قول داده که رضایت اولیاءدم را خواهد گرفت. دلارا گفته که مادر من بی گناهم.

مادر دلارا گریه کنان گفت: امروز ساعت ۷ صبح دلارا به وی زنگ زد. و گفت مادر من را می خواهند اعدام کنند. من طناب دار را می بینم. مادر من را نجات دهید. می خواهم با پدرم صحبت کنم و به پدرش هم گفت که پدر من می خواهم شما را ببینم. تو رو خدا من را نجات دهید. بعد یک نفر گوشی را از دلارا می گیرد و می گوید. ما به راحتی فرزند شما را می کشیم و تو هیچ کاری نمی توانی انجام دهی.

پدر و مادر دلارا قران به دست به زندان می روند. التماس می کنند. فریاد می کشند و می گویند تو رو خدا اجازه دهد تا ما اولیاءدم را ببینیم. به پایشان بیوفتیم. ولی ....

دلارا دارابی را به پای چوبه دار می برند. او راضی نمی شود اعدام شود. هیچ کس پیش او نبود نه مادر نه پدری و نه وکیلی که به خواسته هایش توجه کند. طناب دار را به گردن نحیفش می اندازند. و نمی دانم کدام بی رحمی صندلی را از زیر پایش رها می کند. نمی دانم او کیست .

قاضی جاوید نیا حکم اعدام دلارا را صادر کرد. پس از مدتی دادستان رشت شد. از زمانی که او متصدی این پست گردید. یک نفر در این شهر سنگسار شد و امروز دلارا دارابی جانش از بدنش جدا شد.

روحش شاد

ولی چرا؟

چرا دلارا اینگونه اعدام شد. به یکی از دوستان گفتم که صدام را هم اینگونه اعدام نکردند. چرا؟

چرا داد مظلومیت دلارا به گوش هیچ بنی بشری نرسید.

عده ای می گویند دلارا مقصر است. عده ای می گویند پدرش مقصر است و عده ای می گویند وکلیش؟ من می گویم دستگاه قضایی.

چرا با وجودی که بسیاری از کشورهای دنیا اعدام اطفال زیر ۱۸ سال را منع کرده اند دستگاه قضایی بر اعدام اطفال پافشاری می کند؟

چرا بی اطلاع به پای چوبه دار می برد؟ اعدام رضا حجازی در اصفهان و بهنام زارع در شیراز نیز به همین نحو بود.

مجری حکم می دانست که اگز زمانی برای اجرای حکم تعیین کند. نمی تواند دلارا را اعدام نماید. چون میلیونها انسان از وی حمایت می کردند. و امروز همه ما می دانیم که بی گناهی پای چوبه دار رفت و ناعادلانه جانش گرفته شد.

دلارا اعدام نشد .... آرام گرفت

-----------------------------------------------------------

موضوع اطلاعیه شماره 3 در باره 1 مه روز جهانی کارگران و زحمتکش این گیتی پهناور.


کارگران و زحمتکشان جهان در هر کجای این گیتی پهناورکه هستید دست در دست یکدیگر بگزارید و علیه ظلم و ستم سرمایداران اعتراض کنید  و پرچم پوسیده و گندیده ای سرمایداران را به زیر بکشانید چرا چون سرمایداران ضد بشر برای محدود کردن زندگی شما هر روز برنامه تازه ای اعلام میکنند و برای نابودی انسانهای فقر زده و استثمار شده کشش میکنند از راه موادمخدر گرفته تا شیوه های دیگر ضد بشری مثل اعلام کردن بحران اقتصادی جهانی  .

ما این روز فرخنده را به تمامی کارگران و زحمتکشان جهان و بخصوص کارگران و زحمتکشان کردستان تبریک میگویم و آرزومندیم روزی فرابرسد که کارگران از تمامی حقوق حق خود برخوردار بشوند.

امروز که ما در این جهان نابرابر و تا ندان مسلح سرمایداری که برای نابودی و استثمار کردن طبقعه کارگر به انواع وسائل ممکن دست میزنند تا بیشتر مردم فقیر را وابسته به خود نگهدارند.

دنیایی سرمایداری که  امروز تمامی قدرت جامعه را در دست گرفته است اینبار دست به حیله ای تازه و سراپادروغ زده است آن هم تحت عنوان بحران اقتصادی جهانی  این تاکتیک برای این به کار میبرند تا در جامعه فقر و بیچارگی بیشتر باشد و برای اهداف شومشان انسانها را به آسانی استثمار کنند .

و دنیایی پوسیده و گندیده سرمایداری برای سرکوب روحی و روانی کارگران و قشر فقیر جامعه دست به انواع شیوه ها میزنند یکی از این شیوه ها از راه مواد مخدر است و از راه مذهب و آداب و رسوم و یا هر چه نامش بگزاریم دست میزنند این خونخواران برای اینکه جوانان را به بی راهه بکشانند در جامعه به آسانی  دارند موادمخدر را توضیح میکنند بدون اینکه دولت و سیاستمداران این کشورها و خودشان بخشی از این بو گندها میباشند به این پدیده کثیف اعتراض کنند.

ساموئیل کرمانشاهی

1/5/2009

البته در روزهای آینده با تفسیر و جهان بینی در باره کارگران کردستان که از 2 سو مورد سرکوب میشوند  هم مورد ستم ملی و قومی گیرند و هم مورد ستم کارگری در روزهای آینده با تفسیر که نزدیک به 16 صفحه میباشد منتشر میشود.

------------------------------------------------

      bandkrawanr.gif    
-------------------------------------------------------------- بلی بۆ سه‌ربه‌خۆیی کوردستان کوردستانیکی سه‌ربه‌خۆ و ئازاد و ده‌ۆله‌تی مۆسته‌قلی کوردی ئاواتی هه‌مۆمانه‌ وره‌ن با پیکاوا یان مه‌رده‌ن یان ده‌ۆله‌تی سه‌ربه‌خۆیی کوردی --------------------------------

نه‌ۆرۆزی سالی ۲۷۰۹ له‌ هه‌مۆ کوردیک پیرۆز بیت.

ئاژانسی ده‌نگو باسی کوردستان نه‌ۆرۆزی سالی ۲۷۰۹ له‌ هه‌مۆ ئه‌ۆ به‌ریزانی وا سه‌ردانی مالپره‌کمان ده‌که‌ن پیرۆزبایی نه‌ۆرۆزیان لی ده‌کین


بۆ ئه‌ۆی باشتر وینه‌که‌ به‌بینن له‌ سه‌ر وینه‌ک کلیک به‌که‌ن

نوروزتان پیروز باد هر روزتان نوروز باد.

آژانس خبری کردستان.

نوروز ۱۳۸۸ را به تمامی خوانندگان این سایت تبریک میگویم و سالی خوش برای همه عزیزان آرزومندیم.

utube.com/v/jZen3LFWUXo&hl=sv&fs=1"utube.com/v/4NhR5Gv2MH4&hl=sv&fs=1"utube.com/v/F3CUVa2U9do&hl=sv&fs=1"utube.com/v/WGuTFDZy6n4&hl=sv&fs=1"utube.com/v/qARhBVcFt38&hl=sv&fs=1"utube.com/v/Na2UvcOjS6g&hl=sv&fs=1"utube.com/v/qzmNwo5lP6w&hl=sv&fs=1"utube.com/v/qzmNwo5lP6w&hl=sv&fs=1"utube.com/v/G0M1DhmFdfg&hl=sv&fs=1"utube.com/v/17geGnr7yuM&hl=sv&fs=1"


--------------------------------------

موضوع اطلاعیه دفتر مرکزی حزب لیبرال دموکرات کردستان به مناسبت فرارسیدن  این روز فرخنده روز جهانی ۸ مارس

روز جهانی زن بر همه هموطنان و برابری طلبان خجسته  و مبارک باد.

هشت مارس روز جهانی زن فرا رسیده است. زنان کردستان و زنان  ایرانی نیز در پیوند با همه زنان آزادی خواه جهان که به ویژه برای احقاقِ حقوق زنان تلاش می کنند، این روز را جشن گرفته و با همبستگی گسترده تر همه جانبه  و بین المللی به اعمال نابرابری ها و ناروایی ها، از سوی حکومت سرکوبگر ویروس  اسلامی اعتراض می کنند. و ما خواستار آزادی هرچی زود تر زنان زندانی هستیم در ایران.زنان کشور ما، طی سی سال اخیر، در همه زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، با چالش های بسیاری روبرو بوده و هستند که با وجود دست آوردهای مبارزاتی تا دوره معاصر، مورد سرکوب حکومت  زن ستیز ویروس اسلامی قرار گرفته و نه تنها برای حفظ آنچه که فرایند دهه ها مبارزه بوده، ناگزیر از مقاومت و ایستادگی بوده اند.

ابعاد ستم بر زنان دامنه گسترده ای از محیط خانواده تا جامعه و محیط کار را در برمی گیرد. هیچ عرصه ای از جامعه نیست که ما شاهد سرکوب و ستم و تبعیض بر زنان نباشیم. نیروهای امنیتی و انتطامی این حکومت، دختران و زنان را به بهانه ,طرح امنیت اجتماعی, در کوچه و خیابان مورد تعرض قرار می دهند؛ به بهانه عدم رعایت ,حجاب ویروس اسلامی, به آن ها توهین می کنند و آنان مورد ضرب و شتم قرار می دهند. علاوه بر یورش دایمی به زنان در خیابان ها، با طرح سهمیه بندی و بومی سازی جنسیتی در دانشگاه ها و نیز طرح ارتجاعی ,لایحه حمایت از خانواده, و ... زندگی زنان را به تباهی می کشانند، فقط گوشه هایی از انبوه کارنامه سیاه حکومت ویروس و میکروب اسلامی علیه زنان را به نمایش می گذارد. حتی در قوانین حکومت سرکوبگر ویروس  اسلامی نیز برابری حقوقی بین زن و مرد به رسمیت شناخته نشده است و خواست ها و مطالبات بر حق زنان هر روز به غیرانسانی ترین شکلی سرکوب می شود. هر سال هزاران زن، به دلیل فعالیت های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، تحت تعقیب و بازجویی و زندان و شکنجه قرار می گیرند. مامورین حکومت سرکوبگر ویروس  اسلامی باز در کردستان به جان زنان ستمدید کرد افتاده اند  یا زندانی میکنند و یا شلاق میزنند در کردستان، در روز 30 بهمن ماه امسال، دو زن کارگر و فعال جنبش زنان را با سبعیت فوق العاده ای در سنندج، تنها به دلیل شرکت در مراسم روز جهانی کارگر در ساختمان دادگستری این شهر، شلاق زدند. این واقعیت عینی و جلوه ای از سرکوب و ستم رسمی و قانونی سی ساله حکومت سرکوبگر ویروس  اسلامی، علیه زنان کردستان و ایران است.

امسال نیز هم چون سی سال گذشته زنان میهنمان به خصوص زنان هنرمند، نویسنده، شاعر، روزنامه نگار، میلیون ها زن کار گر و خانه دار و تلاشگران پهنه حقوق و آزادای های اساسی مورد سرکوب و شکنجه و زندان قرار گرفته اند و هنوز شرایط خفقان و تحمیق و خرافه ادامه دارد.

حضور پربار و همبسته زنان در صحنه های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، به منظور ایجاد جامعه ای آزاد و انسانی، و بدور از قوانین زن ستیز و فرهنگ قهقرایی حکومت اسلامی و مردسالاری، نوید آینده ای روشن و بالنده را می دهد.

کانون نویسندگان ایران در تبعید، هم صدا با زنان آزادی خواه، این روز را گرامی داشته و همگان را به پشتیبانی از تلاش های آزادی خواهانه و حق طلبانه زنان، برای کسب آزادی بی حد و حصر قلم، تصویر، بیان و اندیشه فرا می خواند.

ساموئیل کرمانشاهی مسئول امنیت حزب لیبرال دموکرات کردستان.
////////////////////////////////

ئیمه‌  پیرۆزبایی خوومان ئاراستی ژنانی کوردستان ده‌که‌ین به‌ مناسه‌به‌تی ۸ی مارس.

۸ مارستان لی پیرۆز بئیت .

به‌ زمانی فاره‌سی بیانی بلاۆ کراۆه‌یک بلاۆ ده‌کینه‌وه‌ و ئیمه‌ داواکارین که‌ هه‌مۆ ئه‌و ژنانی وا به‌ند کراوه‌ن به‌ زۆترین کات ئازاد به‌کرین.

حیزبی سۆسیال لیبرال دیمۆکراتی کوردستان 







 


----------------------------------------------------

 
 
        bandkrawanr.gif     روه‌ن کرده‌نۆه‌یک له‌ لایان ئاژانسی ده‌نگو باسی کوردستانه‌ۆه‌ له‌ باره‌ی پرۆپاگه‌ندی جاشه‌کانی ره‌ژیمی ئیران له‌ پالتالکدا ده‌ژی ئه‌م ئاژانسه‌ ئه‌لبته‌ بره‌یک له‌ ئه‌م کسانی وا پرۆپاگه‌نده‌ ده‌که‌ن ده‌ژی سایته‌کمان له‌ عیراق قۆنیان ده‌دا ئیستا جاشی ئیرانن. جاشو خۆفرۆشه‌کان له‌ پالتالکدا ده‌ژی ویب بۆلاگه‌که‌مان پرۆپاگه‌نده‌ ده‌که‌ن ئه‌ۆیش به‌ ده‌زیۆه‌  پی ئه‌م ده‌نیره‌ن بۆ ئه‌دمینه‌کان داوایان لی ده‌که‌ن ئه‌ۆ کسی که‌ ئه‌م ویب بۆلاگه‌ به‌لاو ده‌کاتاوه‌ باندی که‌ن  ئه‌میش ئه‌م جاشه‌ خۆفرۆشانی که‌ له‌ رۆژی پیویستدا ناوه‌یان به‌لاو ده‌که‌مۆه‌ ئه‌م خۆفرۆشانه‌ بس به‌ پی ئه‌م و ڤیسپر  داوا له‌ ئه‌دمینه‌کان ده‌که‌ن که‌ ریگه‌ نه‌ده‌ن ئه‌م ویب بۆلاگه‌ به‌لاو به‌کریتۆه‌ له‌ پالتالکدا چی خۆیشان جاشی سه‌فارتی ئیرانن ده‌ی ئه‌گر پیاوه‌ن به‌ ئاشکرا بین میک بگره‌ن جا باسی به‌که‌ن نک وه‌ک لشفرۆشه‌کان به‌ ده‌زیۆه‌ ئه‌ویش به‌ پی ئه‌م و ڤیسپر داوا له‌ ئه‌دمینه‌کان به‌که‌ن که‌ گوایا ئه‌م ویب بۆلاگه‌ هاکی تیدایه‌ که‌ دۆره‌ له‌ راستی  و ئه‌م ویب بۆلاگه‌ سایتیکی خه‌بریه‌و و بس هول ده‌ده‌ین ئه‌خباری کوردستان  و کیشی بند کراوه‌ کانی کورد له‌ رۆژهه‌لاتی کوردستان به‌ گویی هه‌مۆ ئازادیخوازیک به‌گینین. من نازانم بۆ چی ئه‌م جاشه‌ خۆفرۆشانه‌ ده‌ست به‌ پرۆپاگه‌نده‌ ده‌که‌ن ده‌ژی ویب سایته‌کمان که‌ ئه‌وندیش بی ویژدانی که‌ کوردکانی رۆژهه‌لات له‌ ژیر ئه‌شکنجه‌دان. مرنو نمان بو جاشو خوفروشان. ////////////////////////// به زبان فارسی چند روزی است که مزدوران خودفروش دست به تبلیغات علیه این سایت نموده اند این مزدوران خودفروش که تا دیروز کون میدادند به عربها و مزدور صدام بودند حالا به اروپا آمده اند و برای سفارت رژیم ایران جاسوسی میکنند این مزدوران با پی ام و ویسپر از ادمینها در پالتالک درخواست میکنند که هر کسی این وب سایت را پخش نمود بونسش بکنند این مزدوران هم ویسپرشان میتوانم بخوانم و هم پی امشان چونکه من پروگرام دارم توسط آن پروگرام میتوانم هواسم به همه چیز باشد. این کونیهای که تا دیروز به عربها کون میدادند حالا امروز آمده اند برای رژیم و سفارت رژیم ایران کار میکنند در این کشورها و تنها راهی که امروز مردم کرد میخواهند در آن با هم گفتگو کنند این هم پالتالک است و میخواهند از این راه هم جلو گیری بکنند و پالتالک هم به جمع سانسور و خفغان رژیم ایران به برند. این مزدوران با چه وجدانی دارند علیه این وب سایت دست به تبلیغات میزنند که بعضی از برادران ما در زندانهای رژیم دارند در زیر شکنجه های کشنده مینالند و مزدوران خودفروش هم دست به تبلیغات میزنند. مرگ و نابودی برای مزدوران و خودفروشان کونی.  یکی از این بدبختهای کهنه فکر با این آی پی آدرس این نوشتها را برای من نوشته است   92.62.187.136   شما هیچ وقت کورد نبوده ونیستید واقعا از این نوشته های خود خجالت نمی کشی که به خود اجازه میدهید به رهبر حزب دمکرات توهین میکنی .تو خودت هیچی درمورد اسلام میدونی که این حرفهارو میزنی شما آدم خیانت کاری هستید به ملت خود وتمام اینها رو مثل اینکه رژیم ایران بهت یاد داده واقعا جای شرمساری .ادب این رو داشته باش که هیچ وقت به هیچ فردی توهین نکنی . شما هنوز دز عصر حجر هستید http://samuelku.blogg.se/



frihet för dom
Han heter habib allah latifi och en student.
han väntar på avrättning

Han heter javad alizadeh och sitter i fängelse i iran.
Han heter Ihsan fatahyan.
han är också väntar på avrättning


Hon heter Alya aghdamdost och sitter i fängelse i iran.

hon heter nafiseh och sitter i fängelse därför att hon jobbade för bättre liv till kvinnor i iran.

Han heter bahman salimian och han är bara 17 år gammal.
han är också väntar på avrättning


Han heter masoud kurdpour.
Han sitter i fängelse på grund av hade intervju med amerikanske tv kanal voa

Han heter adnan hassanpour och sitter i fängelse under tortyr och väntar på avrättning.
Hon heter zainab jalalian
hon väntar på avrättning


han heter farzad kamangar och väntar på avrättning  och han är en lärare
Han heter mohammadsadigh kabodvand.
han jobbade för mäniskliga rättigheter och dömt till11 år fängelse 

Hon heter Zainab bayzidi.
hon sitter i fängelse därför att hon jobbade med kvinnor rättigheter.

Hon heter Sama bahmani.
hon domt till 3 år fängelse därför att sa nej till islamiska lagen.

Hon heter ronak safa zadeh och hennes kompis som sitter i fängelse med bilden på heter fatima goftari.
freedom for kurdish in iran

---------------------------------------------------------------------

تاکتیک تازه و جدید مزدوران اجاره ای وزارت اطلاعات رژیم در اروپا و جذب کونیهای که دیروز به عربها کون میدادند حالا با شخصیت شده اند اینها به مزدوران  وزارت اطلاعات در اروپا برای ترورشخصیت مخالفین پیوسته اند.

در حقیقت اینهای که برای رژیم ایران جاسوسی میکنند برای امنیت این کشورهای که در آن زندگی میکنند خطر دارد باید سازمان امنیت این کشورها هوسشان به این مزدوران باشد. کسی که خبر چینی کرد برای کشور ایران حتمأ خبرهای داخلی این کشورها نیز برای سردمداران رژیم ارسال میکند و خطری بلقوه دارد برای امنیت این کشورها بخصوص کشور سوئد اینها در اینجا پناهنده هستند.

اولین حرف مزدوران رژیم این است که بیا پیش من به ایران تا میتوانید حرف بزن اما جلو دیگران و خارجیها به ایران چیزی نگوئید بس بین خودمان یعنی وقتی من و شما با هم هستیم هرچی دلت میخواهد بگو اما نگزار این سوئدیها بدانند که اگر اشتباهی هم در داخل ایران باشد.

این آقا مجیدی که جلال یاری ازش دفاع میکند یک روز گفت هرچی که در ایران اعدام میکنند همه مجرم هستند هیچ کدام سیاسی نیستند.

در سفارتخانه های رژیم طوری مزدورانشان توجیه میکنند که در هنگام بحث کردن کسی از آنها بوی نه برد که با رژیم کار میکنند یکی به ما دوتا به مخالفین بزنید.

اعلام میکنم هنگام اینکه اثبات شد که جلال یاری برای رژیم جاسوسی میکند عکسش منتشر میشود اما اول باید منتظر باشیم که ارگانهای زیر ربط چکار میکنند.

آقای جلال یاری تهدید نمود که اگر عکس من را خراب کنید و یا منتشر بکنید  من میدانم و تو یعنی اگر من از تهدید یک کونی مثل شما بترسم خاک بر سرم اگر هم در روم یارسان در پالتالک چیزی نگفتم به خاطر احترام به حاضرین بود چرا چون شما بغل دستم هستی خودم را خسته نمیکنم که مثل شما عرعر بکنم من به شما اعلام میکنم  اگر بخواهم و هر وقت بخواهم میام توکامپیوترت و عکسهایت را برمیدارم مشکلی هم ندارم.

به خاطر این تهدیدهای که نمودی شما را میبرم تو لیست مزدوران اجاره ای البته تو لیست افرادی قرار میگیرید که زمانی شوهر داشته اید.

و شما هیچ مدرکی ندارید و سوادی ان چنان هم ندارید از مردم یاد گرفته اید  حالا ادعای باسوادی میکنید و مردم را بی سواد میدانید از پوشخوران چه خبر  ههههههههههه.

و از راه ترور شخصیت میخواهند اراده مخالفین رژیم را درهم بشکنند . ترور شخصیت چیست؟

ترور شخصیت به این شرح میباشد مزدوران رژیم طوری خود را معرفی میکنند گویا فرد و خانواده فرد را میشناسند شما دروغ میگوید هیچی از حرفهای شما درست نیست جاسوس رژیم در اروپا وجود ندارد و دفاع از مزدوران رژیم با تمام قوا و حماقت.

آقای جلال یاری من خودم را قایم نمیکنم من با اسم خودم مقاله منتشر میکنم حد اقل میگویم نزدیک به 500 هزار نفر در ماه وارد سایت بنده میشوند و مقالات بنده  رامطالعه میکنند شما چه چیزی و مدرکی دارید بیار بیان کن که ما دروغ میگویم که جاسوس رژیم در اروپا وجود ندارد؟

یا اینکه میخواهید خود شیرینی کنی برای رژیم و مزدورانش؟

شما اعلام میکنید که اینها آدمهای فقیری هستند بابا جان اینها با این زبان شیرینی که دارند دکتر عبدالرحمان قاسملو را به پشت میز مزاکره کشاندند و ویی را بعدأ به طور غیر انسانی ای ترور نمودند شمای ساده لوح که چند کلمه از این آخوندها یاد گرفته اید که دست به ترور شخصیت بزنید علیه دیگران باید بدانید که جوابش را دریافت میکنید شما میگوید میخواهید زن بگیرید اما زمانی شما در عراق شوهر داشتی چه شده که حالا 180 درجه فرق کرده اید میخواهید زن بگیرید منظورم جلال یاری است شما آمدید بالا میکروفون را گرفتی که علیه من ترور شخصیتی بکنید ای سوسیال بگیری شما  بهتر است یا اینکه انسان روی پای خودش باشد شما گفتی من در باره زندگی ایشان چیزی نمیگویم زندگی من چه اشکالی دارد مگر محتاج شما بوده ام پولی از شما قرض گرفته ام شما سوسیال بگیر هستی و من هم حقوق دست مزد خودم را میگیرم روی پای خودم هستم مگر اینطور نیست دیروز مزدور علی حسن خلاصه و زیر سایه صدام امروز هم میخواهید برای رژیم جاسوسی بکنید اگر کردهای فیلی بدانند که شما اینجا هستی چشمتو در می اورند که علی حسن خلاصه همان مردی که شما پاسدارش بودی چه بلای بر سر کردهای فیلی آورد هنگام عبور از مرز ایران و عراق که توسط صدام از عراق بیرون کرده بودند .

من نمیدانم چرا کسیکه خودش شوهر داشته است  زیر مردم بوده است حالا از وجدان و شرف برای من حرف میزند.

در سال 2003 هنگامیکه رژیم صدام سرنگون شد یک تیم اطلاعاتی از وزارت اطلاعات رژیم وارد خاک عراق شدند که یکی از این تیمها همراه پناهندگان وارد خاک اردن شدند همان افراد با خانواده جلال ملاقات نموده اند و اینها را تحت تاثیر قرار داده اند.

شما در عراق زیر عربها بودید حالا اینجا خود بزرگبینی میکنید.

بله من با این افرادی که آقا جلال ازشان دفاع میکند حرف زده ام و در نتیجه اینها بر این باور بودند که من را تحت تاثیر خود قرار بدهند اما من زود فهمیدم که اینها چه هدفی دنبال میکنند من اینطور آدمی نیستم که با هر کسی حرفم نباشد به ویی اتهام بزنم اینها بر اساس جمعبندی است که از این افراد نموده ام اما شما جلال تحت تاثیر حرفهای شیرین اینها قرار گرفته اید این برمیگردد به نادانی و ساده لوحی شما که خیلی زود و به آسانی تحت تاثیر این افراد  قرار میگیرید و طوری به شما فهمانده اند که حتی حاضر نیستی یک کلمه در باره سرکوبهای داخلی رژیم چیزی بگوئید.

من شما را میشناسم   در اردوگاه رمادی شما را میشناسند آیا من محتاج کسی بوده ام بله خیلیها من را میشناسند کسی بوده ام در زندگیم موفق بوده ام و همیشه پولدار بوده ام حالا هم منتظر سوسیال نیستم روی پای خودم هستم مثل شما مزدور صدام نبودم در زیر چتر علی حسن خلاصه.

حماقت انسان با این درجه هم نیمشه که شما بیان میکنید من به خاطر حاضرین در روم زیاد دنبال این حرفهای مزخرف  شما را نگرفتم اما لازم دانستم که در نوشتهایم جوابت بدهم.

تو جلال یاری هستید و من هم اسم اصلیم را بیان میکنم که ساموئیل کرمانشاهی همه در سنجابی پدر من رامیشناسند و اگر شما میخواهید خودنمای کنید و خود را بالا به کشید خروس با صدا به پای شیر نمیرسد همه کس این چرئت و شهامت را ندارد در برابر رژیم ایران مبارزه کند .

شما زمانی امدی به من گفتی که میخواهید به شهر دیگری بروید و با رادیوها مصاحبه کنید کم کم بری بالا و بعد رهبر و ریئس جمهور بشید مگر نگفتی چرا این کار را نکردی؟

علی سپاهوند و مجید خندان با هر دوتاشان حرف زده ام برای من روشن شده است 100% مزدور رژیم ایران هستند حالا به خاطر اینکه قول و قراری از سفارت رژیم برای شما گرفته اند و شما امده اید از آنها دفاع میکنید شما تا دیروز کمونیست بودی حالا چه شده است که 180 درجه عقبگرد کرده اید و میخواهید سرباز مهدی بیشید؟

اون هم مهدی خیالی و پوشالی.

خوب این مسائل باید افشا بشود تا مخالفین هوسشان باشد که رژیم ایران از راه ترور شخصیت کردن بی اهمیت کردن فرد  با دروغ دست به تبلیغات زدن علیه شخص  خلاصه با انواع شیوه وارد عمل میشوند این مزدوران اما اگر خوب حرفهای این مزدوران را مورد بررسی و مطالعه قرار بدهید برای شما روشن میشود که افرادی بی اراده و مریض حال هستند. مریض حال یعنی مرض روانی.

موضوع در باره مزدوران رژیم در اروپا ونحوه ی رفتار این مزدوران برای ترساندن افراد بی اراده و ترسو و  در خدمت خود در آوردن این افراد برای جاسوسی علیه دیگران و مخالفین در خارج از کشور و جذب مزدوران پیشین عراق به وزارت اطلاعات.

مزدوران رژیم و کار این مزدوران به شرح زیر است.

و این مزدورآنقدر خود را فقیر و آرام نشان میدهند که گویا اینها انسانهای فقیر و بی آزاری هستند و بر خلاف قبلی که مستقیم خبر کار و نحوی زندگی مخالفین را برای ایران ارسال میکردند حالا تاکتیک عوض شده است که اینها خبر را میبرند به کسانی دیگر میدهند و باید خبر به سفارت داده بشود و در سفارتخانهای رژیم در کشورهای اروپایی و آمریکایی  تیمهای هستند که مسئول جمع آوری اطلاعات در باره نحوی کار و زندگی مخالفین رژیم هستند و برای اینکار در اولین تماسی که با این سفارتخانه ها بر قرار بشود توسط ایرانیان از انها سئوال میشود در باره مخالفین و چه کسانی میشناسند و اینها چکار میکنند با چه پارلمانتاری در ارتباط هستند و هنگامیکه این افراد برای دومین بار با سفارت رژیم تماس گرفتند یک نفر از مزدوران عقیدتی خود را به این افراد معرفی میکنند که در محل زندگی میکند تا به طور دائم و مستمر خبر حرکات مخالفین را برای این تیم در سفارت ارسال بشود و بخصوص کسانی که بعنوان پناهنده سیاسی به این کشورها امده اند مثل جلال در اولین برخورد از ایشان درخواست میکنند که باید قول همکاری به این تیم بدهند بعدأ کار این افراد را راه می افتد در قوانین این کشورها افرادی که پناهنده سیاسی هستند اگر بخواهند با سفارت رژیم تماس بگیرند و دست به این کارها بزنند سخت باش برخورد میکنند و حتی پاس ازش میگیرند چرا چون شما در پاست نوشته شده است به همه کشورها میتوانید سفر کنید بجز ایران که شما با خطر جانی مواجه هستید اگر هم با سفارت تماس گرفتید در این کشور اگر از شما شکایت بشود وزارت اطلاعات سوئد سخت با شما برخورد میکند تماس شما به این عنوان است که شما میخواهید با رژیم همکاری بکنید و برای رژیم جاسوسی بکنید که وجود شما برای امنیت این کشور خطرناک است چرا چون شما خود را بعنوان پناهنده سیاسی معرفی نموده اید گویا در کشورت با خطر جانی مواجه هستید و چون سیاسی هستید هر اتهامی بر شما مارک صحت پیدا میکند و به احتمال زیاد از کشور اخراج بشوید.

اگر هر کسی سیاست رژیم ایران بداند و از درون این نظام با خبر باشد بناه رژیم بر این اساس بناه شده است اول گرفتن بعد دادن  یعنی سفارتخانه های رژیم هیچ چیزی به هیچ کسی نمیدهند تا چیزی از ایشان نگیرد یکی از هدفهای رژیم مخالفین است شمایکه با سفارت تماس میکیرید باید با رژیم همکاری بکنید وگر نه کار شما انجام نمیشود رژیم ایران تا چیزی از کسی نگیرد چیزی به کسی نمیدهد این قانونشان است و رژیم جمهوری اسلامی بر این اساس بناه شده است هر کسی هم بگوید من با سفارت تماس میگیرم و هیچی از ما نمی خواهد او با خودش دارد دروغ میگوید و یا دارد خودپنهانی میکند و خیال میکند ما که مخالف رژیم ایران هستیم این رژیم را نمیشناسیم اگر این رژیم را نشناسیم  خوب علیه این رژیم شعار نمیدهیم حتمأ این رژیم با تمام معنا شناخته ایم بر این اساس ضدش هستیم.

و سفارت رژیم به این افراد اموزش و یا گوش زده میکنند که هنگام بحث کردن با مخالفین رژیم علیه ما هم حرف بزنید اما همان حرفی بزنید که مخالفین داخلی میزنند بیشتر از ان نباشد اما تا میتوانید علیه مخالفین افشاگری کنید یعنی یکی به ما دوتا به مخالفین  طوری باشد که خدمتی به ما بکند حرفهای شما.

دخالت در امور شخصی

زن گرفتی چرا با فلان زنی حرف نمیزنید او دنبال یک مرد میگردد چکار میکنید نمیخواهید سفر کنید اینها بخشی از حرف زدن مزدوران رژیم ایران است.

خبر چینی برای افرادی که فارس هستند و برای رژیم کار میکنند این افراد اول می آیند خود را کمونیست معرفی میکنند سپس بعنوان تئوری دیالکتیکی برای رژیم ایران جاسوسی میکنند.

مراقبت افرادی که ضد رژیم هستند و خبر کار این افراد را میبرند برای مزدوران اصلی.

دو رو بودن و دارای 2 وج بودن وقتیکه با من حرف میزند ضد رژیم خود را نشان میدهد اما زمانی که پیش افراد فارس که با رژیم کار میکنند میروند میگویند ما ایرانی هستیم و ایران را دوست داریم و برای ایران هرکاری که از دستمان بر آید انجام میدهیم.

بله این مزدوران برای خودنمای کردن دست به هر کاری میزنند علیه مخالفین رژیم .

مزدوران رژیم و کار این مزدوران به شرح زیر است.


امروز در روم پالتالکی کردستان یارسان کمی در باره جاسوسان رژیم ایران بحث نمودیم  فردیکه خود را کمونیست میداند و به تازگی پیرو احمدینژادی شده است دست به ترور شخیصتی زد علیه و من در باره پیشرفت تکنولوژی امروزی حرف زدم بعدأ هم در باره اعدام 3 نفر از اعضای خانواده ام یکی که اسم خودش گزاشته است آرام که یارسانی است و با مزدوران رژیم پیاده روی میکند گفت دروغ است اما من به خاطر احترام به حاضرین در روم زیاد دنبال این قضیه را نگرفتم بلکه ان را موکول کردم به روزهای که بحث در ان باره شده بشود و به نوشتهایم یکی از هدف جاسوسان و مزدوران رژیم ایران این است که حرف مخالفین دروغ است در ایران کسی اعدام نمیشود  این آقا که اسم اصلیش جلال یاری  است حاضر نیست حتی یک کلمه در باره ایران و رژیم ایران حرف بزند.

خلاصه دست به ترور شخصیتی زد و گفت من نزدیک هستم از ایشان و انهای که او اسمشان میبرد انسانهای فقیری هستند خوب در روزهای آینده در باره بحث جاسوسان رژیم بحث خواهد شد در روم کردستان یارسان. همین آقای که امروز در اتاق یارسان به من حرف میزد هنگامیکه پیش جاسوسان رژیم است علیه احزاب سیاسی دست به لجنپراکنی میزند.

حال به پردازیم به تاکتیک وزارت اطلاعات رژیم ایران در این کشورها بخصوص کشورهای اروپای.

رژیم ایران به تازگی یک گروه تازه تاسیس نموده است که از راه موادمخدر وارد میشود که افرادی معتاد هستند به خود جزب میکنند و از این افراد میخواهند تا برای اذیت و آزار مخالفین رژیم دست به کار بشوند این گروه بیشتر  برروی کسانی کار میکند که ایرانی هستند و به مواد مخدر معتاد شده اند در اروپا و گروه دوم بر روی کسانی کار میکند که بی اراده و انسانهای ترسو هستند مثل همین آقای که امشب در روم یارسان کردستان در پالتالک علیه من حرف میزد.

در سال 2003 به بعد رژیم ایران وارد مرحمله ای دیگری شد که برای مقابله با مخالفین خود در اروپا و درست کردن گروه های دیگر که با شیوه ای دیگری با مخالفین مبارزه کنند که رژیم بر خلاف ترور فیزیکی  حالا با شیوه ای دیگری و با ترور شخصیتی وارد میدان شده است علیه مخالفین خود در اروپا که باید نمونه آن را در گفتار جلال دید امشب در روم کردستان یارسان در پالتالک البته این مزدوران با رژیم قرار داد بسته اند که در باره رژیم حرف نزنند بلکه بحث را به وارونه بکشانند و علیه شخص مخالف بحث را تغیر بدهند.

برگردیم به موضوع اصلی همان کار کردن  این گروه ها در اروپا علیه مخالفین رژیم  این گروه های که برای رژیم کار میکنند به 3 دسته باید تقسیم نمود  یکی از راه موامخدر وارد میشود و دومی از راه قرار داد اقتصادی و بازرگانی گروه سوم همان گروه هی است که از راه پناهندگی وارد خاک اروپا میشوند و خود را به همه راه میزنند تا پناهندگی را دریافت کنند بعضی از افراد این گروه مستقیم از ایران به کشورهای اروپای می آیند و کار این گروه بس توجیه کردن مزدوران و کمک کردن به این مزدوران برای دفاع از خود اگر با اتهامی روبرو شدند  این علی و این مجیدی که اسمشان آوردم یکی از اعضای این تیمها هستند و دارند کسانی دیگر که بعنوان پناهنده سیاسی به این کشورها آمده اند و قبلأ هم سابقه خوبی ندارند به سوی مزدوری برای رژیم کشیده میشوند و یکی از این مزدوران تازه وارد همان شخصی میباشد که امشب در باره من حرف زد و حمله لفظی نمود در 15/2/2009.

 و رژیم ایران در سال 2003 تا 2008 یک گروه برای نفوذ در میان پناهندگان در کشورهای مختلف به خارج از کشور اعزام نمود که تعداد این افراد 7000 نفر بودند که توسط وزارت اطلاعات اموزشهای لازم دیده اند یک دسته 500 نفری به ترکیه اعزام نمود که بعضی از این مزدوران موفق شدند به کشورهای اسکاندیناوی پناهنده بشوند که چند نفر از این گروه توسط وزارت اطلاعات سوئد کشف شدند در سال 2006 یعنی در مورخ 21/11/2006 و 20/12/2006 در روزنامه میترو چاپ شد.

و رژیم یک دسته دیگر 430 نفره را به پاکستان اعزام نمود انها را برای نفوذ به داخل پناهندگان سیاسی در ان کشور و در عراق دیگر رژیم نیازی ندارد که تیم را اعزام کند چرا چون سپاه قدس در آن کشور فعال است و بعضی از گروه های عراقی دست پرورده رژیم هستند مثل حزب الدعوه و مجلس اعلایی اسلامی عراق زمانی بخشی از سپاه پاسداران بوده اند و حالا در منطقه پنجوین در کردستان وزارت اطلاعات رژیم یک مرکز فرماندهی در آنجا دارد که شماها شاهد روزنامه های محلی در چند روز و یا چند ماه پیش بوده اید که در روزنامه ئاوینه چاپ شد در این باره که پنجوین مرکز اطلاعات رژیم ایران شده است.

و وزارت اطلاعات ورشکسته رژیم منفور ملایان در سالهای اخیر دست به عضو گیری در میان طیفهای مختلف زده است در میان ملیتهای ایرانی بخصوص در داخل کردها و یکی از حرکتهای وزارت اطلاعات در استان کرمانشاه این است که خود را متوجه مردم یارسانی نموده است و میخواهد تعدادی از افرادی ساده لوح و از نظر روانی ورشکسته و باید گفت روانی را تحت تاثیر خود قرار بدهد و به زیر سلطه خود بکشاند و این افرادی که روحیه باخته هستند و یکی از این افراد باید کاک جلال باشد که تحت تاثیر مجید و علی قرار گرفته است و یکی از هدفهای وزارت اطلاعات رژیم ایران این است که در میان کردها تفکیک به وجود بیاورد و مسایل مذهبی و دینی مطرح میکند برای مثال کردهای سنی مذهب را کافر میداند و در عین حالا در میان کردهای سنی مذهب دست به تبلیغات میزنندکه گویا کردهای یارسانی شیطان پرست هستند و باز از چندین راه وارد میشوند تا در میان کردها تفکیک و کردها را علیه یکدیگر بشوراندو مشکل به وجود بیاورند.

و یکی از هدفهای وزارت اطلاعات رژیم در کشورهای اروپای علیه کردها این است که همیشه در میان کردها مشکل درست کند و در این باره پول خرج میکند حتی مزدوران رژیم در پالتالک هم حضور دارند و دارند دست به ترور شخصیتی میزنند علیه دیگران در همین شهری که من زندگی میکنم 8 نفر از مزدوران رژیم دارند آزادانه زندگی میکنند و برای سفارت رژیم خبر چینی میکنند در همه شهرهای سوئد مزدوران رژیم حضور دارند و برای رژیم به طور مخفیانه فعالیت میکنند بر خلاف قبلی که مستقیم به رژیم خبر میدادند حالا خودشان هیچی نمی گویند بلکه خبر را برای سفارت رژیم ارسال میکنند بیشتر خبرها توسط ایمیل ارسال میشود بر همین اساس است که میخواهم در روزهای آینده یک تروجان قوی بسازم که راحت دست رسی پیدا کنم به داخل این کامپیوترهای که مورد سوظن هستند.


و این گروه های که برای نفوذ در میان پناهندگان اعزام میشوند در کارهای حرفه ای مثل خرید و فروش موادمخدر خیلی وارد هستند و این افراد طوری آموزش دیده اند که چطور با پلیس سیاسی و امنیتی این کشورها مقابله کنند و سازمان امنیت این کشورها نتوانند اهداف این مزدوران را کشف کنند.

و رژیم آمد و 3 دسته جداگانه که توسط وزارت اطلاعات آموزشهای لازم را دیده اند مستقیم به اروپا فرستاد بعنوان کار فرهنگی و ادبی یکی از این تیمها در مسجد امام علی در استکهلم فعالیت میکنند و برای مزدوری عضو گیری میکنند.

کسانی که کم سواد هستند و کم اراده هستند مثل کاک جلال هنگامیکه با این مزدوران برخورد میکنند زود تحت تاثیر این گروه قرار میگیرند وبا زبان خودشان اینها را به زیر چتر مزدوران برون مرزی میکشند.

بعضی از این گروه های که مزدور رژیم هستند به 2 دسته تقسیم میشوند یک دسته به سوی موادیها آنهای میروند که معتاد هستند که همیشه محتاج موادمخدر هستند میروند و دسته دیگر میروند پیش افراد بی اراده و زود باور و ترسو مثل جلال و به آسانی آنها را گول میزنند و برای مزدوری آماده میکنند یکی از آموزشهای که خیلی زود میتوان یاد داد همین ترور شخصیت است که این افراد را اموزش میدهند چطوری دست به ترور شخصیتی علیه افراد نویسنده و مخالفین رژیم در اروپا بزنند به اینها یاد میدهند که گویا فرد را میشناسند و خانواده شخص مخالف را میشناسند و دست به ترور شخصیتی میزنند این مزدوران کونی و خود فروش.

حال کمی در باره داخل ایران به ایمیلهای اشاره کنم که از داخل آمده است.

در داخل ایران بخصوص در شهرهای کردستان مثل کرمانشاه  سرپل ذهاب کامیران سنندج مریوان سقز بانه مهاباد پیرانشهر نغده پاوه جوارود روانسر و شهرهای دیگر کردستان وزارت اطلاعات رژیم به طور روزانه افرادی اموزش میدهد برای فروش و پخش موادمخدر در بین جوانان در این مناطق  که وزارت اطلاعات 5 تیم برای سرکوب و از بین بردن اراده جوانان کرد دست به کار شده است این تیمها در اصل 6 تیم هستند اما به 2 دسته تقسیم شده اند که یکی از این 2 دسته دکتر و یا بعنوان دکتر در بیمارستانها کار میکنند که مسئولیت دارند خونهای آلوده به ویروس ایدز از کشورهای افریقای به کردستان می اورند تا مردم را با این ویروس کشنده نابود کنند و آلوده کنند و دسته ی دیگر باز به 2 دسته تقسیم میشوند که یک دسته مسئول پخش موادمخدر است در بین جوانان و یک دسته برای شناسایی افرادی که اهداف اینها را افشا کند دستگیر میکنند و اتهام وابستگی به احزاب مخالف به آنها وارد میکنند به زندان منتقل میکنند این دسته اختیار تام دارند  از سوی ولی فقیه هیچ کس نمیتواند به اینها بگوید بالای چشمتان ابرو است و هر کاری بخواهند آزادانه انجام میدهند و هر کسی به اینها نه گفت بلافاصله دستگیر میکنند وروانه زندانش میکنند.

و باز یک دسته دیگر در داخل این گروها هستند که مسئول جاسوسی و پیدا کردن افراد بی اراده برای جاسوسی علیه همسایه ها.

و این گروه های که برای این کار اموزش دیده اند بیشترشان عراقی هستند و ایرانی هم دارند تعدادشان به گفته دوستانی که با ایمیل برای بنده ارسال نموده اند 18 هزار نفر هستند.

حال در باره درست کردن یک گروه مذهبی در ایران توسط ولی فقیه تحت عنوان نزدیکی مذهب شیعه با مذهب مسیحیت.

البته این گروه بعد از آمدن نیروهای آمریکای به منطقه توسط شورای مصلحت نظام در رائس آن علی خامنه ای و رفسنجانی و محسن رضای درست شده است.

این گروه های که رژیم درست کرده است یکی از هدفهای اینها شناساندن مذهب شیعه به اروپایان است که گویا زمانی که مهدی خیالی و پوشالی میاید عیسی مسیح پشت سر مهدی خیالی به زمین باز میگردد و این علی سپاهوند که اسمش آوردم یکی از اعضای این گروه میباشد که تعدادشان در کشور سوئد 68 نفر میباشند که دائم با هم در ارتباط هستند این گروه هم کار جاسوسی میکنند و هم  شناساندن دین شیعه به سوئدیها دست به کار شده اند در داخل این گروه افرادی را آموزش داده اند که از نظر روانشناسی خیلی وارد هستند و به مزدورانشان کمک میکنند و خط رهنمودهای لازم را برای این افراد توضیح میدهند نمونه آن این بود که جلال در روز اول که در باره مزدوران رژیم حرف زدیم چیزی نگفت بلا فاصله در روز گذشته دست به حرف زدن نمود این بعد از یک ارتباط طولانی و از نظر روحی و روانی کمک گرفتن این چند کلمه را مطرح نمود.

این کروه مسئولیت دارند که ولی فقیه را نماینده مهدی خیالی معرفی کنند و نماینده خدا بر روی زمین یعنی پخش ویروس اسلامی در این کشورها.

اینها بر این باور هستند که مهدی خیالی در زمانی موعود به زمین باز میگردد و عیسی مسیح پشت سرش می آید و در آن زمان عیسی مسیح سرباز مهدی خیالی  میشود  این گروه در داخل کشور به طور جداگانه کارهای دیگری میکنند بخصوص در استان کرمانشاه و شهرهای این استان برای کشاندن مردم اهل حق به زیر سایه ولی فقیه در میان این مردم دو دستگی درست کرده اند حالا یکی سلطانی است و یکی یادگاری این هم تاکتیک این گروه میباشد و در نهایت کشاندن این گروه ها به زیر مذهب خیالی و پوشالی پیروان مهدی خیالی و این گروه بر این باور است که با آمدن مهدی خیالی دنیا را فتح میکنند و یک جهموری اسلامی از نوع ولی فقیه در جهان بر قرار میشود که ولایت فقیه در رائس آن قرار میگیرد ودر آن زمان سازمان مللی وجود ندارد بلکه بجای سازمان ملل مجلس تشخیص و ولایت فقیه تشکیل میشود مرکز سازمان ملل امروز در نیویورک قرار دارد در زمان آمدن مهدی خیالی در قم قرار میگیرد و قم مرکز دادگاهای بین المللی میشود در آن چندین نهاد برای نظارت بر جهان تشکیل میشود..

حال به پردازم به اولین برخورد من با علی سپاهوند در سال 2005 بود که اولین بار ویی را دیدم سلام کرد و گفت کجای هستی من هم جواب دادم کردستانی او هم ناراحت شد و گفت کردستان وجود ندارد خلاصه در این باره کمی برای ایشان توضیح دادم ندانستم که این مغزش پر کرده اند از ویروس مذهبی و اسلامی ولی فقیه ای.

ازش سئوال نمودم که کی برسد که رژیم دیکتاتوری مذهبی سرنگون بشود و ما هم به ایران برگردیم یک دفعه ناراحت شد این خیالی  است که شما ها میکنید انقلابی دیگر در ایران خیالی باطل است و ایران دارد به کشورهای پیشرفته اتمی میپیوندد و شما در خیال انقلاب هستید  خلاصه خندید و من هم گفتم خوب اگر این طوری از رژیم ایران دفاع میکنید چرا به سوئد امده اید؟

در جواب گفت من ماموریت دارم.

من هم جواب دادم ماموریت شما چیست؟

جواب داد گفت بعدأ میبینید که کشور سوئد هم یک کشور جمهوری اسلامی بشود خوب دیگر جای برای شماها و امثال شماها در این گره خاکی پیدا نخواهید کرد.

من هم جواب دادم اجب خیال باطلی دارید مردم سوئد برخورد رژیم مذهبی ایران میبینند که با مردم ایران میکند باور نمیکنم که مردم سوئد گول این حرفهای عقب افتاده شما بخورند و یک سیستم جمهوری مذهبی آن هم از نوع میکروب اسلامی  ایران تجربه کنند.

او هم در جواب گفت شما چرا دهنت آن قدر بد است ویروس اسلامی یعنی چی میکروب اسلامی یعنی چی شما اسلأ در باره قرآن مطالعه نموده اید من به شما پیشنهاد میکنم برو تفسیر قران را بخوان تا یاد بگیرید که چقدر عدالت درآن وجود دارد بر همین اساس است که شماها برداشت بد از اسلام و قرآن دارید من میگویم با آمدن مهدی تمام دنیا را فتح خواهیم کرد و در سرتاسر دنیا یک جمهوری اسلامی به رهبری مهدی صاحب زمان برقرار میشود هر چه فتنه است اعدام میکنیم در ان زمان دیگر فتنه ای وجود ندارد  و بس عدالت اسلامی حاکم میشود و امثال شماها هم در گور خود را میبینید.

جوابش دادم و گفتم خیال قشنگی دارید خاک بر سر ان کسی این چیزهای خرافاتی را بر مغز شما فرود کرده است برو دنبال زندگیت این خیالها را از سرت بردار علی جان یعنی ولی فقیه شما را مامور نموده است تا در این کشور یعنی کشور سوئد انقلاب اسلامی برقرار کنید؟

علی جواب داد و گفت ما کار خودمان میکنیم و پیروز هم میشویم چرا چون یک نظام مقتدر در پشت سر ما قرار دارد هیچ قدرتی نمیتواند به ما بگوید که بالای چشمت ابرو است و آن اسرائیلی که شما را درس داده است به این زودی نابود میشود و دیکر اثری از صهیونیسم باقی نمی ماند.

من هم جواب دادم صدام حسین هم همین حرفها را زد اما خود را به گور بردند باور کنید آن نظامی که شما ازش دفاع میکنید به گور برده میشود.

بله این گفتگوی بود که من با علی سپاهوند داشته ام در سال 2005 .

//////////////

آموزش مزدوران رژیم برای ترور شخصیت مخالفین در این کشورها و بی اهمیت نشاندادن افراد مخالف.

ترور شخصیت چیست؟

ترور شخصیت به این شرح میباشد هنکامیکه فرد حرف میزند دست به تمسخره میزنند گویا این مزدوران خودفروش و کونی فرد را میشناسند و  دست به لجنپراکنی میزنند علیه فرد در پشت سرش و مخفیانه نامه را برای دیگران ارسال میکنند و حرفهای بی پایه و اساس و توهمتهای بی اساس به ایشان میزنند و یا هنگامیکه با کسی حرف میزند فرد مخالف به ویی اشاره میکنند بعنوان تمسخره که در این کشورها ممنوع است میتواند فردی که دست به این کارها میزند جریمه بشود و باز این مزدوران خودفروش طوری خود را معرفی میکنند گویا فرد و خانواده فرد را میشناسند  آن هم با دروغ گفتن.

من خودم از امروز به بعد هر کسی دست به ترور شخصیتی علیه من بزند در این اینترنت کاری بر سرش می آورم که در زندگی خودش پشیمان بشود چرا چون من خودم در باره روانشناسی مطالعه نموده ام از این راه کاری بر سرش می آورم که قدرت خود نشاندادن هم ندشته باشد در میان مردم.

همین جلال که امروز میخواهد برای مزدوران رژیم کار بکند فردا دچار مواد مخدرش میکنند و در گوشه زندانهای سوئد خود را پیدا خواهد کرد این کار این اولش است درخواستهای دیگری در کار خواهد بود از سوی مزدوران رژیم.

و مزدوران تازه وارد که حالا برای اینکه از ایران زن می آورند برای چند نفر فارس زبان که خود را سرباز مهدی میدانند خبر چینی میکنند متأسفانه اینها یارسانی هستند.

میخواهم کمی به حرفهای مزدوران اشاره کنم در زیر.

شما زن گرفتی؟ چرا با فلان زنی حرف نمیزنید که دنبال یک مرد میگردد؟

چکار میکنید؟ به کجا میخواهید سفر کنید؟

۲

هنگامیکه مخالفین رژیم بخواهند با کسی حرف بزنند این مزدوران برای ترور شخصیت میخندند و تمسخره میکنند گویا این کونیها فرد را میشناسند.

ادامه دارد این مقاله مهمترین مقاله ای میباشد که اسم ونام کونیها هم به آن اضافه میشود.

اینهای که میخواهند مزدور رژیم بشوند قبلأ مزدور صدام بودند و به رهبری علی حسن خولاصه که در سالهای ۱۹۹۰ خود را با طرفدارانش به ایران تسلیم نمود و متأسفانه بخشی از این مزدوران یارسانی هستند و چونکه از ایران زن می آورند و به سوریه سفر نموده اند سوریه یعنی رژیم ایران و احتمالا توسط مزدوران اطلاعات رژیم در سوریه آموزش دیده اند در چند هفته ای که در سوریه بر سر برده اند این کونیهای کمپ التاش.

این افرادیکه مظنون هستند که برای ایران جاسوسی میکنند میتواند مورد کنترل قرار گیرند که به شرح زیر است.

خط انترنتش میتواند توسط سوپورت تکنیک تمامی ایمیلهایش مورد کنترل دقیق قرار گیرند و برای چه کسانی نامه و ایمیل ارسال میکند.

۲ میتوان شماره تلفنش دائم مورد مراقبت قرار گیرد  چرا چون هر کسی که با تلفن حرف میزند صدای آن شخص تا ۶ ماه نگهداری میشود پیش شرکت برای اینکه اگر فرد مظنون شد صدای او را برای پلیس امنیت ارسال بشود البته پلیس امنیت خودش هم این کار را میکند.

۳ صاحب انترنت یا شرکتی که فرد در آن خط کشیده است میتواند شبانه روز فرد را مورد مراقبت قرار داد به چه وب سایتی نگاه میکند و برای چه کسانی ایمیل ارسال میکند.

۴ در صورت حرکت خطری فرد از کشور برای همیشه اخراج میشود اگر حتی شناسنامه آن کشور هم داشته باشد ازش گرفته میشود و اخراج میشود.

و سفارت رژیم از این مزدوران میخواهد که تا میتوانند بین کردها اختلاف درست کنند برای مثال هرگز اسم کردستان را نبرند بلکه همیشه کرد عراق و کرد ایران به کار به برند که و باز به این مزدوران توصیه میکنند که دنیا مرگ است تازه کردستان نمیتواند به هیچ جای دنیا برسد و بهتر این است شما حقوق ماهانه خود را از ما دریافت کنید و به این اختلافات دامنه بزنید همیشه بدی کردهای عراق بر زبان بیاورید و یا طوری که ما شما را توجیه میکنیم همان لحن به کار به بر.

گفتگوی مزدوران با سفارت ایران به شرح زیر میباشد.

حتی خود را کرد معرفی نمیکنند بلکه میگویند یک ایرانی.

سلام من یک ایرانی هستم از زمان بچگی توسط ارتش عراق با زور به عراق برد شدیم که من بچه بودم حالا برای دریافت شناسنامه سوئدی نیاز به شناسنامه ایرانی دارم.

کارمند سفارت خیلی خوش آمیدید ما را خوشحال نمودی که با ما تماس گرفتی شما ما یک فرم برای شما ارسال میکنیم و شما آن را پر کن و برای ما دوباره ارسال کنید اگر هم شد راهت به استکهلم افتاد سری هم به سفارت خودتان بزدنید.

مزدور کونی. خیلی متشکرم در کمال میل حتمأ به شما سر خواهم زد.

کارمند سفارت شما نشاندادی که ایرانی هستید  که تحت تاثیر ضد انقلاب قرار نگرفته اید.

مزدور. نه انها مزدور بیگانه هستند من یک وطن پرست هستم بابام هم به ما توصیه میکند که وطن پرست باشیم و به وطنمان خدمت کنیم این مزدور خدمت به آخوندهای ضد بشر خدمت به وطن میداند.

کارمند سفارت احسنت ای کاش همه مثل شما فکر میکردند ما دیگر مشکلی که امروز وجود دارد نداشتیم.

مزدور کونی. من بیشتر با شما تماس خواهم گرفت و در باره منافقین خیلی میدانم که برای شما تعریف کنم البته همه چیز را برای علی و مجید تعریف نموده ام که چکار میکردند در عراق.

کارمند سفارت. خیلی خوب شما میتوانید شماره تلفن خودتون برای ما ارسال کنید یا اینکه حالا بگو تا همیشه با شما در تماس باشیم چه خوب که شما ضد انقلاب را شناخته اید ای کاش همه مثل شما فکر میکردند.

مزدور خیلی خوب این شماره من (اما به خاطر یکسری چیزها حالا شماره تلفن این مزدور را منتشر نمیکنیم)

من از امروز به بعد به طور روزانه خبر ضد انقلاب که در سوئد هستند برای شما ارسال میکنم.

کارمند سفارت خیلی خوب همدیگر را میبیینیم. خدا نگهدارت.

مزدور خدا حافظ


من نمیدانم اینها چرا اینطوری فکر میکنند و میخواهند خود را سرباز رژیم جلو بدهند من مطمئنم که هنگامی در آن روم حرف میزدم چند مزدوری برای خبر چینی در ان روم بودند بر همین اساس بود که جلال به حرف آمد.

رژیم ایران و جاسوسانش روزی در برابر مادران داغدار خانواده اعدامیان خانوده زندانیان سیاسی که در زیر شکنجه های طاقتفرسا مینالیدند چه جوابی دارند؟

هزاران نوجوانی که امروز معتاد به موادمخدر شده اند چه جوابی دارند؟

این سئوالها متوجه خودفروشان میکنم که دم از عدالت میزنند.  

حال در باره تاکتیک تازه رژیم در کردستان فدرال بعد از اینکه در خبرها منتشر شد که اسرئیل میخواهد با کردستان فدرال روابط برقرار کند رژیم ایران دست به کار شد و بلافا صله وزیر خارجه خود را به کردستان فدرال فرستاد که در پشت دربهای بسته بحث در باره احزاب کرد ایرانی را مورد بحث قرار داد و از مسئولین حکومت کردستان فدرال خواست پیام منوچهر متکی را مخفیانه بدون اینکه در یک روزنامه ای منتشر بشود به احزاب کرد ایرانی برسانید این پیام شامل تهدیدهای جدی ای است که رژیم از اقتدار خود حرف زده است که قرار است توسط چندی از فرماندهان ئاسایش این پیام را به هر یک از کومه له و حزب دموکرات کردستان برسانند که در این پیام از این احزاب درخواست شده است که خود را از سیاستهای اسرائیلی که ضد رژیم ایران است خود را به دور بگیرند و گر نه از این منطقه اخراج میشوند.

خلاصه بعد از اینکه ریئس جمهوری جدید آمریکا با شعاری تازه وارد کارزار سیاست آمریکا شد رژیم ایران بیشتر احساس امنیت کرد و در عراق به طور علنی دست به کار شده است که یکی از این تحرکات سفر مسئولین رژیم و تردد دیپلماتی میان عراق و ایران است که در ماه گذشته مسئولین عراقی به ایران قول دادند که مسئولین سازمان مجاهدین خلق مستقر در عراق به ایران تحویل بدهند که با انتقادهای بین المللی مواجه شد و قرار است در روزهای آینده هاشمی رفسنجای به عراق سفر کند که هدفش این است که دولت جدید عراق را بسوی خود بکشاند  و یک امپراطوری شیعی در منطقه که هدف اصلی سران میکروب رژیم ایران است درست کند.

و یکی از هدفهای رژیم ایران این است که نفوز خود را در عراق قویتر کند و سنیها و کردها را در عراق محدود کند که یا شیعه خود را اعلام کنند و یا بطوری از بینشان به برند.

همه میدانند که در ایران نزدیک به 30 هزار عراقی دارند آموزش میبینند برای اینکه در عراق قدرت را بدست بگیرند و علی خامنه ای را رهبر خود قلمداد کنند که رهبر جهان اسلام و باز بتواند در هنگام جنگ از این عراقیان برای حمله انتحاری علیه نیروهای آمریکای در عراق به کار به برد که اگر اسرائیل به ایران حمله کند. 

و رژیم ایران در کردستان فدرال دست به کار شده است برای عضو گیری و یکی از مهمترین کارهای که وزارت اطلاعات رژیم ایران در کردستان دست به آن زده است فرستادن جوانان کرد به خارج به طور قاچاق و گرفتن پولهای کلانی از این مردم بیچاره که بعضی همه چیز خود را میفروشد تا به خارج برسد اما به خارج میرسد که هیچی بدست نمی آورد و همه چیز از دست میدهند.


حالا در باره مزدوران رژیم در اروپا و کار آنها در این کشورها.

رژیم ایران تعدادی را آموزش داده است که میداند مردم کرد امروز روی خود را کرده بسوی پالتالک که یک میدای آزاد انترنتی میباشد  و رژیم هم خود را از این کار غافل نکرده است و هر کسی که با سفارت رژیم برای گرفتن پاس ایرانی تماس میگیرند ازشان سئوال میشود آیا به پالتالک میروند یا خیر در صورت جواب بله رهنمودهای به اینها میگویند که به این شیوه برای رژیم کار بکنند تا میتوانید میان کردها اختلاف درست کنید  تا میتواند کسانی که علیه رژیم ایران حرف میزنند ترور کنید از راه ترور شخصیتی و خود را طوری معرفی کنید گویا او را میشناسید و برای دیگران مخفیانه ایمیل علیه  فرد مخالف ارسال کنید اگر سایت پخش نمود اجازه ندهید کسی سایت او را نگاه کند بگو ویروس داخلش میباشد تا کم کسی برود و به سایت مخالفین مراجعه کند.

و رژیم ایران برای مبارزه با مخالفین پالتالکیش مزدور میگیرد و دنبال عضو گیری میباشد.

خوب در آینده منتظر باشید که اسامی مزدوران  جدید را منتشر خواهیم کرد و متأسفانه بعضی افراد مثل مزدوران تازه هم به این  لیست اضافه میشود.

مرگ و نابودی برای مزدوران و خود فروشان از تمامی کسانی که این مقاله را مطالعه میکنند میخواهم هر کسی را میشناسند که برای رژیم کار میکنند برای ما ارسال کنند که با ایمیل زیر.

[email protected]

نفرت بر خود فروشی  افرادی که خود فروش هستند قبلا کونی بوده اند  مزدوران رژیم از کونیها تشکیل شده است.

زند با آزادی و برابری بین انسانها

زند باد کرد و کردستان

روح شهدای کرد و کردستان همیشه شاد باد

هر کسی کرد باشد و نوکر بیگانه باشد در عقلیت قدیمی بر سر به برد باید بدانید روزی با خشم مردم و ملت کرد پرور کردستان مواجه خواهد.

ننگ بر مزدوران خود فروش ننگن بر شمای که علیه برادر خودت جاسوسی میکنید ننگن بر شمای که برادر خودت را میفروشید برای بیگانه.

ساموئیل کرمانشاهی مسئول ضد جاسوسی لیبرالهای کردستان

17/2/2009

 خلاصه از تمامی خوانندان عزیز معذرت میخواهم برای اینکه در نوشتهای بنده اشنباهاتی روی داده بود چرا چون با عجله نوشتم

-----------------------

شکنجه گران در جمهوری ویروس اسلامی دیگر راه فرار ندارند

ساسان کردستانی



 ------------

بحث  پالتالکی ۹ ماه در باره مزدوران رژیم ایران امروز در اتاق پالتالک روم کردستان یارسان  بحثی درباره مزدوران رژیم ایران در اروپا و تاکتیک این مزدوران برای ترور شخصیت مخالفین در خارج از کشور بحث شد اما متأسفانه هیچ کس حاضر نبود که در این بحث شرکت کند و برای من روشن شد که بعضی با رژیم ایران همکاری میکنند و باید اسامی این مزدوران افشا بشود تا همگان این مزدوران را بشناسند در روزهای آینده یک مقاله در باره مزدوران رژیم در اروپا و نحوی کار آنها منتشر میکنم که فقط امروز میخواستم  یک لینک معرفی کنم که یک دیپلمات رژیم ایران که به سوئد پناهنده شده است و در آن افشاگری نموده است در این سایت قرار بدهم که نام این فرد عادل اسدینیا نام دارد

راه کارهاى تازه رژیم اسلامى براى نفوذ و جاى پا باز کردن در میان ایرانیان خارج از کشور





>بخش یکم


بخش دوم

تلاش هاى کارگزاران رژیم در کانادا.افشاى یک نمونه در تورنتو

گفتگو با سعید سلطان پور در تورنتو  


 راه کارهاى تازه رژیم اسلامى براى نفوذ و


امروز پس از سی سال از سرنگونی رژیم آدمکش خمرهای سرخ ، محاکمه یکی از مسئولان سابق این رژیم با مدیرت سازمان ملل متحد آغاز شد .

"کاینگ گوک ایو" معروف به داخ، مدیریت زندان مخوف اس-۲۱ را برعهده داشته و متهم به نظارت بر شکنجه و مرگ حدود ۱۵ هزار زندانی است.

سخنگوی دادگاه گفت امروز روز بزرگی برای مردم کامبوج است، زیرا عدالتی که 30 سال منتظرش بودیم بالاخره فرا رسید .

بیش از دو ملیون نفر از مردم کامبوج در دوران حکومت "پل پوت" در فاصله 1979- 1975 با شکنجه های طاقت فرسا و سپس اعدام نابود شدند.

ملت ایران که امروز بهترین و دلاورترین فرزندانش توسط جلادان و شکنجه چیان علی خامنه ای، زندگی و جوانی خود را در سیاهچال های اوین و رجایی شهر و سوله کهریزک و صد ها زندان دهشتناک دیگر به پای ملت ایران قربانی کرده اند، از شنیدن این گونه اخبار عدالت گرایانه، خوشحال می شوند.

آنان 30 سال است که در انتظار چنین روزی، ساعت ها را شمارش می کنند. فرزندان شان قتل عام شده اند. در زیر شکنجه های وحشیانه جلادان و شکنحه گران خمینی و خامنه ای جان داده اند و سلاخی شده اند و توسط هارترین و بی رحم ترین عوامل خامنه ای، جسم و روحشان لت و پار شده و در صورت زنده ماندن هم به صدها درد و بیماری و نقص عضو مبتلا شده اند.

این دلیر مردان و زنان ایران ناگزیرند تا پایان عمر در کرختی و درد جانکاه و جمود جسم و روح آسیب دیده شان زندانی باشند. آقای خامنه ای گویی در این جا با "پل پوت" در یک مسابقه ماراتن شکنجه و مرگ و زندان همبازی است!

رهبران جمهوری اسلامی که کشور ایران را ظرف 30 سال اخیر با توسل به اعدام و زندان و شکنجه و داغ و درفش ، به اشغال خود درآورده و با بی خردی های خویش ، میهن مان را به نابودی سوق داده و عامدن مردم را در اعتیاد، گرسنگی، بی خانمانی و یأس و حرمان نگاه داشته اند، با شنیدن این گونه خبر ها برخود خواهند لرزید که در آینده نه چندان دور، نه ایرانیان مصیبت دیده و نه جهان متمدن امروز، از سر شرارت ها و شقاوت های آشکار شان ذره ای کوتاه نخواهد آمد و در هر جای این کره خاکی پنهان شوند، فرزندان و نوه های آنها، تا سزای اعمال شنیع شان را در دادگاه های جهانی یک به یک و مورد به مورد، در کیفرخواستی بسیار قطور، باز خوانی و اجرای عدالت نکند ، از پای نخواهد نشست .

در این زمره اند : علی خامنه ای برای صدور قتل و شکنجه، روح اله حسینیان ( فتوا دهنده قتل های زنجیره ای ) ، احمد جنتی دبیر جنایتکار شورای نگهبان ، حسین شریعتمداری شکنجه چی معروف ، علی فلاحیان عامل قتل و شکنجه های بی شمار، رفسنجانی برای تداوم 6 سال بیشتر جنگ با عراق در پی باز پس گیری خرمشهر و در نتیجه نابودی صدها هزار نوجوانان پرشور اما بی تجربه میادین جنگ . همچنین زیر مجموعه عملیات ترور و قتل های زنجیره ای مانند : سعید عسگر، مرتضی مجیدی، ‏محمدعلی مقدمی، علی پورچالویی، مهدی روغنی، موسی جان نثاری، سعید گگونانی، مصطفی کاظمی، مهرداد عالیخانی، علی روشنی، محمود جعفرزاده، علی محسنی، حمید رسولی، مجید ‏عزیزی، مرتضی فلاح، ابوالفضل مسلمی، محمد اثنی‌عشر، علی صفایی‌پور، مصطفی‌هاشمی، علی ناظری، اصغر ‏سیاح، خسرو براتی، صفر مقصودی و دیگران....


Välkommen till min nya blogg!


RSS 2.0